نام پژوهشگر: قاسم رضانژاد بردجی
ایمان رستمی قاسم رضانژاد بردجی
هدف از اجرای این پروژه، سنتز نقاط کوانتومی کادمیوم سلنید پوشیده شده توسط تیوگلیکولیک اسید به روش هیدروترمال و تبادل لیگاند آن با کوپلیمر پلی(آکریلیک اسید) پیوند زده شده بر پلی ساکاریدهای زنجیری مانند ثعلب و یا سدیم آلژینات به منظور بهبود خواص نوری، افزایش پایداری و سازگاری بیولوژیکی نانو ذرات کادمیوم سلنید می باشد. در این پروژه خواص نوری نقاط کوانتومی کادمیوم سلنید قبل و بعد از پوشش دهی توسط بیوپلیمر، توسط دستگاه طیف نگار فوتولومینسنس بررسی شد و نتایج به دست آمده نشان داد که بعد از فرآیند تبادل لیگاند نقاط کوانتومی کادمیوم سلنید، علاوه بر افزایش پایداری این نانو ذرات، شدت نشر فلورسنسی آنها نیز افزایش می یابد. همچنین آزمایش هایی برای بررسی اثر غلظت نقاط کوانتومی در حلال آبی و تاثیر آن بر پایداری و نشر فلورسنسی نقاط کوانتومی انجام شد. به منظور ارائه شواهد بیشتر برای وقوع فرآیند تبادل لیگاند از دستگاه های میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) و میکروسکوپ الکترونی انتقالی (tem) برای تایید اندازه و ساختار نانو ذرات کادمیوم سلنید در بستر بیوپلیمر لیگاند شده به آن استفاده شده است. همچنین از طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir) و آنالیز tga برای اثبات حضور بیوپلیمر در اطراف نقاط کوانتومی، بهره برده شده است.
فاطمه صابری رونگیانی قاسم رضانژاد بردجی
بعد از انجام محاسبات انرژی پایداری آنها با هم مقایسه می شود و دلیل تفاوت در پایداری صورت بندی های مختلف با استفاده از اثرات فضا الکترونی محاسبه شده توسط تجزیه nbo مورد بحث قرار می گیرد.
سکینه آزادروستا زهرا جمشیدی
دراین پایان نامه، ساختار کمپلکس های بنزن متصل به استخلاف های الکترون کشنده و الکترون دهنده با استفاده از نظریه تابعی چگال (dft)، روش cam-b3lyp و مجموعه پایه g**++311-6 و با کمک برنامه gaussia 03,09 بهینه شده اند. سپس برهم کنش این کمپلکس ها با فلزات واسطه ( ag،au ،pd ،pt)مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم به بررسی برهم کنش کمپلکس های بنزن با فلزات واسطه می پردازد و محاسبه انرژی پیوندی نشان می دهد که از میان فلزات واسطه، فلز پلاتین بیشترین و فلز نقره کمترین انرژی پیوندی را دارد(ag pt > pd > au>). همچنین مقایسه تاثیر استخلاف الکترون کشنده و استخلاف الکترون دهنده بر انرژی پیوندی نشان داد که استخلاف الکترون دهنده انرژی پیوندی را افزایش، و استخلاف الکترون کشنده انرژی پیوندی را کاهش می دهد. در ادامه تاثیر افزایش تعداد گروه های الکترون دهنده و گروه های الکترون کشنده بر روی انرژی پیوندی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصل نشان داد که افزایش تعداد گروه های الکترون دهنده، انرژی پیوندی را افزایش نداده در حالی که افزایش تعداد گروه های الکترون کشنده انرژی پیوندی را کاهش می دهد. علاوه بر این با افزایش طول پیوند، انرژی پیوندی کاهش یافته است. به منظور بررسی ماهیت پیوند ها، تجزیه و تحلیل nbo, qtaim روی ساختارهای بهینه cam-b3lyp انجام شده است. نتایج به دست آمده از qtaim نشان داد که پیوند کمپلکس های بنزن با فلزات واسطه هم خصلت کووالانسی و هم خصلت الکترواستاتیک را داراست. تجزیه و تحلیل nbo نشان داد که در کمپلکس های بنزن، بار از سیستم ? به فلز منتقل می شود و می توان نتیجه گرفت که در پیوندها، انتقال بار سهم قابل توجهی را در پایداری ترکیبات ایفا می کند.
فاطمه محمدی مینابیان قاسم رضانژاد بردجی
چکیده هدف از این پروسه تهیه نقاط کوانتومی cds با خواص نوری و ثبات بالا در محلول های آبی می باشد. برای رسیدن به این هدف ابتدا، نقاط کوانتومی cds با تیوگلیسرول به عنوان یک تثبیت کننده با استفاده از روش هیدروترمال سنتز شد. سپس، نقاط کوانتومیcds به دست آمده با یک بیو پلیمر جدید بر اساس پلی آکریل آمید پیوند زده بر روی کلاژن با روش تبادل لیگاند پوشش داده شد. حضور نقاط کوانتومی cdsدر بیوپلیمر با استفاده از تجزیه گر وزن سنجی گرمایی (tga) ، طیف سنج مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir ) تائید شده است. همچنین، اندازه نقاط کوانتومی cdsتوسط میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار داده شد نتایج بدست آمده نشان داد که اندازه نقاط کوانتومی cds در حدود 3 تا 7 نانومتر به دست آمده است. در نهایت، خواص نوری نقاط کوانتومی cds توسط دستگاه اسپکتروفوتومتر (uv-visible) و دستگاه اسپکتروفلوریمتر (fluorescence) مورد بررسی قرار گرفت.
مجتبی اسدی قاسم رضانژاد بردجی
کاتالیزور زیرکونیوم بارگذاری شده بر روی بستر sba-15 و حاوی لیگاند دو دندانه n-o باز- شیف، نانو حفره تهیه شد و در سنتز بنزیمیدازول ها، بنزوتیازول ها و بنزوکسازول ها مورد استفاده قرار گرفت. شناسایی این نانو کاتالیزور به وسیله روش های پراش پرتو ایکس (xrd)، منحنی های همدمای جذب و واجذب نیتروژن (bet)، میکروسکوپ انتقال الکترون (tem)، جذب اتمی و طیف سنجی مادون قرمز انجام شد. بررسی های انجام شده به وسیله سه روش پراش پرتو ایکس، میکروسکوپ الکترون عبوری و منحنی های همدمای جذب و واجذب نیتروژن نشان می دهد که خصوصیات نسوجی sba-15 طی فرایند استقرار و پیوندزنی حفظ می گردد. گروه های متنوعی از بنزیمیدازول ها، بنزوکسازول ها و بنزوتیازول ها به آسانی و با بهره قابل قبول در حلال آب و تحت شرایط سبز، از تراکم حلقوی 1،2- دی آمین ها، آمینو فنول و آمینو تیوفنول با آلدئید های آروماتیک با استفاده از مقادیر کاتالیزوری از این نانو کاتالیست سنتز گردید.
فرشته راستگو قاسم رضانژاد بردجی
نانو ذرات کاربردهای وسیعی در زمینه داروسازی، تشخیص بیماری ها، زیست شناسی کمی و زیست شیمی پیدا کرده اند. نانوذرات اکسید آهن مغناطیسی به عنوان موادی موثر برای کاربردهای بیولوژیکی است.در بسیاری از این روش ها، نانو ذرات تمایل به متراکم شدن به علت سطح ویژه زیاد و انرژی سطح بالا دارند. به منظور بهبود توزیع اندازه و مورفولوژی نانوذرات، بدون هر گونه تراکم در طول سنتز، پوشاندن نانوذرات مغناطیسی لازم است . در حال حاضر ترکیب نانوذرات مغناطیسی با هیدروژل های پلی ساکاریدی به عنوان یک راهبرد برای بررسی ویژگی های ارزشمند هیدروژل ها در برنامه کاربردهای زیستی و بهبود توزیع و اندازه نانوذرات اکسید آهن مورد توجه است. در این پایان نامه برای اولین بار سعی شده است نانوذرات آهن با روشی نوین و ساده، به نحوی که به طور یکنواخت در ماتریکس هیدروژل پراکنده باشند، سنتز شوند. در این طرح از خود یون های آهن به جای شبکه سازهای معمول و سمی در سنتز هیدروژل استفاده می شود. و نانوذرات آهن همزمان با تشکیل اتصالات عرضی پلی (آکریلیک اسید) پیوند زده روی بستر پلی ساکارید کاپا کاراگینان سنتز می شوند. متغیرهای موثر نسبت به واکنش کوپلیمری شدن پیوندی (غلظت مونومر (aa) و شبکه ساز (یون های حاصل از نمک های fecl2.4h2o و fecl3.6h2o)) برای دستیابی به بیشترین میزان جذب آب (974 گرم/ گرم پس از 90 دقیقه) بهینه شدند. اثر عوامل مختلف محیطی و آزمایشگاهی مانند اثر زمان، دما، محلول نمک های چند ظرفیتی، ph و فشار نیز بر جذب آب هیدروژل نانوکامپوزیت آهن آزمایش شد و معلوم شد که میزان جذب آب هیدروژل نانوکامپوزیت آهن سنتز شده با گذشت زمان افزایش می یابد و پس از 90 دقیقه به بالاترین میزان تورم می رسد، در دماهای بالاتر از دمای اتاق نیز جذب آب بالایی دارد (بالاتر از 800 گرم/ گرم) و به ph محیط حساس است و بیشترین میزان جذب هیدروژل در 6=ph (800 گرم/گرم) و کمترین در 2=ph (5/98 گرم/گرم) است. میزان مقاومت مکانیکی زیر فشار هیدروژل نانوکامپوزیت آهن نیز با دستگاه aul مورد بررسی قرار گرفت و مقاومت مکانیکی خوب آن با جذب آب (بیشترین میزان جذب با گذشت 270 دقیقه (5/354 گرم/گرم)) تأیید شد. برای اثبات پیوند خوردن آکریلیک اسید بر روی کاپاکاراگینان از طیف ft-ir، به منظور تأیید یبشتر در مورد تشکیل نانوکامپوزیت آهن و همچنین محاسبه مقدار آهن موجود در نانوکامپوزیت تشکیل شده، رفتار حرارتی، گرمایی کاپاکاراگینان، پلی (آکریلیک اسید)، کوپلیمر کاپاکاراگینان – پلی (آکریلیک اسید)، کاپاکاراگینان- پلی (آکریلیک اسید)- آهن با دستگاه tga مورد بررسی قرار گرفت، ریخت شناسی هیدروژل نیز با دستگاه sem، تجزیه عنصر ی و حضور نانوذرات آهن در هیدروژل سنتز شده با sem-edax بررسی شد. قطر نانوذرات آهن نیز با تصویر tem حدود نه نانومتر تخمین زده شد. از خواص و ویژگی های مطلوب هیدروژل نانوکامپوزیت سنتز شده در حوزه کشاورزی به منظور کاهش در میزان آبیاری گیاهان (فلفل سبز و گوجه فرنگی) و افزایش میزان محصول و کیفیت آنها استفاده شد. و در حوزه ی پزشکی برای کنترل رهایش دارو در بدن (رهایش داروی دفراسیروکس در روده) مورد بررسی قرار گرفت و با بارگذاری دارو در بستر هیدروژل نانوکامپوزیت آهن سنتز شده، امکان تحویل هدفمند دارو به محیط روده میسر گردید.
فرشته جمعی قاسم رضانژاد بردجی
کمپلکس با پایه آهن که در sba-15 محصور بوده،به عنوان کاتالیزور ناهمگن برای سنتز مشتقات کینوکسالین و پیریدوپیرازین در محیط آبی به عنوان حلال سبز با بازده عالی استفاده می شود.
سپیده السادات رضوانی قاسم رضانژاد بردجی
محاسبات dftباروش b3lyp و مجموعه پایه استاندارد 6-31+g(d,p) به همراه واکنش ایزودسمیک و محاسبات nbo برای بررسی اثرات گروه جانشین 1،3-دی هتروسیکلوهگزیل بر پایداری، چندگانگی اسپین و واکنش پذیری (قدرت هسته دوستی و الکترون دوستی) هیدروکسی کاربن مورد استفاده قرار گرفته است. به این منظور انواع صورت بندی های 1،3-دی هتروسیکلوهگزیل هیدروکسی کاربن به دقت مورد مطالعه قرار گرفته و اثر پایدارکنندگی این گروه جانشین از طریق واکنش ایزودسمیک با گروه جانشین متیل مقایسه شده است. نتایج بدست آمده از محاسبات نشان می دهد حالت پایه در این دسته از کاربن ها حالت یکتایی است و شکاف انرژی یکتایی-سه تایی این کاربن ها از kcal/mol22/1 تا 28/0 متغیر است. بیشترین شکاف انرژی یکتایی-سه تایی در neeeq و کم ترین آن در مورد ترکیب seqمشاهده می شود. نتایج محاسبات ایزودسمیک نشان می دهد sax2بیش ترین اثر پایدار کنندگی (بیش-ترین قدرت الکترون دهندگی) را در میان سایر ترکیبات دارد این قدرت الکترون دهندگی به دلیل اثرات فضاالکترونی موجود در گروه جانشین 1،3-دی تیاسیکلوهگزیل است. به طور کلی اثرات فضاالکترونی مرکز کاربن را در موقعیت محوری پایدار می کنند، هم چنین کاربن neeax هسته دوست ترین کاربن است.
ناهید برزگر زیارانی قاسم رضانژاد بردجی
مواد نانو متخلخل به عنوان زیر مجموعه ای از نانو مواد، دارای نسبت زیاد سطح به حجم، تورم منحصر به فرد قابلیت جذب سطحی بالا و برهمکنش با اتم ها و یون ها و مولکولها در فضای درونی حفره های نانو متر هستند. به همین سبب از ویژگی های زیادی برخور دارند. مواد نانو متخلخل معدنی مانند آئروژل ها به طور گسترده ای مورد بررسی بسیاری از محققان قرار گرفته اند، اما به مواد نانو متخلخل پایه آبی توجه بسیار کمتری شده است. در دهـه اخیر، هیدروژل های نانو متخلخل پایه آلی بر روی پلی ساکاریدها (مانند کلاژن و سلولز) سنتز شده و مورد بررسی قرار گرفته اند. هیدروژل های نانو متخلخل به عنوان هیدروژلی که قطر حفره های آنها کمتر از 100 نانومتر باشد، تعریف شده اند. پلی ساکاریدها به دلیل ارزان بودن، غیر سمی بودن، زیست تخریب پذیری و زیست سازگاری، در تهیه هیدروژل ها به کار برده شده اند. بسیاری از آثار گزارش شده در دهه گذشته در مورد تهیه هیدروژل بر پایه پلی ساکاریدهایی مانند کیتوسان، نشاسته، سدیم آلژینات و کاراگینان بوده است. علاقه روز افزون به پژوهش در خواص هیدروژل های نانو متخلخل و سنتز آنها وجود دارد. درک اساسی نسبت ها، خواص ساختاری و طراحی مناسب نانو ساختارها برای خواص ویژه و کاربردهای هیدروژل های نانو متخلخل چالش مهم در این پژوهش است. تحقیقات انجام شده در جهت رشد سریع برنامه های کاربردی نوظهور مانند بیوسنسورها، دارورسانی، جداسازی گازی، ذخیره سازی انرژی، فناوری سلول سوخت و فوتونیک هستند. این برنامه های کاربردی فرصت جدیدی را در توسعه تکنیک های جدید برای سنتز این هیدروژل ها ارائه کرده است. در این پایان نامه، سنتز هیدروژل نانو متخلخل زیست سازگار بر پایه پلی (3 -سولفوپروپیل آکریلات-کو-آکریلیک اسید-کو-آکریلامید) پیوند زده شده روی ثعلب به وسیله تکنیک دمش گاز مورد بررسی قرار گرفته شده است. نمونه آماده شده توسط تکنیک هایی ماننداسکن میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem)، طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ftir) و آنالیز وزن سنجی حرارتی (tga) شناسایی شد. قطر حفره های هیدروژل نانو متخلخل به دست آمده در حدود 83 نانومتر بود. همچنین عوامل محیطی موثر بر جذب آب در هیدروژل¬ها مانند ph محیط، حساسیت به محلول¬های نمکی و مخلوط حلال¬ها و ... نیز مطالعه گردید. سپس رهایش کنترل شده داروی هیدروکلروتیازید با استفاده از هیدروژل سنتز شده بررسی شد. در این روش از شرایط شبیه سازی شده با محیط بدن استفاده شده است. از دستگاه uv-visible جهت بررسی جذب و رهایش دارو استفاده شد. به دلیل زیست سازگاری و زیست تخریب پذیری این سامانه می توان از آن در صنایع دارویی و پزشکی استفاده کرد.
پگاه شفق محمود صمدپور
این پژوهش به منظور ساخت و مشخصه یابی سلول های خورشیدی حساس شده با نقاط کوانتومی cds و cdse انجام شد. در ساخت این سلول خورشیدی از لایه های fto پوشش داده شده با تیتانیوم اکسید به روش دکتر بلید استفاده شده است. جهت لایه نشانی نقاط کوانتومی بر سطح تیتانیوم اکسید از دو روش رسوب دهی حمام شیمیایی (cbd) و روش جذب و واکنش دهی پی در پی یونی(silar) بهره گرفته شد. سلول های خورشیدی حاصل با بازدهی 1.51 درصد با استفاده از نانوذرات cds و cdse به دست آمد. در این پایان نامه روشی نوین جهت اصلاح سطح فتوآند به هدف افزایش بازدهی در سلول های خورشیدی حساس شده با نقاط کوانتومی ارائه شد. جهت افزایش بازدهی این سلول ها از فلز منگنز استفاده شد. نتایج بررسی منحنی جریان – ولتاژ نشان داد که میزان بازدهی سلول ها بعد از آلاییدن توسط ناخالصی منگنز به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. بازدهی سلول آلاییده شده با منگنز به 3.28 درصد رسید که بیش از 100 درصد افزایش بازدهی را نشان می دهد.
سمیرا غیاثوند قیصری محمود صمد پور
به دلیل افزایش نیاز بشر به منابع انرژی پاک وکمبود سوخت¬های فسیلی یکی از منابع تجدید شونده انرژی در دهه آینده،انرژی خورشید است. که به کمک پدیده فوتوولتاییک می توانیم این نور را به یک خروجی قابل قبول تبدیل کنیم. تا به امروز سه نسل از سلول های خورشیدی ساخته شده اند، که با توجه به مزایا و معایب این سه نسل،ما در اینجا از نسل سوم سلول های خورشیدی،یعنی سلول های خورشیدی حساس شده با نقاط کوانتومی استفاده کردیم. نقاط کوانتومی کریستال¬های نیمه هادی هستند که از ترکیب عناصر گروه های دوم و چهارم و یا سوم و پنجم ساخته می¬شوند. مزیت بزرگ نقطه¬های کوانتومی این است که اندازه ذرات قابل کنترل است این نقاط به علت داشتن ضریب خاموشی بالا، به ویژه برای کاربرد¬های نوری مورد استفاده قرار می¬گیرند. نقاط کوانتومی به علت داشتن خواص نوری و الکتریکی منحصر به فردی که دارند در ساخت سلول¬های خورشیدی حساس شده به نانو ذرات نیمه هادی به کار می روند. استفاده از این ساختارها موجب کاهش هزینه ساخت وافزایش بازده می شود. ویژگی های جدید نقاط کوانتومی ناشی ازاندازه کوچک آنها است و برای تهیه آنها روش های متنوعی وجود دارد، که هریک اندازه و توزیع خاصی به ذرات می دهد.به طور کلی سلول¬های خورشیدی qdsscs به دلیل برداشت نور قابل توجه، ساخت آسان و قیمت کم و در برخی موارد ایجاد چندین الکترون – حفره بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. در این پایان¬نامه برای اولین بار از آلاینده znبا غلظت¬های مختلف برای آلاییدن نقاط کوانتومیcds استفاده شد. بعد از آماده سازی سلول¬های خورشیدی حساس شده با نقاط کوانتومی cds و cdseخواص فتوولتائیک آنها اندازه¬گیری شد و مشخص شد که آلاییدن (دوپه) نقاط کوانتومی باzn منجر به افزایش قابل توجه بازدهی نسبت به حالت بدون آلاییدن می¬شود. این نتایج نشان می¬دهد که آلاییدن نانو ذرات می¬تواند به عنوان راهکاری موثر جهت افزایش بازدهی سلول¬های خورشیدی مطرح باشد.بر اساس نتایج مشخص شد که روی با غلظت 25 میلی¬مولار بیشترین بازدهی (82/2 درصد) را ایجاد می¬کند.
فریده گودرزی اکبر مبینی خالدی
ما در این پروژه، سنتز بعضی مشتقات بنزیمیدازول را به دو روش: تراکم دی¬آمین های آروماتیک با ارتواسترها یا آلدهیدهای آروماتیک تحت نانو ذرات زئولیت ni/y به عنوان یک کاتالیزور ناهمگن و دوستدار محیط زیست تحت شرایط بدون حلال گزارش کردیم. ساختار شیمیایی ترکیبات به وسیله 1h-nmr و ir تأئید شد.مزایای این روش شامل استفاده از کاتالیزور ارزان، سازگار با محیط زیست و در دسترس، زمان واکنش کوتاه، خالص¬سازی آسان و بازده بالای محصولات است
محدثه خنجری قاسم رضانژاد بردجی
در این تحقیق انواع جدیدی از نانو ذرات نقره با کاهش نقره تری فلورو استات توسط دی آمین سارکوفاژین (دیامسار) در محلول دی متیل فرمامید (dmf) تهیه شد. رشد نانو ذرات، ریخت شناسی و ساختار شیمیایی به ترتیب به وسیله طیف بینی فرابنفش- مرئی (uv -visible)، میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) و طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (ft-ir) تعیین می شود. سپس اثر نانو ذرات نقره بر روی فرونشانی فلورسانس رنگ ردامین g6 در دما های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. مقادیر ثابت استرن- ولمر نشان داد که هر چه دما افزایش یابد، بازده خاموشی کاهش می یابد، که نشان می دهد، فرونشانی فلورسانس فرآیندی دینامیک و فعال است. علاوه بر آن رفتار انتقال انرژی بین نانوذرات نقره و مولکول رنگ با بهره گیری از مدل های انتقال انرژی فورستر و انتقال انرژی سطحی نانو مواد مورد بررسی قرار گرفت.
مرضیه رضائی قاسم رضانژاد بردجی
در این پایان نامه نقاط کوانتومی کادمیم سولفید پوشیده شده با پلی آکریل آمید پیوند زده شده بر روی ثعلب در یک محلول آبی با استفاده از مواد تشکیل دهنده ایمن و ارزان سنتز شد. سپس از روش فرونشانی فلورسانس برای بررسی سیستمی تأثیر نقاط کوانتومی کادمیم سولفید اصلاح شده با بیوپلیمر روی آلبومین سرم انسانی و گاوی استفاده شد. ثابت فرونشانی استرن ولمر در دماهای متفاوت و پارامترهای ترمودینامیکی محاسبه شدند. نتایج فلورسانس نشان داد که نقاط کوانتومی می توانند فلورسانس آلبومین های سرم را فرونشانی کنند و پیوندهای هیدروژنی و بر هم کنش های واندروالسی ضعیف نقش مهمی در فرایند اتصال ایفا می کنند. ماهیت فرونشانی هم استاتیک است که نتیجه تشکیل کمپلکس بین نقاط کوانتومی و آلبومین های سرم است. فرایند انتقال انرژی رزونانس فلورسانس بین نقاط کوانتومی کادمیم سولفید پوشیده با پلی آکریل آمید پیوند زده شده روی ثعلب (پذیرنده) و آلبومین سرم انسانی و گاوی (دهنده) مورد بررسی قرار گرفت و بازده انتقال انرژی و فاصله بین نقاط کوانتومی و آلبومین های سرم محاسبه شد.
زری هوشیار قاسم رضانژاد بردجی
امروزه بررسی پارامترهای شیمی فیزیکی برهم کنش ماکرومولکول های زیستی با برخی از مولکول های کوچک در بدن، مانند عوامل دارویی و عوامل تشخیصی، می تواند نقش بسیار مهمی در طراحی و سنتز داروهای جدید داشته باشد.سرم آلبومین ها یکی از فراوانترین پروتئین ها در سیستم گردش خون در بدن می باشند که تاکنون مطالعات بسیار زیادی در مورد برهم کنش این پروتئین ها با مواد مختلف صورت گرفته است. در این رساله سعی بر آن شده است تا برهم کنش کمپلکس های فلزی کبالت- (3، 6، 10، 13، 16، 19- هگزا آزا بایسکلو[6.6.6.] ایکوسان 1 و 8 دی آمین و آهن- (3، 6، 10، 13، 16، 19- هگزا ازا بایسکلو[6.6.6.] ایکوسان 1 و 8 دی آمین (که به ترتیب با نام اختصاری کبالت (iii) دیامسار و آهن (iii) دیامسار نشان داده می شوند) با سرم آلبومین انسانی (hsa) و سرم آلبومین گاوی (bsa) با استفاده از روش های طیف سنجی و داکینگ مورد بررسی قرار گرفته شود. به این منظور در ابتدا کمپلکس های فلزی کبالت (iii) دیامسار و آهن (iii) دیامسار تهیه و با استفاده از رزونانس مغناطیسی هسته (nmr)، طیف سنجی جرمی، مادون قرمز و فرابنفش- مرئی شناسایی شدند. سپس برهم کنش آنها با hsa و bsa با استفاده از روش های طیف سنجی (مانند مادون قرمز، فرابنفش- مرئی، فلورسانس و ولتامتری چرخه ای) و داکینگ مولکولی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تیتراسیون فلورسانسی نشان داد که کبالت (iii) دیامسار و آهن (iii) دیامسار به شدت نشر ذاتی پروتئین های hsa و bsa را با مکانیسم استاتیک کاهش می دهند. ثابت پیوندی و تعداد مکان های پیوندی با استفاده از معادله استرن-ولمر محاسبه شدند. همچنین پارامتر ترمودینامیکی انرژی آزاد گیبس (?g) در دماهای متفاوت محاسبه شد، و سپس در ادامه مقادیر آنتالپی (?h) و آنتروپی (?s) تعیین شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که برهم کنش های واندروالسی و پیوند هیدروژنی نقش مهمی را در تشکیل کمپلکس های کبالت (iii) دیامسار-hsa، کبالت (iii) دیامسار-bsa، آهن (iii)دیامسار-hsa، آهن (iii) دیامسار-bsa دارند. همچنین فاصله بین دهنده (hsa و bsa) و پذیرنده (کبالت (iii) دیامسار و آهن (iii) دیامسار) با استفاده از تئوری انتقال انرژی رزونانسی فورستر محاسبه شد. در پایان با استفاده از نتایج به دست آمده از داکینگ مولکولی، آمینواسیدهایی از پروتئین های hsa و bsa که در برهم کنش با کبالت (iii) دیامسار و آهن (iii) دیامسار سهم عمده ای داشتند شناسایی شدند.