نام پژوهشگر: محمدرضا بردیده
مریم کریمپور محمدرضا بردیده
پژوهش حاضر با هدف تهیه و اعتباریابی آزمون اختلالات رفتاری کودکان مبتلا به طیف اتیسم (فرم والدین) صورت پذیرفت. به این منظور نمونه ای به حجم 110 کودک مبتلا به طیف اتیسم(72پسرو 38 دختر)درشهر شیراز به صورت در دسترس انتخاب شد. ابزار پژوهش را آزمون اختلال رفتاری کودکان راتر(فرم والدین) و همچنین پرسشنامه ساخته شده توسط پژوهشگر تشکیل می دهند. روایی آزمون تهیه شده با استفاده از روش تحلیل عاملی حاکی از وجود یک عامل کلی داشت که روایی مطلوبی را نشان داد. ضریب اعتبار نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ پس از حذف 13 سوال برابر 94/0 بدست آمد،همچنین رابطه ی معناداری بین آزمون اختلال رفتاری کودکان راتر و آزمون ساخته شده وجود داشت که روایی همگرا را مورد تأیید قرار داد.در مجموع آزمون ساخته شده دارای پایایی و روایی مطلوبی می باشد که امید است که مورد توجه پژوهشگران این حوزه قرار گیرد.
احمد پور آقایی سیامک سامانی
چکیده : این پژوهش با هدف مقایسه سبک های دلبستگی، خودپنداره و استرس در مادران دارای فرزند معلول و عادی شهرستان فیروز آباد انجام شد. جامعه آماری این تحقیق را کلیه مادران دارای فرزندان معلول و عادی شهرستان فیروز آباد تشکیل می دادند. که از بین آنها 160 نفر با شیوه نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به وسیله مقیاس های دلبستگی بزرگسال، خویشتن پنداره و استرس اطلاعات میدانی مورد نیاز پژوهش گردآوری شد. در این مطالعه از آزمون شاپیرو ویلک برای تست نرمالیتی داده ها و از آزمون های مانوآ، t دو نمونه ای مستقل و یو من ویتنی برای پاسخ دادن به سوالات و فرضیات تحقیق استفاده گردید. نتایج نشان داد مادران دارای فرزند معلول از میزان استرس بالاتر و خودپنداره کمتری در مقایسه با مادران فرزندان عادی برخوردار بودند. هم چنین بین سبک های دلبستگی مادران دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت. کلمات کلیدی: سبک های دلبستگی، خودپنداره، استرس، معلولیت
ابراهیم خالویی صغری استوار
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک¬های دلبستگی و کمال¬گرایی با ملاک¬های همسرگزینی در جوانان شهر یاسوج بود. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش از نوع کاربردی و برای اجرای آن از روش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان شهر یاسوج در سال 1392 بود که در آستانه ی ازدواج قرار داشتند که با استفاده از جدول مورگان تعداد 116 نفر از جوانان به¬صورت روش نمونه گیری در دسترس شدند. برای گردآوری داده¬ها از پرسشنامه¬های ملاک¬های همسرگزینی رفاهی (1387)، سبک دلبستگی هازن و شیور(1987) و کمال گرایی چند بعدی هویت وفلت(1991) استفاده شده است که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسش¬نامه¬¬ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. در سطح آمار توصیفی از آماره¬هایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون¬های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به شیوه همزمان استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با همسرگزینی محتوایی و همسرگزینی فرآیندی رابطه مثبت و معناداری دارد. سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با همسرگزینی فرآیندی رابطه منفی و معنادار ولی با همسرگزینی محتوایی رابطه معناداری ندارد. همچنین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا با ملاک¬های همسرگزینی محتوایی و فرآیندی ارتباط معنی¬داری نشان نداده است. کمال¬گرایی خودمدار با همسرگزینی فرآیندی کمال¬گرایی دیگر مدار با همسرگزینی فرآیندی و کمال¬گرایی جامعه¬مدار با همسرگزینی فرآیندی، رابطه مثبت و معناداری دارند ولی هیچیک از ابعاد کمال¬گرایی با همسرگزینی محتوایی رابطه معناداری نشان نداده¬اند. همچنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد سبک دلبستگی همسرگزینی محتوایی را پیش بینی کرده است ولی سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا سهم اندکی در پیش¬بینی همسرگزینی محتوایی دارند. سبک دلبستگی ایمن و سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی همسرگزینی فرآیندی را پیش بینی کرده اند. سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا سهم اندکی در پیش¬بینی همسرگزینی محتوایی داشته¬ است. همچنین بعد کمال¬گرایی خودمدار همسرگزینی فرآیندی را پیش بینی کرده است.
سیدمحمدباقر جعفری محمدرضا بردیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه عزت نفس جنسی و صمیمیت با کیفیت زندگی معلمین زن مقطع متوسطه ناحیه2 شیراز بوده است.روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه ی معلمین زن مقطع متوسطه ناحیه 2 شیراز بوده اند و از بین 480 معلم زن ، تعداد 150 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند.ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه های عزت نفس جنسی زینا و شوارز ، صمیمیت زوجین اولیاء و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بوده است.نتایج پژوهش که با استفاده از روش همبستگی پیرسون ، ماتریس همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام صورت گرفته نشان داد که بین عزت نفس جنسی و صمیمیت با کیفیت زندگی رابطه مثبت معنادار وجود دارد.یعنی افرادی که نمره بالایی در عزت نفس جنسی و صمیمیت می گیرند از کیفیت زندگی بالایی برخوردارند و برعکس افرادی که نمره پایینی کسب می کنند، از کیفیت زندگی پایین تری برخوردارند.همچنین مشخص شد بین تمامی ابعاد عزت نفس جنسی با کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد ، و نیز معلوم شد که عزت نفس جنسی و صمیمیت زناشویی هر دو از متغییرهایی هستند که می توانند کیفیت زندگی زناشویی را پیش بینی نمایند، البته عزت نفس جنسی پیش بین قوی تری نسبت به صمیمیت است. همچنین، بعد کنترل بیش از سایر ابعاد عزت نفس جنسی می تواند کیفیت زندگی افراد را پیش بینی نماید.
احمد رضا سالکی محمدرضا بردیده
پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که هدف اصلی آن بررسی رابطه کیفیت زندگی و شادکامی با سبک های دفاعی در مادران کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم بود. جامعه آماری پژوهش مادران کودکان مبتلا به اتیسم بوده که از طریق تست adir اداره آموزش و پرورش استثنایی فارس در سال تحصیلی 93-92 تشخیص اتیسم گرفته بودند.همچنین نمونه آماری 70 نفر از همین مادران بوده که به شیوه در دسترس از بین مادرانی که فرزند آنان در سال تحصیلی 93-92 در مدارس اتیسم شهر شیراز تحت مداخلات آموزشی قرار داشته انتخاب گردیده اند. در این پژوهش جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه کیفیت زندگی(36-sf) ؛پرسشنامه شادکامی وپرسشنامه سبک های دفاعی صورت گرفته ودرتجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است.همچنین داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرارگرفته است .نتایج پژوهش نشان دادکه بین کیفیت زندگی و شادکامی با سبک های دفاعی رشد یافته در مادران کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم رابطه مثبت و معنا داری و بین کیفیت زندگی و شادکامی با سبک های دفاعی رشد نایا فته و روان رنجور رابطه منفی معنا دار وجود داشته است..
محبوبه بختیاری محمدرضا بردیده
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی مهارتهای حل تعارض برعملکرد خانواده وکیفیت زندگی زوجین صورت گرفت. روش پژوهش نیمه تجربی همراه با پیش آزمون و پس آزمون وگروه کنترل بود. جامعه پژوهش کلیه زوجین مراجعه کننده به کلینیک شهرستانی واقع در منطقه 10 شهر تهران که متقاضی شرکت در دوره بودند تشکیل دادند که از بین آنان 30 زوج که عملکرد خانواده و کیفیت زندگی پایین تری داشتند، به شیوه هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. متغیر وابسته در پژوهش عملکرد خانواده و کیفیتزندگی بود که با پرسشنامه عملکرد خانواده (fad) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت ارزیابی گردید. متغیر مستقل نیز مهارتهای حل تعارض بود بود که طی 8 جلسه به شیوه گروهی به زوجین گروه آزمایش آموزش داده شد. فرضیه های پژوهش با روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری با استفاده از نرم افزارspss20 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد مهارتهای حل تعارض در بهبود عملکرد خانواده و کیفیت زندگی و همچنین ابعاد آنها موثر بود (05/0p<). تنها در یک مولفه یافته ها تفاوت معنادار آماری را نشان نداد و آن هم مولفه سلامت جسمانی بود (05/0p>). نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای حل تعارض به زوجین می تواند عملکرد خانواده آنها را بهبود بخشیده و همچنین می تواند در بهبود کیفیت زندگی آنها موثر باشد. اما نمیتواند محدودیت ها و ناتوانی های جسمانی آنان را بهبود ببخشد. کلید واژه ها: مهارتهای حل تعارض ، عملکرد خانواده، کیفیت زندگی، زوجین
ماندانا عبدلی لاری محمدرضا بردیده
این پژوهش به صورت طرح نیمه آزمایشی است که با هدف تبیین تاثیر روایت درمانی بر سلامت روان و باورهای معنوی همسران افراد معتاد در شهرستان لارستان می باشند که نمونه پژوهش ابتدا به صورت دردسترس انتخاب و سپس از راه قرعه کشی تعداد 60 نفر (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل) به عنوان حجم نمونه برآورده شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه سلامت روان ghq و پرسشنامه باورهای مذهبی سراج زاده (1377) است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون کوواریانس استفاده شده است.