نام پژوهشگر: خدابخش احمدی نوده
منیر ورسی ده خدابخش احمدی نوده
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر بخشی آموزش شادکامی فوردایس بر رضایت زناشویی و عملکرد خانواده بود. طرح پژوهش، از نوع شبه آزمایشی، با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه بود . به این منظور، ازتعداد 33 نفر زنان شاغل متأهل در معاونت سیما که حاضر به شرکت در پژوهش شدند، آزمون رضایت زناشویی انریچ گرفته شد. سپس براساس نمرات رضایت زناشویی، تعداد 26 نفر که رضایت زناشویی متوسط و پایین داشتند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای گرفتند و پرسشنامه های شادکامی آکسفورد و عملکرد خانواده را پاسخ دادند . سپس افراد گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (یک جلسه 120 دقیقه ای در هفته) تحت آموزش شادکامی فوردایس قرار گرفتند . نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش شادکامی فوردایس بر رضایت زناشویی و میزان شادکامی زنان تأثیر مثبت معنا دار داشته و تأثیر این برنامه بر عملکرد خانواده مثبت بوده، اما از نظر آماری معنادار نیست .
بهاره محمدی علی اکبر سلیمانی
پژوهش حاضر به روش توصیفی از نوع همبستگی بود، برای این منظور نمونه ای به حجم 500 نفر از زوجین ساکن شهر تهران که حداقل یک سال سابقه زندگی مشترک داشتند، انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز، فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار یانگ، رضایت زناشویی انریچ و نگرش های مذهبی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل نتایج از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان و آزمون t دو گروه مستقل و تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد که بین تعهد زناشویی و طرحواره های ناسازگار اولیه در سطح 01/0= α رابطه معنی داری وجود دارد. از طرفی بین تعهد زناشویی و رضایت زناشویی( 01/0= α) رابطه مثبت معنی داری وجود دارد و رضایت زناشویی بیشترین نقش را در تبیین تعهد زناشویی ایفا می کند. همچنین نتایج حاکی از رابطه مثبت معنی دار (01/0= α) بین نگرشهای مذهبی و تعهد زناشویی هستند. بحث: بر طبق نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که متغیرهای طرحواره های ناسازگار اولیه، نگرش های مذهبی، رضایت زناشویی و تعهد زناشویی به یکدیگر مرتبط بوده و موجوب استحکام خانوادگی می شود که در این میان متغیر رضایت زناشویی بیشترین نقش را در پیش بینی میزان تعهد زناشویی و استحکام پیوند زوجین را بازی می کند.
زهرا غلامی علی فتحی آشتیانی
هدف این پژوهش شناخت نقش معنویت و ذهن آگاهی بر رضایت زناشویی بود. با توجه به اینکه رابطه زناشویی یک موقعیت بین شخصی است، از این رو ارزیابی و سنجش رضایت زناشویی با در نظر گرفتن دو عامل معنویت و ذهن آگاهی منجر به افزایش کیفیت زندگی زوجین می شود. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود.جامعه آماری این پژوهش حدود 5500 نفر بود. برای این منظور 300 نفر (150 زن و 150 مرد) از کارمندان دانشگاه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به سیاهه سنجش معنویت هال و ادواردز، پرسشنامه 5 وجهی ذهن آگاهی بائر و همکاران و رضایت زناشویی انریچ پاسخ دادند. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری مقایسه میانگین های مستقل، همبستگی اسپیرمن، رگرسیون تحلیل شدند. نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که رضایت زناشویی در زنان بیشتر از مردان است.بعلاوه بین معنویت و رضایت زناشویی همبستگی کمی وجود دارد و بین ذهن آگاهی و رضایت زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود دارد. در کل آزمودنی های زنان و مردان از بین دو عامل معنویت و ذهن آگاهی، نقش معنویت بیشتر از ذهن آگاهی در میزان رضایت زناشویی است.همچنینمی توان گفت پیش بینی رضایت زناشویی بر حسب میزان معنویت در مردان بیشتر از زنان است و رابطه ذهن آگاهی و رضایت زناشویی در زنان بیشتر است. با توجه به این یافتهها میتوان معنویت و ذهن آگاهی را به عنوان عوامل مهمی در رضایت زناشویی محسوب نمود و از آنها در جهت ارتقای کیفیت زندگی زوجین استفاده کرد.