نام پژوهشگر: وحید اکملی
رباب مهدی زاده وحید اکملی
خفاش انگشت بلند ( m.schreibersii) یک گونه خفاش چندسنخی، با ناحیه پراکنش وسیع در میان پستانداران می باشد. مطالعات تغییرات جغرافیایی جمعیت ها می تواند در تشخیص گونه ها یا زیر گونه ها و بررسی مکانیسم های تکاملی موثر باشد. در این مطالعه به منظور مطالعه تغییرات جغرافیایی، 21 صفت جمجمه ای-دندانی برای مطالعات ریخت سنجی سنتی و از روش لندمارک گذاری بر روی سطح پشتی، شکمی و آرواره ای برای مطالعات ریخت سنجی هندسی از جمعیت های مناطق مختلف پراکنش این گونه خفاش استفاده شد و همچنین به بررسی تفاوت های ژنتیکی جمعیت های مربوط به ایران و نواحی مربوط به حوزه پراکنش این گونه با توالی های به دست آمده از ncbi پرداخته شد. در مطالعات ریختی از روش های آماری تک متغیره و چندمتغیره استفاده شد. برای بررسی روابط فیلوژنتیکی از نشانگر سیتوکروم b استفاده شد. طبق نتایج حاصله از آزمون t-test اختلاف معنی داری بین نمونه های نر و ماده مشاهده نشد؛ بنابراین تمام آنالیزهای آماری ریخت سنجی سنتی و هندسی مستقل از جنس انجام شد. نتایج ریخت شناسی سنتی و هندسی، مولکولی نشان داد که جمعیت های مورد مطالعه از گونه m.schreibersii در نواحی مختلف ایران با تنوع فنتیکی و ژنتیکی بسیار پایین، متعلق به یک زیرگونه (miniopterus schreibersi pallidus) می باشند.
شیوا باقرفرد کاکش وحید اکملی
در این مطالعه به بررسی زیر گونه های گونه یrhinopoma microphyllum در ایران می پردازیم. این گونه شش زیرگونه دارد. r. microphyllum sumatrae تنها از گونه های موضعی در شمال سوماترا شناخته شده است. r.m.kinneari در جنوب ومرکز هند دیده شده است. از نظر تاریخی نمونه های بورما، مالایا وتایلند احتمالا به گونه های دیگری تعلق دارند. گونه های نامیده شده از غرب پاکستان، ایرن وعربستان تامراکش در جنوب وسودان در غرب شناخته شده اند.r.m.tropicalis از جنوب kordofan، سودان، سنگال، mauritania ومرکز نیجریه شناخته شده است. r.m.harrisoni در مناطق جنوبی ایران به طرف جنوب شرقی،10 کیلومتری wnwبستک وجود دارد. r.m.microphyllum پراکندگی وسیعی دارد، از مصر و سودان تا غرب پاکستان و خاورمیانه می باشد و در سرتاسر این مسیر توسط بعضی از محققین گزارش شده اند. ودرنهایت r.m.asirenssis تنها درشهر asir جنوب غربی عربستان دیده شده است. در این تحقیق با استفاده از مطالعات ریخت سنجی هندسی و مولکولی به بررسی وضعیت تاکسونومیک این گونه در ایران پرداخته شده است. در مطالعات ریخت سنجی برای آنالیزهای استاندارد از نقاط لندمارک بدست آمده از نرم افزارtpsdig version 2 استفاده شد. برای بررسی روابط تبارشناسی از ژن سیتوکرومb استفاده شد زیرا این ژن در کارهای فیلوژنتیک استفاده زیادی دارد و پروتئین سیتوکروم b تنها سیتوکرومی است که بوسیله dna میتوکندریایی کد می شود. اگرچه ژن سیتوکروم b از لحاظ جایگزین های غیرمترادف، آهسته تکامل می یابد اما سرعت تکامل در موقعیت های خاموش تقریباً سریع است. همچنین ژن سیتوکروم b تحت فشارهای تکاملی قوی است زیرا این قسمت های ژن نسبت به بقیه بیشتر حفاظت شده اند که به علت محدودیت های عملکردی آن ها است. نتایج ریخت شناسی و مولکولی وجود یک زیرگونه را در ایران تایید می کند. نتایج ریخت سنجی هندسی و همچنین مطالعه مولکولی این گونه بر اساس 695 جایگاه ژن سیتوکرومb در 38 توالی نوکلئوتیدی نشان داد که به علت فاصله ژنتیکی اندک بین دو زیر گونه سنتی (1/0%)، عدم تشکیل کلادهای جداگانه و همچنین اتصال تمام هاپلوتایپ های ایرانی به یکدیگر می-توان گفت جمعیت های ایرانی، یک زیرگونه را تشکیل می دهند و در دو زیرگونه مجزا قرار نمی-گیرند. بنابراین تمام جمعیت های این گونه در ایران تحت عنوان زیرگونه r.m.harrisoni قرار می-گیرند زیرا از زیرگونه لوانت و مراکش(r.m.microphyllum) مجزا می باشند.
مرضیه مرادی وحید اکملی
in current study, 63 samples of bat populations collected from differ regions were used for evaluating the geographic variations. twenty cranial and dental characters for traditional morphometric and landmarks method on the ventral, dorsal skull and mandible for geometry morphometric studies were used. statistical analyses of traditional morphometric and geometry morphometric data indicated low differences between populations. the populations had overlaps and did not form independent phenetic groups.
حسین فراست وحید اکملی
نیوت کوهستانی در خطر انقراض کیزری، neurergus kaiseri، یک گونه اندمیک در محدوده زاگرس جنوبی ایران است. این مطالعه 10 لکالیتی جدید را معرفی می کند که وسعت ناحیه شناخته شده برای این گونه (حداقل چندضلعی محدب) را از 273 کیلومتر مربع به 3578 کیلومتر مربع افزایش می دهد. این نیوت در امتداد 5.23 کیلومتر از نهرهای واقع در ارتفاعات بین 1395- 883 متر از سطح دریا واقع شده اند. متوسط فاصله های نزدیک ترین همسایه برای تمام های مربوط به n. kaiseri در حدود 11.84 کیلومتر (با رنجی بین 39.28 - 1.14 کیلومتر) است. به هر حال این نهرها به شدت به وسیله زمین های صخره ای و سراشیبی های تند با پوشش گیاهی متشکل از جنگل بلوط باز بالغ در نواحی شمالی و بوته های پراکنده روی صخره های خشک در نواحی جنوبی فراگمنته می شوند. تعداد کلی 1348 نمونه بالغ در میان تمام لکالیتی ها (با میانگین 89 و با رنج بین 650 - 1) شمارش شدند. تعداد نمونه های شمارش شده از 16 لکالیتی مربوط به زیستگاه های آبی به شدت متغییر است و نشان می دهد که فراوانی نسبی نیوت کوهستانی کیزری به شدت به طرف دو زیستگاه با 81.6 % از تعداد کل سوق پیدا کرده است. زیست شناسان حفاظت از اطلاعات ژنتیکی و اکولوژیکی به منظورهای متفاوتی استفاده می کنند: از جمله تعریف تمایز جمعیت و طبقه بندی آنها به عنوان واحد معنی دار تکاملی (esus)، واحد های مدیریتی (mu)، قطعه جمعیتی متمایز (dps) و یا تنها به منظور ارزیابی تاکسونومیکی جمعیت های مختلف. در این مطالعه ما آنالیز ژنتیکی را با مدل پراکنش بر پایه نیچ با هدف تعریف واحدهای حفاظتی در جمعیت های نیوت کوهستانی اندمیک و به شدت در معرض خطر n. kaiseri ، در جنوب غربی ایران ادغام کرده ایم. روابط فایلوژنتیک با استفاده از استنتاج بیسین (bayesian inference) و حداکثر احتمال (maximum likelihood ) از 779 جفت باز d-loop میتوکندریایی در 111 فرد از ده تا از دوازده جمعیت های زادآوری کننده ، اشتقاق واضحی را در میان جمعیت های واقع در ناحیه شمالی، با رطوبت و ارتفاع بیشتر، و جمعیت های جنوبی، با اقلیم خشک و ارتفاع پایین تر، نشان می هد. ما دریافتیم که از هفت هاپلوتایپ بدست آمده در این جمعیت ها هیچ کدام در هر دو منطقه توزیع نشده اند. مدل سازی پراکنش بر پایه نیچ اختلافات معنی داری را از لحاظ شرایط اکولوژیکی میان هر دو ناحیه نشان می دهد. ما دریافتیم که در مدل ماکزیمم انتروپی در هر دو ناحیه با نرخ پایین حذف (0.04) و میانگین auc برابر با 0.935 حمایت قوی را برای این مدل ها در هر دو ناحیه فراهم می کند. آنالیز واریانس مولکولی (amova) گونه n. kaiseri نشان می دهد که 94.03 % از تنوع توالی ها در میان جمعیت ها 5.97 % در درون جمعیت های نیوت توزیع شده اند. علاوه بر این، درجه بالایی از تقسیم ژنتیکی، به طور عمده وجود اختلاف معنی داری بین دو منطقه را نشان می دهد (0.002=p، 0.94=p). ترکیبی از الگوی تمایز ژنتیکی جمعیت های مختلف در دو محیط مجزا ابزاری را برای حفاظت مبتنی بر سیاست اولویت بندی احتمالی برای این گونه در معرض خطر انقراض فراهم می کند. آنالیز چند متغییره بر روی 111 نمونه n. kaiseri از جنوب غربی ایران ن وجود دو کلاد جمعیتی مجزا (شمالی و جنوبی) را نشان داد. ما تجزیه و تحلیل آماری را با استفاده از 16 صفات مورفولوژیکی متریک و 8 صفت دو حالته مربوط به الگوی رنگ بندی را بر روی همه 10 جمعیت ها با استفاده از آنالیز های توصیفی (one-way anova) و چند متغیره (pca) انجام دادیم. این مطالعه نشان داد که تفاوت الگوی رنگ بندی کمی بین جمعیت های دو کلاد وجود دارد، اما تفاوت مورفومتریک معنی داری بین کلادهای شمالی و جنوبی وجود دارد و در هر دو جنس نر و ماده، اندازه گیری ها در کلاد شمالی بزرگتر بودند. مطالعه ما نشان داد که تفاوت های زیست محیطی میان این مناطق، به خوبی تفاوت های مورفومتریک از جدایی نواحی شمالی و جنوبی حمایت می کند. مشاهده دو دودمان مجزا از این پیشنهاد حمایت می کند که n. kaiesri ممکن است از یک کمپلکس زیر گونه ای تشکیل شده باشد. این یافته ها برای تاریخچه تکاملی گونه ها و مفاهیم مربوط به حفاظت جمعیت های نیوت مهم اند.
فاطمه کاویانی پور وحید اکملی
چکیده: پستانداران در چندین ویژگی ساختمانی وعملکردی سیستم گوارشی شان مشترک هستند.گوناگونی لوله گوارش بین گونه ها نتیجه سازگاری با رژیم غذایی یا محیط است. قسمت های مختلف لوله گوارش بین گونه های متفاوت بسیار متنوع اند . سطوح مخاطی بدن نواحی هستند که جذب و دفع مواد در آن اتفاق می افتد . درنتیجه این سطوح در معرض محیط آسیب رسان خارجی قراردارند، اما سلولهای موجود در مخاط همراه با ترشحات مخاطی شان یک سد محافظتی را ایجاد می کنند. موسینها گلیکوپروتئینهای به شدت گلیکوزیله شده با وزن مولکولی بالا هستند که می توانند به دو دسته موسینهای ترشحی و مرتبط با غشا تقسیم شوند . موسین ها تمایل به تجمع و تشکیل ژل ها را از خود بروز می دهند . یکی از وظایف اصلی آنها به دام انداختن میکروبهایی است که سعی درلنگر کردن خودشان به گلیکوکالیس را دارند . تعداد وتوزیع سلولهای تولید کننده موکوس می تواند بر اساس ناحیه آناتومیکی، شرایط پاتولوژیکی وگونه متفاوت باشد . از زمانی که خفاشها تنها در یک راسته اختلاف زیادی دررژیم غذایی نشان دادند، سازش مرفولوژیکی سیستم گوارش آنها با روشهای مختلف تغذیه توجه زیادی را به خود جلب کرده است . لوله گوارش این نوع از پستانداران یک مدل خیلی جالب هم برای فهم تکامل و هم برای تحقیق درمورد رابطه بین توزیع و تعدادسلولهای اندوکرین روده و رژیم غذایی می باشد . مرفولوژی لوله گوارش و پراکندگی انواع سلولهای ترشح کننده موسین در خفاش های حشره خوار جنس rhinolophus و rhinopoma و میوه خوار جنس rousettus مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت . در این تحقیق دستگاه گوارش از بدن جدا گردید و پس از اندازه گیری قسمتهای مختلف دستگاه گوارش ، نسبت طول لوله گوارش به طول بدن انجام شد. جهت مطالعه بافت شناسی پس از انجام مراحل پاساژ بافتی ، از رنگ آمیزی اختصاصی pas/ab سلولهای ترشح کننده موسین ها را در طول لوله گوارش استفده شد و نوع موسین ترشحی و وضعیت توزیع آنها در نواحی مختلف لوله گوارش در خفاشهای مورد مطالعه با همدیگر مقایسه گردید . نتایج ما نشان داد که رژیم غذایی بر پراکندگی ، تعداد سلول ها و وضعیت ریختی عملکردی سیستم معده ای روده ای آنها موثر بوده است. نسبت طول لوله گوارش به طول بدن در خفاش میوه خوار از خفاشهای حشره خوار بیشتر بود . خفاشهای حشره خوار فاقد کولون بودند، غد برونر بیشتری داشته ، فاقد پلاکهای پایر بوده ،سلولهای گابلت بیشتری داشته و میزان بیشتری از اپیتلیوم مری آنها کراتینه شده بود. در هر سه گونه موسینهای خنثی در معده و موسین های اسیدی در روده نوع غالب موسین ها بودند. همچنین غدد برونر حاوی موسینهای خنثی و سلولهای جامی حاوی موسینهای اسیدی بودند. کلید واژه: لوله گوارش، خفاش حشره خوار، خفاش میوه خوار ، موسین.