چکیده این پژوهش با هدف تبیین رابطه بین انسجام و انعطاف پذیری خانواده و ویژگی های شخصیتی با عزت نفس مشروط نوجوانان انجام پذیرفت. در راستای دستیابی به این هدف تعداد 367 نفر از دانش آموزان اول دبیرستان شیراز (194 پسر، 173 دختر) به شیوه نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده شامل: مقیاس عزت نفس مشروط کرنیس ، مقیاس ویژگی های شخصیتی مک کرا و کوستا، مقیاس انسجام خانواده سامانی، مقیاس انعطاف پذیری خانواده شاکری بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین انعطاف پذیری خانواده با عزت نفس مشروط رابطه معنا دار وجود ندارد و از بین ویژگی های شخصیتی دو بعد نوروز گرایی (r=0/35, p<0/01) و برونگرایی(r=0/10,p<0/05) با عزت نفس مشروط رابطه مثبت و معنا داری دارد و از میان ابعاد انسجام خانواده فقط بعد تعامل به حسب مکان (r=0/12,p<0/05) با عزت نفس مشروط رابطه ی مثبت و معنادار دارد. همچنین انسجام خانواده و انعطاف پذیری خانواده در مجموع دو درصد از واریانس متغیر عزت نفس مشروط را پیش بینی می کنند و همچنین از میان ویژگی های شخصیتی نوروزگرایی و برونگرایی در مجموع 16درصد از واریانس عزت نفس مشروط را پیش بینی می کنند. پژوهش حاضر نشان داد متغیر انعطاف پذیری به طورمنفی و انسجام خانواده به طور مثبت عزت نفس مشروط را پیش بینی می کند و متغیر برونگرایی به طور منفی و نوروزگرایی به طور مثبت عزت نفس مشروط را پیش بینی می کنند بدین نحو که هر چه انسجام خانواده بیشتر باشد عزت نفس مشروط افزایش و هر چه انعطاف پذیری خانواده بیشتر باشد عزت نفس مشروط کاهش می یابد همچنین هر چه میزان برونگرایی فرد بیشتر باشد عزت نفس مشروط کاهش و هر چه میزان نوروزگرایی فرد بیشتر باشد عزت نفس مشروط افزایش می یابد. کلید واژه ها: انسجام خانواده، انعطاف پذیری خانواده، ویژگی های شخصیتی، عزت نفس مشروط. ?

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبکهای شخصیت وکنار امدن با خود بر روی210 بیمار مبتلا به ام اس شهر شیراز انجام شدنتایج نشان داد بین روانرونجورخویی وکنار امدن با خود ومقیاسهای فرعی اضطراب ,افسردگی خشم وکینه اسیب پذیری از استرس رابطه منفی معنادار وجود داردوبین زانان ومردان در کنار امدن با خود و روانرنجوری وجدیت تفاوت معنا دار وجود دادرد.

چکیده این پژوهش با هدفِ پیش بینی التزام شغلی بر اساس ویژگی های شغلی و حمایت سرپرست در کارکنان کارخانه سیمان شهر بهبهان به مرحله اجرا درآمد. به همین منظور از بین کلیه کارکنان کارخانه سیمان شهر بهبهان که 650 نفر بودند، تعداد 242 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ویژگی های شغل، پرسشنامه حمایت سرپرست و پرسشنامه التزام شغلی بوده است. به منظور توصیف وضعیت موجود از میانگین، انحراف استاندارد، حداقل و حداکثر نمرات استفاده شده است. همچنین، به منظور تحلیل سوال های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داد که، بین ویژگی های شغلی (تنوع مهارت، هویت وظیفه، اهمیت تکلیف، استقلال وظیفه و پسخوراند در هر شغل) با التزام شغلی و مولفه های آن (نیرومندی، جذب، وقف کار شدن) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین حمایت سرپرست با التزام شغلی و مولفه های آن (نیرومندی، جذب، وقف کار شدن) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که ارتباط چندگانه معنی داری بین مولفه های ویژگی های شغلی و حمایت سرپرست با التزام شغلی وجود دارد، و از بین متغیرهای پیش بین، متغیرهای پسخوراند در هر شغل، هویت وظیفه، و حمایت سرپرست بیشترین نقش را در تبیین التزام شغلی ایفا می کنند.

پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش مهارت همدلی در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش نارسایی هیجانی مددجویان بین سنین 18 تا 25 سال مرد اندرزگاه جوانان زندان مرکزی استان بوشهر در سال 1393 انجام گرفت. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل در دو گروه آزمایشی ( 20 نفر ) و گروه کنترل ( 20 نفر ) که به روش نمونه گیری تصادفی گمارشی انتخاب شدند. سپس پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون و همکاران ( 1983 ) و مقیاس دشواری تنظیم هیجانی کینز (ders) ( 1988 ) در پیش آزمون به مددجویان داده شد و بعد از ارائه آموزش مهارت همدلی در 8 جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی طرح پس آزمون بر روی هر دو گروه انجام گرفت و با نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. برای بررسی دقیق نتایج در سطح توصیفی از میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج نشان داد که آموزش مهارت همدلی در بهبود و افزایش مهارت های اجتماعی مددجویان به صورت معناداری اثربخش می باشد. همچنین آموزش مهارت همدلی در کاهش نارسایی هیجانی مددجویان به صورت معناداری موثر بوده است.