نام پژوهشگر: حسن مکاریان
مریم دلفانی حسن مکاریان
کمبود عناصر ریز مغذی موجب کاهش عملکرد و کیفیت گیاهان می شود و سلامت انسان ها و گیاهخواران را به خطر می اندازد. آهن و منیزیم جزء عناصر ضروری برای انجام فتوسنتز و فعال شدن تعداد زیادی از آنزیم ها هستند. همچنین در سنتز پروتئین ها و rna دخالت دارند. با توجه به اهمیت این عناصر در فرآیند فتوسنتزی گیاه، آزمایشی جهت ارزیابی تاثیر محلول پاشی این عناصر بر برخی خصوصیات مرفولوژیک و فیزیولوژیک لوبیا چشم بلبلی (vigna sinensis l.) در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. فاکتور اول شامل پنچ سطح آهن (صفر، 25/0 و 5/0 گرم در لیتر از نانو ذره و همین غلظت ها از آهن معمولی) و فاکتور دوم محلول پاشی کود منیزیم شامل سه سطح (صفر و غلظت 1 درصد از نانو ذره و همین غلظت از منیزیم معمولی) بودند که در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. محلول پاشی اول و دوم به ترتیب 57 و 74 روز پس از کاشت صورت گرفت. نتایج نشان داد که صفات مورفولوژیکی از قبیل ماده ی خشک برگ، ساقه، دانه و غلاف، ارتفاع ساقه، قطر ساقه، تعداد برگ، تعداد انشعابات جانبی، طول غلاف و فاصله ی اولین غلاف از سطح خاک تحت تاثیر محلول پاشی آهن و منیزیم قرار گرفتند. بیشترین عملکرد در ترکیب تیماری آهن معمولی 5/0 گرم در لیتر × نانو منیزیم با میانگینی معادل 73/2377 کیلوگرم در هکتار و کمترین در تیمار نانو منیزیم به تنهایی با میانگینی معادل 55/792 کیلوگرم در لیتر مشاهده گردید. یکی از دلایل افزایش مشاهده شده در عملکرد در ترکیب تیماری آهن معمولی 5/0 گرم در لیتر و نانو منیزیم افزایش تعداد غلاف در بوته و وزن هزار دانه بوده است. این در حالی است که از بین اجزای عملکرد، تعداد دانه در غلاف در همین سطح از آهن و منیزیم معمولی بیشترین مقدار را دارا بود. از بین تیمارهای آزمایش، تیمار منیزیم معمولی در سطوح مختلف آهن موجب کاهش خسارت غشای پلاسمایی و نیز افزایش کلروفیل برگ از اواسط دوره ی رشد به بعد گردید. پروتئین دانه بر اثر محلول پاشی نانو اکسید آهن 25/0 گرم در لیتر به میزان 35/22 درصد افزایش یافت. در مجموع از لحاظ تاثیرگذاری بر اکثر صفات به ویژه صفات زراعی و مورفولوژیک ترکیب تیماری آهن معمولی 25/0 و نانومنیزیم نسبت به سایر ترکیبات تیماری نقش موثرتری داشت.
زهره اکباتانی امیری حسن مکاریان
یکی از اساسی ترین راه های افزایش تولید برنج، تغذیه مناسب گیاه و کاربرد تکنیک های جدید می باشد. سیلیس عنصری مفید برای برنج می باشد که موجب افزایش کیفیت محصول و عملکرد آن می شود. از طرفی پتاسیم پس از نیتروژن، بیشترین نقش را در افزایش کمی و کیفی برنج ایفا می نماید. علف های هرز نیز از جمله عوامل خسارت زا برای برنج می-باشند که برکیفیت و عملکرد آن موثرند. لذا به منظور بررسی تأثیر مقادیر مختلف محلول پاشی سیلیکات پتاسیم بر گیاه برنج (رقم شیرودی) در رقابت با علف های هرز، آزمایشی در معاونت موسسه تحقیقات برنج کشور در سال 1389 انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار اجرا شد. تیمارها شامل محلول پاشی سیلیکات پتاسیم در 5 سطح با غلظت های مختلف در زمان های مختلف (صفر، 5/2 گرم در لیتر در پنجه زنی و ظهور خوشه و 5 گرم در لیتر در پنجه زنی و ظهور خوشه) به عنوان فاکتور اول و علف هرز در دو سطح (وجین و عدم وجین) به عنوان فاکتور دوم بودند. نمونه برداری ها از 10 روز پس از انجام محلول پاشی در مرحله ظهور خوشه آغازشد و به صورت هفتگی ادامه یافت. نتایج نشان داد که محلول پاشی با غلظت 5 گرم در لیتر سیلیکات پتاسیم در زمان ظهور خوشه، بیشترین تأثیر را در وزن خشک ساقه، طول خوشه، تعداد کل دانه، قطر میان گره پایین، ارتفاع گیاه و میزان سیلیس برگ در مرحله ظهور خوشه داشت. بالاترین شاخص سطح برگ و وزن هزار دانه از غلظت 5/2 گرم در لیتر در زمان ظهور خوشه و وجین علف هرز به دست آمد. همچنین محلول پاشی سیلیکات پتاسیم و دو برابر شدن غلظت آن به طور قابل توجهی تعداد خوشه در متر مربع و تعداد دانه در خوشه را افزایش داد. بیشترین عملکرد با میانگین 89/952 گرم در مترمربع در شرایط محلول پاشی با غلظت 5 گرم در لیتر در زمان ظهور خوشه و عدم وجین علف هرز ثبت شد. محلول پاشی با غلظت 5/2 گرم در لیتر در زمان پنجه زنی میزان پتاسیم ساقه را تا 81/5 درصد رساند. در شرایطی که گیاه در رقابت با علف هرز نبود بیشترین میزان سیلیس ساقه در اثر محلول پاشی با غلظت 5 گرم در لیتر در زمان ظهور خوشه به دست آمد. از طرفی وزن خشک علف های هرزی که در زمان پنجه زنی گیاه برنج محلول پاشی شده بودند، بیشتر از وزن خشک علف های هرز در تیمار محلول پاشی در ظهور خوشه بود. کلروفیل برگ و صفات کیفی اندازه گیری شده شامل درصد آمیلوز، قوام ژل و دمای ژلاتینی شدن تحت تأثیر سطوح مختلف محلول پاشی با سیلیکات پتاسیم و وجین علف هرز قرار نگرفت. در مجموع از لحاظ صفاتی که مورد بررسی قرار گرفت محلول پاشی با سیلیکات پتاسیم با غلظت 5 گرم در لیتر در زمان ظهور خوشه و وجین علف هرز نتایج بهتری را نشان داد.
روجا فرهودیان حسن مکاریان
چکیده به منظور بررسی تاثیر کودهای زیستی و آلی بر کیفیت و کمیت اسانس گیاه دارویی آویشن باغی(thymus.vulgaris) آزمایشی با 16 تیمار و 3 تکرار، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سال زراعی 89-1388 در مزرعه تحقیقاتی جهاد دانشگاهی ساری به اجرا در آمد. تیمارهای آزمایش شامل، فاکتور اول: کود شیمیایی با 2 سطح (a0: عدم مصرف، a1: مصرف بر مبنای عرف محل) که بر این اساس مقدار 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، 50کیلوگرم در هکتار فسفر و 50کیلوگرم در هکتار پتاسیم مورد استفاده قرار گرفت. فاکتور دوم: کود نیتروکسین در 2 سطح شامل، b0: عدم مصرف، b1: مصرف بر مبنای توصیه شده). فاکتور سوم کود ورمی کمپوست در 4 سطح (c0: عدم مصرف،c1: 2تن در هکتار،c2: 4تن در هکتار، c3: 6تن در هکتار ورمی کمپوست) بود. استفاده از کود شیمیایی، کود ورمی کمپوست و کود نیتروکسین بر صفات ارتفاع بوته، وزن تر، وزن خشک و عملکرد اسانس معنی دار بود اما بین اثرات متقابل بر صفات مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که عملکرد اسانس در بوته های رشد کرده در شرایط مصرف کود نیتروکسین نسبت به عدم مصرف آن 30/5 درصد افزایش داشت، مصرف کود شیمیایی سبب افزایش 8/13 درصدی عملکرد اسانس در مقایسه با عدم مصرف آن شد، نتایج نشان داد نسبت به عملکرد اسانس تفاوت معنی داری بین سطوح 2 و 4 با 6 تن ورمی کمپوست مشاهده نشد. اما مصرف 6 تن در هکتار کود ورمی کمپوست در مقایسه با عدم مصرف آن کود عملکرد اسانس را 87/28 درصد افزایش داد. بیشترین میزان تیمول در شرایط تلفیق کود شیمیایی با 6تن ورمی کمپوست در هکتار(25/57%) مشاهده شد و کمترین میزان تیمول مربوط به مصرف کودی 2 تن ورمی کمپوست در هکتار(49/42%) بود. کلمات کلیدی: آویشن باغی، تیمول، ورمی کمپوست، نیتروکسین، کود شیمیایی
حمیدرضا شجاعی سیدحسین صباغ پور
95 درصد سطح زیر کشت نخود کشور بصورت دیم می باشد و تنش خشکی مهم ترین عامل کاهش عملکرد در واحد سطح مزارع نخود می باشد. به منظور ارزیابی تحمل برخی از ژنوتیپ ها به تنش خشکی آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه آموزشی - پژوهشی مرکز آموزش جهادکشاورزی استان همدان سال 1389 اجرا شد. فاکتور a شامل یازده ژنوتیپ نخود زراعی و فاکتور b شامل دو رژیم رطوبتی (بدون تنش و تنش خشکی) بود. نتایج این تحقیق بیانگر اثر بسیار معنی دار فاکتورها و تاثیر متقابل آنها بر صفات ارتفاع بوته، وزن خشک ساقه، وزن خشک برگ، شاخص سطح برگ، تعداد شاخه در بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن یک صد دانه و عملکرد بود. همچنین نتایج این بررسی نشان داد که ژنوتیپ ها اختلاف بسیار معنی داری از نظر صفات ارتفاع اولین غلاف بوته از سطح زمین و تعداد دانه در غلاف داشتند و اثر رژیم رطوبتی در این دو صفت بسیار معنی دار بود. اثرات متقابل ژنوتیپ × رژیم رطوبتی بر روی ارتفاع اولین غلاف از سطح زمین و تعداد دانه در غلاف معنی دار نبود. بر مبنای عملکرد در شرایط بدون تنش (yp) و تنش (ys)، شاخص های کمی تحمل به خشکی از قبیل میانگین بهره وری (mp)، تحمل (tol)، میانگین هندسی بهره وری (gmp)، میانگین هارمونیک (harm)، حساسیت به تنش (ssi)، تحمل به تنش (sti)، نرخ کاهش عملکرد (yr)، پایداری عملکرد (ysi) و عملکرد (yi) محاسبه شدند. در ارزیابی شاخص های تحمل به خشکی، شاخص میانگین بهره وری (mp)، بیشترین همبستگی مثبت را با عملکرد در شرایط تنش و عملکرد در محیط بدون تنش نشان داد. ژنوتیپ پیروز بعنوان رقم متحمل به تنش خشکی شناخته شد.
یوسف محمدی حسن مکاریان
از بین عوامل محدود کننده رشد گیاهان، تنش خشکی مهمترین عامل غیر زنده است که تولید محصولات کشاورزی را محدود می سازد. امروزه کاربرد محلول های سازگار در کنترل تنش های محیطی از جمله تنش خشکی مورد توجه قرار گرفته است. از بین این مواد اسید آسکوربیک دارای خاصیت آنتی اکسیدانی ویژه ای می باشد. برای بررسی تاثیر اسید آسکوربیک بر خصوصیات گیاه سویا در شرایط تنش، آزمایشی در سال 1389 در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 3سطح آبیاری (10، 15 و 20 روز یک بار) به عنوان فاکتور اصلی و 6 سطح اسید آسکوربیک (صفر، 5، 10، 15، 20 و 25 میلی مولار) به عنوان فاکتور فرعی در قالب طرح آزمایشی اسپلیت پلات با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار سازماندهی شدند. تنش کم آبی موجب کاهش وزن خشک ساقه و برگ، وزن خشک کل، عملکرد، تعداد غلاف و تعداد دانه در غلاف شد که البته این کاهش در تنش 20 روز آبیاری تاثیر معنی داری نسبت به سایر سطوح آبیاری داشت. اثر تنش کم آبی بر ارتفاع بوته و وزن هزار دانه معنی دار نگردید. تنش کم آبی به ویژه تنش شدید موجب افزایش درصد پروتئین دانه و همچنین درصد خسارت وارده به غشای پلاسمایی و کاهش قطر ساقه، مقدار نسبی آب برگ، درصد پایداری غشای پلاسمایی، عملکرد پروتئین دانه، درصد و عملکرد روغن دانه و کلروفیل برگ شد. محلول پاشی با اسید آسکوربیک به ویژه غلظت 25 میلی مولار افزایش ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک برگ، ساقه و کل گیاه، کلروفیل، درصد و عملکرد روغن و پروتئین دانه، عملکرد و اجزای عملکرد، مقدار نسبی آب برگ ، پایداری غشای پلاسمایی و کاهش خسارت غشا را به دنبال داشت. تنش شدید آبیاری بر شاخص نسبت وزن برگ اثر افزایشی و در سایر شاخص های رشد اندازه گیری شده اثر کاهشی داشت. در اکثر صفات مورد بررسی ترکیب تیماری 25 میلی مولار اسید آسکوربیک و عدم تنش آبیاری بیشترین اثر مثبت را از خود نشان داد.
زهرا قیاسی حسن مکاریان
به منظور تشریح پراکنش مکانی علف های هرز تحت تاثیر روش های مدیریتی متفاوت و اثر آن بر عملکرد گندم، آزمایشی در سطح چهار مزرعه گندم واقع در دانشگاه صنعتی شاهرود با روش ژئواستاتیستیک در سال زراعی 90-89 انجام شد. تیمارهای اجرا شده عبارت بودند از: 1- مزرعه اول (بدون کاربرد کود و بدون علفکش) 2- مزرعه دوم (با توزیع 35 کیلوگرم در مزرعه کود نیتروژن و بدون کاربرد علفکش) 3- مزرعه سوم (با توزیع 35 کیلوگرم در مزرعه کود نیتروژن و با کاربرد سراسری علفکش توفوردی+mcpa) 4- مزرعه چهارم (با توزیع 35 کیلوگرم در مزرعه کود نیتروژن و با کاربرد لکه ای علفکش توفوردی+mcpa). علف های هرز طی سه مرحله نمونه برداری در 135 نقطه نمونه برداری به ترتیب در سطح مزرعه اول و مزرعه چهارم و در 120 نقطه به ترتیب در سطح مزرعه دوم و مزرعه سوم شناسایی و شمارش شدند. وزن خشک زیست توده علف های هرز، محتوای کلروفیل برگ گندم، وزن خشک زیست توده گندم و عملکرد گندم نیز در محل هایی منطبق بر مناطق نمونه برداری گیاهچه علف های هرز، اندازه گیری و ثبت شد. نتایج آزمایش نشان داد که در کاربرد لکه ای، علفکش مورد استفاده 5/55 درصد نسبت به کاربرد سراسری علفکش کاهش یافت. تجزیه و تحلیل سمی واریوگرام ها نشان داد. توزیع جمعیت علف های هرز طی هر سه مرحله نمونه برداری و وزن خشک زیست توده علف های هرز به صورت لکه ای بود. این پژوهش نشان داد آرایش لکه ای علف های هرز باعث توزیع لکه ای محتوای کلروفیل برگ، زیست توده گیاه زراعی و در نهایت عملکرد گیاه زراعی در سطح مزارع شد. همبستگی قوی (90 درصد) و همبستگی ضعیف (39 درصد) بین محتوای کلروفیل برگ گندم و تراکم کل علف های هرز به ترتیب در سطح مزرعه کاربرد کود و بدون علفکش و در سطح مزرعه تحت تیمار لکه ای علفکش بدست آمد. همچنین آنالیز کراس سمی واریوگرام نشان داد بین محتوای کلروفیل برگ گندم و عکس تراکم کل علف های هرز به ترتیب در سطح مزرعه بدون کاربرد کود و بدون علفکش و در سطح مزرعه تحت تیمار سراسری علفکش همبستگی قوی (6/95 درصد) و همبستگی متوسط (24/62 درصد) وجود داشت. آنالیز کراس سمی واریوگرام ها در سطح مزرعه کاربرد کود و بدون علفکش بین وزن خشک زیست توده کل علف های هرز و عکس وزن زیست توده و عکس عملکرد گندم به ترتیب همبستگی متوسط (05/54 درصد) و همبستگی قوی (15/74 درصد) نشان داد. در سطح مزرعه تحت تیمار سراسری علفکش، بین تراکم کل علف های هرز و عکس وزن زیست توده و عکس عملکرد گندم همبستگی قوی (87 درصد) بدست آمد. اما آنالیز کراس سمی واریوگرام ها در سطح سایر مزارع همبستگی بین تراکم و وزن خشک زیست توده کل علف های هرز با عملکرد نشان نداد. با توجه به نتایج این پژوهش مدیریت متناسب با مکان نشان دهنده یک استراتژی برای کاهش علفکش می باشد که پراکنش مکانی علف های هرز پتانسیل استفاده از این استراتژی را امکان پذیر می سازد.
حسن شهقلی ابراهیم ایزدی دربندی
به منظور مطالعه تاثیر بعضی از کودهای آلی و زیستی بر رشد و عملکرد گوجه فرنگی و ارزیابی تاثیر آنها بر تجزیه و ماندگاری علف کش متری بیوزین در خاک، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود در سال 1390 انجام شد. عوامل مورد بررسی در این آزمایش شامل کاربرد مواد آلی در 3 سطح (ورمی کمپوست، کود گاوی و شاهد) و کود های زیستی در 4 سطح (pseudomonas putyda،pseudomonas fluorescens ، azotobacter chrococcum و شاهد) بودند. علاوه بر اندازه گیری برخی صفات رشدی و عملکرد گوجه فرنگی، برای تعیین غلظت متر ی بیوزین در خاک، بلافاصله پس از کاربرد علف کش (2 ساعت)، 3، 8، 32 ، 55 و 90 روز پس از کاربرد متری بیوزین، نمونه گیری از خاک در عمق 0 تا 15 سانتی متری خاک انجام شد. نتایج نشان داد، در بین اثرات ساده کودهای آلی و زیستی، بیشترین تاثیر مربوط به تیمار کود ورمی کمپوست و ازتوباکتر بود. بطوریکه تیمارهای مذکور بترتیب منجر به افزایش 42 و 37 درصدی تعداد کل میوه، 22 و 24 درصدی در وزن خشک ساقه و افزایش 13 و 17 درصدی در وزن کل میوه گوجه فرنگی نسبت به تیمار شاهد گردید. نتایج نشان داد اثر متقابل ورمی کمپوست × ازتوباکتر کروکوم بترتیب سبب افزایش 23، 53 و 46 درصدی محتوای کلروفیل برگ، وزن خشک برگ و قطر ساقه اصلی نسبت به تیمار شاهد گردید. اما در صفات محتوای نسبی آب و تعداد میوه نارس، بیشترین تاثیر در بین اثرات متقابل بترتیب مربوط به تیمار های کود گاوی × ازتو باکتر و ورمی کمپوست × سودوموناس پوتیدا بود، که بترتیب باعث افزایش 28 و 46 درصدی مقادیر صفات مذکور نسبت به تیمار شاهد شدند. در مورد صفت جمعیت باکتری ها، بیشترین تاثیر در بین اثرات متقابل مربوط به تیمار ورمی کمپوست × سودوموناس فلورسنس بود، که سبب افزایش 86 درصدی نسبت به تیمار شاهد گردید. نتایج نشان داد که کمترین تاثیر بر سرعت تجزیه، نیمه عمر و تجزیه 90 درصدی متری بیوزین مربوط به تیمار کاربرد توام کودگاوی و ازتوباکترکروکوم بود درحالیکه بیشترین آن به تیمار کاربرد توام ورمی کمپوست و سودوموناس فلورسنس تعلق داشت. بطوریکه که تیمار کودگاوی × ازتوباکترکروکوم موجب کاهش 23 درصدی سرعت تجزیه، افزایش 26 درصدی نیمه عمر و افزایش 26 درصدی تجزیه 90درصدی نسبت به شاهد گردید. از طرفی کاربرد ورمی کمپوست به همراه سودوموناس فلورسنس موجب افزایش 37 درصدی سرعت تجزیه، کاهش 52 درصدی نیمه عمر و کاهش 54 درصدی تجزیه 90 درصدی متری بیوزین نسبت به تیمار شاهد گردید. بر اساس نتایج این آزمایش، کودهای آلی و زیستی از طریق اثرات هم افزایی علاوه بر افزایش رشد و عملکرد گوجه فرنگی، سبب تغییر سرعت تجزیه و ماندگاری علفکش متری بیوزین در خاک می شود. کلید واژه ها: ازتوباکتر، دوام آفت کش، سودوموناس، ورمی کمپوست، رشد گیاه، تجزیه زیستی
حسین احمدی شرف حمید عباس دخت
امروزه کنترل تلفیقی علف های هرز به عنوان یک روش با قابلیت بالا در جهت افزایش پایداری محیط زیست و عملکرد گیاهان زراعی در سطح جهان معرفی گردیده است. در همین راستا آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود در سال 1390 به صورت بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل شاهد دارای علف هرز(عدم وجین، عدم پرایمینگ و عدم کاربرد علف کش)، علف کش کامل(نیکوسولفورون 2 لیتر در هکتار از ماده تجاری) در مرحله 3 تا 4 برگی ذرت، علف کش کاهش یافته(نیکوسولفورون 1 لیتر در هکتار از ماده تجاری) در مرحله 3 تا 4 برگی ذرت، وجین دستی(تمام فصل)، وجین دستی 3 و 6 هفته پس از سبز شدن ذرت، علف کش کاهش یافته + وجین دستی 6 هفته پس از سبز شدن ذرت، هیدرو پرایمینگ، علف کش کاهش یافته + هیدرو پرایمینگ، هیدرو پرایمینگ + وجین دستی 6 هفته پس از سبز شدن ذرت بودند. نتایج نشان داد که تیمارهای هیدرو پرایمینگ + وجین 6 هفته پس از سبز شدن ذرت و هیدرو پرایمینگ + علف کش کاهش یافته و نیز علف کش کاهش یافته + وجین دستی 6 هفته پس از سبز شدن توانستند تراکم و وزن خشک علف های هرز را معادل علف کش کامل کاهش دهند. وزن صد دانه در تیمارهای تلفیقی با تیمارهای وجین دستی تمام فصل و دوز توصیه شده علف کش تفاوت معنی داری نداشتند. تیمارهای دارای هیدرو پرایمینگ بیشترین عملکرد بیولوژیک را تولید کردند. در تیمارهایی که جمعیت علف های هرز کاهش معنی داری داشت عملکرد ذرت هم به طور معنی داری افزایش نشان داد به طوری که بیشترین عملکرد دانه در تیمار وجین دستی تمام فصل حاصل شد که 9/39 درصد نسبت به شاهد آلوده به علف هرز افزایش نشان داد، البته بین تیمار مذکور و تیمارهای هیدرو پرایمینگ + علف کش کاهش یافته و هیدرو پرایمینگ + وجین دستی 6 هفته پس از سبز شدن ذرت و نیز تیمار کاربرد 2 لیتر علف کش در هکتار از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت. بر اساس نتایج حاصله با تلفیق هیدرو پرایمینگ و یک بار وجین و یا هیدرو پرایمینگ و علف کش کاهش یافته می توان ضمن کاهش معنی دار تراکم و وزن خشک علف های هرز عملکردی معادل تیمار وجین تمام فصل یا مصرف دوز کامل علف کش به دست آورد.
مریم رازقندی وحید پوزش
افزایش فعالیتهای صنعتی در طی سالهای اخیر و به دنبال آن ورود انواع فلزات سنگین از جمله سرب به خاک از مشکلاتی است که سلامت بشر را تهدید میکند. امروزه تکنیک گیاه پالایی به عنوان یک روش مقرون به صرفه و مناسب از نظر محیط زیست، کاربرد بسیار مهم در پالایش خاکهای آلوده دارد. عوامل همبند کننده (کلاتورها) به دلیل کمپلکس شدن با فلزات و افزایش انحلال پذیری فلزات سنگین نقش بسزایی در سرعت بخشیدن به فرایند گیاه پالایی میتوانند داشته باشند و با توجه به این که اتیلن دی امین تترا استیک اسید (edta) جزء کلات کننده های بسیار موثر در انحلال پذیری فلز سرب به حساب میآید، میتواند در فرآیند گیاه پالایی بسیار موثر عمل کند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر edtaبر گیاه پالایی تاج خروس زینتی در برابر تنش سرب در قالب طرح کاملا تصادفی در 2 تیمار با 3 تکرار در گلخانه اجرا گردید. تیمارها شامل 4 غلظت صفر(شاهد)،120،60و180 میکرو مولار سرب وedta در دو غلظت صفر و500 میکرو مولار در محیط هیدروپونیک، به مدت 14 روز بر روی گیاهان اعمال گردید. نتایج نشان داد که کاربرد همزمان edta با سرب نه تنها به جذب سرب از طریق ریشه ها کمک کرد، بلکه در انتقال سرب به بخش هوایی گیاه موثر بود و باعث کاهش سمیت سرب و افزایش رشد گیاه گردید. با توجه به اینکه گیاه تاج خروس زینتی تا غلظت 180 میکرو مولار سرب، حتی در عدم کاربرد edta مقاومت نشان داد، پس میتوان در فرایند گیاه پالایی خاکهای آلوده به فلز سرب، از این گیاه استفاده کرد.
سیده زهره موسوی حسن مکاریان
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر قارچ میکوریزا در سطوح مختلف کاربرد کودهای فسفر و پتاسیم بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت( (zea mays در شهرستان بردسکن در مزارع شرکت کشت و صنعت آستان قدس منطقه انابد -بردسکن به صورت آزمایش فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در سال1391 اجرا گردید. عوامل مورد بررسی شامل: قارچ میکوریزا در دو سطح (تلقیح m1 و عدم تلقیحm0)، کود فسفر در سه سطح(0=0p،50 =p1 ،100=p2 کیلوگرم در هکتار) و کود پتاسیم در دو سطح (0=k0،100= k1 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج این تحقیق نشان داد که تلقیح میکوریزا در شرایط خاک شور، در مراحل اولیه رشدی گیاه نمی تواند بر مقاومت ذرت به شوری تاثیر گذار باشد. در بسیاری از پارامترهای اندازه گیری شده در این تحقیق، اختلاف معنی داری بین گیاهان تلقیح شده با میکوریزا و گیاهان تلقیح نشده، مشاهده نشد. البته اثرات مثبت قارچ میکوریزا بر افزایش شاخص های رشدی مشاهده شد. البته نتایج جدول مقایسه میانگین صفات مورد بررسی نشان داد که مصرف میکوریزا در مقایسه با عدم مصرف میکوریزا، باعث بهبود برخی از صفات مورد مطالعه شد. اگرچه با توجه به عامل محدود کننده شوری این افزایش زیاد چشمگیر نبود. نتایج نشان داد صفات سطح برگ، تعداد دانه در بلال، وزن صد دانه تحت تاثیر اثر متقابل قارچ میکوریزا وکودهای فسفر و پتاسیم قرار گرفتند و با استفاده از قارچ میکوریزا عملکرد دانه نیز فقط تحت تاثیر اثر متقابل کودهای فسفر و پتاسیم قرار گرفت و موجب افزایش عملکرد دانه شدند. همچنین درصد عناصر غذایی دانه تحت تاثیر عوامل مورد بررسی قرار گرفتند و مشخص گردید که قارچ میکوریزا تاثیر معنی داری بر جذب فسفر دانه داشت و سبب افزایش درصد فسفر دانه ذرت گردید، ولی تاثیر معنی داری بر جذب نیتروژن و پتاسیم و سدیم دانه نداشت. درصد فسفر، نیتروژن و سدیم دانه به طور معنی داری تحت تاثیر بقیه عوامل مورد بررسی قرار گرفتند و موجب افزایش معنی داری بر درصد عناصر غذایی فسفر و نیتروژن و سدیم شدند ولی درصد پتاسیم دانه فقط تحت تاثیر کود فسفر و اثر متقابل کود های فسفر و پتاسیم قرار گرفت. کلمات کلیدی: ذرت، میکوریزا، کود فسفر، کود پتاسیم، شوری
دنیا نوذری راد حسن مکاریان
آهن دارای نقش حیاتی در سلول های گیاهی و جانوری است. با توجه به نظریه پیدایش نانوکودها، به نظر می رسد چنانچه در کاربرد آن ها در عرصه کشاورزی آهن به فرم نانو در گیاهان زراعی محلول پاشی گردد، علاوه بر جذب بیشتر آن توسط گیاه در فرآیندهای حیاتی گیاه نیز نقش موثرتری نسبت به آهن معمولی ایفا نماید. البته مشکلاتی در جذب این عنصر توسط برگ وجود دارد که امید است با استفاده از مواد افزودنی مناسب این مشکل نیز مرتفع گردد. به همین منظور آزمایشی در جهت ارزیابی تأثیر محلول پاشی نانو آهن همراه با مواد افزودنی بر رشد و عملکرد لوبیا سبز در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل محلول پاشی اکسید آهن در پنج سطـح (صفر، 25/0 معمولی، 5/0 معمولی، 25/0 نانو و 5/0 نانو بر حسب گرم در لیتر) و مواد افـزودنی در سه سطح (صفر، d.g adjuvant و rcp-5) بودند که به صورت فاکتوریل و در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. اعـمال تیمارها 55 روز بعد از کـشت و در مرحله شروع گل دهی صورت گـرفت. نتایج نشان داد بیش ترین وزن خشک غلاف در ترکیب تیماری نانو آهن 25/0 × d.g adjuvant مشاهده شد که نسبت به تیمار شاهد از افزایشی معادل 86/54 درصد برخوردار بود. بالاترین عملکرد زمانی حاصل شد که ماده افزودنی d.g adjuvant در سطح صفر آهن محلول پاشی گردید. این در حالی بود که وزن خشک غلاف و عملکرد در سطح 5/0 نانو آهن بدون ماده افزودنی به صورت معنی داری کاهش یافت شاید این امر به دلیل بالا بودن تعداد دانه در غلاف (80/5 دانه در غلاف) در این ترکیب تیماری باشد. بالاترین مقادیر آهن برگ (311 میلی گرم در کیلوگرم) و آهن غلاف (47/51 میلی-گرم در کیلوگرم) در سطح 25/0 آهن معمولی همراه شده با d.g adjuvant به دست آمد. نانو آهن 5/0همراه با rcp-5 و نانو آهن 5/0 بدون استفاده از مواد افزودنی به ترتیب با 40/19 و 30/19 درصد بالاترین میزان پروتئین را نشان داند. در تیمار 5/0 آهن معمولی بالاترین کاروتنوئید و آب نسبی برگ مشاهده شد. به طور کلی در حیطه این آزمایش مشاهده شد آهن معمولی به ویژه در غلظت بالا تأثیر بیش تری بر صفات مـورد بررسی داشت و ترکیب نانو آهن با ماده افـزودنی rcp-5 و آهن معمولی با d.g adjuvant بهتر بود.
آی بی بی میری زاده مهدی برادران فیروزآبادی
امروزه متخصصان علف های هرز به دلیل بروز مشکلات زیست محیطی و همچنین گسترش روز افزون مقاومت علف های هرز به علف کش ها، به دنبال روش های جایگزینی می گردند که ضمن به حداقل رساندن مصرف علف کش، راندمان مدیریت علف های هرز را به حداکثر برسانند. در این خصوص کاربرد علف کش ها با دز مصرف پایین و هر عملیاتی که بتواند کارایی آنها را افزایش دهد می تواند سبب کاهش مصرف آنها شود. بنابراین جهت بررسی اختلاط علف کش نیکوسولفورون با اسید سالیسیلیک و مویان کوکووت بر رشد، عملکرد و کنترل علف های هرز ذرت(zea mays l.)، آزمایشی مزرعه ای در سال 1391 به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی، دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. فاکتور های آزمایش شامل روش کنترل علف هرز(a) در چهار سطح، شاهد(a1)، وجین علف هرز(a2)، مصرف 1 لیتر علف کش(a3) و مصرف 2 لیتر علف کش(a4) بعنوان عامل اول، اسید سالیسیلیک(b) در دو سطح، مصرف 7/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک(b1) و عدم مصرف اسید سالیسیلیک(b2) به عنوان عامل دوم و کوکووت(c) در دو سطح، مصرف 2 لیتر در هکتار کوکووت(c1) و عدم مصرف کوکووت(c2) بعنوان عامل سوم بودند. اعمال تیمارها در مرحله 6 برگی ذرت انجام گردید. نتایج نشان داد که بیشترین طول بلال، قطر چوب بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد دانه در بلال، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت به ترکیب تیماری وجین علف هرز و مصرف اسید سالیسیلیک اختصاص داشت. همچنین مصرف 2 لیتر علف کش به همراه کوکووت موجب افزایش طول بلال و تعداد دانه در بلال نسبت به تیمار 1 لیتر علف کش و کوکووت شد. استفاده از دز کاهش یافته علف کش در اختلاط با مویان کوکووت توانست مانند دز کامل علف کش، جمعیت و وزن خشک علف های هرز باریک برگ را کنترل نماید و به عنوان یک روش موثر ضمن افزایش کارایی کنترل علف های هرز، از کاهش عملکرد محصول جلوگیری کرده، از طرفی اثرات زیان بار زیست محیطی علف کش ها را کاهش دهد. در این بین اختلاط کوکووت با 1 لیتر علف کش(دز کاهش یافته) نتوانست جمعیت و وزن خشک علف های هرز پهن برگ را به اندازه 2 لیتر علف کش(دز کامل) کنترل کند. بنابراین توصیه می شود که برای کنترل کلیه علف های هرز پهن برگ علف کش نیکوسولفورون در مقدار توصیه شده(2 لیتر در هکتار) مصرف گردد.
رضا میرساوه حمید عباس دخت
به منظور توصیف الگوهای تغییرات مکانی بانک بذر و گیاهچه علف های هرز تحت تاثیر روش های مختلف خاکورزی پژوهشی در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی مرکز تحقیقات جهاد کشاورزی سبزوار با استفاده از روش های ژئواستاتیستیک انجام شد. نمونه برداری از بانک بذر علف های هرز قبل از عملیات خاک ورزی و نمونه برداری از جمعیت گیاهچه های علف هرز بعد از اعمال روش های خاکورزی دو بار دیسک عمود بر هم، یک بار دیسک، کولتیواتور و گاوآهن برگردان دار در چهار مزرعه در محل تقاطع شبکه ای به ابعاد 6 ×6 متر صورت گرفت. پیوستگی تغییرات مکانی متغیرها، با استفاده از توابع واریوگرام بررسی و نقشه های توزیع برای بانک بذر و گیاهچه ها ترسیم شد. نتایج حاصل از برازش واریوگرام ها و ترسیم نقشه ها نشان داد که بذور علف های هرز در سطح مزارع بسته به گونه دارای الگوهای توزیع لکه ای ضعیف(همبستگی مکانی صفر) تا بسیار قوی(همبستگی مکانی 3/84%) بودند. خاکورزی به روش دو بار دیسک عمود بر هم باعث بیشترین درصد جوانه زنی(54/0درصد) در بذور علف های هرز گردید، درحالیکه شخم با کولتیواتور کمترین درصد (26/0درصد) جوانه زنی بذور را به همراه داشت. خاکورزی با دوبار دیسک نقش کمی در جابجایی افقی بذور علف هرز داشت درحالیکه یک بار دیسک باعث جابجایی لکه های متراکم گیاهچه نسبت به لکه های متراکم بذر در بانک بذر خاک گردید. خاکورزی با گاوآهن برگردان دار نقش اندکی در جابجایی افقی بذور داشت و همبستگی بسیار قوی بین توزیع جمعیت بانک بذر و گیاهچه ها در این تیمار بدست آمد. خاکورزی با استفاده از کولتیواتور تاثیری در جابجایی بذور علف های هرز نداشت. کمترین همبستگی مکانی(صفر) بین بانک بذر و گیاهچه های علف هرز، به خاکورزی به روش یک بار دیسک مربوط بود. نقشه های حاصل از درونیابی کریجینگ، توزیع لکه ای ظهور علف های هرز را تایید کرد. بطور کلی نتایج نشان داد که روش های خاک ورزی تاثیر متفاوتی در جابجایی بذور علف های هرز داشته و متعاقبا در توزیع گیاهچه ها تاثیر گذارند. بنابراین، تهیه نقشه های بانک بذر و گیاهچه ها می تواند اطلاعات موثری را جهت طراحی برنامه های مدیریتی علف های هرز فراهم کند.
فهیمه دشت پیما حسن مکاریان
جهت ارزیابی اثر پرایمینگ در مزرعه و تلقیح باکتری تیوباسیلوس و مصرف سطوح مختلف کود گوگرد بر عملکرد و اجزاء عملکرد سویا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک¬های کامل تصادفی در چهار تکرار در سال 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا گردید. فاکتورها شامل پرایمینگ و باکتری تیوباسیلوس و مصرف کود گوگرد گرانوله آلی بود. پرایمینگ در 2 سطح شامل: عدم پرایم و پرایم در مزرعه و عامل باکتری در 2 سطح شامل: مصرف و عدم مصرف و کود گوگرد گرانوله آلی در 3 سطح شامل: عدم مصرف، 150 کیلوگرم در هکتار (مصرف توصیه شده)، 225 کیلوگرم در هکتار (5/1 برابر مصرف توصیه شده). نتایج نشان داد اثرات اصلی پرایمینگ، تلقیح باکتری تیوباسلیوس و مصرف گوگرد گرانوله آلی به طور معنی¬داری بر صفات تعداد غلاف در بوته، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه، ارتفاع بوته، درصد روغن، درصد پروتئین و درصد گوگرد دانه معنی¬دار بود. اثرات متقابل گوگرد و تلقیح باکتری تیوباسیلوس بر صفات درصد فسفر دانه و درصد گوگرد و میزان کلروفیل b در سطح 1 درصد معنی¬دار شد. کلمات کلیدی: سویا، تیوباسیلوس، گوگرد گرانوله آلی، عملکرد
فرانک نعل چگر حسن مکاریان
کودهای بیولوژیک بعنوان یکی از راهکاری مناسب در جهت توسعه پایدار در تولید محصولات زراعی بکار برده می شوند. در راستای نیل به این اهداف آزمایشی به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. فاکتورهای مورد آزمایش شامل قارچ میکوریزا در دو سطح عدم مصرف و مصرف، پتاسیم در دو سطح عدم مصرف و مصرف 100 کیلوگرم در هکتار و کود فسفر در سه سطح عدم مصرف، مصرف 50 کیلوگرم در هکتار و 100 کیلوگرم در هکتار بودند. در این آزمایش از ذرت رقم سینگل کراس 704 استفاده شد. نتایج نشان داد قارچ میکوریزا تاثیر معنی داری بر عملکرد دانه، وزن 100 دانه، شاخص برداشت و درصد فسفر دانه ذرت داشت. اثرات متقابل قارچ میکوریزا و کودهای پتاسیم و فسفر نیز بر عملکرد دانه، شاخص برداشت، تعداد دانه در ردیف بلال، تعداد ردیف دانه در بلال و درصد فسفر دانه معنی دار شد. قارچ میکوریزا به همراه 100 کیلوگرم در هکتار کود پتاسیم و 50 کیلوگرم در هکتار کود فسفر، سبب افزایش 57/31 درصدی عملکرد دانه ذرت گردید.
امیررضا فکور شرقی علی درخشان شادمهری
تناوب زراعی و راهبرد های مدیریتی به کار رفته در مزارع، پویایی و توزیع مکانی علف های هرز و جمعیت بندپایان را تحت تاثیر قرار می دهند. به منظور ارزیابی الگو های توزیع مکانی تحت تاثیر تناوب زراعی، آزمایشی در سال زراعی 1391-1390 با استفاده از روش زمین آمار، در سطح دو مزرعه تجاری سیب زمینی در منطقه جلگه رخ تربت حیدریه و مجن شاهرود انجام شد. بدین منظور داده های مربوط به جمعیت گیاهچه و بانک بذر و فون بندپایان از طریق نمونه برداری از 550 و 36 نقطه در محل تلاقی شبکه مربعی (گرید) 10×10 متر جمع آوری شد. جهت توصیف توزیع مکانی گیاهچه علف های هرز و بذور بانک بذر خاک و همچنین فون بندپایان خاک از آنالیز مدل های سمی واریوگرام استفاده شد و پس از درونیابی نقاط نمونه برداری شده به وسیله کریجینگ نقشه های توزیع مکانی ترسیم شد. نتایج نشان داد که در جلگه رخ متوسط جمعیت گیاهچه و بانک بذر اکثر گونه های علف هرز و همچنین متوسط جمعیت کل گیاهچه و بانک بذر علف های هرز در واحد سطح تناوب گندم، آیش، سیب زمینی (جلگه رخ)، کمتر از تناوب گندم، سیب زمینی، سیب زمینی (مجن) بود. نتایج آنالیز سمی واریوگرام نشان داد که جمعیت گیاهچه و بانک بذر اکثر گونه های علف هرز و همچنین فون بندپایان در دو منطقه دارای توزیع لکه ای بودند. نتایج نشان داد که در منطقه جلگه رخ لکه های گیاهچه و بانک بذر علف های هرز عمدتا کوچک (دامنه تاثیر کم) و پراکنده بودند، اما در منطقه مجن لکه های بزرگ (دامنه تاثیر گسترده) و پیوسته دیده شدند. آنالیز کراس واریوگرام نشان داد که الگو های توزیع بانک بذر و جمعیت علف های هرز دارای تطابق مکانی هستند. همچنین بین توزیع مکانی بندپایان و گیاهچه علف های هرز رابطه قابل توجهی مشاهده گردید. به طور کلی نتایج نشان داد که نوع سیستم تناوبی به کار رفته در مزارع به میزان زیادی بر تراکم و توزیع فلور بانک بذر و گیاهچه علف های هرز و همچنین پراکنش حشرات تاثیر گذار است و می تواند به عنوان یک راهکار مدیریتی موثر در برنامه های مدیریت تلفیقی علف های هرز و حشرات مورد استفاده قرار گیرد.
وحید علی نژاد حسن مکاریان
با توجه به خاصیت آنتی اکسیدانی مواد موجود در آویشن کوهی این گونه استنباط می شود که شاید بتوان با اعمال عصاره این گیاه روی گیاهان زراعی تأثیر مثبتی بر جوانه¬زنی و رشد و نمو آنها به دست آورد. به همین منظور آزمایشی روی گیاه لوبیا چشم بلبلی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1392 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پیش تیمار بذری با عصاره آویشن کوهی در پنج سطح (عدم پیش تیمار بذر، پیش تیمار بذر با عصاره 10 درصد آویشن به مدت 10 و 20 ساعت و پیش تیمار بذر با عصاره 20 درصد آویشن به مدت 10 و 20 ساعت) به عنوان فاکتور اول و محلول پاشی با عصاره آویشن کوهی در سه سطح (محلول پاشی با آب خالص، محلول پاشی با عصاره 10 درصد و محلول پاشی با عصاره 20 درصد آویشن کوهی) به عنوان فاکتور دوم بودند که در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار قرار گرفتند. پیش تیمار بذرها قبل از کاشت و محلول پاشی در یک مرحله و حدوداً 30 روز پس از کاشت انجام شد. نتایج نشان داد پیش تیمار بذر با عصاره آویشن کوهی موجب افزایش اکثر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک از جمله وزن خشک برگ، دمبرگ، ساقه، قطر ساقه، شاخص سطح برگ، تعداد غلاف در بوته، محتوای نسبی آب برگ و درصد پروتئین دانه گردید. همچنین افزایش در مدت زمان پیش تیمار به طور معمول سبب افزایش در صفات مورد بررسی گردید. به طوری که مدت زمان 20 ساعت خیس خوردگی بذر نسبت به 10 ساعت و همچنین عدم پیش تیمار بذر بالاترین میزان را در بسیاری از صفات اندازه گیری شده ایجاد کرد. محلول پاشی با عصاره آویشن کوهی نیز موجب افزایش در اغلب صفات مورد بررسی از قبیل وزن خشک غلاف، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، تعداد شاخه فرعی فرعی، شاخص سطح برگ، پایداری غشای پلاسمایی برگ و پروتئین دانه گردید. در بین ترکیبات تیماری حاصل از پیش تیمار بذر و محلول پاشی با عصاره آویشن کوهی، محلول پاشی عصاره 10 درصد آویشن کوهی همراه با پیش تیمار بذر در عصاره 10 و 20 درصد به مدت 20 ساعت توانست تأثیرگذارترین ترکیب تیماری در جهت افزایش بسیاری از صفات اندازه¬گیری شده باشد.
ملیکا نورمحمدی حمیدرضا اصغری
به منظور بررسی تاثیر کاربرد باکتری ریزوبیوم، تیوباسیلوس و سطوح مختلف کود نیتروژن بر صفات کمی و کیفی لوبیا چشم بلبلی، آزمایشی در سال زراعی 92-1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود واقع در بسطام بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار اجرا شد. فاکتورهای آزمایش شامل کاربرد ریزوبیوم و تیوباسیلوس ( تلقیح و عدم تلقیح )، چهار سطح کود نیتروژن (0-70- 140- 210 کیلوگرم هکتار) در شرایط حضور و عدم حضور علف های هرز بود. این آزمایش نشان داد اثر متقابل سه گانه نیتروژن، کاربرد ریزوبیوم و تیوباسیلوس بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، وزن 100 دانه، تعداد برگ، تعداد دانه در بوته، کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید و آب نسبی در شرایط وجین و بر عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، تعداد غلاف، وزن 100 دانه، تعداد برگ، تعداد دانه در بوته، کلروفیل a، کارتنوئید و آب نسبی در شرایط غیر وجین معنی¬دار بود. بیشترین میزان عملکرد دانه در شرایط وجینتیمار کاربرد کود نیتروژن210 کیلوگرم و تلقیح ریزوبیوم و تیوباسیلوسبه میزان375/763 کیلوگرم در هکتار و 5/17درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد داشت، کمترین عملکرد دانه مربوط به تیمار عدم کاربرد کود نیتروژن و عدم تلقیح ریزوبیوم و تیوباسیلوس به میزان 642/190 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بیشترین عملکرد دانه در شرایط عدم وجین تیمار کاربرد کود نیتروژن به میزان 210 کیلوگرم در هکتار و تلقیح ریزوبیوم و تیوباسیلوس عملکرد دانه 500 کیلوگرم در هکتار بدست آمد و 89/24 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد داشت. کمترین عملکرد دانه مربوط به تیمار عدم کاربرد کود نیتروژن و عدم تلقیح ریزوبیوم و تیوباسیلوس به میزان 558/160 کیلوگرم در هکتار بود. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک در شرایط وجین تیمار کاربرد کود نیتروژن به میزان210 کیلوگرم در هکتار و تلقیح ریزوبیوم و تیوباسیلوس 344/1789 کیلوگرم در هکتار بدست آمد که نسبت به تیمار شاهد 63درصد افزایش نشان داد. کمترین عملکرد بیولوژیک مربوط به تیمار عدم کاربرد کود نیتروژن و عدم تلقیح ریزوبیوم و تیوباسیلوس به میزان 634/780 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. بیشترین میزان عملکرد بیولوژیک در شرایط عدم وجین تیمار عدم کاربرد کود نیتروژن و تلقیح ریزوبیوم و عدم تلقیح تیوباسیلوس به میزان 625/1230 کیلوگرم در هکتار و نسبت به تیمار شاهد 5/22 درصد افزایش مشاهده شد. کمترین عملکرد بیولوژیک مربوط به تیمار عدم کاربرد کود نیتروژن و عدم تلقیح ریزوبیوم و تیوباسیلوس به میزان 85/750 کیلوگرم در هکتار بدست آمد.
مهری جعفری بجدنی حسن مکاریان
به منظور بررسی و مقایسه تأثیر اسموپرایمینگ و هیدروپرایمینگ در سطوح مختلف گوگرد گرانوله بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت رقم سینکل کراس 704، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال 92-1391 در مزرعه تحقیقا تی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در شهر بسطام اجرا شد. در این آزمایش فاکتورهای مورد مطالعه شامل هیدروپرایمینگ ( پرایم و عدم پرایم)، اسمو پرایمینگ ( پرایم و عدم پرایم) و مصرف کود گوگرد گرانوله در سه سطح شاهد(عدم مصرف کود گوگرد)، 200 و 400 کیلوگرم گوگرد گرانوله در هکتار در شرایط حضور و عدم حضور علف های هرز بود. نتایج نشان داد اثر متقابل دوگانه هیدروپرایمینگ و کاربرد 200کیلوگرم کود گوگرد گرانوله درهکتار بیانگر افزایش معنی دار ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در شرایط وجین و ارتفاع بوته در شرایط عدم وجین نسبت به شاهد بود. اثر متقابل سه گانه تیمار هیدروپرایمینگ × اسموپرایمینگ × گوگرد در شرایط وجین توانست محتوای کلروفیل(عدد(spad ، کلروفیلb ,a ، کل، وزن صد دانه و در شرایط عدم وجین کلروفیل b,a،کل، وزن خشک علف های هرز باریک برگ و پهن برگ را به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش دهد. بیش ترین عملکرد دانه در شرایط وجین مربوط به اثر متقابل تیمارهیدروپرایمینگ × عدم اسموپرایمینگ به میزان 5487کیلوگرم در هکتار بود که نسبت به اثر متقابل تیمار عدم هیدروپرایمینگ × عدم اسموپرایمینگ 29 درصد افزایش داشت و با اثر متقابل تیمارهیدروپرایمینگ × اسموپرایمینگ اختلاف معنی داری نداشت. بیش ترین عملکرد دانه در شرایط عدم وجین مربوط به اثر متقابل تیمار هیدروپرایمینگ × اسموپرایمینگ به میزان 4598 کیلوگرم در هکتار بود که نسبت به اثر متقابل تیمار عدم هیدروپرایمینگ × عدم اسموپرایمینگ 48/36 درصد افزایش داشت. بیش ترین عملکرد بیولوژیک در شرایط وجین مربوط به اثر متقابل تیمار هیدروپرایمینگ ×200کیلوگرم گوگرد گرانوله در هکتار به میزان 13540 کیلوگرم در هکتار بود که نسبت به شاهد 5/21درصد ا فزایش داشت و با اثر متقابل تیمارهیدروپرایمینگ ×400کیلوگرم گوگرد گرانوله درهکتار اختلاف معنی داری نداشت. بیش ترین عملکرد بیولوژیک در شرایط عدم وجین مربوط به اثر متقابل تیمار هیدروپرایمینگ × اسموپرایمینگ به میزان 11170 کیلوگرم در هکتار بود و نسبت به اثر متقابل تیمار عدم هیدروپرایمینگ × عدم اسموپرایمینگ 07/19درصد ا فزایش داشت. بیش ترین شاخص برداشت در شرایط وجین مربوط به اثر متقابل تیمار هیدروپرایمینگ × 200کیلوگرم گوگرد درهکتار به میزان 15/38درصد بود و نسبت به شاهد 88/10درصد افزایش نشان داد. کمترین میزان شاخص برداشت نسبت به شاهد 29/0 درصد کاهش نشان داد. بیش ترین میزان شاخص برداشت با اثر متقابل تیمار هیدروپرایمینگ ×400کیلوگرم گوگرد گرانوله در هکتار اختلاف معنی داری نداشت. به طور کلی بر اساس نتایج این آزمایش اثر متقابل دوگانه هیدروپرایمینگ همراه کاربرد 200کیلوگرم کود گوگرد در هکتار را می توان به عنوان بهترین تیمار با بهترین صفات عملکرد و اجزای عملکرد و مقابله با علف های هرز معرفی نمود.
مهرداد صفرپور منوچهر قلی پور
چکیده به منظور بررسی کاربرد کودهای زیستی همراه با علف کش متری بیوزین و تاثیر آن بر رشد و عملکرد گوجه فرنگی در رقابت با علف های هرز آزمایشی در تابستان 1392در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای مورد بررسی شامل:t1- وجین علف هرز، t2- عدم وجین علف هرز، t3- سودوموناس فلورسنس، t4- ازتوباکترکروکوکوم، t5- علف کش متری بیوزین(500 گرم از نوع تجاری در هکتار)، t6- علف کش (1000 گرم از نوع تجاری در هکتار)، t7- علف کش (1500 گرم از نوع تجاری در هکتار)، t8- علف کش(500 گرم از نوع تجاری در هکتار) + سودوموناس فلورسنس، t9- علف کش (1000گرم از نوع تجاری در هکتار) + سودوموناس فلورسنس، t10- علف کش (1500گرم از نوع تجاری در هکتار) + سودوموناس فلورسنس، t11- علف کش(500 گرم از نوع تجاری در هکتار) + ازتوباکترکروکوکوم، t12- علف کش (1000گرم از نوع تجاری در هکتار) + ازتوباکترکروکوکوم، t13- علف کش (1500 گرم از نوع تجاری در هکتار) + ازتوباکترکروکوکوم بودند. علاوه بر اندازه گیری برخی صفات رشدی و عملکردی گوجه فرنگی، جمعیت باکتری های خاک نیز در تیمار های مختلف محاسبه شد. نتایج نشان داد تیمار کاربرد علف کش 500 گرم + ازتوباکترکروکوکوم و تیمار علف کش 500 گرم + سودوموناس فلورسنس به ترتیب سبب افزایش 89/57 و63/52 درصدی جمعیت باکتریها در مقایسه با شاهد با علف هرز (بدون وجین) گردید. همچنین تیمارهای مذکور بترتیب منجر به افزایش97/4 و 82/19 درصدی ارتفاع بوته، 55/23 و 66/16درصدی تعداد کل میوه، 15/33 و 84/36 درصدی میوه رسیده نسبت به شاهد با علف هرز گردیدند. همچنین نتایج نشان داد بیشترین میزان محتوای نسبی آب برگ مربوط به تیمار سودوموناس فلورسنس بود که نسبت به تیمار عدم وجین علف هرز به میزان 73/44 درصد افزایش یافت. تیمارهای علف کش، به ویژه متری بیوزین 1500 گرم سبب کاهش شدید و معنی دار میانگین تعداد و وزن خشک علف های هرز در واحد سطح شدند. . نتایج نشان داد تیمار کاربرد علف کش 500 گرم + ازتوباکترکروکوکوم و تیمار علف-کش 500 گرم + سودوموناس فلورسنس به ترتیب سبب کاهش 25/29 و 69/33 درصدی وزن خشک علف هرز و 25/29 و 62/33 درصدی تعداد علف هرز نسبت به تیمار شاهد با علف هرز گردید. همچنین تیمار های ازتوباکترکروکوکوم و سودوموناس فلورسنس به تنهایی به ترتیب باعث کاهش 87/43 و 45/47 درصدی وزن خشک علف هرز و 86/47 و 86/43 درصدی تعداد علف هرز نسبت به شاهد با علف هرز گردیدند. براساس نتایج این آزمایش کاربرد کودهای زیستی ازتوباکترکروکوکوم و سودوموناس فلورسنس به تنهایی و یا همراه با 500 گرم علف کش متری بیوزین در هکتار می توانند باعث بهبود رشد و عملکرد گوجه فرنگی و کاهش تعداد و وزن خشک علف های هرز شوند.
هادی مرادی محمدرضا عامریان
کاربرداسید هیومیک و زمان کاربرد کود های نیتروژنه، بر رشد و رقابت ذرت با علف های هرز تاثیر گذار است در نتیجه برنامه مدیریت تلفیقی علف های هرز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
مریم سالمی نسب منوچهر قلی پور
به منظور بررسی برهمکنش تنش خشکی و امواج التراسونیک بر برخی صفات ذرت، آزمایشی مزرعه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1393 اجرا گردید. تیمارها شامل سه سطح تنش خشکی شاهد (1s)، قطع آبیاری از مرحله گلدهی به بعد (2s) و قطع آبیاری از مرحله خمیری شدن دانه به بعد (3s) و امواج التراسونیک در پنج سطح شاهد (1w)، 2دقیقه (2w)، 4 دقیقه (3w)، 6 دقیقه (4w) و 8 دقیقه (5w) با فرکانس 42 کیلوهرتز بود
جواد علی پور حسن مکاریان
چکیده به منظور بررسی تأثیر تلقیح قارچ میکوریزا و کاربرد کود فسفر بر برخی صفات رشدی و عملکرد گیاه ذرت در رقابت با علف های هرز آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در سال ???? انجام شد. فاکتورهای آزمایش شامل علف هرز با سه سطح وجین تمام فصل علف های هرز، عدم وجین تمام فصل و علف هرز سلمه تره به تنهایی بود. فاکتور دوم میکوریزا در دو سطح (تلقیح با قارچ glomus mussea، و عدم تلقیح) و فاکتور سوم کاربرد کود فسفر (از منبع سوپر فسفات تریپل 46 درصد) در سه سطح (عدم کاربرد، ?? و?0 کیلوگرم در هکتار) بود.
حسن مکاریان محمدحسن راشد محصل
چکیده ندارد.