نام پژوهشگر: فاطمه غفاریفر
راضی ناصریفر فاطمه غفاریفر
عوارض شدید و کشنده توکسوپلاسموز ضرورت یافتن واکسن موثری علیه این بیماری را مطرح می سازد. از این رو توسعه واکسن های جدید علیه بیماری ضرورت دارد. ایمن سازی با پلاسمید حاوی ژن های کد کننده پروتئین های محافظت کننده، راه کار امید بخشی برای ساخت واکسن به شمار می آید. از این رو تحقیق حاضر با هدف ارزیابی ایمنی-زایی پلاسمید کد کننده آنتی ژن gra5 و dna کوکتل حاوی پلاسمیدهای کد کننده آنتی ژن اصلی سطحی1 sag1و آنتی ژن راپتری2 ropو آنتی ژن gra5 توکسوپلاسما گوندی در موش balb/c صورت گرفت. این تحقیق به صورت تجربی روی 12 گروه 10 تائی موش ماده balb/c صورت گرفت. پس از استخراج dna از تاکی زوئیت انگل، در طی واکنش pcr ژن کد کننده پروتئین gra5 تکثیر شده و محصول pcr در ptz57r/t کلون گردیده و سپس تعیین توالی شد. نتایج نشان داد که که قطعه ای bp363 در پلاسمید مذکور کلون شد. سپس این ژن در pcdna3 ساب کلون گردیده و بعد از ترانسفکت کردن این پلاسمید نوترکیب در سلول یوکاریوتیک(cho) بیان این ژن با استفاده از روش های sds-page و western blot تأیید شد. پس از استخراج انبوه پلاسمید، با تزریق عضلانی پلاسمید نوترکیب 3 بار به فاصله 3 هفته، ایمونیزاسیون موش ها انجام شد. نتایج سنجش سایتوکاین های inf-? و il-4نشان داد کـه میزان پرولیفراسیون لنفوسیت هـا و سطح سایتوکاین inf-? درdna کوکتل حاوی پلاسمید نوترکیب pcgra5 در مقایسه با گروه هـای کنترل بالاتـر بود. حـال آن کـه سطوح il-4 در موش balb/c ایمن سازی شده نسبت بـه گروه کنتـرل بـه میـزان قابـل توجهـی پائین تر بود(p?0.05). تکثیر سلول های طحال با استفاده از روش mtt موید القای پاسخ سلولی بود. اندازه گیری igg توتال و ایزوتایپ igg2a و igg1 نشان داد که گروه پلاسمید نوترکیب pcgra5در مقایسه با گروه های کنترل باعث تحریک igg وigg2a می شود(p?0.05). اما در مورد igg1 بین گروه های مورد و کنترل اختلاف معنی دار وجود نداشت(p>0.05). ضمن آن که میزان بقا موش ها در گروه پلاسمید نوترکیب pcgra5 به طور قابل توجهی از گروه های کنترل بیشتر بود(p?0.05). تزریق dna واکسن کوکتل حاوی پلاسمید نوترکیب pcgra5 باعث تولید مقادیر بیشتری ifn-?شده و این امر با ترشح igg2a تأیید و پاسخ ایمنی به سمت th1 تمایل می کند، بر همین اساس ژن کامل gra5 به صورت کوکتل می تواند کاندید مناسبی برای واکسیناسیون علیه توکسوپلاسموز باشد.
حسین وزینی قیصر فاطمه غفاریفر
عوارض شدید و کشنده توکسوپلاسموز ضرورت یافتن واکسن موثری علیه این بیماری را مطرح می سازد. از این رو توسعه واکسن های جدید علیه بیماری ضرورت دارد. ایمن سازی با پلاسمید حاوی ژن های کد کننده پروتئین های محافظت کننده، راه کار امید بخشی برای ساخت واکسن به شمار می آید. از این رو تحقیق حاضر با هدف ارزیابی ایمنی زایی پلاسمید کد کننده آنتی ژن gra7 و dna کوکتل حاوی پلاسمیدهای کد کننده آنتی ژن راپتری2 rop و آنتی ژن gra7 توکسوپلاسما گوندی در موش balb/c صورت گرفت. این تحقیق به صورت تجربی روی 5 گروه 10 تائی موش ماده balb/c صورت گرفت. پس از استخراج dna از تاکی زوئیت انگل، در طی واکنش pcr ژن کد کننده پروتئین gra7 تکثیر شده و محصول pcr در topo وکتور کلون گردیده و سپس تعیین توالی شد. نتایج نشان داد که که قطعه ای bp733 در پلاسمید مذکور کلون شد. سپس این ژن در pcdna3 ساب کلون گردیده و بعد از ترانسفکت کردن این پلاسمید نوترکیب در سلول یوکاریوتیک(cho) بیان این ژن با استفاده از روش های sds-page و western blot تأیید شد. پس از استخراج انبوه پلاسمید، با تزریق عضلانی پلاسمید نوترکیب 3 بار به فاصله 3 هفته، ایمونیزاسیون موش ها انجام شد. نتایج سنجش سایتوکاین های inf-? و il-4نشان داد کـه میزان پرولیفراسیون لنفوسیت هـا و سطح سایتوکاین inf-? درdna کوکتل حاوی پلاسمید نوترکیب pc-gra7 در مقایسه با گروه هـای کنترل بالاتـر بود. حـال آن کـه سطوح il-4 در موش balb/c ایمن سازی شده نسبت بـه گروه کنتـرل بـه میـزان قابـل توجهـی پائین تر بود(05/0 ? p). تکثیر سلول های طحال با استفاده از روش mtt موید القای پاسخ سلولی بود. اندازه گیری igg توتال و ایزوتایپ igg2a و igg1 نشان داد که گروه پلاسمید نوترکیب pc-gra7 در مقایسه با گروه های کنترل باعث تحریک igg وigg2a می شود(05/0 ? p). اما در مورد igg1 بین گروه های مورد و کنترل اختلاف معنی دار وجود نداشت(05/0(p>. ضمن آن که میزان بقا موش ها در گروه پلاسمید نوترکیب pcgra7 به طور قابل توجهی از گروه های کنترل بیشتر بود(05/0 ? p). تزریق dna واکسن کوکتل حاوی پلاسمید نوترکیب pcgra7 باعث تولید مقادیر بیشتری ifn-? شده و این امر با ترشح igg2a تأیید و پاسخ ایمنی به سمت th1 تمایل می کند، بر همین اساس ژن کامل gra7 به صورت کوکتل می تواند کاندید مناسبی برای واکسیناسیون علیه توکسوپلاسموز باشد.