نام پژوهشگر: نیر پیراهری
ابراهیم عدیلی مهدی خلف خانی
از گذشته های دور ودرگذر تاریخ کهن ایران شاهد حضور دین درجامعه ایران بودیم. همانند سایر جوامع هیچ دوره ای نبود که ایران از وجود دین ونقش آن برخوردار نباشد. همواره دین به منزله یکی از مقوله های قدرتمند و با نفوذ اجتماعی درجامعه ایرانی حضور داشته که از کارکردهای متفاوتی اعم از اثرگذاری یا اثرپذیری برخوردار بوده است. حضور دین به گونه ای بود که از جامعه ایرانی به عنوان یک جامعه ای دینی یاد می گردد که دین درآن نقش کلیدی داشته و از خصیصه های این جامعه دین محوری می باشد. درکنار حضور دین، در تاریخ این سرزمین همواره تغییر وتحولات زیادی رخ داده است وجنبش های سیاسی- اجتماعی متعددی با علل وزمینه های متفاوت به وقوع پیوستند. . بررسی چگونگی نقش دین درجنبش های اجتماعی ایران از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی ایران هدف تدوین این پایان نامه بود. دراین راستا سوالات مختلفی مطرح شد که نقش دین درجنبش های اجتماعی ایران از دوره قاجار تا انقلاب اسلامی چه بوده است؟ دین چگونه نقش محرک و پیش برنده در جنبش های اجتماعی ایران در این دوره داشته است؟ و اماکن وکارگزاران دینی از چه نقشی درجنبش های اجتماعی این دوره زمانی برخوردار بودند؟ با توجه به هدف ومسئله ایجاد شده و به جهت اینکه مطالعه برپایه یک اصول علمی قابل قبول بنا نهاده شود چارچوب نظری از تلفیق رویکرد ساختی – کارکردی (نظریات پارسونز، اسملسر، دورکیم، گیدنز) و دیدگاه بسیج منابع چارلز تیلی تهیه شد که براساس آن مدل نظری وفرضیه های تحقیق بدست آمدند. به شیوه تحقیقات کیفی و با مطالعات اسنادی وکتابخانه ای داده هایی در رابطه با جنبش تنباکو، جنبش مشروطه، نهضت ملی شدن نفت وقیام پانزده خرداد جمع آوری شدند و با روش تاریخی، موردتحلیل و بررسی قرارگرفتند. از بحث وتحلیل و بررسی یافته ها ونتایجی که به دست آمده فرضیات این مطالعه مورد تایید قرار گرفتند. مشخص گردید که بین دین وجنبش های اجتماعی ایران دراین دوره زمانی رابطه مستقیم وجود دارد. روحانیت به عنوان کارگزاران دینی با بهره گیری از اماکن مذهبی وضمن استفاده از ایدئولوژی دینی و منابع مادی، معنوی وسمبلیک موجود توانستند با آگاهی بخشی به توده نسبت به شرایط حاکم روز آنها را در یک اجتماع واحد منسجم نمایند. این روشنگری و انسجام بخشی توده و برجسته سازی اقدامات مخالف دین وضد ارزشی دولتها از سوی کارگزاران دینی، زیرسوال رفتن مشروعیت نظام، ایجاد بی اعتمادی مردم به نظام، از بین بردن پیوستگی مردم ونظام، پایین آوردن سطح مشارکت مردم وقطع همکاری آنها با نظام را به همراه داشت. موارد ایجاد شده موجب مختل سازی نظام فرهنگی و هم افزایی کل وانسجامی که بین نظام ومردم وجود داشت را از بین برد که در نهایت منجر به شکل گیری جنبش های اجتماعی مختلف دراین برهه زمانی از تاریخ ایران گردید.
اعظم زارعین مهدی خلفخانی
مشارکت سیاسی یکی از مصادیق حضور مردم در تعیین سرنوشت خود است و منظور از آن درگیر شدن فرد در نظام سیاسی از پایین ترین سطح تا داشتن مقام رسمی سیاسی است. اما یکی از سطوح و عرصه های مهم مشارکت سیاسی, شرکت افراد یک جامعه در انتخابات است. انتخابات یکی از مهمترین جلوه های زندگی سیاسی انسان معاصر را تشکیل می دهد و در میان انواع مشارکت سیاسی جایگاه ارزشمندی دارد و پژوهشگران در آثار خود اهمیت زیادی برای این نوع مشارکت قائل شده اند. اصولاً شرکت افراد در انتخابات تحت تأثیر متغیرهای متعدد است , یکی از این متغیرها, رضایت اجتماعی است.رضایت اجتماعی بازتاب ارزیابی مثبت و منفی شخص از شرایط فردی و اجتماعی است که تا حدودی به وسیله نظام سیاسی تحقق می یابد. با توجه به این مسأله, این پایان نامه با استفاده از رویکرد جامعه شناختی به بررسی رابطه رضایت اجتماعی و مشارکت سیاسی(شرکت در انتخابات) پرداخته است. هدف کلی این پژوهش شناخت رابطه رضایت اجتماعی و مشارکت سیاسی (شرکت در انتخابات) در بین دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می باشد. حجم نمونه این تحقیق 185 نفر بوده که با روش نمونه گیری طبقه بندی تصادفی گردآوری شده است. ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. چارچوب نظری این تحقیق براساس تئوری مبادله و تئوری گزینش عقلائی بدست آمده و سپس براساس این تئوریها مدل هایی نطری پایان نامه تدوین شده است. از لحاظ روش شناسی بایستی توضیح داد که داده های این پایان نامه از طریق روش پیمایشی جمع آوری و با استفاده از آمارهای توصیفی وتحلیلی بررسی شدند. در این راستا برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون t تک نمونه ای و کای اسکویر استفاده شده است. ضمنا با توجه به اینکه در تحقیق حاضر دو گروه از افرادی که در انتخابات مشارکت داشته و افرادی که در انتخابات مشارکت نداشته اند مورد پرسش قرار گرفته , تحلیل داده ها نیز بصورت مجزا برای هریک از دو گروه انجام شده است. نتایج پیمایشی انجام شده نشان داده است که بین رضایت اجتماعی دانشجویان و شرکت آنان در انتخابات رابطه معناداروجود دارد. بنابراین می توان گفت دانشجویانی که در انتخابات شرکت داشته اند اند هرچه رضایت اجتماعی آنان بیشتر جلب شده بیشتر تمایل به مشارکت در انتخابات دارند.از طرف دیگر دانشجویانی که در انتخابات شرکت نداشته اند، اعلام داشته اند مشارکت در تمایل به انتخابات زمانی است که مشارکت رضایت اجتماعی آنها را بیشتر جلب نماید
اعظم شیرین بیان سروش فتحی
شکاف نسلی پدیده ای است که عموماً به واسطه تغییرات اجتماعی و اقتصادی (نوسازی) شکل می گیرد پژوهش حاضر سعی در شناخت دقیق این پدیده و جنبه های مختلف آن دارد . این کار عموماً با بررسی و مقایسه نظام ارزشی دو یا چند نسل صورت می گیرد . در این پژوهش پس از تعریف مسئله ، اهمیت و اهداف پژوهش ، به شرحِ پژوهش های انجام شده و نظریه هایی در مورد شکاف نسلی و سپس با ارائه فرضیه های برآمده از اهداف و چارچوب نظری پژوهش پرداخته شد ؛ در بخش چارچوب نظری پژوهش از نظریه پردازانی چون « گیدنز ، بوردیو، مرتن، رایزمن، رایت و لاسول، سگالین ، رابرتسون ، کاستلز ، رفیع پور ، اینگلهارت، زیمل» استفاده گردیده است. پژوهش حاضر ، با شیوه اسنادی و پیمایشی انجام شده است . تکنیک جمع آوری داد ه های این پژوهش ، پرسشنامه ساخت یافته است که پس از بررسی اعتبار و پایایی آن ، مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری شامل 46466 نفر جمعیت شهر گرمسار که به روش خوشه ای چند مرحله ای – تصادفی نمونه گیری شده اند. و جمعیت نمونه برابر 430 نفر محاسبه شده است . پرسشنامه ها بین دو گروه والدین و فرزندان به شکل مساوی بین رده های سنی 15 تا 69 سال توزیع شدند که از والدین در مورد شکاف نسلی بین فرزندان و آنها و از فرزندان در مورد شکاف نسلی بین والدین و آنها سوأل به عمل آمده است. در این پژوهش 8 فرضیه تدوین گردیده است . فرضیه ها با توجه به متغیرهای پژوهش و با استفاده از شاخص های آماری آزمون t ، کندال تای بی و آزمون کای اسکوئر دو متغیره و تحلیل رگرسیون چند متغیره مورد آزمون و تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است که بین دو نسل ( والدین و فرزندان ) در زمینه ارزشهای مادی(اقتصادی)/ غیر مادی ( سیاسی، اجتماعی، فرهنگی) ، سرمایه اجتماعی، سبک زندگی، میزان استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات، تجددگرایی ، بیگانگی اجتماعی و فاصله اجتماعی تفاوت معنادار وجود دارد ؛ ولی در زمینه ارزشهای دینی و سنتی تفاوت معناداری وجود ندارد ؛ اما از بین ویژگی های فردی تحصیلات و سن تفاوت معناداری وجود دارد. از میان متغیرهای مستقل ، میزان پایبندی به ارزشهای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی در بین والدین بیشتر از فرزندان می باشد. میزان پایبندی به ارزشهای مادی در بین فرزندان بیشتر از والدین می باشد. در این میان ارزشهای غیرمادی بیشترین تأثیر را بر شکاف نسلی دارند. کلید واژه: خانواده ،شکاف نسلی، سبک زندگی، سرمایه اجتماعی، میزان استفاده از فنآوری اطلاعات و ارتباطات، تجددگرایی ، بیگانگی اجتماعی ، فاصله اجتماعی.
حمیدرضا کشاورز نیر پیراهری
آنچه در این پژوهش برای بررسی رابطه میان حوزه دین با سیاست و گرایشات سیاسی، مورد توجه و کنکاش قرار گرفته است، نه اثرگذاری ادیان گوناگون و یا میزان پایبندی به آن ها، بلکه اثرگذاری گونه ها و انواع دینداری مورد بررسی واقع شده است؛ چراکه ما در واقعیت نه با بیش از دوشقی ساده شده «دینداری/ بی دینی»، بلکه با گونه های مختلف دینداری و تغییرات درونی و بیرونی آن ها مواجهیم. برای تبیین چگونگی ارتباط میان انواع دینداری با گرایشات سیاسی باید ابتدا انواع دینداری ها و گرایشات سیاسی شناسایی شوند که پس از بررسی دیدگاه های صاحبنظران مختلف، برای انواع دینداری نهایتا مدل ویلیام شپرد که رهیافتی جامعه شناسانه دارد، به دلیل جامعیت بالا و زیر پوشش قرار دادن اغلب مولفه ها و شاخص های گونه شناسی های دیگر برگزیده شد. گونه شناسی ویلیام شپرد بر اساس چگونگی نگرش به مدرنیته و نحوه مواجهه با ارزش های مدرن و میزان تمامیت گرایی صورت گرفته است و نتیجه 7 سال مطالعه او در سرزمین های اسلامی و از جمله ایران است. وی پنج نوع دینداری سکولار، تجددگرایی اسلامی، اسلام گرایی رادیکال، سنت گرایی جدید و سنت گرایی را بازشناسی نموده است. برای بررسی گرایشات سیاسی نیز تقسیم بندی عبدالرحمن عالم که فضای گسترده تری از نگرش ها و گرایش ها و کنش های سیاسی را پوشش می دهد مورد استفاده قرار گرفت. عالم گرایش گروه های سیاسی را به پنج گرایش رادیکال، لیبرال، میانه رو، محافظه کار و واپسگرا تقسیم می کند. تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی به حساب می آید که در آن از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران می باشد که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 247 نفر انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد از نظر نوع دینداری 7/5 درصد پاسخگویان رادیکال اسلامی، 6/23 درصد سنت گرا، 5/49 درصد سنت گرای جدید، 4/18 درصد تجددگرای اسلامی و 8/2 درصد سکولار هستند. بنابراین بیشترین درصد پاسخگویان از لحاظ نوع دینداری سنت گرای جدید هستند. همچنین داده ها نشان می دهد از نظر گرایش سیاسی 5/9 درصد پاسخگویان محافظه کار، 8/52 درصد میانه رو، 6 درصد رادیکال و 7/31 درصد لیبرال هستند؛ بنابراین بیشترین درصد پاسخگویان از نظر گرایش سیاسی میانه رو هستند. لازم به ذکر است هیچکدام از پاسخگویان، دارای گرایش سیاسی واپسگرا نیستند. در نهایت نتایج حاصل از بررسی رابطه میان داده ها نشان می دهد بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ محافظه کار از لحاظ نوع دینداری رادیکال اسلامی، بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ میانه رو از لحاظ نوع دینداری سنت گرا، بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ لیبرال از لحاظ نوع دینداری تجددگرای اسلامی و بیشترین درصد پاسخگویانِ دارای گرایش سیاسیِ رادیکال از لحاظ نوع دینداری سکولار هستند. بنابراین می توان گفت بین نوع دینداری پاسخگویان و گرایش سیاسی آنان رابطه معنادار وجود دارد. این رابطه از لحاظ آماری نیز با 99 درصد اطمینان معنادار شده است. بنابراین فرضیه رابطه بین نوع دینداری پاسخگویان و گرایش سیاسی آنان تایید می شود.
محمد حسن خیرخواهان نیر پیراهری
آنچه در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته است «عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر قانون گریزی » می باشد. متغیر وابسته در این تحقیق قانون گریزی می باشد که شاخص های آن عبارتند از: دستکاری کنترل آب و برق و گاز، ساخت و ساز غیر مجاز، آسیب به اموال عمومی، انجام فعالیت شغلی بدون اخذ مجوز، عدم پرداخت به موقع هزینه آب و برق و گاز و تلفن، عدم پرداخت مالیات، عدم پرداخت به موقع اقساط وام ها، عدم رعایت ساعت کار در اداره، بی توجهی به علایم راهنمایی و رانندگی و... . متغیر مستقل در پژوهش حاضر عوامل فرهنگی و اجتماعی بوده که شامل: تحصیلات، ویژگیهای شخصیتی،رسانه ها، جمع گرایی، آشفتگی یا احساس آنومی، رضایت از زندگی، اعتماد اجتماعی، احساس تبعیض می شوند. برای بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر قانون گریزی پس از بررسی دیدگاه های صاحبنظران مختلف، نهایتاً از نظریات آنومی دورکیم و مرتن، نظریه برابری و ارزش منزلت (تبعیض)، رضایت از زندگی مازلو، اعتماد گیدنز و کلمن، نظریه رسانه گربنرو کلمن و نظریه انتخاب عقلانی برای تبیین جمع گرایی استفاده شده است. تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی می باشد که از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ساکنین شهر سمنان هستند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 248 نفر انتخاب شده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند که بین احساس آنومی، وضعیت تاهل، میزان رضایت از زندگی، نوع و میزان استفاده از رسانه های جمعی با قانون گریزی رابطه معناداری وجود دارد.ولی بین سن، جنس، میزان جمع گرایی، احساس تبعیض و میزان اعتماد پاسخگویان با قانون گریزی، رابطه معناداری وجود ندارد. واژگان کلیدی:قانون گریزی ،جمع گرایی،رضایت از زندگی،احساس تبعیض،آنومی،اعتماد اجتماعی
سیده فاطمه موسوی منیژه نوید نیا
این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان پای بندی به دین وپایگاه اقتصادی واجتماعی (مطالعه دربین دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاداسلامی واحد ساری) پرداخته است: اهداف: تعیین شاخص های پای بندی به دین وپایگاه اقتصادی واجتماعی ودسته بندی واولویت بندی شاخص ها و تعیین سهم هریک از شاخص های پایگاه اقتصادی واجتماعی بر پای بندی به دین. روش: روش این پژوهش توصیفی ازنوع پیمایشی است. آمار توصیفی شامل :جدول فراوانی و نمودار درصد فراوانی جمعیت شناختی، شامل جنسیت، سن و تحصیلات، شغل، و وضعیت تأهل نمونه ها می باشد. در آمار استنباطی برای تعیین رابطه بین پایبندی به دین در بعد اعتقادی با میزان تحصیلات از همبستگی اسپیرمن، برای تعیین رابطه بین پایبندی به دین در بعد مناسکی با میزان درآمد و تعیین رابطه بین میزان درآمد خانواده بر پایبندی به دین در بعد اعتقادی از همبستگی پیرسون، برای تعیین اثر نوع شغل بر پایبندی به دین در بعد عاطفی و همچنین اثر تفریحات بر پایبندی به دین در بعد مناسکی، اثر امکانات رفاهی بر پایبندی به دین در بعد عاطفی از تحلیل واریانس یک راهه anova استفاده شده است. جامعه ونمونه آماری: این تحقیق را کلیه دانشجویان کارشناسی ارشددانشگاه واحد ساری به تعداد 3511نفرتشکیل می دهند.نمونه آماری این پژوهش 285 نفراز دانشجویان کارشناسی ارشددانشگاه واحد ساری می باشنددرانتخاب حجم نمونه ازجدول کوکران استفاده شده است. شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهدکه بین میزان پای بندی به دین وپایگاه اقتصادی واجتماعی دربین دانشجویان کارشناسی ارشد رابطه وجود دارد.
جمشید حیدریان نیر پیراهری
چکیده: با وجود پیشرفت و توسعه گسترده در زندگی بشری، میزان فقر نه تنها کاسته نشده، بلکه بر طبق آمارهای موجود در حال افزایش نیز است. یکی از جنبه های مهم در توسعه پایدار، استفاده از مفهوم سرمایه در وجه اجتماعی آن است، سرمایه اجتماعی اشتراکات آشکاری با مفهوم سرمایه انسانی و مادی داردو ازطرفی دیگر بین سرمایه اجتماعی و فقر رابطه متقابل و دوسویه تنگاتنگی وجود دارد، در حدی که نمی توان مشخص نمود که کدام یک تاثیر بیشتری بر دیگری دارد، پژوهش حاضر با پذیرش اهمیت سرمایه اجتماعی و باور به رابطه نزدیک آن با ارتقاء رفاه همگانی و کاهش فقر، به مطالعه تطبیقی وضعیت این متغیر در خانواده های تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی ره به عنوان گروهی از خانواده های فقیر جامعه پرداخته است این پژوهش از نوع پیمایشی و در آن از پرسش نامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 140نفرازخانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) شهرستان سمنان در سال ??92 به روش تصادفی انتخاب و در کنار یک نمونه 140 نفر از خانوارهای معمولی وعادی جامعه شهرستان سمنان مورد بررسی قرار گرفتند.
مهدی هدایت فر نیر پیراهری
موضوع پژوهش حاضر بررسی نقش خانواده در بزهکاری دانش آموزان شهر گرمساراست. در این پژوهش از تئوری کنترل اجتماعی هیرشی، تئوری برچسب، تئوری رویکرداجتماعی استفاده شده است. در این پژوهش روش تحقیق پیمایش وتکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش دانش آموزان مقطع متوسطه گرمسار هستند. حجم نمونه 250 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان داد میزان بزهکاری 61.6 درصد پاسخگویان خیلی کم، 18.8 درصد کم، 10.2 درصد تا حدودی، 4.5 درصد زیاد است. 4.9 درصد پاسخگویان هیچکدام از اعمال بزهکارانه را انجام نمی دهند. از بین عوامل مختلف روابط والدین با یکدیگر، روابط والدین با فرزندان، میزان کنترل فرزندان توسط والدین، میزان استفاده خانواده پاسخگویان از کتاب و مطبوعات، میزان تحصیلات والدین و میزان درآمد خانواده پاسخگویان، رابطه معنادار معکوس با بزهکاری دارد و میزان استفاده خانواده دانش آموزان از ماهواره و میزان تبعیض والدین روی فرزندان رابطه معنادار مستقیم با بزهکاری دارد. همچنین پسران دانش آموز بیشتر از دختران دانش آموز اعمال بزهکارانه انجام می دهند. نتایج تحلیل رگرسیون هم نشان داد 32 درصد از واریانس متغیر بزهکاری دانش آموزان از طریق سه متغیر میزان تحصیلات والدین، روابط والدین با فرزندان و میزان استفاده خانواده پاسخگویان از ماهواره تبیین شده اند. بقیه واریانس مربوط به متغیر هایی است که در این تحقیق بررسی نشده اند.
مریم غندالی نیر پیراهری
آنچه در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفته است « بررسی عوامل موثر بر احساس نابرابری اجتماعی در میان دانشجویان» می باشد. متغیر وابسته ما نابرابری اجتماعی و متغیرهای مستقل ما نیز اعتماد اجتماعی، میزان استفاده از رسانه های جمعی و کالاهای فرهنگی است. برای بررسی تاثیرات متغیرهای مستقل بر روی نابرابری اجتماعی، پس از بررسی دیدگاه های صاحبنظران مختلف، از نظریات بوردیو , و چافتز دارندورف، گیدنز، بلوم برگ و دیویس و مور بهره جسته ایم. تحقیق حاضر از لحاظ روش یک تحقیق پیمایشی می باشد که در آن از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان رشته های مختلف کارشناسی وکارشناسی ارشد دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار هستند که با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 156 نفر انتخاب شده اند. نتایج نشان داد میزان نابرابری اجتماعی 11 درصد پاسخگویان کم، 49.6 درصد متوسط و 39.4 درصد زیاد است. میانگین میزان احساس نابرابری اجتماعی پاسخگویان 1.7 است که نشان می دهد میزان احساس نابرابری اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط است. همچنین نتایج نشان داد بین میزان احساس نابرابری اجتماعی و جنس و وضعیت اشتغال مادر پاسخگویان تفاوت معناداری وجود دارد. بدین معنی که زنان بیش از مردان نابرابری اجتماعی را احساس می کنند. همچنین پاسخگویانی که مادران خانه دار دارند، بیشتر از پاسخگویانی که مادران شاغل دارند، نابرابری اجتماعی را احساس می کنند. بین میزان احساس نابرابری اجتماعی و نوع رسانه مورد استفاده پاسخگویان تفاوت معناداری ملاحظه گردید. پاسخگویانی که از ماهواره استفاده می کنند، نست به پاسخگویانی که تلویزیون تماشا می کنند، یا از اینترنت استفاده می کنند، نابرابری اجتماعی را بیشتر احساس می کنند. بین میزان نابرابری اجتماعی و میزان اعتماد اجتماعی پاسخگویان رابطه معنادار معکوس ملاحظه گردید. بدین معنی که هر چه میزان اعتماد اجتماعی پاسخگویان کمتر می شود، میزان احساس نابرابری آنان افزایش می یابد. بین میزان نابرابری اجتماعی و میزان استفاده پاسخگویان از کالاهای فرهنگی رابطه معنادار ملاحظه نگردید.