نام پژوهشگر: محمد رضا دماوندیان

مقایسه‏ی کارآیی چند روش کنترل شیمیایی و غیر‏شیمیایی برای کنترل حلزون قهوه‏ای مرکبات، caucasotachea lencoranea musson (stylommatophora. helicidae) و ارزیابی تاثیر سموم شیمیایی بر تنوع گونه‏ای و فراوانی جمعیت سوسک‏های شکارگر carabidae در باغ‏های مرکبات شهرستان بابلسر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1390
  آرش خیرالدین   محمد رضا دماوندیان

در این بررسی مقایسه‏ی کارایی روغن معدنی (مانع پلاستیکی آغشته به روغن) و نوار‏مسی برای کنترل حلزون قهوه‏ای مرکبات، caucasotachea lencoranea با طعمه‏ی مسموم متالدهید و فریکول (فسفات آهن) در باغات تجاری مرکبات شهرستان بابلسر در سال‏های 1389 الی 1390 در غالب طرح آماری کاملا تصادفی چند مشاهده‏ای انجام پذیرفت. حلزون‏های روی درختان یک روز قبل از اعمال تیمار‏ها پاک‏سازی شدند و تعداد آن‏ها روی درختان مرکبات به فاصله‏ی هر 10 روز یک‏بار پس از اعمال تیمار‏ها تا 9 الی 10 روز مانده به زمان برداشت محصول شمارش شدند. تجزیه واریانس بین تیمار‏های ذکر شده در آزمایش اول، نشان داد که تمامی تیمار‏ها با شاهد دارای اختلاف معنی‏دار در سطح احتمال یک درصد هستند. تیمار‏های روغن معدنی و نوار مسی با 27/17 و 66/26 درصد تعداد حلزون در روی درخت، به ترتیب، کارایی بالاتری را نسبت به تیمار‏های متالدهید و فریکول با 39/47 و 2/52 درصد نشان دادند. در آزمایش دوم، میانگین تعداد حلزون‏های زنده شمارش شده روی درختان برای تیمار‏های روغن معدنی، متالدهید و شاهد به ترتیب، 05/3، 12/9 و 51/15 حلزون به ازای هر درخت بوده و دارای اختلاف معنی‏دار در سطح احتمال یک درصد بودند. میزان کارایی کنترلی فوم و متالدهید، 60 روز پس از اعمال تیمار‏ها، به ترتیب 34/80 و 2/41 درصد بود. برای ارزیابی اثر سموم شیمیایی بر فعالیت دشمنان طبیعی از جمله سوسک‏های carabidae در باغ‏های مرکبات شهرستان بابلسر، دو باغ مجاور هم، و هر کدام به مساحت حدودا 7 هکتار انتخاب شدند. کنترل آفات در یکی از باغ‏های مذکور طبق توصیه کارشناسان حفظ نباتات جهاد کشاورزی از سموم شیمیایی و در قطعه دیگر به مدت 6 سال فقط از روغن‏های معدنی برای کنترل آفات استفاده می‏شد. دوازده تله‏ی گودالی به‏طور تصادفی در سطح هر باغ تعبیه و به‏طور دو هفته در میان تعداد سوسک‏های زمینی به دام افتاده در تله‏ها شمارش و شناسایی شدند. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که حشره‏کش‏های شیمیایی و کنه‏کش‏ها موجب کاهش تنوع گونه‏ای و فراوانی جمعیت سوسک‏های زمینی می‏شوند.

بررسی اثر سه حشره کش گیاهی پالیزین، سیرینول و تنداکسیر روی پسیل معمولی پسته agonoscena pistaciae و دوگونه از دشمنان طبیعی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  مهدی کبیری رییس آباد   محمد رضا دماوندیان

پسیل معمولی پسته agonoscena pistaciae مهمترین آفت پسته در مناطق پسته کاری کشور است.کنترل این آفت در سالهای اخیر منوط به استفاده از حشره کش های شیمیایی بوده است که باعث از بین رفتن دشمنان طبیعی و طغیان این آفت شده است. این تحقیق به منظور بررسی میزان تاثیر سه حشره کش گیاهی، سیرینول، پالیزین، تنداکسیر و مقایسه میزان تاثیر این حشره کش ها با دو حشره کش شیمیایی رایج در باغات پسته که علیه پسیل معمولی پسته استفاده میشوند (موسپیلان و کنسالت) انجام شد. ابتدا اثر این حشره کش ها بر روی پوره های پسیل در آزمایشگاه بررسی شد. سپس بر اساس lc90 به دست آمده غلظتهای ppm 2500 حشره کش سیرینول و پالیزین، ppm 2000 حشره کش گیاهی تنداکسیر، ppm 500 حشره کش شیمیایی کنسالت و g 250 حشره کش شیمیایی موسپیلان در شرایط مزرعه ای طی آزمایشاتی در سالهای 1389و 1390 بررسی شد. میزان تاثیر حشره کش های ذکر شده بر روی لارو سن یک و حشرات کامل کفشدوزک oenopia conglobata، حشرات کامل و شفیره های زنبور psyllaephagus pistaciae نیز بررسی شد. در شرایط آزمایشگاه بیشترین میزان مرگ و میر مربوط به حشره کش پالیزین به میزان 93/84 درصد و کمترین میزان آن مربوط به حشره کش تنداکسیر با 74/80 درصد محاسبه شد. درصد مرگ ومیر حشره کش سیرینول 71/82 محاسبه شد. میزان lc50 برای حشره کش های تنداکسیر ppm58/721، سیرینول ppm1013و پالیزین ppm 82/750و میزان lc90 برای ترکیبات مذکور به ترتیب برابر با ppm3501، ppm3701 وppm 3734 به دست آمد. در شرایط مزرعه ای و در نمونه برداریهای 14 روز پس از سمپاشی مقایسه میانگین ها در سطح 5 درصد نشان داد بین حشره کش های گیاهی اختلاف معنی داری وجود نداشت و در یک گروه قرار گرفتند. همچنین این سه حشره کش با حشره کش شیمیایی کنسالت در یک گروه و با حشره کش شیمیایی موسپیلان اختلاف معنی داری داشتند و در گروههای جداگانه ای دسته بندی شدند. در نمونه برداری بیست و یک روز پس از سمپاشی هر سه حشره کش گیاهی اختلاف معنی داری با حشره کشهای شیمیایی داشتند و در دو گروه جداگانه قرار گرفتند. در بررسی میزان تاثیر حشره کش ها بر روی لارو سن یک کفشدوزک مشخص شد حشره کش شیمیایی موسپیلان بیشترین تلفات را با مجموع مرگ ومیر 09/93 درصدی ایجاد کرد. حشره کش شیمیایی کنسالت 18/36 درصد تلفات، حشره کشهای گیاهی سیرینول 80/18 درصد، پالیزین 04/23درصد، تنداکسیر 80/13 درصد مرگ و میر را ایجاد کردند. در بررسی میزان تاثیر بر روی حشرات کامل زنبور مشخص شد موسپیلان 50/92درصد، کنسالت 45 درصد، سیرینول 02/33 درصد، پالیزین 50/52درصد، تنداکسیر 50/37 درصد مرگ و میر را ایجاد کردند. میزان تاثیر حشره کش شیمیایی موسپیلان بر روی حشرات کامل کفشدوزک 49/57 درصد، کنسالت 90/16 درصد، سیرینول 66/6 درصد، پالیزین 66/11درصد، تنداکسیر 66/11 درصد محاسبه شد. بر اساس معیارهای iobc در تقسیم بندی اثر سموم بر روی دشمنان طبیعی حشره کشهای موسپیلان،کنسالت، سیرینول، پالیزین و تنداکسیر به ترتیب برروی حشره کامل کفشدوزک در گروه سموم با خطر جزئی، بی خطر، بی خطر، بی خطر، بی خطر، حشره کامل زنبور با خطر متوسط، باخطر جزئی، با خطر جزئی، با خطر جزئی، باخطر جزئی، لارو سن یک کفشدوزک با خطر متوسط، با خطر جزئی، بی خطر، بی خطر و بی خطر دسته بندی شدند. تمامی حشره کش های مورد استفاده در این تحقیق بر روی مرحله مقاوم زنبور (لارو و شفیره درون پوره های مومیایی شده) در گروه سموم بی خطر دسته بندی شدند. نتایج این تحقیق نشان داد حشره کش های گیاهی مورد استفاده در این تحقیق به خوبی پسیل معمولی پسته را کنترل می کنند و بر روی دشمنان طبیعی نیز اثر سوء بسیار کمتری نسبت به حشره کش شیمیایی موسپیلان که به عنوان سم رایج در باغات پسته استفاده می شود، دارند و می توان از این حشره کشها برای کنترل پسیل پسته استفاده کرد.

بررسی اثر حشره کشی عصاره گیاهان آقطی و گزنه روی شپشه آرد و شپشه برنج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  حمید رضا نامدار   محمد رضا دماوندیان

با توجه به خسارت بالای آفات انباری و اثر سوء سموم شیمیایی ، استفاده از ترکیبات گیاهی بهترین وسیله برای کنترل آفات انباری محسوب می شوند. در این تحقیق خواص حشره کشی عصاره گیاهان گزنه urtica dioica و آقطی sambucus ebulus روی دو گونه از آفات مهم محصولات انباری شپشه آرد tribolium confusum و شپشه برنج sitophilus oryzae مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش خاصیت تماسی عصاره های گیاهی هر واحد آزمایشی شامل یک ظرف پتری دیش (cm8) که با غلظت های مختلف آغشته شده و سپس در هریک 10 حشره کامل رها سازی شد ، سپس مرگ و میر حشره پس از 24 ، 48 و 72 ساعت شمارش و ثبت گردید. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که درصد مرگ و میر شپشه آرد در بالاترین غلظت (mg/ml 500) عصاره گیاه آقطی پس از 24 ، 48 و 72 ساعت به ترتیب 20% ، 23% و 30 % و عصاره گیاه گزنه در بالاترین غلظت (mg/ml80) به ترتیب 83 % ، 95 % و 100% بود . همچنین درصد مرگ و میر روی شپشه برنج در بالاترین غلظت (mg/ml 500) در عصاره گیاه آقطی پس از 24 ، 48 و 72 ساعت به ترتیب 28 % ، 32% و 36% ودر بالاترین غلظت (mg/ml50 ) عصاره گیاه گزنه به ترتیب 81% ، 91% و 100% بود. مقدار lc50 محاسبه شده پس از24 ، 48 و 72 ساعت برای عصاره گزنه روی شپشه آرد به ترتیب 96/43 ، 68/28 و 54/24 میلی گرم برمیلی لیتر و برای عصاره آقطی به ترتیب 75/921 ،48/821 و 59/659 میلی گرم بر میلی لیتر و مقدار lc50 محاسبه شده پس از24 ، 48 و 72 ساعت برای عصاره گزنه روی شپشه برنج به ترتیب 855/32 ، 109/25 و 851/21 میلی گرم بر میلی لیتر و برای عصاره آقطی 53/743 ، 09/632 و29/568 میلی گرم بر میلی لیتر تعیین گردید. در آزمایش اثر دورکنندگی ، برای تعیین درصد دورکنندگی هرکاغذ صافی به دو نیمه مساوی تقسیم شده و هر نیمه به طور جداگانه باغلظت های20، 25، 31 ،39 ، 50 ، 63 و 80 میلی گرم بر میلی-لیتر از عصاره های گیاهی آغشته شد ، سپس در هر پتری دیش20 حشره کامل در وسط کاغذ صافی قرار داده و تعداد حشرات کامل موجود روی هر نیمه ، هر یک ساعت متوالی ، تا پنج ساعت مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که اثرات دورکنندگی عصاره هر دو گیاه مذکور به طور معنی داری روی حشرات کامل شپشه آرد بیشتر از شپشه برنج بود. همچنین درصد دورکنندگی عصاره گیاه آقطی و گزنه روی شپشه برنج در غلظت (mg/ml80) پس از یک ساعت به ترتیب 80 و 60% و شپشه آرد به ترتیب 100 و 50/97% بود. میانگین درصد دورکنندگی عصاره گزنه در غلظت (mg/ml80) شپشه آرد و شپشه برنج به ترتیب برابر با 50/88% و 50/47% و جزو گروه v و iv از گروههای پنج گانه قرار گرفتند. میانگین درصد دورکنندگی عصاره آقطی در غلظت 80 میلی گرم بر میلی لیتر درشپشه آرد و شپشه برنج به ترتیب برابر با 50/98% و 50/63% که جزو گروه v و iv از گروههای پنج گانه قرار گرفتند. درآزمایش بازدارندگی تغذیه ، جهت مقدار بازدارندگی تغذیه عصاره گیاهی گزنه و آقطی ، غلظت 10 میلی گرم بر میلی لیتر عصاره با ماده غذایی ( قطعه ویفری ) در زمان های مختلف روی حشرات کامل شپشه آرد و شپشه برنج مورد بررسی قرار گرفت. طبق فرمول شاخص بازدارندگی درجه تاثیر بازدارندگی تغذیه عصاره آقطی و گزنه روی شپشه آرد پس از سپری شدن مدت زمان یک هفته به ترتیب برابر با درجه تاثیر خوب و خوب مشاهده گردید ، در حالی که درجه تاثیر بازدارندگی تغذیه عصاره آقطی و گزنه پس از سپری شدن مدت زمان دو هفته به ترتیب برابر با درجه تاثیر خوب و متوسط دیده شد. همچنین مقدار درجه بازدارندگی تغذیه عصاره آقطی و گزنه روی شپشه برنج بعد از مدت زمان یک هفته به ترتیب برابر با درجه تاثیر عالی و خوب مشاهده گردید ، در حالی که درجه تاثیر بازدارندگی تغذیه عصاره آقطی و گزنه پس از سپری شدن مدت زمان دو هفته به ترتیب برابر با درجه تاثیر خوب و متوسط محاسبه گردید. آزمایش بررسی دوام سمیت تماسی ، جهت تعیین دوام سمیت تماسی عصاره گیاهی گزنه و آقطی ، غلظت های 50 ، 63 و 80 میلی گرم بر میلی لیتر برای عصاره گزنه و غلظت های230 ، 340 و 500 برای عصاره آقطی در نظر گرفته شد. برای انجام آزمایش ابتدا مقدار 1 میلی لیتر از غلظت های مختلف عصاره در ظروف پتری دیش 8 سانتی متری قرار داده شد و سپس بعد از 3 ، 5 و 7 روز از تاریخ عصاره گیری ، تعداد 10 حشره کامل داخل ظروف پتری آزمایش قرار داده شد و پس از 24 ساعت تعداد حشرات مرده شمارش گردید. نتایج داده ها نشان داد که عصاره گیاه گزنه روی شپشه آرد و شپشه برنج دوام بیشتری نسبت به عصاره گیاه آقطی دارد.

تعیین سطح زیان اقتصادی بالشک مرکبات pulvinaria aurantii ckll. بر روی پرتقال تامسون ناول در باغ های عاری از سموم سنتتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  نیما ملکی دلارستاقی   محمد رضا دماوندیان

بالشک مرکبات pulvinaria aurantii ckll یکی از مهم ترین آفات مرکبات در ایران، روسیه و کشورهای شرق آسیا به شمار می رود که به برگ، میوه و شاخه های جوان حمله کرده و سطح آنها را می پوشاند. درخت های آلوده ضعیف شده و در خسارت های شدید خزان کرده و برگ و میوه شان می ریزند. همچنین بر اثر فعالیت این حشره، توده ای از قارچ فوماژین روی درخت تشکیل می شود. این آفت دارای دو نسل در سال است. هر نسل دارای 3 سن پورگی می باشد. این تحقیق با هدف بررسی تغییرات فصلی، میزان خسارت، عوامل مرگ و میر آفت در منطقه و از همه مهم تر محاسبه سطح زیان اقتصادی نسل اول و دوم بالشک مرکبات بر روی پرتقال تامسون ناول در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 6 تیمار و 8 تکرار، در سال 1390 و 1391 در باغی به مساحت حدود 3000 متر مربع در حومه شهرستان بابلسر انجام شد. در باغ مذکور از سال 1381 تاکنون هیچ گونه آفت کش سنتتیک برای مهار آفات استفاده نشد. در این تحقیق هر تکرار شامل یک درخت بود که در هر درخت 4 سر شاخه 25 سانتی متری از 4 جهت مختلف که حداقل دارای یک میوه بودند انتخاب و علامت گذاری شد. سپس کیسه های تخم بالشک در اردیبهشت ماه از باغ مذکور و باغ های اطراف جهت آلوده سازی سرشاخه های علامت گذاری شده جمع آوری شد. برای آلوده سازی سرشاخه ها، کیسه های تخم حاوی تخم های تفریخ نشده بر روی سطح رویی و زیرین برگ ها چسبانیده شدند. تیمارها در سال 90 شامل: شاهد بدون آلودگی، 1 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه، 4 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه، 7 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه، 10 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه و 13 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه بودند. و در سال 91 شامل: شاهد بدون آلودگی، 1 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه، 5 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه، 10 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه، 15 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه و 20 کیسه تخم به ازای هر سر شاخه بودند. نتایج بررسی تغییرات فصلی در سال 91 نشان داد اوج جمعیت پوره های سن یک، دو، سه، حشرات کامل نر و ماده و کیسه های تخم نسل اول به ترتیب نیمه دوم خرداد، دهه اول تیر، دهه اول مرداد، دهه دوم مرداد و دهه اول شهریور بود. در پایان نمونه برداری ها رابطه رگرسیونی بین کیسه-های تخم و میوه های سیاهک زده برقرار و شیب خط محاسبه شد. سپس با استفاده از فرمول پدیگو و در اختیار داشتن سایر متغیرها، سطح زیان اقتصادی نسل اول بالشک مرکبات در سال 90، 135 کیسه تخم در دسته های حداقل 7 عددی بر روی سر شاخه های 25 سانتیمتری دارای میوه محاسبه شد و این مقدار برای نسل اول آفت در سال 91، 102 کیسه تخم در دسته های حداقل 5 عددی و برای نسل دوم 152 کیسه تخم در دسته های حداقل 5 عددی بر روی سرشاخه های 25 سانتی متری دارای میوه به دست آمد. در طول نمونه برداری کفشدوزک کریپت، کفشدوزک نقابدار دو لکه ای، کنه آلوترومبیوم و بالتوری سبز به عنوان دشمنان طبیعی بالشک مشاهده شدند. هرچند قارچ حشره خوار verticillium lecanii به عنوان مهمترین عامل کنترل آفت در باغ مطرح بود و جمعیت قابل توجهی از بالشک را کنترل نمود.

بررسی مهمترین فاکتورهای تاثیر گذار بر تجزیه آفتکش های تاریخ منقضی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1392
  الهام شاهین فر   محمد رضا دماوندیان

در حاضر وجود آفتکش های تاریخ منقضی در انبارهای بسیاری از کشورهای جهان به عنوان یک معضل مهم و اساسی مطرح است. این آفتکش ها چنانچه به لحاظ کیفیت قابلیت کاربرد نداشته باشند میتوانند به عنوان یک تهدید زیست محیطی مطرح باشند. هزینه بازسازی و یا معدوم سازی آفتکش های تاریخ منقضی در مواردی از تولید اولیه آفتکش ها نیز بیشتر است. این تحقیق به منظور بررسی امکان بازیافت سموم تاریخ منقضی موجود در انبارهای شرکت خدمات حمایتی کشاورزی انجام شده است. تست های کنترل کیفی نمونه ها براساس دستورالعمل های فائو، cipac و شرکت های سازنده آفتکش ها انجام شد. نتایج حاصل از این آزمایشات براساس گروه های مختلف آفتکش ها، حالت فیزیکی فرمولاسیون آفتکش ها، شرکت های تولید کننده، تاریخ تولید آفتکش ها و موقعیت اقلیمی انبارها دسته بندی گردید. تجزیه و تحلیل آماری توسط آزمون chi-square جهت تعیین اختلاف بین متغیرهای مورد مطالعه و آزمون ریسک(risk) جهت نشان دادن ریسک نسبی تجزیه شدن با کمک نرم افزار spss-18 انجام شد. نتایج نشان داد که،‏‏‏‏‏ٌ‏‎ْ در نمونه های مورد مطالعه همبستگی معنی داری بین مدت زمان تولید آفتکش ها و درصد تجزیه شدن آنها وجود ندارد (01/0 > p). همچنین مشخص شد آفتکش هایی که حالت فیزیکی فرمولاسیون آنها مایع (55%) است نسبت به آفتکش های جامد(29%) بعد از تاریخ انقضا بیشتر دچار تجزیه می شوند. درصد تجزیه در حشره/کنه کش های تاریخ منقضی بیشتر از علف کش ها و درصد تجزیه علف کش های تاریخ منقضی بیشتر از قارچ کش ها بود. همچنین بین چهار منطقه آب و هوایی محل های نگهداری سموم در انبارها (معتدل شمالی، معتدل جنوبی، کوهستانی، بیابانی و نیمه بیابانی) به لحاظ تجزیه شدن و ماندگاری آفتکش ها رابطه معنی داری وجود ندارد (01/0 > p). درصد تجزیه آفتکش هایی که در داخل کشور فرموله شده بودند 45% و آفتکش های هندی/ چینی 58% بود. درصد تجزیه شدن در فرمولاسیون ec ، sc ، wp، wg، fs، ds و sl به ترتیب معادل 62%، 60%، 32%، 30%، 32%، 12% و 38% بود. ماده موثره در سه فرمولاسیون ec ،sl، wp و ph در فرمولاسیون sc بیشتر از سایر آیتم ها دچار تجزیه شده بود.