تحقیقات بر روی انگیزه یا دگیری زبان دوم، به صورت متعارف به بررسی تاثیرات مثبت عوامل ایجاد کننده علاقه در یا دگیری گرایش داشته است. با این وجود وجه دیگری از ایجاد انگیزه وجود دارد که احتمالا هر فراگیری در یک مقطع با آن مواجه شده است: تجربه فقدان موقتی انگیزه. متاسفانه در محیطهای آموزشی ، کاهش انگیزه یک پدیده رایج است. هدف این تحقیق بررسی عوامل کاهش دهنده انگیزه دانش آموزان دبیرستانی دریادگیری زبان انگلیسی بوده و یافتن اینکه آیا تفاوتی بین دختران و پسران از نظر عوامل کاهش دهنده انگیزه وجود دارد؟ پرسشنامه عوامل کاهش دهنده انگیزه ساکایی و کیکوچی با اعتبار 81. برای 421 دانش آموز دختر و پسر در چهار دبیرستان در ایران (قم) اجرا شد. نتایج این تحقیق نشان داد که (الف) دانش آموزان دبیرستانی در ایران "امکانات ناکافی مدرسه"، "تاکید زیا د بر روی گرامر"، "متنهای (خواندن ) طولانی" و " انتظار استفاده صحیح انگلیسی از نظر گرامری در کلاس" را به عنوان علل اصلی کاهش دهنده انگیزه یا دگیری زبان انگلیسی در نظر گرفتند. (ب) در دانش آموزان دبیرستانی ایران گرایشی برای در نظر گرفتن "مطالب و محتوای یا دگیری" و "شیوه های تدریس و میزان مهارت و توانایی معلمان" به عنوان علل کاهش دهنده انگیزه یا دگیری زبان انگلیسی وجود داشت.(پ) از نظر آماری بین دختران و پسران به صورت کلی و همچنین با توجه به "مطالب و محتوای یا دگیری" و "شیوه های تدریس و میزان مهارت و توانایی معلمان" تفاوتهای معنا داری (در سطح 05.) مشاهده شد. یافته های این تحقیق برای طراحان دوره های زبان و معلمان زبان انگلیسی مفید می باشد تا آنها این عوامل کاهش دهنده انگیزه را مد نظر قرار داده و در رفع یا کاهش این عوامل تلا ش کنند تا فرایند یا دگیری موثرتر واقع شود.

این تحقیق بمنظور یافتن تاثیراین موضوع که آیاانگیزش و خود مختاری می تواند به عنوان عوامل پیش بینی کننده بر تسلط دانشجو به زبان خارجی تلقی گردد صورت گرفت. دانشگاه پیام نور ودانشگاه آزادواقع در شهرستان گنبد کاووس مکان لازم برای اجرای این تحقیق را فراهم آوردند. دانشگاه های فوق از دو محیط آموزشی متفاوت برخوردارند: دانشگاه پیام نور تحت آموزش از راه دور بوده که در آن دانشجویان مستلزم حضور در کلاس درس نیستند یا تعداد جلسات اندکی در کلاس شرکت می کنند, در حالیکه در دانشگاه آزادکه برخودار از محیط آموزشی سنتی است حضور در کلیه کلاسهاباری دانشجویان اجباری است.به منظور گرد آوری اطلاعات لازم پرسش نامه ای متشکل از چهار بخش بین دانشجویان دو دانشگاه که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند توزیع گردید.بخش اول این پرسش نامه در خصوص اطلاعات مربوط به دانشجو از قبیل رشته، جنسیت و نوع دانشگاه بود.بخش دوم پرسش نامه مربوط به میزان تسلط دانشجو در خصوص چهار مهارت شنیداری، گفتاری، خواندن و نوشتاری به زبان انگلیسی بوده که از 39 گزینه تشکیل می شد. بخش سوم که دارای 37 گزینه بود اشاره به انگیزش دانشجو نسبت به زبان، فرهنگ ومردمان انگلیسی زبان داشت. بخش آخر با 40 گزینه میزان خودمختاری دانشجو را مورد ارزیابی قرار می داد. در این تحقیق به طور کل 296 دانشجو از دو دانشگاه شرکت نمودند که 152 نفر متعلق به دانشگاه آزاد و 144 نفر از دانشگاه پیام نور بودند. نتایج تجزیه و تحلیل های اطلاعات و داده ها نشان داد که هر دو عامل انگیزش و خودمختاری در دانشگاه آزاد رابطه ای معنا دار با تسلط دانشجو به زبان خارجی داشت، حال آنکه در دانشگاه پیام نور عامل انگیزش باعامل تسلط به زبان خارجی رابطه ای معنا دار داشته در حالی که این رابطه میان عامل خودمختاری با عامل تسلط به زبان خارجی معنا دار نبود. نتایج این تحقیق به کلیه دانشگاه ها مخصوصا دانشگاه پیام نور و کلیه اساتیدو معلمان خاطر نشان می کند که با ایجاد فضای مناسب و یافتن روشهای لازم به منظور ارتقا عوامل انگیزش و خودمختاری از عناصر تاثیر گذار بر موفقیت دانشجویان بکوشند

مطالعه حاضر بررسی تاثیر مدیریت آموزش هوش هیجانی بر توانایی زبانی دانش آموزان دوره متوسطه را دنبال میکرد.شصت وشش دانش اموز پسر یک دبیرستان دولتی در این تحقیق شرکت کردند.طرح مطالعه حاضراز نوع گروه کنترل و آزمایش بر اساس آزمون پیشین وآزمون پسین بود.به منظور انجام کار،دانش اموران گروه آزمایش زیر نظر برنامه مدیریت هوش هیجانی که توسط کاظمی ،برماس وآذرخوردلو(2009) طراحی شده بود، قرار گرفتند.برای جمع آوری اطلاعات از نمونه ها، آزمون زبان انگلیسی کمبریج (ket) مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات گردآوری شده از طریق روشهای آماری استنباطی که شامل تجزیه و تحلیل یک سویه کوواریانس (ancova) ، تجزیه و تحلیل چند متغیره واریانس (manova) و تجزیه و تحلیل دو طرفه واریانس (anova) می شد، مورد بررسی قرار گرفت.نتایج تجزیه و تحلیل یک سویه کوواریانس (ancova) نشان داد که مدیریت هوش هیجانی بر میزان توانایی زبانی دانش اموزان تاثیرگذار بود .همچنین نتایج تجزیه و تحلیل چند متغیره واریانس (manova) بر روی مولفه های توانایی زبانی نشان داد که عملکرد دانش آموزان در دو مولفه لغت و خواندن و درک مطلب بهبود یافته است اما در مولفه دستور زبان بی تاثیر بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل دو طرفه واریانس (anova) نیز نشان داد که دانش اموزان متوسط از نظر سطح زبانی در مقایسه با دانش اموزان ضعیف و قوی در اثر آموزش هوش هیجانی عملکرد بهتری داشته اند.یافته های این تحقیق مفاهیم زیادی برای معلمان زبان ،سیاست گذاران زبان وتولید کنند گان مواد درسی دارد.

this study investigated the impact of explicit instruction of morphemic analysis and synthesis on the vocabulary development of the students. the participants were 90 junior high school students divided into two experimental groups and one control group. morphological awareness techniques (analysis/synthesis) and conventional techniques were used to teach vocabulary in the experimental groups and control group respectively. the results of anova revealed a statistically significant difference in post-assessment vocabulary test scores for the three groups (f = 59.02, p = .00), where the mean score of the two experimental groups were found to be significantly higher than that of the control group. the results also indicated that the mean of experimental group 1 and experimental group 2 put together was significantly different from the mean of conventional group (tc = 10.86 > t? = 2.49).