نام پژوهشگر: سید امیرحسین مهدوی

تأثیر تغذیه سطوح مختلف پروتئین و ترئونین بر عملکرد، خصوصیات کیفی تخم مرغ و پاسخ های ایمونولوژیک مرغ های تخم گذار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1390
  احسان مقدس   سید امیرحسین مهدوی

پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر تغذیه سطوح مختلف پروتئین و ترئونین بر عملکرد، کیفیت تخم مرغ و پاسخ های ایمونولوژیک مرغان تخم گذار، به صورت یک آزمایش فاکتوریل، بر پایه طرح کاملاً تصادفی پایه ریزی و در مدت زمان 70 روز اجرا گردید. فاکتورهای مورد مطالعه شامل سه سطح پروتئین خام (100، 95 و 90 درصد توصیه راهنمای پرورش های-لاین w36) و سه سطح ترئونین (100، 110 و 120 درصد توصیه راهنمای پرورش های-لاین w36) بود. بدین منظور 180 قطعه مرغ تخم گذار لگهورن سویه های-لاین (w36) در سن 48 هفتگی به صورت تصادفی بین 9 تیمار آزمایشی متشکل از 4 تکرار و 5 قطعه مرغ در هر تکرار توزیع گردید. در طول مدت آزمایش آب و غذا به صورت آزادانه در اختیار پرندگان قرار گرفت. میانگین مصرف خوراک روزانه، ضریب تبدیل خوراک، درصد تولید، وزن و بازده روزانه تولید تخم مرغ در سه بازه زمانی شامل 35 روز اول، 35 روز دوم و کل دوره محاسبه شد. در پایان دوره اول و دوم صفات کیفی تخم مرغ شامل واحد هاو، شاخص زرده، رنگ زرده، کیفیت و استحکام پوسته مورد ارزیابی قرار گرفت. به منظور بررسی پاسخ ایمنی پرندگان، تزریق گلبول های قرمز گوسفندی در دو زمان به فاصله 10 روز انجام و 6 روز پس از تزریق اول و 12 روز پس از تزریق دوم نمونه برداری از خون صورت گرفت. عیار آنتی بادی خون در هر دو مرحله و شمار تفکیکی گلبول های سفید و درصد آلبومین و گلوبولین در مرحله دوم مورد ارزیابی واقع شد. در پایان آزمایش بافت مخاطی ژژنوم و وزن نسبی ارگان های مختلف بدن بررسی گردید. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که کاهش پروتئین خام و افزایش ترئونین جیره غذایی در سطوح مورد آزمون، از لحاظ آماری تغییر معنی داری در میانگین مصرف خوراک روزانه، درصد تولید تخم مرغ، بازده روزانه تولید تخم مرغ، ضریب تبدیل خوراک، واحد هاو، شاخص زرده و کیفیت پوسته در هیچ یک از بازه های زمانی ایجاد ننمود. تغییرات وزن بدن گروه های مختلف در انتهای دوره یکسان بود. همچنین تفاوت معنی داری بین تیمار ها از لحاظ شمارش گلبول های سفید خون، پاسخ ایمنی اولیه، بافت شناسی ژژنوم و وزن نسبی کبد و طحال مشاهده نشد. این در حالی بود که کاهش 10 درصدی پروتئین خام سبب کاهش وزن تخم مرغ در هر سه بازه زمانی (05/0 p<) و افزایش رنگ زرده تخم مرغ در پایان دوره (05/0 p<) گردید. به علاوه افزایش 20 درصدی ترئونین جیره غذایی نسبت به سطح توصیه شده، باعث افزایش معنی دار عیار آنتی بادی علیه گلبول های قرمز گوسفندی در پاسخ ایمنی ثانویه (05/0 p<) و نیز افزایش درصد گلوبولین، کاهش درصد آلبومین و کاهش نسبت آلبومین به گلوبولین در پلاسمای خون (05/0 p<) شد. هم چنین اثر متقابل سطوح مختلف پروتئین و ترئونین در پاسخ ایمنی ثانویه معنی دار بود (05/0 p<). هم زمان با افزایش میزان ترئونین جیره، وزن نسبی پانکرآس نیز افزایش یافت (05/0 p<). به طور کلی نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که کاهش پروتئین جیره در سطوح مورد آزمایش و در مدت زمان 70 روز تأثیر منفی بر عملکرد تولیدی، صفات کیفی تخم مرغ و پاسخ های ایمنی مرغان تخم گذار نداشته ولی برای دست یابی به بالاترین عملکرد سیستم ایمنی به سطوح بیش تری از ترئونین نسبت به سطح توصیه شده نیاز است.

اثر منبع و روش ارائه علوفه بر عملکرد، قابلیت هضم،تخمیر شکمبه ای، رفتار خوراک و متابولیت های خونی گوساله های شیرخوار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  ابوالفضل ابن علی   محمد خوروش

چکیده تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر روش ارائه علوفه و همچنین مقایسه منابع علوفه (منابع شاخصی از لگوم و گراس) بر عملکرد، قابلیت هضم، تخمیر شکمبه ای، رفتار خوراک و متابولیت های خونی گوساله های شیرخوار در غالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار (14 تکرار در هر تیمار) انجام گردید. تیمارها بترتیب شامل: 1) گروه شاهد (بدون علوفه)، 2) یونجه بصورت کاملا مخلوط، 3) سیلاژ ذرت بصورت کاملا مخلوط و 4) یونجه با دسترسی آزاد (ارائه جداگانه) بودند. پس از تولد گوساله ها با مقدار کافی آغوز تغدیه شدند و در جایگاه انفرادی قرار گرفتند. شیرگیری در 56 روزگی انجام شد. طول دوره آزمایش 70 روز بود. وزن کشی گوساله ها و اندازه گیری مصرف خوراک بصورت هفتگی انجام شد. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مصرف خوراک در هر سه دوره قبل و بعد از شیرگیری و در کل دوره بطور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت(01/0p<) و گروه شاهد در هر سه دوره آزمایش تفاوتی معنی دار نسبت به تیمارهای حاوی علوفه داشت. در ارتباط با مصرف خوراک، تیمار یونجه بصورت کاملا مخلوط تفاوت معنی داری را با تیمار یونجه با دسترس آزاد در هیچ یک از دوره ها نداشت. میانگین افزایش وزن روزانه در دوره های قبل از شیرگیری، بعد از شیرگیری و در کل دوره بین تیمارهای آزمایشی اختلاف معنی داری نداشت. و تنها در دوره قبل از شیرگیری تمایل به معنی داری داشت. بازده تبدیل خوراک در هر سه دوره قبل و بعد از شیرگیری و کل دوره بطور معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت و تیمارهای حاوی علوفه در مقایسه با گروه شاهد کمترین بازده خوراک در بعد از شیرگیری را به خود اختصاص دادند. بطوریکه تفاوت تیمار علوفه یونجه بصورت کاملا مخلوط با سه تیمار دیگر در هر سه دوره از آزمایش معنی دار نبود. قابلیت هضم ماده خشک در قبل از شیرگیری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت(05/0p<) و تیمار سیلاژ ذرت بصورت کاملا مخلوط کمترین قابلیت هضم ماده خشک را در بین تیمارها داشت.گوساله های تغذیه شده با علوفه ph شکمبه ای بالاتری در مقایسه با گروه شاهد در دوره های قبل و بعد از شیرگیری داشتند. غلظت کل اسیدهای چرب فرار همسو با سن گوساله های شیرخوار افزایش یافت، هر چند در دوره قبل از شیرگیری اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی وجود نداشت اما در دوره بعد از شیرگیری غلظت کل اسیدهای چرب فرار درگروه شاهد در مقایسه با گروه با دسترسی آزاد پایین تر بود. غلظت گلوکز خون با افزایش سن گوساله ها کاهش یافت همچنین ازت اوره ای خون قبل از شیرگیری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت(01/0p<) و میزان آن در تیمار سیلاژ ذرت بصورت کاملا مخلوط در قبل از شیرگیری بالاترین بود. تیمارهای حاوی علوفه بطور معنی داری مدت زمان نشخوار کردن را در مقایسه با گروه شاهد افزایش دادند همچنین کاهش معنی دار رفتارهای غیر تغذیه ای گروه های دریافت کننده علوفه در مقایسه با گروه شاهد مشاهده گردید. غلظت ازت آمونیاکی مایع شکمبه در گوساله های گروه شاهد در مقایسه با گروه های دریافت کننده علوفه بالاتر بود(01/0p<). بطور کلی نتایج این مطالعه نشان می دهد که حضور علوفه در خوراک آغازین و در اختیار قرار دادن علوفه با دسترس آزاد می تواند بدون تاثیر منفی بر عملکرد، موجب افزایش در خوراک مصرفی، بهبود تخمیر شکمبه ای، ph بالاتر شکمبه ای و بهبود رفتارهای غیر تغذیه ای گوساله های شیرخوار گردد. کلمات کلیدی: گوساله های شیرخوار، یونجه، سیلاژ ذرت، عملکرد، رفتارهای تغذیه ای، دسترسی آزاد به علوفه

اثر سطوح مختلف کنجاله خارمریم بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، پاسخ های ایمونولوژیک و شاخص های کبد چرب در مرغ های تخم گذار تغذیه شده با سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  نسرین هاشمی   سعید انصاری مهیاری

مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله خارمریم بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، فراسنجه های بیوشیمیایی خون، شمارش میکروبی محتویات ایلئوم، هیستولوژی روده کوچک، پاسخ های ایمونولوژیک، شاخص های آنتی اکسیدانی خون و کبد و نیز شاخص های کبد چرب در مرغ های تخم گذار تغذیه شده با سطوح مختلف انرژی قابل متابولیسم انجام گردید. این مطالعه در قالب یک آزمایش فاکتوریل 4×2 بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار و 5 مشاهده در هر تکرار انجام گرفت. دو فاکتور مورد بررسی شامل کنجاله خارمریم در 4 سطح (صفر، 5/1، 3 و 6 درصد) و انرژی قابل سوخت و ساز در 2 سطح (2650 و 2950 کیلوکالری بر کیلوگرم) بودند. طول دوره آزمایش 70 روز در نظر گرفته شد و 10 روز نیز به عنوان دوره عادت پذیری مد نظر قرار گرفت. مولفه های عملکردی شامل خوراک مصرفی، ضریب تبدیل خوراک، درصد تولید، وزن و بازده تولید تخم مرغ در سه بازه زمانی شامل 35 روز اول، 35 روز دوم و کل دوره محاسبه گردید و شاخص های کیفی تخم مرغ در پایان دوره اول و دوم مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور بررسی پاسخ های ایمنی پرندگان، تزریق گلبول های قرمز گوسفندی (srbc) در دو زمان به فاصله 10 روز انجام و 6 روز پس از تزریق اول و 12 روز پس از تزریق دوم نمونه گیری از خون صورت گرفت. هم چنین 10 روز قبل از اولین تزریق srbc واکسن نیوکاسل تجویز گردید و نمونه گیری از خون 6 روز پس از آن صورت گرفت. شمارش تفکیکی گلبول های سفید در پایان مرحله دوم آزمایش ارزیابی شد. در پایان دوره آزمایش دو پرنده از هر قفس به منظور بررسی وزن نسبی کبد، طحال و پانکراس و هم چنین نمونه برداری از محتویات ایلئوم و بافت مخاطی ژژنوم کشتار شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که استفاده از سطح بالای انرژی قابل متابولیسم علاوه بر بهبود ضریب تبدیل غذایی (01/0p<)، طول پرز (01/0p<)، پاسخ های هومورال اولیه (05/0p=) و ثانویه (05/0p<) علیه srbc، موجب افزایش غلظت تری گلیسرید و مالون دی آلدئید پلاسمایی (01/0p<)، چربی (05/0p<) و مالون دی آلدئید کبدی (1/0p=) و نیز فعالیت آنزیم های پلاسمایی آلانین آمینوترانسفراز (05/0p<) و آلکالین فسفاتاز (1/0p=) گردید. از سویی دیگر بهره گیری از سطح 5/1 درصد کنجاله خارمریم موجب بهبود پاسخ های ایمنی سیستمیک مانند افزایش تیتر آنتی بادی اولیه و ثانویه علیه srbc (05/0p<) و کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت (05/0p<) و نیز ایمنی بافتی هم چون افزایش تعداد سلول های کاپفر کبدی (01/0p<) شد. پایین ترین غلظت پلاسمایی کلسترول (1/0p=) و فعالیت آنزیم های کبدی (05/0p<) و نیز تری گلیسرید زرده تخم مرغ (01/0p<) زمانی مشاهده گردید که از بالاترین سطح کنجاله خارمریم (6 درصد) استفاده شد. هم چنین تغذیه سطح 3 درصد این کنجاله دارویی موجب بروز بهترین ضریب تبدیل خوراک (01/0p<) به دنبال کاهش جمعیت اشرشیاکلی ایلئومی (01/0p<) و بهبود نسبت طول پرز به عمق کریپت (05/0p<) گردید. در بین صفات کیفی تخم مرغ تنها ضخامت و استحکام پوسته تحت تأثیر قرار گرفت، به طوری که در پایان آزمایش پرندگانی که از سطوح 3 و 6 درصد کنجاله خارمریم استفاده نموده بودند، بهترین ضخامت و استحکام پوسته (05/0p<) تخم مرغ را دارا بودند. اثرات متقابل سطوح مختلف کنجاله خارمریم و انرژی قابل متابولیسم بر وزن نسبی کبد، طول پرز و نیز غلظت پلاسمایی مالون دی آلدئید معنی دار بود، به طوری که به دنبال تغذیه سطح پایین انرژی، مصرف 5/1 درصدی کنجاله خارمریم سبب کاهش وزن نسبی کبد (01/0p<)، افزایش طول پرز (01/0p<) و نیز کاهش غلظت mda (05/0p<) گردید، حال آنکه به دنبال بهره گیری از سطح بالای انرژی، تغذیه سطوح 3 و 6 درصدی این کنجاله دارویی موجب بروز پاسخ های مشابهی شد. لذا یافته های مطالعه حاضر بیانگر آن است که هرچند بهره گیری از سطح بالای انرژی قابل متابولیسم موجب بهبود پاسخ های عملکردی و ایمونولوژیک گردید، اما از سویی دیگر موجبات بروز کبد چرب را نیز فراهم نمود. با این وجود، به دنبال استفاده از 3 و 6 درصد کنجاله خارمریم شاخص های کبد چرب بهبود یافت و بهترین پاسخ های عملکردی زمانی مشاهده گردید که از سطح 3 درصد کنجاله خارمریم استفاده شد.

اثر سطوح مختلف اسانس و پسماند گیاهان دارویی (آویشن، رزماری، شوید و نعناع فلفلی) در جیره های حاوی روغن ماهی بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و پاسخ های ایمنولوژیک مرغ های تخمگذار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  سیده اسما موسوی   احمد ریاسی

مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر سطوح مختلف مخلوط اسانس و پسماند گیاهان آویشن، رزماری، شوید و نعناع فلفلی در جیره های حاوی منابع مختلف روغن، بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ و پاسخ های ایمونولوژیک و هیستولوژیک مرغ های تخم گذار طراحی و اجرا گردید. این بررسی در قالب دو آزمایش فاکتوریل 3×2 بر پایه طرح کاملاً تصادفی با 6 تیمار، 4 تکرار و 5 مشاهده در هر تکرار انجام گرفت. فاکتورهای مورد بررسی شامل مخلوط اسانس در 3 سطح (صفر، 100 و 200 میلی گرم) و منبع روغن در دو منبع (روغن ماهی و روغن سویا) بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که استفاده از روغن ماهی وزن نسبی طحال (01/0p<)، غلظت مالون دی آلدئید کبدی (05/0p<)، شاخص رنگ تخم مرغ (05/0p<)، توده تخم مرغ (05/0p<)، تعداد و قطر غدد لنفاوی غیرمنتشره لامیناپروپریا (05/0p<) را افزایش و منجر به کاهش فعالیت آنزیمalp (01/0p<) و غلظت کلسترول و تری گلیسرید پلاسما (05/0p<)، کلسترول زرده (01/0p<)، چربی کبد (01/0p<)، نسبت هتروفیل به لنفوسیت (05/0p<) و طول پرز (08/0p=) گردید. مخلوط اسانس های گیاهی نیز منجر به کاهش غلظت کلسترول و تری گلیسرید (01/0p<) خون، فعالیت آنزیم های sgot و sgpt (01/0p<)، وزن نسبی کبد (01/0p<)، نسبت هتروفیل به لنفوسیت(05/0p<)، جمعیت پاتوژن روده ای (01/0p<)، غلظت مالون دی آلدهید سرم و کبد (05/0p<) گردید؛ حال آنکه موجب بهبود تولید آنتی بادی علیه srbc و ویروس نیوکاسل (01/0p<)، نسبت طول پرز به عمق کریپت و نیز قطر غدد لنفاوی (01/0p<) و استحکام و ضخامت پوسته تخم مرغ شد (05/0p<). استفاده از سطوح مختلف پسماندهای گیاهی تنها موجب بهبود معنی دار تیتر آنتی بادی علیه گلیول قرمز گوسفندی (05/0p<)، تعداد و قطر غدد لنفاوی و سلول های گابلت (01/0p<)، کیفیت پوسته تخم مرغ (05/0p<) و نیز جمعیت اشرشیا کلی ایلیومی (01/0p<) گردید. لذا یافته های مطالعه حاضر بیانگر آن است که بهره گیری از روغن ماهی به همراه 200 میلی گرم بر کیلوگرم مخلوط اسانس موجب بروز بهترین پاسخ های ایمونولوژیک، هیستولوژیک روده، تعدیل پروفیل چربی های خونی و نیز شاخص توده تخم مرغ گردید، حال آنکه در استفاده از پسماند تنها پاسخ ایمنی هومورال، جمعیت باکتریایی روده و کیفیت پوسته تحت تاثیر قابل ملاحظه ای قرار گرفت.

بررسی اثر هم کوشی پسماند ترخون، مورد و مشکک بر شاخص های آنتی اکسیدانی، پاسخ های ایمونولوژیک و عملکرد مرغ های تخمگذار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد رحیمی حسین آباد ی   حمیدرضا رحمانی

مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات هم کوشی پسماند ترخون، مورد و مشکک بر عملکرد، صفات کیفی تخم مرغ، فراسنجه های بیوشیمیایی خون، شمارش میکروبی محتویات ایلیوم، هیستولوژی روده کوچک، پاسخ های ایمونولوژیک، شاخص های آنتی اکسیدانی خون و کبد و نیز شاخص های کبد چرب در مرغ های تخم گذار انجام گردید. یافته های مطالعه حاضر بیانگر آن است که بهترین پاسخ های ایمنولوژیک و هیستولوژیک مرغ های تخم گذار زمانی مشاهده می گردد که از مقدار 50 میلی گرم بر کیلوگرم مخلوط پسماند مورد و مشکک در جیره مرغهای تخمگذار استفاده شود؛ حال آنکه بهترین پاسخهای عملکردی متعلق به پرندگانی بود که از مخلوط پسماند ترخون و مشکک استفاده کردند. این نتایج وجود رابطه هم کوشی بین مواد موثره گیاهی را بر بهبود پاسخهای فیزیولوژیک تقویت می نماید.