نام پژوهشگر: یداله بهمنی مطلق
صبا باقری تنها یداله بهمنی مطلق
یکی از ابزارهای روانشناسان، برای شناخت روان آدمی رنگ است. گرچه رنگ واقعیتی مادی و محسوس است اما گرایش هر فرد به رنگی خاص، حکایت از شرایط روحی ویژه ای دارد. به زبان ساده، رنگ های طیف گرم که هیجان زا و شادی آور هستند، همیشه مطلوب طبع روحی فعال و پرتحرّک هستند و انسان دلمرده و افسرده، گرایش ناخود آگاهی به رنگ های سرد دارد. اما نباید از نظر دور داشت که انسان، موجودی پیچیده است که روح او در قبال هر کنش خاص، واکنشی منحصر به فرد انجام می دهد. پس گزینش رنگ انسان های مختلف همواره به یک معنا نیست و پژوهش روانشناسان در این زمینه منجر به کشف طیف مفاهیم رنگ ها شده است. برای مثال طیف مفاهیم رنگ آبی از «آرامش» شروع می شود، با «استغناء، خرسندی، در صلح زیستن، صداقت و وفاداری»، ادامه می یابد و در نهایت به «پافشاری در حفظ سنت ها و گذشته» ختم می-شود. رنگ ها به عنوان نمودهای واضح افکار برگزینندگان خود و در محور هم نشینی با سایر کلمات هادیان صادقی برای شناخت درونیات آدمی است که کند و کاو در مفاهیم رنگ ها به طور یقین کمک شایان توجهی به شناخت ادب پارسی خواهد بود. شناخت و تحلیل رنگ ها با توجه به بسامد های متفاوتی که رنگ های مختلف در اشعار دو تن از برجستگان شعر نوی پارسی «مهدی اخوان ثالث و فروغ فرخزاد» دارند، ما را در جهت شناخت درونیات و سیر تکامل فکری و شعری آنان یاری خواهد رساند. این پژوهش نشان می دهد که تأثیر مسائل محیطی، در انتخاب رنگ شاعر نقش تعیین کننده ای دارد و همچنین جهت عکس آن یعنی؛ تطابق رنگ درونی و ذهنی شاعر، با محیط خارج از ذهن او نیز صادق است. در این پژوهش نخست مفاهیم اجتماعی و روانی رنگ ها مورد بررسی قرار گرفته و در گام بعد، شناختی از شعر اخوان ثالث و فرخزاد ارائه می گردد که منطبق با شرایط روحی، روانی، اجتماعی و سیاسی حاکم بر محیط آنهاست و در نهایت، این شرایط خود را در قالب افکار این دو شاعر باز می تاباند. در پایان تحلیلی از رنگ های به کار رفته در اشعار آنان صورت گرفته است که این تحلیل در فصل بعد در بوته ی مقایسه با یکدیگر قرار گرفته است.
مصطفی گورانی یداله بهمنی مطلق
قصه های کُردی، قصه هایی هستند که جلوه های خرق عادت، پیرنگ های ضعیف و کلی گرایی در آنها بسیار بارز است و قهرمانانی از دنیای عامه دارند. این قصه ها سینه به سینه و از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته اند و منبعی غنی و دست نخورده از معارف اولیه بشر محسوب می شود. از جمله محققینی که به قصه ها توجه کردند و آنها را موضوع کار خود قرار دادند، فرمالیست های روس بودند. آنها این ژانر مطرود را با یافته های زبان شناسی مورد مطالعه قرار دادند. ولادیمیر پراپ برای اولین بار 100 قصه ی روسی را با روش فرمالیستی خود، موسوم به ریخت شناسی مورد بررسی قرار داد و دریافت که در سراسر این قصه ها عناصری ثابت وجود دارند که مستقل از اشخاص انجام دهنده ی آن و نوع انجام گرفتنشان با توالی دقیق تکرار می شود. او همچنین دریافت تعداد این کارکردها بسیار محدود است و از سی و یک عدد تجاوز نمی کند. وی این کارکرد ها را مشخص کرد و در نهایت موفق به ارائه ساختاری کلی برای قصه های مورد بررسی خود شد. در این تحقیق 51 قصه ی کُردی که در فهرست آرنه-تامسون در طبقه ی افسانه های سحر و جادو قرار می گیرند، بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ، محقق روس، تجزیه و تحلیل شد و پس از کشف کارکردهای قصه های کُردی و شناسایی کارکردهای خاص آنها، ساختار این قصه ها استخراج و به صورت فرمول هایی مطابق با روش ساختارگرایانه ی پراپ ارائه گشت. هرچند قصه های کُردی همان کارکردهای پراپ را ارائه می دهند اما توالی این کارکردها در قصه های کُردی به هم می ریزد. این تحقیق در نهایت ساختاری برای قصه های کُردی ارائه می دهد. یافته های این تحقیق علاوه بر کشف ساختاری واحد برای قصه های کُردی، می تواند به عنوان مواد اولیه در تحقیقات علوم انسانی از جمله اسطوره شناسی، ریشه شناسی ادیان، مردم شناسی، جامعه شناسی و روان شناسی به کار گرفته شود.
رضا مکرمی رسول چهروانی منتظر
یکی از مولفه های مهم ادبیات در هر زبان، امثال و حکم می باشد که بسیاری از شاعران و نویسندگان نیز گفتار خود را با آن آراسته اند. تمثیل ها نیز از شگردهای دیگری است که شاعران با بهره گیری از آن، می توانند مفاهیم فکری خود را در کوتاه ترین کلام ثبت و ملموس نمایند. در این رساله نیز سعی شده است نمونه های امثال و حکم و تمثیل را در غزل های بیدل دهلوی که از شاعران طراز اول سبک هندی می باشد، مورد بررسی قرار دهیم. بیدل دهلوی که در میان شاعران به پیچیده گویی و دشواری کلام مشهور است، به سبب دشواری شعر و افکارش هنوز آن چنان که بایسته و شایسته است، شناخته نشده است. در بخش سوم این رساله پس از یافتن نمونه ابیات امثال و حکم، برای اثبات امثال و حکم بودن موارد یافت شده، سعی شد شاهد مثال هایی از امثال و حکم دهخدا و کتاب های دیگر آورده شود تا هم دلیلی برای اثبات مدعا باشد و هم فهم بیشتر ابیات.
حبیبه بیگم مرتضوی تنها یداله بهمنی مطلق
با توجه به این¬که ادبیات انقلاب و پایداری در هشت سال دفاع مقدس، ادبیاتی نوپا و تازه شکل-گرفته است و به مانند ادبیات کلاسیک، چندان کارهای تحقیقی درباره¬ی آن انجام نشده است، بر آن شدیم که با بررسی و تحلیل آثار و افکار سیدحسن حسینی، او را جامع¬تر به دنیای ادبیات معرفی نماییم، که با روش توصیفی، تحلیلی و ابزار کتابخانه¬ای، بیش از صد عنوان کتاب و ده¬ها مقاله و پایان¬نامه مطالعه شد و شکل نهایی کار، در پنج فصل تنظیم گردید. نتایج پژوهش نشان می¬دهد شاعر از تمام امکانات و عناصر شعر در جهت تبیین اندیشه¬های دین¬باورانه-اش بهره برده است و بر اساس همین اندیشه¬ها و مضامین علوی، حسینی و عاشورایی، فاطمی، مهدوی و .... او را می¬توان شاعری مفهوم¬گرا نامید. سایر مضامین پر بسامد شعر او مربوط به جنگ و انقلاب است که شعرهایی با زبانی زنده و پویا در ستایش رهبر انقلاب، رزمندگان، آزادگی، شهامت، شهادت و ... آفریده است؛ اما شاعر از دهه¬ی هفتاد به بعد به مضامین اعتراضی با زبانی طنزآلود روی می¬آورد که هدف اصلی او احیای بایدها و ارزش¬های دیروزی در اندیشه¬ی مخاطبان است. نگاهی به جنبه های ادبی و زبانی شعر حسینی نشان می¬دهد شاعر با موازین ادبی و زبانی گذشته و حال آشنایی دارد و برای افزودن بر تأثیر کلام خود هر کجا که مناسب دانسته از آن¬ها استفاده کرده است.
فاطمه نداف زاده شیرازی یداله بهمنی مطلق
موضوع پژوهش، بررسی سبک، اندیشه و محتوای مثنوی های احمد عزیزی، یکی از شاعران برجسته ی معاصر و عصر انقلاب اسلامی است که در پنج فصل تنظیم گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که توجه او به لفظ بیش از معناست. برجسته ترین ویژگی های سبکی شعر احمد عزیزی در کتاب «طغیان ترانه» در سطح زبانی عبارتند از به کارگیری ترکیبات خاص و بدیع، استفاده از تعبیرات عامیانه، اصطلاحات امروزی و واژه های مذهبی. در سطح ادبی شاعر با استفاده ی فراوان از تشبیه، تشخیص و کنایه به خصوص کنایه های عامیانه بر تأثیر کلام خود افزوده است و با به کارگیری فراوان تصاویر پارادوکسی و حسامیزی و کاربرد مقیاس های شاعرانه در مجموع گرایش خود به سبک هندی را نشان می دهد. در سطح فکری اشعار عزیزی بیش تر از درون مایه های عرفانی، مذهبی و اجتماعی برخوردار است.
فاطمه راهی یداله بهمنی مطلق
هدف این پژوهش آن است که جایگاه و کارکرد طبیعت در زبان، بیان و محتوای شعر دو شاعر از دو سبک نسبتاً دور مورد بررسی قرار گیرد. منوچهری دامغانی متوفّی( 432 ه.ق) و مهدی اخوان ثالث متوفّی( 1369ه. ش) بیشک ازبزرگترین شاعران در ادب فارسی به شمار میروند. البتّه توجّه دو شاعر مذکور به طبیعت به یک میزان نیست و حتّی نحوهی نگرش آنها نسبت به این موضوع نیز یکسان نیست. چنانکه با دقّت نظر در آثار این بزرگان ثابت میشود که هر یک از آنها برخورد خاصّی با موضوع طبیعتگرایی داشتهاند