نام پژوهشگر: محمد ابراهیم فاضل ولی پور
ابوالقاسم معصومی حسین مهدیزاده شهری
مناطق مورد مطالعه که در نقشه مشهد و در حد فاصل طول جغرافیایی و عرض جغرافیایی واقع هستند از سنگ های مافیک و الترامافیکی تشکیل شده اند که به یک مجموعه افیولیتی وابسته می باشند مجموعه الترامافیک که در جهت شمال غرب ، جنوب شرق رخنمون دارند به گروه پریدوتیت ها و پیروکسن تعلق داشته و از سنگ هایی مانند دونیت – هارزبرژیت – لرزولیت و پیروکسنیت تشکیل شده اند آثار شدیدی از سرپانتینی شدن و نمونه های ماکروسکوپی و میکروسکوپی در این سنگ ها نشان می دهد که کانی های گروه سرپانتین مانند آزبست و تالک می تواند تاثیر زیادی بر محیط زیست و سلامتی انسان ها در آینده ای نه چندان دور در مناطق آب و برق تا خلج داشته باشد زیرا این کانی ها باعث بروز انواع سرطان ها و بیماری های گوارشی و نیز مسمومیت می گردند این سنگ ها که نمونه های میکروسکوپی بافت های کومولوس – غربالی یا سیو – شبکه ای یا وب و تیغه ای را دارا هستند همراه سنگ های مافیک به سری توله ایتی تا ساب آلکالن تعلق داشته و از نظر تکتونیکی به پشته های میان اقیانوسی وابسته می باشند .
محمد رجبی گلستانی حسین مهدیزاده شهری
1- مجموعه ای از سنگ های مافیک و الترامافیک به صورت یک توده شرقی – غربی، در شرق ورقه کدکن رخنمون یافته اند. سن این سنگها کرتاسه است. از لحاظ پتروگرافی سنگ های مافیک منطقه شامل گابرو، دلریت ( دیاباز) بازالت و تراکی بازالت هستند که به نظر می رسد برخی از بازالت ها و دیابازها ، یک فاز اسپلیتی شدن را طی کرده اند. کانی های عمده این سنگ ها ، پلاژیوکلاز و پیروکسن می باشد. بافت گرانولار، افتیک، دلریتی، حفره ای و اسفرولیتی در این سنگها دیده می شود. این سنگها در رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت دگرگون شده اند. 2- سنگهای الترامافیک از لرزولیت و هارزبورگیت تشکیل شده اند. کانی اصلی این سنگها الیوین است که در اکثر موارد سرپانتینی شده و کانی های دیگر پیروکسن ها هستند که شامل انستاتیت، برنزیت و اوژیت می باشند. کانی اسپینل نیز در این سنگ ها وجود دارد. بافت این سنگ ها اغلب تیغه ای و کومولوسی است. 3- بررسی های انجام شده به روی عناصر اصلی و فرعی نمودارهای مختلف نشان می دهد ماگمای منطقه، ماگمای ساب آلکالن است که از سری تولئیتی تبعیت می کند. همچنین با توجه به روش های نامگذاری، سنگ های مافیک در محدوده های بازالت آندزیتی- بازالت- گابرو- هاوائیت و سنگهای الترامافیک شامل هارزبورگیت و لرزولیت هستند. 4- بررسی های ژئوشیمیایی نشان می دهد که سنگهای مافیک منطقه دارای غنی شدگی از عناصر ناسازگار هستند و عناصر سازگارتر با پتانسیل یونی بالاتر فراوانی کم با فقیر شدگی محسوسی را نشان می دهند که این الگو با الگوی سنگهای بازالتی جزایر قوسی (توسط ویلسون [47]) مطابقت محسوسی دارد. 5- نمودارهای مختلف تکتونیکی نشان می دهند که سنگهای منطقه به لحاظ تکتونیکی در قلمرو جزایر قوسی و مورب قرار دارند. 6- این کمپلکس سنگی در قبل از آبداکشن ، توسط تراست های اقیانوسی در یک محیط جلو کمانی قرار گرفته است. وضعیتی که آغشتگی سنگ ها بوسیله ماگماتیسم جزایر قوسی و پیدایش سنگ های بینابینی حدواسط را نیز نشان می دهد.
محمد نانواباشی محمد ابراهیم فاضل ولی پور
منطقه مورد مطالعه در 5/9 کیلومتری شمال غربی شهرستان فیروزه و 5/4 کیلومتری غرب روستای حصارنو در شمال شرقی شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی واقع شده است. این منطقه از نظر تقسیمات زمین شناسی بخشی از زون بینالود است که حد واسط میان زون البرز و ایران مرکزی می باشد. پالئوزیک در این منطقه مشابه با البرز و مزوزئیک و سنوزئیک آن به ایران مرکزی شبیه می باشد و سن این مجموعه دونین پسین تا پرمین ذکر می شود. سنگ های این منطقه به لحاظ پتروگرافی و بر اساس مطالعات میکروسکپی، شامل داسیت، لاتیت و آندزیت می باشند. براساس نامگذاری این واحدها در نمودار tas (میدلموست و لی باس) این نمونه ها در دو گروه داسیتی و تراکی داسیتی قرار می گیرند. با توجه به نمودار مثلثی فلدسپار (اکانر) و بر اساس نمودارهای na2o در برابر k2o، میزان سدیم در برابر پتاسیم بیشتر است و در سری سدیمی قرار میگیرند، همچنین میزان سدیم در نمونه های تراکی داسیتی از نمونه های داسیتی بیشتر می باشد. در نمودار afm و نمودار k2o در برابر sio2 (پسیرلو و تیلور) نمونه های مورد نظر در قسمت کالک آلکالن جای گرفته اند، از میان سری های ماگمایی، فقط سری کالک آلکالن مختص مناطق در حال فرورانش است. در نمودارهای عنکبوتی nb، la، ce، pr، p، ti و همچنین عناصر dy، y، yb، lu نسبت به سایر عناصر تهی شدگی نشان می دهند و عناصر cs، k، pb، sr غنی شدگی نشان می دهند. بی هنجاری های منفی nb همچنین شاخص پوسته قاره ای اند و ممکن است نشان دهنده درگیری پوسته در فرایندهای ماگمایی باشد. غلظت عناصر متحرک lil(k, rb, ba, th) ممکن است توسط سیال های آبگین کنترل شود، اما این عناصر در پوسته قاره ای تمرکز دارند و می توان از آنها به منزله نشانه آغشتگی پوسته ماگماها استفاده نمود. سنگ های این منطقه همچنین به لحاظ ژئوشیمیایی جز آداکیت ها محسوب می شوند. مقایسه عناصر نمونه های مورد مطالعه با انواع آداکیت ها نشاندهنده قرارگیری این نمونه ها در گروه has یا گروه سیلیس بالا است. آداکیت های نوع has نشان دهنده مذاب ورقه بازالتی فرورانش کرده است، که با پریدوتیت در طول بالا آمدن در سراسر گوه جبه واکنش داده است.
مهدی احمدزاده مرتضی رزم آرا
منطقه مورد مطالعه بخشی از کمان ماگمایی به سن سنوزوئیک بوده که در جنوب شرقی بجستان قرار دارد و از نظر موقعیت زمین شناسی در شمال بلوک لوت و در محدوده جغرافیایی طول های شرقی 18 ?58 تا 22 ?58 و عرض های شمالی 25 ?34 تا 29 ?34 واقع گردیده است. بر اساس مطالعات صحرایی و پتروگرافی، ترکیب سنگ شناختی مجموعه مورد مطالعه شامل آندزیت بازالت، آندزیت، داسیت، ریوداسیت، ریولیت، پرلیت و سنگ های پیروکلاستیک از قبیل توف آندزیتی، توف داسیتی و توف ریولیتی می باشد. واحدهای سنگی منطقه از طرف آندزیت بازالت ها به سمت ریولیت ها سیر تبلور کانی شناسی مشخصی منطبق بر تبلور تفریقی را نشان می دهند و اغلب دارای بافت پورفیری با خمیره میکرولیتی می باشند. پرلیت های منطقه با دارا بودن حدود 71% وزنی محتوی sio2 جزء پرلیت های ریولیتی محسوب شده و دارای ارزش تجاری می باشند. بر اساس داده های ژئوشیمیایی عناصر اصلی و فرعی، سنگ های منطقه از لحاظ سری ماگمایی جزو سری کالکوآلکالن پتاسیم متوسط تا بالا با ماهیت متاآلومینوس می باشند. این سنگ ها از نظر محیط ژئوتکتونیکی در محدوده قوس ماگمایی قرار می گیرند. روند عناصر اصلی و کمیاب در نمودارهای هارکر نشان دهنده نوعی ارتباط ژنتیکی در سنگ های منطقه می باشد و نمودارهای عناصر ناسازگار و سازگار در برابر یکدیگر نشان می دهند که تبلور تفریقی عامل اصلی ارتباط بین این سنگ ها می باشد. موازی بودن الگوی تغییرات عناصر فرعی در نمودارهای عنکبوتی نیز مرتبط بودن این سنگ ها از طریق تبلور تفریقی را تایید می کند. در بررسی های پتروگرافی شواهد و مدارکی دال بر وجود آلایش ماگمایی در سنگ های منطقه مشاهده گردید که آنومالی منفی nb و ti و آنومالی مثبت pb در نمودارهای عنکبوتی و همچنین نسبت ce/pb نیز این موضوع را تایید می نماید. غنی شدگی نمونه ها از عناصر lile و تهی شدگی از عناصر hfse بیانگر ماگماتیسم کمان های آتشفشانی حاشیه قاره است که نمودارهای مختلف پترولوژی نیز محیط تکتونیکی منطقه مورد بررسی را مرتبط با زون های فرورانش حاشیه فعال قاره ای نشان می دهند. داده های ژئوشیمیایی نشان می دهند مواد مذاب سازنده واحدهای سنگی منطقه مورد بررسی از ذوب بخشی 10- 1 درصد گارنت لرزولیت ها در اعماق بیشتر از km80 منشا گرفته است.
مریم طاهری عبدالرضا جعفریان
محدوده مورد مطالعه در قسمت شمال شرقی روستای قطری از توابع شهرستان شاهرود و در زون ساختاری البرز واقع گردیده است.در منطقه مورد مطالعه توده آذرین درونی در سطح زمین برونزد پیدا کرده است.از نظر چینه شناسی با توجه به فسیل های یافت شده در سازندهای کربناته روی این توده نفوذی سن آن قبل از سازند مبارک در نظر گرفته می شود. بر اساس مطالعات سنگ شناسی و پتروگرافی صورت گرفته این توده نفوذی ترکیبی گابرویی دارد و طیف ترکیبی گابرو-الیوین گابرو تا دیاباز را شامل می شود.برونزد این توده نفوذی در سطح به صورت یک سیل گابرویی تفریق یافته به ضخامت (حدوده 50 متری )می باشد.مطالعات صحرایی و پتروگرافی سنگ های آذرین این منطقه نشان دهنده وجود یک سری تفریقی پیوسته می باشد. در نمودارهای تعیین سری ماگمایی و محیط تکتونیکی دارای ماهیت کالکوآلکالن تا تحولی (transitional)می باشد ودر محدوده متا آلومین واقع می شوند.بر اساس نمودارهای تعیین جایگاه تکتونیکی،جایگاه درون صفحه ی قاره ای این سنگ ها به اثبات رسیده است.بررسی تغییرات عناصر کمیاب نمونه های منطقه مورد مطالعه در نمودارهای عنکبوتی چند عنصری بهنجار شده به کندریت و گوشته اولیه نشان دهنده غنی شدگی آن ها از lree و عناصر شدیدا ناسازگار و تهی شدگی آن ها از hree می باشد.همچنین طرح های موجود در نمودارهای تغییرات اکسیدهای عناصر اصلی و عناصرکمیاب، بیانگر منشا واحد سنگ های آذرین منطقه و نقش تبلور تفریقی همراه با هضم و آلایش ماگما با سنگ های پوسته ای در تحول ماگمای سازنده سنگ های فوق است.با توجه به مطالعات ژئوشیمیایی و پتروژنتیکی انجام شده،می توان عنوان کرد که ماگمای کالک آلکالن سازنده سنگ های مافیک منطقه قطری از ذوب بخشی درجه پایین یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قاره ای با ترکیب گارنت-لرزولیتی در یک محیط کششی درون قاره ای حاصل شده اند.به عبارت دیگر توده نفوذی منطقه در ارتباط با ماگماتیسم کافتی درون قاره ای بوده که با درجاتی با سنگ های پوسته قاره ای آلایش یافته اند.در اثر رخداد آلایش پوسته ای خصوصیات ژئوشیمیایی اولیه این سنگ ها تغییر یافته است. در نهایت این سنگ ها به یک رژیم زمین ساختی کششی از نوع ریفت درون قاره ای و وجود حرکات ضربانی کششی-فشارشی در زمان پالئوزوئیک نسبت داده می شوند.
سمیه دورانی سید محمد هاشمی
منطقه مورد مطالعه در فاصله200 کیلومتری شمال طبس (استان یزد) قرار دارد. از نظر تقسیمات زمین شناسی ایران، جزئی از ایران مرکزی بوده و در منتهی الیه شمال شرق بلوک طبس و در زون زبر کوه واقع شده است. در این منطقه توده های گرانیتوئیدی به صورت استوک های پراکنده در مجموعه از سنگهای پرکامبرین و در امتداد زونهای برشی نفوذ کرده اند. ماگماتیسم در این منطقه به پرکامبرین نسبت داده شده است. و سن رادیوژنیک 800 میلیون سال (براساس اظهارات شفاهی هوشمندزاده) برای این ماگماتیسم معرفی گردیده است. در مقیاس صحرایی و هم در مقیاس میکروسکوپی این سنگها به شدت تکتونیزه و خرد شده هستند و سیستم های غالب در این منطقه از نوع مورب لغز می باشد. در مطالعاتی که بر روی 62 نمونه مقطع نازک میکروسکوپی صورت پذیرفت، سنگهای گرانیتی منطقه عمدتاً در رده سنگهای مونزوگرانیت ، گرانودیوریت، گرانیت، کوارتز مونزونیت و سینو گرانیت قرار می گیرند. سنگهای دگرگونی در این منطقه شامل: میکاشیست، گنیس، توفهای اسیدی دگرگون شده، فیلیتها و کربناتهای تبلور مجدد یافته می باشند. همچنین آمفیبولیت در سنگهای گرانیتوئیدی به صورت آنکلاوهای عدسی شکل به قطر تقریبی دهها متر دیده می شود. براساس مطلالعاتی که بر روی آنالیز 26 نمونه سنگی صورت پذیرفت، سنگهای منطقه در ردیف سنگهای کالک آلکالن قرار گرفته اند. از لحاظ تقسیم بندی های ژنتیکی توده گرانیتی مزبور از نوع گرانیت i می باشد. دیاگرام های ژئوشیمیایی این توده دارای ماهیت متاآلومین و دارای پتاسیم بالا می باشد. با توجه به نمودارهای مختلف تمایز محیط تکتونیکی، این توده در گرانیتهایvag) ) و (syn-clog) قرار می گیرد. الگوی تکتونو ماگمایی، حاکی از یک محیط فرورانش در حاشیه خرد قاره ایران مرکزی در زمان پرکامبرین بوده و این فرایند باعث تشکیل یک قوس ماگمایی و حوضه پشت قوس در منطقه شده است؛ حوضه های پشت قوس مجموعه ای ائوژئوسنکلینالی را تشکیل داده و با آتشفشانهای زیردریایی اسیدی در یک محیط کم عمق، موجب تشکیل رسوبات دولومیتی و سنگهای آهکی ماسه ای با تناوبی از توفهای اسیدی (ریولیتی) شده است.
محمد رضا شاه حیدری پور محمد ابراهیم فاضل ولی پور
توده گرانیتوئیدی کاریزنو در 15 کیلومتری غرب تربت جام و از توابع بخش صالح آباد در استان خراسان رضوی می باشد. این ورقه در بخش شمال شرقی ایران مرکزی و بین طولهای جغرافیایی60 درجه تا 60 درجه و 30 دقیقه و عرض های جغرافیایی 35 درجه تا 35 درجه و 30 دقیقه قرار دارد. مطالعه نمونه های دستی و مقاطع میکروسکوپی نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه متشکل از دو واحد سنگی مونزوگرانیت و گرانودیوریت است که به ترتیب در جنوب و شمال منطقه تشکیل شده است. به لحاظ ژئوشیمیایی سنگ های منطقه مورد مطالعه در سری ساب آلکالن قرار می گیرند و از نوع کالکوآلکالن هستند. بر اساس نمودارهایی که برای تعیین سری ماگمایی مورد استفاده قرار می گیرد، سنگ های منطقه ماهیت سری کالکوآلکالن و کالک آلکالی پتاسیم بالا وشوشنیتی قرار می گیرند. رفتار عناصر کمیاب بخصوص عناصر نادر خاکی از جمله الگوهای مشابه و غنی شدگی از لحاظ reeها و تهی شدگی از nb و ti نشان می دهد که مربوط به آلایش پوسته ای است. شواهد میکروسکوپی ماکروسکوپی و ژئوشیمیایی عناصر اصلی وکمیاب نشان می دهد که گرانیت های منطقه کاریزنو به تیپ i تعلق داشته و در قلمرو قوس آتش فشانی (vag) قرار می گیرند.
نسترن اسماعیل بیگی محمد ابراهیم فاضل ولی پور
منطقه مورد مطالعه که به طور کلی با نام خلج شناخته می شود، در استان خراسان رضوی و در جنوب غربی شهر مشهد در نزدیکی دهکده خلج واقع گردیده است و بر روی نقشه زمین شناسی با مقیاس 1:100000 در گستره ای به طول جغرافیایی 59 درجه و 35 دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی 36 درجه و 30 دقیقه تا 36 درجه و 56 دقیقه واقع است و شامل سنگ های مافیک و اولترامافیک، توده های نفوذی و لایه های رسوبی دگرگون شده است. در شیست های منطقه مورد مطالعه درجه دگرگونی از شمال به جنوب افزایش می یابد و همراه با افزایش درجه دگرگونی، به تدریج تعییرات کانی شناسی مشخصی در رنگ ها به وجود می آید. با حرکت به سمت جنوب به ترتیب شاهد حضور کلریتوئید ـ گارنت و استارولیت هستیم. عمده ترین کانی های دگرگونی در منطقه خلج عبارتند از: کلریت ـ موسکوئیت ـ بیوتیت ـ کلریتوئید ـ گارنت و استارولیت. سنگ های متابازیت این منطقه که در رخساره های شیست سبز، اپیدوت آمفیبولیت و آمفیبولیت دگرگون شده اند از نظر ژئوشیمیایی ماهیتی توله ایتی داشته و از نظر تکنونیکی در محیط بستر اقیانوس ofb یا پشته های میان اقیانوسی واقع هستند. دیاگرام های عنکبوتی حاصل از آنالیز عناصر کمیاب نشان می دهد که ree ها روندی کمابیش افقی را به نمایش می گذارند. افزایش یا کاهش این عناصر می تواند به کانی پلاژیوکلاز وابسته باشد.
سمیه کبریایی مهدی رضا پور سلطانی
در این مطالعه رسوبات سیلیسی آواری و آذر آواری با سن ائوسن معادل سازند کرج در شمال تربت حیدریه از نظر سنگ شناسی و محیط رسوبی مورد بررسی قرار گرفتند. بدین منظور قاعده برش مورد نظر با مختصات ?25 ?26 ?35 طول خاوری ?54 ?15 ?59 عرض شمالی شناسائی و پیمایش و نمونه برداری از این توالی به ضخامت ظاهری 228 متر و ضخامت واقعی 177 مترانجام شد و تعداد 109 مقطع نازک از نمونه های برداشت شده تهیه گردید که تعداد 91 عدد از مقاطع نازک مربوط به سنگ های آواری و 18 عدد مربوط به سنگ های آذر آواری بوده اند. قاعده با شیل های سیاه رنگ شروع شده که بر روی کنگلومراهای ولکانیک قرار گرفته است،کنتاکت این دو به صورت ناگهانی است. در بالا نیز با مرزی ناگهانی به دیوریت های پس از ائوسن ختم می شود. این توالی به طور عمده از شیل و لایه های ماسه سنگ و سنگ های آذرآواری از نوع توف تشکیل شده است. مطالعات میکروسکوپی سنگ شناسی رسوبی در نمونه های آواری منجر به شناسائی چهار پتروفاسیس ساب لیتارنایتی، لیتارنایتی و ساب آرکوز و توف شده و با توجه به نتایج فوق، محیط رسوبی سازند کرج در این منطقه محیط رودخانه ای بریدد با بستر ماسه ای در نظر گرفته شده است. فرآیندهای دیاژنتیکی فشردگی(فیزیکی و شیمیائی)، سیمانی شدن(کلسیت، اکسید آهن)، دگرسانی، انحلال و شکستگی در رسوبات سازند کرج صورت گرفته است که این فرآیند ها در سه مرحله ائوژنز، مزوژنز و تلوژنز عمل کرده است. همچنین بنا به آنالیزهای xrd انجام شده بر روی شیلهای این توالی کانی های رسی ایلیت، دیکیت و ورمیکولیت نیز شناسائی شده است که مشخص کننده دیاژنز دفنی عمیق می باشد.