نام پژوهشگر: مجتبی افشار
محمد رضا ابراهیمیان عبدالمهدی انصاری
یکی از اهداف گزارشگری مالی واحدهای تجاری، ارائه اطلاعاتی است که برای اتخاذ تصمیمات تجاری و اقتصادی مفید باشد. اطلاعاتی برای تصمیمات تجاری و اقتصادی مفید است که بتواند مبلغ، زمان بندی و عدم اطمینان مرتبط با جریانهای نقد آتی را پیش بینی کند. از آنجا که مدیریت سود اغلب با استفاده از اقلام تعهدی انجام می شود و همچنین کاربرد افراطی اقلام تعهدی، کیفیت سود و به دنبال آن توان پیش بینی سود را کاهش می دهد این تصور وجود دارد که مدیریت سود همواره کاهنده توان پیش بینی سود آتی می باشد. در این تحقیق، سعی شده است تا با گروه بندی شرکتها و تدوین فرضیه های پژوهشی، اثر مدیریت سود بر توان پیش بینی اجزای سود بررسی شده و همچنین بیان شود که مدیریت سود می تواند اثر افزاینده بر توان پیش بینی اجزای سود داشته باشد یا خیر؟ بدین منظور در تحقیق حاضر از صورتهای مالی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در محدوده سالهای 1379 تا 1389 استفاده شده است. در راستای تحقق اهداف این پژوهش، تاثیر مدیریت سود بر توان پیش بینی اجزای نقدی و تعهدی سود مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که مدیریت سود به رغم این تصور که همیشه کاهنده توان پیش بینی است، می تواند افزاینده توان پیش بینی سود نیز باشد. به عبارت دیگر در این پژوهش با گروه بندی شرکتها، فرضیه هایی تدوین شد که بتواند اثر افزاینده مدیریت سود بر توان پیش بینی اجزای سود را مورد بررسی قرار دهد.
جلال صبرجو امیذ پورحیدری
سود گزارش شده ی شرکت ها به عنوان یکی از معیارهای مهم تصمیم گیری و از مهم ترین معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاه اقتصادی تلقی می شود، که همواره مورد استفاده ی طیف وسیعی از استفاده کنندگان نظیر سهامداران، سرمایه گذاران، کارگزاران بورس و... قرار می گیرد. از آنجایی که محاسبه ی سود بنگاه اقتصادی متأثر از روش های برآوردی حسابداری بوده و تهیه ی صورت های مالی بر عهده ی مدیریت واحد تجاری می باشد، ممکن است بنا به دلایل مختلف، مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید. هدف از انجام این تحقیق تشخیص مدیریت سود با استفاده از نسبت دفعات گردش دارایی ها و نسبت حاشیه سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.برای آزمون فرضیه ها از تکنیک رگرسیون لجستیک استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که افزایش همزمان نسبت حاشیه سود و نسبت دفعات گردش دارایی ها حاکی از وجود مدیریت سود رو به بالا و کاهش همزمان نسبت حاشیه سود و افزایش نسبت دفعات گردش گردش دارایی ها حاکی از وجود مدیریت سود رو به پایین است، و همچنین رویکرد تشخیصی ارائه شده در این پژوهش دارای محتوای اطلاعات بیشتر و مفیدتری در مقایسه با رویکرد اقلام تعهدی می باشد.
محمد دلفام عبدالمهدی انصاری
این موضوع که، ذی نفعان بازار سرمایه، اطلاعات حسابداری و به خصوص سود و اجزای آن را، چگونه پردازش می کنند، همواره مورد توجه ذی نفعان بازار سرمایه، قرار گرفته است. نتایج تحقیقات پژوهشگران نشان می دهد که، جزء تعهدی اختیاری سود نه تنها بر سودآوری بلکه در قیمت گذاری سهام و به تبع آن بازده سهام موثر است. از آنجایی که اقلام تعهدی اختیاری، تحت کنترل و نفوذ مدیریت هستند و با توجه به مسئله تضاد منافع بین مالکیت و مدیریت، این امکان وجود دارد که اقلام تعهدی اختیاری به وسیله ی مدیران دستکاری شود. یکی از راه های موثر برای کنترل دستکاری اقلام تعهدی اختیاری توسط مدیریت، فرایند حسابرسی است . هدف انجام این پژوهش بررسی چگونگی اثر تعدیلی کیفیت حسابرسی بر ارتباط بین اقلام تعهدی اختیاری با سودآوری و بازده سهام آتی است. در این پژوهش کیفیت حسابرسی با معیارهای اندازه حسابرس و دوره تصدی ارزیابی می شود و برای آزمون فرضیه ها از مدل های رگرسیونی داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بزرگ بودن موسسهی حسابرسی ، بر میزان ارتباط بین اقلام تعهدی و سودآوری و بازده آتی موثر بوده، اما منجر به افزایش این ارتباط شده است. کیفیت حسابرسی با معیار دورهی تصدی حسابرس، تاثیر معناداری بر میزان ارتباط بین اقلام تعهدی اختیاری با بازده سهام و سودآوری آتی نداشته است.
امین سروری عبد المهدی انصاری
مدیریت سود یکی از موضوعات جذاب و بحث برانگیز در پژوهش های حسابداری است. زیرا سرمایه گذاران به عنوان یکی از فاکتورهای مهم تصمیم گیری به رقم سود توجه خاصی دارند. اما اتکای شدید بر اعداد حسابداری و به ویژه سود، انگیزه های قدرتمندی را برای مدیران ایجاد می کند تا سود را به نفع خودشان دستکاری کنند. پس شناسایی مدیریت سود برای استفاده کنندگان صورت های مالی اهمیت زیادی دارد تا عملکرد جاری را ارزیابی نمایند، سودآوری آتی را پیش بینی کنند و ارزش واحد اقتصادی را تعیین نمایند.هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه ی بین مدیریت سود از طریق دستکاری فعالیت های واقعی و عملکرد آتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهـران است. برای سنجش مدیریت سود از سه مدل مبتنی بر دستکاری سود حاصل از فروش دارایی های ثابت، هزینه های عملیاتی و اقلام بهای تمام شده محصولات استفاده شده است. بازده دارایی ها نیز به عنوان شاخص عملکرد شرکت به کار گرفته شده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق، از رویکرد تحلیل داده های ترکیبی با به کارگیری نمونـه ای شامل 100 شـرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهـران بین سال های 1385 تا 1390 استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که نسبت سود به دارایی ها با دومین شاخص مدیریت سود رابطه ی قوی تری داشته است. یعنی، در شرکت هایی که نسبت سود خالص به جمع دارایی ها بالاتر بوده است، سود شرکت از طریق هزینه های غیر عادی اداری، عمومی و فروش بیشتر مورد دستکاری قرار گرفته است. همچنین، نتایج نشان داد که شرکت های مورد آزمون با دستکاری سود از طریق سودهای حاصل از فروش دارایی های ثابت و هزینه های عملیاتی منجر به بهبود عملکرد مالی آتی شده اند.
ناهید کرباسی یزدی عبدالمهدی انصاری
چکیده ندارد.