نام پژوهشگر: روح الله صابری ریسه
فائزه باقری ماهرخ فلاحتی رستگار
در این پژوهش پدیده تنوع فازی در سودوموناس های فلورسنت در ریزوسفر گندم مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا یک مجموعه شامل 300 باکتری از مزارع گندم استان های خراسان(رضوی، شمالی و جنوبی) جمع آوری گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که از این میان 130 جدایه متعلق به سودوموناس های فلورسنت بودند. سپس 24 جدایه باکتریایی که در مقابل قارچ بیمارگر gaeumannomyces graminis var. tritici (ggt) هاله بازدارندگی بین 67/14-3 میلی متر ایجاد کرده بودند به همراه جدایه pseudomonas fluorescens cha89 که کمترین هاله بازدارندگی را ایجاد کرد، برای انجام آزمایش گلخانه ای انتخاب شدند. پس از انجام آزمون گلخانه ای 12 جدایه باکتریایی که توانسته بودند بیماری پاخوره گندم را به میزان 5/77%-5/47% کنترل کنند به همراه جدایه cha89 برای بررسی پدیده تنوع فازی در شرایط آزمایشگاه انتخاب شدند. این 13 جدایه باکتریایی بر روی محیط های sa و kb کشت داده شدند و در هفت جدایه باکتریایی um141، um11، um138، um70، um115، umchn5 و f113 کلونی هایی با مورفولوژی متفاوت مشاهده گردید.بررسی پدیده تنوع فازی طی کلونیزاسیون ریزوسفر در این جدایه های باکتریایی (در شرایط سترون و در حضور قارچ بیمارگر ggt ) نشان داد که تنوع فازی در این هفت جدایه باکتریایی طی کلونیزاسیون ریزوسفر رخ داده و بیشترین جمعیت در قسمت انتهایی ریشه وجود داشت. انجام آزمون واکنش زنجیره ای پلی مراز(pcr) برای رد یابی ژن sss بر روی 25 جدایه باکتریایی نشان داد که بخشی از توالی این ژن در هفت جدایه باکتریایی که در کلونیزاسیون ریشه عملکرد خوبی داشتند وجود دارد و جدایه های باکتریایی که در کلونیزاسیون موفق نبودند دست کم فاقد این توالی از ژن sss که در کلونیزاسیون موثر است بودند. بررسی قدرت تشکیل بیوفیلم در هشت جدایه باکتریایی نشان داد که میان قدرت تشکیل بیوفیلم و کلونیزاسیون همبستگی معنی داری وجود دارد. اما بررسی رابطه میان تولید سیانید هیدروژن و میزان تولید سیدروفور و کاهش بیماری پاخوره گندم در این جدایه ها نشان داد که بین آنها همبستگی معنی داری وجود ندارد
صغری درودی حسین علایی
بیماری پوسیدگی طوقه و ریشه یکی از مهم ترین بیماری های خاک برد پسته به شمار می رود. طی سال-های 1389- 1390، از نمونه های آلوده جمع آوری شده از باغات مناطق پسته کاری رفسنجان و انار به تعداد 46 جدایه phytophthora drechsleri و 17 جدایه phytophthora citrophthora جداسازی و شناسایی گردید و بیماری زایی آن ها به اثبات رسید. در این پژوهش بیوکنترل p.drechsleri با استفاده از باکتری های سودوموناس انجام شد که از مجموع 75 جدایه باکتری جداسازی شده از ریزوسفر پسته، 7 جدایه ,a41 ,b21 ,b13 ,a17 ,r14،a16 و r41 در روش کشـت مـتقابل روی محیـط کشـت pda، توانایی آنتاگونیستی در برابر شبه قارچ p. drechsleri از خود نشان دادند و برای آزمایشات بعدی انتخاب شدند. آزمون های تست گرم با koh3%، تولید رنگدانه فلورسنت روی محیط کشت kingb و تولید ترکیبات فرار ضدقارچی انجام شد و در شرایط گلخانه روی نهال های پسته مورد بررسی قرار گرفتند. از آن جائی که تشخیص به موقع بیمارگر نقش مهمی در مدیریت موثر این بیماری دارد، به همین منظور شناسایی و ردیابی مولکولی p.drechsleri از آب، خاک و بافت آلوده بر اساس تکثیر قطعه ی اختصاصی از ناحیه rdna-its با استفاده از آغازگر اختصاصی df2/dr2 انجام گرفت. حساسیت و اختصاصیت جفت آغازگر به ترتیب با استفاده از 15 جدایه غالب p. drechsleri و 25 جدایه از گونه های spp. .phytophthoraو سایر عوامل خاک برد پسته بررسی شد. نتایج نشان داد که این جفت آغازگر قادر به تکثیر اختصاصی قطعه 567 جفت بازی از ژنوم dna بیمارگر می باشد در حالی که هیچ باندی همراه با dna سایر گونه های خاک برد تکثیر نشد. حساسیت جفت آغازگر، در ردیابی بیمارگر با استفاده از pcr معمولی، pg100 از dna خالص بیمارگر بود. جفت آغازگر قادر به ردیابی مستقیم 102×17 زئوسپور در هر میلی لیتر و تکثیر باند 567 جفت بازی با dna استخراج شده از نمونه خاک آلوده بود. ردیابی مستقیم بیمارگر از بافت آلوده پسته به علت حضور مواد بازدارنده امکان پذیر نشد بدین منظور ردیابی پاتوژن به روش تله با استفاده از میوه سیب پس از سه روز مایه زنی مصنوعی با بافت و خاک آلوده پسته انجام گرفت. نتایج این مطالعـات نشـان داد که بیمـارگـر غالـب پوسیدگـی طوقـه و ریشـه پـستـه در دو مـنطقـه انـار و رفسـنجـان p. drechsleri، است. جدایه هایی از سودوموناس فلورسانس توانایی آنتاگونیستی علیه p. drechsleri در آزمایشگاه دارند. نتایج مطالعات گلخانه ای نشان داد که جدایهr41، وزن خشک ریشه را به طور معنی داری افزایش داد و بیشترین تاثیر (66 درصد) را در کاهش شدت بیماری داشت. این روش ردیابی بیمارگر، بسیار دقیق و حساس می باشد و می تواند کمکی برای تشخیص بیماری در منابع مختلف و همچنین بخشی از استراتژی کنترل این بیماری مورد استفاده قرار گیرد.
محمد زارعی احمد حسینی
ویروس موزاییک زرد لوبیا (bymv) و ویروس موزاییک معمولی لوبیا (bcmv) متعلق به جنس پوتی ویروس می باشند. ویروس موزاییک زرد به دلیل دامنه میزبانی گسترده قادر به آلوده کردن طیف وسیعی از گیاهان میباشد و در مقابل ویروس موزاییک معمولی لوبیا فقط به خانواده fabaceae محدود میشوند. هر دو ویروس به وسیله مکانیکی و شته به صورت ناپایا انتقال می یابند. در این پژوهش تاثیر شش تیمار شامل نانو ذرات نقره سنتز شده توسط باکتریp. fluorescens جدایه cha0، تاثیر بیوکنترلی قارچ t. harizianum جدایه 62، باکتری p. fluorescens cha0، تاثیر عصاره الکلی گیاه زیتون (olea europaea)، گیاه بومادران (achillea millefolium) و تاثیر فسفیت پتاسیم در کاهش خسارت دو جدایه ِی ویروسی در سه ژنوتیپ لوبیا (ks21189، اختر و پاک) مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. برای انجام این پژوهش ابتدا گیاهان به صورت مکانیکی مایه زنی شدند. همزمان با ظهور علائم ویروسی ، تیمارهای مختلف بر روی گیاهان اعمال شدند. غلظت ویروس در گیاهان تیمار شده با آزمون das-elisa و بهرهگیری از آنتیسرم چندهمسانه bymv و bcmv مورد ارزیابی قرار گرفت. ارزیابی پارامترهای رویشی و زایشی، غلظت کلروفیل aوb ، کلروفیل کل، غلظت پروتئین کل گیاه، میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز و غلظت ویروس در سه ژنوتیپ لوبیا نسبت به bymv و bcmv نشان داد که بیشترین تاثیر بر کاهش غلظت ویروس bymv مربوط به تیمارهای فسفیت پتاسیم، عصاره الکلی بوماردران، جدایه cha0، در مورد ویروس bcmv بیشترین تاثیر مربوط به تیمارهای نانو ذرات سنتز شده توسط باکتری سنتز کننده نانوذرات نقره و جدایه cha0 بود. تفاوت حساسیت ژنوتیپهای مختلف نسبت به دو ویروس نشان داد که ژنوتیپ ks21189 به عنوان حساسترین و ژنوتیپ پاک به عنوان ژنوتیپ نیمه حساس معرفی شد.
احسان محمدخانی مسعود احمدزاده
چکیده ندارد.