نام پژوهشگر: سرخوش کرم زاده
علیرضا پورنیاز وحید حسینی
این تحقیق، به منظور بررسی و مقایسه دو روش بهره برداری متعارف و بهره برداری طراحی شده از لحاظ عملکرد اقتصادی ( میزان تولید و هزینه چوبکشی ) و میزان خسارت وارده به گروههای زادآوری، توده سرپا و خاک در دو پارسل مجاور هم از سری 3 ناو در استان گیلان انجام گرفت . در این تحقیق به منظور برآورد تولید و هزینه ها از تکنیک مطالعه زمانی استفاده شد . خسارت به توده سرپا و گروه های زادآوری (نونهال، نهال و خال) در دو مرحله مورد بررسی و ارزیابی واقع شد : 1- اندازه گیری و بررسی خسارت وارده به گروههای زاد آوری و توده سرپا در نوارهای وینچینگ 2- اندازه گیری و بررسی خسارت وارده به گروههای زادآوری و توده سرپا در مسیرهای چوبکشی میزان جابه جایی خاک سطحی نیز در دو پارسل با استفاده از پلات هایی در دو کلاسه شیب 20-0 درصد و بالای 20 درصد، و با تعیین پروفیل عرضی، مورد ارزیابی قرار گرفتند . برای هر یک از روشهای متعارف و طراحی شده، مدل ریاضی پیش بینی زمان چوبکشی تعیین گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که میزان تولید در بهره برداری متعارف ( پارسل 341 ) با احتساب زمان های تأخیر 11/13 و بدون احتساب زمان های تأخیر 65/17 مترمکعب در ساعت و در بهره برداری طراحی شده( پاسل 326 ) با احتساب زمان های تأخیر 15/16 و بدون احتساب زمان های تأخیر 72/19 مترمکعب در هر ساعت بود . مقایسه تولید دو نوع بهره برداری نشان داد که در بهره برداری طراحی شده میزان تولید با و بدون احتساب زمان های تأخیر بین 21-11 درصد افزایش یافته است مقایسه صدمات وارده به توده سرپا و گروههای زاد آوری در طول مسیرهای ویچینگ نشان داد که میزان آسیب های وارده به درختان در بهره برداری متعارف به مقدار 93/29 درصد افزایش داشته است این نتایج در مورد آسیب های وارده به گروه های زاد آوری در طول مسیر ویچینگ هم تکرار گردیده ، بطوریکه میزان صدمات وارده به نونهال، نهال و خال به ترتیب 85/40، 55/21 و 98/53 درصد در بهره برداری متعارف افزایش یافت . مقایسه صدمات وارده به توده سرپا و گروه های زاد آوری در طول مسیر چوبکشی نیز نشان داد که میزان صدمات وارده به درختان در بهره برداری طراحی شده در مجموع 52/19 درصد کاهش یافت ، این روند درمورد صدمات وارده به زاد آوری هم مصداق داشت ، به طوریکه نتایج بدست آمده نشان داد که میزان صدمات وارده به نونهال، نهال و خال به ترتیب 57/35، 60/29، 19 درصد در بهره برداری طراحی شده کاهش یافته است. بررسی نتایج مرتبط با خسارت خاک مسیرهای چوبکشی نشان داد که میزان تخریب وجابجایی خاک سطحی در روش طراحی شده کمتر از روش متعارف بود. حجم خاک جابه جا شده بعداز اتمام کارچوبکشی، در کلاسه شیب 20-0 درصد در پارسل 341، به میزان 2/4 مترمکعب و در پارسل 326، به میزان 1/3 مترمکعب بود . در کلاسه شیب بیش از 20 درصد، حجم خاک جابه جا شده در پارسل341، به میزان 6/5 مترمکعب و در پارسل 326، به میـزان 4/4 مترمکعب بود .
سیده نسرین غزنوی مهرداد نیکوی
خروج چوب با قاطر یکی از روش های بهره برداری در جنگل های شمال ایران است که از گذشته در این منطقه وجود داشته و امروزه با افزایش تقاضای زیست محیطی توجه به خروج چوب با قاطر افزایش یافته است. عدم دسترسی به جاده جنگلی از اصلی ترین دلایل خروج چوب با قاطر است که طی آن درختان مقطوعه به الوار تبدیل و از جنگل خارج می شود. این مطالعه بررسی تولید الوار از گرده بینه و محاسبه هزینه های خروج آن با قاطر در پارسل 29 سری 7 جنگل های حوزه 1 آستارا را مورد مطالعه قرار داد. 35 گرده بینه به تصادف انتخاب و افت چوب ناشی از تبدیل آنها به الوار مورد مطالعه قرار گرفت. برای محاسبه تولید و هزینه حمل الوار با قاطر پس از شناسایی اجزای کار زمان سنجی به روش زمان سنجی پیوسته انجام و مدل حمل چوب آلات الواری تهیه شد. مطالعه افت چوب ناشی از تبدیل گرده بینه به الوار در گونه های مختلف تفاوت معنی داری را نشان نداد در حالیکه با افزایش قطر، مقدار افت چوب افزایش معنی داری نشان داد. تولید ساعتی خروج چوب با قاطر با و بدون در نظر گرفتن زمانهای تاخیر به ترتیب 258/0 و 276/0 مترمکعب بود. مدل برآورد زمان حمل الوار بیشتر تحت تاثیرشیب و فاصله چوبکشی بود. مطالعه هزینه ها نشان داد که هزینه خروج یک مترمکعب چوب با و بدون در نظر گرفتن تاخیر با ترتیب 309372 و 289196 ریال می باشد.
سهیلا سودایی مهرداد نیکوی
هدف از این مطالعه، ارزیابی تولید و هزینه خروج چوب درختان باد افتاده با تراکتور کشاورزی مجهز به وینچ، به منظور ارائه مدل پیش بینی زمان چوبکشی برای این ماشین چوبکشی می باشد. برای این مطالعه پارسل های 2 و 10 سری 5 جنگل های حوزه آستارا در استان گیلان، انتخاب شد. با استفاده از مطالعه کار و زمان سنجی، کارایی ماشین چوبکشی، مورد مطالعه قرار گرفت، نتایج نشان داد که متوسط زمان خالص برای یک نوبت چوبکشی با تراکتور 37/11 دقیقه است. برای محاسبه تولید سیستم از مطالعات زمانی بر پایه شیوه نامه یوفرو و هزینه ساعتی از شیوه نامه سازمان جنگل ها و مراتع کشور بهره گرفته شد. میزان تولید ساعتی خالص و ناخالص در تراکتور کشاورزی به ترتیب 62/6 و 28/4 متر مکعب در ساعت و هزینه ساعتی تراکتور بدون احتساب زمان های تاخیر 59128 ریال و با احتساب زمان های تاخیر 91455 ریال بود. بیشترین زمان های تاخیر مربوط به زمان تاخیر اجرایی می باشد. مطابق مدل حجم، تعداد گرده بینه × فاصله وینچینگ و فاصله وینچینگ × شیب از مهم ترین فاکتور های موثر در چوبکشی تنه ها با تراکتور کشاورزی بودند.
توحید صلاحی حسن پوربابایی
این مطالعه با هدف بررسی ترکیب پوشش¬گیاهی در جنگلکاری¬های سوزنی¬برگ و پهن¬برگ در 220 هکتار از جنگلکاری سوزنی¬برگ کاج¬¬تدا و جنگلکاری¬های پهن¬برگ صنوبر و توسکا و مقایسه آن با جنگل طبیعی در پارک جنگلی حفاظت شده بی¬بی¬یانلو آستارا صورت گرفت. در مجموع 60 قطعه نمونه 1000 متر مربعی به روش تصادفی¬¬–¬ سیستماتیک و با استفاده از شبکه آماری 150×150 متر در جنگلکاری¬ها و 200×200 متر در جنگل طبیعی برداشت شد. نتایج نشان داد در بررسی ترکیب فلورستیک در منطقه مورد مطالعه خانواده¬های rosaceae و aspidiaceae به ترتیب بیشترین غنای گونه¬ای را در منطقه دارا بوند. نتایج حاصل از طبقه¬بندی اشکال زیستی به روش رانکایر در مناطق مورد مطالعه نشان داد که همی¬کریپتوفیت و فانروفیت با مجموع 67 درصد فراوان ترین اشکال زیستی را در منطقه تشکیل دادند. بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان منطقه نشان داد که عناصر گیاهی ناحیه اروپا - سیبری بیشترین عناصر گیاهی منطقه مورد مطالعه را تشکیل می¬دهند. برای بررسی تنوع زیستی در مناطق مورد مطالعه، از شاخص تنوع شانون- وینر، شاخص سیمپسون و شاخص یکنواختی هیل و تعداد گونه¬ها در قطعه نمونه¬ها از شاخص غنا استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که شاخص¬های تنوع و غنا بین جنگل طبیعی و جنگلکاری¬ها اختلاف معنی داری وجود دارد و تنوع و غنای گونه¬ای در جنگل طبیعی از سه جنگلکاری کاج¬تدا، صنوبر و توسکا بیشتر بود. همچنین شاخص یکنواختی هیل بین جنگل طبیعی و جنگلکاری¬ها اختلاف معنی درای را نشان نداد. از نظر شباهت گونه¬های علفی و چوبی، جنگلکاری توسکا به جنگل طبیعی نزدیکتر بود و حداقل تشابه را از این نظر جنگلکاری کاج¬تدا با جنگل طبیعی داشت.
بفرین معروفی اقدم جواد ترکمن
تغییر اقلیم طی چند دهه أخیر اثرات متفاوتی بر محیط زیست و به خصوص گونه های مختلف گیاهی داشته است. فیزیولوژی درختان معمولاً تأثیرات زیادی از عوامل اقلیمی می پذیرند و این اثرات می تواند در گونه های مختلف درختان در پهنای دوایر رویش مشاهده شود. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر متغیرهای اقلیمی بر پهنای دوایر سالیانه درختان بلندمازو در جنگل آستارا بود. برای این منظور نمونه برداری از 22 درخت بلندمازو انجام شد و پس از تجزیه و تحلیل نمونه ها در آزمایشگاه، تعداد 17 دیسک برای تهیه کرونولوژی این رویشگاه مورد استفاده گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل های انجام شده مشخص کرد که تنها 10 دیسک از نتایج مناسب و قابل قبولی برای تهیه کرونولوژی رویشگاهی این گونه برخوردارند. بنابراین، با استفاده از 10 دیسک مذکور کرونولوژی بلندمازو برای محدوده جنگل آستارا به دست آمد و اثرات متغیرهای اقلیمی بر گونه بلندمازو مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به دلیل عدم وجود اطلاعات دراز مدت تابش، در این تحقیق روش شناسی مناسبی برای محاسبه این متغیر اقلیمی معرفی شد و با استفاده از آن تابش دراز مدت محدوده مورد مطالعه بازسازی شد. نتایج این تحقیق بیانگر وجود ارتباط منفی و معنی دار بین متغیرهای اقلیمی حداکثر و حداقل دمای هوا و تابش بود هرچند که این رابطه منفی برای حداقل دمای هوا معنی¬دار نبود. همچنین این تحقیق مشخص کرد که بارش دارای اثری مثبت بر رشد قطری این گونه بوده است. نتایج این تحقیق از هماهنگی مناسبی با نتایج مشابه گزارش شده در دیگر تحقیقات علمی برخوردار بود. برای متغیر تابش نیز اگرچه مطالعه مشابهی انجام نشده بود، اما این تحقیق مشخص کرد که تابش نیز مانند دما اثری منفی بر رشد درختان بلوط داشته است که این واقعیت با توجه به همبستگی زیاد تابش و دمای هوا قابل قبول می باشد