نام پژوهشگر: محمود جمالی فیروزآبادی
فریبا جوادپورشیروان مصطفی عسکریان
اهداف:هدف اصلی: بررسی ارتباط بین وجدانکاری با بهرهوری کارکنان آموزش و پرورش منطقه 4 شهر تهران.اهداف فرعی: بررسی ارتباط بین مولفه های کفایت ، نظم و ترتیب ، وظیفه شناسی ، تلاش برای موفقیت ، خویشتن داری و احتیاط در تصمیم گیری کارکنان با بهره وری درجامعه آماری موردمطالعه. بررسی تفاوت بین وجدان کاری کارکنان بر حسب جنسیت.بررسی تفاوت بین بهره وری کارکنان بر حسب جنسیت.بررسی تفاوت بین وجدان کاری کارکنان افراد شاغل در معاونتهای سازمان(اجرایی، آموزشی،مالی و اداری و پرورشی).بررسی تفاوت بین وجدان کاری کارکنان افراد شاغل در معاونتهای سازمان(اجرایی، آموزشی،مالی و اداری و پرورشی).روش نمونه گیری: در این تحقیق برای نمونه گیری از روش تصادفی طبقه ای استفاده شده است که از میان 54 نفر افراد شاغل براساس جدول مورگان 48 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که شامل 25 نفر زن و 23 نفر مرد می شدند.روش تحقیق :این تحقیق به لحاظ مصرف کاربردی است و ازنوع توصیفی میباشد. برای ازمون فرضیه ها از روش همبستگی پیرسون سود جسته است .آزمونt مستقل،برای مقایسه شرایط متغیرها بین زنان و مردان وهمچنین آزمون کروسکال والیس ، برای مقایسه شرایط متغیرها در معاونتهای سازمان ، جهت تحلیل آماری استفاده گردیده است.ابزار اندازه گیری: شامل دو پرسشنامه که پرسشنامه وجدان کاری برگرفته از پرسشنامه 5 عاملی نئو ، مشتمل بر 47 سوال است و توسط کارکنان تکمیل شده است. پرسشنامه بهره وری ،پرسشنامه ای محقق ساخته مشتمل بر 36 سوال میباشد وتوسط مدیران(نظر مدیر در مورد کارمند) تکمیل شده است. پاسخ های هر دوپرسشنامه براساس مقیاس لیکرت از 1 تا 5 رتبه بندی شده است. نتایج کلی این که: بین وجدان کاری کارکنان و بهره وری آنها رابطه معنی داری وجود دارد. عوامل کفایت، نظم وترتیب، وظیفهشناسی، تلاش برای موفقیت، خویشتنداری و احتیاط در تصمیمگیری کارکنان بر بهره وری کارکنان تاثیر دارد ولی بین عوامل تاثیر گذار وجدان کاری زنان و مردان با توجه به نتایج آزمون t ، تنها سطح معناداری مشاهده شده در، خویشتن داری (05/0>p ) معنادار است . لذا تفاوت معناداری در سایر خرده مقیاسهای وجدان کاری و همچنین نمره کلی وجدان کاری و بهره وری در بین زنان و مردان نمونه آماری وجودندارد. همچنین با توجه به نتیجه آزمون کروسکال والیس و براساس آماری آزمون خی دو ، تفاوت معناداری در خرده مقیاسهای وجدان کاری افراد شاغل در معاونتهای سازمان(اجرایی، آموزشی،مالی و اداری و پرورشی)وجودندارد.
سکینه محمدزاده محمود جمالی فیروزآبادی
هدف از این پژوهش برسی رابطه شیوه های فرزند پروری والدین با خلاقیت ، کنجکاوی و عزت نفس دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهرستان ماکو می باشد 9 هدف و 9 فرضیه در این پژوهش مطرح شده است. و جامعه آماری کلیه دان آموزان دختر و پسر شهرستان ماکو در پایه سوم دبیرستان می باشد و روش نمونه گیری تصادفی ساده است که بر اساس جدول تاکمن از مجموع 283 دانش آموز 160 نفر انتخاب شدند . روش تحقیق از نوع هعمبستگی می باشد و ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامه فرزند پروری دیانا باوم ریند پرسشنامه خلاقیت تورنس ، عزت نفس کوپراسمیت و پرسش نامه کنجکاوی می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و خلاقیت رابطه منفی و معکوس است، به عبارتی هر چه شیوه فرزند پروری مستبدانه باشد. خلاقیت کاهش می یابد و شیوه فرزند پروری مستبدانه بکار گرفته نشود. خلاقیت افزایش می یابد. همچنین بین شیوه فرزند پروری مستبدانه وعزت نفس رابطه منفی و معکوس است به عبارتی بکار گیری شیوه فرزند پروری مستبدانه عزت نفس کودک را پایین می آورد وهر چه قدر از شیوه فرزند پروری مستبدانه کمتر به کار گرفته شود، عزت نفس افزایش می یابد. و بین شیوه فرزند پروری آزادمنشانه و کنجکاوی رابطه مثبت ومستقیم است، به عبارتی والدینی که از شیوه فرزند پروری آزادمنشانه را به کار می گیرند فرزندانی کنجکاو خواهند داشت.
آزیتا اخلاقی محمود جمالی فیروزآبادی
موضوع اصلی این رساله بررسی رابطه هویت دینی معلمان با دانش آموزان می باشد، سوال اصلی آن است که چه رابطه ای میان هویت دینی معلمان و دانش اموزان انها وجود دارد؟ نمونه تحقیق با روش خوشه ای وسپس تصادفی از میان 32 کلاس در مناطق شمال، غرب، شرق وجنوب تهران (ادارات مناطق اموزش و پرورش یک پنج هشت و هفده شهر تهران ) انتخاب شده که شامل 320 دانش اموز و32 معلم بوده است. ابزار سنجش پرسشنامه بوده که از گویه های مقیاس فرانسیس برای نوجوانان ونیز گویه های مقیاس طالبان برای معلمان اخذ شده و به منظور استفاده در میان دانش اموزان و معلمان گویه های انها مجددا تغییر، طراحی وسپس مورد ازمون قرارگرفته است .جامعه اماری دانش اموزان شهر تهران و معلمان انها بوده اند . واحد مشاهد ه فرد و واحد تحلیل کلاس بوده است . یعنی رابطه میان میانگین هویت دانش اموزان هر کلاس با هویت دینی معلم همان کلاس بررسی شده است. یافته ها نشان می دهد هویت دینی در تمام ابعاد ان در میان دانش اموزان و نیز معلمان بالاتر از میانگین بوده و قوی است اما رابطه معنی داری میان هویت دینی دانش اموزان و معلمان مشاهده نشد. همچنین رابطه قوی و معنی داری میان هویت دینی دانش اموزان با فرهنگ دینی خانواده های شان برقرار است.
آزاده آقایی محمود جمالی فیروزآبادی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): پژوهش حاضر با هدف، بررسی میزان اثربخشی قصه گویی بر افزایش مهارتهای اجتماعی و بهبود رابطه کودک با والد کودکان پیش دبستانی انجام شده است.این پژوهش از نوع آزمایشی، با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل و گزینش تصادفی بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 60 کودک پیش دبستانی (30 دختر و 30 پسر) از مناطق شمال و جنوب تهران به صورت تصادفی انتخاب شدندو به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار این پژوهش،پرسشنامه مهارت های اجتماعی احمدی_ نوارنی و شاخص تنیدگی والدین بود .از دو گروه آزمایش و کنترل پیش آزمون به عمل آمد. سپس گروه آزمایش به مدت 5/1 ماه، 10 جلسه تحت جلسات قصه گویی قرار گرفتند و گروه کنترل از نفوذ چنین عاملی محفوظ نگه داشته شدند. سپس مجدداً از دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون به عمل آمد. نتایج حاصل بوسیله آزمون تحلیل کواریانس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داده است که قصه گویی بر افزایش مهارت های اجتماعی تأثیر دارد و میزان مهارت های اجتماعی کودکان پسر به طور معنا دار بیش از کودکان دختر است.اما در مورد تأثیر قصه گویی و جنسیت بر رابطه کودک با والد نتایج تفاوت معناداری نشان نداد. واژه های کلیدی: قصه گویی، مهارت های اجتماعی، رابطه کودک با والد.