نام پژوهشگر: مهرانگیز پیوستهگر
مهدیه سیف الهی فریده عامری
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای هوش هیجانی و نگرش مذهبی در دختران محروم از والدین( دختران تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی ) و دختران معمولی( دختران تحت سرپرستی خانواده) انجام گرفته است. این پژوهش از نوع علی مقایسه ای می باشد که در آن ازآزمون هوش هیجانی شات و آزمون نگرش مذهبی خدایاری فرد استفاده شده است.نمونه مورد پژوهش شامل 60 دختر محروم از والدین ساکن مراکز شبانه روزی و 180 دختر معمولی می باشد.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: 1- بین هوش هیجانی دختران شبانه روزی بادختران معمولی در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معناداروجود دارد. 2- بین نگرش مذهبی دختران شبانه روزی بادختران معمولی در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معناداروجود ندارد. 3- دختران شبانه روزی و دختران معمولی در تنظیم هیجان در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معنادار دارند. 4- دختران شبانه روزی و دختران معمولی در بهره برداری از هیجان( تسهیل تفکر به وسیله هیجان) در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معنادار دارند. 5- دختران شبانه روزی و دختران معمولی در درک و ابراز هیجان در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معنادار ندارند.
مرضیه جعفری هرندی مهرانگیز شعاع کاظمی
پژوهش حاضر با هدف شناخت و مقایسه نگرش دانشجویان مجرد و متاهل نسبت به مفاهیم واقعیت، درست و نادرست و مسئولیت درازدواج بر اساس دیدگاه واقعیت درمانی گلاسر می باشد که با نمونه ای به حجم 300 نفر از دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران که در سال تحصیلی 88-87 مشغول به تحصیل بودند، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای صورت پذیرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی (زمینه یابی) بود. فرضیه اصلی پژوهش این بود که بین نگرش دانشجویان مجرد و متاهل نسبت به واقعیتها، درست و نادرستها و مسئولیتها در ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد. ابزار مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه محقق ساخته با 18 سوال بر اساس خرده مقیاسهای واقعیت، درست و نادرست و مسئولیت درازدواج بود که توسط مشارکت کنندگان تکمیل شد. از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تحلیل واریانس تک متغیره و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. داده های پژوهش حاکی از این است که: بین دو گروه دانشجویان مجرد و متاهل از نظر میانگین خرده مقیاس های واقعیت ، درست و نادرست و مسئولیت در ازدواج تفاوت معناداری وجود ندارد. ( 0/29=(p>0/05، f(285 ،3). بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر مجرد از نظر میانگین خرده مقیاس های واقعیت، درست و نادرست و مسئولیت در ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد.(7/15=(p<0/05، f(175 ،3). بین دو گروه دانشجویان دختر و پسر متاهل از نظر میانگین خرده مقیاس های واقعیت، درست و نادرست ، مسئولیت در ازدواج تفاوت معناداری وجود دارد.(2/15=(p<0/1، f(106 ،3). همچنین نتایج به دست آمده حاکی از عدم تاثیر وضعیت تاهل، سن و مدت زمان ازدواج و نقش بارز جنسیت در ایجاد تفاوت بین گروههای مورد بررسی می باشد.
لیلا مختاری مهرانگیز پیوسته گر
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه خودشیفتگی، عزت نفس و پرخاشگری در نوجوانان بود. نمونه این پژوهش شامل 531 دانش آموز دختر (راهنمایی= 171، دبیرستان = 219 و پیش دانشگاهی= 141 نفر) بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و به وسیله مقیاس پرخاشگری اهواز (aai)، شخصیت خودشیفته (npi) و عزت نفس کوپراسمیت مورد ارزیابی قرار گرفتند.جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون با روش گام به گام استفاده شد. نتایج این تحلیل ها نشان داد بین خودشیفتگی و عزت نفس، خودشیفتگی و پرخاشگری، عزت نفس و پرخاشگری، خودشیفتگی سازگارانه و عزت نفس و خودشیفتگی ناسازگارانه و پرخاشگری، همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که میان عزت نفس، خودشیفتگی و پرخاشگری دختران در سه مقطع تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد.
سوگند قاسم زاده مهرانگیز پیوسته گر
هدفِ این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی و راهبردهای شناختی هیجانی زنان شاغل در دانشگاه الزهرا (س) بود. این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی همراه با گمارش تصادفی آزمودنی ها، در گروه آزمایشی و لیست انتظار، به همراه پیش آزمون، پس آزمون و مطالعه پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش، زنان شاغل در دانشگاه الزهرا (س) که شامل 517 نفر بوده است. از میان داوطلبین شرکت در پژوهش 58 زن به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی و لیست انتظار قرار گرفتند. مداخله این پژوهش شامل 12 جلسه سه ساعته آموزش شناختی رفتاری که به شکل گروهی برای هر دو گروه استفاده شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، نسخه ایرانی مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، پرسشنامه پاسخ های مقابله ای، پرسشنامه 21 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانات بوده است. یافته های بدست آمده با استفاده از آزمون های t مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازه گیری های مکرر با نرم افزار spss16 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که این مداخله موجب بهبود کیفیت زندگی، افزایش استفاده از پاسخ های مقابله ای مسأله مدار، راهبردهای شناختیِ متمرکز بر برنامه ریزی، بازنگری و ارزیابی مجدد به صورت مثبت در تنظیم هیجانات شده است. هم چنین یافته های بدست آمده کاهش شدت علائم افسردگی، اضطراب و استرس، کاهش استفاده از پاسخ های مقابله ای هیجان مدار و راهبردهای خود را مقصر دانستن، نشخوار فکری، فاجعه آمیز تلقّی کردن در تنظیم شناختی هیجانات نشان داد. تغییرات بدست آمده در پیگیری سه ماهه نیز ماندگار بوده است.
فاطمه فتحی فریده عامری
پدر ومادر دو رکن اساسی خانواده هستند که با بوجود آوردن محیط امن وسالم رشد روانی فرزندان خود را میسر می سازند لذا عدم حضور هر یک از والدین در خانواده تعادل آن را بر هم زده وآثار سوئیبر رشد طبیعی فرزندان می گذارد.(شین ،1989).طی چند دهه اخیر عنوان فقدان پدر توجه بسیاری از محققان علوم تربیتی وروان شناسی را به خود جلب کرده است ونتایج تحقیقات اجرا شده در این زمینه موجب تغییر واصلاح دیدگاههای سنتی شده است(بیلر،1971) بیشتر مطالعات وپژوهشهایی که ساخت خانواده ومسائل خانواده های تک والدی را مورد بررسی قرار داده اندبه مسئله ازدواج مادر نیز پرداخته است.یافته های تحقیقاتی مختلف دراین زمینه حاکی ازآن است که جانشین پدر (پدر خوانده) می تواند هم تاثیرات مثبت وهم آثار سوء بر شخصیت فرزندان داشته باشد. امروز جامعه ما با تعداد قابل توجه ای از خانواده ها فرزندانی مواجه است که پدر خود را از دست داده اند.پژوهش حاضر به بررسی مقایسه سازگاری ورضایت زناشویی وکیفیت ارتباط زوجین در فرزندان شاهد تک والدی وازدواج مجدد پرداخته است.نمونه مورد مطالعه که به روش نمونه گیری تصادفی ،شامل (50) فرزندی که مادرانشان ازدواج مجدد داشته اند و(49) فرزندی که مادرانشان ازدواج مجدد نداشته اندکه از خانواده های شاهد شهر کرمانشاه انتخاب شدند.روش تحقیق در این پژوهش علی مقایسه ای است وابزار مورد استفاده شامل پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ،آزمون سازگاری زناشویلاک والاس وپرسشنامهکیفیت ارتباط زوجین می باشد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات حاصل از پژوهش از روشهای آماری ،آمار توصیفی آزمون t برای دو گروه ،مستقل استفاده شده است. برسی فرضیه تحقیق نشان داد که بین سازگاری زناشویی فرزندان شاهد در خانواده های تک والدی و ازدواج مجدد تفاوت معناداری وجود دارد.بین رضایت زناشویی فرزندان شاهد در خانواده های تک والدی و ازدواج مجدد تفاوت معناداری وجود ندارد .بین کیفیت ارتباط زوجین در فرزندان شاهد در خانواده های تک والدی و ازدواج مجدد تفاوت معناداری وجود ندارد. البته با توجه به تحقیقات ضد ونقیض داخل وخارج از کشور نتایج این پژوهش فقط قابل تعمیم به جامعه مورد مطالعه است.
فاطمه زارعی قبادی منور یزدی
چکیده ندارد.
زبیده رنگریز زهرا درویزه
این تحقیق به بررسی رابطه ابعاد شخصیت با همدلی و احساس شادمانی پرداخته است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی سال تحصیلی 88-87 دانشگاه سمنان بودند که از میان آنها 285 نفر (147 دختر و 138 پسر) به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی بعنوان نمونه انتخاب شدند و به ترتیب به پرسشنامه های شادمانی ذهنی (لیبومیرسکی و لپر، 1999)، پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو و پرسشنامه همدلی (فهرست واکنش های بین فردی (iri) دیویس، 1983) پاسخ دادند. نتایج کمی توسط آزمون ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل و رگرسیون چند گانه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش عبارتند از: بین بعد روان نژندگرایی با خرده مقیاس های همدلی خیال و درماندگی شخصی همبستگی مثبت و معنادار و با خرده مقیاس همدلی دیدگاه گیری همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بین بعد برون گرایی با خرده مقیاس های همدلی، دیدگاه گیری و توجه همدلانه همبستگی مثبت و معنادار و با درماندگی شخصی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بین بعد انعطاف پذیری با دیدگاه گیری و توجه همدلانه همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بین بعد وجدان گرایی با دیدگاه گیری و توجه همدلانه همبستگی مثبت و معنادار و با درماندگی شخصی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بین بعد دلپذیر بودن با دیدگاه گیری و توجه همدلانه همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بین بعد روان نژندگرایی با شادمانی همبستگی منفی و معنادار و بین ابعاد برون گرایی، انعطاف پذیری، وجدان گرایی و دلپذیر بودن با شادمانی همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. بین دیدگاه گیری با شادمانی همبستگی مثبت و معنادار و بین درماندگی شخصی با شادمانی همبستگی منفی و معنادار وجود دارد. بین دو جنس مذکر و مونث در بعد روان نژندگرایی و خرده مقیاس های خیال، توجه همدلانه و درماندگی شخصی از همدلی تفاوت معنادار وجود دارد. بین شادمانی دو جنس تفاوت معناداری وجود ندارد. 12% خرده مقیاس خیال توسط ابعاد روان نژندگرایی، برون گرایی و انعطاف پذیری تبیین می شود. 20% خرده مقیاس توجه همدلانه توسط ابعاد روان نژندگرایی، انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و وجدان گرایی تبیین می شود.33% خرده مقیاس درماندگی شخصی توسط ابعاد روان نژندگرایی، برون گرایی و دلپذیر بودن تبیین می شود. 15% خرده مقیاس دیدگاه گیری توسط ابعاد انعطاف پذیری و وجدان گرایی تبیین می شود. 36% شادمانی توسط ابعاد روان نژندگرایی و برون گرایی تبیین می شود.
شیما پژوهی نیا مهرانگیز پیوسته گر
هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین آسیب پذیری های روانی بر اساس سبک های دلبستگی( ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) بود. جامعۀ آماری در این پژوهش شامل کلیۀ دانشجویان دانشگاههای مختلط دولتی شهر تهران بود. از میان جامعۀ آماری مذکور 384 دانشجو(192 دختر، 192 پسر)، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسال(aai) و چک لیست علائم((scl-90-r در این تحقیق شرکت کردند. طرح پژوهش حاضر در زمرۀ طرح های توصیفی از نوع همبستگی بود. برای تحلیل داده های پژوهش از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق روش همبستگی پیرسون نشان داد که: 1- بین سبک دلبستگی ایمن با آسیب پذیری روانی رابطۀ منفی معنی دار وجود داشت. 2- بین سبک دلبستگی اجتنابی با آسیب پذیری روانی رابطۀ مثبت وجود داشت. 3- بین سبک دلبستگی دوسوگرا با آسیب پذیری روانی رابطۀ مثبت معنی دار وجود داشت. علاوه براین، تحلیل داده ها از طریق رگرسیون نشان داد که: 1- سبک دلبستگی می تواند میزان آسیب پذیری روانی در افراد را پیش بینی کند، و سبک دلبستگی دوسوگرا بهترین پیش بینی کننده بود. 2- رابطۀ سبک های دلبستگی و آسیب پذیری های روانی برحسب جنس متفاوت نبود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مدل های درونکاری ایمن و ناایمن، که در چارچوب روابط دلبستگی نوزاد- مادر تشکیل می شوند، می توانند زمینه ظهور و استمرار آسیب پذیری¬های روانی را از طریق اسقرار مدل¬های درونکاری ناایمن و ایجاد راهبردهای ناکارآمد پردازش شناختی-هیجانی، فراهم سازند.