نام پژوهشگر: رمضان مهدوی آزاد بنی
ابوالفضل فلّاحی رمضان مهدوی آزاد بنی
پیامبران الهی از هر نوع پلیدی و آلودگی از قبیل شرک، کفر، فساد و تباهی هم در محورهای اعتقادی، تبلیغی و هم در محورهای صدور احکام و فتاوی و افعال منزّه و در واقع از ارتکاب به معاصی کبیره و صغیره عمدی و سهوی در تمام دوران عمر خویش به اعتقاد اکثرّیت شیعیان و همچنین از زمان نبوّت به اعتقاد اشاعره معصومند. مقوله عصمت انبیاء اگرچه در مباحث اعتقادی و کلامی دارای قدمتی دیرینه می باشد، امّا همیشه یکی از مهم ترین و شبهه دارترین و گفتگو انگیز ترین مباحث کلام اسلامی در بین متکلّمان و مفسّرین مسلمان است لذا در این پژوهش در پنج فصل به بررسی عصمت انبیاء در نگاه علامه طباطبائی و فخر رازی و مقایسه دیدگاه های دو مفسّر بزرگ شیعی و اشاعره پرداخته شده است. در فصل اوّل: شامل کلّیاتی در مقوله عصمت « تعریف مسأله، اهمیّت و جایگاه، پیشینه عصمت، طرح سوالات اصلی و فرعی، حدود، فرضیات، اهداف و روش پژوهش مطرح گردیده است. در فصل دوم: مبانی نظری تحقیق شامل زندگی نامه علّامه طباطبائی و فخر رازی، ادبیات تحقیق شامل واژه شناسی عصمت، معنای لغوی و اصطلاحی عصمت، عصمت در قرآن کریم، عصمت از دیدگاه شیعه، اشاعره و معتزله و علی الخصوص عصمت در نگاه فخر و علامه، بررسی واژه نبّی و نبوّت در لغت، قرآن و اصطلاح، تفاوتهای رسول و نبّی و دیدگاه فخر و علّامه درباره ی رسول و نبی ودر پایان فصل، مقایسه دیدگاه فخر و علّامه لحاظ گردیده است. در فصل سوّم : منشأ و مراتب عصمت از دیدگاه علّامه و فخر رازی عنوان شده و در این خصوص مباحث مسأله لطف و وجوب لطف در دیدگاه مفسّرین و متکلّمین اسلامی و در نزد علّامه و فخر رازی، بررسی رابطه عصمت با لطف الهی، مسأله منشأ عصمت و بررسی چهار دیدگاه مطرح شده درباره منشأ عصمت انبیاء، رابطه عصمت با علم، رابطه عصمت با اختیار، مراتب عصمت، مسأله گناه و اقسام آن، دیدگاه علّامه و فخر درباره گناه، مراتب عصمت در نزد علّامه و فخر در نهایت مقایسه آراء علّامه و فخر در خصوص منشأ و مراتب عصمت آورده شده است. در فصل چهارم : دلائل ضرورت (لزوم) عصمت انبیاء در نزد علّامه طباطبائی و سپس امام فخر رازی با استناد به آیات قرآن کریم آورده شده و در پایان فصل مقایسه ای بین دو دیدگاه مطرح گردیده است. و در فصل پایانی (فصل پنجم): برای بررسی مهمترین مسأله یعنی دیدگاه علّامه و فخر در خصوص آیات موهم (شک برانگیز) صدور گناه و خطا از أنبیاء مسائلی همچون شبهات عصمت قبل از بعثت و شبهات وارد بر اعتقاد، تبلیغ، احکام و فتاوی و افعال پیامبر در بعد از بعثت و سپس شبهات مربوط به سایر أنبیاء در بعد اعتقاد،تبلیغ، احکام و افعال آنان از نگاه علّامه و سپس از منظر فخر رازی همراه با پاسخ های آن دو شخصیت و مفسّر بزرگ مطرح و در پایان مقایسه ای بین دو دیدگاه علّامه و فخر در خصوص نگاه و پاسخ آن ها به شبهات وارد بر عصمت أنبیاء انجام گردید. و در نهایت در مبحث نتیجه گیری با نگاه و بررسی در دیدگاههای علّامه و فخر در خصوص عصمت، مراتب و منشأ عصمت، لزوم و ضرورت آن و آیات شبهه دار وارد بر عصمت أنبیاء(ع)، نظر نگارنده نیز در خصوص تأیید و یا ردّ دیدگاه های مذکور، مطرح گردید.
امین یوسفی رمضان مهدوی آزاد بنی
مسأله امامت یکی از مسائل مهمی است که در جهان اسلام بعد از رحلت رسول اکرم (ص) سبب ظهور شکاف میان مسلمین گردید. در خصوص جانشین پیامبر (ص)، و وجوب تعیین امام، بین شیعه و سنی اختلافی نیست، ولی در نوع وجوب و شیوه ی تعیین امام، اختلاف نظر وجود دارد. امامیه، امامت را از اصول مهم اعتقادی دانسته و معتقد است که نصب امام بر خداوند متعال واجب است که راه شناخت آن هم با توجه با کتاب و سنت روشن می شود و امامت جایگاه رفیعی نزد شیعه دارد که وجود صفاتی چون عصمت را در امام شرط کرده اند، اما اهل سنت به ویژه آلوسی، نصب امام را به حکم شرع بر مردم واجب دانسته، ولی وجود صفاتی چون عصمت را در امام لازم نمی دانند. مقوله امامت اگر چه در مباحث اعتقادی و کلامی دارای قدمتی دیرینه است، اما همیشه یکی از مهم ترین و چالش بر انگیز ترین مباحث کلامی در بین متکلمان و مفسران اسلامی است. و چون مهم ترین آیات قرآن مورد استناد امامیه در اثبات اصل امامت و جانشینی پیامبر (ص)، آیات ولایت، تبلیغ، اکمال، تطهیر، مودت و مباهله می باشند و بیشتر اشکالات از طرف اهل سنت در مورد امامت در رابطه با این آیات وارد شده است، در این پژوهش محقق با مراجعه به منابع تفسیری با روش توصیفی _ تحلیلی سعی می نماید که به بررسی مسأله امامت از نظر آلوسی در تفسیر روح المعانی و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پرداخته، دیدگاه های این دو مفسر بزرگ از شیعه و اهل سنت را مورد ارزیابی قرار دهد.
نسیمه زارع رمضان مهدوی آزاد بنی
نوع بشر در طول تاریخ پیوسته با موضوعاتی رو به رو بوده است که بر فرایند حیات تاثیر بسزایی داشته و زندگی اش را جهت و معنا بخشیده است. بدون تردید از اهمّ این موضوعات پدیده مرگ و پایان حیات است، پدیده ای که هیچ انسانی را از آن گریزی نیست و آرزوی جاودانگی همواره در طول تاریخ اندیشه انسان را درگیرکرده است. در این نوشتار سعی برآن است تا دیدگاه متفکران و ژرف اندیشان ادیان و مکاتب مختلف از جمله دو فیلسوف بزرگ استاد شهید مطهری و علامه جوادی آملی را در مورد اثبات حیات پس از مرگ با تکیه بر باور به خدا یا به عبارتی خداشناسی مورد بررسی قرار دهیم و جدیدترین نکات تحقیقاتی در خصوص مرگ، حیات پس از مرگ و تجربه های نزدیک به مرگ را بررسی کنیم. امید است بتوانیم در این پژوهش برای شناخت این جنبه از دریای وجودی انسان روزنه ایی را بگشاییم.