نام پژوهشگر: علی رضا هویدا
لیلا کشاورز فاطمه زندیان
پژوهش حاضر با هدف بررسی سبک های مدیریتی حاکم بر کتابخانه های دولتی شهر تهران و آشکار نمودن نقش سبک مدیریت مدیران در تأمین رضایت شغلی کتابداران انجام گرفته است. روش پژوهش پیمایشی بوده و برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه پژوهش 175 نفر کتابدار شاغل در 12 کتابخانه مرکزی دانشگاهی در شهر تهران می باشد. هشت شاخص سازمانی لیکرت مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به آنها سبک مدیریت کتابخانه ها طبق سبک های چهار گانه لیکرت مشخص گردید.یافته ها نشان می دهد که مدیریت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی تهران از لحاظ شاخص های انگیزش، ارتباطات، تعامل - نفوذ، تصمیم گیری، هدف گذاری و اهداف اجرایی و آموزش در سبک 2 لیکرت یعنی سبک آمرانه – خیرخواهانه، و از لحاظ شاخص های رهبری و کنترل در سبک 3 لیکرت یعنی سبک مشورتی قرار دارد. سبک مدیریت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی تهران به طور کلی و با توجه به شاخص های هشت گانه، سبک 2 و متمایل به سبک 3 لیکرت یعنی سبک آمرانه – خیرخواهانه و متمایل به سبک مشورتی می باشد. انجام آزمون کروسکال – والیس نشان داد که بین کتابخانه های مورد پژوهش به لحاظ سبک مدیریت تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین مشخص شد بین کتابداران با ویژگی های شخصی مختلف به لحاظ ادراکشان از سبک مدیریت تفاوت معنی داری وجود ندارد. میزان ضریب همبستگی پیرسون (702/0) نشان داد که بین سبک مدیریت مدیران و رضایت شغلی کتابدارن ارتباط معنی داری وجود دارد، یعنی هرچه مدیریت مشارکتی تر شود بر میزان رضایت شغلی کتابداران افزوده می گردد.
نفیسه آقایی علی رضا هویدا
عنوان: پژوهش حاضر در جهت تحلیل پراکندگی جغرافیایی و جمعیتی کتابخانه های عمومی شهر قم با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (جی آی اس) است. هدف: مشخص نمودن مکان کتابخانه های عمومی ، چگونگی توزیع آنها در شهر قم ، دوری و نزدیکی کتابخانه ها به سیستم آمد و شد و مراجعان و فاصله با کتابخانه های دیگر سنجیده شد. روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی و با رویکرد تحلیلی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 263 نفر از مراجعان و 11 مدیر کتابخانه های عمومی شهر قم می باشد. داده های مکانی از روی نقشه ها و داده های توصیفی از طریق پرسش نامه ها و اطلاعات مرکز آمار ایران جمع آوری شده است. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از نرم افزار اس. پی. اس. اس و برای تهیه نقشه ها از سامانه اطلاعات جغرافیایی (نرم افزار آرک مپ) استفاده شده است. یافته ها: توزیع کتابخانه های عمومی شهر قم با توزیع مراکز تجاری، اداری، آموزشی و پژوهشی، فضای سبز وسیستم آمدوشد شهری ارتباط مناسبی دارد اما در مکان یابی این کتابخانه ها مسئله جمعیت و قطب های جمعیت شهری کمتر لحاظ شده است. به طوریکه بیشترین تراکم کتابخانه های عمومی موجود در مناطقی با جمعیت کم واقع شده اند. نتیجه گیری: توزیع، تعداد و سطح زیربنا کتابخانه های عمومی در سطح شهر قم با توجه به جمعیت هر منطقه و استاندارد ایفلا مناسب نبوده و نیازمند سازماندهی و برنامه ریزی مجدد است. در مکان یابی برای احداث کتابخانه های جدید، باید مناطق 2،3 و6 در اولویت قرار گیرند. بین وضعیت جامعه شناختی جامعه پژوهش(جنس، مدرک) با دسترسی (وسیله آمدوشد، فاصله زمانی) رابطه معنا داری وجود دارد.
سوده یزدان پناه علی رضا هویدا
چکیده : پژوهش حاضر با عنوان " ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه های حوزه علمیه قم بر اساس مدل لایب کوال " و با هدف ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه های حوزه علمیه قم در سه مولفه تاثیر گذاری خدمات، کنترل اطلاعات و کتابخانه به عنوان یک مکان با استفاده از مدل لایب کوال انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش پیمایشی- تحلیلی انجام شده است. نمونه آماری شامل 194 نفر از کاربران کتابخانه های (فقه و اصول آیت الله سیستانی، فیضیه، دفتر تبلیغات اسلامی، مدرسه معصومیه) حوزه علمیه قم می باشند که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسش نامه لایب کوال استفاده شده است. این پرسش نامه ابزاری استاندارد است که به ارزیابی کیفیت خدمات از دید کاربران می پردازد. در باره وضعیت کتابخانه های حوزه علمیه قم این سئوال مطرح است که در سال های اخیر با توجه به رقابت در حال افزایش کتابخانه ها در محیط دیجیتالی، این کتابخانه ها به چه میزان توانسته اند به بهبود کیفیت خدمات خود بپردازند و نیازهای اطلاعاتی کاربرانشان را برآورده سازند؟ بر اساس یافته های پژوهش، پس از آزمون فرضیه ها در تک تک مولفه های لایب کوال، این نتیجه به دست آمده است که در هر سه مولفه تاثیر گذاری خدمات، کنترل اطلاعات و کتابخانه به عنوان یک مکان، بین سطح دریافت با سطح حداقل انتظارات و بین سطح دریافت با سطح حداکثر انتظارات کاربران از کیفیت خدمات، تفاوت معناداری وجود دارد وکتابخانه ها نتوانسته اند حتی حداقل انتظارات کاربران خود را برآورده کنند و همچنین مشخص شد که از دید کاربران، مولفه کتابخانه به عنوان یک مکان نسبت به سایر مولفه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است. در بین مولفه های سه گانه کیفیت خدمات کتابخانه ای بیشترین میزان رضایت به ترتیب مربوط به مولفه «کتابخانه به عنوان یک مکان» (47/5)، « اثر گذاری خدمات» (4/85) و «کنترل اطلاعات» (3/64)، ارزیابی از 9 در مقیاس لیکرت بوده است. در نتیجه کتابخانه های حوزه علمیه زمانی می توانند انتظارات کاربران خود را برآورده کنند که بتوانند نیازهای آنها راشناسایی کرده و در جهت برآورد آنها اقدام کنند. لازمه این کار، ارزیابی خدمات ارائه شده، استخدام کتابداران ماهر و متخصص، تهیه منابع چاپی و الکترونیکی روز آمد و ایجاد امکانات اینترنتی در کتابخانه ها و آموزش جهت جستجو در بانک ها و پایگاه های اطلاعاتی می باشد.
فاطمه رعیتی علی رضا هویدا
حوزه و دانشگاه دو نهاد علمی کشور هستند که مهم¬ترین رسالت آن¬ها تربیت نیروی متفکر و تولید و تسهیم دانش است. به دلیل تفاوت و شباهت¬های ساختاری و آموزشی میان حوزه و دانشگاه اشتراک دانش بین این دو نهاد اهمیت بسزایی دارد. در پی تلاش¬های بسیاری که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی انجام گرفت تا این دو نهاد را به هم نزدیک کنند عوامل و متغیرهای بسیاری فراروی تعامل و اشتراک دانش بین حوزه و دانشگاه وجود دارد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر اشتراک دانش بین اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد و اساتید حوزه علمیه یزد است که این عوامل شامل عوامل فردی، سازمانی، اشتراکات محتوایی و فناوری اطلاعات می¬شود که با روش توصیفی- پیمایشی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل اعضای هیئت¬ علمی دانشگاه یزد به تعداد 27 نفر و اساتید حوزه علمیه خواهران و برادران استان یزد به تعداد 51 نفر در چهار گروه آموزشی فقه و اصول، معارف اسلامی، ادبیات عرب و علوم قرآن و حدیث به پرسش¬نامه پژوهش پاسخ داده-اند. جهت گردآوری داده¬ها، پرسش¬نامه¬ای شامل 41 سؤال مربوط به اطلاعات جمعیت-شناختی، عوامل فردی، عوامل سازمانی، عوامل فناوری اطلاعات و عوامل مشترکات محتوایی طراحی شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش آمار توصیفی، فراوانی؛ درصد و میانگین و روش آمار استنباطی مانند رتبه لیکرت از 5 و آزمون مقایسه میانگین¬های دو نمونه مستقل استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، رتبه تأثیر اشتراک دانش در زمنیه عوامل فردی، بین هیئت علمی برابر است با 07/2 (در حدود 4/38 درصد) و بین اساتید و علمای حوزه علمیه یزد 6/1 (در حدود 32 درصد)؛ رتبه تأثیر اشتراک دانش در زمنیه عوامل سازمانی، بین اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد 89/1 (در حدود 8/37درصد) و در بین اساتید حوزه علمیه 7/1(در حدود 34 درصد)؛ رتبه تأثیر اشتراک دانش در زمینه عوامل مشترکات محتوایی، بین اعضای هیئت علمی 19/2 (در حدود 8/43 درصد) و در بین اساتید حوزه علمیه یزد 8/1(در حدود 36 در صد) و رتبه تأثیر اشتراک دانش در زمینه عوامل فناوری اطلاعات، بین اعضای هیئت علمی61/1 (در حدود2/32 درصد) است و بین اساتید حوزه علمیه یزد 55/1 (در حدود 31درصد) از 5 در مقیاس لیکرت است. با تحلیل-های آماری انجام شده، تفاوت معنی¬داری در اشتراک دانش در زمینه عوامل فردی؛ سازمانی؛ اشتراکات محتوایی و فناوری اطلاعات بین اعضای هیئت علمی دانشگاه یزد و اساتید حوزه علمیه یزد وجود ندارد. با وجود اقدامات بسیاری مانند: برگزاری همایش¬های مشترک؛ گنجاندن دروس معارف، اخلاق و متون اسلامی در نظام آموزشی دانشگاه ها ؛ ورود برخی روحانیون به دانشگاه و بالعکس و غیره ... انجام شده است؛ ولی نتوانسته شکاف علمی بین حوزه و دانشگاه را پر نماید البته تقویت و گستردگی این اقدامات، گام بلندی در جهت وحدت علمی و عملی حوزه و دانشگاه است.