نام پژوهشگر: نریمان میراعلمی
هاجر عزیزی کلاچاهی محمود حقیقیان رودسری
به منظور بررسی اثر اسانس گیاه مرزه بر عملکرد تولیدی و میکروفلور روده جوجه های گوشتی سویه کاب، آزمایشی با 180 قطعه جوجه گوشتی یک روزه با میانگین وزنی 46 گرم انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل گروه شاهد (es 0)، 50 ppm اسانس مرزه در لیتر آب آشامیدنی (es 50)،100 ppm اسانس مرزه در لیتر آب آشامیدنی (es 100) و150 ppm اسانس مرزه در لیتر آب آشامیدنی (es 150)، با 3 تکرار و در هر تکرار 12 قطعه جوجه بودند. اسانس مرزه در قالب طرح کاملاً تصادفی از روز ششم تا 42 روزگی در اختیار جوجه ها قرار داده شد. مصرف خوراک روزانه، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل خوراک و صفات لاشه در دوره های پرورش اندازه گیری شدند. نمونه گیری از ناحیه ایلئوسکال روده جوجه ها در روزهای 18، 28 و 38 پرورش جهت شمارش باکتری های اشریشیا کولای، لاکتوباسیلوس و کلی فرم انجام شد. نتایج نشان داد که مصرف خوراک روزانه در دوره های پرورش تحت تاثیر هر سه سطح اسانس مرزه کاهش یافت (05/0p<). افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل خوراک در دوره های رشد، پایانی و کل دوره تحت تاثیر سطوح متفاوت اسانس مرزه قرار گرفت و اختلاف معنی داری با گروه شاهد ایجاد نمود (05/0p<). بهترین ضریب تبدیل و افزایش وزن مربوط به تیمار es 150 (150 ppm اسانس در لیتر آب آشامیدنی) بود (05/0p<). تفاوت افزایش وزن روزانه و بهبود ضریب تبدیل در تیمار es 150 در مقایسه با تیمار شاهد در کل دوره به ترتیب 65/7 گرم و 27/0 بود. درصد وزن بازده لاشه (es 100 و es 150)، سینه (کلیه سطوح اسانس) و بال (es 100 و es 150)، تحت تاثیر اسانس مرزه نسبت به گروه شاهد افزایش و درصد وزن چربی محوطه بطنی (es 150)، کاهش یافتند (05/0p<). سایر اجزای لاشه تحت تاثیر تیمارهای اسانس و آنتی بیوتیک قرار نگرفتند (05/0p>). شمار باکتری های اشریشیا کولای و کلی فرم تحت تاثیر سطوح اسانس در روزهای 18، 28 و 38 کاهش یافت (05/0p<)، در حالیکه هیچ یک از سطوح اسانس تاثیر معنی داری بر شمار باکتری های لاکتو باسیلوس نداشت (05/0p>). در کل چنین نتیجه گرفته می شود که اسانس گیاه مرزه اثـرات مثبتی بر عملکرد جوجه های گوشتی دارد و باعث کاهـش باکتـری های اشریشیا کولای و کلی فرم روده جوجه های گوشتی می شود.
هادی نودهی حسن درمانی کوهی
در این آزمایش از 210 جوجه سویه راس در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 7 تیمار شامل دو تیمار شاهد حاوی 2 و 4% پر کننده (پوسته برنج)، یک سطح آنتی بیوتیک، سه سطح از پودر ریشه کاسنی (2، 4 و 6 درصد از جیره) و یک سطح 1 درصد از اینولین در سه تکرار استفاده شد. جوجه ها از روز دوم تا 42 روزگی از آب و جیره های آزمایشی بر پایه ذرت و سویا بصورت آزاد استفاده نمودند. وزن جوجه ها و میزان مصرف خوراک بصورت هفتگی توزین و بر اساس داده های حاصل، ضریب تبدیل خوراک محاسبه گردید. در روز 14 و 42 آزمایش از هر واحد آزمایش دو جوجه بعنوان نمونه انتخاب و نمونه گیری از ایلئوم به منظور تعیین وضعیت میکروفلور صورت گرفت و سپس لاشه آنها تجزیه شد. داده های این آزمایش توسط رویه glm از نرم افزار sas مورد آنالیز قرار گرفت. در مورد مصرف خوراک تیمار 4% شاهد دارای بیشترین مقدار مصرف خوراک و تیمار آنتی بیوتیک دارای کمترین مقدار مصرف خوراک بودند که با تیمارهای دیگر اختلاف معنی دار داشتند (05/0>p). تیمار اینولین دارای بیشترین افزایش وزن و تیمار 6% کاسنی دارای کمترین افزایش وزن بود (05/0>p). تیمار اینولین و آنتی بیوتیک پایین ترین ضریب تبدیل را در تمام دوره ها داشتند که از نظر آماری در مقایسه با بقیه تیمارها معنی دار بود (05/0>p). بالاترین ضریب تبدیل هم مربوط به تیمار 6% کاسنی بود (05/0>p). بررسی نتایج نشان داد که در 14 روزگی و 42 روزگی بازده لاشه و درصد اجزای لاشه تحت تاثیر تیمارهای مختلف قرار نگرفت و اختلاف بین تیمارها معنی دار نبود (05/0<p). در 14 روزگی اختلاف معنی داری بین تیمارها در شمار باکتری های اشریشیا کولای بدست نیامد (05/0<p). تیمار آنتی بیوتیک دارای بالاترین شمار لاکتوباسیلوس و تیمار اینولین دارای کمترین شمار لاکتوباسیلوس بودند که این اختلاف با تیمارهای دیگر معنی دار بود (05/0>p). در 42 روزگی بالاترین شمار باکتری اشریشیا کولای مربوط به تیمار 4 درصد شاهد و کمترین میزان آن مربوط به تیمار 4 درصد کاسنی بود که اختلافشان با تیمارهای دیگر معنی دار بود (05/0>p). بالاترین شمار لاکتوباسیلوس مربوط به تیمار آنتی بیوتیک بود که با تیمار 2 درصد و 6 درصد کاسنی اختلاف معنی دار نداشت (05/0<p)، ولی با تیمارهای دیگر اختلاف معنی دار داشت (05/0>p). کمترین شمار لاکتوباسیلوس هم مربوط به تیمار 4 درصد شاهد بود که اختلافش به جز با تیمار 2 درصد شاهد با باقی تیمارها معنی دار بود (05/0>p).
آیدا جعفری صیادی اردشیر محیط
به منظور بررسی اثر اسید بنزوئیک بر عملکرد و میکروفلور دستگاه گوارش جوجه های گوشتی، 120 قطعه جوجه یک روزه سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار، 3 تکرار و 10 مشاهده به مدت 42 روز پرورش داده شد. تیمارهای غذایی شامل شاهد (بدون اسید بنزوئیک)، ba0.25(%25/0 اسید بنزوئیک)،ba0.5 (%50/0 اسید بنزوئیک) و ba1(%1 اسید بنزوئیک) بودند. در پایان دوره پرورش، افزایش وزن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و خصوصیات لاشه اندازه گیری شدند. در روزهای 14 و 42 پرورش، از هر تکرار 2 جوجه که به میانگین وزنی آن تکرار نزدیک تر بودند، انتخاب شدند و پس از کشتار، جمعیت باکتری های اسید لاکتیک و کلی فرم در بخش های مختلف دستگاه گوارش، مورد ارزیابی قرار گرفت. از نظر مقدار مصرف خوراک تفاوت بین تیمارها معنی دار بود (05/0p<) و گروه ba1کمترین مصرف خوراک را داشت. گروه های ba0.25 و ba0.5 از نظر این صفت تفاوت معنی داری نداشتند (05/0p>) ولی به طور معنی داری از گروه شاهد کمتر بودند (05/0p<). وزن نهایی تیمار ba1به طور معنی داری از سایر تیمارها کمتر بود (05/0p<) ولی بین تیمارهای دیگر تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). از نظر ضریب تبدیل غذایی بین تیمارهای آزمایشی، تفاوت معنی دار شد (05/0p<) به طوری که بهترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار ba0.5مشاهده شد. مکمل غذایی اسید بنزوئیک در روز 14 پرورش منجر به افزایش باکتری های اسید لاکتیک در محتویات چینه دان شد، اما این افزایش تنها در تیمار ba0.5معنی دار بود (05/0p<). بین تیمارهای حاوی اسید نیز تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>). جمعیت لاکتوباسیل ها در محتویات ایلئوم نیز افزایش یافت اما معنی دار نبود (05/0p>). تعداد باکتری های کلی فرم در محتویات چینه دان و ایلئوم کاهش معنی داری نداشت (05/0p>). داده های به دست آمده در روز 42 نشان داد که استفاده از اسید بنزوئیک تعداد لاکتوباسیل ها را در محتویات چینه دان افزایش داده و بالاترین مقدار آن در تیمار ba1بود که با سایر تیمارها اختلاف معنی داری داشت (05/0p<). تعداد لاکتوباسیل های ایلئوم در تیمارهای حاوی اسید در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنی داری افزایش داشت (05/0p<) و تعداد کلی فرم های چینه دان در تیمارهای حاوی اسید به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p<). استفاده از اسید بنزوئیک، رشد کلی فرم ها را در ایلئوم کاهش داد که کمترین میزان آن در تیمار ba1 بود (05/0p<). درنهایت بر اساس نتایج این تحقیق می توان گفت که استفاده از اسید بنزوئیک در سطح 5/0 درصد باعث بهبود عملکرد جوجه های گوشتی شد، ضمن اینکه بر میکروفلور دستگاه گوارش نیز تأثیرات مثبتی داشت. کلید واژه: اسید بنزوئیک، جوجه های گوشتی، خصوصیات لاشه، سویه راس 308
ماریا جلیلی کلوانی اردشیر محیط
در این تحقیق به منظور بررسی اثرات تریپتوفان، ملاتونین و رژیم تاریکی بر عملکرد و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی130 قطعه جوجه گوشتی آرین (هر دو جنس) در قالب طرح کاملا تصادفی با تکرار نامتعادل و 10 پرنده در هر واحد آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. تیمارها شامل گروه شاهد، ملاتونین به میزان mg/kg 40 جیره از روز های 30تا 40 پرورش، تریپتوفان به میزان 04/0 درصد جیره از 10 تا 40 روزگی و گروه تاریکی از 10 تا 40 روزگی بودند. همه تیمارها از سن 40-35 روزگی، روزانه به مدت 6 ساعت در معرض تنش گرمایی ( c1±39) قرار گرفتند. صفات تولیدی مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی و کیفیت لاشه در پایان دوره ی پرورش اندازه گیری شد. سطوح گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، hdl-c، ldl-c سرم و ph خون در 10، 30 و 40 روزگی و میزان t3 ، tbars و کورتیکوسترون در 35 و 38 روزگی تعیین گردید. نتایج نشان داد که در هفته سوم گروه تاریکی کم ترین افزایش وزن (05/0>p) و در هفته چهارم گروه تریپتوفان بیش ترین وزن را به خود اختصاص داد (05/0>p). در 30 روزگی سطح گلوکز در گروه تریپتوفان نسبت به سایرین بالا تر بود (05/0>p) و در40 روزگی تیمارهای تریپتوفان و ملاتونین افزایش معنی داری را برای hdl-c نشان دادند (05/0>p) و هم چنین گروه تریپتوفان از نظر میزان کلسترول و وزن طحال اختلاف معنی داری را با بقیه تیمار ها نشان داد (05/0>p). در 35 روزگی سطح t3 تیمار تاریکی (05/0>p) و در 38 روزگی سطح تیوباربیتوریک اسید در گروه های تاریکی و ملاتونین به طور معنی داری کاهش داشت (05/0>p). به طور کلی مشخص گردید که مکمل ملاتونین با وجود این که از 30 روزگی مورد استفاده قرار گرفت و دو تیمار دیگر از 10 روزگی به کار رفتند، اما ملاتونین تاثیر بیشتری بر بهبود عملکرد و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی داشته است.
بهادر آراسته نریمان میراعلمی
چکیده ندارد.