نام پژوهشگر: حسین علی فلاحی

ارزیابی تحمل ژنوتیپ های مختلف جو به تنش گرمایی انتهای دوره رشد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده کشاورزی 1389
  سجاد طورانی   منوچهر قلی پور

چکیده از آنجایی که در برخی مناطق کشور، ازجمله نواحی شمالی استان گلستان، تنش درجه حرارت بالا عامل محدود کننده ای برای تولید بسیاری از گیاهان زراعی به ویژه غلات محسوب می شود، انجام تحقیقات و مطالعه واکنش ژنوتیپ های مختلف و گزینش آنها از نظر تحمل به تنش گرما حایز اهمیت است. به منظور ارزیابی تحمل ژنوتیپ های مختلف جو به تنش گرمایی انتهای دوره رشد دو آزمایش جداگانه هر یک در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار، و در سال زراعی 88-1387 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد کاووس اجرا گردید. ده ژنوتیپ جو در دو تاریخ کاشت، 24 آذر (تاریخ کاشت مناسب به عنوان شرایط مساعد محیطی)، 12 بهمن (دیر کاشت به عنوان شرایط نامساعد محیطی) به منظور برخورد مراحل فنولوژیک رشد بعد از گرده افشانی با تنش گرمای آخر فصل، مورد مطالعه قرار گرفتند. هر ژنوتیپ در شش خط به طول پنج متر و به فاصله 20 سانتی متر کشت شد. مقدار بذر مصرفی برای هر ژنوتیپ بر اساس تراکم 270 بذر در هر متر مربع محاسبه و منظور گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اثر تنش گرما (تاریخ کشت) در خصوص صفات طول سنبله، ارتفاع بوته، درصد خوابیدگی، تعداد پنجه بارور، تعداد روز تا سنبله دهی، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی، مدت پر شدن دانه، سرعت پر شدن دانه، تعداد سنبله بارور، تعداد دانه در سنبله، تعداد دانه در متر مربع، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، ماده خشک در مراحل پنجه دهی، ساقه دهی، ظهور برگ پرچم، گلدهی، رسیدگی فیزیولوژیکی، عملکرد بیولوژیک، عملکرد کاه در سطح احتمال 1% معنی دار است. تاثیر آن بر تعداد پنجه های غیر بارور در سطح احتمال 5% معنی دار شد. در حالی که اثر شاخص برداشت و انتقال مجدد، اختلاف معنی داری مشاهده نشد. تاخیر در تاریخ کشت باعث تقلیل کمیت کلیه صفات به جز سرعت پر شدن دانه گردید. مقایسه میانگین صفات نشان داد که در شرایط مساعد بیشترین عملکرد مربوط به ژنوتیپ (alanda/hamra//alanda-01) با میانگین 5121 کیلوگرم در هکتار و در شرایط تنش گرما مربوط به ژنوتیپ (arar/lignee527//arar/pi386540) با میانگین 3/4101 کیلوگرم در هکتار می باشد. بر اساس شاخص تحمل تنش، ژنوتیپ (alanda/hamra//alanda-01) از ژنوتیپ های نسبتاً متحمل به شمار می رود. کلید واژه: جو، ژنوتیپ، تنش گرما، عملکرد و اجزاء عملکرد.

اقلیم کشاورزی شهرستان گنبدکاووس باتأکیدبرکشت گندم دیم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1391
  عبدالقدیر نظری   جواد خوشحال دستجردی

چکیده: این مطالعه در سال 91-1390 به منظور بررسی اثرات عناصر اقلیمی بر روی محصول گندم دیم در شهرستان گنبدکاووس انجام شده است. روش تحقیق در این پایان نامه ترکیبی از میدانی ـ تحلیلی بوده است. برای انجام آن ابتدا داده های مورد نیاز از منابع مکتوب معتبر تا حد امکان فیش برداری شد و یا از سازمانهای مختلف تولید داده، نظیر سازمان هواشناسی کشور، وزارت نیرو، cdc و جهاد کشاورزی اخذ گردید. سپس یک مزرعه آزمایشی در محل ایستگاه تحقیقات کشاورزی شهرستان گنبدکاووس واقع در 3 کیلومتری شمال شرقی این شهرستان احداث گردید و در آن اقدام به برداشت اطلاعات فنولوژی شد. اطلاعات فراهم شده با استفاده از روش های فوق و کمک نرم افزارهای رایانه ای مانند surfer، excel، spss، gis وgrads و به نقشه و نمودار تبدیل گردید و مورد تحلیل و بحث قرار گرفت و نتایج استخراج گردید. سپس با توجه به یافته های تحقیق فرضیات تحقیق مورد آزمون واقع شد. و پیشنهاداتی ارائه گردید. بر پایه یافته های این تحقیق مجموع واحدهای حرارتی مورد نیاز گندم دیم در طول دوره رشد 9/1516 درجه ـ روز و طول دوره رویش آن 168 روزاست. همچنین میزان واحدهای حرارتی مورد نیاز در طول مراحل فنولوژی جوانه زنی، سبز کردن، سه برگی شدن، پنجه زدن، ساقه رفتن، خوشه رفتن، گل دادن، شیری شدن، خمیری شدن و رسیدن به ترتیب 2/22، 5/36، 6/53، 4/37،7/386 ،114، 9/43، 9/215، 8/358 و 3/91 درجه ـ روز بدست آمد و مشخص شد که تقویم زراعی کشاورزران ، با توجه مطالعات انجام گرفته در این تحقیق مناسب است. و بهترین زمان کاشت گندم دیم در منطقه زمانی است که احتمال رخداد بارش 10 میلی متر و بیشتر بین 70 تا 80 درصد باشد. بر حسب محاسبات زمان ریزش باران بالاتر از 10 میلی متر در بخشهای مختلف شهرستان متفاوت می-باشد که از اول آبانماه تا 5 آبانماه است و با احتمال گفته شده در نقاط شهرستان فرو می ریزد. علاوه بر این بهترین زمان برداشت گندم در منطقه نیز هفته دوم خرداد ماه خواهد بود. لاز م به ذکر است که در این منطقه بارش بیش از دما و سایر عناصر اقلیمی در مراحل رشد گیاه گندم دیم و میزان عملکرد آن موثرمی باشد. کلید واژه ها: اقلیم کشاورزی، فنولوژی، گنبدکاووس، گندم و کشت دیم یا دیمکاری

مطالعه تأثیر تراکم و جهتهای مختلف کاشت بر دریافت و استفاده از تشعشع در دو رقم گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  حوا میرزاده آبگرمی   عباس بیابانی

چکیده بهمنظور مطالعه اثر تراکم و جهت کاشت بر دریافت و استفاده از تشعشع در ارقام گندم (triticum aestivum) آزمایشی در سال 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس انجام گردید. این آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارهای مورد بررسی در این آزمایش شامل؛ جهت کاشت در چهار سطح (شمالی- جنوبی، شرقی- غربی، شمالشرقی- جنوبغربی و شمالغربی- جنوب شرقی)، تراکم در سه سطح 250 (کم)، 300 (متوسط) و 350 (زیاد) بوته در متر مربع) و لاین و رقم گندم (لاین 17 و کوهدشت) بود. در این تحقیق صفات؛ سطح برگ، نسبت دریافت تشعشع، مراحل فنولوژیک، نسبت پوشش گیاهی، وزن خشک، ارتفاع بوته، عملکرد و اجزای عملکرد اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که با افزایش تراکم شاخص سطح برگ (lai) و حداکثر تجمع ماده خشک، افزایش پیدا کرد؛ بهگونهای که تراکم زیاد در جهت کاشت شرقی- غربی بیشترین شاخص سطح برگ (33/8) و ماده خشک تجمعی (3/357±2294 گرم بر متر مربع) را داشتند؛ که این افزایش ماده خشک تجمعی بهدلیل افزایش دریافت تشعشع فعال فتوسنتزی در نتیجه افزایش شاخص سطح برگ در جهت کاشت شرقی- غربی بود. بیشترین کارآیی مصرف نور (rue) در تراکم زیاد و جهت شرقی- غربی مشاهده شد. اثر تراکم و جهت کاشت و همچنین اثر متقابل رقم و جهت کاشت بر روی عملکرد دانه و شاخص برداشت معنیدار بود؛ اما این تیمارها تأثیر معنیداری بر عملکرد بیولوژیکی نداشتند. لاین 17 در جهت کاشت شرقی- غربی بیشترین عملکرد (70/12460 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (37/41) را داشت. در رقم کوهدشت بین جهتهای کاشت شمالشرقی- جنوبغربی و شرقی- غربی اختلاف معنیداری مشاهده نشد؛ بیشترین عملکرد دانه (70/11874 کیلوگرم در هکتار) و شاخص برداشت (03/40) در تراکم متوسط حاصل شد. اثرات تراکم، جهت کاشت و رقم و اثرات متقابل آنها بر روی تعداد سنبله در متر مربع، وزن هزار دانه و تعداد پنجه بارور معنیدار بود؛ درحالیکه تعداد دانه در سنبله و تعداد دانه در سنبلچه تحت تأثیر اثر متقابل جهت کاشت و تراکم و اثر متقابل رقم و تراکم قرار گرفتند. تأثیر جهت کاشت و تراکم بر روی تعداد دانه در متر مربع معنیدار بود. بیشترین عملکرد دانه مربوط به لاین 17 در جهت کاشت شرقی- غربی (70/12460 کیلوگرم در هکتار) و تراکم متوسط (70/11874 کیلوگرم در هکتار) بود. تجزیه رگرسیونی نشان داد که همبستگی بین عملکرد دانه با تعداد دانه در واحد سطح (**96/0=r) و شاخص برداشت (**78/0=r) مثبت و معنیدار بود.

تجزیه ارتباط برای تحمل به تنش غرقابی در جو [hordeum vulgare] با استفاده از نشانگرهای aflp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1392
  راویه حیدری   حسین صبوری

با توجه به اهمیت پژوهش های مرتبط با تنش های غیرزیستی، پژوهش حاضر در راستای شناسایی نشانگرهای مولکولی که ارتباط معنی داری با صفات مرتبط با تحمل به تنش غرقابی در جو دارند، انجام گرفت. این بررسی با استفاده از نشانگرهای aflpو40 ژنوتیپ جو صورت پذیرفت. به طور کلی تعداد 22 متغیر شامل هشت صفت در شرایط نرمال و تحت تنش غرقابی از جمله وزن خشک اندام هوایی، طول، حجم، وزن تر، وزن خشک، سطح، قطر و چگالی ریشه و شش شاخص تحمل ارزیابی شد. هفت ترکیب آغازگری ecoriو mseiدر کل تعداد 245 نوار تولید نمودند که از این تعداد، 227 نوار چندشکل بودند و به طور متوسط 37/92 درصد چندشکلی داشتند. سه ترکیب e90-m160، e100-m160 و e90-m150نسبت به سایر ترکیبات مقادیر بالاتری از شاخص های تنوع ژنتیکی مانند pic، شاخص نشانگری و شانون را به خود اختصاص دادند و در تمایز ژنوتیپ ها موثرتر بودند. تجزیه ارتباط با استفاده ماتریس ساختار جمعیت و با مدل های آماری glmو mlmبا استفاده از نرم افزار tasselبرای 22 متغیر انجام شد. مدل mlmدر سطح احتمال پنج درصد، 87 نشانگر را مرتبط با صفات ارزیابی شده شناسایی نمود. مطابق نتایج تجزیه ارتباط در شرایط نرمال، بالاترین ضریب تبیین به نشانگر e100-m160-27با توجیه 32 درصد از تغییرات قطر ریشه و برای شاخص های تحمل و صفات ارزیابی شده تحت تنش غرقابی به ترتیب به نشانگر e80-m150-1با 24 درصد توجیه تغییرات مربوط بهشاخص gmpو نشانگر e100-m150-22با تبیین 24 درصد از تغییرات فنوتیپی وزن خشک اندام هوایی اختصاص داشت.

بررسی اثرات سطوح مختلف تراکم گیاهی و نیتروژن بر گندم در تناوب با چغندرقند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  وصال احمد خوانساری   عباس بیابانی

به منظور بررسی اثرات میزان بذر و سطوح مختلف نیتروژن در تناوب چغندرقند-گندم، این آزمایش در سال ??-???? در ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد واقع در 100 کیلومتری شمال شرق گرگان در دو زمینی که یکی از آنها سال قبل زیر کشت چغندرقند و دیگری زیر کشت گندم بود با سه تکرار انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد که در آن تراکم به عنوان فاکتور اول در سه سطح (???، ???، ??? بذر در مترمربع) و کود نیتروژن به عنوان فاکتور دوم در چهار سطح (?، ??، ???، ??? کیلوگرم در هکتار) انتخاب شدند. اختلاف بین دو تناوب برای تمام صفات مورد بررسی به جز تعداد روز تا سنبله¬دهی و قطر پدانکل معنی¬دار بود. در شرایط تناوب گندم-گندم و چغندرقند-گندم سطح 350 بذر در مترمربع نسبت به سایر سطوح بذر دارای بیشترین میزان عملکرد بود. در شرایط تناوب گندم-گندم و چغندرقند-گندم بالاترین میزان عملکرد گندم مریوط به مقدار 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بود. مطالعه ضرایب همبستگی در بین هر دو تناوب نشان داد که عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، تعداد روز تا رسیدگی، ارتفاع بوته و طول دوره پر شدن دانه بیشترین میزان همبستگی را با عملکرد دانه داشتند. تجزیه علیت نشان داد بیشترین اثرات مستقیم و مثبت در شرایط تناوب گندم-گندم مربوط به تعداد سنبله در مترمربع و در تناوب چغندرقند-گندم مربوط به تعداد دانه در سنبله بود و بیشترین اثر غیر مستقیم را وزن هزار دانه از طریق تعداد دانه در سنبله در تناوب گندم-گندم و تعداد سنبله در متر مربع از طریق صفت تعداد دانه در سنبله در تناوب چغندرقند-گندم اعمال کردند. همبستگی بین عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت، تعداد روز تا رسیدگی و ارتفاع بوته در مجموع سطوح مختلف بذر و نیتروژن در تناوب گندم-گندم مثبت و معنی¬دار بود. در تناوب چغندرقند-گندم همبستگی بین عملکرد دانه با عملکرد بیولوژیکی، شاخص برداشت و طول دوره پر شدن دانه در مجموع سطوح مختلف بذر و نیتروژن مثبت و معنی¬دار بود. در تناوب چغندرقند-گندم، تعداد دانه در سنبله به دلیل اثر مستقیم مثبت و بالا و اثر غیر مستقیم تعداد سنبله در متر مربع از طریق صفت تعداد دانه در سنبله می¬تواند به عنوان مهم¬ترین صفات جهت افزایش عملکرد دانه مورد توجه قرار گیرند.

ارزیابی خصوصیات اکوفیزیولوژیک موثر بر بهبود عملکرد جو در دهه های اخیر در استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  معصومه حاجی پور   علی راحمی کاریزکی

به منظور مطالعه ارزیابی خصوصیات اکوفیزیولوژیک موثر بر بهبود عملکرد جو در دهه های اخیر در استان گلستان، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه گنبد کاووس در سال زراعی 93-1392 انجام شد. تیمارهای مورد بررسی در این آزمایش، 9 رقم جو شامل صحرا، دشت، ترکمن، گرگان 4، نیمروز، ماهور، خرم، ریحان و یوسف بودند. در این تحقیق صفاتی از قبیل مراحل فنولوژیک، پرشدن دانه، انتقال مجدد و عملکرد و اجزای عملکرد اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که ارقام از لحاظ مراحل فنولوژیک با یکدیگر اختلاف معنی داری داشتند. رقم گرگان 4 بعد از سپری کردن 151 روز و دریافت 1667 درجه-روز توانست سریع تر از سایر ارقام به مرحله رسیدگی فیزیولوژیک برسد. رقم نیمروز با 1558 روز و دریافت 1782 درجه-روز دیررس ترین رقم به شمار آمد. ارقام مورد مطالعه از لحاظ طول مدت پرشدن دانه اختلاف معنی دار نشان دادند (**50/15). بیش ترین طول دوره پر شدن دانه در رقم خرم با 27 روز و کم ترین، در رقم صحرا با 50/20 روز مشاهده شد. ارقام از نظر سرعت پرشدن دانه اختلاف قابل ملاحظه ای نداشتند و میانگین سرعت پرشدن دانه 0137/0 میلی گرم در روز بود. انتقال مجدد ماده خشک در ژنوتیپ های جو مورد مطالعه در شرایط آب و هوایی گنبد کاووس اختلاف معنی داری از خود نشان ندادند. بیش ترین عملکرد دانه مربوط به رقم یوسف با 33/388 گرم در مترمربع بود و کم ترین عملکرد مربوط به رقم ترکمن با 2433 گرم در متر مربع بود. هم چنین، تجزیه مسیر نشان داد که وزن 1000 دانه بیش ترین تأثیر را بر عملکرد دانه داشت.

تعیین نشانگرهای issr مرتبط با صفات زراعی در گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1393
  علی گلی   عیسی جرجانی

شناخت تنوع ژنتیکی و طبقه بندی ذخایر توارثی یکی از فعالیت های مهم درزمینه ی به نژادی و حفظ ذخایر ژنتیکی در گیاهان است. به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی در 48 ژنوتیپ گندم، تکثیر مکان های ژنی با استفاده از 10 آغازگر issr در آزمایشگاه ژنتیک و اصلاح نباتات دانشکده ی کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبدکاووس انجام شد. از تعداد 62 قطعه ای که در کل ارقام تولید شد، 41 قطعه چند شکل بودند. تعداد باندهای چند شکل از 2 تا 8 به ازای هر آغازگر متفاوت بود. بیشترین باندهای چند شکل مربوط به آغازگر pri-10 بود. مقادیر pic بین 375/0 تا 498/0 و شاخص نشانگری mi هم بین 75/18 تا 84/39 در هر آغازگر متغیر بود. بیشترین درصد چندشکلی به آغازگرهای pri-4 و pri-10 با 80 درصد و کمترین درصد چندشکلی به آغازگرهای (pri-2+pri-4)، (pri-3+pri-4) و pri-5 با 50 درصد تعلق داشت. آغازگر (pri-3+pri-4) بیشترین میزان شاخص شانون را با مقدار 666/0 و آغازگر pri-5 با 502/0 کمترین میزان شاخص شانون را نشان دادند. بیشترین میزان تنوع ژنتیکی نی در آغازگر (pri-3+pri-4) با مقدار 474/0 و کمترین میزان تنوع ژنتیکی نی در آغازگر pri-5 با مقدار 336/0 مشاهده شد. بیشترین تعداد آلل موثر برای آغازگر (pri-3+pri-4) با مقدار 908/1 و کمترین تعداد آلل موثر برای آغازگر pri-5 با مقدار 584/1 به دست آمد. بیشترین میزان شاخص نشانگری مربوط به آغازگر pri-4 با مقدار 84/39 به دست آمد که نشان دهنده قدرت تفکیک بالاتر این آغازگر نسبت به سایر آغازگرها است و کمترین شاخص نشانگری در آغازگر pri-5 با مقدار 75/18 مشاهده شد. تجزیه ی خوشه ای به روش upgam و با استفاده از ضریب تشابه ژاکارد، 48 ژنوتیپ را در چهار گروه مجزا گروه بندی کرد. تجزیه ی ارتباط نتایج حاصل نشان داد نشانگر issr یک سیستم نشانگری قابل اطمینان برای آشکارسازی سطح بالایی از چندشکلی است و می توان از آن به عنوان ابزار مفیدی در بررسی تنوع ژنتیکی و انجام برنامه های اصلاحی در گندم استفاده نمود.

اثر فاصله کاشت بر عملکرد دانه و روغن ژنوتیپ های آفتابگردان در شرایط دیم و آبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1389
  بهروز سمیعی   همت الله پیردشتی

اثر فاصله کاشت بر عملکرد دانه و روغن ژنوتیپ های آفتابگردان در شرایط دیم وآبی چکیده به منظور بررسی اثر فاصله بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد سه رقم آفتابگردان، آزمایشی در مزرعه ایستگاه تحقیقات کشاورزی گنبد در سال زراعی 1388 بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار در شرایط دیم و آبی اجرا شد. تیمارها شامل سه رقم shf81-85، آذرگل و cmsg6 x r-43 از ارقام هیبرید روغنی، و چهار فاصله بوته 20، 25، 3/33 و 50 سانتی متر در روی ردیف های کاشت به فاصله ردیف ثابت 50 سانتی متر بود. نتایج حاصل از داده های مورد بررسی نشان داد که از بین صفات اندازه گیری شده اثر رقم در شرایط آبی به جز صفت تعداد روز تا غنچه دهی، وزن دانه های پر، قطر طبق ، تعداد طبق در واحد سطح و عملکرد دانه و در شرایط دیم به جز صفت وزن دانه های پر، عملکرد بیولوژیک، قطر طبق و تعداد طبق در واحد سطح بر تمامی صفات معنی دار بود. فاصله بوته تأثیر معنی داری بر تمامی صفات مورد بررسی در شرایط آبی به جز تعداد روز تا غنچه دهی و 75 درصد گلدهی و وزن دانه های خالی و در شرایط دیم به جز تعداد روز تا 5 درصد و 75 درصد گلدهی داشت. اثر متقابل رقم و فاصله کاشت در شرایط آبی بر صفات تعداد روز تا سبز شدن، غنچه دهی، گلدهی (5%، 75% و پایان گل) و رسیدگی، وزن دانه های خالی، ارتفاع بوته، تعداد طبق در واحد سطح و شاخص برداشت و در شرایط دیم بر تعداد روز تا سبز شدن، غنچه دهی، پایان گل و رسیدگی و قطر ساقه معنی دار بود. بر اساس نتایج بدست آمده بیشترین و کمترین عملکرد دانه درهکتار در شرایط دیم به ترتیب به میزان 35/1 و 93/0 تن به تراکم های 6 و 4 بوته در متر مربع و در شرایط آبی به ترتیب به میزان 30/2 و 88/1 تن در هکتار به تراکم های 10 و 6 بوته در متر مربع اختصاص یافت. با توجه به نتایج اعمال سه مرحله آبیاری در مراحل تشکیل طبق، گل دهی و دانه دادن باعث افزایش عملکرد به میزان 87/41، 86/41 و 19/46 درصد به ترتیب در ارقام shf81-85، آذرگل و cmsg6×r-43 نسبت به شرایط دیم شد. عملکرد دانه در شرایط دیم و آبی به ترتیب بیشترین همبستگی را با شاخص برداشت (**54/0=r) و عملکرد بیولوژیک (**45/0=r) نشان داد. رابطه تراکم و عملکرد دانه در شرایط آبی و دیم بیانگر این مطلب است که با اعمال آبیاری و افزایش تراکم، عملکرد دانه را به میزان 50 درصد در تراکم 10 بوته در متر مربع افزایش داد.