نام پژوهشگر: عبدالعزیز افلاک سیر
نسرین حسینی رمقانی حبیب هادیان فرد
بررسی عملکرد عصب شناختی بیماران با اختلالات اضطرابی توجه خیلی کمی را دریافت کرده است. نقص های شناختی ویژگی هسته ای چندین اختلال روانی مانند؛ اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی نوع یک می باشد. در حوزه ی بررسی اختلالات اضطرابی نیز بیشتر بررسی ها به اختلال وسواس فکری- عملی و اختلال استرس پس از سانحه، و البته تا حدودی اختلال وحشت زدگی، مربوط است، در حالی که دیگر اختلالات اضطرابی مانند اختلال اضطراب اجتماعی، توجه خیلی کمتری را دریافت کرده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر اضطراب اجتماعی بر عملکرد در سه تکلیف مربوط به کارکرد های اجرایی مرکزی حافظه فعال، یعنی کارکرد بازداری، کارکرد تغییر کردن، و کارکرد بروز کردن می باشد، که عملکرد در این تکالیف را از دو بعد کارآمدی پردازش و اثربخشی عملکرد بررسی شده است. بدین منظور 24 نفر دانش آموز مبتلا به اضطراب اجتماعی و 24 نفر دانش آموز بهنجار به روش نمونه گیری خوشه ای از مدارس سطح شهر شیراز انتخاب شدند. آزمون های ویسکانسین، استروپ رنگ-کلمه، تکلیف محقق ساخته بروز کردن، و پرسشنامه اضطراب صفت-حالت بر روی آنها در دو شرایط عادی و القای اضطراب اجرا گردید. نتایج بدست آمده با استفاده از طرح اندازه گیری مکرر مختلط، آزمون مقایسه های جفتی با بن فرنی اصلاح شده، و آزمون t مستقل، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج مربوط به شرایط عادی نشان داد که بین دو گروه فقط در کارکرد تغییر کردن تفاوت معنا دار وجود دارد، این تفاوت هم در بعد کارآمدی پردازش و هم در بعد اثربخشی عملکرد مشاهده شد. در صورتی که بین دو گروه شرایط بدون القای اضطراب، در کارکرد بازداری و بروز کردن تفاوت معناداری مشاهده نشد. در شرایط القای اضطراب از نظر کارآمدی پردازش در هر سه کارکرد بین دو گروه تفاوت معنادار بدست آمد. ولی در بعد اثربخشی عملکرد در دو کارکرد تغییر کردن و بازداری تفاوت معنا دار بود، در صورتی که در کارکرد بروز کردن در همه ی ابعاد آن به جز تعداد یادآوری های تأخیری، تفاوتی مشاهده نشد.
مصطفی خانزاده محمد علی گودرزی
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش پیش بین طرحواره های هیجانی و مولفه های دشواری در نظم بخشی هیجانی بر ادراک درد سالمندان انجام گرفت. بدین منظور، تعداد 251 (104 مرد، 147 زن) سالمند که حداقل در یک ناحیه از بدن خود درد داشتند، به روش نمونه گیری چندمرحله ای هدفمند از بین سالمندان مراکز سالمندی شهر شیراز انتخاب شدند. مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی، مقیاس مشکلات در نظم بخشی هیجانی و پرسشنامه درد مک-گیل ابزارهای پژوهش حاضر را تشکیل داده بودند . داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل ها نشان داد که از بین طرحواره های هیجانی، طرحواره های توافق، کنترل پذیری، ابراز احساسات، بی حسی، ارزش های والاتر و نشخوار ذهنی و از بین مولفه های دشواری در نظم بخشی هیجانی، دسترسی محدود به راهبردها و نبود آگاهی هیجانی قادر به پیش بینی ادراک درد در سالمندان است. همچنین، نتایج حاصل از تحلیل مسیر و مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که طرحواره های هیجانی می توانند با واسطه گری نظم بخشی هیجانی بر ادراک درد تأثیر گذارد. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان می دهد که طرحواره های هیجانی و مشکلات در نظم بخشی هیجانی می توانند بر ادراک درد در سالمندان تأثیر گذارند.
مهنوش رجایی عبدالعزیز افلاک سیر
چکیده پیش بینی سلامت روان در سالمندان بالای 65 سال بر اساس مدل معنوی سالمندی مک کینلای به کوشش: مهنوش رجایی هدف از پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی سلامت روان بر اساس مدل معنوی سالمندی مک کینلای بود. این مدل معنوی شش زیر مجموعه دارد که شامل مذهب، امید، معنای زندگی، حمایت اجتماعی، احساس تنهایی و خودکارآمدی است. گروه نمونه 200 نفر از سالمندان بالای 65 سال بود که با روش در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه سلامت عمومی، آزمون جهت گیری مذهبی، مقیاس ادراک حمایت اجتماعی، مقیاس احساس تنهایی، پرسشنامه خودکارآمدی و پرسشنامه معنا بود. برای تحلیل داده ها از روش رگرسیون همزمان وگام به گام استفاده شد. طبق جداول شماره 4-27 تا 4-35 برخی از زیر مجموعه های مدل معنوی سالمندی مک کینلای سلامت روان را پیش بینی کرده و برخی دیگر معنادار نبودند. اما در کل نتیجه تحقیق نشان دهنده ارزشمندی این مدل سالمندی بود.
اسمعیل خادمی [جواد ملازاده
پیش بینی سرسختی روانی بر اساس مهارت های روان شناختی با واسطه گری هوش هیجانی هدف از انجام این تحقیق پیش بینی سرسختی روانی بر اساس مهارت های روان شناختی با واسطه گری هوش هیجانی است. در این پژوهش تعداد 400 نفر ورزشکار زن و مرد که در سطوح مختلف فعالیت داشته اند استفاده گردید. آزمودنی ها نسبت به تکمیل پرسشنامه مهارت های روان شناختی (توماس، مرفی وهاردی، 1999) هوش هیجانی (اسکات وهمکاران، 1998) و سرسختی روانی (شرد، 2009) اقدام نمودند. و همکاران به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، اطلاعات توصیفی آزمودنی ها از قبیل میانگین و انحراف معیار، مشخص گردید. پس از آن جهت پاسخ گویی به فرضیه های پژوهش یعنی تأثیر مهارت های روان شناختی بر هوش هیجانی، تأثیر مهارت های روان شناختی بر سرسختی روانی و تأثیر مهارت های روان شناختی بر سرسختی روانی با واسطه گری هوش هیجانی، از روش تحلیل مسیر بارون و کنی استفاده شد. نتایج نشان داد که مهارت های روان شناختی و هوش هیجانی می تواند سر سختی روانی را پیش بینی کند. همچنین نقش واسطه گری هوش هیجانی در ارتباط بین مهارت های روان شناختی و مولفه های اعتماد به نفس و مصمم بودن متغیر سرسختی روانی معنی دار شد. لیکن این ارتباط در مورد مولفه کنترل سرسختی روانی معنی دار نشد. در حقیقت یافته های تحقیق را می توان این گونه تفسیر کرد که اولاً استفاده از مهارت های روان شناختی و هوش هیجانی می تواند سرسختی روانی در ورزشکاران را افزایش دهد. و دوم اینکه استفاده از هوش هیجانی به عنوان متغیر واسط در ایجاد سرسختی روانی ورزشکاران از طریق مهارت های روان شناختی می تواند مدل کامل تری برای بالا بردن سرسختی روانی ورزشکاران ارائه نماید. واژه های کلیدی: مهارت های روان شناختی، هوش هیجانی، سرسختی روانی، متغیر واسطه ای
بهناز نیک کار اصفهانی عبدالعزیز افلاک سیر
هدف از این پژوهش، پیش بینی شاخص توده بدنی «چاقی» بر اساس عوامل روانشناختی افسردگی، اضطراب خویشتن داری و عادات غذایی در زنان کارمند بود. بدین منظور پرسشنامه افسردگی بک ،اضطراب اشپیل برگر، خویشتن داری رو در من و پرسشنامه عادات غذایی محقق ساخته به 200 نفر از زنان کارمند ادارات دولتی با 25 سال سن داده شد. همچنین شاخص توده بدنی با استفاده از ترازوی دیجیتال با دقت 100 گرم و متر نواری با دقت 1 سانتیمتر، جهت ثبت وزن و قد سنجیده شده. نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که عامل خویشتن داری و شاخص توده بدنی را به صورت معنی داری پیش بینی می کند. همچنین نتایج تجزیه وتحلیل نشان داد که اضطراب و افسردگی عادات غذایی پیش بینی کننده های معنی دار شاخص توده بدنی نمی باشند.
اعظم فرمانی عبدالعزیز افلاک سیر
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی کارکردهای خاطره گویی براساس مدل پنج عاملی شخصیت در سالمندان است. تعداد 242 سالمند بالای 50 سال عضو کانون های بازنشستگی شهر شیراز به روش نمونه گیری در دسترس از کانون های بازنشستگی آموزش و پرورش و بانک صادرات انتخاب شدند. آزمودنی ها با تکمیل مقیاس کارکردهای خاطره گویی (rfs) و پرسش نامه ی پنج عامل بزرگ شخصیت در این پژوهش شرکت کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه ی همزمان نشان داد که عامل روان نژندگرایی مدل پنج عاملی شخصیت، کارکردهای خاطره گویی حفظ صمیمیت (25/.,?= 001/.p? ) و تجدید خاطرات تلخ (28/.,?= 001/.p? ) را پیش بینی می کند. همچنین عامل برون گرایی مدل پنج عاملی شخصیت کارکرد خاطره گویی آموزش/ آگاهی را پیش بینی نمود (18/. ,?= 05/0p< ). در تبیین یافته - های پژوهش حاضر می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که افراد دچار میزان بالای آسیب- پذیری هیجانی به عنوان یک صفت، به منظور نشخوار خاطرات تلخ و زنده نگه داشتن یاد دوستانی که دیگر در بین آن ها نیستند خاطرات خود را مرور یا بازگو می کنند و افراد برون- گرا با هدف آموزش درس زندگی و انتقال تجربیات خود به دیگران از خاطره گویی استفاده می - کنند. بنابراین می توان از یافته های پژوهش حاضر به منظور بهبود درمان خاطره گویی در سالمندان استفاده نمود.
الهام حسن زهی فرهاد خرمایی
abstract prediction of death anxiety on the basis of demographic characteristics and sp پیش بینی اضطراب مرگ براساس ویژگی های دموگرافیک و مولفه های معنویت در سالمندان به کوشش الهام حسن زهی معنویت از جمله مفاهیمی است که سالیان متمادی در حوزه روان شناسی جایگاه خود را یافته است پیشینه پژوهش نشان داده است که با متغیرهای فراوانی در روانشناسی در ارتباط بوده است. هدف از پژوهش حاضر این است که معنویت و ویژگی های دموگرافیک تا چه اندازه می توانند اضطراب مرگ را پیش بینی کنند و از معنویت چگونه می توان به عنوان یک چهار چوب و منبع حمایتی در مقابل اختلالاتی مانند اضطراب مرگ استفاده کرد. جامعه آماری سالمندان کانون بازنشستگان بودند که 245 نفر نمونه زن و مرد با نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارها شامل 1- پرسشنامه سنجش معنویت (sai)، 2- مقیاس اضطراب مرگ بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود که در آن اضطراب مرگ متغیر وابسته، مولفه های معنویت و ویژگی های دموگرافیک متغیر مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد از بین مولفه های معنویت ناامیدی و بی ثباتی پیش بینی کننده اضطراب مرگ است یعنی هر چه این دو بعد افزایش یابد به همان میزان اضطراب مرگ افزایش می یابد. در این تحقیق هیچکدام از ویژگی های دموگرافیک اضطراب مرگ را پیش بینی نکردند. irituality components in older adults by elham hassanzehi spirituality is a concept that has found its position in the field of psychology for years. the purpose of present study is to examine that spirituality and demograph-ic characteristics to what extent can predict death anxiety and to determine how to use spirituality as a frame and supportive source against the difficulties like death anxiety. statistical society of the present study was consisted of older adults of retirement homes that from them 245 female and male older adults were recruited via ac-cessible sampling method. the instruments used in the present study are: 1-spirituality assessment inventory (sai) 2-death anxiety scale. the research plan was correlation in which death anxiety as dependant variable, spirituality and demographic characteristics as independent variables were ana-lyzed. the results suggested that among the spirituality components, disappointment and instability were predicators of the death anxiety. it means that the increases in these two components lead to the increase in the death anxiety. none of the de-mographic characteristics in this study could predict the death anxiety key words: death anxiety, spirituality components, demographic characteristics.
الهه عضدی جواد ملازاده
پژوهش حاضر طرح واره های ناسازگار اولیه، کیفیت زندگی و احساس تنهایی را در افراد عادی (60=n) و hiv+ (60=n) مقایسه می کند. دو گروه ابتدا پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (فرم کوتاه) که 15 طرح واره ناسازگار اولیه را مشخص می کند و سپس پرسشنامه کیفیت زندگی sf-36 (وارووشربون، 1992) و پرسشنامه احساس تنهایی ucla را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تی تست برای گروه های مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که بین افراد عادی و hiv+ از نظر طرح واره های ناسازگار اولیه، کیفیت زندگی و احساس تنهایی تفاوت معنی داری وجود دارد. افراد hiv+ نسبت به افراد عادی از طرح واره های ناسازگار اولیه بیشتر، کیفیت زندگی، سلامت روانی، سلامت جسمانی، عملکرد جسمانی، سلامت عاطفی پایین تر و احساس تنهایی بیشتر برخوردارند. در این پژوهش نظر یانگ در مورد وجود طرح واره های ناسازگار بیشتر در افراد بیمار و نقش طرح واره های ناسازگار اولیه در ابتلا و تداوم اختلالات تأیید شد. نتیجه گیری: نتایج می تواند در پی ریزی مداخلات به موقع به منظور کاهش اثرات hiv/aids در روابط اجتماعی و بهبود کیفیت زندگی از اهمیت برخوردار باشد.
تینا باقری جواد ملازاده
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی طرحواره های شناختی ناسازگار در رابطه کمال گرایی و افسردگی و اضطراب و به طور کلی ارائه مدلی از این روابط به روش تحلیل مسیر می باشد. روش: به منظور جمع آوری داده ها، نمونه ای غیربالینی شامل 200 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (160 مونث و 40 مذکر) انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده جهت دستیابی به اهداف پژوهش عبارت بودند از: مقیاس چند بعدی کمال گرایی هویت و فلت (hfmps)، فرم کوتاه مقیاس افسردگی اضطراب استرس (dass-21)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های یانگ (ysq-sf) و مقیاس طرحواره های هیجانی لیهی (less). جهت تحلیل داده، مدل های فرضی ارائه شده به روش تحلیل مسیر مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان دادند که هیچ یک از مدل های فرضی اولیه از برازش کافی برخوردار نبودندو مورد تایید قرار نگرفتند. اگرچه پس از تجدید نظر مدل ها و تغییراتی در آنها ، از برازندگی بسیار بهتری برخوردار شدند اما با این وجود به دلیل وجود ضرایب مسیر غیر معنادار نمی توان نتیجه گرفت که به طور کامل طرحواره ها نقش میانجی را در این رابطه داشته اند. نتیجه گیری : یافته های به دست آمده نشان میدهند که به طور نسبی طرحواره شکست با اثر غیر مستقیم به ویژه بر طرحواره های شرم/ نقض و خویشتن داری / خود انضباطی ناکافی شاید بتواند نقش میانجی را در رابطه کمال گرایی و افسردگی داشته باشد . اگرچه مدل اضطراب نیز به طور قطعی مورد تایید قرار نگرفت ، طرحواره آسیب پذیری در برابر صدمه وبیماری به ویژه با اثر غیر مستقیم طرحواره رهاشدگی بر آن میتواند نقش میانجی را در رابطه کمال گرایی واضطراب ایفا کند.
محمد رسولی ایسینی عبدالعزیز افلاک سیر
چکیده مقدمه: انگ بیماری روانی تأثیر منفی پایداری در هیجان ها، رفتار و زندگی و افراد مبتلا به بیماری روانی دارد. افراد انگ خورده اغلب کمک حرفه ای و تخصصی روان پزشکی یا روان شناسی را تا مراحل شدید بیماری و دیر هنگام نمی پذیرند. هدف: این مطالعه به منظور بررسی پیش بینی نگرش های انگ زنی به افراد مبتلا به بیماریهای روانی براساس میزان آشنایی با بیماران روانی در دانشجویان شهر بندرعباس در سال 1391 انجام شده است. روش: طرح این مطالعه از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دربردارنده ی 327 نفر از دانشجویان رشته های پزشکی، پرستاری، مامایی، اتاق عمل، فوریت ها، علوم آزمایشگاهی، مبارزه با بیماری ها، بهداشت محیط، حشره شناسی، شاغل به تحصیل در سال 1391، در شهر بندرعباس می باشد. همه آزمودنی ها پرسشنامه های سطح آشنایی با بیماری روانی و پرسشنامه اسناد-27، را دریافت کردند. یافته ها و نتیجه گیری: براساس یافته های این تحقیق، از میان مولفه های آشنایی با بیماران روانی، تنها پنج مولفه ی تماس رسانه ای، تماس کاری، تماس خانوادگی، تماس شخصی، و تماس از طریق دوستان، قادرند به طور معناداری حدود 9/23 درصد از واریانس مولفه های انگ زنی به بیماران روانی را پیش بینی کنند؛ و متغیرهای جنسیت و تحصیلات می توانند به طور معناداری حدود 9/3 درصد از واریانس مولفه های انگ زنی به بیماران روانی را پیش بینی کنند. جنسیت به تنهایی قادر است به طور معناداری حدود 2/2 درصد از واریانس مولفه های میزان آشنایی با بیماران روانی را پیش بینی کند. مولفه های آشنایی با بیماران روانی، در ایران، مانند بسیاری از کشورها، پیش بینی کننده های معناداری برای مولفه های انگ زنی به بیماران روانی هستند. کلمات کلیدی: انگ، میزان آشنایی با بیماری روانی، نگرش های انگ زنی به بیماران روانی
زهرا رسایی چنگیز رحیمی
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی توانایی آزمون های شناختی حساس به قشر پیشانی در تشخیص افتراقی اختلالات اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و وسواسی- اجباری و گروه بهنجار می باشد. روش: این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای می باشد. بدین منظور با روش نمونه گیری دسترس، 27 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی، 28 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی، 29 بیمار مبتلا به وسواسی- اجباری و 29 فرد بهنجار انتخاب و براساس متغیرهای سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل همتا شدند و عملکرد شناختی آزمودنی ها به وسیله آزمون استروپ، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین و آزمون عملکرد مداوم مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار در تمامی متغیرهای آزمون ویسکانسین (خطای درجاماندگی، طبقه بندی و خطای کل) و آزمون استروپ (تعداد خطا، تعداد پاسخ های درست، تعداد عدم پاسخ، زمان صرف شده در کوشش ناهمخوان و نمره تداخل) عملکرد ضعیف تری داشتند (0001/0) و همچنین بیماران اسکیزوفرنی در سه مولفه آزمون عملکرد مداوم (خطای حذف، نمره کل پاسخ های درست و زمان واکنش در برابر پاسخ های درست)، بیماران افسرده در سه مولفه (خطای ارائه پاسخ، خطای حذف و زمان واکنش در برابر پاسخ های درست) و همچنین بیماران وسواسی- اجباری در مولفه های خطای حذف و نمره کل پاسخ های درست و زمان واکنش در برابر پاسخ های درست در مقایسه با افراد بهنجار، به طور معناداری ضعیف تر عمل کرده اند. و هیچ یک از آزمون ها نتوانستند بین گروه های بالینی تفاوت معنادار نشان دهند. نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش حاضر آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، آزمون استروپ و آزمون عملکرد مداوم قادر به تفکیک بیماران مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی، افسردگی اساسی و وسواسی- اجباری از افراد بهنجار بود. در آزمون های مختلف تفاوت بین گروهای بیمار معنادار نبود.
زهرا رمضانی چنگیز رحیمی طاقانکی
اختلال وسواسی-اجباری، نوعی از انواع اختلالات اضطرابی است که مشخصه اصلی آن افکار خودایند، تکانه ها و تصاویر ذهنی مزاحم است که غالباً منجر به انجام عمل وسواسی می شود. همچنین اختلال وسواس، به طور کلی طیف وسیعی از افکار و اعمال را در بر می گیرد (به عنوان مثال وسواس شستشو، نظم، احتکار، وارسی و غیره). پژوهش های اخیر در حوزه ی شناختی رفتاری راجع به اختلال وسواس که توسط گروه بین المللی محققین وسواس صورت گرفته، نشان داده است که به طور کلی 6 حوزه ی شناختی در ایجاد و تداوم اختلال وسواس نقش ایفا می کنند که شامل مسئولیت پذیری، بیش برآورد تهدید، کمال گرایی، عدم تحمل ابهام، بیش اهمیت دهی و کنترل فکر می باشد؛ لذا ممکن است این سوال به ذهن متبادر شود که اساساً آیا هر یک این عقاید و شناخت ها، می تواند اختصاص به نوع خاصی از انواع وسواس داشته باشد یا خیر؟ در این تحقیق سعی ما بر این بوده که پیش بینی کنیم در وسواس و در هر یک از انواع آن شامل (شستشو، وارسی، فکری، احتکار، نظم، خنثی سازی) کدام یک از عوامل شناختیِ مسئولیت پذیری، بیش برآورد تهدید، کمال گرایی، عدم تحمل ابهام و کنترل/اهمیت افکار نقش بیشتری دارند. بدین منظور، تحقیق با استفاده از طریق نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از پرسشنامه ی بازنگری شده وسواسی اجباری و نیز پرسشنامه باورهای وسواسی، بر روی 208 نفر از دانشجویان (با میانگین سنی 21 سال و انحراف استاندارد 6/1) صورت گرفت و نتایج با استفاده از روش آماری رگرسیون گام به گام، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد مسئولیت پذیری و بیش برآورد خطر، مهم ترین عامل در پیش بینی وسواس شستشو، وارسی، فکری، انباشت، خنثی سازی و وسواس گرایی می باشد. همچنین کمال گرایی و عدم تحمل ابهام، بیشترین نقش را در پیش بینی وسواس نظم ایفا می کرد. این نتایج، موید و شاهدی برای حمایت از نظریه شناختی سالکووسکیس است که به نقش کلیدی مسئولیت پذیری افراطی در اختلال وسواس اعتقاد داشت. همچنین با نتایج پژوهش هایی که نشان دادند عقاید مسئولیت پذیری در افراد دارای وسواس بیشتر است و مسئولیت پذیری، پیش بینی کننده ی وسواس می باشد، همخوان است.
زینب ابراهیم زاده محمدعلی گودرزی
معرفی درمان ضد رتروویروسی کاهش قابل ملاحظه ای را در بروز بیماری ها و مرگ و میر همراه با hiv ایجاد نموده است، بنابراین شناخت عوامل موثر بر آن حائز اهمیت فراوان می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پای بندی به درمان ضد رتروویروسی و میزان cd4 با حمایت اجتماعی، اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی در بیماران مبتلا به hiv/ ایدز بود. در این راستا، 220 بیمار مبتلا به hiv/ ایدز از مرکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه حمایت اجتماعی فیلیپس و همکاران، پرسشنامه اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی (اشل)، پرسشنامه افسردگی بک ii و پرسشنامه پای بندی به درمان actg بود. نتایج با استفاده از روش همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی ساده و چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که افسردگی و استرس پس از سانحه، پای بندی ضعیف تر به درمان ضد رتروویروسی (به ترتیب 001/0>p، 38/0=r2 و 001/0>p، 58/0=r2) و میزان پایین تر cd4 (هر دو متغیر 01/0>p، 03/0=r2) را پیش بینی می کند. هم چنین، حمایت اجتماعی بالاتر پای بندی بیشتر به درمان (001/0>p، 47/0=r2) و میزان بالاتر cd4 (01/0>p، 01/0=r2) را پیش بینی کرد. تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که فقط دو متغیر استرس پس از سانحه و حمایت اجتماعی توانستند حدود 60 درصد (001/0>p) از واریانس میزان پای بندی به درمان و تنها متغیر استرس پس از سانحه توانست حدود 3 درصد(01/0>p) از واریانس میزان cd4 را پیش بینی کند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که افسردگی، ptsd و حمایت اجتماعی، می توانند بر پای بندی به درمان و میزان cd4 تأثیرگذار باشند. هم چنین، این نتایج علاوه بر داشتن تلویحات نظری در زمینه بیماری hiv/ ایدز، در حیطه درمان نیز تلویحات کاربردی در بر دارد.
ژا له پاکزاد نوراله محمدی
داده های سبک دلبستگی کودکان کم توان ذهنی از پرسشنامه ای که کولینز و رید (1990)، بلوغ عاطفی ازپرسشنامه ی بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1999) و داده های سنجش احساس تنهایی از پرسشنامه احساس تنهایی و نارضایتی اجتماعی آشر و همکاران (1984) استفاده شد. با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی ساده به کمک نرم افزار spss20نتایج به صورت زیر حاصل شد.
اطهر دامن کشان محمد علی گودرزی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مشابهت یا عدم مشابهت زن و شوهرها در ویژگی شخصیتی روان نژندی بر رضایت زناشویی و مولفه های آن (تحریف آرمانی، رضایت زناشویی، مسایل شخصیتی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، اوقات فراغت، رابطه جنسی، فرزندان و فرزندپروری، رابطه با خانواده و دوستان، نقش های مساوات طلبی و جهت گیری مذهبی) در زوجین است. روش پژوهش بهکار رفته در این تحقیق علّی- مقایسه-ای است. نمونه تحقیق شامل 380 زوج از کارکنان متأهل آموزش و پرورش شهرستان لار است که به روش 1390 مشغول به کار بودهاند، انتخاب - خوشهای و از میان کلیهی کارکنانی که که در سال تحصیلی 1391 شده اند. برای سنجش متغیرهای این پژوهش از خرده مقیاس رواننژندی در پرسشنامهی شخصیتی نئو، فرم استفاه شد. نتایج پژوهش نشان داد که (enrich) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (neo-ffi) کوتاه بین گروه های 4 گانه زوجی (سنخ های ترکیبی فرضی ازدواج مردان و زنان در ویژگی شخصیتی روان نژندی) وجود دارد. نتایج به دست آمده (p<0/ از نظر مولفههای یازده گانه رضایت زناشویی تفاوت معنیدار ( 001 نشان داد، زوجینی که در ویژگی شخصیتی رواننژندی مشابهت دارند و هر دو نمرهی پایین کسب کردهاند، در مقایسه با دیگر گروهها از از رضایت زناشویی بالاتری برخوردارند. کلید واژگان: مشابهت یا عدم مشابهت، ویژگی شخصیتی روان نژندی، رضایت زناشویی
نجمیه زنگنه نوراله محمدی
هدف از انجام این پژوهش ، بررسی مقایسه ای اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی –رفتاری بر رفتارهای پرخاشگرانه و تکا نشی کودکان و آموزش والدین ،همچنین مقایسه با گروه کنترل است . پژوهش حاضراز نوع آزمایشی بو ده و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان 12تا 15 ساله مدارس دولتی است که در سال 92-91 مشغول به تحصیل می باشند .نمونه مورد مطالعه شامل 90 دانش آموز است که این نمونه گیری در دومرحله انجام شده است. ا بتدا ،تعداد 760نفر دانش آموز با آزمون های پرخاشگری و تکانشگری مورد بررسی قرار گرفته اندو پس از گزینش برحسب نمرات کسب شده ، تعداد 90نفر بصورت تصادفی در سه گروه آلف،ب و ج قرار گرفتند گروه الف شامل دانش آموزان گروه درمانی ،گروه ب شامل والدین دانش آموزان و گروه ج مشتمل بر دانش آموزان گروه کنترل به تفکیک جنسیت(دختر و پسر)است .پس از اجرای گروه درمانی و آموزش والدین ،میزان پرخاشگری و تکانشگری با استفاده از پرسشنامه ها اندازه گیری شد و دادها با بهره گیری از روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند .نتایج بیانگر آن است که گروه درمانی دانش آموزان و آموزش والدین موجب کاهش میانگین نمرات پرخاشگری و تکانشگری پس آزمون و آزمون پیگیری شده است .همچنین بین میانگین نمره های گروه های آزمایش و کنترل معنا دار می باشد . کلمات کلیدی : پرخاشگری، تکانشگری، گروه درمانی ،آموزش والدین
ساره ریوفی عبدالعزیز افلاک سیر
دیابت یکی از شایع ترین بیماری های مزمن عصر حاضر است که بروز و شیوع آن در دنیا و ایران به طور فزاینده ای در حال افزایش است . عوامل روانی و نگرش ، نقش عمده ای را در سازگاری با بیماری دیابت به عهده دارند . از این رو پژوهش حاضر به بررسی نقش کانون کنترل سلامت در سازگاری با این بیماری پرداخته است .در پژوهش حاضر تعداد 118 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین کسانی که به کلینیک دیابت درمانگاه شهید مطهری شهر شیراز مراجعه کرده بودند برگزیده شدند . اطلاعات از طریق دو پرسش نامه کانون کنترل سلامت (mhlc) و پرسشنامه سازگاری روانی اجتماعی با بیماری (pais) جمع آوری شد . پس از تحلیل داده ها نتایج پژوهش نشان داد که بین سازگاری با بیماری و کانون کنترل درونی سلامت ، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد . مولفه ی کانون کنترل درونی سلامت ارتباط مثبت و معنادار با خرده مقیاس های محیط اجتماعی ، روابط خانوادگی و جهت گیری مراقبت بهداشتی دارند . مولفه ی کانون کنترل اعتقاد به خدا قابلیت پیش بینی مثبت و معنادار خرده مقیاس محیط خانه را دارد. همچنین بر اساس یافته های پژوهش ، مولفه کانون کنترل درونی بیشترین قابلیت را در پیش بینی سازگاری روانی اجتماعی با بیماری بر عهده دارد . همچنین در این پژوهش ، بین کانون کنترل شانس و کانون کنترل قدرت-دیگران با سازگاری با بیماری رابطه معناداری یافت نشد . به طور کلی یافته ها نشانگر وجود ارتباط و همبستگی معنادار بین کانون کنترل سلامت و سازگاری با بیماری است . بدین معنی که گرایش به کانون کنترل درونی سلامت باعث افزایش سازگاری با بیماری می شود.
بهاره جوادیان نوراله محمدی
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهداشت روان ،عزت نفس،خودکارآمدی دانشجویان دانشگاه شیراز بر اساس ابعاد فرزندپروری می باشد،نمونه این مطالعه 200 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دختر وپسر دانشگاه شیراز می باشد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند .ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل،پرسشنامه فرزندپروری بامریند،پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ،پرسشنامه خودکارآمدی شوارتزوجروسلم وپرسشنامه سلامت روان می باشد ،به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری رگرسیون چندگانه همزمان و تی تست و طرح همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین شیوه فرزندپروری مستبدانه وسهل انگارانه با خودکارآمدی،عزت نفس وسلامت روانی رابطه منفی وجود دارد .و بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه با خودکارآمدی،عزت نفس وسلامت روانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد .و همچنین با توجه به نتایج حاصل از تی تست در بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه وجنسیت تفاوت معنادار وجود دارد.بدین صورت که زنان بیشتر از مردان از شیوه فرزندپروری مقتدرانه استفاده می کنند.
زهره حسین قشقایی عبدالعزیز افلاک سیر
چکیده مقایسه عملکرد عصب روانشناختی قطعه پیشانی در بیماران اسکیزوافکتیو با مبتلایان به اسکیزوفرینا با علائم منفی، دو قطبی نوع یک و گروه بهنجار به کوشش زهره حسین قشقایی هدف پژوهش حاضر مقایسه عملکرد عصب – روانشناختی بیماران اسکیزوافکتیو با سه گروه مبتلایان به اسکیزوفرنیا با علائم منفی، دو قطبی نوع یک و گروه بهنجار بود. به منظور انجام این پژوهش تعداد 15 نفر از بیماران اسکیزوافکتیو، 15 نفر از مبتلایان به اسکیزوفرنیا با علائم منفی، 15 نفر بیمار دو قطبی نوع یک، 15 نفر افراد بهنجار که از نظر جنس، سن، تحصیلات همتا سازی شده بودند، بصورت در دسترس از افراد مراجعه کننده به مرکز درمان و توانبخشی بیماران روانی صدرا در شهر اهواز، انتخاب شدند. شرکت کنندگان یکبار توسط روانپزشک و یکبار توسط محقق تحت مصاحبه تشخیصی قرار گرفتند و پس از اخذ شرایط ورود به مطالعه، بوسیله آزمون های عصب – روانشناختی استروپ، عملکرد مداوم، دسته بندی کارتهای ویسکانسین مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان دهنده تفاوت معنادار بین سه گروه مقایسه با گروه ملاک در عملکرد عصب روانشناختی قطعه پیشانی بود. ولیکن در بررسی مولفه های تحقیق عملکرد عصب روانشناختی لوب پیشانی بیماران اسکیزوافکتیو به بیماران دو قطبی نوع یک نزدیک بود و نسبت به بیماران اسکیزوفرنیا عملکرد بهتر و نسبت به افراد بهنجار عملکرد ضعیف تری مشاهده شد. نتایج این پژوهش از اهمیت تشخیص بالینی و ارائه پیش آگهی اختلال اسکیزوافکتیو حمایت می کند. واژگان کلید: عملکرد عصب - روانشناختی، قطعه پیشانی، اسکیزو افکتیو، اسکیزو فرنیا با علائم منفی، دو قطبی نوع یک.
فاطمه خسروانیان محمدعلی گودرزی
پیش بینی رابطه عاطفی عروس و مادر شوهر بر اساس متغیرهای راهبردهای مقابله ای، هوش هیجانی و جرأت ورزی به کوشش فاطمه خسروانیان پژوهش حاضر به منظور پیش بینی رابطه عاطفی عروس و مادر شوهر بر اساس متغیرهای راهبردهای مقابله ای، هوش هیجانی و جرأت ورزی انجام شد. این تحقیق از نوع همبستگی است. بدین منظور 203 نفر از بانوان شهر شیراز به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های راهبردهای مقابله ای، جرأت ورزی، عدم رضایت در رابطه بین عروس و مادر شوهر و هوش هیجانی را تکمیل نمودند. همه داده های پژوهش به وسیله روش های همبستگی و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که بین رابطه عروس و مادر شوهر و بعد مقابله فعال مقیاس متمرکز بر مسأله، ابعاد گرایش به مذهب،تفسیر مجدد مثبت مقیاس متمرکز بر هیجان، هوش هیجانی وابعاد درک هیجانی، مهارت هیجانی و خوش بینی مقیاس هوش هیجانی و جرأت ورزی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و بین رابطه عروس و مادر شوهر و مقیاس متمرکز بر مسأله و متمرکز بر هیجان رابطه معنی داری وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد شد هوش هیجانی، مقابله متمرکز بر مسأله و جرأت ورزی به طور منفی عدم رضایت در رابطه بین عروس و مادر شوهر را پیش بینی کردند. کلید واژه: راهبردهای مقابله ای، هوش هیجانی، جرأت ورزی، رابطه عاطفی بین عروس و مادر شوهر
فاطمه فریدونی محمدعلی گودرزی
چکیده پیش بینی شدت اعتیاد به اینترنت بر اساس تعاملات خانوادگی و عزت نفس به کوشش فاطمه فریدونی پژوهش حاضر به منظور پیش بینی شدت اعتیاد به اینترنت بر اساس تعاملات خانوادگی و عزت نفس انجام شده است. این تحقیق از نوع همبستگی است. بدین منظور 204 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز (دختر و پسر) به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان با تکمیل پرسشنامه های عملکرد خانواده، صله رحم، عزت نفس و اعتیاد به اینترنت در پژوهش شرکت کردند. جهت بررسی نتایج از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون گام به گام) استفاده شده است. نتایج همبستگی نشان داد که بین شدت اعتیاد به اینترنت و تعاملات خانوادگی و ابعاد نقش ها، پاسخ گویی اثربخش و درگیری اثربخش تعاملات خانوادگی و ابعادکیفیت ارائه و کیفیت دریافت صله رحم و عزت نفس رابطه منفی معنی داری وجود دارد اما با ابعاد حل مسأله، روابط، کنترل رفتاری و کارکرد کلی تعاملات خانواده، ابعاد کمیت ارائه و کمیت دریافت صله رحم و نمره کل صله رحم رابطه معنی داری وجود ندارد. هم چنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد تعاملات خانوادگی و عزت نفس به طور منفی شدت اعتیاد به اینترنت را پیش بینی می کنند. کلید واژه: اعتیاد به اینترنت، تعاملات خانواده، صله رحم، عزت نفس
فرانک طوسی سیدمحمدرضا تقوی
اختلال وسواس فکری-عملی یک اختلال ناهمگون مشخص با افکار، تصاویر یا تکانه های ناخواسته عود کننده است. تنوع موضوعی افکار و عادات وسواسی شناخته شده است. این ناهمگونی علایم وسواس باعث مشکلات بسیاری چه در امر تحقیقات و چه در مداخلات بالینی شده است. هدف از این پژوهش بررسی علایم ناهمگون وسواس در چهار بعد و بررسی ارتباط میان این چهار بعد از علایم وسواس با افکار وسواسی می باشد. به همین منظور 60 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی در سطح شهرهای تهران و شیراز به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزار جدیدی برای سنجش اختلال وسواس با نام مقیاس ابعادی وسواس فکری-عملی استفاده شد که علایم ناهمگون وسواس را در چهار بعد و با ارزیابی متغیرهای چندگانه مبتنی بر تجربه شدت بررسی می کند. همچنین از مقیاس عقاید وسواسی-44 برای سنجش افکار وسواسی و از پرسشنامه افسردگی بک-2 برای سنجیدن افسردگی استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که ابعاد علایم وسواس بررسی شده به وسیله عقاید وسواسی خاصی پیش بینی می شوند. بدین صورت که بعد شست و شو و بعد وارسی را افکار وسواسی تخمین بیش از حد مسوًولیت و تهدید پیش بینی می کنند. بعد مرتب کردن را افکار وسواسی در مورد نیاز به کمال و یقین و بعد افکار ناخواسته را عقاید وسواسی اهمیت دادن به افکار و نیاز به کنترل آنها پیش-بینی می کنند. نتایج این پژوهش می تواند در درمان شناختی-رفتاری اختلال وسواس فکری-عملی حائز اهمیت باشد.
سعید محمدنیا جواد ملازاده
هدف از انجام این تحقیق پیش بینی افسردگی بر اساس واکنش پذیری شناختی با نقش واسطه ای نگرش های ناکارآمد، خطاهای شناختی، سه گانه شناختی و افکار خودکار است. تعداد 291 نفر از دانشجویان زن و مرد به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و نسبت به تکمیل پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم (bdi-ii)، مقیاس نگرش های ناکارآمد (das)، پرسشنامه ی مثلث شناخت (cti)، مقیاس حساسیت در برابر افسردگی لیدن- تجدیدنظر شده (leids-r)، پرسشنامه افکار خود آیند (atq) و پرسشنامه خطاهای شناختی (ceq) اقدام نمودند. با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، اطلاعات توصیفی آزمودنی ها از قبیل میانگین و انحراف معیار، مشخص گردید؛ و به منظور پاسخ گویی به فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مسیر به روش بارون و کنی و برای بررسی برازش مدل از نرم افزار(20) amos استفاده گردید. تحلیل نتایج نقش واسطه ای سه متغیر خطاهای شناختی، سه گانه شناختی و افکار خودکار را در رابطه میان واکنش پذیری شناختی و افسردگی تأیید کرد. همچنین تناسب و کفایت شاخص های برازش مدل نشانگر اعتبار درونی مناسب یافته ها بود. از این یافته ها نتیجه گرفته می شود که تجربه خلق منفی با تأثیرگذاری بر ساختارهای شناختی پیش بینی کننده افسردگی در افراد بوده و اهمیت تجربه خلق منفی به عنوان عامل آسیب پذیری در برابر افسردگی روشن گردید.
سمیه درتاج ثانی عبدالعزیز افلاک سیر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی رضایت جنسی بر اساس طرحواره های نقش جنسیتی، تصویر بدن و ویژگی های شخصیتی بود. روش: جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل ساکن در خوابگاه های دانشجویی دانشگاه شهید با هنر کرمان بود که به روش تصادفی 200 زوج به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های مورد نیاز توسط پرسشنامه تصویر بدن فیشر، طرحواره های نقش جنسیتی مردان، طرحواره های نقش جنسیتی زنان، پرسشنامه رضایت جنسی و پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت نئو جمع آوری شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری رگرسیون چند متغیره به وسیله نرم افزار آماری spss تحلیل شد. نتایج: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که از میان متغیرهای طرحواره نقش جنسیتی، طرحواره صریح- راحت پیش بینی کننده رضایت جنسی بود. همچنین نتایج نشان داد که نمره تصویر بدن در افراد پیش بینی کننده رضایت جنسی است. از بین ویژگی-های شخصیتی ویژگی انعطاف پذیر بودن پیش بینی کننده منفی رضایت جنسی و ویژگی مسئولیت پذیر بودن نیز پیش بینی کننده رضایت جنسی در دانشجویان بود. در ضمن نتایج نشان داد که ترکیب طرحواره های نقش جنسیتی، تصویر بدن و ویژگی های شخصیتی پیش بینی کننده 42/0 از واریانس رضایت جنسی در دانشجویان متأهل بود. نتیجه گیری: طرحواره های نقش جنسیتی، تصویر بدن و ویژگی های شخصیتی پیش بینی کننده رضایت جنسی در دانشجویان متأهل می باشد. کلید واژها: تصویر بدن، رضایت جنسی، طرحواره های نقش جنسی، ویژگی های شخصیتی.
فاطمه ریاحی محمدعلی گودرزی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و سبک های تصمیم گیری در افراد سوء مصرف کننده شیشه و هروئین با افراد عادی در شهر شیراز بود. این مطالعه از نوع علی مقایسه ای می باشد. جامعه آماری این تحقیق را تمامی مردان سوء مصرف کنندگان شیشه و هروئین در مراکز ترک و نگهداری افراد معتاد در شهر شیراز تشکیل می داد. از بین این مراکزسه مرکز انتخاب شده و از بین آنها 30 نفر سوء مصرف کننده شیشه و 30 نفر سوء مصرف کننده هروئین با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. با توجه به ویژگی های سنی آزمودنی ها 30 نفر فرد بهنجار نیز به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه طرح واره های ناسازگار اولیه (یانگ) و پرسشنامه سبک های تصمیم گیری (اسکات و بروس) بود. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش، از روش تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که در خصوص طرح واره های ناسازگار اولیه بین گروه شیشه و هروئین تفاوت معنا داری وجود ندارد، اما بین دو گروه شیشه و هروئین با گروه بهنجار تفاوت معنا داری در سه حوزه (بریدگی و طرد، محدودیت های مختل و خودگردانی و عملکرد مختل) وجود دارد. از نظر سبک های تصمیم گیری میان دو گروه شیشه و هروئین تفاوت معنا داری دیده نشد؛ اما بین گروه شیشه و هروئین با گروه غیر مصرف کننده از نظر سبک تصمیم گیری منطقی تفاوت معنا دار وجود دارد. کلید واژه ها: سبک های تصمیم گیری، طرح واره های ناسازگار اولیه، سوءمصرف کنندگان
مریم بلوکی جواد ملا زاده
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی سبک های حل مسأله و تحریفات شناختی به عنوان پیش بین های پیروی از رفتار سلامتی در بیماران مبتلا به سرطان سینه انجام شد. روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع همبستگی است، بدین منظور 272 بیمار مبتلا به سرطان سینه بعد از اطمینان از ملاک های رد و شمول به روش نمونه گیری در دسترس از بیمارستان های شهر مشهد انتخاب شدند. شرکت کنندگان ، پرسش نامه های پیروی از رفتار سلامتی، سبک های حل مسأله و تحریفات شناختی را تکمیل نمودند. تمام داده های پژوهش به وسیله رگرسیون چندگانه و آنوا تحلیل شدند. یافته ها: نتایج طرح همبستگی بررسی سبک های حل مسأله و تحریفات شناختی به عنوان پیش بینی های پیروی از رفتار سلامتی در بیماران مبتلا به سرطان سینه نشان داد که سبک های حل مسأله و تحریفات شناختی به طور معناداری (r2=0.39) پیروی از رفتار سلامتی را در بیماران مبتلا به سرطان سینه پیش بینی می کند. بحث و نتیجه گیری: می توان بیان کرد که بیماران مبتلا به سرطان سینه ای که از سبک های حل مسئله سازنده استفاده می کنند، فعالانه از رفتارهای سلامتی پیروی می کنند و بیمارانی که از سبک های حل مسأله غیر سازنده استفاده می کنند و همچنین بیمارانی که در تفکر یا سیستم پردازش اطلاعات سوگیری دارند (تحریفات شناختی) در پیروی از رفتارهای سلامتی مثبت ضعیف عمل کنند.
یاسمن آش خانه جواد ملا زاده
مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی دشواری در نظم بخشی هیجانی و سازگاری روانی با سرطان به عنوان پیش بین های حالت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شد. روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع همبستگی است، بدین منظور 272 بیمار مبتلا به سرطان پستان به روش نمونه گیری در دسترس از بیمارستان های شهر مشهد انتخاب شدند. بعد از اطمینان شرکت کنندگان در مورد ملاک های رد و شمول، پرسش نامه های حالت تهوع و استفراغ، دشواری در نظم بخشی هیجانی و سازگاری روانی با سرطان توسط پژوهشگر برای بیماران خوانده شد و تکمیل گردید. تمام داده های پژوهش به وسیله رگرسیون چندگانه و آنوا تحلیل شدند. یافته ها: نتایج این پژوهش رابطه دشواری در نظم بخشی هیجانی و سازگاری روانی با سرطان را به طور معناداری (r2=0.34) از حالت تهوع و استفراغ در بیماران مبتلا به سرطان پستان پیش بینی می کند. بحث و نتیجه گیری: می توان بیان کرد که بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی که توانایی کنترل و تنظیم هیجان های خود را دارند و سازگاری روانی مناسبی با سرطان دارند، مرحله شیمی درمانی را راحت تر سپری کردند و حالت تهوع و استفراغ کمتری را تجربه کردند.
محمد هرنگ زا محمد علی گودرزی
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین باورهای فراشناختی با واسطه گری نقش های مسوولیت پذیری، درآمیختگی افکار، راهبردهای کنترل افکار و دشواری در تنظیم هیجانی با علائم وسواسی در جمعیت های غیر بالینی انجام شد. روش: جامعه ی آماری این پژوهش، کلیه ی دانشجویان دانشگاه شیراز بود که تعداد 333 نفر(151 پسر و 182 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. این آزمودنی ها شش پرسشنامه را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد مولفه های راهبردهای کنترل افکار(نگرانی و تنبیه)، در آمیختگی افکار و تنظیم هیجانی در رابطه میان باورهای فراشناختی و علائم وسواس تا اندازه ای واسطه شده اند. نتیجه گیری: باورهای فراشناختی، راهبردهای کنترل فکر و در آمیختگی افکار بر نظم بخشی هیجانات اثر می گذارد و شیوه ی نظم بخشی هیجانات خود بر علائم وسواس و تحول آن، تأثیر می گذارد.
مجید زارع جواد ملازاده
مقایسه سبک ابراز هیجان دوسوگرایی، خشم و افسردگی در جانبازان دارای درد مزمن، جانبازان بدون درد و افراد عادی امروزه درد مزمن به عنوان یک بیماری مجزا تلقی می شود و بیمارانی که دچار آن می شوند به سرعت سیر نزولی تغییرات جسمی و روانی را به نحوی که تمام فعالیت های روزمره فردی و اجتماعی آنها را دچار اختلال می کند، آغاز می کنند. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای سبک دوسوگرایی در ابراز هیجان، خشم و افسردگی بین سه گروه جانبازان دارای درد مزمن، جانبازان بدون درد و افراد عادی است. در این پژوهش جامعه مورد مطالعه را جانبازان تشکیل می دهند و افراد نمونه نیز شامل90 نفر (25 نفر جانباز درد مزمن، 25 نفر جانباز بدون درد و 25 نفر افراد عادی) می باشند که بر اساس معیارهای تشخیصی درد مزمن dsmiv و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. داده های مورد نیاز این مطالعه توسط پرسشنامه دوسوگرایی در ابراز گری هیجانی کینگ و امونز (aeq)، مقیاس خشم چند بعدی سیگل (mai) و مقیاس افسردگی استنفورد جمع آوری شده و سپس با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون همبستگی پیرسون تحلیل شدند. نتایج بدست آمده نشان دادند جانبازان دارای درد مزمن برخلاف اینکه بدلیل داشتن درد مزمن جسمی مستعد ابتلاء به اختلالات هیجانی و خلقی مانند خشم و افسردگی هستند، در تنظیم و سبک ابراز هیجانات مشکلی ندارند و با سایر جانبازان بدون درد مزمن و افراد عادی تفاوتی نشان نمی دهند.
حدیث محمودصالحی عبدالعزیز افلاک سیر
پژوهش حاضربه منظور بررسی نقش پیش بینی دینداری در گرایش نوجوانان با رفتار های پرخطر با واسطه گری نظم بخشی هیجانی انجام گرفت. بدین منظور 383 نفر از دانش آموزان دبیرستانی در شهر اصفهان که در سال تحصیلی 92-91 مشغول در سه پایه ی اول ، دوم و سوم مشغول به تحصیل بودند انتخاب شدند و به پرسشنامه های مورد نظر پاسخ دادند. داده-های استخراج شده از پرسشنامه ها با نرم افزار آماری spss 16 و amos graphics 21 وبا روش تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد که دینداری و پیش بینی کننده ی گرایش نوجوانان به رفتار های پرخطر است، همچنین دینداری با واسطه گری نظم بخشی هیجانی پیش بینی کننده ی گرایش نوجوانان به رفتار های پر خطر است.
اسماعیل معدنچی چنگیز رحیمی
پژوهش حاضر به منظور مقایسه راهکارهای مقابله ای و کمال گرایی مثبت و منفی در افراد مبتلا به کرونر قلبی و افراد سالم انجام گرفت. بدین منظور تعداد 60 نفر، که به مدت 6 ماه دچار درد و فشار در قفسه سینه داشتند به روش نمونه گیری درد دسترس از بین افراد مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی قلب شهر یزد انتخاب شدند و 60 نفر از افرادی که در طی 6 ماه اخیر هیچ مشکل قلبی را تجربه نکرده بودند به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده های استخراج شده از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحلیل ها نشان داد بین افراد مبتلا به کرونر قلبی و افراد سالم از نظر کمال گرایی مثبت و منفی و راهیردهای مقابله ای تفاوت معنی داری وجود دارد و افراد مبتلا به کرونر قلبی در مقیاس کمال گرایی منفی نمره بالاتری نسبت به افراد سالم بدست آوردند. افرادی که بیماری کرونر را گزارش کردند نسبت به افراد سالم از راهکارهای مقابله ای ناسازگارانه، بیشتر استفاده کردند.
مرضیه دهقان فارسی عبدالعزیز افلاک سیر
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی علایم سندرم پیش از قاعدگی بر اساس پنج عامل بزرگ شخصیت و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان می باشد. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه ی آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه شیراز بودند. بدین منظور ???دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص سندرم پیش از قاعدگی، پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه، به روش گام به گام با نرم افزار spss استفاده شد و نتایج حاکی از آن بود که از میان پنج عامل بزرگ شخصیت، روان رنجوری و از میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، سرزنش دیگران، پذیرش و تمرکز مجدد به برنامه ریزی به طور معناداری،علایم سندرم پیش از قاعدگی را پیش بینی کردند.
سمیه جمالی عبدالعزیز افلاک سیر
اگر نگرانی در مورد وضعیت ظاهری بدن تشدید یابد و موجب ناراحتی چشمگیر، اشتغال ذهنی و آسیب به کارکردهای اجتماعی، شغلی و سایر جنبه های زندگی شود، به عنوان اختلال بدشکلی بدن تشخیص داده می شود. با توجه به شیوع بالای اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان و همایندی با سایر اختلالات، این پژوهش با هدف تعیین شیوع اختلال بدشکلی بدن و میزان همایندی آن با اختلال افسردگی اساسی، وسواس فکری-عملی، اضطراب اجتماعی و اختلالات خوردن، صورت گرفته است. در یک مطالعه توصیفی- همبستگی، هزار نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز، با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توسط پرسشنامه اختلال بدشکلی بدن، مقیاس اصلاح شده وسواس فکری- عملی یل- براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه افسردگی بک ویرایش دوم، پرسشنامه وسواس فکری- عملی مادزلی، پرسشنامه فوبی اجتماعی و پرسشنامه نگرشهای خوردن، تحت بررسی قرار گرفتند و یافته ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آماری مجذور کای و آزمون دقیق فیشر در نرم افزار 18-spss تجزیه و تحلیل شدند. از میان دانشجویان مورد مطالعه، 641 نفر (%1/64) دختر و 359 نفر (%35/9) پسر بودند و نتایج نشان داد که 129 نفر از دانشجویان (%12/9) معیارهای اختلال بدشکلی بدن را کسب نمودند. بین علائم اختلال بدشکلی بدن و علائم اختلال اضطراب اجتماعی (0/39=r)، علائم اختلال افسردگی اساسی (0/39=r)، علائم اختلال وسواس فکری- عملی(0/30=r) و علائم اختلالات خوردن (0/21=r) رابطه معنادار گزارش شد. اختلال بدشکلی بدن در دانشجویان شایع بود و همایندی بالایی با سایر اختلالات داشت، بنابراین مطالعات همه گیر شناسی و بررسی همایندی اختلال بدشکلی بدن با سایر اختلالات در گروههای سنی مختلف و گروههای پرخطر ضروری به نظرمی رسد.
زهرا فرمانی عبدالعزیز افلاک سیر
پژوهش حاضر به منظور بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده¬-(جهت¬گیری گفت¬وشنود و جهت¬گیری همنوایی) و ویژگی¬های شخصیتی (دلپذیری، وظیفه¬مداری، برون¬گرایی، انعطاف¬پذیری و روان-رنجورخویی) بر سازگاری زناشویی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 252 نفر از دانشجویان زن متأهل دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونه¬گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل، پرسشنامه¬¬¬های ویژگی¬های شخصیتی نئو ¬50 ¬گویه¬ای (neo)، ابزار تجدید نظر شده¬ی 26 گویه¬ای الگوهای ارتباطات خانواده فیتزپاتریک و ریچی، (1990) (نقل از فیتزپاتریک و کوئرنر 2004 (rfcp)) و ابزار 32 گویه¬ای سازگاری زناشویی اسپانیر، (1976) (das) بود که پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ احراز گردید. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش¬های آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون چندگانه همزمان استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که از بین خرده مقیاس¬های ویژگی¬های شخصیتی نئو، خرده¬¬¬ مقیاس توافق¬پذیری به صورت مثبت و معنا¬دار و روان¬رنجورخویی به صورت منفی و معنادار با قدرت و گستردگی بیش¬تری سازگاری زناشویی را پیش¬بینی کردند، همچنین از بین خرده مقیاس¬های ابزار تجدید نظر شده الگوهای ارتباطات خانواده جهت¬گیری گفت¬و¬شنود رابطه مثبت و معناداری با سازگاری زناشویی دارد و آن را به صورت مثبت پیش¬بینی می-کند و بنابراین، می¬توان گفت که ویژگی¬های شخصیتی و الگوهای ارتباطی خانواده به عنوان عامل¬هایی کلی می¬توانند پیش¬بینی کننده¬های معناداری از سازگاری زناشویی باشند.
فهیمه طاهری عبدالعزیز افلاک سیر
چکیده بررسی اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر تاب آوری، مشکلات در نظم بخشی هیجانی و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و مسأله مدار به کوشش: فهیمه طاهری هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی ایمن سازی در برابر استرس بر تاب آوری، مشکلات در نظم بخشی هیجانی، راهبردهای مقابله با استرس هیجان مدار و مسأله مدار بود. پرسشنامه های تاب آوری (cd-ris)، مشکلات در نظم بخشی هیجانی (ders) و راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و مسأله مدار (wocq)، بر روی بیماران زن مبتلا به سرطان سینه که جهت پرتودرمانی به بیمارستان میلاد اصفهان مراجعه می نمودند اجرا شد و از میان بیمارانی که دارای معیارهای رد و شمول بودند، به صورت تصادفی 34 نفر برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش طی یک دوره 8 جلسه ای آموزش گروهی ایمن سازی در برابر استرس شرکت داده شدند در صورتیکه گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. نتایج تحلیل کوواریانس پس آزمون گروه آزمایش و کنترل با متغیر پیش آزمون به عنوان کوواریت نشان داد که پس از آموزش گروهی ایمن سازی در برابر استرس، بین میانگین نمرات پس آزمون تاب آوری، مشکلات در نظم بخشی هیجانی و راهبردهای مقابله ای مسأله مدار در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، در صورتیکه بین میانگین نمرات پس آزمون مقیاس راهبردهای مقابله ای هیجان مدار در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد. بنابراین اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر روی تاب آوری، مشکلات در نظم بخشی هیجانی و راهبردهای مقابله ای مسأله مدار تایید شد ولی نتایج نشان داد که آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر روی راهبردهای مقابله ای هیجان مدار غیر موثر بوده است. کلید واژه گان: آموزش ایمن سازی در برابر استرس، تاب آوری، مشکلات در نظم بخشی هیجانی، راهبردهای مقابله ای هیجان مدار، راهبردهای مقابله ای مسأله مدار، سرطان سینه.
ابوذر گل ورز عبدالعزیز افلاک سیر
هدف این پژوهش بررسی پیش بینی پذیری سازگاری زناشویی فرزندان شاهد از طریق وضعیت سلامت روانی و جهت گیری نقش جنسیتی است. بدین منظور 150 فرزند شهید متأهل (66 زن و 84 مرد) ساکن شهر شیراز در سال 1391 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس سازگاری زناشویی das (1976)، چک لیست تجدید نظر شده علایم روانی 90، scl-90-r (1976) و پرسشنامه ی نقش جنسیتی بم bsri (1974) را تکمیل نمودند. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و با روش تحلیل رگرسیون چندگانه ی همزمان بررسی و تجزیه و تحلیل شد. با بررسی نتایج به دست آمده مشخص شد که جهت گیری نقش جنسیتی و سلامت روان میتواند 20 درصد از سازگاری زناشویی فرزندان شاهد را به طور معناداری پیش بینی کند (p>0.01). سایر نتایج حاکی از این است که حدود 90 درصد از فرزندان شاهد شرکت کننده در این پژوهش از سازگاری زناشویی برخوردار بوده اند، ضمن اینکه 70 درصد آزمودنیها در سلامت کامل روانی به سر میبرند.
حمیده اقبال عبدالعزیز افلاک سیر
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مداخله آموزش روانی بر کیفیت زندگی زنان اچ آی وی مثبت انجام شد. این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر کلیه زنان آلوده به ویروس ایدز (hiv?) شهر شیراز که در سال 93 به مراکز خدمات درمانی دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کرده اند، می باشد. در ابتدا با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 24 نفر انتخاب و سپس با همتاسازی بر اساس سن، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل در دو گروه همتای 12 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه مداخله آموزش روانی دریافت کرد در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای سنجش کیفیت زندگی و مولفه های آن از پرسشنامه چند وجهی کیفیت زندگی مربوط به بیماران آلوده به ویروس کمبود ایمنی اکتسابی انسانی (hiv?) و مبتلا به نشانگان کمبود ایمنی اکتسابی (aids) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند که مداخله آموزش روانی، به افزایش کیفیت زندگی و مولفه های عملکردی آن در گروه آزمایش منجر -شد. آموزش ها پس از پیگیری با فاصله زمانی 60 روز نیز پایدار بود. می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزش روانی در ارتقای کیفیت زندگی زنان مبتلا به ایدز نقش موثر معناداری داشته است.
مهسا شهابی عبدالعزیز افلاک سیر
این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی سازگاری زناشویی براساس پنج عامل بزرگ شخصیت و هوش هیجانی انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی زوج های شهر اصفهان در سال 1393 بودند که حداقل 5 سال با هم زندگی کرده بودند و نمونه ی پژوهش شامل 276 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این مطالعه از سه پرسشنامه ی سازگاری زناشویی اسپانیر، فرم کوتاه پرسشنامه ی شخصیتی نئو و پرسشنامه ی رگه ی هوش هیجانی پترایدز و فارنهام بهره گرفته شد. عامل روان آزره گرایی توانست سازگاری زناشویی را به صورت منفی و معنادار پیش بینی نماید و دو عامل برون گرایی و وظیفه مداری نیز سازگاری زناشویی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی کردند.
مریم ناصری محمد علی گودرزی
چکیده پیش بینی علائم اختلالات شخصیت بر مبنای ایمان مذهبی و شکرگزاری به کوشش مریم ناصری پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی بین مولفه های ایمان مذهبی و شکرگزاری با علائم اختلالات شخصیت و بررسی سهم پیش بینی این متغیرها (ایمان مذهبی و شکرگزاری) در پیش بینی علائم اختلالات شخصیت انجام شد. آزمودنی ها شامل 287 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد پژوهش از پرسشنامه های ایمان مذهبی، شکرگزاری اسلامی – ایرانی و پرسشنامه میلون استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و رگرسیون استفاده شد، نتایج تحلیل های مختلف رگرسیون نشان داد که خرده مقیاس های مختلف مقیاس های شکرگزاری و ایمان مذهبی قادرند به طور معنی داری به پیش بینی شدت اختلالات شخصیت یا اختلالات روانی مختلف بپردازند. بنابراین می توان گفت که ایمان مذهبی و شکرگزاری به عنوان عامل های کلی و عمومی می توانند در کاهش علائم هر نوع اختلالی موثر باشند. واژه های کلیدی: ایمان مذهبی، شکرگزاری، علائم اختلالات شخصیت.