نام پژوهشگر: ارمغان احمدی
ملیحه نیلی محمود قلعه نویی
این پایان نامه، در راستای پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی در مورد بررسی تأثیرات نور در طراحی فضاهای شهری و ادراک محیطی تنظیم و نگارش شده است. برای دستیابی به نتیجه مورد نظر، در اولین مرحله، به مطالعه ی مبانی نظری راجع به سه مفهوم نور، رفتار و فضای شهری و بررسی تاریخچه و تجربیات انجام گرفته در ایران و جهان، به تفکیک هر موضوع (با محوریت نور) پرداخته شده است. دومین مرحله، بررسی تعامل مفاهیم ذکر شده در مرحله ی اول، به منظور دستیابی به اصول کلی در مورد تأثیرات نور و ادراک در ایجاد کیفیت های فضای شهری با استناد به مطالعات صاحب نظران حرفه طراحی شهری می باشد. سومین و مهم ترین مرحله ی تحقیق، انجام مطالعات میدانی، در نمونه ی موردی طراحی، میدان جلفای اصفهان و محدوده ی اطراف آن، به منظور آگاهی از نحوه ی رفتار و ادراک کاربران و توقعات آنها از فضا، توسط پرسشنامه، مصاحبه، مشاهده و همچنین تکمیل سایر مراحل شناخت فضای مورد مطالعه می باشد؛ چرا که در نهایت، هر فضای طراحی شده باید پاسخگوی توقعات کاربران آن فضا باشد تا مورد استقبال و حمایت قرار گیرد. در آخرین مرحله ی پژوهش، تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از مرحله ی قبل و استفاده از نتایج و تحلیل داده ها، در دستیابی به ایده های کلی طراحی و دستور کار خاص نمونه ی مورد مطالعه و در نهایت جمع بندی اطلاعات و نتیجه گیری در قالب چارچوب کلی طراحی نمونه ی موردی، مورد استفاده قرار می گیرد.
بهاره تدین محمود قلعه نویی
انسان قسمت اعظم دانش و تجربه خود از جهان هستی را به وسیله دو عنصر فرم و رنگ کسب می کند. از آنجا که رنگ های گوناگون واکنش های احساسی متفاوتی را در ما بر می انگیزند، یکی از ابزارهای مهم در خلق فضا محسوب می شوند. این امر به ویژه در شهر با توجه به گستره وسیعی از فضاها و رفتارها اهمیتی دوچندان می یابد. به کمک رنگ ها می توان زمینه متنوعی از تضادها (کنتراست ها) را در ساعات مختلف روز پدید آورده وبا ایجاد سایه روشن های جدید فضا را متنوع و سر زنده نمود. همچنین با کاربرد صحیح رنگ ها در فضاهای شهری می توان یک الگوی وحدت بخش برای کل شهر تعیین و تعریف کرد و یا اینکه رنگ ها در فضاهای شهری این قابلیت را به افراد می دهند تا به آسانی به تفکیک فضاها بپردازند و بتوانند فضاهای مختلف را از یکدیگر تمیز دهند به عبارتی می توان گفت رنگ ها برای شهروندان حکم نشانه را دارند و موجب ایجاد وضوح و خوانایی شهر می شوند. به همین ترتیب حضور بدون هدف و ناهماهنگ رنگ ها می تواند به افول کیفیت های فضایی منجر شود؛ موضوعی که امروز بیشتر در شهرهای خود با آن مواجه هستیم. حضور طیف گسترده ای از مصالح ساختمانی بدون در نظر گرفتن شرایط اقلیمی مکان، عدم نظارت هدفمند از سوی دستگاه های اجرایی و نبود ضوابط مدون و راهگشا در این زمینه و یا وانهادن کامل انتخاب رنگ بناها به عهده افراد، از مهم ترین عوامل ایجاد نابسامانی و ناهماهنگی رنگی در شهرهای ماست. شهر اصفهان نیز با وجود دارا بودن هویت رنگی، امروزه با این مسئله مواجه شده است و در ساخت و سازهای جدید دیگر نمی توان شناسنامه رنگی ویژه ای را مشاهده نمود. در صورتی که با انتخاب صحیح رنگ ها می توان شخصیت تاریخی شهر را حفظ نمود و در عین حال به نیازهای جدید زندگی امروز مردم نیز پاسخ داد؛ که این امر مستلزم حضور و همکاری گروه ها و سازمان های مربوطه و همچنین مشارکت شهروندان می باشد. پژوهش حاضر تلاشی است در جهت تبیین نقش رنگ، عوامل دخیل در شکل گیری چهره رنگی شهرها و چگونگی انتخاب هدفمند رنگها با توجه به بسترهای موجود. بدین منظور خیابان سپه اصفهان با توجه به سابقه تاریخی، نقش عملکردی و اهمیت آن در ساختار شهر به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است. این پژوهش از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و شیوه تحقیق مرور متون و اسناد کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه تحقیق مشاهده و جمع آوری اطلاعات در بستر مطالعات میدانی بهره گرفته است.لازم به ذکر است که برخورد با مسئله رنگ در هر مورد شرایط و مطالعات ویژه خود را طلب می نماید و نمی توان به یک الگو و دستورالعمل کلی در این زمینه دست یافت. بر این اساس فصل دوم پایان نامه مروری کوتاه است بر موضوع رنگ، ویژگیها و آثار مختلف روانشناسی آن بر انسان، همچنین مبانی ادراک و کیفیت محیطی به عنوان اصول لازم در مطالعات طراحی شهری مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل سوم تلاش پژوهشگر بر آن است تا به تبیین تأثیر رنگ در فرایند ادراک محیطی و همچنین نقش رنگ در شهر، فضای شهری و کیفیت های مورد انتظار از آن بپردازد و با توجه به نتایج بررسی نمونه های مطالعاتی در فصل چهارم به همراه نگاهی اجمالی به جایگاه رنگ در فرهنگ و هنر ایرانی بتواند به اصول مناسبی در زمینه به کارگیری رنگ ها دست یابد. این اصول به همراه نتایج حاصل از بخش پنجم (شناخت و تحلیل بستر طرح)، به طراحی و تدوین ضوابط در فصل ششم پژوهش منجر می شود.
عاطفه صادقیان محمود قلعه نویی
بررسی تاریخ هنر و معماری گویای این است که از زمان دوره رنسانس کلاسیک تا جنبش زیباسازی شهری، معماری و قلمرو عمومی معمولابا آثار هنری غنی سازی شده و با اضافه کردن تزئین، نقاشی و مجسمه تکمیل شده است. اما نفوذ مدرنیسم در معماری و فرم شهری، ساختار های شهری در مقیاس غیر انسانی را ایجاد کردو فرصت حضور هنر را تا حدودی محدود نمود.به طور همزمان، گرایش های مشابه مدرن، انقلابی را در هنرهای تجسمی آغاز کرد که نتیجه آن رها کردن سالن ها و گالری ها و حضور در خیابان ها به واسطه هنرمندان بود.در نهایت برای اولین بار در سال 1967 مفهوم "هنر عمومی"، توسط بنیاد ملی هنر آمریکا ابداع شد، و هدف آن احیای مجدد فضای شهری بود. از آن زمان تاکنون صاحب نظران مختلف به فواید حاصل از این هنر در ابعاد مختلف زیبایی شناختی، اجتماعی و فرهنگی و باززنده سازی شهری پرداخته اند. اما علی رغم توجه مجدد به فضاهای شهری همچنان در شهرها شاهد تفکر مدرنیسم و عدم توجه کافی به کیفیت های مطلوب فضایی هستیم. این عوامل منجر به کمرنگ شدن بعد انسانی فضاهای شهری و کاهش حضور پذیری در این فضاها گردیده، از سوی دیگر سبب شده تا این فضاها فاقد معنا و هویت گشته و تعامل مثبتی میان انسان ها با محیط (ایجاد حس مکان و دلبستگی مکانی) و میان انسان ها با یکدیگر (ایجاد تعاملات اجتماعی) برقرار نگردد. لذا با توجه به هدف طراحی شهری در زمینه ارتقاء کیفیت فضاهای شهری، توجه دوباره به این فضاها و تجدید نظر در کیفیت-های این فضاها امری ضروری جلوه¬ می نماید. لذا در پژوهش حاضر برآنیم تا از طریق کند و کاوی در مفاهیم هنر عمومی و رویکردهای مختلف به شکل گیری این آثار، ارتباط این رویکردها با طراحی شهری و به طور کلی بررسی توان های بالقوه هنر عمومی، نقش آن را در ایجاد و ارتقاء مولفه¬های حس مکان در فضاهای شهری و به تبع آن تعاملات اجتماعی و دلبستگی مکانی مورد بررسی قرار دهیم. محله جلفا یکی از محلات زیبا و تاریخی شهر اصفهان است که از یک سو واجد کیفیت های حس مکان و دلبستگی مکانی بوده و از سوی دیگر واجد آثاری چند از هنرهای عمومی می باشد، بدین منظور محله جلفا با توجه به این قابلیت های تاریخی و مکانی خود جهت بررسی تطبیقی این مهم انتخاب گردیده است. پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی بوده و روش آن از نظر ماهیت ترکیبی است از روش های کمی (روش همبستگی) و کیفی (مصاحبه و انجام روش شرح روانشناختی) و با تاکید بیشتر بر راهبرد کیفی (عمدتا در گردآوری اطلاعات). تجزیه و تحلیل داده های آماری نیز بر مبنای روش های آماری مبتنی بر رگرسیون چند متغیره و روش میانگین که در نرم افزار آماری spss صورت گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی ها نشان می دهد هنرهای عمومی در صورت داشتن معیارهایی چون نقش انگیزی، پیام دهندگی، توان تعاملی و...می توانند بر نحوه استفاده از فضاهای شهری و ایجاد تمایز محلی، شکل گیری هویت و ایجاد حس مکان تاثیرگذار باشند.
ارمغان احمدی کورش گلکار
چکیده ندارد.