نام پژوهشگر: رباب حاجی‏‎‎‏ علی اوغلی

سنگ شناسی و ژئوشیمی آمفیبولیت های منطقه نقده شمال غرب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم زمین 1391
  رضا حیدری شللو   رباب حاجی‏‎‎‏ علی اوغلی

در باختر آبادی "جلدیان" و در محلی به نام "چم جلدیان" در محدوده طولهای جغرافیایی 00. 45 و 28. 9. 45 شرقی وعرضهای جغرافیایی 34 . 44 .36 و 54. 54. 36 شمالی در باختر ورقه ، یک مجموعه ی دگرگونی شامل آمفیبولیت و به مقادیر کمتری شیست رخنمون دارد که نهشته های کربناته ی پرمین توسط گسل های تراستی بر روی این مجموعه رانده شده است. این منطقه از دیدگاه تقسیمات واحدهای ساختمانی - رسوبی ایران ( اشتو کلین 1968)، بخشی از کمربند دگرگونی و افیولیتی زون سنندج- سیرجان دانسته شده است. بنا به گفته ی شفاهی (ج.افتخارنژاد) ممکن است این آمفیبولیتها در ارتباط با گدازه های بازیک بخش افیولیت ها باشند که در اثر دگرگونی به آمفیبولیت تبدیل شده باشند یا به عبارتی دارای منشا دیابازی باشد. در این منطقه رخنمون انواع سنگ های آذرین، رسوبی، دگرگونی از زمان پرکامبرین تا عهد حاضر وجود دارد. از جمله سنگ های این منطقه ، سنگ های اولترا بازیک که بیشتر پریدوتیت و سرپانتینیت، سنگهای ولکانیکی شامل دیاباز، اسپیلیت، بازالت و سنگ های دگرگونه ی شیست به همراه سنگ های رسوبی نواحی ژرف ، مانند چرت های رادیولاریتی و آهک های پلاژیک است.

مطالعه پتروگرافی و پتروژنز توده گرانیتی آی قلعه سی- شرق تکاب- شمال غرب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1391
  سعید کامران   رباب حاجی‏‎‎‏ علی اوغلی

منطقه مطالعاتی در شمال غرب ایران، استان آذربایجان غربی، حدود 30 کیلومتری شرق شهرستان تکاب، شمال روستای آی قلعه سی و بین طول های شرقی ?23و°47 تا ?25و°47 و عرض های شمالی ?21و°36 تا ?22و°36 واقع شده است. این منطقه از نظر تفکیک زون های ساختاری- رسوبی ایران، در زون ایران مرکزی قرار می گیرد. با توجه به نفوذ این توده به درون ماسه سنگ های ائوسن و هورنفلسی شدن این ماسه سنگ ها، می توان سن بعد از ائوسن (الیگوسن ؟) را برای آن در نظر گرفت. این توده به لحاظ پتروگرافی و ژئوشیمیایی از جنس گرانیت بوده و بدنه اصلی آن را کانی های فلدسپارپتاسیم، پلاژیوکلاز، کوارتز و مسکوویت تشکیل می دهند. از نظر بافتی به طور کلی دارای بافت گرانولار و پگماتیتی بوده و بافت های میرمکیتی، گرافیکی و پرتیتی نیز به عنوان بافت های فرعی قابل مشاهده اند. این توده توسط دایک هایی از جنس دیاباز قطع شده است. این توده نفوذی تیپ s پرآلومینوس در یک محیط هم زمان با برخورد قاره-قاره جایگیری کرده که ماگمای مولد آن کالک آلکالن می باشد. نمودارهای عنکبوتی نشانگر منشا گرفتن ماگمای مولد از مواد سازنده پوسته قاره ای می باشد.

پترولوژی و ژئوشیمی سنگهای آذرین درونی دگرگون شده کوه ارغون، جنوب غرب ماهنشان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم پایه 1390
  صمد بهنام   محسن موذن

منطقه مورد مطالعه در جنوب غرب ماهنشان، شمال غرب ایران ما بین طول های جغرافیایی"14 19 °47 و "44 22 °47 شرقی و عرض های جغرافیایی"03 37 °36 و"54 37 °36 شمالی واقع شده است. این منطقه در تقسیم بندی زون های ساختاری ایران جزء ایران مرکزی می باشد. توده نفوذی مورد مطالعه به سن ژوراسیک به داخل سنگ های پرکامبرین منطقه تزریق شده است. براساس بررسیهای پتروگرافی، ترکیب اصلی توده گابرو دگرگون شده می باشد که با سنگ های دگرگونی اسکارن، آمفیبولیت وبیوتیت-مسکویت-کلریت شیست احاطه شده است. کانیهای اصلی تشکیل دهنده گابرو ها پلاژیوکلاز، پیروکسن، و آمفیبول می باشد. بافت اصلی سنگ پرفیروبلاستیک بوده و بافتهای اینترگرانولار و گلومروپرفیریک در آن قابل مشاهده است. اسکارن شامل گارنت، کلسیت و کوارتز می باشد. بافت اصلی اسکارن پرفیروبلاستیک وپوئی کیلوبلاستیک می باشد. بیوتیت-مسکویت-کلریت شیست شامل کلریت، بیوتیت، مسکویت وکوارتز می باشد. برگوارگی فاصله دار از خصوصیات بارز این سنگ ها می باشد. آمفیبولیت شامل پلاژیوکلاز، هورنبلند، اپیدوت و کوارتز می باشد. بافت اصلی این سنگ پرفیروبلاستیک است. ترموبارومتری توده مورد مطالعه که در زیر سیستم (akmcsh) و براساس اعضای انتهایی منیزیم دار صورت گرفت، حداکثر دمای حدود 480 درجه سانتیگراد و فشار 5/3 کیلوبار بدست می دهد. با توجه به ترموبارومتری و بررسیهای پتروگرافی می توان گفت توده مورد مطالعه در حد بالای رخساره شیست سبز و قسمت پائین رخساره آمفیبولیت دگرگون شده است. ماگمای مولد توده گابروئی مورد مطالعه کالک آلکالن بوده و توده مزبور در یک محیط قوس ماگمائی حاشیه فعال قاره ای جایگیری کرده است. از نظر شاخص آلومین در محدوده متاآلومینوس واقع می شود. بررسی ree توده نفوذی مورد مطالعه آنومالی مثبت eu را نشان می دهد که انعکاسی از تبلور کانی های هورنبلند، اسفن، کلینوپیروکسن و گارنت دارد. مقایسه توده نفوذی گابروئی مورد مطالعه با توده های نفوذی شمال تخت سلیمان و گرانیت آقدره بیانگر یکی بودن سری ماگمای (کالک آلکالن) و مشابه بودن الگوی نمودارهای عنکبوتی آنها می باشد..

بررسی کانی شناسی و مینرال شیمی سرپانتینیت ها و فرآیند های تشکیل آن ها در منطقه پیرانشهر-شمال غرب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1391
  فرزانه ولی نسب زرنق   محسن موذن

منطقه مورد مطالعه با طول جغرافیایی ?44?36 تا ?54?36 شرقی و عرض جغرافیایی ?00?45 تا ?10?45 شمالی در استان آذربایجان غربی و در شمال غرب شهرستان پیرانشهر قرار دارد. این منطقه از دیدگاه واحدهای ساختمانی-رسوبی ایران، بخشی از کمربند دگرگونی و افیولیتی زون سنندج-سیرجان محسوب می شود. لیتولوژی منطقه شامل انواع سنگ های دگرگونی، رسوبی و سنگ های ولکانیکی متوسط و بازیک می باشد.. تشخیص انواع پلی مورف های سرپانتین شامل آنتی گوریت، کریزوتیل و لیزاردیت علیرغم دارا بودن ترکیب شیمیایی ساده نسبتاً مشکل است. به منظور شناسایی انواع کانی های سرپانتین از طیف سنجی رامان و داده های تجزیه میکروپروب استفاده شده است. بر اساس مطالعات پتروگرافی، کانی شناسی و مشاهدات بافتی، پریدوتیت های مورد مطالعه به دو گروه پریدوتیت های سرپانتینی شده و سرپانتینیت ها تقسیم بندی شده اند. سرپانتینیت ها نیز به سه گروه سرپانتینیت های حاصل متاسوماتیسم، سرپانتینیت های دگرگونی و افی کلسیت ها تقسیم بندی می شوند. سرپانتینیت های محصول متاسوماتیسم بیش تر حاوی پلی مورف های دما پایین سرپانتین (کریزوتیل و لیزاردیت) با بافت غالب مش و بستایت هستند. سرپانتینیت های دگرگونی بیش تر حاوی پلی مورف دما بالای سرپانتین (آنتی گوریت) با بافت غالب نفوذی بوده و محصول دگرگونی در شرایط دما و فشاری نسبتاً بالاتری هستند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی، ترکیب پروتولیت سرپانتینیت ها و پریدوتیت های سرپانتینی شده پیرانشهر، هارزبورژیت و کم تر لرزولیت تشخیص داده شده اند. مطالعات مینرال شیمی با استفاده از داده های میکروپروب نشان می دهد که کانی های سرپانتین در سرپانتینیت های پیرانشهر بخشی از ویژگی های ترکیبی خود را از کانی های اولیه به ارث برده اند. سرپانتین های با بافت بستایت دارای مقادیر بالاتری کروم و آلومینیم نسبت به سرپانتین های با بافت مش دارند. برآوردهای کیفی تحرک عناصر طی فرآیند سرپانتینی شدن نشان می دهد ترتیب تحرک fe>> al> cr است. آنالیزهای میکروپروب نشان می دهند کانی های سرپانتین علاوه بر تفاوت های ساختاری تفاوت هایی در ترکیب شیمیایی نیز دارند. کانی های آنتی گوریت دارای مقادیر پایین تری h2o و mgo و مقادیر بالاتری sio2 نسبت به لیزاردیت و کریزوتیل دارند.

سنگ شناسی و ژئوشیمی پریدوتیت های منطقه نقده شمال غرب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1391
  مینا ایلخانی خسروشاهی   رباب حاجی‏‎‎‏ علی اوغلی

ناحیه مورد مطالعه در استان آذربایجان غربی واقع شده است. این منطقه از دیدگاه تقسیمات واحدهای ساختمانی- رسوبی ایران، بخشی از کمربند دگرگونی و افیولیتی زون سنندج- سیرجان در نظر گرفته شده است. این مجموعه افیولیتی انتهایی ترین بخش کمربند افیولیتی زاگرس در شمال غرب ایران را تشکیل می دهد که امتداد غربی آن به عراق و ترکیه می رسد. کمپلکس افیولیتی نقده از سنگ های پریدوتیتی، گابرو، پلاژیوگرانیت و مشتقات آتشفشانی مافیک تشکیل شده است. آمیزه های افیولیتی، دربرگیرنده سنگ های الترابازیک، سرپانتینیت، دیاباز و اسپیلیت است که در حد رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت تحتانی دگرگون شده اند. با توجه به مطالعات پتروگرافی صورت گرفته بر روی پریدوتیت ها درصد سرپانتینی شدن در آن ها متفاوت می باشد. بر اساس مطالعات مینرال شیمی پریدوتیت های سرپانتینی شده ترکیب الیوین ها از نوع فورستریت می باشد. عدد mg# عددی بین 85/0- 92/0 است. ارتوپیروکسن ها دارای ترکیب انستاتیتی هستند. عدد منیزیم این کانی ها 91/0- 93/0 و مقادیر al/(al+fe3++cr) بین 51/0- 92/0 است. ترکیب کلینوپیروکسن ها دیوپسیدی است. عدد منیزیم این کانی ها بین 51/0- 96/0 و مقادیر al/(al+fe3++cr) بین 02/0- 57/0 است. ترکیب اعضای نهایی اسپینل ها بین mag (0.04- 0.06) ، chr (0.62-0.66) و spl (0.51-0.58) در نوسان می باشد. عدد منیزیم اسپینل بین 52/0- 62/0 و عدد کروم در حدود 59/0- 69/0 می باشد. با استفاده از نتایج میکروپروب کانیایی، یک محیط اقیانوسی برای این نوع پریدوتیت ها اثبات شده است. این پریدوتیت ها در یک زون سوپراسابداکشن (ssz) در جلوی قوس (fore-arc) تشکیل شده اند. بر اساس مطالعات ترموبارومتری، دمای ماگمایی در فشارهای فرضی 18، 19 و 20 کیلوبار به ترتیب‍ c°‍2±09/1147، c°2±06/1148 و c°2±02/1149 و دمای سرد شدگی در حدود c°2±28/924 به دست آمده است. تمامی دماهای تعادلی محاسبه شده برای کانی ها در پریدوتیت های مورد مطالعه، تبلور این سنگ ها در شرایط ساب- سالیدوس را نشان می دهند و دماهای تخمین زده شده با در نظر گرفتن خطاهای احتمالی در محاسبات دما تماماً در محدوده اسپینل پریدوتیت قرار می گیرند. افیولیت های نقده از دیدگاه لیتولوژی همسانی نزدیکی با افیولیت های کمربند افیولیتی زاگرس (در ایران و عراق) و مدیترانه شرقی دارد. بر اساس مدل فرضی ارائه شده حوضه اقیانوسی زاگرس، به عنوان شاخه جنوبی نئوتتیس در ایران به شمار می آید که افیولیت های نقده در امتداد شمال غربی افیولیت های زاگرس نیز بخش هایی از تکه های اقیانوسی حوضه جنوبی نئوتتیس هستند که در اواخر کرتاسه تشکیل شده اند. فرورانش نئوتتیس به احتمال در ارتباط با گشایش کافت اطلس در اواخر ژوراسیک و اوایل کرتاسه اتفاق افتاده است. در مطالعات اخیر شروع برخورد نئوتتیس در ایران حدوداً از 23-25 میلیون سال پیش بوده و 15-20 میلیون سال ادامه داشته است. هم چنین پیوستن نهایی صفحه عربستان به اوراسیا را به زمان میوسن میانی نسبت داده اند که با تأخیر زمانی نسبت به برخورد قاره ای در ترکیه (ائوسن) رخ داده است. مصرف نئوتتیس و برخورد قاره ای مرتبط توسط افیولیت های جنوب ایران نی ریز، کرمانشاه و نقده در طول زون تراستی اصلی زاگرس ثبت شده است. آبداکشن پوسته اقیانوسی در اواخر کرتاسه شروع شده و با جای گیری افیولیت ها همراه بوده که در طول سانتونین در عمان و ماستریشتین در شمال غرب زاگرس رخ داده است.

پترولوژی و ژئودینامیک سنگ های بازیک مجموعه افیولیت غرب خوی- شمال غرب ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم زمین 1393
  بنفشه لکی محله   رباب حاجی‏‎‎‏ علی اوغلی

منطقه مورد مطالعه بخشی از مجموعه غربی افیولیت خوی می باشد که در امتداد سوچر زون اصلی زاگرس در شمال -غرب ایران و در جنوب غرب شهرستان خوی قرار دارد. مجموعه غربی افیولیت خوی با سن کرتاسه فوقانی به عنوان بخشی از افیولیت های نئوتتیس در شمال غربی ایران محسوب می شود و ادامه آن به غرب به سمت افیولیت های آناتولی در جنوب شرقی ترکیه گسترش یافته است. این مجموعه افیولیتی شامل سنگ های توالی پوسته ای و گوشته ای بوده و یک توالی واقعی افیولیتی را هر چند بصورت به هم ریخته نشان می دهد. سنگ های گوشته ای در این افیولیت پریدوتیت ها و سرپانتینیت ها و سنگ های پوسته ای شامل گابروها، گدازه های بالشی، دیاباز و سنگ های رسوبی اعماق دریا می باشند. از نظر پتروگرافی سنگ های مورد مطالعه شامل طیف وسیعی از سنگ های آذرین، دگرگونی و رسوبی مشتمل بر بازالت، آندزیت بازالت، بازالت ملافیر، گابرو، الیوین گابرو، میکرو گابرو، آمفیبولیت، دیاباز و آهک برشی می باشد. بررسی الگوی توزیع عناصر کمیاب حاصل از سنگ کل، نشان دهنده غنی شدگی عناصر lree و تهی شدگی عناصر hree هستند. که این غنی شدگی lree و تهی شدگی hree به همراه آنومالی منفی tnt در نمودارهای عنکبوتی اشاره به تشکیل سنگ های مورد بررسی در مناطق فرافرورانشی دارد. خصوصیات پتروگرافی به همراه ژئوشیمی عناصر نادر خاکی، عناصر کمیاب و نیز شیمی کلینوپیروکسن نشان دهنده ماهیت ساب آلکالن تا تولئیتی و اشتقاق سنگ های مورد بررسی از یک محیط مرتبط با فرافرورانش است. بر اساس مطالعات مینرال شیمی بازالت های بالشی، ترکیب پلاژیوکلازها لابرادواریت تا آلبیت می باشد. کلینوپیروکسن ها دارای ترکیب اوژیتی هستند. ترکیب اعضای نهایی کلینوپیروکسن ها بین wo0.377-0.420 en0.339-0.435 fs0.143-0.241 در نوسان می باشد. عدد منیزیم کلینوپیروکسن ها در حدود 63/6 % است. سنگ های مورد مطالعه در نمودارهای تکتونوماگمایی ویژگی های بین محیط های پشته های میان اقیانوسی و جزایر قوسی را نمایان می کنند. با توجه به این که این ویژگی ها بیشتر مرتبط به حوضه های حاشیه ای کششی هستند، لذا احتمالاً سنگ های بازیک مجموعه غربی افیولیت خوی، در یک حوضه کششی پشت قوسی در بالای زون فرافرورانشی تشکیل شده اند. بنابراین به نظر می رسد که مجموعه افیولیتی خوی در یک محیط زمین ساختی مشابه با دیگر افیولیت های نئوتتیس اواخر کرتاسه در ایران (مانند نائین، بافت، دهشیر و شهر بابک) تشکیل شده باشد.

مطالعه بلورهای شکل دار کوارتز منطقه کاشان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - پژوهشکده علوم 1393
  محمدرضا رضاپور   رباب حاجی‏‎‎‏ علی اوغلی

گرانیتوئید قهرود در 40 کیلومتری جنوب کاشان و 180 کیلومتری شمال غربی اصفهان با مختصات جغرافیایی طول ´26 o51 تا ´25 o51 شرقی و عرض´42 o33 تا ´41 o33 شمالی واقع شده که بخشی از کمربند ماگمایی ارومیه– دختر به شمار می آید. واحدهای سنگی مربوط به سیلورین تا الیگو-میوسن توسط سنگ های گرانیتوئیدی قطع شده اند. توده نفوذی از نظر سنگ شناسی گرانیت- گرانودیوریت تا تونالیت بوده و دارای بافت های گرانولار، میکروگرانولار، پویی-کلیتیک می باشند. نفوذ توده باعث ایجاد زون اسکارنی و دگرگونی مجاورتی شده است. فاز اول اثرگذار بر روی توده گرانیتوئیدی را احتمالاً بتوان دایک های از نوع آندزیت تا تراکی آندزیت و دارای بافت های پورفیری، میکرولیتی پورفیری، جریانی، بادامکی و بافت فرعی غربالی معرفی کرد. همچنین احتمال می رود فاز دوم تاثیر سیالات هیدروترمال بر توده مورد نظر باشد که قادر بوده است سبب ایجاد بافت شکافه پرکن و تشکیل کوارتزهای شکل دار به همراه کانه هایی مانند پیریت، کالکوپیریت، آزوریت، مالاکیت و... در شکافه ها باشد. سیال هیدروترمال سبب رشد بلورهای کوارتز خودشکل در اندازه های کمتر از یک سانتی متر تا 14 سانتی متر با ریخت شناسی و رنگ های متفاوت شده است. بلورهای یافت شده در منطقه از نظر مورفولوژی عبارتند از: حالت نرمال یا پریسماتیک، حالت هگزاگونال، حالت موزو، حالت تسین، حالت دافینه، حالت سوزنی شکل، حالت تریگونال، فرم های چپ گرد و راست گرد، بلورهای دارای حالت phantom ، رشد موازی و پوششی و دوقلویی قاعده ژاپنی. تقسیمات رنگ کوارتزها بیانگر رنگ های شیری و نیمه شفاف، بی رنگ و تمام شفاف، زرد، سبز، سیاه و بلورهای با پایه های دودی متمایل به قهوه ای می باشند. برخی از بلورهای کوارتز دارای میانبارهایی مانند روتیل درشت، روتیل سوزنی، گارنت، کلریت، اپیدوت و کانی های اپک (احتمالاً مگنتیت، هماتیت، اکسید منگنز) با منشاء ثانویه هستند. تنوع رنگ در کوارتزها به دلیل تاثیرات سیال داغ بر روی لیتولوژی های متنوع منطقه بوده است. طبق بررسی های صورت گرفته رنگ سبز در اثر تجزیه شدگی آمفیبول های توده گرانیتوئیدی به اپیدوت و کلریت، کوارتزهای با پوشش زرد در اثر آلتراسیون هماتیتی ماسه سنگ های کثیف دارای کانی مگنتیت، کوارتز گارنت دار در اثر حمله سیالات داغ به زون های گارنت اسکارن و توده گرانیتوئیدی آلایش یافته، کوارتزهای شفاف و نیمه شفاف در اثر سیلیسی شدن ماسه سنگ های تمیز، کوارتزهای سیاه در اثر ورود کانی های مگنتیت در اثر تجزیه شدگی کانی آمفیبول و همچنین افزایش ph و eh در اثر مصرف h+ طی آلتراسیون ژاروسیتی شدن است که این تغییرات در سیستم مورد نظر سبب رسوب مگنتیت و اکسید منگنز بر روی کوارتزها شده است. احتمال می رود کوارتزهای روتیل دار، تیتانیم خود را طی واپاشی شبکه کانی های اسفن، آمفیبول و بیوتیت موجود در گرانیتوئیدها و دایک های منطقه بدست آورده باشند. بلورهای سوزنی و بسیار ریز از روتیل توانسته اند رنگی قهوه ای متمایل به قرمزی را در برخی نمونه ها ایجاد کنند. عناصر فرعی نیز در این کوارتزها مطالعه شده اند. افزایش مقادیر برخی از عناصر از جمله li (10.33 ppm) ، al (6900 ppm) ، k (600 ppm) به خصوص دو عنصر rb (1.25 ppm) و sr (3.35 ppm) و همچنین آنومالی مثبت hree ها نسبت به lree ها بیانگر هیدروترمال بودن کوارتزهای منطقه مورد نظر می باشد. ترمومتری سیالات درگیر میانگین دمای 306 تا 550 درجه سانتی گراد، میانگین شوری 7 تا 25 درصد وزنی nacl و میانگین فشار کمتر از 50 تا بیش از 500 بار را برای کوارتزهای هیدروترمال منطقه نشان می دهد و گویای دو نوع سیال اولیه با دما- شوری بالا و سیال ثانویه با دما- شوری پائین جهت تشکیل کوارتزها می باشد. علاوه بر این بکارگیری دماسنجی مقدار تیتانیوم در کوارتز یا titaniq دمای 580 تا 820 درجه کلوین (307 تا 547 درجه سانتی گراد) با مقدار متوسط 644 درجه کلوین (371 درجه سانتی گراد) را برای تشکیل این کوارتزها نشان می دهد که تطابق خوبی با دمای حاصل از میکروترمومتری سیالات درگیر دارد. با کمک داده های حاصل از دما- فشار و تعیین میانگین چگالی برابر باgr/cm3 64/2 کوارتزها را از نوع آلفا تشخیص داده شدند. آنالیز ایزوتوپ های پایدار اکسیژن و هیدروژن، برای 18o? محدوده 78/4- تا 01/4- در هزار و مقادیر تغییرات دوتریم اندازه گیری شده بر روی سیالات درگیر درون بلورهای کوارتز محدوده بین 72- تا 58- در هزار را نشان می دهد که با در دست داشتن این مقادیر با اطمینان می توان منشاء سیالات تشکیل دهنده کوارتز و کانه های همراه را مخلوطی از آب های هیدروترمال و آب های متئوریک در نظر گرفت. با توجه به شوری پائین سیال تشکیل دهنده کوارتزهای منطقه احتمالاً سیال جوی در اثر نفوذ از داخل لیتولوژی های گرانیتوئیدی و رسوبی به سمت پائین پوسته حرکت نموده و در اثر داغ شدن و اختلاط جزئی با آب های ماگمایی دوباره به سمت بالا صعود کرده است.

? بررسی پتروگرافی و شیمی کانیها در گدازههای اسیدی سهند در اروانهکوه – جنوب غرب بستانآباد (شمال غرب ایران) ???
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1394
  مریم رشیدی   رباب حاجی‏‎‎‏ علی اوغلی

: مخروط آتشفشانی آروانه به سن پلیوسن-پلیستئوسن متعلق به بخش شرقی مجموعه آتشفشانی سهند در جنوب غرب شهرستان بستان آباد واقع شده است. ترکیب سنگ ها داسیت و ریوداسیت با کانیهای فنوکریست پلاژیوکلاز+هورنبلند+بیوتیت±کوارتز±فلدسپار پتاسیم می باشد. ترکیب پلاژیوکلازها آندزین و لابرادوریت می باشد. ترکیب پلاژیوکلازها بین an39 تا an59 در تغییر است. ترکیب شیمی پلاژیوکلاز در محدوده آندزین و لابرادوریت واقع شده است و ترکیب شیمی فنوکریست های آمفیبول از نوع کلسیک می باشد. حضور آمفیبول های کلسیک در سنگهای ماگمایی نشانه وابستگی این سنگها به ماگماهای مرتبط با محیط های فرورانشی می باشد. خاستگاه ماگمایی گدازه های اسیدی مخروط آتشفشانی آروانه بر اساس ترکیب شیمی بیوتیت و آمفیبول به فرورانش نسبت داده شد. طبق نتایج شرایط دما-فشار تبلور کانی ها بر اساس ترکیب شیمی فنوکریست ها به ترتیب در حدود 700 درجه سانتی گراد در محدوده 2/3 تا 6 کیلوبار تعیین می شود.