نام پژوهشگر: علیرضا پویانفرد
سمانه حقیقت قدرت الله باقری
چکیده در بسیاری از جوامع در عصر ما، به علت پیشرفتهای تکنولوژیکی بر اوقات فراغت افراد افزوده شده و از ساعات کاری کاسته شده است که این پیشرفت روزافزون در فن آوری موجب بروز تغییرات زیادی در سبک زندگی افراد گردیده و باعث شده اوقات فراغت بخش مهمی از زندگی افراد را تشکیل دهد. دراین خصوص یکی از پیشنهادات اصولی و تعیین کننده به گواه تحقیقات انجام فعالیت های ورزشی است. در همین راستا پژوهش حاضر با عنوان بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان ایرانی و غیر ایرانی حوزه های علمیه استان قم (با تأکید بر فعالیت های ورزشی) انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق، دانشجویان و طلاب دختر و پسر حوزه های علمیه استان قم به تعداد 8356 نفر بود که از جامعه الزهرا، دانشگاه ادیان و مذاهب و جامعه المصطفی به شکل تصادفی انتخاب شدند. نمونه آماری تحقیق تعداد 400 نفر بودند که با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع توصیفی یود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته (86/0 =?) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی، از قبیل فراوانی، درصد فراوانی و نمودارها استفاده شد. پردازش های آماری لازم روی نمره ها با استفاده از برنامه نرم افزاری spss با ورژن 15 انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین مدت زمان اوقات فراغت دانشجویان (طلاب) 3 تا 4 ساعت بوده است. زمان اوقات فراغت دانشجویان بیشتر در شب ها بوده است. بیشترین فعالیت فراغتی دانشجویان ایرانی مطالعه غیر درسی و دانشجویان غیر ایرانی تماشای تلویزیون بوده است. ورزش کردن در اولویت آخر دانشجویان بوده است. دانشجویان علت اصلی ورزش نکردن را مشغله زیاد، نداشتن وقت کافی و غیره ذکر کرده اند. علی رغم اهمیت ورزش در اسلام یافته های این تحقیق حاکی از آن بود که در حوزه های علمیه توجه کافی به امر تربیت بدنی نداشته اند و برنامه های منظمی را در این امر مبذول نکرده اند. ورزش و تربیت بدنی در حوزه های علمیه استان قم از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست. واژه های کلیدی اوقات فراغت، ورزش، دانشجویان، حوزه های علمیه.
الهه فرج اله پور علیرضا پویانفرد
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان ارتباط خلاقیت و بهداشت روانی در بین کارکنان وزارت ورزش و جوانان می باشد.این تحقیق توصیفی و در حیطه طرح های زمینه یابی از نوع روندپژوهی می باشد.جامعه آماری آن تمامی کارکنان وزارت ورزش و جوانان می باشند که تعداد آنها 622 نفر می باشند و از انجاییکه در تحقیقات زمینه یابی 10% جامعه به عنوان حجم نمونه مکفی در نظر گرفته میشود 70 نفر با استفاده از روش نمونه گیری اتفاقی داوطلب به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند.برای اندازه گیری خلاقیت از پرسشنامه خلاقیت شغلی جزنی و کامکاری(1387) و برای اندازه گیری بهداشت روانی از پرسشنامه استاندارد mmpi-2rf استفاده شده است.که پرسشنامه ها دارای روایی و اعتبار قابل قبولی می باشند.تحلیل و توصیف داده ها با استفاده از روش های آماری t تک گروهی، t دو گروه مستقل و ضریب رگرسیون چند متغیری و با استفاده از نرم افزار spss-14 انجام شد.یافته های تحقیق نشان میدهد توان پیش بینی خلاقیت از طریق مقیاس های 8 گانه بالینی،مقیاس های مشکلات ویژه 12 گانه و آسیب شناسی شخصیت 5 گانه وجود دارد ولی از طریق مقیاس های سه گانه نارسایی توان پیش بینی خلاقیت وجود ندارد(f=1.04 ,p=0/381)و خلاقیت در نمونه های تحقیق در حد متوسط می باشد(1/83=t ، 0/072=p ) واژه های کلیدی: خلاقیت ، بهداشت روانی
علی جعفری علی زارعی
سیگار نسبت به دیگر مواد مخدر کم ارزش ترین ماده ای است که به آسانی در دسترس عموم قرار دارد و قبح اجتماعی مصرف آن نیز اندک است (افراسیابی و همکاران 1379). عادت به مصرف سیگار، یکی از عادت های تحمیل شده توسط استعمار و استثمارگران بین المللی بر مردم است که متاسفانه به علت تبلیغات وسیعی که به منظور ایجاد ارزش های کاذب برای مصرف کنندگان آن انجام شده، استعمال آن روز به روز توسعه و رواج بیشتری پیدا کرده است (دفتر برنامه ریزی و تالیف کتب درسی 1371). راهنمای تشخیصی و آماری بیماری های روانی که در سال 1999 منتشر شده و طبق معیارهای بین المللی به طبقه بندی بیماری های روانی پرداخته اند، مصرف سیگار را یکی از زیرمجموعه های اعتیاد به مواد مخدر می داند (obyrene 2002). اعتیاد به سیگار یک مشکل عمده اجتماعی است که علاوه بر عوارض جسمی و روانی برای فرد، سلامت جامعه را از نظر اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مورد تهدید قرار می دهد (best & manning 2001)؛ لذا می توان گفت سیگار دروازه سوء مصرف مواد مخدر محسوب می شود (obyrene 2002). نشان داده شده است که از بین 1/1 میلیارد نفر سیگاری در دنیا، 80% آنها در کشورهایی که درآمد کم و یا متوسط دارند، زندگی می کنند (cox & et al 2000). بررسی های مختلف نیز تایید می کند چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه، شیوع مصرف سیگار در جوانان رو به افزایش و سن شروع آن روبه کاهش است (griesbach & et al 2003; feleming & et al 2002). در بررسیها 7/28% سیگاری ها در رده سنی 18 تا 24 سال بوده اند که بیشترین قشر دانشجویی در همین رده سنی هستند (world health organization 1997). وجود استرس در دوران جوانی به خصوص اضطراب و نگرانی نسبت به آینده شغلی در بین دانشجویان از علل شناخته شده گرایش به سیگار در این دوره می باشد (glassman 1993). یکی دیگر از دلایل گرایش به سیگار در میان دانشجویان که کمتر مورد توجه قرار گرفته، بیتوجهی به اوقات فراغت و نحوه گذران این اوقات است. گذران مطلوب اوقات فراغت می تواند اراده ی فرد را برای ادامه یک زندگی همراه با موفقیت تقویت و نشاط روحی و روانی در راستای کنترل و پیشگیری از کجروی ها، آسیب ها و انحرافات تقویت نماید (معتمدی مهر، واقف کودهی 1388). اوقات فراغت و نحوه گذران آن از مباحثی است که پس از انقلاب صنعتی به موضوعی مهم بدل شده است. پس از انقلاب صنعتی، دسترسی فزاینده انسان به فن آوری جدید باعث شده است اوقات فراغت در هفته تا حدود 2 برابر افزایش یابد ( امیرتاش 1383). راه های گوناگونی برای گذراندن اوقات فراغت وجود دارد و گذران اوقات فراغت با انجام فعالیت های ورزشی از متداولترین روش های موجود در جهان است (کریمیان و همکاران 1389). فعالیت های فراغتی، به ویژه ورزش، سهم قابل توجهی در اجتماعی کردن جوانان دارند. ورزش نهادی است اجتماعی که ارزش ها و هنجارها را به شرکت کنندگان منتقل می کند و بدین گونه، به هماهنگ ساختن جامعه کمک می نماید (zaferi & tondnevis 2003). در اغلب مطالعات در زمینه اوقات فراغت، موضوع ورزش و فعالیت بدنی مطرح است، به طوری که یکی از فعالیت های مهم فراغتی است که درصد زیادی از دانش جویان را در این اوقات به سوی خود جذب می کند (صفانیا 1380). فعالیت های بدنی بخصوص در اوقات فراغت، عامل مهمی در پیشگیری و کاهش ابتلا و مرگ ناشی از بسیاری از بیماری ها مانند فشار خون، دیابت و برخی سرطان ها شناخته شده است (world health organization 2000). نشان داده شده است که عدم توجه و جدی نگرفتن مساله اوقات فراغت، به ویژه در میان جوانان، آنان را به رفتارهای ناهنجار از جمله، اعتیاد، بی بندوباری و گرایش به رفتارهای مغایر با معیارهای اجتماعی و فرهنگی حاکم در جامعه می کشاند (czabak-garbacz & et al 2002). در واقع، اوقات فراغت حساس ترین، ارزشمندترین و پربارترین اوقات زندگی آدمی است. این اوقات مانند شمشیر دو دمی است که یک لبه آن می تواند زمینه ساز خلاقیت و هنرآرایی و لبه دیگر آن عاملی در جهت گرایش به بزهکاری و آسیب اجتماعی باشد (تندنویس 1375). بنابراین،، تفریح و گذران مناسب اوقات فراغت وسیله ای موثر برای پرورش قوای فکری، جسمی و اخلاقی افراده بوده و عاملی برای جلوگیری از کجروی های اجتماعی محسوب می شود (تندنویس 1378). تا به حال، در داخل از کشور مطالعات نسبتاً وسیعی به بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان با تاکید بر نقش فعالیت ورزشی صورت گرفته است (مهدی پور 1372، فرج الهی 1373، صانعی 1373، عتیقه چی 1374، محمدی 1374، تندنویس 1375، صباغ لنگرودی 1377، تندنویس 1378، بهرام فر 1379، زارعی 1380، قدرتی 1380، مظفری و صفانیا 1381، خسروی 1381، صفانیا 1381، گودرزی 1383، جعفری حجین و همکاران 1384، رحمانی و همکاران 1385 الف و ب، آبکار 1388، mora 1997، rapisara 1997،johnston & et al 2010 ). با این حال، هیچ مطالعه ای به چگونگی نحو? گذراندن اوقات فراغت با تاکید بر نقش فعالیت ورزشی در دانش جویان سیگاری و غیرسیگاری انجام نگرفته است. با توجه به این که کشور ما کشوری جوان است و قشر دانشجو جمعیت زیادی از کشور ما را تشکیل داده است، مسئله اوقات فراغت و نحوه گذران این اوقات در بین این قشر از اهمیت خاصی برخوردار است. لذا، شناخت علایق و گرایشات دانشجویان به منظور برنامه ریزی صحیح جهت پربار کردن اوقات فراغت آنان مطابق با سلیقه شان ضروری به نظر می رسد. اگر برای گذران اوقات فراغت دانشجویان برنامه ریزی درست صورت نگیرد باعث به انحراف کشیدن این قشر خواهد شد و استعدادهای آنان بروز نخواهد کرد. بنابراین، به دلیل نقش بسیار مهمی که بهره گیری صحیح و شایسته از اوقات فراغت می تواند در شادابی زندگی دانشجوئی، سلامت جسمی و جلوگیری از انحرافات اخلاقی آنها داشته باشد، پژوهشگر بر آن شد که به مقایسه نحوه گذراندن اوقات فراغت دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی با دانشگاه پیام نور شهرستا ن کلیبر با تاکید بر فعالیتهای ورزشی و تاثیر آن بر گرایش به مصرف سیگاربپردازد. این مطالعه می تواند اطلاعات جامعی از گرایشات و تمایلات اوقات فراغت دانشجویان را در اختیار روساء دانشگاه ها قرار دهد تا مسئولین امور فرهنگی و فوق برنامه دانشگاه برنامه های صحیح را در جهت پر کردن اوقات فراغت آنان انجام دهند و به شکوفا شدن استعدادها و جلوگیری از انحرافات اخلاقی دانشجویان کمک نمایند. روش شناسی: روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی - پیمایشی بود و به صورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش را 1075 دانشجو پسر از دانشگاه آزاد اسلامی (795=n) و پیام نور (280=n) شهرستان کلیبر در نیمسال دوم سال تحصیلی 90-89 تشکیل داد. در پژوهش حاضر از میان تعداد 1075 شرکت کننده از دانشجویان پسر دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور شهرستان کلیبر با استفاده از جدول مورگان (krejcie & morgan 1970) تعداد 285 شرکت کننده به عنوان نمونه آماری تعیین شد. بنابراین، با توجه به این که 74% از جامعه آماری را دانشجویان پسر از دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل داد (795=n)، تعداد شرکت کنندگان این گروه در نمونه آماری برابر 211 شرکت کننده است و با توجه به این که 26% از جامعه آماری را دانشجویان پسر از پیام نور تشکیل داد (280=n)، تعداد شرکت کنندگان این گروه در نمونه آماری برابر 74 شرکت کننده است. ابزار جمع آوری اطلاعات را پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای تشکیل داده بود. روائی (ثبات درونی) پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای اوقات فراغت (82/0) تعیین شد. اعتبار محتوایی پرسشنامه پس از بررسی توسط 8 تن از اساتید و متخصصان مدیریت ورزشی مورد تایید قرار گرفت. جمع آوری داده ها به شیوه میدانی انجام گرفت. در پژوهش حاضر جهت تحلیل داده های، از آمار توصیفی که شاخص گرایش مرکزی (میانگین)، شاخص پراکندگی (انحراف استاندارد)، فراوانی، درصد، جداول و نمایش گرافیکی برای توصیف داده ها بهره گرفته شد. کلیه کارهای آماری با استفاده از نرم افزار 19 spssver انجام گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر وضعیت کشیدن سیگار و میانگین انحراف استاندارد سن دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کلیبر را به صورت زیر نشان داد. جدول 1) توزیع فراوانی (درصد) وضعیت کشیدن سیگار در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کلیبر گروه متغیر دانشجویان دانشگاه پیام نور (74=n) دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (211=n) فراوانی درصد فراوانی درصد سیگاری 9 16/12% 30 22/14% غیرسیگاری 65 84/87% 181 78/85% جدول 2) میانگین±انحراف استاندارد سن دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کلیبر گروه متغیر دانشجویان دانشگاه پیام نور (74=n) دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (211=n) سیگاری (9=n) انحراف استاندارد±میانگین غیرسیگاری (65=n) انحراف استاندارد±میانگین سیگاری (30=n) انحراف استاندارد±میانگین غیرسیگاری (181=n) انحراف استاندارد±میانگین سن 16/3±33/22 51/2±66/21 60/2±69/20 80/1±87/20 همچنین، در مطالعه حاضر نشان داده شد که در هر دو گروه دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی به ترتیب والدین سیگاری (44/44% در مقابل 33/33%) و اقوام سیگاری (11/11% در مقابل 67/16%) از مهم ترین علل زمینه ساز گرایش به سیگار بود (جدول 4). دوستان، همکلاسی ها، خواهر، برادر و والدین در سیگاری شدن جوانان به طور معنی داری موثر هستند(lantz & warner) که از بین این موارد دوستان سیگاری نقش قوی تری در سیگاری شدن جوانان داشته اند (roberts & tudor-smith 2001; parcy & horner 2001). جدول 3) توزیع فراوانی (درصد) مهمترین علل زمینه ساز مصرف سیگار در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کلیبر گروه متغیر دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور (9=n) دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی (30=n) فراوانی درصد فراوانی درصد دوستان سیگاری 4 44/44% 15 50% والدین سیگاری 4 44/44% 10 33/33% اقوام سیگاری 1 11/11% 5 67/16% جدول 4) توزیع فراوانی (درصد) مهمترین دلایل گرایش به مصرف سیگار در بین دانشجویان دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کلیبر گروه متغیر دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور (9=n) دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی (30=n) فراوانی درصد فراوانی درصد حس کنجکاوی 1 11/11% 4 33/13% تفریح و سرگرمی 4 44/44% 11 67/36% احساس لذت در کسیدن سیگار 3 33/33% 9 30% کاهش اضطراب 1 11/11% 6 20% یافته های مطالعه حاضر نشان داد که 66/66% دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور، 69/47% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه پیام نور، 33/73% دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی و 76/81% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ بیشتر از 3 ساعت در شبانه روز اوقات فراغت داشتند (جدول 5). جدول 5) توزیع فراوانی (درصد) ساعات فراغت در شبانه روز و اوقات فراغت در موقع شبانه روز در بین دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کلیبر گروه متغیر دانشجویان دانشگاه پیام نور (74=n) دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (211=n) سیگاری (9=n) غیرسیگاری (65=n) سیگاری (30=n) غیرسیگاری (181=n) ساعات فراغت در شبانه روز بیشتر از 3 ساعت 6 (66/66%) 31 (69/47%) 22 (33/73%) 148 (76/81%) 1 تا 3 ساعت 2 (22/22%) 19 (23/29%) 5 (66/16%) 21 (60/11%) یک ساعت 1 (11/11%) 12 (46/18%) 2 (66/6%) 10 (52/5%) اصلاً 0 (0%) 3 (61/4%) 1 (33/3%) 2 (10/1%) اوقات فراغت در موقع شبانه روز صبح ها 1 (11/11%) 5 (69/7%) 4 (33/13%) 4 (20/2%) ظهر 2-12 1 (11/11%) 6 (23/9%) 6 (20%) 12 (62/6%) بعد از ظهر 8-3 2 (22/22%) 17 (15/26%) 8 (66/26%) 26 (36/14%) شب 10-8 5 (55/55%) 37 (92/56%) 12 (40%) 139 (79/76%) شکل 1) مقایسه "اوقات فراغت در موقع شبانه روز" شرکت کنندگان چهار گروه. اطلاعات بر اساس میانگین و انحراف استاندارد گزارش شده است. یافته های مطالعه حاضر نشان داد که میزان علاقمندی به فعالیتهای ورزشی در 66/66% دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور و 33/73% دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ در حد متوسط بود در حالی که در 92/76% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و 59/76% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ در حد زیاد بود و 66/66% دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور و 50% دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ کمتر از یک ساعت فعالیت ورزشی در هفته داشتند در حالی که 76/30% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و 98/62% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ 2 تا 3 ساعت فعالیت ورزشی در هفته داشتند (جدول 6). جدول 6) توزیع فراوانی (درصد) میزان علاقمندی و شرکت در فعالیت های ورزشی در اوقات فراغت و میزان ساعت فعالیت ورزشی در هفته در بین دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان کلیبر گروه متغیر دانشجویان دانشگاه پیام نور (74=n) دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی (211=n) سیگاری (9=n) غیرسیگاری (65=n) سیگاری (30=n) غیرسیگاری (181=n) میزان علاقمندی و شرکت در فعالیت های ورزشی در اوقات فراغت زیاد 1 (11/11%) 50 (92/76%) 3 (10%) 144 (59/76%) متوسط 6 (66/66%) 12 (46/18%) 22 (33/73%) 27 (91/14%) کم 2 (22/22%) 3 (61/4%) 5 (66/16%) 10 (52/5%) خیلی کم 0 (0%) 0 (0%) 0 (0%) 0 (0%) میزان ساعت فعالیت ورزشی در هفته کمتر از یک ساعت 6 (66/66%) 11 (92/16%) 15 (50%) 17 (39/9%) 2-1 ساعت 2 (22/22%) 16 (61/24%) 10 (33/33%) 21 (60/11%) 3-2 ساعت 1 (11/11%) 20 (76/30%) 4 (33/13%) 114 (98/62%) بیشتر از 4 ساعت 0 (0%) 18 (69/27%) 1 (33/3%) 29 (02/16%) شکل 2) مقایسه "میزان ساعت فعالیت ورزشی در هفته" شرکت کنندگان چهار گروه. اطلاعات بر اساس میانگین و انحراف استاندارد گزارش شده است. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین دانشجویان دانشگاه پیام نور 16/12% و از بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی 22/14% سیگاری بودند. مهم ترین علت زمینه ساز گرایش به سیگار در بین هر دو گروه؛ دوستان سیگاری (به ترتیب، 44/44% در مقابل50%) بود. در مطالعه ای که در سال 1990 در کالیفرنیا روی جوانان سیگاری و غیرسیگاری انجام شد، نشان داد کسانی که 3 تا 4 دوست سیگاری داشتند 10 برابر بیشتر نسبت به کسانی که فاقد دوست سیگاری بوده اند، سیگاری می شوند (us department of health and human series 2001). فیاض حسین و همکاران (1993) نشان داد که 11% از دانشجویان پزشکی پاکستان، سیگاری فعلی بودند که متوسط سن شروع سیگار 17 سالگی و مهم ترین عامل تاثیرگذار دوستان بوده است (fayyaz hussain & et al 1993). شجاع و همکاران (1389) نشان دادند که مهم ترین دلیل گرایش به سیگار ارتبط با دوستان سیگاری بود (شجاع و همکاران 1389). افراسیابی فر و همکاران (1379) نشان دادند که معاشرت با دوستان سیگاری، تفریح و سرگرمی، مشکلات روحی و روانی و کسب آرامش از مهم ترین علت و انگیزه استعمال سیگار بیان شد (افراسیابی فر و همکاران 1379). یافته های مطالعه حاضر نشان داد که 66/66% دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور و 50% دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ کمتر از یک ساعت فعالیت ورزشی در هفته داشتند در حالی که 76/30% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و 98/62% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ 2 تا 3 ساعت فعالیت ورزشی در هفته داشتند (جدول 8). در این زمینه عسگریان (1372) اعلام کرده است که 8/1% دانشجویان پسر دانشگا ه های تهران ورزش را وسیله ای برای پر کردن اوقات فراغت خود می دانند. کوشافر (1374) اعلام نموده است میانگین زمانی که دانشجویان پسر دانشگاه تبریز در هفته به ورزشی می پردازند، 204 دقیقه می باشد. تندنویس (1375) میانگین پرداختن دانشجویان کشور به ورزش را بین 10 تا 30 دقیقه در شبانه روز اعلام نمود. زارعی (1380) میانگین زمان ورزش کردن دانشجویان دانشگاه آزاد 188 دقیقه و پزشکی 199 دقیقه در هفته بوده است. توضیح اینکه 6/25% دانشجویان دولتی غیرپزشکی اعلم نموده اند که کمتر از 70 دقیقه در هر هفته ورزش می کنند و 5/20% این دانشجویان نیز بین 70 تا 140 دقیقه در هفته ورزش می کنند. به هر حال، باید این نکته را مورد توجه قرار داد که این میزان ساعات فعالیت ورزشی در هفته دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری دانشگاه های پیام نور و آزاد اسلامی شهرستان کلیبر از نظر فیزیولوژیکی تاثیر چندانی بر بدن ندارد. گفته می شود که روزانه یک ساعت ورزش برای تامین نیازهای حرکتی بدن جهت افراد عادی به نظر می رسد (ویلیام 2001). نتایج نشان داد که از بین ورزش های مختلف فوتبال (34 امتیاز)، والیبال (19 امتیاز) و رزمی (16 امتیاز) در دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور، فوتبال (183 امتیاز)، والیبال (122 امتیاز) و شنا (110 امتیاز) در دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه پیام نور، فوتبال (90 امتیاز)، شنا (75 امتیاز) و کشتی (60 امتیاز) در دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی و فوتبال (594 امتیاز)، شنا (540 امتیاز) و رزمی و والیبال (288) در دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ بر اساس ترتیب اولولیت 3 ورزش مورد علاقه دانشجویان بود. به هر حال، در رشته های ورزشی مورد علاقه دانشجویان سیگاری و غیرسیگاری جایگاه رشته ها با تغییراتی همراه هستند. می توان اذغان داشت که هم در دانشجویان سیگاری و هم در دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه پیام نور و آزاد اسلامی "فوتبال" رشته مورد علاقه است و اگر امکانات و برنامه ریزی های مربوط به ورزش فوتبال مهیا گردد می تواند جزء اصلی ترین فعالیت های فراغتی دانشجویان باشد. بنابراین، مسئولان دانشگاه ها باید به تمایلات دانشجویان نسبت به رشته های ورزشی مورد علاقه ایشان توجه کرده و شرایطی را فراهم آورند که آنان بتوانند از تاثیرات مثبتی که ورزش بر جسم و روان دانشجویان می گذارد؛ استفاده نمایند (زارعی و تندنویس 1382). یافته های مطالعه حاضر نشان داد که 66/66% دانشجویان سیگاری دانشگاه پیام نور، 69/87% دانشجویان غیرسیگاری دانشگاه پیام نور، 33/83% دانشجویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی و 47/94% دانش جویان سیگاری دانشگاه آزاد اسلامی؛ برنامه ریزی و استفاده مناسب از اوقات فراغت تاثیرات زیادی بر وضعیت فرهنگی و اجتماعی دانشجویان دارد . به هر حال، نوع الگوی گذران اوقات فراغت می تواند بر وضعیت فرهنگی و اجتماعی دانشجویان تاثیر مثبت داشته باشد. لذا سیاست گذاران و مسئولین دانشگاه ی باید به صورتی عمل نمایند که اوقات فراغت دانشجویان را در راستای بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی سوق دهند. در مطالعه حاضر در هر چهار گروه دانشجو؛ کمبود امکانات و وسایل ورزشی، عدم ارائه برنامه های مناسب در دانشگاه، فقر مالی و گرانی، دلسردی و بی-انگیزگی، عدم مشارکت دانشجویان، عدم مهارت کافی در رشته های ورزشی، مشکلات خانوادگی، سخت گیری استادان و فشردگی دروس و نبودن امکانات عوامل بازدارنده فعالیت های ورزشی بودند . در حالی که کمبود مراکز فرهنگی، علمی و پژوهشی، در نظر نگرفتن علایق دانشجویان و عدم آزادی در انتخاب فعالیت ورزشی عامل بازدارنده فعالیت های ورزشی نبودند. در این نتایج توصیه می شود، مسئولین هر دو دانشگاه (پیام نور و آزاد) راه کارهای جدی برای برطرف کردن موانع و عوامل بازدارنده فعالیت ورزشی را ایجاد نمایند. به عقیده مسئولین فوق-برنامه دانشگاه ها، عوامل بازدارنده توسعه فعالیت های فراغتی مربوط به کمبود امکانات و تاسیسات، کمبود بودجه و کمبود نیروی انسانی متخصص است (تندنویس 1378). بی علاقگی به ورزش، نداشتن برنامه شخصی، نبود وقت، عدم آگاهی از چگونگی پرداختن به ورزش و عدم توفیق مسئولان فوق برنامه نیز از جمله سایر عوامل ذکر شده اند (مظفری و صفانیا 1381، suk jekal 2005). داداشی (1379) عوامل بازدارنده از فعالیتهای ورزشی را وقت، علاقه، پول، امکانات، ناآگاهی، مهارت، روابط اجتماعی، وسیله نقلیه و آمادگی جسمانی در مقایسه با دانشجویان پسر و دختر بازدارندگی بیشتری برای عوامل وقت، وسیله نقلیه و روابط اجتماعی ناآگاهی و آمادگی جسمانی، قائل میباشند همچنین در مقایسه با پسران ورزشکار، پسران غیرورزشکار قائل به بازدارندگی بیشتر برای عوامل علاقه، روابط اجتماعی، ناآگاهی، مهارت و آمادگی جسمانی بودند در مقایسه با دختران ورزشکار، دختران غیرورزشکار به بازدارندگی عوامل علاقه، وسیله نقلیه، امکانات، روابط اجتماعی، ناآگاهی، مهارت و آمادگی جسمانی، اعتقاد بیشتری داشتهاند. زارعی (1380) مشغله تحصیلی را مهمترین عامل بازدارنده دانشجویان از ورزش اعلام کرده اند. در هر حال، به نظر می رسد که ایجاد و فراهم نمودن امکانات و تجهیزات و هم چنین برنامه ریزی صحیح و منطقی از جمله عواملی هستند که می توانند در گسترش ورزش دانشجویی موثر باشد.
سعید صداقتی علیرضا پویانفرد
هدف پژوهش حاضر آن است تا عوامل موثر در بهره وری منابع انسانی فدراسیون های ورزشی کشور را شناسایی نموده و سپس تأثیر این عوامل را بر میزان بهره وری منابع انسانی مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری تحقیق شامل منابع انسانی (به غیر از نیروهای ستادی) فدراسیون های ورزشی کشور (1394 نفر) می باشد. برای انتخاب نمونه تحقیق، 20 فدراسیون ورزشی کشور به صورت خوشه ای انتخاب شده و سپس با توجه به حجم جامعه تحقیق در فدراسیون های منتخب، نسبت به انتخاب 302 نفر به عنوان نمونه تحقیق با استفاده از روش تصادفی ساده اقدام گردید. اطلاعات تحقیق به وسیله دو پرسشنامه عوامل موثر در بهره وری منابع انسانی (9492/0 = کرونباخ) و پرسشنامه بهره وری منابع انسانی (9339/0= کرونباخ) جمع آوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آمار استنباطی t مستقل، u مان ویت نی، تحلیل واریانس یکطرفه، رگرسیون چند متغیری و معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحقیق به شرح زیر می باشد: 1- بین دیدگاه کارکنان در خصوص عوامل موثر در بهره وری نیروی انسانی فدراسیون های ورزشی کشور (01/0 = ) با توجه به جنسیت، وضعیت خدمت و سطوح مختلف تحصیلی تفاوت معنی داری وجود ندارد اما با توجه به رشته تحصیلی، سطوح مختلف سنی، وضعیت استخدامی و سابقه خدمت آنان تفاوت معنی داری وجود دارد. 2- بین دیدگاه کارکنان در خصوص میزان بهره وری نیروی انسانی فدراسیون های ورزشی کشور (01/0 = ) با توجه به رشته تحصیلی، سطوح مختلف تحصیلی، سطوح مختلف سنی و وضعیت استخدامی تفاوت معنی داری وجودندارداما با توجه به جنسیت، وضعیت خدمت و سابقه خدمت تفاوت معنی داری وجود دارد. 3- بین هر یک از عوامل «درون سازمانی اصلی»، «درون سازمانی مکمل» و «برون سازمانی» با «مشارکت سازمانی»، «اثربخشی سازمانی»، «شایسته سالاری» و توسعه سازمانی در سطح 01/0 = ارتباط معنی داری وجود دارد. 4- مجموع عوامل درون سازمانی اصلی، تأثیر معنی داری در مولفه های مشارکت سازمانی، شایسته سالاری و توسعه سازمانی ندارد اما بر مولفه اثربخشی سازمانی تأثیر معنی داری دارد. 5- مجموع عوامل درون سازمانی مکمل، تأثیر معنی داری در مولفه های مشارکت سازمانی، شایسته سالاری، توسعه سازمانی و اثربخشی سازمانی ندارد. 6- مجموع عوامل برون سازمانی، تأثیر معنی داری در مولفه های مشارکت سازمانی، شایسته سالاری، توسعه سازمانی و اثربخشی سازمانی دارد.
رسول ناجی یالقوزه آغاج محمدرضا اسمعیلی
از پیــچیده ترین و عالیترین جلوههای اندیــشهی بشری تفکر خلاق است که به طور معمول تمام نظامهای آموزشی، تمام تلاش خود را در جهــت نیل به این موضوع مهم بکار میگیرند. به همین دلیل امروزه جامعه بشری از هر زمان دیگر به افــراد خلاق نیاز دارد، میزان پیشرفت یک جامعه در گرو آموزش نسل جوان است. در کشورهای مختلف خصوصیات و ویژگیهای افراد خلاق، و ارتباط آنها با خصوصیات و توانائیهای دیگر به ویژه در مورد شرایط مناسب رشد خلاقیت تحقیقات ومطالعات زیادی صورت گرفته است (نژادایرانی، 1381). بنابراین تحقیق حاضر در نظر دارد گامیدر جهت شناسایی ارتباط میان میزان خلاقیت افراد و میزان آمادگیهای حرکتی و جسمانی بردارد و در این راستا جوابی برای سوالات زیر بیابد و بداند که آیا میزان آمادگی جسمانی بالا در دانش آموزان باعث افزایش خلاقیت آنان میشود؟ آیا رابطه ای بین آمادگیهای حرکتی و میزان خلاقیت دانش آموزان وجود دارد؟ مدنیک معتقد است که تفکر خلاق عبارت است از شکل دادن به تداعیها به صورت ترکیبات تازه و مفید که پاسخگوی الزامات خاصی باشد. هر چه عناصر ترکیب تازه غیر مشابه به یکدیگر باشند، فرایند مربوط خلاق تر خواهد بود (بیگدلی، 1384). در باره آمادگی جسمانی کلارک در تعریف جامعی که مورد استناد بسیاری از نویسندگان دیگر نیز قرار گرفته مینویسد: آمادگی جسمانی عبارت است از، توانایی انجام کارهای روزانه با توانمندی و چابکی بدون احساس خستگی بی مورد و داشتن نیروی کافی برای پرداختن به امور تفریحی، اوقات فراغت و لذت بردن ازآنها و برای کارهای ضروری پیش بینی نشدهای که ممکن است در روز پیشآید. (بهروزی،1375) تحقیق حاضر از نوع توصیفی – پیمایشی است که به شکل میدانی گردآوری شده است و همچنین در این راستا ازپرسشنامه و آزمون استفاده شده است .ابتدا با گرفتن نامه از اداره آموزش و پرورش مبنی بر اجازهی پژوهش به مدارس رفته و با استفاده از پرسشنامه خلاقیت از دانش آموزان تست گرفته و بعد آزمونهای آمادگی جسمانی و آمادگی حرکتی به عمل آمده است. در این تحقیق جامعه آماری ما را تمامی دانش آموزان پسر متوسطه شهرستان شبستر تشکیل میدهند. نمونههای این تحقیق به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند، به این صورت که اول از بین تمامی دبیرستانهای پسرانه شهرستان شبسترسه مدرسه به روش تصادفی ساده انتخاب می شوند،و از دانشآموزان این مدارس 100 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری خلاقیت از پرسشنامه مداد- کاغذی سنجش خلاقیت دکتر عابدی استفاده شده است. از برخی تستهای آمادگی جسمانی ایفرد برای اندازهگیری آمادگی جسمانی دانش آموزان استفاده خواهد شد که عبارتند از: دویدن و راه رفتن 1600 متر(یک مایل) ، آزمون خم شدن نشسته (انعطاف پذیری)، دراز نشست خم در یک دقیقه ، کشش بارفیکس، 45 متر سرعت، 9.4 متر(چابکی) خلاصه یافته ها: 1- در نمرات خلاقیت دانشآموزان، نمره 116 کمترین نمره می باشد که فقط یک نفر این نمره را گرفته است، همچنین نمره 169 بالاترین نمره بدست آمده از آزمون می باشد که یک نفر به آن نمره دست یافته است. میانگین نمرات بدست آمده 141 می باشد. 2- در نمرات آمادگی جسمانی دانشآموزان نمره 185 دارای بیشترین فراوانی با فراوانی 5 می باشد ، نمره 5 کمترین نمره و 515 بالاترین نمره بدست آمده از آزمون میباشد که یک نفر به آن نمره دست یافته است. میانگین نمرات بدست آمده در 307 می باشد. 3- در آزمون سرعت دانشآموزان (آزمودنیها) نمره صفرکمترین نمره می باشد که 5 نفر وهمچنین نمره 90 بالاترین نمره که یک نفر آن را گرفته است. 4- در آزمون استقامت عضلات شکمی(دراز نشست) نمره 55 دارای بیشترین فراوانی با فراوانی 15 ، نمره صفرکمترین نمره و نمره 98 بالاترین نمره بدست آمده از آزمون می باشد. 5- دراستقامت کمربند شانه ای(بارفیکس) ،که در آن نمره 55 دارای بیشترین فراوانی با فراوانی 17باشد و نمره صفرکمترین نمره میباشد که 1نفر این نمره را اخذ کرده است. همچنین نمره 100 بالاترین نمره بدست آمده از آزمونمیباشد که فقط 2 نفر نمره را گرفتهاند. 6- در آزمون چابکی نمره 60 دارای بیشترین فراوانی با فراوانی 15 می باشد و صفرکمترین نمره میباشد که 1 نفر این نمره را گرفته است، همچنین نمره 95 بالاترین نمره بدست آمده از آزمونمی باشد که فقط 2 نفر این نمره را گرفتهاند. 7- در آزمون انعطافپذیرینمرهدارای بیشترین فراوانی با فراوانی 13 می باشد و صفرکمترین نمره است کهنفر این نمره را گرفتهاست ، همچنین نمره 90 بالاترین نمره می باشد که فقط 1 نفر آن را به دست آورده است. 8- در آزمون استقامت قلبی عروقی در آن نمره 45 دارای بیشترین فراوانی با فراوانی10می باشد ، صفرکمترین نمره میباشد که 3 نفر این نمره را گرفتهاند، همچنین نمره 90 بالاترین نمره بدست آمده از آزمونمی باشد که فقط 3 نفر این نمره را گرفتهاند. آزمون فرضیه اول(اصلی): فرضیه : بین خلاقیت و برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. مقدار آماره این آزمون در سطح خطای 0/05وبا استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و از طریق نرمافزار spss محاسبه گردید، که مقدار همبستگی44 5/0 به دست آمد. در اینجا با توجه به اینکه همبستگی به دستآمده 544/ و سطح معناداری p=/001 است. فرضیه ما رد میشود. پس نتیجه میگیریم که ارتباطی مثبت بین برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی و خلاقیت وجود دارد. آزمون فرضیه دوم: فرضیه: بین خلاقیت و چابکی دانش آموزان متوسطه ارتباط معناداری وجود ندارد. آماره این آزمون در سطح خطای 0/05وبا استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و از طریق نرمافزار spss محاسبه گردید، که مقدار همبستگی284/0 به دست آمد. در اینجا با توجه به اینکه همبستگی به دستآمده 284/ 0و سطح معناداری p=/004 است. فرضیه ما رد میشود. پس نتیجه میگیریم که ارتباطی مثبت بین چابکی و خلاقیت وجود دارد. آزمون فرضیه سوم: فرضیه: بین خلاقیت و سرعت دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. آماره این آزمون در سطح خطای 0/05وبا استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و از طریق نرمافزار spss محاسبه گردید، که مقدار همبستگی227/0 به دست آمد. در اینجا با توجه به اینکه همبستگی به دستآمده 227/0 و سطح معناداری p=0/023 است. فرضیه ما رد میشود. پس نتیجه میگیریم که ارتباطی مثبت بین سرعت و خلاقیت وجود دارد. آزمون فرضیه چهارم: فرضیه: بین خلاقیت و استقامت قلبیعروقی دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. آماره این آزمون در سطح خطای 0/05وبا استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و از طریق نرمافزار spss محاسبه گردید، که مقدار همبستگی719/0 به دست آمد. در اینجا با توجه به اینکه همبستگی به دستآمده 719/0 و سطح معناداری p=0/001 است. فرضیه ما رد میشود. پس نتیجه میگیریم که ارتباطی مثبت بین و استقامت قلبیعروقی و خلاقیت وجود دارد. آزمون فرضیه پنجم: فرضیه: بین خلاقیت و انعطافپذیری دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. آماره این آزمون در سطح خطای 0/05وبا استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و از طریق نرمافزار spss محاسبه گردید، که مقدار همبستگی625/0 به دست آمد. در اینجا با توجه به اینکه همبستگی به دستآمده 625/0 و سطح معناداری p=0/001 است. فرضیه ما رد میشود. پس نتیجه میگیریم که ارتباطی مثبت بین انعطافپذیری و خلاقیت وجود دارد. آزمون فرضیه ششم: فرضیه: بین خلاقیت و استقامت کمربند شانهای (بارفیکس) دانش آموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. آماره این آزمون در سطح خطای0/05 وبا استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و از طریق نرمافزار spss محاسبه گردید، که مقدار همبستگی334/0به دست آمد. در اینجا با توجه به اینکه همبستگی به دستآمده 334/0 و سطح معناداریp=0/001 است. فرضیه ما رد میشود. پس نتیجه میگیریم که ارتباطی مثبت بین استقامت کمربند شانهای (بارفیکس)و خلاقیت وجود دارد. آزمون فرضیه هفتم: فرضیه: بین خلاقیت و استقامت عضلات شکم (دراز نشست) دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. آماره این آزمون در سطح خطای 0/05وبا استفاده ازآزمون همبستگی پیرسون و از طریق نرمافزار spss محاسبه گردید، که مقدار همبستگی428/0 به دست آمد. در اینجا با توجه به اینکه همبستگی به دستآمده 428/0 و سطح معناداری p=0/001 است. فرضیه ما رد میشود. پس نتیجه میگیریم که ارتباطی مثبت بین استقامت عضلات شکم (دراز نشست) و خلاقیت وجود دارد. 5-3- بحث و نتیجه گیری:. فرضیه اول = بین خلاقیت و برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی دانش آموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد.( .( p=0/001 < r=0/544در مورد علل رد فرضه اول می توان به این مورد اشاره کرد که چون سطح خلاقیت و توانایی فردی هر یک از آزمودنی ها با یکدیگر متفاوت می باشند و برخی دارای ذهنی خلاقتر نسبت به بقیه گروه هستند. و همچنین می توان گفت ورزشکاران به علت داشتن اعتماد به نفس وعزت نفس بیشتر نسبت به غیر ورزشکاران میتوانند به تفکرات خود بها داده و به دنبال راههای بیشتری برای رسیدن به اهداف خود بگردند که این به نوبه خود باعث افزایش تفکر ودر نتیجه خلاقیت خواهد شد. و همچنین کسانی که دارای سطح بیشتری از فعالیت بدنی هستند، چون دارای بدنی سالم و قوی بوده و ذهن و مغز نیز مستثناء از این قاعده نمی باشند و بر طبق یافته های محققان چون منشاء خلاقیت ذهن آدمی است، پس می توان نتیجه گرفت که فعالیت بدنی و رفتار حرکتی بر ذهنتأثیر گذاشته و باعث افزایش کارایی آن می شود. نتایج این تحقیق با تحقیقی که در شهرستان شهریار توسط شیخ انجام گرفته و تحقیق دیگری در آمریکا توسط آلی سیتین به راهنمایی دکتر تورنس انجام یافته (آلی سیتین،2002) و همچنین باتحقیق (زیوکسیا ،2007 ) همخوانی دارد.علت تشابه را میتوان در نزدیک بودن سن آزمودنیها بیان کرد. فرضیه دوم و سوم = بین خلاقیت و چابکی دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. بین خلاقیت و سرعت دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد(.284 p=004< r=) فرضیه دوم و فرضیه سوم(p=023 < r=0/277.) این دو فرضیه مربـوط به جـزء آمادگی جسمانی مربوط به مهارت می باشند که دارای کمترین همبستگی با خلاقیت هستند که به احتمال زیاد به علت ذاتی و وراثتی بودن این جزء آمادگی جسمانی می باشد که با تمرین مقدار کمی بهبود می یابند. در رابطه با مقایسه حرکتی و عملکردهای حرکتی در کودکان تحقیقی انجام شده (بالی و وسلی ،1999)که با نتایج این تحقیق همخوانی دارد. و همچنین باتحقیق (زیوکسیا ،2007 ) همخوانی دارد. علت تشابه را میتوان در تشابه آزمون در هردو تحقیق بیان کرد. فرضیه چهارم = بین خلاقیت و استقامت قلبی عروقی دانش آموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. بین خلاقیت و استقامت قلبیعروقی دانشآموزان دارای بالاترین همبستگی وجود دارد. r=/719> p=001))که نشانه ارتباط خیلی بالا بین خلاقیت و استقامت قلبی عروقی و است به احتمال زیاد پایهای بودن این جزو از آمادگی جسمانی وارتباط زیاد آن با مغز به خاطر ارتباط کارایی مغز با خونرسانی خوب و این که این جزو از آمادگی جسمانی در بیشتر فعالیتها و در کل، در سلامت عمومی بدن نقش اساسی دارد. با تحقیقی که ( بالی و وسلی،1999)و( فلمینگ،2003)انجام داده اند و همچنین باتحقیق (زیوکسیا ،2007 )همخوانی دارد جام داده نتایج این تحقیق همخوانی دارد. علت تشابه را میتوان در نزدیک بودن سن آزمودنیها بیان کرد. فرضیه پنجم = بین خلاقیت وانعطافپذیری دانش آموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. در این مقوله هم میبینیم این جزو از آمادگی جسمانی هم دارای ارتباط خیلی بالا و مثبتی با خلاقیت دارد. ( p=001 > r=0/625) که به احتمال زیاد میتوان علت آن را در ارتباط فعالیتهایی که به انعطافپـذیری بـالا نیاز دارنـد را بـا مغـز پیدا کرد، مانند کشتی و ژیمناستیک . با تحقیق قربان نژاد (1384) و همچنین باتحقیق (زیوکسیا ،2007 ) همخوانی دارد. . علت تشابه را میتوان در نزدیک بودنتعداد آزمودنیها بیان کرد. فرضیه ششم = بین خلاقیت و قدرت و استقامت کمربند شانهای (بارفیکس) دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد. ارتباط این جزو از آمادگی جسمانی هم، با خلاقیت با اطمینان بالایی تأیید میشود که نسبت به دیگر اجزاء آمادگی جسمانی مربوط به سلامتی دارای ارتباط کمی است .( p=0/001< r=0/334 ) به احتمال زیاد میتوان علت آن را در دوران بلوغ بودن و تاثیرگرفتن از افزایش قد در این دوران بیان کرد. نتایج این تحقیق با تحقیقی که در شهرستان شهریار توسط شیخ انجام گرقته و همچنین با تحقیق ( بالی و وسلی ،1999) و تحقیق دیگری در آمریکا توسط آلی سیتین به راهنمایی دکتر تورنس انجام یافته (آلی سیتین، 2002) همخوانی دارد. علت تشابه را میتوان در نزدیک بودن سن آزمودنیها بیان کرد. فرضیه هفتم = بین خلاقیت و استقامت عضلات شکمی (دراز نشست) دانشآموزان متوسطه ارتباطی وجود ندارد.ارتباط این جزو از آمادگی جسمانی هم، با خلاقیت با اطمینان بالایی تایید میشود . p=/001 ) r=0/428> ) که نسبت به دیگر اجزاء آمادگی جسمانی مربوط به سلامتی دارای ارتباط کمی است . به احتمال زیاد میتوان علت آن را هم دردوران بلوغ بودن و تا ثیر گرفتن میزان قدرت و در نوسان بودن قدرت و استقامت در این دوران بیان کرد. در تحقیقی که در شهرستان شهریار توسط شیخ انجام گرقته و همچنین با تحقیق (بالی و وسلی،1999) و تحقیق دیگری در آمریکا توسط آلی سیتین به راهنمایی دکتر تورنس انجام یافته(آلی سیتین،2002) و همچنین باتحقیق( زیوکسیا ،2007) همخوانی دارد . علت تشابه را میتوان در نزدیک بودن تعداد آزمودنیها بیان کرد.