نام پژوهشگر: مجتبی خاکپور
طلوع ملکی مجتبی خاکپور
موضوع : بررسی علل دوبینی در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان خاتم الانبیاء (ص) و امام حسین (ع) شاهرود زمینه و هدف : دیپلوپی یا دوبینی یک شکایت بالینی subjective شایع می باشد و می تواند تظاهر اولیه بسیاری از اختلالات مهم خصوصاً نورولوژیک باشد . دیپلوپی از چند جهت حائز اهمیت است . اول اینکه گروهی از پروسه های پاتولوژیک ایجاد کننده دیپلوپی موربیدیته و مورتالیته قابل توجهی دارند مثل cva و ms و توده های داخل مغزی . دوم اینکه بدون توجه به علت دیپلوپی ، دوبینی سبب اختلال درک عمقی و اختلال در تعیین جهت اشیا می شود که می تواند حین اعمال دقیق مشکل ساز باشد مواد و روشها : مطالعه ی حاضر به صورت یک مطالعه ی توصیفی مقطعی آینده نگر انجام می شود . بیماران مراجعه کننده به واحد اورژانس با شکایت دوبینی ، توسط پزشک اورژ انس و کاروز پزشکی مسئول طرح ، تحت اخذ شرح حال و معاینه فیزیکی قرار می گیرند و یافته ها در فرم جمع آوری اطلاعات مربوط به هر بیمار ثبت می شود . تستی که جهت افتراق دیپلویی monocular از دیپلویی binocular انجام می شود cover test می باشد که براساس این تست افرادی که دارای دیپلویی monocular هستند جزء موارد سرپایی دسته بندی خواهند شد و به متخصص چشم پزشکی ارجاع خواهند شد . در فرم جمع آوری اطلاعات ، اطلاعات دموگرافیک بیماران (نام و نام خانوادگی ، سن ، جنس ، تلفن) ثبت خواهد شد .پرسش های موجود در خصوص دو بینی شامل موارد زیر است : عمودی یا افقی بودن دو بینی ؟ طول مدت دوبینی ؟ مداوم یا متناوب بودن دو بینی ؟ یافته ها : در مجموع 60 نفر مورد ارزیابی قرار گرفتند ، در این تحقیق شایع ترین علل اتیولوژیک زمینه ای عامل دیپلوپی علل مرکزی عروقی بود . همچنین از نظر توزیع سنی : بیشترین فراوانی دیپلوپ در گروه سنی 30-20 سال و با اختلاف نه چندان چشمگیری 40-30 و 50-40 سال بوده است . در این تحقیق فراوانی دیپلوپی دو چشمی 80% بوده است . نتیجه گیری : نتیجه نهایی که از این مطالعات می توان گرفن این است که تمام بیماران مراجعه کننده با دیپلوپی نیازمند بستری نمی باشند و موراد دیپلوپی تک چشمی که معمولاً علل چشمی دارند باید بصورت سرپایی و با ارجاع به متخصص پیگیری شوند و از آن طرف همانطور که پیش از این نیز گفته شد دیپلوپی دو چشمی می تواند تظاهر اولیه بسیاری از اختلالات مهم باشد و این موراد نیازمند بستری و پیگیری جهت تعیین عامل زمینه ای می باشند که منظور ما نیز از انجام این تحقیق تعیین میزان شیوع دیپلوپی با عوامل اتیولوژیک جدی و نیازمند بستری و ارائه راهنمایی به پزشکان اورژانس بوده است که امیدواریم تا حدودی این هدف برآورده شده باشد . واژ گان کلیدی : دیپلوپی ، علل مرکزی عروقی ، پزشکان اورژانس .
روحی هورفر مجتبی خاکپور
ترامادول یک داروی مسکن نسبتاً قوی بوده که جهت کنترل دردهای متوسط و شدید به کار می رود. مصرف این دارو به دلیل عوارض متنوعی که دارد باید همواره تحت کنترل بوده و نابجا استفاده نشود. عوارض گوناگونی از این دارو اعلام شده ولی یکی از مهمترین این عوارض، تشنج می باشد. تشنج ناشی از ترامادول شیوع نسبتاً پایینی داشته ولی بسیار خطرناک می باشد. میزان بروز تشنج ناشی از مصرف ترامادول دقیقاً مشخص نیست. این تحقیق جهت بررسی میزان بروز تشنج در مصرف کنندگان ترامادول در نیمه دوم سال 90 صورت گرفته است. مواد و روشها: در این طرح که به صورت مقطعی و بر روی 200 بیمار مبتلا به اولین نوبت تشنج مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود در نیمه دوم سال 90 که رضایت شرکت در پژوهش حاضر را داشتند صورت گرفته است. بیماران پس از انجام معاینات لازم و تثبیت علائم حیاتی، پرسشنامه خودتنظیمی مجری را که شامل اطلاعات دموگرافیک، سابقه بیماری، مقدار و مدت مصرف ترامادول و سایر مواد (الکل و مواد مخدر) و دارویی بوده را تکمیل کرده و اطلاعات حاصل از معاینه نیز به آن اضافه شده است. اطلاعات هر بیمار وارد رایانه شده و به کمک نرم افزار آماری spss نگارش 16 و آزمونهای آماری مرتبط مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این بررسی p<0.05 معنی دار در نظر گرفته شده است. یافته ها: در این پژوهش 200 نفر از کل225 بیمار مبتلا به اولین نوبت تشنج مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین در نیمه دوم سال90درطرح شرکت نمودند. میانگین سنی بیماران 27/18 ± 8/44 سال (با دامنه 72-17 سال) بدست آمد. شایع ترین گروه سنی بیماران، گروه 40-31 سال با 35% بود. میانگین مدت زمان مصرف ترامادول 28/8 ± 15/14 ماه و میانگین مقدار مصرف ترامادول 75/29 ± 25/37 میلی گرم در روز بود. از بین بیماران 142 نفر (71%) مذکر و مابقی مونث بودند. مهمترین علت مصرف ترامادول، اعتیاد به مواد مخدر با 32% گزارش گردید. فراوانترین شغل بیماران کارگری با 5/31% بدست آمد. میزان مصرف ترامادول در بیماران تشنجی 5/8% بود و میزان استفاده از داروهای آرام بخش در 42%، مصرف مواد مخدر در 32% و الکل در 10% بیماران دیده شد. در این تحقیق مشخص شد بین میزان مصرف ترامادول با جنس مذکر (p<0.001)، گروه سنی 40-31 سال (p<0.003)، مصرف داروهای آرام بخش (p<0.001) و مصرف همزمان مواد مخدر (p<0.001) رابطه معنی داری وجود دارد. بحث و نتیجه گیری: هر چند داروی ترامادول به عنوان یک مسکن قوی می تواند تا حدود زیادی دردهای متوسط و شدید را کاهش داده و باعث بهبودی آلام بیماران شود ولی به دلیل عوارض مهم و جدی مثل اعتیاد و وابستگی و همچنین تشدید تشنج، باید از مصرف بی رویه و بدون مجوز آن خودداری کرد. این تحقیق نشان داد شانس بروز عوارض به ویژه تشنج در کسانی که ترامادول را همراه با الکل، داروهای آرام بخش و مواد مخدر استفاده می نمایند بیشتر می باشد. پیشنهاد می شود جهت کسب نتایج بهتر برای بررسی میزان بروز تشنج ناشی از ترامادول، چنین تحقیقاتی چندین نوبت و با حجم نمونه بیشتر انجام گردد. کلمات کلیدی: ترامادول، تشنج، عوارض جانبی
مطهره احمدی مجتبی خاکپور
اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی و اقتصادی است که از مصرف غیرطبیعی و غیرمجاز برخی مواد مانند الکل، تریاک، حشیش و... ناشی می شود و باعث وابستگی روانی یا فیزیولوژیک فرد مبتلا (معتاد (به این مواد می شود و در عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی وی تأثیرات نامطلوب بر جای می گذارد. واژه ی اعتیاد به معنی مصرف مکرر و افزایش یافته یک ماده که محرومیت از آن سبب بروز علایم ناراحتی و میل غیرقابل کنترل برای مصرف مجدد آن ماده می شود و این روند به تباهی روانی و جسمی منجر می گردد می باشد. این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد می گردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن می شود.در این حالت فرد هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی به ماده مخدر وابستگی پیدا می کند و مجبور است به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد. اصطلاح اعتیاد از طبقه اصطلاحات رسمی حذف شده و اصطلاح وابستگی جایگزین آن شده است اما هنوز هم در زبان متداول به کار می رود و اصطلاح گویایی است . ممکن است آمار معتادان بیشتر از برآورد آماری ستاد مبارزه با مواد مخدر ( حدود دو میلیون نفر) باشد. ولی متأسفانه به لحاظ اینکه هیچ یک از این آمارها به روش علمی برآورد نشده اند قابل استناد نیستند. هم اکنون بیش از ??? میلیون مصرف کننده مواد اعتیادآور در جهان وجود دارد. ??? میلیون نفر معتاد به مواد توهم زایی مانند حشیش، ?? تا ?? میلیون نفر معتاد به ماده محرک کوکایین و مشتقات آن، ?? تا ?? میلیون نفر معتاد به هروئین و سایر مواد مخدر و سایرین نیز انواع مواد اعتیاد آور روانگردان و شیمیایی را مورد سوء استفاده قرار می دهند. مقالات خارجی و داخلی متعددی در زمینه ی اعتیاد و عوارض آن وجود دارد ولی تعداد کمی از آنها به ارتباط اعتیاد به مواد مخدر و حوادث عروقی می پردازد . مصرف مواد مخدر و دیگر ترکیبات اعتیاد آور بعلت اثرات دارویی ویژه خود تغییراتی در سطح فیزیولوژی و بیولوژی شخصی بوجود می آورد که قسمت مهم این تغییرات بر روی سلسله اعصاب مرکزی و محیطی انجام می گیرد و نتیجتاً بر روی حالات جسمانی - روانی فرد اثر می گذارد و شخص مواجه با تجاربی در تداوم از اهمیتی خاص برخوردار خواهد بود و مهمترین این تغییرات عبارتند از : تسکین موقت آلام روحی مانند : اضطراب ، افسردگی و بی قراری و تسکین موقت دردهای جسمانی احساس رضایت و آرامش درونی موقت و تشدید موقت و میزان هوشیاری بگونه ای غیرقطعی و چون اغلب معتادین قبل ازاینکه به اعتیاد روی آورند با مشکلاتی متعدد مانند اضطراب ، افسردگی ، بی قراری و تضادهای گوناگون مواجه بوده اند لذا مصارف اولیه مواد مخدر ممکن است در کوتاه مدت سبب تسکین ناراحتیهای فوق گردد و ترک ناگهانی و یا کاهش مصرف مواد مخدر پس از ایجاد وابستگی بدنی نسبت به دارو سبب اختلالاتی میگردد مانند بی قراری ، اضطراب ، خستگی مفرط ، گیجی ، حالات تهوع ، استفراغ و اسهال ، عدم تمرکز شدید و پاشیدگی افکار ، در چنین مرحله ای فرد معتاد با چنین حالاتی روبرو می گردد و بنابراین تنها راه فرار از آن را استفاده مجدد دارو بداند . وابستگی فرد معتاد نسبت به ماده مخدر صرفاً بدنی است و جنبه های وابستگی روانی آن به دارو در رابطه با مشکلات شخصیتی فرد در جریان تداوم اعتیاد از اهمیت اولیه برخوردار است . اثرات فیزیکی از اعتیاد به مواد مخدر، به گزارش موسسه ملی مواد مخدر (nida) بسته به نوع دارو متفاوت است، اما می تواند شامل بی نظمی ریتم قلب و حملات قلبی، مشکلات تنفسی و ایست تنفسی، تهوع، استفراغ، و درد شکم؛ گرفتگی و ضعف عضلات، آسیب کلیه و کبد، تشنج و از دست دادن حافظه و ابتلا به سرطان است. از آنجا که اپیوم یک داروی مخدر سداتیو و دارای اثرات ساپرس تنفسی وضد درد وگاستروپارزی وافت فشار خون و کاهش cardiac output و اثرات آنتی کولینرژیک می باشد بنابراین این احتمال وجود دارد که بیماران دچار cva که اعتیاد به اپیوم دارند ،حین بستری عوارض بیشتری شامل افزایش مدت بستری ,نیاز به ونتیلاتور, بستری در icu ,آریتمی bedsore,را نسبت به افراد غیر معتاد متحمل شوند. لذا هدف اصلی از این پژوهش بررسی اثرات اعتیاد به اپیوم بر روی عوارض کوتاه مدت بیماران دچار حوادث عروقی مغزی می باشد.