نام پژوهشگر: زهره گونی بند شوشتری
فاطمه هرمزی حسین شکوهی
هدف این تحقیق بررسی انواع عناصر ارزیابی در داستانهای شفاهی و کتبی دانشجویان رشته زبان انگلیسی سال سوم و چهارم دانشگاه شهید چمران اهواز میباشد. به منظور انتخاب آن دسته از دانشجویانی که مهارت نوشتاری و گفتاری آنها بهتر از سایرین میباشد? از آزمون مهارت پیترسون استفاده شد. این آزمون از 7? نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم گرفته شد و بر اساس میانگین و انحراف از معیار? 3? نفر از آنها انتخاب شدند. به منظور دستیابی به این هدف? از کتاب تصویری "قورباغه کجایی؟" اثر میر (1969) استفاده شد. بیان شفاهی و کتبی داستان قورباغه به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. ابتدا? به شرکت کننده اجازه داده شد تا حدود دو یا سه دقیقه? بدون بیان چیزی? به تصاویر داستان سریع نگاه کند تا تصویری کلی از داستان در ذهن او نقش ببندد. سپس? بلافاصله پس از نشان دادن تصاویر به شرکت کننده? از او خواسته شد تا داستان را در حالیکه به تصاویر نگاه میکند? بیان کند. این جلسات به طور مجزا برای هر شرکت کننده در کلاسی جداگانه برگزار شدند. پس از آن? از شرکت کننده خواسته شد تا همان داستان شفاهی را به نگارش در آورد. در این مطالعه از همان شرکت کنندگان درباره یکی از حوادث جالب? غمگین و یا هیجان انگیز زندگیشان به عنوان گروه آزاد خواسته شد تا یک داستان را هم به صورت شفاهی نقل کنند و کتبی به نگارش درآورند. در این حالت? که یک هفته بعد در جلسه ای دیگر برگزار شد? از همان شرکت کننده خواسته شد تا اتفاقی که در گذشته برای او پیش آمده و همواره در ذهن او باقی مانده را به شفاهی نقل کند و سپس کتبی به نگارش درآورد. در این مطالعه? این دو گروه داستان به منظور چگونگی کاربرد عناصر ارزیابی در حالتهای کنترل و آزاد وهمچنین حالتهای شفاهی و کتبی با یکدیگر مقایسه شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که بین داستانهای شفاهی و کتبی و همچنین گروههای کنترل و آزاد در تعداد شبه جملات بکار رفته در داستانهای روایی? تعداد عناصر ارزیابی و انواع این عناصر تفاوت معنا داری وجود دارد. نتایج این تحقیق بر این دلالت دارد که داستانهای کتبی زبان آموزان و همچنین گروه آزاد در تعداد شبه جملات بکار رفته در داستانهای نقلی? تعداد عناصر ارزیابی و انواع این عناصر نتایج بهتری نسبت به داستانهای شفاهی و داستانهای گروه کنترل به دست آوردند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که شرکت کنندگان در هنگام نوشتن تمرکز بهتری در کاربرد ساختارهای مناسب زبانی و یا انتخاب درست کلمات در داستانهای خود داشتند. البته? بیان شفاهی آنها نیز تحت تاثیر عواملی نظیر حظور ناظر و استرس و اضطراب در هنگام بیان داستان قرار داشته است. علاوه بر این? به دلیل اینکه شرکت کنندگان در بیان تجربه شخصی? آزاد به انتخاب موضوع دلخواه خود بودند? داستانهای آنها نتایج بهتری نسبت به داستان قورباغه به دست آوردند.
الهه جمشیدی پوربهبهانی نژاد علیرضا جلیلی فر
مدت زمانیست که اهمیت تفکر انتقادی در آموزش دانشگاهی شناخته شده است. در این راستا، تعداد کتب و مقالاتی که تدریس، یادگیری و ارزیابی سطوح بالای تفکر را تشویق می کنند رو به افزایش است. اما از شواهد چنین برمی آید که بکارگیری مهارتهای استفاده از سطوح بالای تفکر (تجزیه و تحلیل، ارزیابی و خلق) هنوز فراگیر نشده است. این مطالعه به بررسی و تحلیل سطوح شناختی سوالات درک مطلب آزمون های شبیه سازی شده تافل و آیلتس پرداخت تا دو سوال را روشن کنند: (1) چه سطوح شناختی، بالا یا پایین، در سوالات شبیه سازی شده درک مطلب تافل و آیلتس منعکس شده است؟، (2) آیا تفاوت معنی داری بین سطوح شناختی سوالات شبیه سازی شده درک مطلب تافل و آیلتس وجود دارد؟ سوالات بر اساس طبقه بندی آندرسن و همکاران (2001) رده بندی شدند. نتایج بدست آمده نشان دادند که هم در آزمون تافل و هم در آزمون آیلتس تمایل معنی داری به سوی تعیین سطوح شناختی پایین وجود دارد و اگر چه این تمایل به سطوح پایین در مورد تافل بیشتر به نظر می آید، تفاوت معنی داری بین سوالات درک مطلب شبیه سازی شده تافل و آیلتس وجود ندارد. دلایل محتمل که برای تمایل به سطوح پایین تفکر بر تافل و آیلتس وجود دارد از قرار زیر است: محدودیتی که بواسطه نوع سوالات بوجود آمده، استقلال فرهنگی آزمونهای بین المللی، سیاست ناشران، آمادگی دانشگاهها برای پذیرش متقاضیان بیشتر و همچنین تأثیر اهداف دانشگاهها روی اهداف آزمون. سپس به بحث در مورد عواقب استفاده از سوالات با سطح شناختی پایین روی تفکر انتقادی پرداخته شد.
منیره اله بخش صالح حسینی
abstract: advertisements are the most accessible type of authentic materials, and this is one reason why they are used more and more in english teaching classes. for this cause, studies in the field of advertisements are very widespread nowadays. for pun is one aspect which makes advertisements more interesting, it is used more than before in advertisements. use of puns makes an advertisement more memorable and persuasive. many researchers have studied the persuasive effect of puns on consumers; however, this effect of puns was never studied on persian consumers. this research has studied the persuasive effect of puns on persian consumers, and the prevalent contexts of using puns in both persian and english advertisements. in this study 700 english advertisements from the american best seller magazine cosmopolitan and 560 advertisements from the persian best seller magazine khanevadeh sabz [green family] from 2005 to 2011 were analyzed and compared together. the result induces that puns were used in different contexts in persian and english advertisements. puns containing persian advertisements mostly advertise food products while puns containing english advertisements frequently advertise make-up products. moreover, this study suggests that puns are used in english advertisements more than persian. the outcome of this research reports that using puns has increased in both persian and english advertisements. analyzing the data of this investigation manifests that there was a fall in using puns in persian advertisements in 2011. the reason for this decrease can be the preference of food producing companies to advertise on tv. moreover, in this study, puns in persian and english advertisements are analyzed based on the taxonomy of mcquarrie and mick (1996). this analysis revealed that since puns are used typically in slogans, lexical puns are more dominant in both persian and english advertising discourse than pictorial puns. besides, persian and american advertisers have different tastes in using different types of puns introduced in mcquarrie and micks (1996) taxonomy. in general, it can be concluded that english and persian magazine advertisers are completely independent from each other in using puns. besides, the persuasive effect of puns was examined on 50 female english majoring participants at shiraz university and 50 female participants who were toefl students of iran language institute of shiraz. these participants faced english and persian puns contacting advertisements and advertisements with no puns in a mock magazine incidentally. the result indicates that puns in advertisements have persuasive effect on persian consumers, and this effect is more for easier-to-process puns containing advertisements. this study revealed that both english and non-english majoring participants appreciated puns in advertisements equally. in addition, this experiment uncovered the fact that advertisements help learners with learning new vocabulary.
گلشن ایسوندی عبدالمجید حیاتی
هدف از این تحقیق مقایسه ی زبان آموزان ایرانی و انگلیسی زبانان آمریکایی در استفاده از اعمال کلامی و سایر روشهای عذر خواهی کلامی مانند توضیح دادن، جبران کردن، سرزنش کردن مخاطب، حاشا کردن، قبول کردن مسئولیت، و سایر موارد احتمالی بوده است. هدف ما انجام یک تحقیق بین فرهنگی بر روی استفاده از ده شیوه ی معمول عذر خواهی ذکر شده توسط cohen و olshtain در سال (1983) و istifçi در سال (2009) بوده است. همچنین برای بررسی پیشرفت ایرانیها در رسیدن به هنجارهای فرهنگ زبان دوم پس از زندگی در آمریکا، گروهی از ایرانیهای مقیم امریکا نیز در این رابطه مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق، به بررسی تفاوتهای بین زنان و مردان در هر جامعه نیز پرداخته شد. تحقیق حاضر بر روی 100 شرکت کننده فارسی و انگلیسی زبان بوده که شامل 60 زبان آموز ایرانی در ایران (کرج)، 30 آمریکایی ساکن فلوریدا ( جکسونویل)، و 10 ایرانی که حداقل 3 سال در آمریکا و در همان شهر زندگی کرده اند میباشد که گروه ها از تعداد مساوی زن و مرد تشکیل شده اند. آزمون تکمیلی زبان ما شامل ده موقعیت عذر خواهی بود و باید توسط شرکت کننده ها تکمیل میشد. این آزمون بر گرفته از سه تحقیق قبلی sachie در سال (1998)، jianda در سال (2007)، و istifçi در سال (2009) در همین زمینه بود. نتایج نشان میدهد که تفاوتهای معنی داری میان زبان آموزان ایرانی و آمریکاییها در استفاده از افعال مخصوص عذر خواهی، توضیح دادن، قبول مسئولیت، جبران کردن، حاشا کردن، پرسیدن سلامت مخاطب، اصوات تعجب، و پرسش کردن وجود دارد. علاوه بر این ما دریافتیم که ایرانیهای مقیم آمریکا در رسیدن به هنجارهای فرهنگی زبان جامعه در این زمینه پیشرفت داشته اند. بر اساس ایده های cenoz در سال (2007) پیشرفت ایرانیها را میتوان نتیجه ی زندگی در بستر زبان مقصد و یادگیری از طریق مکالمه مستقیم با مردم آن زبان دانست. و اما در بررسی تفاوتهای بین جنسیتی تفاوت معنی داری میان گروه های زن و مرد یافت نشد.
رقیه دیناروند محسن جان نژاد
در ارتباط کلامی? پاسخهای غیر مقدم می توانند برای فراگیران غیر بومی که دارای ارزشها و هنجارهای فرهنگی متفاوت با زبان مقصد هستند یک چالش باشند. این تحقیق بر آن است تا استفاده از تدابیر امتناع توسط دانشجویان ایرانی رشته ی زبان انگلیسی و میزان همانندی این الگوهای امتناع را با الگوهای زبان مقصد بررسی کند و دریابد تا چه میزان انتقال کاربردی می تواند رخ دهد. هدف دیگر تحقیق? ارزیابی رابطه ی میان سازماندهی جوابهای غیر مقدم و ساختار نوبت گرفتن در ارتباط کلامی بوده است. در این راستا? 40 شرکت کننده که بطور تصادفی برای این مطالعه انتخاب شدند در مکالمه های شفاهی شرکت کردند? که بر اساس آنها تدابیربکار رفته در ارائه ی جوابهای غیر مقدم و پیچیدگی نوبت در صحبت استخراج شد. دیگر هدف مهم این تحقیق مقایسه ی دو روش ارزیابی زبان دوم بود. علاوه بر زبان آموزانی که در مکالمه های شفاهی شرکت کردند? 20 زبان آموز دیگرهم به پرسشنامه ی تکمیلی گفتمان پاسخ دادند. همه ی داده ها پس از کد گذاری بر اساس مدل لوینسون (1983) تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که دو روش جمع آوری داده ها از نظر فراوانی? نوع تدابیر امتناع اتخاذ شده و ساختار نوبت? نمونه های متفاوتی را ارائه دادند. این تفاوت ها دال بر این نکته بود که پرسشنامه های تکمیلی گفتمان فقط برای بررسی یک ویژگی خاص وارد شده در جوابهای غیر مقدم عملی هستند. بطور کلی? یافته ها نشان داد که شمار قابل توجهی از یادگیرنده ها? با استفاده از عذر و نقش نماهای گفتمان که بیشترین فراوانی را در بین تدابیر بکار گرفته شده توسط شرکت کنندگان داشت? تحت تاثیر انتقال کاربردی مسولیت جواب غیر مقدم را به منبع دیگری واگذار کردند. در ارتباط با سازماندهی رجحانی نتایج نشان داد که اتفاق نظر? جنبه ی غالب در بین ایرانیان به عنوان فراگیران زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی است. همچنین? یافته ها نشان داد که پرسشنامه های تکمیلی گفتمان نمی توانند پیچیدگی مکالمات طبیعی را که در آنها فراگیران اختیار کنترل مکالمه ی خود را دارند به تصویر بکشند.
الهام اکرمی زهره گونی بند شوشتری
هدف از به انجام رساندن این تحقیق بررسی تاثیر استفاده از تکنیک نظارت بر خود بر روی انشا نویسی زبان آموزان غیر دانشگاهی بود. پنجاه دانش آموز دختربر اساس نتیجه امتحان تعیین سطح آکسفورد به طور تصادفی برای این تحقیق انتخاب شدند. این زبان آموزان در آموزشگاه زبان نوید واقع در شیراز، ایران تحصیل می کردند. همه شانزده تا بیست سال و از زبان آموزان سطح متوسط بودند. این زبان آموزان به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. زبان آموزان هر دو گروه در ابتدای ترم در یک آزمون انشا نویسی شرکت کردند و سپس گروه آزمایش در پنج جلسه چهل دقیقه ای آموزش دیدند که چگونه از تکنیک نظارت بر خود که چارلز در سال 1990 پیشنهاد کرده بود در انشا نویسی خود استفاده کنند. با به کار گیری این تکنیک زبان آموزان یادداشتهایی به انتهای انشای خود اضافه می کردند که بیانگر شک و شبهه و پرسشهای آنها نسبت به قسمتهای مختلف انشایشان بود. به این ترتیب آنها بر روی بخشهایی که خود انتخاب کرده بودند بازخور د می گرفتند. گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد و هر دو گروه در طول ترم پنج انشای آزمایشی نوشتند ودر پایان نیز در یک آزمون انشا نویسی شرکت کردند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که انشا نویسی زبان آموزان گروه آزمایش که برای استفاده از تکنیک نظارت بر خود آموزش دیده بودند اصلاح شد. در واقع نمره کل آنها، و نمره قسمتهای کلی انشایشان مانند سازماندهی و محتوا افزایش یافت. نتیجه paired t-test نیز نشان داد که در مقایسه با انشایی که در ابتدای ترم نوشته بودند در انشای نهایی روی قسمت واژگان نیز نمره بیشتری بدست آوردند. بررسی یادداشتهایی که زبان آموزان گروه آزمایش به انتهای انشای خود افزودند نشان داد که آنها آنگونه که انتظار میرفت مشخص و معین و همراه با جزییات نبودند اما معلم آنها منظورشان را از آن یادداشتها متوجه شده و تقریبا به همه پاسخ داده بود. نظر زبان آموزان نسبت به استفاده از تکنیک نظارت بر خود نیز مورد ارزیابی قرار گرفت و نتیجه بدست آمده مثبت بود. نمره کل زبان آموزان گروه کنترل نیز افزایش یافت و این به علت تمرین نوشتن بود زیرا انشای آنها به طور سنتی و معمول بوسیله معلمشان صحیح شد. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تکنیک نظارت بر خود به زبان آموزان کمک می کند که انشا نویسی خود را اصلاح کنند و به عنوان زبان آموز به استقلال برسند.
زهره غفوریان زهره گونی بند شوشتری
هدف این تحقیق بررسی تاثیر استفاده از زبان مادری در پرورش مهارت نوشتاری زبان آموزان ایرانی بوده است چرا که بسیاری از زبان آموزان برای بیان دیدگاه ها و نظرات شان در مورد موضوعی معین قبل از شروع به نگارش با مشکلات جدی مواجه هستند. برای اجرای این تحقیق 68 نفر از زبان آموزان یک موسسه آموزشی در شهر شیراز به سه گروه آزمایشی تقسیم شده و نگارش آنها در مورد دو موضوع متفاوت به زبان ا نگلیسی در طی 12 جلسه مورد بررسی قرار گرفت. در گروه آزمایشی 1 زبان آموزان اجازه ی استفاده از زبان فارسی را نداشته و از آنها خواسته شد نظراتشان را تنها به زبان ا نگلیسی بیان کنند. در گروه آزمایشی 2 زبان آموزان قبل از شروع به نوشتن به زبان دوم افکارشان را به زبان فارسی بیان کرده و به بحث گذاشتند. گروه آموزشی 3 بدون ارائه ی نظرات قبل از شروع نگارش، به نوشتن انشاءمی پرداخت. در پایان نتایج بدست آمده از بررسی نوشته های هر سه گروه با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفت. بدین معنا که پس از ارزیابی انشاها توسط دو مصحح از spss برای تجزیه اطلاعات استفاده گردید و میانگین و تفاوت معنا دار بین آنها محاسبه شده و مورد مقایسه قرار گرفت.نتایج بدست آمده نشان داد استفاده از زبان فارسی به عنوان زبان مادری دانش آموزان منجر به افزایش کیفیت نظرات و پیشرفت مهارت نوشتاری در زمین? سازمان دهی نظرات و تأثیر کلی متن در بین گروهی که به زبان فارسی به بیان افکارشان پرداخته بودند گردیده است. نتایج این تحقیق می تواند به آموزش زبان خارجی بطور کلی و زبان انگلیسی بطور خاص در حیطه ی روشهای تدریس با اگاه نمودن فراگیران از تاثیر مثبت زبان مادریشان و نوشتن کتاب درسی با لحاظ نمودن این تاثیر مثبت کمک نماید.
زهره کمیلی فر زهره گونی بند شوشتری
بازخورد نقش مهمی در روند انشانویسی ایفا می کند. اظهارنظر فعالیتی است که در آن کنش متقابل میان زبان آموزان و همکلاسی ها یا معلم وجود دارد و هدف از آن پیشبرد مهارت نوشتاری زبان آموزان و یا تشویق به اعمال تغییرات سازنده در پیش نویس های بعدی می باشد. با توسعه ی سریع فناوری های رایانه و اینترنت، معلمان سعی بر آن دارند که با بکارگیری این فناوری ها در کلاس های خود، در زمان کلاس صرفه جویی کرده و محیطی با تنش کمتر فراهم آورند تا زبان آموزان بتوانند فعالیت های آموزشی با همکاری بیشتر را تجربه کنند. یکی از این تسهیلات فناوری، رایانامه است که به عنوان ابزار آموزشی مناسب در محیط های تحصیلی به شمار می آید (قاسمی و هاشمی، 2010). با بکارگیری رایانامه به عنوان وسیله ای ارتباطی برای تبادل نظر، زبان آموزان فرصت زیادتری برای دسترسی بیشتر و آسان تر به معلم و همکلاسی های خود دارند. تحقیق حاضر درصدد است تا میزان تأثیر تصحیح همکلاسی ها و معلم بر پیشرفت نوشتاری زبان آموزان ایرانی از طریق راهی ارتباطی مانند رایانامه و نیز بررسی وجود تفاوت چشمگیر بین توانایی نوشتاری زبان آموزانی که اظهارنظرات معلم درباره ی انشاهای خود را از طریق رایانامه دریافت می کنند با آن دسته از زبان آموزانی که انشاهایشان توسط همکلاسی ها و از راه ارتباطی مشابه نظرگذاری می شود را مورد مطالعه قرار دهد. به منظور انجام این تحقیق، 40 دانش آموز مرد و زن از یک موسسه ی زبان آموزی واقع در شهر اهواز بر اساس آزمون بسندگی زبان این موسسه انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (بازخورد همکلاسی) و کنترل (بازخورد معلم) تقسیم شدند. گروه کنترل، اظهارنظر در مورد نوشته های خود را توسط معلم و گروه آزمایش توسط همکلاسی ها دریافت کردند. هر دو گروه، نوشته های خود را تایپ کرده و از گزینه ی نظرگذاری در نرم افزار واژه پرداز مایکروسافت ورد (microsoft word) برای اظهارنظر استفاده کردند و رایانامه را به عنوان راه ارتباطی برای تبادل نظرات به کار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده، هم نظرات معلم و هم همکلاسی ها عامل پیشرفت توانایی نوشتاری زبان آموزان ایرانی بود. تفاوت پیشرفت نگارش، با وجود چشمگیر نبودن، به سود گروه بازخورد همکلاسی بود که این امر دلیلی موجه برای تأثیر بیشتر تصحیح همکلاسی ها نسبت به تصحیح معلم بر توانایی نگارش زبان آموزان بوده است. داده های بدست آمده حاکی از آن است که اعمال تصحیح همکلاسی به عنوان مکمل تصحیح معلم در محیط آموزشی با بکارگیری تکنولوژی گزینه ای مفید و بالقوه به شمار می آید که می بایست بر اساس نیاز زبان آموزان در نظر گرفته شود.
ایاد کمالوند زهره گونی بند شوشتری
روش چند وجهی در بررسی ژانر اسلایدهای پاورپینت جلسات دفاعیه تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد رشته زبان
آسیه پاسیده صدیقه وحدت
چکیده با نگاهی به بحث هایی که برضد شیوه های ساختاری تدریس زبان؛ مانند روش گرامر- ترجمه و روش ساختار- شنیداری، مطرح شده می توان استنباط کرد که تدریس صریح گرامر به دلیل ناکارآمدی در برانگیختن زبان آموزان در یادگیری و به کار بردن قوانین گرامر در ارتباطات، محبوبیت خود را تا حدی از دست داده است. بنابراین، روش ساختار معنا توسط نظریه پردازانی همچون لانگ (1991) به منظور یادگیری گرامر به صورت ارتباطی پیشنهاد شد. در بین گزینه هایی که روش ساختار- معنا را از طریق آن می توان اعمال کرد تکنیک برجسته سازی متنی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تکنیک برجسته سازی متنی در یادگیری گرامر و نقش درون گرایی/برون گرایی در این تاثیر می باشد. شرکت کنندگان در این پژوهش 60 زبان آموز دختر سطح متوسطه در زبانسرای بوشهر بودند. ابزارهای این پژوهش شامل: آزمون تافل، تست شخصیت شناسی آیزنک و آزمون گرامر و مطالب درسی این تحقیق شامل کتاب تاپ ناچ 2 و مقاله های صفحه ی اول روزنامه ی ایران دیلی بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو کلاس الف و ب تقسیم شدند، هر دو کلاس ابتدا تحت آموزش رسمی گرامر قرار گرفتند. اما کلاس الف گرامر را از طریق تکنیک برجسته سازی متنی و کلاس ب گرامر را از طریق تمرینات معمولی تمرین کردند. در نهایت از هر دو کلاس آزمون گرامر گرفته شد. داده های حاصل از آزمون گرامر با استفاده از آزمون مستقل تی مورد تجزیه و تحلیل گرفت. نتایج آزمون گرامر نشان داد که شرکت کنندگان در کلاس الف عملکرد بهتری نسبت به کلاس ب داشتند. بعلاوه، نتایج نتایج به دست آمده از کلاس الف نشان داد که اگر چه تکنیک برجسته سازی متنی هم برای درون گراها و هم برای برون گراها مثمرثمر بوده اما برون گراها بیشتر از این تکنیک سود بردند. نتایج حاصل از کلاس ب نیز نشان داد که استفاده ازتمرینات رایج و معمول در یادگیری گرامر برای درون گراها موثرتر بوده است.
وحیده هادوی نیا عبدالمجید حیاتی
ساختار روایی اصلی اساسی در مهارت های ارتباطی به شمار می رود زیرا نه تنها نمی توان آن را به یک گونه ادبی خاص محدود کرد بلکه به عنوان ابزاری اساسی که ملل مختلف در طول زمان توسط آن به زندگی خود معنا بخشیده اند تلقی می شود. افراد معمولا به صورت مکالمه با یکدیگر سخن می گویند؛ بخش عظیمی از این مکالمات قالب داستانی دارد که ساختار روایی گسترده ای دارد: سرآغاز، مقدمه، شخصیت ها، نقطه اوج، و حل مشکل. از آنجا که طیف وسیعی از مکالمات روزمره حالت روایی دارد سزاوار است که به این مهارت در گفتار زبان آموزان توجه بیشتری معطوف گردد. شناخت تفاوت های بین زبانی در حوزه گونه روایی به ما کمک می کند که درک بهتری از چگونگی سازماندهی اطلاعات در ذهن سخنگو، و همچنین فرآیندهای یادگیری در ذهن فراگیران زبان دوم داشته باشیم که به این ترتیب می توانیم شیوه های آموزشی بهتری را ابداع کرده و بکار بگیریم. در این راستا، در پایان نامه حاضر قصد داریم به بررسی ساختار اپیزودیک روایت و راهکارهایی که فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی برای ارتباط دو اپیزود متوالی داستان بکار می گیرند بپردازیم. بدین منظور، 30 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های شهید چمران اهواز و تربیت مدرس تهران به طور تصادفی برای روایت یک داستان تصویری (مایر، 1969) انتخاب شدند. از این افراد خواسته شد که داستان را یکبار به انگلیسی و بار دیگر به فارسی تعریف کنند. روایت آنها از داستان به صورت صوتی ضبط شد و سپس بر اساس کدگذاری ساختار روایی ایلگاز و اکسوکوک (1983) و همچنین کارول(2008) مورد تحلیل قرار گرفت. ضریب همبستگی محاسبه شده برای تعداد واحدهای تی و عناصر اپیزودیک روایت ها که نشان دهنده پیچیدگی روایی می باشند همبستگی مثبت و مستقیم بین روایت های فارسی و انگلیسی را نشان داد. تحلیل عناصر اپیزودیک نیز نشان داد که اکثر راویان عناصر الزامی اپیزود (پیشامد، تلاش، و برآمد) را بیان کرده ولی عناصر اختیاری (عکس العمل و هدف) را نادیده می گیرند.در ضمن، راهکارهای زبانی یافت شده برای اتصال اپیزودها در داستان شامل: عبارات کلیشه و عنوان برای شروع داستان؛ عبارات کلیشه، قید، و واکنش برای پایان داستان؛ و هدف کلی، توالی، همزمانی، مثال، رابطه موازی، نتیجه، و تداوم برای ارتباط اپیزودهای متوالی می شد. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که بیان عناصر اپیزودیک و انتخاب راهکار برای ارتباط مرزهای اپیزودیک در روایت های شفاهی زبان آموزان تحقیق حاضر به موضوع و نوع اپیزود، و همچنین مهارت های روایی زبان آموزان بستگی دارد.
فرنوش عصاره علیرضا جلیلی فر
در سالهای اخیرتوجه روز افزونی نسبت به ساختار تعاملی و بلاغی نوشته های آکادمیکی شکل گرفته که باعث شده کانون توجه تحقیقات و مطالعات اخیر از بعد گزاره ای و صرفا خبری متون به شیوه هایی که از طریق ان نویسندگان روابط فردی وانسانی با خوانندگان برقرار می کردند تغییر یابد (هایلند 2004 ،136 p )، یعنی بر شیوه ها و ابزاری تمرکز یابد که نویسندگان بکار می برند تا حضور خود در نوشته های خود بعنوان فردی که نسبت به آنچه بیان می کند نظر بخصوصی دارد نمایان سازند . در همان زمان به تدریج مفهوم metadiscourse (گفتار در مورد گفتار) به عنوان واژه ای کلی برای طیفی از ابزاری که نویسندگان بکار میبرند تا آشکارا متن خود را سازماندهی کرده، خوانندگان را درگیر ساخته، و طرظ تفکر خود را هم نسبت به خوانندگان فرضی و هم نسبت به متن در حال شکل گیری مشخص کنند در نظر گرفته شد (هایلند و تسی 2004،156 -p). استفاده از ضمایر شخصی برای ارجاع به خود به عنوان زیر مجموعه ای از علایم metadiscourse هم می تواند در شکل گیری رابطه بین نویسنده-خواننده سهیم باشد وهم به نویسندگان کمک کند عقاید وطرز تفکر خود خود راارائه دهند و ازاین طریق به شکل گیری موضع نویسنده کمک کند. ازانجایی که استفاده از ضمایر شخصی نقش مهمی در شکل گیری موضع نویسنده در متن دارد هدف تحقیق حاضر بررسی استفاده از این شاخص بلاغی در بخش مقدمه مقالات تحقیقی زبانشناسی کاربردی ازنظر کیفی و کمی درطول زمان می باشد. تحقیقاتی که تاکنون انجام شده اند عامل زمان رادرساختار نوشته های دانشگاهی یا مباحثه ای به عنوان فاکتوری برجسته و حائز اهمیت که ممکن است در ایجاد تفاوت بین نوشته های سی سال قبل و انهایی که در طول پنج سل گذشته نوشته شده اند در نظر نگرفته اند. در نتیجه تحقیق حاضر از این زاویه مقالات تحقیقی را مورد بررسی قرار می دهد. ضمایر شخصی در هنگام استفاده در متون دانشگاهی کاربردهای گوناگونی پیدا می کنند که دلیل این امر استفاده های متفاوتی است که از انها در انواع مختلف نوشتار میشود. هاروود (2005) کاربردهای زیر را برای ضمایر شخصی شناسایی کرده است: کمک به نویسنده برای سازماندهی متن خود و راهنمایی خواننده در طول بحث بیان نظرات شخصی و ایده های علمی شرح تجارب و روش های فردی و تقدیر از سرمایه گذاران و افرادی که به هر طریق به پیشبرد تحقیق یاری رسانیده اند. در نتیجه وجود ضمایر شخصی کمک می کند خواننده در متن دیده شود که به خصوص وقتی نویسنده ادعایی علمی را مطرح می کند اهمیت ویژه ای می یابد. در نتیجه به نظر می رسد ذکر خود در متون دانشگاهی را باید جدی تر مورد بررسی قرار داد و از انجایی که هیچ تحقیق علمی تاکنون از نظرزمانی به این مسئله نپرداخته تحقیق حاضر درصدد است تفاوت های احتمالی موجوددر استفاده از ضمیراول شخص (مفرد یا جمع) در طول زمان را بررسی کند تا به رفع ابهام موجود دراین رابطه کمک کرده باشد. سه معیاری که در هین راستا مورد نظر بوده اند عبارتند از: ژانر، نوع متن، و رشته مورد تحقیق، که به ترتیب برای هر یک مقالات تحقیقی، مقدمه این نوع مقالات، ورشته زبانشناسی کاربردی در نظر گرفته شده اند. بازرمن (1998) در تعریفی که از ژانر داده بود اهمیت بسیاری برای عامل زمان قائل شده بود. شکوهی و کامیاب (2004) هم به این نکته اشاره کرده بودند که ژانرها در اثر وضعیت های تکرار شونده ایجاد می شوند، اما این وضعیت های تکرار شونده مدام در حال تغییرند، که دلیل ان تغییر جهان ودر نتیجه تغییر انسان هاست. کانون توجه تحقیق حاضر هم بردو دوره خاص بنا شده است: از سال 1976 تا 1980 و از سال 2006 تا 2010 و تلاش بر این است که به دو سوال زیر پاسخ داده شود: 1. ایا عامل زمان بر ساختمان منطقی مقدمه مقالات تحقیقی زبانشناسی کاربردی بادر نظر گرفتن ضمایر شخصی به عنوان زیر مجموعه ای از شاخص های گفتار در مورد گفتار تاثیر داشته است؟ 2. چه تفاوت هایی (هز نظر معنایی یا عملی) در استفاده از ضمایر اول شخص در مقدمه مقالات در طول زمان وجود داشته است؟ در انگلیسی ضمایر شخصی جمع در متن بسته به نوع مرجع دو نوع کاربرد خواهندداشت.: ضمایر شخصی جمع با مرجع انحصاری (ارجاع فقط به یک نفر) و ضمایر شخصی با مرجع غیر انحصاری که هر یک گروه بندی خاص خود راداراست. در این تحقیق، ماهیت، میزان استفاده، و توزیع ضمایر شخصی به شیوه ای کمی و کیفی با دقت مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. بررسی نتایج نشان داد که حدود چهل و پنج درصد مقالات مورد ارزیابی کاربرد حداقل یکی از انواع ضمایر را شامل می شدند. این یافته می تواند نشان دهنده این واقعیت باشد که مولفین مقالات تحقیقی از اهمیت استفاده از ضمایر شخصی برای برجسته سازی حضور نویسنده در متن و نشان دادن اعتبار یافته های پژوهش خویش آگاه هستند. همچنین، مشخص گردید در طول بازه 1976-1980 تعداد ضمایرفاعلی مفرد و جمع یکسان است، در حالیکه در دوره زمانی دوم میزان استفاده ازضمیر "من" و دیگر جلوه های آن دو برابر موارد استفاده از ضمیر "ما" می باشد. این یافته میتواند دال بر این نکته باشد که نویسندگان دوره سی ساله اول با استفاده فراگیر از ارجاعات شخصی جمع سعی داشتند از وارد کردن شخص خود در مقالاتشان جلوگیری کنند در حالیکه مولفین بازه زمانی جدیدتر موضع ایدئولوژیکی متفاوتی در نوشته هایشان اتخاذ می کردند. ایشان به وضوح مسئولیت هدایت خواننده در طول خواندن متن را به عهده می گرفتند. تفاوتهای موجود، به ویژه تمایل بیشترنویسندگان به استفاده از ضمایر شخصی مفرد، نشان دهنده اصول بیانگری نسبتأ متفاوت این دودوره زمانی می باشد.
امید خاتین زاده صدیقه وحدت
هنگامیکه ما یک جمله ی آرایه ای را پیش از یک جمله ی آرایه ای دیگر می شنویم، ممکن است تفسیر معنایی ما از جمله ی دوم تغییرات قابل ملاحظه ای نماید. چگونگی و ماهیت این تاثیر معنایی به نوع اطلاعاتی بستگی دارد که در مقدمه ی زبانی آورده می شوند. هدف این تحقیق بررسی چگونگی تاثیر مقدمه های آرایه ای بر نحوه ی برداشت فراگیران زبان دوم از جملات آرایه ای است. شرکت کنندگان در تحقیق یک گروه 30 نفره از دانشجویان دوره ی کارشناسی در گروه زبان انگلیسی در دانشگاه شهید چمران اهواز بودند. نیمی از شرکت کنندگان دانشجویان رشته ی مترجمی زبان انگلیسی و نیم دیگر دانشجویان ادبیات انگلیسی بودند. در این تحقیق از دو آزمون درک زبان آرایه ای و یک آزمون ارزیابی جملات آرایه ای استفاده شد. در بخش نخست از آزمون اول، یک مقدمه ی زبانی تحت اللفظی پیش ازهر جمله ی آرایه ای آورده شد. در بخش دوم از آزمون اول، مقدمه های زبانی آرایه ای پیش از جملات آرایه ای مورد استفاده در بخش نخست آورده شدند. در این بخش، جملات آرایه ای بگونه ایی طراحی شدند که هر مقدمه ی آرایه ای و جمله ی پس از آن دارای زمینه ی مشابهی بودند. هدف ازآزمون دوم بررسی نقش موقعیت بر درک زبان آرایه ای توسط شرکت کنندگان در تحقیق بود. هدف از آزمون ارزیابی جملات آرایه ای مطالعه ی میزان قابلیت پذیرش و نحوه ی قضاوت در مورد جملات آرایه ای، شکل وارون آنها و جملات تمثیلی متناظر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که مقدمه های زبانی آرایه ای تاثیر قابل توجهی بر نحوه ی درک جملات آرایه ای پس از خود دارند و تفسیر اشخاص را از جملات آرایه ای همگراتر می کنند. همچنین، دانشجویان رشته ی ادبیات انگلیسی عملکرد بهتری در آزمون درک زبان آرایه ای داشتند. بر پایه ی نتایج بدست آمده در این تحقیق، به نظر می رسد که تشابه زمینه بین مقدمه ی زبانی آرایه ای و جمله ی آرایه ای پس از آن سبب می شود که توجه اشخاص بر جنبه هایی از رسانه معطوف شود که می توانند به شکلی منطقی به موضوع نسبت داده شوند. به بیان دیگر، مقدمه ی زبانی آرایه ای تعداد مسیرهای ممکن برای تفسیر جمله ی آرایه ای پس از خود را محدود می کند. این مقدمه های زبانی فهرست ویژگی هایی از رسانه که می توانند به موضوع نسبت داده شوند را محدود می کنند و ویژگی های غیر مرتبط را از فرآیند درک خارج می کنند. بنابراین، دو نقش را می توان برای مقدمه ی زبانی آرایه ای متصور شد. اول، مقدمه ی زبانی آرایه ای محدود کننده ی گزینه هایی است که بر پایه ی آنها می توان رسانه را با موضوع مقایسه کرد. دوم، مقدمه ی زبانی آرایه ای برجسته کننده ی ویژگی هایی از رسانه است که می توانند به موضوع نسبت داده شوند.
میترا ابراهیمی صدیقه وحدت
اصطلاحات که یکی از محورهای مهم زبان انگلیسی هستند، نقش مهمی را در یادگیری و آموزش زبان ایفا میکنند زیرا به صورت مکرر در نوشتار و به ویژه گفتار مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین تدریس اصطلاحات که به زبان آموزان در توانایی گفتار کمک میکند، برای معلمان زبان انگلیسی حائز اهمیت است. این پژوهش، تلاشی است برای بررسی تاثیر دو شیوه ی آموزشی متفاوت (ریشه شناسی و معادل فارسی) در یادگیری اصطلاحات زبان انگلیسی به زبان آموزان ایرانی و تاثیر زبان مادری در یادگیری اصطلاحات انگلیسی. به این منظور، چهل زبان آموز ایرانی که از لحاظ سطح زبانی همگن بوده به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی که هرکدام شامل 20 زبان آموز بوده تقسیم شدند. به زبان آموزان گروه الف، 80 اصطلاح انگلیسی با استفاده از ریشه شناسی و زبان آموزان گروه ب با استفاده از معادل فارسی تدریس شد. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش عبارتند از: آزمون تافل، پیش آزمونی شامل 90 اصطلاح به منظور کاهش تاثیر آگاهی پیشین زبان آموزان نسبت به اصطلاحات مقصد و پس آزمونی شامل 80 اصطلاح انتخاب شده برای تدریس. مواد آموزشی این تحقیق فرهنگ لغت اصطلاحات آکسفورد و جلد سوم کتاب interchange بود. بعد از اتمام دوره ی بیست جلسه ای آموزش، پس آزمونی شامل 80 سوال چهار گزینه ای بر اساس 80 اصطلاح تدریس شده، برای تعیین میزان یادگیری اصطلاحات و تاثیر زبان مادری بر یادگیری، برگزار شد. داده های بدست آمده از پس آزمون با استفاده از آزمون t مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این تحقیق حاکی از این است که گروه آموزش داده شده به شیوه ی ریشه شناسی در مقایسه با گروهی که با استفاده از معادل فارسی به آنها آموزش داده شده بود، عملکرد بهتری را از خود نشان دادند. همچنین تداخل زبان مادری در گروهی که با استفاده از معادل فارسی به آنها تدریس شده بود، بارزتر بود. نتایج نشان دهنده ی ارزش آموزشی ریشه شناسی در تدریس و یادگیری اصطلاحات است.
زهرا نادری لردجانی زهره گونی بند شوشتری
مهارت خواندن به زبان انگلیسی همواره به عنوان یک مهارت اساسی در نظر گرفته شده است. در دنیای امروز، توانایی خواندن به یک زبان خارجی، به خصوص زبان انگلیسی، در دستاوردهای علمی، موفقیت حرفه ای ورشد شخصی حایز اهمیت است. با وجود این ، اکثر دانش آموزان هنگام استفاده از مهارت خواندن به زبان دوم مشکلاتی را تجربه می کنند (کشاورز و مبرا، 2003). در این میان عوامل زیادی مانند ، هوش، استعداد، انگیزه و نگرش، ترجیهات ، اعتقادات، سن و شخصیت فراگیران بر موفقیت در یادگیری به زبان دوم به خصوص درک مطلب تاثیر می گذارد. بنظر می رسد عامل مهمی که بر فرایند درک مطلب تاثیر گذار می باشد نوع شخصیت فراگیران می باشد. وقتی ما می پذیریم که افراد در توانایی های ذاتی و اکتسابی خود متفاوت هستند، انتظار نداریم که همه افراد یکسان رفتار کنند. بنابراین، آگاهی از شخصیت و تفاوتهای فردی میتواند مشخص کند که چرا در امر یادگیری زبان افراد با هم متفاوت هستند. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر احتمالی نوع شخصیت زبان آموزان ایرانی بر درک مطلب آنها از دو نوع ژانر( داستان کوتاه وعلمی) می باشد. 80 نفر دانشجوی ایرانی سال سوم زبان های خارجه از دانشگاه های اهواز و اصفهان در این تحقیق شرکت کردند. بعد از انجام آزمون بسندگی زبان، دانشجویان پرسشنامه شخصیت مایرز بریگز را کامل کردند. سپس، عملکرد آنها بر روی آزمون درک مطلب ژانرها توسط ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که زبان آموزان با تفکر و با احساس بالا عملکرد بهتر و معنادارتری بر روی آزمون درک مطلب این دو نوع ژانر داشته اند، درحالی که درجه برون گرا یی/ درون گرایی و قضاوتی/ ادراکی ارتباط معناداری را با عملکرد دانشجویان بر روی آزمون درک مطلب نشان نداد. یافته ها حاکی از آن است که ویژگی های شخصیتی از عواملی هستند که می تواند در موفقیت فراگیران زبان در فرآیند درک مطلب موثر باشد.
فاطمه کمایی صدیقه وحدت
هدف این تحقیق بررسی ارتباط میان انواع مختلف شخصیت و نحوه ی عملکرد آنها در چهار نوع فعالیت شنیداری در میان زبان آموزان ایرانی است. همچنین، این تحقیق بر آنست که نشان دهد چگونه نوع شخصیت زبان آموزان و ساختار فعالیت شنیداری بر نحوه ی عملکرد آنها تاثیر می گذارد. شرکت کنندگان در این تحقیق،68 زبان آموز ( 29مرد و 39 زن )سطح متوسط بوده که از طریق آزمون تعیین سطح از میان زبان آموزان "کانون زبان خوزستان " اهواز انتخاب شدند. نوع شخصیت شرکت کنندگان در این تحقیق با استفاده از پرسشنامه ی "پنج فاکتور اصلی شخصیت" تعیین شد. چهار نوع فعالیت شنیداری که در این تحقیق مورد استفاده قرار گرفته عبارت بودند از: "شنیدن برای تشخیص حداقل اختلاف"،" شنیدن برای تشخیص نکات اصلی"، "شنیدن برای تشخیص جزئیات"، "شنیدن برای پر کردن جاهای خالی". برای بررسی ماهیت ارتباط میان نوع شخصیت شرکت کنندگان و نحوه ی عملکرد آنها در این فعالیت های شنیداری، ضریب همبستگی پیرسون محاسبه گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که فقط میان میزان برون گرایی و نحوه ی عملکرد شرکت کنندگان در فعالیت های شنیداری ارتباطی قابل ملاحظه و منفی وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از پنج رگرسیون چند گانه نشان داد که بالا بودن میزان درون گرایی در میان شرکت کنندگان در هنگام انجام این فعالیت شنیداری یک مزیت محسوب می شود
قدرت اله یوسف وند محسن جان ژاد
یادگیری از طریق پیامک نقش مهمی در یادگیری لغات دارد. مطالعه فوق تفاوت های موجود در یادگیری از طریق دو روش خودخوان و پیامک را بررسی می کند. این مطالعه همچنین سعی بر آن دارد که تفاوت های موجود در یادگیری مردان و زنان در گروه پیامک را تشخیص دهد. برای رسیدن به این هدف، 40 یادگیرنده زبان انگلیسی از بین60 دانشجو در مقطع کارشناسی از رشته های مختلف انتخاب شدند. بعد از همگن سازی دانشجویان از طریق آزمون مهارت، آنها را به صورت تصادفی به دو گروه یکسان خودخوان و پیامک تقسیم کرده و سپس آزمون پیش آزمون و بعد از آن آزمون پس آزمون به منظور دریافت مقدار پیشرفت این دانشجویان بر گزار شد. در پایان مطالعه، به گروه پیامک یک نظر سنجی به منظور دریافت عقاید و دیدگاههای این گروه نسبت به این نوع یادگیری داده شد. جالب آنکه بیشتر نظرهای اعلام شده با یادگیری از طریق پیامک موافق بودند. به منظور فهمیدن تفاوت های بین دو گروه فوق، تحلیل آنوا انجام شد. با توجه به نتایج این تحلیل، عملکرد گروه پیامک خیلی بهتر از گروه خودخوان بود. طبق این تحلیل، تفاوت محسوسی بین شرکت کنندگان زن و شرکت کنندگان مرد در مورد یادگیری لغات زبان انگلیسی از طریق پیامک نبود. نتایج برآمده از این مطالعه برای معلمان ایرانی زبان انگلیسی و دانشجویانی که قصد شرکت در آزمون ورودی مقطع کارشناسی ارشد را دارند مفید می باشد.
سعاد پورصدامی محسن جان نژاد
درطی ده های اخیردوزبانگی همواره مسئله ای مهم در زمینه ی پژوهش آموزش زبان خارجی بوده است . هدف این مطالعه، بررسی این مسئله بود که آیا زبان آموزان دو زبانه ی عربی فارسی و زبان آموزان تک زبانه ی فارسی، که -انگلیسی را به عنوان زبان خارجی می آموزند، تفاوتی در دانش گرامری تطبیق فعل و فاعل انگلیسی دارند یا خیر. بدین منظور، 14 زبان آموز دو زبانه ی عربی فارسی به همراه 36 زبان آموز تک زبانه ی فارسی، که زبان انگلیسی را به عنوان زبان خارجی در کانون زبان ایران واحد اهواز فرا میگیرند، در این تحقیق شرکت کردند. در ابتدا، از زبان آموزان دوزبانه، "آزمون سنجش دوزبانگی" گرفته شد. بر اساس نتایج این آزمون، تنها آن دسته از دوزبانه هایی که از هر دوزبان خود برای امور مختلف و لیکن فقط زبان عربی در منزل استفاده کرده اند، در ادامه ی تحقیق شرکت کردند. سپس، به منظور همگن سازی داوطلبان، از همه ی آنها " آزمون توانایی کلی زبان انگلیسی نلسون " گرفته شد. در نتیجه ی این آزمون، تنها آندسته از داوطلبانی که نمره آنها در حد فاصل یک انحراف معیار بالا و پایین میانگین نمرات قرار گرفت، در مرحله ی بعد تحقیق شرکت کردند. سپس "آزمون تطبیق فعل و فاعل زبان انگلیسی" برگزار شد. این آزمون شامل دو بخش درست غلط و بخش کتبی تصحیح جملات غلط می باشد. نتایج حاصل از این آزمون حاکی از آن بود که زبان -آموزان دو زبانه ی عربی فارسی نسبت به زبان آموزان تک زبانه ی فارسی عملکرد بهتری را هم در کل آزمون، و هم -در دو بخش سازنده آن به طور جداگانه داشتند. عملکرد بهتر زبان آموزان دوزبانه نسبت به زبان آموزان تک زبانه در این تحقیق را میتوان به برخی از مزیت ها که دوزبانه ها از انها بهره میبردند، نسبت داد. این مزیت ها در دوزبانه ها عبارتند از: مزیت های ذهنی، به ویژه آگاهی فرازبانی، مزیت های فراگیری زبان، سطح توانایی زبان، وضعیت دوزبانگی آنها که عبارت بود از دوزبانگی فزاینده، وداشتن سواد نوشتن در هر یک از دو زبان اول خود. تحقیق حاضر دارای کاربرد هایی برای معلمان زبان، تدوین گران و مولفان کتب درسی، آزمون سازان، و نیز والدین دو زبانه می باشد. برخی از این کاربرد ها عبارتند از: آگاهی معلمان نسبت به دانش گرامری زبان آموزان خود و یکسان برخورد نکردن آنها با دانش آموزان با سطوح مختلف، داشتن نظام اموزشی دو زبانه، ساخت مجموعه ای از آزمون ها به زبان های مختلف، و توصیه کردن والدین به حفظ دوزبانگی و تشویق کردن فرزندان به استفاده کردن از زبان مادری.
حسین اکبری پردنجانی صدیقه وحدت
خواندن متون مختلف روندیست که همه ما تقریبا همه روزه با آن مواجهیم.باتوجه پیشرفتهایی که در علم روانشناسی صورت گرفته و تاثیری که یافته های جدید این علم بر یادگیری بشردارند بخصوص یادگیری زبان، آگاهی معلمین،اساتید و آموزشیاران زبان از این امر میتواند تاثیر بسزایی در تدریس و تعلیم زبان بخصوص درزمینه آموزش خواندن درک مطلب زبان آموزان داشته باشد.پس از انجام تحقیق و تحلیلهای کمی و کیفی آماری مشخص گردید که برونگرا یا درونگرا بودن بر روی انواع تکالیف خواندن درک مطلب تاثیر دارد. منتهای مراتب تحلیلهای دقیق آماری نشان داد که این تاثیر حائز اهمیت نبوده است.
آسیه زرانژاد زهره گونی بند شوشتری
مطالعات انجام شده در زمینه استراتژی های مهارت خواندن در زبان دوم، بیانگر این فرضیه است که ویژگی های فردی ممکن است بازده درک مطلب مهارت خواندن را تحت تاثیر قرار دهند. فراگیران زبان دوم/خارجی هنگام خواندن یک متن ممکن است روش های متفاوتی را بکار گیرند. اتخاذ روشهای مختلف خواندن می تواند تا حدودی بستگی به اهداف، انگیزها، نگرش ها، علایق و یا دانش قبلی افراد داشته باشد. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر انگیزه و نگرش بر بکارگیری استراتژی های شناختی و فراشناختی در مهارت خواندن، توسط زبان آموزان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1393 به صورت تجربی و با روش کمی انجام شده است. از کل جمعیت 71 نفری زبان آموزان شرکت کننده، بر اساس نتایج آزمون بسندگی میشیگان (2010)، 51 نفر برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. داده ها از طریق دو پرسشنامه و یک آزمون مهارت خواندن که در اختیار جمعیت نهایی زبان آموزان قرار داده شد، جمع آوری گردید. با استفاده از نرم افزار spss20 ، ضریب اعتبار و روایی سوالات پرسشنامه و آزمون نرمال بودن داده ها انجام شد. تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی (میانگین، در صد و واریانس) و آمار استنباطی (آزمون تی و آزمون همبستگی اسپیرمن) انجام شد. نتیجه آزمون ضریب همبستگی پیرسون، به ارتباط مستقیم و نسبتا" بالای (67/0) سطح انگیزه و نگرش بر توان خواندن و درک مفاهیم اشاره داشت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها در ارتباط با استفاده از استراتژی های شناختی و فراشناختی نشان داد که زبان آموزان با انگیزه بالا نسبت به زبان آموزان با انگیزه کمتر، از این دو استراتژی بیشتر استفاده کرده بودند. البته تفاوت معنا داری بین دو گروه انگیزشی در استفاده از استراتژی مهارت خواندن یافت نشد. به طور کلی یافته ها نشان داد که تفاوت های فردی از نظر سطح انگیزه و نگرش برای پیشرفت در مهارت های خواندن باید در نظر گرفته شوند.
مریم عیدی پور صدیقه وحدت
توسع? سریع فناوری های مدرن، محققان، و معلمین زبان را بر آن داشته است که به دنبال روش های جدیدتری برای استفاده از این فناوری ها در محیط کلاس درس باشند، و محیطی عاری از استرس برای یادگیری زبان ایجاد کنند. هدف از این مطالعه بررسی تفاوت های بین دو شیو? تدریس درک مطلب شنیداری، یعنی «یادگیری زبان به کمک کامپیوتر» (call) و «روش سنتی»، به دانش آموزان دوره اول متوسطه در ایران است. همچنین، این مطالعه قصد دارد نقش معلم را در کلاس call بررسی کند. این مطالعه از نوع تجربی بوده، و در آن، از روش های تحقیق کمی استفاده شده است. داده های تحقیق ازدو کلاس شامل شصت دانش آموز دختر گردآوری شده که در پای? هشتم دوره اول متوسطه در دزفول تحصیل می کردند. این دو کلاس به دو گروه call (30 دانش آموز) و گروه سنتی (30 دانش آموز) تقسیم شدند. کلاس call در سایت کامپیوترِ دبیرستان مکتب زینب برگزار شد، و کلاس سنتی به شکل متداول در دبیرستان بیدلی تدریس شد. معلم هر دو کلاس یک نفر بوده و مطالب یکسانی در کلاس درس مطلب شنیداری به مدت 4 ساعت در هفته و طی دو ماه تدریس شد. داده ها از آزمون مهارت ، پیش آزمون، و پس آزمون مطالب شنیداری و مشاهدات گردآوری شدند. این داده ها با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آزمون t (آزمون t با نمونه های جفتی و آزمون t با نمونه های مستقل) تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تفاوت معناداری بین روش های تدریس سنتی و call نشان داد. بنابراین، به نظر می رسد که روش call، در بهبود مهارت درک مطلب شنیداری دانش آموزان، کارآمدتر از روش سنتی است. علاوه بر این مشاهدات نشان داد ماهیتِ نقش معلم در کلاس call در مقایسه با کلاس سنتی تغییر کرده است.
صفورا جاسمی علیرضا جلیلی فر
نگارش یک مقاله علمی –پژوهش سازمان یافته و قابل قبول کاملا حائز اهمیت است. بخش بحث و گفتگو در مقالات تحقیقی یافته های تحقیق را گزارش میدهد، نتایج را تفسیر میکند، ودلایل و نقش نظریه ها را توضیح میدهد. هدف این مطالعه تحقیق در مورد چگونگی ساخته شدن ادعاها و توصیه ها و چگونگی تشخیص ریز ساختارها (نقل قولها ، قطعیت نماها ، تعدیل نما ) در بخش بحث مقالات تحقیق است . بدین منظور 40 مقاله از مجلات معتبر زبانشناسی کاربردی انتخاب گردید که در سال 2014منتشر شده بودند و بر پایه ی اهداف تحقیق این بخش از مقالات تحلیل شدند. از میان کلان ساختارها، حرکت (ادعا) و حرکت (پیشنهاد) برگرفته از مدل dudley-events (1994) برای تحلیل بخشهای بحث و گفتگوی مقالات تحقیقی انتخاب گردیدند. تحلیل ریز ساختارها به سه بخش محدود شد: تحلیل نقل قول ها با استفاده از چارچوب پیشنهادی هایلند (1999)، تحلیل قطعیت نما و عبارات تعدیل نما بر اساس ساختار پیشنهادی هایلند (1996). یافته های این تحقیق مشخص کرد که این ابزار عمومی نقشی مهم در حصول اطمینان از کیفیت و دقت نگارش علمی بازی میکنند. برای تحلیل ادعاها و پیشنهادهاازمدل dudley-events (1994) وبرای تحلیل ریز ساختارهااز مدل
مرجان کیوان علیرضا جلیلی فر
انگیختارهای نگارشی میتوانند به عنوان تمهیدات حمایتی، از طریق برانگیختن افکاردانشجویان وتامین حالت گفتمانی برای نویسنده، در انجام تکالیف جدید نگارشی و ارایه ی بهترین نوشته در مورد موضوع به آنها کمک کنند. نظر به اینکه نگارش نوشته های استدلالی یکی از سبک های با اهمیت نگارش علمی است، این پایان نامه با هدف بررسی تاثیر گونه های انگیختار نگارشی بر شیوه پرداخت نوشته های استدلالی انجام شد. سی نفر مرد و زن دانشجوی کارشناسی ارشد در رشته های آموزش و ادبیات انگلیسی دانشگاه شهید چمران در سه جلسه آزمون متوالی این تحقیق شرکت کردند. در هر جلسه از آزمون، دانشجویان به دو گروه تقسیم شدند: گروه اول یک انگیختار نگارشی در اختیارشان قرار گرفت و گروه دوم هیچ گونه انگیختاری در اختیار نداشتند. پس از آن، جهت یافتن تأثیر احتمالی انگیختارهای نگارشی بر نمرات و کیفیت نوشته های استدلالی، مجموع 90 انشای دانشجویان ارزیابی و بررسی شد.. از سوی دیگر، رابطه بین نمرات دانشجویان و نحوه ی آرایش نوشته های استدلالی آنها بر اساس مدل اصلاح شده ی ساختار استدلالی تولمین (1958) نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که انگیختارهای نگارشی هیچ گونه تاثیر قابل توجهی بر نمرات دانشجویان و کیفیت استدلال آنها نداشتند. در عین حال، در خصوص شش مولفه مدل تولمین، رابطه ای مثبت و آشکاری بین نمرات بدست آمده گروه ها و بسامد مولفه ها یافت شد. بر خلاف پیش نگری محققان از عملکرد محرک انگیختارهای نگارشی، یافته های این پژوهش بر این امر دلالت داشت که در دانشگاه شهید چمران ، وجود انگیختارهای نگارشی منجر به بهبود کیفیت نوشته ها و بنابراین دگرگونی در ساختار استدلالی آن نشده است. از این روست که انجام پژوهش های بیشتری برای شناسایی ویژگی هایی که ممکن است بر عملکرد نگارش و بهبود شیوه استدلال تاثیر گذار باشند، ضرورت پیدا می کند.
علی عطار زهره گونی بند شوشتری
استراتژی های یادگیری لغت نقش مهمی در یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم ایفا می کند. در این راستا، تحقیقات بسیاری نشان داده اند که استراتژی استفاده از فرهنگ لغت یکی از رایج ترین استراتژی های مورد استفاده زبان آموزان می باشد. دانستن این مسئله که کدام نوع فرهنگ لغت کارآیی بیشتری دارد می تواند کمک شایانی به زبان آموزان و معلمان کند. بر این اساس، هدف این پژوهش از یک سو بررسی رایج ترین استراتژی های یادگیری لغت و میزان کارآیی آنها از نظر دانشجویان، و از سوی دیگر، بررسی تاثیر استفاده از چهار نوع فرهنگ لغت بر یادگیری لغات می باشد. علاوه بر این، تغییرات احتمالی در نگرش دانشجویان در خصوص کارآیی استراتژی های استفاده از فرهنگ لغت مورد بررسی قرار گرفته است.
فاطمه رضایی زهره گونی بند شوشتری
تکنولوژی در سال های اخیر محبوبیت بسیاری یافته و از آن برای اهداف آموزشی بهره می برند. بعضی از ابزارهای اینترنتی همچون وبلاگ به تازگی در حوزه زبان آموزی محبوبیت یافته و از پتانسیل زیادی برای تعامل، همکاری، و مشارکت از سوی زبان آموزان برخوردار است. هدف از مطالعه ی حاضر، در وهله ی اول، بررسی ناشناس بودن به عنوان روشی کلیدی برای کاهش اضطراب زبان آموزان و تقویت انگیزه ی آنها در تمرین مهارت نوشتن است؛ دوم، اینکه تا چه اندازه وبلاگ نویسی با هویت ناشناس به پیشرفت مهارت نوشتن به زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی از نظر محتوا و سازمان بندی کمک می نماید؛ و سوم، بررسی نگرش زبان آموزان نسبت به وبلاگ نویسی با هویت ناشناس می باشد.