نام پژوهشگر: غلا محسن حیدری
سید بهادر حسینی تشنیزی غلا محسن حیدری
این پژوهش به منظور بررسی« مقایسه نقش منطقه آزاد ارس و قشم در توسعه صنعت گردشگری» به روش توصیفی-کتابخانه ای می باشد. یافته های تحقیق چنین بیان گردید: قابلیتهای متنوع گردشگری و زیست محیطی قشم،قرار گرفتن در حاشیه شمالی خلیج فارس و دریای عمان ، از مزیت های قابل توجهی است که نمی توان به آسانی از آن گذشت . منطقه آزاد قشم با کمترین هزینه نسبت به سایر رقبا می تواند از این قابلیت ها در جذب گردشگری و رونق تجارت استفاده نمایند. جزیره قشم در نزد گردشگران و مردم عادی شناخته شده تر می باشد. بزرگترین مزیت ژئوپلتیکی منطقه آزاد ارس قرار گرفتن آن در گستره جغرافیایی کریدورهای ارتباطی شمال- جنوب و شرق- غرب می باشد که از این طریق می تواند به عنوان پل ارتباطی و حلقه اتصال اقتصاد داخل با محیط پیرامونی و نیز حلقه اتصال و کانون رقابت و شکوفایی اقتصادهای پیرامونی و به تبع آن اقتصاد داخلی ایفای نقش نماید. با توجه به موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی این منطقه جلفا یکی از دروازه-های مهم حیات اقتصادی ایران بشمار می رفت. علاوه بر این، منطقه شمال غرب ایران به لحاظ ظرفیت های اقتصادی محیطی نیز منطقه ای غنی محسوب می شود که این ویژگی می تواند زمینه ساز توسعه سرمایه گذاری در منطقه آزاد ارس باشد.و در نتیجه بتواند صنعت گردشگری را توسعه بخشد. منطقه آزاد ارس با وجود برخورداری از پتانسیل های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی توانمند، هنوز به لحاظ کارکردی در عرصه مبادلات تجارتی ایران نقش آفرینی موفقی ندارد. البته این ضعف کماکان در مورد تمام مناطق آزاد ایران دیده می شود. شاید بزرگ ترین دلیل این امر نیز، عدم تبیین یا تبیین ضعیف فلسفه وجودی مناطق آزاد در ایران باشد که مناطق آزاد ایران را به لحاظ کارکردی با محدودیت ها و کاستی های متفاوت روبرو کرده است.
محمدتقی امینی محمد اخباری
جغرافیای سیاسی افغانستان موید تنوع وسیع قومیتها در این کشور است. قومیتهایی که مرتبط به اقوام و ملل مختلف در کشورهای همسایه است.کشورهای ایران و افغانستان در حوزه فلات ایران قرار دارند. این حوزه به حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی معروف می باشد. اشتراکات در دین، تاریخ، فرهنگ و بویژه زبان، دو ملت همسایه ایران و افغانستان را با پیوندهای عمیق و ناگسستنی به هم وصل می کند به طوری که تحولات فکری، اجتماعی، فرهنگی در یک کشور به طور مستقیم بر تحولات کشور دیگر اثر داشته است.افغانستان در کنار تاجیکستان، تنها کشور فارس زبان است؛ ضمن اینکه بیش از 20 درصد جمعیت آن شیعه بوده و از نظر فرهنگی، نزدیک ترین کشور به ج.ا.ایران محسوب می شود. تحقیق حاضر با بهره گیری از اسناد و منابع موجود به پیوستگی قومی و مذهبی بین ایران و افغانستان پرداخته است.و در نهایت با تجزیه وتحلیل ، اثرات آن را بر همگرایی دو کشور بررسی می نماید.یافته های علمی تحقیق با ارائه یک دید سیستمی از عوامل پیوستگی قومی و مذهبی و چگونگی توسعه روابط دو کشور دستگاههای مسئول را در تصمیم گیریهای سیاست خارجی کمک می کند.