نام پژوهشگر: فرخ لقا حیدری

exploring the relationship between iranian efl learners multiple intelligences, locus of control and reading proficiency
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  نجمه خراسانیها   فرخ لقا حیدری

12 چکیده تفاوت های فردی، به عنوان خصوصیات روانشناختی غالب، باید در سطوح مختلف تدریس و یادگیری زبان کاملاً مورد ملاحظه قرار گیرند. از میان تاثیرگذارترین سازه های روانشناختی که منجر به تفاوت های فردی می شوند، می توان ازهوش چندگانه و منبع کنترل نام برد. هوش چندگانه با جنبه های متفاوتی از هوش سر و کار دارد که ممکن است هر شخص از آن برخوردار باشد. منبع کنترل، به عنوان مفهوم روانشناختی دیگر، به استنباط افراد از دلایل اصلی و شالوده ای رخدادهای زندگی شان اطلاق می شود. این تحقیق نتایج مطالعه ای برای بررسی هر گونه ارتباط بین هوش چندگانه و منبع کنترل از یک سو، و از سوی دیگر هر ارتباط ممکن بین هریک از این دو سازه و مهارت خواندن به عنوان یک جزء زبانی را گزارش می دهد. هفتاد و شش پاسخ دهنده در رشته های ادبیات انگلیسی، آموزش زبان انگلیسی، و مترجمی زبان انگلیسی، که از دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان انتخاب شدند، به پرسشنامه ی 90 سئوالی هوش چندگانه، پرسشنامه ی 28 سئوالی منبع کنترل، و بخش درک مطلب یک آزمون تافل پاسخ دادند. نتایج به دست آمده حاکی از هیچ ارتباط معناداری بین هوش چندگانه و منبع کنترل نبود. به هرحال، ارتباط معناداری بین هوش چندگانه و مهارت خواندن مشاهده گردید. از میان حیطه های مختلف هوش، هوش دیداری بیشترین سهم را در پیش بینی مهارت خواندن داشت. ارتباط بین منبع کنترل و مهارت خواندن نیز معنادار نشان داده شد. به بیان دیگر، همبستگی معنادار مثبتی بین سویگری درونی و مهارت خواندن و همچنین بین هوش دیداری و نمرات خواندن تشخیص داده شد. چنین می توان نتیجه گیری کرد که هوش چندگانه و منبع کنترل متغیرهای مهمی در خصوص توانایی خواندن هستند و هنگام پیشبرد راهبردهای آموزش خواندن باید عمیقاً مورد توجه قرار گیرند.

teachers emotional intelligence, self-efficacy, and perceived english language proficiency: a case of iranian efl teachers
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  ثریا رییسی   فرخ لقا حیدری

educational researchers have provided evidence that teachers’ emotional intelligence has strong effects on various aspects of teaching and learning. yet, in the field of teaching english to speakers of other languages (tesol), inquiry into teachers’ emotional intelligence is nearly limited. given its documented powerful impact on teaching practices and student learning, it is critical to pursue this line of inquiry into the field. this study examined the relationship between efl teachers’ total emotional intelligence, their competencies of self-efficacy, and their self-reported english language proficiency (overall proficiency and proficiency in four language domains) to determine whether there is any significant relationship between these variables or not. the relationship between teachers’ years of teaching experience and their ei and the difference between teachers’ ei taking into account different university degrees were also investigated. seventy iranian efl teachers participated in the quantitative study by completing an assessing emotions scale (aes), the teachers’ sense of efficacy scale (tses), iranian efl teachers’ perceived english language proficiency scale and a demographic survey. the findings of the study indicated a significant positive relationship between teachers’ emotional intelligence and their competencies of self-efficacy and teachers’ emotional intelligence and their perceived english language proficiency. there was, however, a moderate positive correlation between teachers’ emotional intelligence and their years of teaching experience, but no significant difference was found between teachers’ emotional intelligence in terms of different university degrees. the obtained results indicate that teachers scored themselves at high level of emotional intelligence, but at average levels of self-efficacy competencies and perceived proficiency. the lower averages of self-efficacy competencies and proficiency point to the need for teachers preparation programs, mentoring programs, and professional development centers to enhance and improve teachers by investing in training for emotional intelligence, self-efficacy and perceived proficiency.

رابطه بین باورهای خودکارایی شنیداری زبان آموزان ایرانی و استراتژی های شنیداری آنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مهری ایزدی   اسماعییل نورمحمدی

به گفته نظریه پردازان شناختی- اجتماعی، دانشجویان در یادگیری زبان دوم باید باور داشته باشند که می توانند یاد بگیرند. طبق گفته آنان، علاوه بر انگیزه، زبان آموزان باید باور به یادگیری داشته باشند. این خودباوری ها که در اصطلاح خودکارایی نامیده می شوند، نحوه انتخاب و میزان تلاش دانشجویان را تعیین و نقش مهمی در عملکرد و موفقیت آنان بازی می کنند. مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین باورهای خودکارایی شنیداری و استراتژی های شنیداری زبان آموزان ایرانی می پردازد. به همین منظور یکصد زبان آموز از دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه آزاد زاهدان در این مطالعه شرکت کردند. از دو پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. پرسشنامه ی خودکارایی شنیداری به منظور مشخص کردن باورهای شنیداری دانشجویان و پرسشنامه ی استراتژی شنیداری به منظور تعیین نوع راهبردهای شنیداری استفاده شده توسظ دانشجویان به کار گرفته شد. نتایج نشان دادند که دانشجویان باور نسبتاً بالایی به توانایی های شنیداری خود دارند و عمدتاً استراتژی های فراشناختی را بکار گرفته اند. یافته های این مطالعه منطبق با اصول نظریه شناختی- اجتماعی است: زبان آموزان با باور خودکارایی بالاتر، از استراتژی های یادگیری بیشتری استفاده می کنند و خود را بیشتر باور دارند. به عبارتی، استفاده موثر از استراتژی های یادگیری با پیشرفت حس خودکارایی ارتباط نزدیکی دارد و منجر به انتظار یادگیری موفقیت آمیز می شود. همچنین، یافته ها نشان داده اند که رابطه ی معنادار مثبتی بین باورهای خودکارایی شنیداری دانشجویان و استراتژی های شنیداری به کار گرفته شده وجود دارد، و نیز دانشجویان با خودکارایی شنیداری بالاتر، از استراتژی های فراشناختی بیشتری نسبت به دانشجویان با خودکارایی شنیداری پایین تر استفاده می کنند. از جمله کاربردهای این مطالعه در کلاس درس است، چراکه مدرسان، بر اساس نتایج این مطالعه، بهتر باور خودکارایی دانشجویانشان و تاثیر آن را می فهمند. مدرسان می توانند استراتژی های شنیداری را در کلاس آموزش و خودکارایی دانشجویان را با بازخورد صحیح و مستمر افزایش دهند. به طور خلاصه، یافته ها به اهمیت پرورش با- ورهای خودکارایی و تاثیر آن برتجارب یادگیری و دستاوردهای موفق اشاره می کند.

رابطه بین باورهای خودکارآمدی خواندن، استفاده از استراتژی های خواندن و درک مطلب و مهارت خواندن زبان آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  مهدیه ناصری   اسماعیل نورمحمدی

این مطالعه، استفاده زبان آموزان ایرانی از چهار استراتژی خواندن1 ( شناختی، فراشناختی، جبران، آزمون)، رابطه آن با باورهای خود کارآمدی خواندن2، ارتباط بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن3 زبان آموزان، و نهایتا رابطه جنسیت با استراتژی های خواندن وباورهای خودکارآمدی را مورد بررسی قرار می دهد. تعداد 51 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم رشته زبان انگلیسی دانشگاه سیستان و بلوچستان ( هجده نفر پسر و سی وسه نفر دختر) در این تحقیق شرکت نمودند. در ابتدا به منظور ارزیابی سطح مهارت خواندن آنها، تست استاندارد درک مطلب میشیگان به آنها داده شد; سپس از طریق یک پرسشنامه ی استراتژی های خواندن، آنها به توضیح استراتژی هایی پرداختند که در تکمیل تست درک مطلب میشیگان مورد استفاده قرار داده بودند و در پایان، پرسشنامه ی خودکارآمدی خواندن به آنها داده شد. پنج سوال تحقیق عبارت بودند از: 1) آیا تفاوت معناداری بین استفاده استراتژی های خواندن توسط زبان آموزان ایرانی سال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد؟ 2) آیا ارتباط معناداری بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن زبان آموزان ایرانی ساال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد؟ 3) آیا ارتباط معناداری بین باورهای خودکارآمدی خواندن و استراتژی های خواندن استفاده شده توسط زبان آموزان ایرانی سال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد؟ 4) آیا رابطه ای بین جنسیت دانشجویان وباورهای خودکارآمدی خواندن آنها وجود دارد؟ 5) آیا رابطه ای بین جنسیت دانشجویان واستفاده ی استراتژی های خواندن آنها وجود دارد؟ برای بررسی ارتباط بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن و همچنین ارتباط بین باورهای خودکارآمدی خواندن و استفاده ی استراتژی های خواندن توسط زبان آموزان از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ارتباط معنادار قابل ملاحظه ای بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن، وهمچنین ارتباط معنادار، اما ضعیفی بین باورهای خودکارآمدی خواندن و استفاده ی استراتژی های خواندن زبان آموزان وجود دارد. به علاوه، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی و آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) مربوط به چهار استراتژی بیانگرآن است که تفاوت معناداری بین استفاده استراتژی های خواندن توسط زبان آموزان ایرانی سال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد و بیشترین استراتژی استفاده شده توسط زبان آموزان به ترتیب استراتژی فراشناختی، شناختی، جبران وآزمون بوده اند و نهایتا بر طبق آزمون تی، باورهای خودکارآمدی خواندن و استراتژ های خواندن به کارگرفته شده توسط زبان آموزان با جنسیت رابطه معناداری نداشته اند. پیشنهاداتی جهت به کارگیری استراتژی های موثر و افزایش باورهای خودکارآمدی خواندن در این تحقیق ارائه شده است. به علاوه، این تحقیق بر اهمیت افزایش باورهای خودکارآمدی خواندن زبان آموزان و استفاده آنها از استراتژی های خواندن و به کارگیری آنها در درک مطلب خواندن، تأکید می کند.

رابطه بین باورهای خودکارایی، منبع کنترل و سبک های تدریس دبیران زبان انگلیسی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  حسین نوروزی   فرخ لقا حیدری

دبیران یکی از عناصر موثر برای موفقیت هر نظام آموزشی هستند. در این تحقیق، جهت شناخت بهتر دبیران، تعدادی از عاملهای روانشناختی و شخصیّتی آنها مورد توجه قرار گرفته است. در محیطهای آموزش زبان، نظریه پردازان شناختی اجتماعی بر این باورند که خودکارایی ?، منبع کنترل ?، که به استنباط افراد از دلایل اصلی و شالوده ای رخدادهای زندگیشان اطلاق میشود، و سبک های تدریس ? دبیران، تاثیر بسیار شگرفی برموفقیت آموزشی آنها دارد. بنابراین، هدف این تحقیق اینست تا رابطه ی بین باورهای خودکارایی، منبع کنترل و سبک های تدریس دبیران را در محیط آموزشی ایران که زبان انگلیسی در آن به عنوان زبان بیگانه تلقی می گردد، مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور، صد و دو دبیر زبان انگلیسی از دبیرستان های مختلف شهرهای مشهد و زاهدان در این تحقیق شرکت کردند. مجموعه داده های مطالعه حاضر از طریق سه پرسشنامه جمع آوری گردید. پرسشنامه اوّل جهت تعیین باورهای خودکارایی دبیران، پرسشنامه دوّم برای یافتن منبع کنترل آنها و آخرین پرسشنامه به منظور شناخت سبک تدریس غالب در آنها بکار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها، رابطه ی معناداری را بین خودکارایی دبیران و منبع کنترل آنها نشان داد. همچنین یافته های این تحقیق آشکار ساخت که خودکارایی دبیران بطور معناداری با سبک های تدریس غالب آنها ارتباط دارد. سرانجام، همبستگی معناداری بین منبع کنترل دبیران و سبک های تدریس غالب آنها پیدا شد. یافته های تحقیق حاضر بخصوص برای اساتید دبیران کاربرد دارد. آنها بهتر است تا باورهای خودکارایی دبیران پیش از خدمت را با بازخورد صحیح و مستمر افزایش دهند.

بررسی رابطه بین سبک های تفکر ، آگاهی فراشناختی و شیوه های یادگیری دانشجویان ایرانی رشته زبان انگلیسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  زهرا بهرامی   فرخ لقا حیدری

در طول دهه های اخیر در حوزه روانشناسی تربیتی سبک های تفکر1 ، آگاهی فراشناختی2 و شیوه های یادگیری3 فراگیران به عنوان عوامل موثر بر یادگیری و تدریس مورد توجه شایانی قرار گرفته است . بنابراین ، پژوهش حاضر رابطه بین سبک های تفکر ، آگاهی فرا شناختی و شیوه های یادگیری دانشجوبان ایرانی رشته زبان انگلیسی را که در گرایش های مترجمی زبان انگلیسی ، ادبیات انگلیسی و آموزش زبان انگلیسی تحصیل می کنند مورد بررسی قرار داد . به علاوه پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ به این مساله بود که آیا سبک های تفکر قادرند پیش بینی کننده های معناداری برای آگاهی فراشناختی و شیوه های یادگیری باشند و آیا شیوه های یادگیری می توانند به عنوان پیش بینی کننده های معنادار آگاهی فرا شناختی عمل کنند . پرسشنامه های سبک های تفکر4 ، آگاهی فراشناختی5 و پرسشنامه تجدیدنظر شده و دو عاملی فرآیند مطالعه6 بین 100 دانشجوی سال آخر دوره کارشناسی زبان انگلیسی در دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان توزیع شدند . تحلیل داده ها پایایی پرسشنامه های سبک های تفکر ، آگاهی فراشناختی و پرسشنامه دو عاملی فرآیند مطالعه را در ایران مورد تایید قرار داد و ضرایب همبستگی پیرسون از وجود رابطه معنا دار مثبت بین نقش های سبک های تفکر و هر دو مولفه اگاهی فراشناختی و شیوه یادگیری عمیق حکایت داشت. علاوه بر ان، روابط معنادار مثبت بین سبک های تفکر سلسله مراتبی ، هرج و مرج طلب ، جزیی نگر ، برون گرا و آزاد اندیش و هر دو مولفه آگاهی فراشناختی و شیوه یادگیری عمیق یافته شد. از این گذشته، گر چه سبک تفکر کلی نگر هیچ رابطه معناداری با هر دو شیوه یادگیری عمیق و سطحی نشان نداد اما این سبک تفکر رابطه مثبت و معناداری را با هر دو مولفه آگاهی فراشناختی اثبات کرد . همچنین گرچه سبک های تفکر محافظه کار و گروه سالار هیچ رابطه معناداری با هر دو مولفه آگاهی فراشناختی نداشتند اما آنها رابطه مثبت و معناداری با هر دو شیوه یادگیری عمیق و سطحی نشان دادند . بعلاوه، سبک تفکر درون گرا با مقیاس دانش شناختی و سبک های تفکر جزیی نگر و هرج و مرج طلب با مقیاس شیوه یادگیری سطحی در رابطه معنا دار و مثبتی بودند . همچنین صرفا شیوه یادگیری عمیق رابطه قوی و مثبتی را با هر دو مولفه آگاهی فراشناختی نشان داد . تحلیل داده ها توسط رگرسیون چند متغیره گام به گام حاکی از آن بود که سبک های تفکر سلسله مراتبی و هرج و مرج طلب توانستند هر دو سطح آگاهی فراشناختی را به طور معنی داری پیش بینی کنند در صورتی که سبک های تفکر اجرایی و محافظه کار منحصرا قادر به پیش بینی مقیاس تنظیم و کنترل شناخت بودند . همچنین، سبکهای تفکر آزاد اندیش ، جزیی نگر و اجرایی توانستند شیوه یادگیری عمیق را در سطح معنی داری پیش بینی کنند و سبک تفکر محافظه کار به عنوان تنها پیش بینی کننده معنادار شیوه یادگیری سطحی عمل کرد . در ضمن هر دو سطح آگاهی فرا شناختی توسط شیوه یادگیری عمیق به نحومعنی داری پیش بینی شدند.

تاثیرآموزش مبتنی برconcordancing بریادگیری انواع مختلف همایندهای انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات 1391
  سیدعلی فاطمی   گیتی موسی پور

هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر concordancing بر یادگیری و به خاطر سپاری چهار نوع همایند انگلیسی (اسم+فعل، اسم+حرف اضافه، اسم+اسم، صفت+اسم) در میان زبان آموزان انگلیسی ایرانی می باشد.به علاوه، نقش دانش اولیه ی زبان آموزان از همایندها در یادگیری کلی چهار نوع همایند انگلیسی یادشده با استفاده از این روش آموزشی مورد بررسی قرار گرفت. نگرش زبان آموزان نیزنسبت به یادگیری همایندها با استفاده از این روش آموزشی بررسی و ارزیابی شد. شرکت کنندگان 30 دانشجوی سال دوم رشته ی زبان انگلیسی در دانشگاه سیستان و بلوچستان بودند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل یک آزمون 60 پرسشی چهار گزینه ای برای ارزیابی میزان یادگیری و به خاطرسپاری همایندها و نیز پرسشنامه ی ارزیابی نگرش زبان آموزان نسبت به این روش آموزشی بود. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که اگرچه کاربرد این روش آموزشی در یادگیری هر چهار نوع همایند به طور کلی موثر بوده، اما در یادگیری و به خاطرسپاری هیچ یک از همایندها تفاوتی ایجاد نکرده است. علاوه یر این، مشاهده شد که زبان آموزانی که دارای دانش اولیه ی بیشتری از همایندها بوده اند از این روش بیشتر بهره برده اند. نتایج پرسشنامه ی نگرش نشان داد که زبان آموزان عموما این روش آموزشی را در یادگیری انواع مختلف همایندها موثر و جالب می دانند. بنابراین یافته های تحقیق حاضر به تاثیر آموزش مبتنی بر concordancingدر یادگیری و به خاطرسپاری همایندها اشاره دارد.

بررسی ارتباط بین جهت یابی هدف، رویکرد های مطالعه، و پیشرفت تحصیلی زبان آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  رقیه ایزدی کاهکشی   فرخ لقا حیدری

در سال های اخیر، مطالعات آموزشی اذعان داشته اند که انگیزش تحصیلی پیش بینی کننده ی قوی پیشرفت تحصیلی دانشجویان است. جهت یابی هدف 1، یک جنبه از انگیزش تحصیلی است که مربوط به دلایلی می شود که دانش آموزان فعالیت های تحصیلی را دنبال می کنند. مطالعه ی حاضر سعی داشت درک ما از نظریه هدف پیشرفت 2 را از طریق تجزیه و تحلیل روند تکاملی آن گسترده سازد. با استفاده از پیمایش پرسشنامه ای خودسنجی، این مطالعه درصدد کشف هدف پیشرفت غالب در میان زبان آموزان و بررسی هرگونه رابطه بین هدف های پیشرفت، رویکردهای مطالعه 3، و موفقیت تحصیلی دانشجویان بود. در این مطالعه به تفاوت جنسیتی در اهداف پیشرفت نیز پرداخته شد. به همین منظور، پرسشنامه ی هدف پیشرفت و فرآیند مطالعه در میان زبان آموزان ایرانی مقطع لیسانس در دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان مورد استفاده قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 80 دانشجو 31 پسر و 49 دختر) بوده که در رشته های ادبیات و مترجمی زبان انگلیسی در ترم شش و هشت ) تحصیل میکردند. تحلیل آماری داده ها تمایل فراگیران به اهداف تسلط 4 را آشکار ساخت. پس از آن، اهداف عملکرد-گرایش 5 و عملکرد- اجتناب 6 به ترتیب اهداف تحصیلی بودند که دانش آموزان اتخاذ میکردند. اهداف تسلط و عملکرد -گرایش رابطه ی مثبتی با رویکرد های عمیق داشتند، در حالی که اهداف عملکرد -اجتناب رابطه ی مثبتی با رویکرد های سطحی داشتند. علاوه بر این، در حالیکه اهداف عملکرد-گرایش رابطه ی مثبتی با موفقیت تحصیلی داشتند، اهداف عملکرد-اجتناب و رویکرد های سطحی با موفقیت تحصیلی رابطه ی منفی داشتند. از این گذشته، هیچ رابطه ای بین اهداف تسلط و موفقیت تحصیلی وجود نداشت. رویکرد های عمیق نیز هیچ رابطه ای با موفقیت تحصیلی نداشتند. در پایان، هیچ تفاوت معناداری بین فراگیران پسر و دختر در خصوص اهداف تحصیلی شان یافت نشد به جز اهداف عملکرد-اجتناب که در آن گرایش دخترها بیشتر از پسرها بود.

بررسی رابطه ی هوش چندگانه با سبک های یادگیری و راهبرد های شنیداری میان زبان آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  عیسی پناهنده   فرخ لقا حیدری

اهدف تحقیق حاضر سه گانه بودند. اولین هدف تحقیق بررسی رابطه ی بین انواع مختلف هوش چندگانه و سبک های یادگیری زبان آموزان ایرانی بطور خاص و رابطه ی بین هوش چندگانه و سبک های یادگیری آنان به عنوان عوامل کلی بود. تحقیق همچنین بر آن بود تا به رابطه ی بین انواع مختلف هوش چندگانه و راهبرد های شنیداری زبان آموزان ایرانی بطور خاص و رابطه ی بین هوش چندگانه و راهبرد های شنیداری آنان به عنوان عوامل کلی پی ببرد. در پایان، تحقیق قصد داشت تأثیر جنسیت را روی استفاده زبان آموزان ایرانی از انواع مختلف هوش چندگانه بطور خاص و استفاده ی آنها ازهوش چندگانه به عنوان یک عامل کلی شناسایی کند. برای رسیدن به این اهداف، پرسشنامه ی 90 سوالی هوش چندگانه، پرسشنامه ی 24 سوالی سبک یادگیری و پرسشنامه ی 23 سوالی راهبردهای شنیداری میان 120 زبان آموز ایرانی (60 زبان آموز مذکر و 60 زبان آموز مونث) در زمان کلاس درسی آنان در دانشگاههای سیستان و بلوچستان، ایرانشهر و یاسوج توزیع شدند. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه ی مثبت و معنی داری بین انوع مختلف هوش چندگانه و سبک های یادگیری زبان آموزان ایرانی به طور خاص و هوش چندگانه و سبک های یادگیری آنها به عنوان عوامل کلی وجود دارد. تجزیه و تحلیل داده ها همچنین نشان داد که رابطه ی مثبت و معنی داری بین انوع مختلف هوش چندگانه و راهبردهای شنیداری زبان آموزان ایرانی به طور خاص و هوش چندگانه و راهبردهای شنیداری آنها به عنوان عوامل کلی وجود دارد. در پایان، نتایج حاصل از تحلیل آزمون t نمونه ی مستقل نشان داد که تفاوت های معناداری بین زبان آموزان مذکر و مونث ایرانی در استفاده از هوش جسمی، برون فردی و هستی گرا وجود دارد. به همین منوال، یافته ها حاکی از تفاوت معناداری بین جنسیت ها در استفاده شان از هوش چندگانه به عنوان یک عامل کلی بود. به عبارت دیگر، زبان آموزان مونث در این نوع هوش ها قویتر از زبان آموزان مذکر بودند.

تاثیر آموزش صورت محور تکلیف بنیاد بر یادگیری واژگان زبان آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  اعظم پیشادست   فرخ لقا حیدری

abstract the present study was conducted in order to investigate the impact of an integrated model of form-focused and task-based instruction on iranian efl learners vocabulary learning and retention.it also aimed to detect efl learners attitude towards the implementation of form-focused task-based vocabulary instruction in the classroom. in order to address the purposes of this study, a sample of 60 elementary efl learners of junior high schools were selected based on their performance on a proficiency test (i.e., key english test). prior to the main study, the instruments of the study (pretest, posttest and questionnaire) were piloted on 20 efl learners of the similar age and proficiency level in order to check their reliability and validity. the learners knowledge of vocabulary items were pretested at the beginning of the study.participants were divided into two groups of control and experimental and the treatments of the study were administered. the experimental group received form-focused task-based vocabulary instruction as treatments and control group received traditional and routine methods of vocabulary instruction. two posttests (immediate and delayed) were conducted immediately after the end of treatment sessions and one week later to measure learners vocabulary learning and retention. the results of two samples t-tests showed that form-focused task-based instruction had a significant impact on learners vocabulary learning and retention. it was also found that the majority of the participants had a positive attitude towards their experience of vocabulary learning through form-focused task-based instruction. key words: form-focused instruction – task-based instruction – vocabulary learning – vocabulary recall and retention

بررسی رابطه ی کمال گرایی و فرسودگی شغلی معلمان زبان انگلیسی ایرانی با سبک های ترجیحی تدریس آنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سیدرضا سیدی نوقابی   فرخ لقا حیدری

this study investigates the relationships between iranian efl teachers’ perfectionism, burnout and their teaching style preferences, and also the difference between male and female efl teachers and their teaching style preferences. to this end, a sample of 99 efl teachers (46 males and 53 females), who had years of teaching experience, were selected. the measurement scales used in this study were: a) ahwaz teachers’ perfectionism, a 27-item questionnaire, b) maslach burnout inventory, a 22-item questionnaire, and c) teachers’ teaching style preferences (grasha, 1994), including 40 items. for analyzing the gathered data between teachers’ perfectionism and burnout with their teaching style preferences, we used one-way anova. to see if there is any significant difference between male and female efl teachers and their teaching style preferences, the researcher ran a two-way chi-square test. the analysis showed: there is no significant difference between teachers perfectionism and teaching style preferences. also there was no difference between teachers burnout and their teaching style preferences. besides, it was found there is no significant association between male and female teachers teaching styles.

بررسی انگیزه و مهارت زبان انگلیسی زبان آموزان مدارس فنی و حرفه ای و غیر فنی و حرفه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهدی احمدی   عبدالله سارانی

این مطالعه میزان مهارت زبان انگلیسی زبان آموزان مدارس فنی و حرفه ای را در مقابل زبان آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای و همچنین انگیزه آنها را نسبت به فراگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی بررسی می کند. همچنین، این مطالعه به بررسی انگیزه ی زبان آموزان پسر و دختر مدارس فنی و حرفه ای نسبت به فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی می پردازد. بدین منظور ، 160 دانش آموز از پایه دوم متوسطه در این پژوهش شرکت کردند : 57 دانش آموز پسر و 50 دانش آموز دختر از مدارس فنی و حرفه ای و 53 دانش آموز پسر از مدارس غیر فنی و حرفه ای. دانش آموزان مدارس فنی و حرفه ای به صورت تصادفی از رشته های مختلف مانند کامپیوتر ، مکانیک ، حسابداری، و الکترونیک انتخاب شدند.دانش آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای از رشته های مختلف مانند علوم انسانی ، ریاضیات، و علوم تجربی انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه انگیزه یادگیری انگلیسی و تست مهارت زبان انگلیسی برای سطح مبتدی پاسخ دادند. نتایج نشان داد: اولاً، تفاوت آماری معنی داری بین شرکت کنندگان مرد فنی و حرفه ای و غیر فنی و حرفه ای در مورد مهارت زبان انگلیسی وجود داشت: دانش آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای نسبت به دانش آموزان مدارس فنی و حرفه ای به زبان انگلیسی مسلط تر بودند. ثانیا، اختلاف آماری معنی داری بین شرکت کنندگان مرد فنی و حرفه ای و غیر فنی و حرفه ای در مورد انگیزه یادگیری زبان وجود داشت: دانش آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای انگیزه بیشتری برای یادگیری زبان از دانش آموزان مدارس فنی و حرفه ای داشتند. در نهایت، تفاوت آماری معنی داری بین شرکت کنندگان مرد و زن مدارس فنی و حرفه ای در مورد انگیزه یادگیری زبان وجود داشت: زبان آموزان زن انگیزه بیشتری برای یادگیری زبان از زبان آموزان مرد داشتند. با بررسی نتایج بدست آمده از این تحقیق، می توان گفت که نوع مدارس و جنسیت زبان آموزان نقش مهمی درمیزان مهارت و انگیزه زبان انگلیسی زبان آموزان دارد: در مدارس فنی و حرفه ای وغیر فنی و حرفه ای، نوع نگرش به زبان انگلیسی به عنوان درس عمومی و فنی باعث تفاوت آماری ذکر شده بین شرکت کنندگان مرد در مورد مهارت و زبان انگلیسی شد. در مورد شرکت کنندگان مرد و زن مدارس فنی و حرفه ای، تنها نوع جنسیت و تفاوتهای فیزیکی و تمایلات زن و مرد نقش داشتند. به منظور ارتقای مطالعه انجام شده، به محققان علاقه مند به موضوعات مشابه توصیه می شود موارد زیر را مد نظر قرار دهند: 1. انتخاب یا طراحی تست مناسب تر برای سنجش مهارت زبان انگلیسی زبان آموزان 2. انتخاب نمونه آماری از یک جامعه آماری بزرگ تر و در صورت امکان از سطوح بالاتر 3. انتخاب یا طراحی پرسشنامه انگیزه یادگیری انگلیسی که ترجمه شده نباشد و متناسب با محیط فرهنگی و آمورشی مدارس ایران تدوین شده باشد

تاثیر آموزش صورت محور در برابر معنی محور بر پیشرفت باهمآیی های صفت+ اسم درمیای زبان آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  الناز مهرپور همدانی   فرخ لقا حیدری

این مطـالعه تاثیـر آموزش صورت محـوردر مقابل معنـی محوربر پیشـرفت باهمآیی های صفت+ اسـم درمیـان زبان آموزان ایرانی را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش نشان داده است که آیا هیچ تفاوت معناداری بینیادآوری و بازیابی باهمآیی های صفت+ اسم، در آموزش صورت محور ومعنی محور وجود دارد. بعلاوه، این پژوهش نشان داده است که آیا هیچ تفاوت معناداری در پیشرفت باهمآیی های صفت+ اسمبین زبان آموزاندختر و پسر ایرانی با در نظر گرفتن آموزش صورت محور ومعنی محور وجود دارد.60دانش آموز در این مطالعه (28 پسر و 32 دختر ) شرکت کردند که به دو گروه مشابه تقسیم شده بودند ، یک گروه آموزش صورت محور و دیگری آموزش معنی محور را دریافت کردند. یک آزمون باهمآیی معلم_ساخته بعمل آمد تا دانش باهمآیی شرکت کننده ها را در پیش آزمون ، پس آزمون و آزمون تاخیری آزمایش کند.تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هیچ تفاوت معناداری بین آموزش صورت محور ومعنی محور بر پیشرفت باهمآیی های صفت+اسم وجود ندارد. همچنین،هیچ تفاوت معناداری بین یادآوری وبازیابی در آموزش صورت محور ومعنی محور بر پیشرفت باهمآیی های صفت+اسم وجود ندارد . بعلاوه، نتایج حاکی از این است که دخترها و پسرها در هر دو گروه عملکرد یکسانی داشتند.

تأثیر آموزش گروهی در مقابل آموزش انفرادی تکلیف محور در فراگیری کنش گفتاری درخواست ها بر دانش آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهشید اسکندری   فرخ لقا حیدری

این پژوهش سعی دارد تا تأثیر آموزش تکلیف محور گروهی در مقابل آموزش تکلیف محور فردی را بر یادگیری کنش گفتاری درخواست در زبان انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی مورد بررسی قرار دهد. هدف این پژوهش بررسی تفاوت های معنا دار بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی از نظر آموزش تکلیف محور فردی و گروهی است. هشتاد و یک زبان آموز در این پژوهش شرکت کردند که شامل سی و هشت پسر و چهل و سه دختر بودند. ز بان آموزان بطور تصادفی به دو گروه همسان تقسیم شدند که یکی از آن دو گروه از آموزش تکلیف محور فردی و گروه دیگر از آموزش تکلیف محور گروهی برای یادگیری درخواست در زبان انگلیسی بهره جستند. آزمون تکمیل گفتمان چند گزینه ای کنش گفتار درخواست برای پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تکلیف محور گروهی منجر به یادگیری موثرتر کنش گفتاری در خواست در زبان انگلیسی می شود. همچنین، نتایج تحلیل واریانس دوطرفه تحقیق حاکی از آن است که زبان آموزان دختر در هر دو گروه آموزشی تکلیف محور فردی و گروهی عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان پسر داشتند.

رابطه بین هوش هیجانی و مهارت زبانی زبان آموزان ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حمید حسین پور   عبد الله سارانی

چکیده این پژوهش سعی دارد تا رابطه بین هوش هیجانی1 و مهارت زبانی2 زبان آموزان ایرانی را مورد بررسی قرار دهد. هدف دیگر این پژوهش بررسی تفاوت های معنادار بین هوش هیجانی و مهارت زبانی زبان آموزان پسر و دختر، و شاغل و غیر شاغل ایرانی است. بدین منظور، صد و بیست وسه زبان آموز مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته آموزش زبان انگلیسی، ادبیات انگلیسی و مترجمی دانشگاه آزاد و سراسری بیرجند دراین پژوهش شرکت کردند که متشکل از پنجاه و هشت پسر و شصت و پنج دختر بودند.همچنین پنجاه و دو نفر از شرکت کنندگان را شاغلین و هفتاد یک نفر را افراد غیرشاغل با میانگین سنی 32-23 سال تشکیل دادند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون مهارت زبانی میشیگان3 و هوش هیجانی بار-آن4 انجام گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبتی بین هوش هیجانی و مهارت زبانی وجود دارد. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که تفاوت معنا داری بین نمره هوش هیجانی دخترها و پسرها وجود ندارد. به علاوه، تفاوت معنا داری بین نمره هوش هیجانی شرکت کنندگان شاغل و غیر شاغل وجود داشت. کلید واژه ها: هوش هیجانی، مهارت زبانی

رابطه بین طرز فکر، روش تدریس و موفقیت حرفه ای دبیران زبان انگلیسی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مریم عارفی مسکونی   فرخ لقا حیدری

چکیده1 دبیران از مهمترین عناصر برای موفقیت هر برنامه و محیط اموزشی هستند. هر معلم دارای شیوه و روش خاصی در تدریس و همچنین سبک و شیوه ی تفکری منحصر به خودش میباشد، که هر دوی این شیوه ها میتواند بر موفقیت او در شغلش تاثیرگذار باشد. برای این پژوهش چهار هدف وجو دارد. این اهداف شامل: بررسی رابطه ی بین طرز تفکر و موفقیت حرفه ای دبیران زبان انگلیسی در ایران، یافتن رابطه بین روش تدریس و موفقیت حرفه ای انها ، بررسی رابطه ی بین طرز تفکر دبیران و روش تدریس انها و همچنین یافتن تفاوت بین دبیران زبان انگلیسی مرد و زن در موفقیت حرفه ای انها می باشد. به همین منظور70 دبیر زبان انگلیسی (43 زن و 27 مرد) و دانش اموزانشان (211) از15دبیرستان در شهرهای مختلف استان کرمان در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع اوری داده ها ازسه پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه ی روش تدریس گراشا 3 (1996) برای تشخیص روش تدریس دبیران پرسشنامه ی طرز تفکر وگنر و استرنبرگ4 (1991) برای تشخیص طرز فکر دبیران و پرسشنامه ی ویژگی های معلم موفق زبان انگلیسی پیشقدم و معافیان5 (2008) نیز برای ارزیابی موفقیت حرفه ای دبیران استفاده شدند. نتایج تحقیق نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین طرز فکر دبیران زبان انگلیسی و موفقیت حرفه ای انان بود. انالیز داده ها همچنین اشکار کرد که بین روش تدریس دبیران و طرز تفکر انان رابطه ی معناداری وجود ندارد. نتایج تحقیق نشان داد که بین روش تدریس دبیران و موفقیت حرفه ای انان رابطه ی همچنین نشان دادند که هیچ تفاوت معناداری بین دبیران زن و مرد در موفقیت حرفه ای انان وجود ندارد. نتایج این تحقیق میتواند برای دبیران، مدرسان دبیری و همچنین دانش اموزان کاربرد داشته باشد.

بررسی انگیزه و مهارت زبان انگلیسی زبان آموزان مدارس فنی و حرفه ای و غیر فنی و حرفه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهدی احمدی   عبدالله سارانی

این مطالعه میزان مهارت زبان انگلیسی زبان آموزان مدارس فنی و حرفه ای را در مقابل زبان آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای و همچنین انگیزه آنها را نسبت به فراگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی بررسی می کند. همچنین، این مطالعه به بررسی انگیزه ی زبان آموزان پسر و دختر مدارس فنی و حرفه ای نسبت به فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی می پردازد. بدین منظور ، 160 دانش آموز از پایه دوم متوسطه در این پژوهش شرکت کردند : 57 دانش آموز پسر و 50 دانش آموز دختر از مدارس فنی و حرفه ای و 53 دانش آموز پسر از مدارس غیر فنی و حرفه ای. دانش آموزان مدارس فنی و حرفه ای به صورت تصادفی از رشته های مختلف مانند کامپیوتر ، مکانیک ، حسابداری، و الکترونیک انتخاب شدند.دانش آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای از رشته های مختلف مانند علوم انسانی ، ریاضیات، و علوم تجربی انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه انگیزه یادگیری انگلیسی و تست مهارت زبان انگلیسی برای سطح مبتدی پاسخ دادند. نتایج نشان داد: اولاً، تفاوت آماری معنی داری بین شرکت کنندگان مرد فنی و حرفه ای و غیر فنی و حرفه ای در مورد مهارت زبان انگلیسی وجود داشت: دانش آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای نسبت به دانش آموزان مدارس فنی و حرفه ای به زبان انگلیسی مسلط تر بودند. ثانیا، اختلاف آماری معنی داری بین شرکت کنندگان مرد فنی و حرفه ای و غیر فنی و حرفه ای در مورد انگیزه یادگیری زبان وجود داشت: دانش آموزان مدارس غیر فنی و حرفه ای انگیزه بیشتری برای یادگیری زبان از دانش آموزان مدارس فنی و حرفه ای داشتند. در نهایت، تفاوت آماری معنی داری بین شرکت کنندگان مرد و زن مدارس فنی و حرفه ای در مورد انگیزه یادگیری زبان وجود داشت: زبان آموزان زن انگیزه بیشتری برای یادگیری زبان از زبان آموزان مرد داشتند. با بررسی نتایج بدست آمده از این تحقیق، می توان گفت که نوع مدارس و جنسیت زبان آموزان نقش مهمی درمیزان مهارت و انگیزه زبان انگلیسی زبان آموزان دارد: در مدارس فنی و حرفه ای وغیر فنی و حرفه ای، نوع نگرش به زبان انگلیسی به عنوان درس عمومی و فنی باعث تفاوت آماری ذکر شده بین شرکت کنندگان مرد در مورد مهارت و زبان انگلیسی شد. در مورد شرکت کنندگان مرد و زن مدارس فنی و حرفه ای، تنها نوع جنسیت و تفاوتهای فیزیکی و تمایلات زن و مرد نقش داشتند. به منظور ارتقای مطالعه انجام شده، به محققان علاقه مند به موضوعات مشابه توصیه می شود موارد زیر را مد نظر قرار دهند: 1. انتخاب یا طراحی تست مناسب تر برای سنجش مهارت زبان انگلیسی زبان آموزان 2. انتخاب نمونه آماری از یک جامعه آماری بزرگ تر و در صورت امکان از سطوح بالاتر 3. انتخاب یا طراحی پرسشنامه انگیزه یادگیری انگلیسی که ترجمه شده نباشد و متناسب با محیط فرهنگی و آمورشی مدارس ایران تدوین شده باشد.

تأثیر تدریس هم آیی واژگان از طریق نقشه مفهومی بر دانش ادراکی و دانش تولیدی هم آیی واژگان زبان آموزان دبیرستانی ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فائزه هادی نژاد   فرخ لقا حیدری

این پژوهش سعی دارد تا تاثیر نقشه مفهومی بر دانش ادراکی و دانش تولیدی هم آیی واژگان زبان آموزان دبیرستانی ایرانی را مورد بررسی قرار دهد. هدف دیگر این پژوهش بررسی تفاوت بین نمرات به یادسپاری دانش پذیرش و دانش تولیدی هم آیی واژگان، در افرادی که با روش نقشه مفهومی آموزش دیدند، می باشد. شصت دانش آموز دختر سال سوم دبیرستان دراین پژوهش شرکت کردند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور مساوی (هر گروه 30 نفر) تقسیم شدند. در گروه آزمایش، هم آیی واژگان از طریق نقشه مفهومی ودر گروه کنترل، از طریق ترجمه فارسی تدریس شد. هر دو گروه از 12 جلسه آموزش هم آیی واژگان توسط محقق بهره جستند. تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معناداری بین دانش پذیرش و دانش تولیدی هم آیی واژگان بین گروه کنترل و گروه آزمایش وجود دارد. به عبارت دیگر، استفاده از روش نقشه مفهومی نسبت به روش سنتی، برای آموزش دانش پذیرش و دانش تولیدی هم آیی واژگان موثرتر بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که هیچ تفاوت معناداری بین نمرات به یادسپاری دانش پذیرش و دانش تولیدی هم آیی واژگان، در افرادی که با روش نقشه مفهومی آموزش دیدند (گروه آزمایش) وجود نداشت.

رابطه‏ی بین هوش معنوی، منبع کنترل، و اهمال کاری تحصیلی زبان آموزان ایرانی دبیرستانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  فرناز ایمانپور   فرخ لقا حیدری

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه‏ی احتمالی بین هوش معنوی و منبع کنترل از یک سو، و هر کدام از این دو سازه و اهمال کاری تحصیلی از سوی دیگر بود. قدرت پیش‏ بینی زیر بخش های مختلف هوش معنوی شامل تفکر وجودی انتقادی ، تولید معنای شخصی ، آگاهی متعالی ، و بسط حالت هوشیاری در پیش بینی منبع کنترل و اهمال کاری تحصیلی نیز مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین، تفاوت احتمالی بین درون گرایان و برون گرایان ، که دو حد منبع کنترل هستند، از لحاظ هوش معنوی و اهمال کاری تحصیلی‏شان بررسی شد. به این منظور، 90 دانش آموز پایه دوم از 4 دبیرستان بیرجند، خراسان جنوبی، ایران، که در حال مطالعه‏ی زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی بودند، نسخه‏ی فارسی مقیاس خود گزارشی هوش معنوی، شاخص کنترل درونی، و مقیاس اهمال کاری - برای جمعیت دانش آموزان را پر کردند. نتایج نشان دهنده‏ی رابطه‏ی آماری معنی دار مثبت بین هوش معنوی و منبع کنترل، و رابطه‏ی معنی دار منفی بین منبع کنترل و اهمال کاری تحصیلی بود. اما هیچ رابطه‏ی معنی داری بین هوش معنوی و اهمال کاری تحصیلی وجود نداشت. در بین زیر بخش های مختلف هوش معنوی، تولید معنای شخصی توانست به صورت معنی دار مثبت منبع کنترل را پیش بینی کند، در حالی که به عنوان پیش گوی معنی دار منفی اهمال کاری تحصیلی عمل کرد. همچنین، یافته ها نشان دهنده‏ی تفاوت معنی دار بین درون گرایان و برون گرایان از لحاظ هوش معنوی و اهمال کاری تحصیلی بود.

شق های ارزیابی در کلاسهای نوشتن دانشجویان ایرانی: تأثیر بازشویی و گرایشهای دانشجویان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  فرخ لقا حیدری   محمد خطیب

چکیده ندارد.