نام پژوهشگر: حسین جنا آبادی
افسانه صادقی نژاد حسین جنا آبادی
پژوهش حاضر به بررسی تأثیر عوامل روانی و فردی آموزگاران بر اثربخشی ارتباطات آنان در مدارس ابتدائی دخترانه ناحیه یک شهر کرمان پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش 1328 نفر از معلمین زن می باشد که با توجه به روش نمونه گیری از جدول مورگان 300 نفر مورد سنجش قرار گرفته اند ، به منظور جمع آوری اطلاعات ، سه پرسشنامه استاندارد ، اثربخشی ارتباطات ، افسردگی و عزت نفس مورد استفاده قرار گرفت . داده های به دست آمده با استفاده از روش های مختلف آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از پژوهش عبارتند از : اینکه بین عزت نفس و افسردگی با اثربخشی ارتباطات رابطه معناداری وجود دارد ، بین وضعیت تأهل با اثربخشی ارتباطات فقط در زمینه ارتباط با همکاران ارتباط معناداری وجود دارد و بین متغیر میزان تحصیلات با اثربخشی ارتباطات رابطه معناداری وجود ندارد.
علی محمد احمدی حسین جنا آبادی
چکیده هدف این تحقیق بررسی کاهش مشکلات مالی و نیروی انسانی متخصص با توجه به الگوی مدیریت بحران سازمانی مدارس متوسطه شهر زاهدان می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران زن و مرد مدارس مقطع متوسطه شهر زاهدان در سال تحصیلی 90-89 می باشد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی، تعداد کل جامعه آماری 89 نفر، حجم نمونه 89 نفر و روش نمونه گیری روش سرشماری می باشد. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته 34 سوالی با مقدار آلفای کرونباخ 83/0 می باشد. در این تحقیق برای تجزیه و تحلیل داده های آماری در بخش آمار توصیفی از فراوانی، درصد، میانگین، میانه، مد، واریانس و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون های فریدمن، من ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت معنی-داری بین میانگین آیتم های پرسشنامه مرتبط با دیدگاه مدیران در ارتباط با موثرترین عامل در مشکلات مالی و نیروی انسانی مدارس وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد بین دیدگاه مدیران در ارتباط با موثرترین عامل در مشکلات مالی و نیروی انسانی مدارس بر حسب میزان تحصیلات و جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. کلمات کلیدی: مشکلات مالی، مشکلات نیروی انسانی، مدیران
ناصر حسنی حسین جنا آبادی
قرن بیست و یکم را قرن مدیریت نامیده اند. چرا که سرعت، قدرت عمل و انبوه بودن فراورده های انسانی و صنعتی، نیاز به نیروی هماهنگ کننده متفکر و فرزانه ای موسوم به مدیر دارد. وجود مدیر برای حفظ و توسعه تناسب اثربخشی و بارخیزی نهادها و سازمانهای پیچیده امروزی ضرورتی انکار ناپذیر دارد زیرا بقا و رشد سازمان ها و همچنین کارآیی و اثربخشی نظام آموزشی به کیفیت مدیریت بستگی دارد. چگونگی کارکردن مدیران در درون سازمان، کارکرد آن سازمان را در سطح جامعه تبیین می کند و عملکرد سازمان های هر جامعه و ملتی اساس عملکرد آن جامعه و ملت را تشکیل می دهد. اداره امور یک سازمان مستلزم توجه به ترکیباتی از قبیل، تسهیلات و امکانات، ویژگی های سازمانی و منابع انسانی است و استفاده مطلوب از نیروی انسانی، موازی با منابع مادی در یک سازمان، مستلزم شناخت و آگاهی از روش های وافی به مقصود در رابطه با این نیروست تا حدی که می توان گفت یک بعد اساسی شکست و موفقیت در سازمان های اجتماعی مربوط به شکست یا کارکردن با انسانهاست. مدیریت و رهبری از ارکان اساسی سازمان و جامعه است. مدیریت آموزشی در میان انواع مدیریت از جایگاه ویژهای برخورداراست. گفته میشود که اگر مدیران آموزشی یک جامعه دارای دانش و مهارتهای کافی باشند، بدون تردید نظام آموزشی نیز از اثربخشی، کارآیی، و اعتبار بالایی برخوردار خواهد بود(میرکمالی، 1378: 9). بدیهی است اثربخشی و کارآیی نظام آموزشی در گرو مدیریت اثر بخش وکار آمد این نظام است. امروزه با تغییرات شگرف و بیسابقه که در اقتصاد، سیاست، علم، وتکنولوژی بخصوص در چند دهه اخیر به وقوع پیوسته، وظایف وکارکردهای مدیریت به مراتب گستردهتر، پیچیدهتر و دشوارتر از گذشته شده است. به طوری که تنها افرادی که از نظر حرفهای برای این مسئولیت آموزش دیده و تربیت شدهاند، بااثربخشی وکارآیی قادر به انجام وظایف وکارکردهای محوله خواهند بود. به همین لحاظ، مدیریت امروز براساس ویژگیهایی که دارد نوعی حرفه یا کار تخصصی تلقی میشود که مبتنی بر مجموعهای دانش سازمان یافته است(پرداختچی،1374). در آموزش و پرورش به عنوان اساس پیشرفت و توسعه جوامع، که با تربیت افراد برای آینده جامعه سر وکار دارد، بدون شک وجود مدیران ماهر و دارای تخصص موجب میشود تا تعلیم و تربیت افراد بهتر صورت گیرد و زمینه برای شکوفایی استعدادهای افراد جامعه و به تبع آن توسعه جامعه فراهم شود.
سامان صاحبی عبدالوهاب پورقاز
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و انجام وظایف مدیریتی مدیران مدارس راهنمایی شهرستان کرمانشاه انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی - همبستگی بوده و جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس راهنمایی در سال تحصیلی 1391-1390 می شود که از میان آن ها 130 نفر (61 زن و 69 مرد) به روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسشنامه ویژگی های شخصیتی و انجام وظایف مدیریتی که به ترتیب شامل 60 و30 سوال بوده اند استفاده شد، که روایی آن ها از نوع محتوایی و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 96/0 و 95 /0 برآورد گردید. برای تحلیل آماری داده ها از فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد، و برای سنجش متغیرهای تحقیق از ضریب همبستگی پیرسیون و رگرسیون و آزمون t مستقل استفاده شده است یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین ابعاد ویژگی های شخصیتی مدیران و ابعاد انجام وظایف مدیریتی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. همچنین در بررسی اولویت های متغیر های پیش بینی کننده ی وظایف مدیریتی، در گام اول اشتیاق به تجارب تازه بیشترین پیش بینی را داشته، و در گام دوم روان نژندی نیز وارد الگوی پیش بینی شده است، ضریب بتای استاندارد نیز نشان می دهد که در معادله ی رگرسیون، اشتیاق به تجارب تازه دارای ضریب بتای 50/0 و متغیر روان نژندی دارای ضریب بتای 34/0 می باشند که در سطح 99 درصد معنادار می-باشد (01/0 p).همچنین ویژگیهای شخصیتی مدیران بر اساس ویژگی های دموگرافیکی (جنسیت، سابقه خدمت و میزان تحصیلات)، تفاوت معناداری بین مدیران وجود ندارد و نیز در انجام وظایف مدیریتی مدیران بر اساس ویژگی های دموگرافیکی (جنسیت، سابقه خدمت و میزان تحصیلات)، تفاوت معناداری بین مدیران وجود ندارد. کلمات کلیدی: ویژگی های شخصیتی، انجام وظایف مدیریتی
محمد رفیع سپاهی حسین جنا آبادی
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین عزت نفس و نیاز به کسب موفقیت و خودشکوفایی در بین مدیران مدارس مقطع متوسطه شهر زاهدان انجام گرفت. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- همبستگی بوده که جامعه آماری شامل کلیه مدیران زن و مرد مدارس مقطع متوسطه شهر زاهدانکه تعداد 92 نفر در سال تحصیلی 90-91 می باشند. روش نمونه گیری از نوع سرشماری و همچنین برآورد حجم نمونه این پژوهش بر اساس جدول مورگان صورت گرفته است، در جدول مورگان حجم نمونه برای جامعه 92 نفر، 75 نفر قید شده که با احتساب15درصد، حجم نمونه نزدیک به حجم جامعه می شد لذا کل جامعه آماری مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت، اما بعد از جمع آوری اطلاعات تعدادی از پرسشنامه های ناقص(2 نسخه)کنار گذاشته شد و تجزیه و تحلیل اطلاعات براساس 90 پرسشنامه مربوط به 37 مدیر مرد و 53 مدیر زن انجام گردید. روش گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه انجام گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات مربوط به تحقیق از پرسشنامه استاندارد مقیاس عزت نفس ژندا (1388، اقتباس از بشارت و حبیب نژاد) که شامل40 سوال 7 درجه ای طیف لیکرت می باشد، برای سنجش خودشکوفایی از پرسشنامه محقق ساخته 15 سوالی، خودشکوفایی(اقتباس از نبوی آل آقا، 1390، با اندکی تلخیص) که دارای مقیاس 6 درجه ای و برای اندازه گیری میزان نیاز به کسب موفقیت پرسشنامه محقق ساخته 24 سوالی، نیاز به کسب موفقیت(اقتباس از رنجبریان و همکاران، 1387 با اندکی تلخیص) که در یک مقیاس 5 گزینه ای طراحی شده است. روایی این پرسشنامه ها از نوع محتوایی و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای عزت نفس(910/)، خودشکوفایی(95/0) و نیاز به کسب موفقیت(87/0)برآورد گردید. برای تحلیل آماری داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسیون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده گردید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین عزت نفس و نیاز به کسب موفقیت مدیران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و همچنین بین آماری بین عزت نفس و خودشکوفایی مدیران مدارس رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.یافته ها نیز بیانگر اینست که بین نیاز به کسب موفقیت و خودشکوفایی مدیران مدارس متوسطه شهر زاهدان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یافته ها نشان داد میزان عزت نفس در مدیران مرد و زن یکسان نمی باشد و مدیران مرد نسبت به مدیران زن دارای عزت نفس بیشتری می باشندو همچنین میزان نیاز به کسب موفقیت در مدیران مرد و زن یکسان نمی باشد و مدیران زن نسبت به مدیران مرد دارای نیاز به کسب موفقیت بیشتری هستند اما بین میزان خودشکوفایی مدیران مرد و زن تفاوت معناداری وجود نداشت. و در نهایت بین عزت نفس، خودشکوفایی و نیاز به کسب موفقیت مدیران برحسب تحصیلات یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین عزت نفس، خودشکوفایی و نیاز به کسب موفقیت مدیران برحسب تحصیلات وجود ندارد.