نام پژوهشگر: حسین نعیمی پور یونسی
حامد سرایی همایون فرهنگ فر
در این پژوهش از تعداد 116984 رکورد وزن کشی ماهیانه متعلق به 12397 رأس بره که طی سال های 1357 تا 1387 متولد شده بودند، استفاده گردید. ابتدا مدل غیر خطی گمپرتز بر داده های وزن بره ها توسط رویه مدل غیر خطی نرم افزار sas برازش داده شد سپس بر اساس فرمول z/e (71828/2e =) حداکثر سرعت رشد روزانه بره ها برآورد گردید. میانگین صفت حداکثر سرعت رشد روزانه بره ها 17/217 گرم (با انحراف معیار 63.76 گرم) بود. آنالیز اثرات محیطی بر صفت مزبور، توسط یک مدل مختلط خطی (در برگیرنده اثرات سال و ماه تولد، جنس بره، تیپ تولد، سن مادر، وزن تولد، اثر متقابل بین سال تولد و جنس، اثر متقابل بین سال تولد و تیپ تولد، اثر متقابل بین تیپ تولد و جنس، و اثر تصادفی پدر بره) انجام شد. نتایج نشان داد که کلیه اثرات گنجانده شده در مدل به لحاظ آماری معنی دار (0.0001 p<) بود. ضریب تابعیت حداکثر سرعت رشد روزانه بره ها از وزن تولد آنها 15.46 گرم برآورد شد. پارامترهای ژنتیکی با استفاده از روش حداکثر درست نمایی محدود شده توسط سه مدل دام به کمک نرم dfreml برآورد شد. آزمون نسبت درست نمایی نشان داد که مدل دارای اثرات ژنتیکی افزایشی مستقیم و مادری، و اثر محیط دائمی مادری، مناسب ترین بود. وراثت پذیری مستقیم و مادری به ترتیب 0.055 و 0.019 برآورد شد. برای تحلیل اثر سازه های سال تولد، وزن تولد، جنس و تیپ تولد و همچنین اثر تصادفی پدر بره بر صفت حداکثر سرعت رشد روزانه بره های بلوچی با استفاده از یک مدل مختلط خطی تعمیم یافته لجستیک، ابتدا پس از برآورد مقادیر مربوط به صفت حداکثر سرعت رشد روزانه با استفاده از مدل غیر خطی گمپرتز، بر اساس میانگین خصوصیت فوق، دو گروه از بره ها در فایل ارقام ایجاد گردیدند. صفت دو تایی مزبور، به کمک یک مدل مختلط خطی تعمیم یافته لجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده از برازش مدل لجستیک، همه ی سازه های گنجانده شده در مدل، اثر معنی دار آماری داشتند (0.0001p<). نسبت احتمالات در بر های نر نسبت به بره های ماده 1.78 و در بره-های تک قلو نسبت به بره های دو قلو 2.617 برآورد شد. با توجه به نسبت احتمالات برآورد شده برای وزن تولد (0.553)، بره هایی که وزن تولدشان کمتر از میانگین جمعیت (4.3 کیلوگرم) بود نسبت به گروه دیگر، حدود 45 درصد کمتر احتمال این را داشتند که در طول یک سال اول عمرشان، حداکثر سرعت رشد روزانه بالاتر از میانگین جمعیت (217.17 گرم) را نشان دهند.
امیر سالاری نیا محمد حسن فتحی نسری
به منظور بررسی تأثیر افزودن یونجه و سطح فیبر کنسانتره شروع کننده بر عملکرد گوساله های شیری هلشتاین ،آزمایشی با استفاده از 32 رأس گوساله نر، در قالب یک طرح کاملاً تصادفی و با روش فاکتوریل 2×2 طی یک دوره زمانی چهار ماهه (تیر الی آبان 89) اجرا شد. 2 عامل اصلی مورد بررسی شامل افزودن یونجه به جیره و سطح فیبر کنسانتره شروع کننده بود. بنابراین تیمارهای آزمایشی شامل: 1-کنسانتره شروع کننده با سطح فیبر پایین بدون یونجه، 2-کنسانتره شروع کننده با سطح فیبر پایین حاوی یونجه 3-کنسانتره شروع کننده با سطح فیبر بالا بدون یونجه و 4-کنسانتره شروع کننده با سطح فیبر بالا حاوی یونجه بود. گوساله ها از سن سه روزگی تا سه هفته بعد از قطع شیر در آزمایش قرار گرفتند. در طول این مدت مصرف خوراک روزانه، اضافه وزن روزانه و بازده مصرف خوراک اندازه گیری شد. نمونه گیری از مایع شکمبه به منظور تعیین ph و غلظت کل اسیدهای چرب فرار به روش لوله مری در هفته های چهارم، ششم و دو هفته بعد از شیرگیری صورت گرفت. تفاوت بین قابلیت هضم شکمبه ای و قابلیت هضم کل دستگاه گوارشی ماده خشک کنسانتره شروع کننده حاوی فیبر بالا و فیبر پایین معنی دار نبود. تفاوت بین قابلیت هضم پس از شکمبه ای ماده خشک کنسانتره شروع کننده حاوی فیبر بالا و فیبر پایین معنی دار بود (05/0 > p). اختلاف بین تیمارها به لحاظ میزان خوراک مصرفی در دوره قبل از شیرگیری و کل دوره آزمایش معنی داری نبود اما در دوره بعد از شیرگیری از این نظر اختلاف معنی داری بین تیمارها وجود نداشت. تقاوت بین میانگین اضافه وزن روزانه گوساله های تغذیه شده با جیره های مختلف در دوره قبل از شیرگیری معنی دار نبود اما در دوره بعد از شیرگیری و کل دوره آزمایش تفاوت معنی داری از این نظر دیده شد (05/0 > p). اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی در دوره های قبل و بعد از شیرگیری به لحاظ میانگین بازده مصرف خوراک وجود نداشت. اثرات عوامل اصلی مورد بررسی نیز در کل دوره به لحاظ صفاتی چون افزایش وزن روزان و میانگین بازده خوراک مصرفی معنی دار بود (05/0 > p). گوساله هایی که از جیره 2 استفاده نمودند نسبت به سایرین میانگین خوراک مصرفی و بازده مصرف خوراک بیشتری را نشان دادند. همچنین گوساله های تغذیه شده با جیره 1 بهترین میزان افزایش وزن روزانه را در بین گوساله ها داشتند. اختلاف موجود در میانگین غلظت کل اسیدهای چرب فرار، نیتروژن آمونیاکی و ph شکمبه در گوساله های تیمار 1 نسبت به تیمار 4 در کل دوره معنی دار بود (05/0 > p). نتایج این پژوهش نشان داد استفاده توأم از فیبر در کنسانتره شروع کننده و نیز از طریق افزودن یونجه خشک به جیره گوساله های شیری سبب کاهش عملکرد آنها می شود.
یوکابد اسمعیل پوراخلمد آرش امیدی
هدف این مطالعه بررسی یافته های بالینی و آزمایشگاهی در مسمومیت با ارزن دم روباهی در گوسفند بود. شش گوسفند بومی نر به ظاهر سالم در سن حدود پنج تا شش ماه در این آزمایش استفاده شدند. ارزن دم روباهی در تابستان 1389 در استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند کاشته و برداشت شد، سپس در هوای آزاد خشک گردید و برای استفاده در این آزمایش ذخیره شد. حیوانات در هوای آزاد در مقابل شرایط آب و هوایی حاکم بر منطقه نگهداری شدند. گوسفندان در دوره عادت پذیری به طور آزاد از یونجه و آب به مدت دو هفته تغذیه شدند. در انتهای دوره عادت پذیری، نمونه های خون از سیاهرگ وداج گوسفندان گرفته شد و هماتوکریت، هموگلوبین، غلظت گاماگلوتامیل ترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز، منیزیم، فسفر، پتاسیم، بیلی روبین تام و کونژوگه، کراتینین، ازت اوره خون، پروتئین تام، آلبومین و گلوکز اندازه گیری شد. با شروع دوره آزمایش و تغذیه با ارزن دم روباهی، نمونه گیری خون هر هفته به مدت 56 روز انجام شد. در طول دوره آزمایش، علائم حیاتی ثبت شد. سه گوسفند از شش گوسفند نشانه های حساسیت به نور شامل نکروز پوست سر، صورت، گوش ها و پلک ها، پرخونی گوش ها و التهاب کمی در صورت را نشان دادند. در طی دوره آزمایش تفاوت معنی داری در وزن گوسفندان مشاهده نشد، اما تعداد تنفس و ضربان قلب به طور معنی داری افزایش یافت. همچنین دمای رکتال کاهش معنی داری را در طول دوره آزمایش نشان داد. افزایش معنی داری در غلظت آلانین آمینوترانسفراز، منیزیم، فسفر، پتاسیم، بیلی روبین تام و کونژوگه و کراتینین و همچنین کاهش معنی داری در غلظت گاماگلوتامیل ترانسفراز و ازت اوره خون مشاهده شد. غلظت آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز، پروتئین تام و آلبومین تغییرات معنی داری را نشان ندادند. همچنین غلظت سدیم و گلوگز سرم در دوره آزمایش متغیر بود. نتایج این مطالعه نشان داد که تغذیه با ارزن دم روباهی می تواند موجب نارسائی کلیوی و کبدی در گوسفندان گردد.
محمد حقیقت نظر افضلی
این آزمایش به منظور بررسی تأثیر تغذیه مرطوب بر عملکرد و خصوصیات لاشه و برخی فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی در شرایط استرس گرمایی طراحی گردید. تعداد 320 قطعه جوجه گوشتی نر یکروزه با میانگین وزنی یکسان به 8 تیمار و 4 نکرار و 10 مشاهده در هر نکرار تقسیم شدند. جوجه ها تا 7 روزگی با جیره بر پایه ذرت-سویا که به صورت خشک بود، تغذیه شدند. و از روز هشتم تیمارهای آزمایشی که شامل دو سطح جیره بدون یا بهمراه گندم هر کدام با چهار سطح 0، 50، 100و 150 درصد رطوبت می گردید در اختیار آنها قرار داده شد. که عبارت بودند از 1-خشک بدون گندم 2- بدون گندم با 50% رطوبت 3- بدون گندم با 100% رطوبت 4- بدون گندم با 150% رطوبت 5- خشک دارای گندم 6-دارای گندم با 50% رطوبت 7- دارای گندم با 100% رطوبت 8- دارای گندم با 150%رطوبت. جوجه ها از سن 1 تا 14 روزگی با جیره دوره آغازین، 14 تا 28 روزگی با جیره دوره رشد و 28 تا 42 روزگی با جیره دوره پایانی تغذیه شدند. در دوره پایانی شرایط استرس گرمایی با رساندن دمای سالن به 1±33 برای جوجه ها از 9 صبح تا 5 عصر فراهم گردید
امید فانی مکی نظر افضلی
آفلاتوکسین ها ترکیباتی شدیداً سمی، جهش زا و سرطان زا بوده و موجب ناقص الخلقه زایی می شوند. در مطالعات برون تنی (in vitro) ، آفلاتوکسینb1 از طریق تخمیر برنج نیم دانه بوسیله قارچ آسپرژیلوس فلاووس (تهیه شده از مرکز کلکسیون قارچ و باکتری سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایرانptcc no : 5004 (ir111))، تولید شد. اندازه گیری آفلاتوکسین بوسیله روش tlc انجام گرفته و مقدار آفلاتوکسین b1 در برنج نیم دانه 60 میکروگرم/کیلوگرم بود. در مطالعات درون تنی (in vivo) بذر گیاه ماریتیغال (خارمَریم)، از جهت توانایی کاهش اثرات مضر آفلاتوکسین b1 در جیره طیور گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از تعداد 216 قطعه جوجه یکروزه گوشتی سویه تجاری رآس 308، در نه تیمار آزمایشی با چهار تکرار و شش قطعه جوجه در هر تکرار استفاده شد. گروه اول به عنوان شاهد و سایر گروه ها بصورت زیر تا پنج هفتگی تغذیه شدند؛ 2) ppb 250 آفلاتوکسین b1، 3) ppb 500 آفلاتوکسین b1، 4) 5/0 درصد بذر گیاه خارمَریم، 5) 5/0 درصد بذر گیاه خارمَریم + ppb 250 آفلاتوکسین b1، 6) 5/0 درصد بذر گیاه خارمَریم + ppb 500 آفلاتوکسین b1، 7) 0/1 درصد بذر گیاه خارمَریم، 8) 0/1 درصد بذر گیاه خارمَریم + ppb 250 آفلاتوکسین b1، 9) 0/1 درصد بذر گیاه خارمَریم + ppb 500 آفلاتوکسین b1. تغذیه سطوح آفلاتوکسین به تنهایی، کاهش معنی داری (p<0.05)، در مصرف خوراک، وزن زنده و افزایش وزن هفتگی ایجاد کرد. همچنین مشخص گردید، سطوح مختلف بذر گیاه خارمَریم یا ترکیب بذر گیاه خارمریم و سطوح آفلاتوکسین b1، تأثیر محسوسی بر برخی از موارد ذکر شده دارد. ضریب تبدیل غذایی طی این آزمایش از هفته سوم به بعد تحت تأثیر سطوح مختلف آفلاتوکسین b1، افزایش یافت. در جیره های محتوی سطوح آفلاتوکسین b1، نسبت وزن سینه، چربی بطنی و بورس فابرسیوس به صورت معنی داری (p<0.05) کاهش یافت، در حالی که، نسبت وزن کبد، پانکراس، سنگدان، پیش معده و روده پُر، به مقدار معنی داری (p<0.05) افزایش یافت. تغذیه سطوح آفلاتوکسین b1 به تنهایی تغییر معنی داری در نسبت وزن لاشه، ران، پشت و گردن، پا، بال، قلب و طحال ایجاد نکرد. افزودن سطوح مختلف خارمریم به جیره به تنهایی و در ترکیب با آفلاتوکسینb1 ، تغییرات محسوسی را در نسبت وزن سینه، سنگدان، روده پُر و چربی بطنی ایجاد کرد. در چالش srbc (8%) بعد از گذشت 5 روز از تزریق وریدی در مرحله اول، طیور دریافت کننده جیره های محتوی سطوح آفلاتوکسین، کاهش معنی داری را در مقدار تیتر hi بیماری نیوکاسل نشان دادند، در حالی که، این تغییر در این مرحله در رابطه با مقدار تیتر بیماری آنفولانزا معنی دار نبود. همچنین میزان تیتر hi مربوط به بیماری های نیوکاسل و آنفولانزا، پس از گذشت 7 روز از تزریق عضلانی در مرحله دوم، نشان داد که با افزایش سطح آفلاتوکسین از 250 به ppm 500 به تنهایی، مقادیر تیتر مربوط به بیماری های نیوکاسل و آنفولانزا در این مرحله کاهش یافت. همچنین مشخص گردید که عصاره سیلی مارین موجود در بذر گیاه خارمریم می تواند کاهش تیتر بیماری های نیوکاسل و آنفولانزای ناشی از مصرف آفلاتوکسین به تنهایی، را بهبود دهد. با افزایش سطح آفلاتوکسین b1 به تنهایی، سطوح کلسیم و اسید اوریک سرمی خون به مقدار معنی داری (p<0.05) در تمام طیور دریافت کننده جیره های محتوی آفلاتوکسین b1 بدون افزودن سطوح مختلف بذر گیاه خارمَریم، نسبت به طیور گروه شاهد بالاتر گشت. تیمارهای آزمایشی تغییری در سطوح گلوکز، فسفر، پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین تام و بیلی روبین کُنژوگه سرمی خون ایجاد نکردند. تغذیه آفلاتوکسین b1 به تنهایی، افزایش و کاهش معنی داری را (p<0.05) بترتیب، درسطوح آنزیم های?-gt و alt سرمی خون ایجاد کرده درحالی که سطوح ast سرمی خون جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره آلوده شده با آفلاتوکسین -b1 به تنهایی در پایان دوره تغییر محسوسی را نسبت به گروه شاهد نداشت. ولی، سطوح مختلف خارمریم به تنهایی، تغییری را در سطوح این آنزیم ها ایجاد نکرد. کبد طیور دریافت کننده جیره های محتوی سطوح آفلاتوکسین b1 بزرگ، رنگ پریده، ترد و دارای لبه های گرد شده بودند. کبد طیور سایر تیمارها تغییری محسوسی نسبت به تیمار کنترل نداشتند. افزایش سطوح آفلاتوکسین b1 به تنهایی سبب کاهش معنی داری (p<0.05) را در میزان طول ایلئوم، دئودنوم + ژژنوم و طول کل روده ایجاد کرد. درحالی که طول اجزاء مختلف روده با افزایش سطح بذر گیاه خارمریم به تنهایی، نسبت به گروه کنترل افزایش محسوسی نداشت. نتایج ما این فرضیه را که سیلی مارین موجود در بذر گیاه خارمَریم می تواند جهت کاهش اثرات مضر آفلاتوکسین ها استفاده شود را تقویت کرده و به نظر می رسد که سطح 0/1 درصد خارمریم از سطح 5/0 درصد موثر تر است. با افزایش سطح آفلاتوکسین b1 میزان تلفات نیز افزایش یافت، به طوری که بیشترین و کمترین میزان تلفات به ترتیب متعلق به تیمارهای دریافت کننده سطوح ppb 500 آفلاتوکسین b1 (5/1 درصد) و 0/1 درصد بذر گیاه خارمَریم (صفر درصد)، به تنهایی بود.
مرضیه ایزدخواه محمد باقر منتظر تربتی
در این آزمایش تاثیر سطوح مختلف دانه ی زرشک بر پارامترهای خونی، عملکرد و سیستم ایمنی و آنتی اکسیدانی جوجه های گوشتی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 240 قطعه جوجه یک روزه گوشتی نر سویه تجاری راس 308 به 5 تیمار و 4 تکرار و تعداد 12 قطعه جوجه در هر تکرار با میانگین وزنی یکسان تقسیم شدند. تیمار ها شامل 5 سطح صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد دانه ی زرشک بودند. داده های به دست آمده در قالب یک طرح کاملاً تصادفی مقایسه شدند. جوجه ها از سن 1 تا 10 روزگی با جیره دوره آغازین، 10 تا 28 روزگی با جیره دوره رشد و 28 تا 42 روزگی با جیره دوره پایانی تغذیه شدند. محاسبه میزان مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراکی صورت گرفت. در 42 روزگی از هر تکرار 2 عدد جوجه خونگیری و کشتار شدند که نمونه های خون جهت انجام آزمایشات سیستم آنتی اکسیدانی و ایمنی، تعیین غلظت گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، hdl، ldl، سدیم، پتاسیم و لاکتات دهیدروژناز جمع آوری و اندام های مختلف به طور جداگانه توزین شدند. دانه ی زرشک باعث کاهش معنی دار گلوکز سرم گردید (05/0> p). همچنین اثر دانه ی زرشک بر میزان کلسترول، hdl، سدیم و لاکتات دهیدروژناز سرم خون معنی دار بود. اثر دانه ی زرشک بر میزان تری گلیسرید،ldl و پتاسیم معنی دار نبود. دانه ی زرشک بر وزن کبد، قلب، پانکراس و چربی محوطه ی بطنی اثر معنی دار و نیز بر وزن طحال، بورس، ران، سینه، صفات عملکرد و بر تیتر آنتی بادی علیه نیوکاسل اثری نداشت. در این پژوهش دانه ی زرشک به طور معنی داری میزان فعالیت sod و gpx را افزایش داد (05/0> p). نتیجه اینکه استفاده از سطوح 1 و 2 درصد دانه ی زرشک در تعدیل برخی از پارامتر های خونی و صفات لاشه و تقویت سیستم ایمنی و آنتی اکسیدانی موثر بوده و بر عملکرد تاثیری ندارد.
مونا گل شیخی محمد باقر منتظر تربتی
صفات تولید شیر، صفات اقتصادی مهم در صنعت گاو شیری هستند که به عنوان صفات کمی که تحت تأثیر محیط و ژن های زیادی قرار دارند، در نظر گرفته می شود. ژنتیک مولکولی می تواند با روش-های سنتی انتخاب مصنوعی روی فنوتیپ، با بکارگیری انتخاب به کمک نشانگر (mas)، به منظور توسعه سیستم های کارآمدتر انتخاب، توأم شود. ژن های خاصی به عنوان کاندیداهای بالقوه در ارتباط با صفات عملکردی شیر ارائه شده اند، در میان آن ها به نظر می رسد که ژن گیرنده پرولاکتین (prlr) به دلیل نقش حیاتی آن در انتقال سیگنال از هورمون های لاکتوژنیک به پروموتورهای ژن پروتئین شیر، امیدوار کننده باشد. محصول ژن cd18 برای انتقال لکوسایت ها به محل عفونت ضروری است، که آن می تواند کاندیدای نوید بخشی برای کنترل میزان سلول های بدنی در شیر باشد. هدف از این مطالعه بررسی چندشکلی ژنتیکی ژن های گیرنده پرولاکتین و cd18 و ارتباط آن ها با صفات تولید شیر و نمره سلول های بدنی در گاوهای شیری استان خراسان رضوی بود. نمونه های خونی از 150 رأس گاو شیری هلشتاین متعلق به 6 گله جمع آوری شدند و dna به روش بهینه یافته نمکی- کلروفورم استخراج شد. قطعه های مورد نظر 357 جفت بازی از اگزون هفت ژن گیرنده پرولاکتین و 638 جفت بازی دربرگیرنده اگزون پنج ژنcd18 بوسیله واکنش زنجیره ای پلی مراز(pcr) تکثیرشدند. قطعه ژن گیرنده پرولاکتین بوسیله چند شکلی فضایی تک رشته ای به منظور بدست آوردن الگوهایdna تک رشته جدا شده بوسیله الکتروفورز ژل پلی آکریل آمید تجزیه و تحلیل و با استفاده از رنگ آمیزی نیترات نقره مشاهده شدند. pcr-rflpبه منظور تعیین جهش نقطه ای در ژن cd18 با استفاده از هضم محصولات تکثیری با آنزیم برشی اندونوکلئاز taqiانجام شد. محصولات هضم در الکتروفورز ژل آگارز یک درصد و تحت رنگ آمیزی اتیدیوم برماید قرار گرفتند. برای ژن گیرنده پرولاکتین سه ژنوتیپ با فراوانی های 368 /0(aa) ، 356/0(ac) و276/0(ab) مشخص شد. فراوانی آللی برای a، b و c بترتیب برابر با 686/0، 136/0و 178/0 بود. برای ژن cd18 دو ژنوتیپ aa و ab بترتیب با فراوانی 694/0 و 306/0 پیدا شد. فراوانی آللی بترتیب برای a و b 847/0 و 153/0بود. ارتباط چندشکلی و صفات مطالعه شده بوسیله رویه ی مختلط نرم افزار sas 9.1 ارزیابی شد. نتایج نشان داد که چند شکلی ژن گیرنده پرولاکتین با تولید شیر بطور معناداری مرتبط است p<0/0266)) و چند شکلی ژن -cd18 بطور معناداری با نمره سلول های بدنی ارتباط دارد (p<0/0251). در مورد صفات تولید شیر و نمره سلول های بدنی بترتیب ژنوتیپ های ac و aa دارای بهترین عملکرد بودند.
معصومه کریمی راد نظر افضلی
در این آزمایش به منظور بررسی اثر دانه زیره سبز بر عملکرد، کیفیت تخم و برخی فراسنجه های خونی بلدرچین از 288 قطعه بلدرچین تخم گذار سفید انگلیسی در سن 7 هفتگی در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. جیره های غذایی دارای سطوح صفر، 5/0، 1، 5/1، 2 و 5/2 درصد زیره سبز بودند. بلدرچین های تخم گذار بطور تصادفی بین شش تیمار آزمایشی، 4 تکرار به ازای هر تیمار و 12 قطعه بلدرچین در هر تکرار تقسیم شدند و به مدت 56 روز مورد آزمایش قرار گرفتند. در طول دوره آزمایش صفات عملکردی (درصد تولید تخم، میانگین وزن تخم، گرم تخم بلدرچین تولیدی، ضریب تبدیل خوراک، میانگین مصرف خوراک و وزن بدن) و نیز صفات کیفی تخم بلدرچین (شاخص شکل، واحد هاو، شاخص زرده، شاخص رنگ زرده، درصد وزن زرده و سفیده، کیفیت داخلی تخم، شاخص آلبومین، ضخامت پوسته، درصد وزنی پوسته، سطح پوسته، حجم تخم، قطر میانگین هندسی، درجه حالت کرویت و وزن مخصوص) و فراسنجه های خونی سرم (کلسترول، تری گلیسرید، hdl، vldl، گلوکز، اسید اوریک، کراتینین، آنزیم های alt و ast) مورد بررسی قرار گرفتند. کلسترول زرده تخم بلدرچین نیز طی 4 مرحله اندازه گیری شد. نتایج حاصل نشان داد تفاوت معنی داری بین تیمارهای مختلف با تیمار شاهد در صفات عملکردی و صفات کیفی تخم به جزء در صفات واحد هاو، شاخص رنگ زرده، کیفیت داخلی تخم، شاخص آلبومین، درصد وزن پوسته و وزن مخصوص مشاهده نشد. از نظر فراسنجه های خونی سرم نیز بین تیمارهای مختلف با تیمار شاهد تفاوت معنی داری وجود نداشت. همچنین آنالیز داده های مربوط به کلسترول زرده تخم بلدرچین اختلاف معنی داری را بین تیمار شاهد و سایر تیمارها نشان نداد.
عاطفه عابدینی همایون فرهنگ فر
چکیده ندارد.