نام پژوهشگر: محمد تقی آذر مینا
فاطمه اینالو شویکلو رضا سمیع زاده
چکیده کتاب ارزشمند قابوس نامه از دیرباز مورد توجه و اقبال ادب دوستان و خوانندگان آثار فصیح وکهن فارسی قرار داشته است. عنصرالمعالی نویسنده ی دانشمند این کتاب، در چهل وچهار باب « از هر علمی و هر هنری و هر پیشه ای » (قابوس نامه ، ص263) که می دانست، فصلی یاد کرده است تا حاصل تجربیات عمر شصت وسه ساله اش را بدون کمترین نشانی از سرزنش و تحقیر و فضل فروشی در اختیار پسرش گیلانشاه و نیز « آن کس که خدای تعالی ویرا نیک بخت آفریده است» (قابوس نامه ، ص 264) قرار دهد. این متن سرشار است از واژه ها و ترکیبات و تعبیرات زیبای فارسی و نیز گنجینه ای است از جملات قصار پندآموز و ضرب- المثل های رایج در زمان خود. هدف نگارنده ی این سطور، تحقیق و بررسی کتاب قابوس نامه از نظر علوم زبانی و ادبی در حد توان بوده است. از این رو متن حاضر در یک مقدمه و شش فصل تنظیم گردید. فصل اول به بررسی تغییرات و دگرگونی های اصوات نسبت به تلفظ امروزی همچنین شیوه ی رسم الخط کتاب اختصاص یافت. در فصل دوم به معرفی نوع و ساختمان کلمات یا همان صرف در قابوس نامه پرداختیم. در فصل سوم تحت عنوان بررسی سطح نحوی، برخی مباحث نحوی کتاب را مورد مطالعه قرار دادیم. تدوین فصل چهارم نیز جهت مشخص نمودن میزان تأثیر زبان عربی بر قابوس نامه ضروری به نظر می رسید. همچنین برای معرفی کامل این اثر ناگزیر از تشریح و تعریف لغات و اصطلاحات غریب آن بودیم از این رو فصل پنجم را به این امر اختصاص دادیم. در فصل ششم نیز به بررسی سطح ادبی کتاب پرداختیم و آرایه های لفظی و معنوی به کار رفته در متن را برشمردیم. این رساله بر مبنای کتاب قابوس نامه ی عنصرالمعالی کیکاووس بن اسکندر بن قابوس بن وشمگیر بن زیار به اهتمام و تصحیح مرحوم غلامحسین یوسفی که شرکت انتشارات علمی و فرهنگی در چاپ پانزدهم سال 1386 به طبع رسانیده است، شکل یافته است. روش کار بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل و بررسی آماری استوار بوده و تمام عناوین و موضوعات انتخاب شده در این رساله بر مبنای کتب سنتی و جدید متقن و مورد اعتماد اهل فن نگاشته شده است.
مجتبی میلادی محمد حسین سرداغی
چکیده: فارسنامه ی ابن بلخی کتابی است پیرامون تاریخ و جغرافیای فارس که در دهه ی نخست قرن ششم هجری قمری نگاشته شده است. بخش جغرافیایی این کتاب به خاطر اطّلاعات بدیع آن،نزد پژوهشگران بسیار ارزشمند تلقّی می شود.این کتاب به جهت داشتن بسیاری از ویژگی های نثر اصیل و کهن پارسی،از نظر زبانی و سبکی نیز از ارزش والایی برخوردار است؛از این جهت شناخت دقیق و آشنایی عمیق با این کتاب، تأثیر بسزایی در شناخت ویژگی های نثر در قرن ششم و دوره ی نخستین فارسی دری(از آغاز تا اوایل قرن هفتم) دارد. رساله ی حاضر در یک مقدّمه و شش بخش تنظیم گردیده؛ بخش اوّل به بررسی اختلافات آوایی و چگونگی شیوه ی تلفّظ در فارسنامه در مقایسه با تلفّظ امروزی و هم چنین شیوه ی رسم الخطّ کتاب اختصاص یافته است.در بخش دوم به بررسی نوع کلمات(مبحث صرف) و در بخش سوم به بررسی جملات و ساختمان آن ها (مبحث نحو)در فارسنامه پرداخته ایم.از آن جا که تأثیر زبان عربی پس از اسلام،در تألیفات پارسی زبانان بسیار چشم گیر است،بخش چهارم نیز با عنوان تأثیر زبان عربی بر فارسنامه بدین رساله افزوده گشت؛ هم چنین برای فهم کامل کتاب،در بخش پنجم،واژگان غریب و در عین حال کهن و ارزشمند فارسنامه تعریف و تشریح گردیده.و در پایان در بخش بررسی سطح ادبی آرایش های هر چند بسیار ناچیز لفظی و معنوی این کتاب تاریخی ذکر گردیده است. روش کار در این اثر بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل و بررسی آماری استوار بوده و تمامی عناوین و دستورالعمل های به کار رفته،بر مبنای کتاب های معتبردر حیطه ی دستور زبان و سبک شناسی خصوصاً کتاب های تاریخ زبان فارسی در سه جلد از دکتر «پرویز خانلری» و سبک شناسی از «ملک الشّعرای بهار» می باشد.
فریبا اسفندیار محمد تقی آذر مینا
« سندبادنامه » از جمله کتاب هایی است که بهاء الدین (ظهیرالدین ) محمّدبن علی بن محمّد بن-الحسن الظهیری الکتاب السمرقندی مشهور به « ظهیرالدین سمرقندی »، در حدود 560 قمری به پیروی از شیوه ی نگارش نصرالله منشی، ترجمه و نگارش جدیدی از آن عرضه کرد. وی که دبیر سلطان قلج طمغاج خان ابراهیم – از سلسه ی آل افراسیاب – بود، بر آن می شود تا متن ساده سندبادنامه ی ابوالفوارس قنارزی ( فناروزی ) را با بهره گیری از آیات قرآن و احادیث، اشعار و سروده-های فارسی و عربی و فنون و صناعات ادبی ، و آن گونه که در آن دوره معمول بوده است، به نثر مزیّن فنّی و به شیوه ی مصنوع، بنویسد. از نظر ساختمانادبی سندبادنامه، همانند کلیله و دمنه است؛ یک داستان اصلی که در ضمن آن ، قصّه های متعدّد می آید . این پایان نامه بر مبنای متن تصحیح شده و حواشی احمد آتش، با گفتاری از استاد مجتبی مینوی، فراهم آمده و در یک مقدّمه و شش فصل تنظیم گردیده است. در فصل اوّل مباحث آوایی بررسی گردیده است. فصل دوم به مقولات صرفی و فصل سوم به بررسی ویژگی های نحوی می پردازد. در فصل چهارم تأثیر زبان عربی بیان شده است. فصل پنجم به سطح لغوی اختصاص دارد و در فصل ششم نمونه ی برخی آرایه ها و صناعات ادبی به کار رفته در کتاب ارائه شده است. شیوه ی مطالعه ی کتابخانه ای، اساس کار این تحقیق بوده و در موارد لازم، نتایج مطالعات به صورت یافته های آماری نقل گردیده است. کلمات کلیدی : سبک ، زبان ، صرف و نحو، سبک شناسی نثر و آرایه های ادبی
ام فروه موسوی محمد حسین سرداغی
چکیده در این پژوهش به جایگاه نثر فیض¬محمدکاتب (1279ق-1349ق) در نثر فارسی دری افغانستان بر مبنای سراج¬¬التواریخ پرداخته شده است. هدف این پژوهش نمایاندن جایگاه نثر فیض¬محمدکاتب در نثر فارسی افغانستان در بین دیگر نثرنویسان و تأثیر وی بر آنها و ادبیات افغانستان می¬باشد. بحث و بررسی دربارۀ نثر فارسی افغانستان در سدۀ سیزدهم و چهاردهم به صورت علمی انجام نشده و بررسی نثر فیض¬محمدکاتب از آن روی اهمیت دارد که وی ضرورت تحول نثر فارسی و زبان نگارش را بدرستی درک کرده و نثر روزگار خویش و نویسندگان و منشیان درباری را مورد نقد و بررسی قرار داده و خود او نیز با پدید آوردن آثاری در این تحول گام برداشته است. در آغاز کار به معرفی و شرح حال و زندگی وی و اهمیت و ارزش تاریخی سراج¬التواریخ که مهم¬ترین ویژگی آن تعهد نویسنده به صداقت و درستی و موثق بودن اطلاعات و منابع می¬باشد و سپس به سطح محتوایی، لغوی و ارزش ادبی سراج¬التواریخ پرداخته شده است. در خاتمه با بررسی ویژگیهای سبکی نثر فیض¬محمدکاتب و اینکه وی نثری ساده و در عین حال شیوا و رسا را متناسب با مقتضات جامعۀ آنروز افغانستان برگزیده وی را پیشرو و یکی از متقدمین بنیانگذاران سبک ساده¬نویسی در نثر فارسی افغانستان دانسته¬ایم. کلیدواژه¬ها: فیض¬محمدکاتب، نثر فارسی دری معاصر افغانستان، تاریخ افغانستان، نثر فارسی دری معاصر افغانستان، نثر فارسی دری قرن سیزدهم، سراج¬التواریخ.
شهرام فولادی محمد تقی آذر مینا
با توجه به این که کتاب درّه نادره تالیف میرزا مهدی خان استرآبادی (1175هـ . ق)یکی از متون مصنوع ادبیات فارسی است که به دلیل استعمال لغات مهجور و نامأنوس کمتر مورد توجه قرار گرفته است و این در حالی است که این کتاب دارای ویژگی های برجسته ی بلاغی و هنری است و به جرأت می توان گفت که هیچ جمله ای در این کتاب یافت نمی شود که از عناصر بلاغی خالی باشد. به علاوه، بعضی از بخش های آن بسیار هنری واز دیدگاه زیبایی شناسی می تواند با متونی چون گلستان سعدی و سایر متون نثر فنّی برابری کند. تشبیهات، استعارات، اسنادهای مجازی و زیبایی های لفظی و معنوی در نثر این کتاب باعث شده که گاهی نثر آن تا مرزهای شعر پیش رود. بنابراین با استفاده از روش پژوهش کتابخانه ای و توصیف و تحلیل شواهد استخراج شده از متن کتاب درّه نادره، ضمن معرفی دقیق تر کتاب مذکور وتبیین ارزش های ادبی آن، عناصر بلاغی کتاب درّه نادره با استفاده از کتاب های علوم بلاغی نشان داده می شود و توانایی های فن انشا برای اغراض و مقاصد مختلف از جمله تاریخ نویسی آشکار می گردد. این رساله در سه بخش: علم معانی، بیان و بدیع تدوین شده است.