نام پژوهشگر: حمید رضا افشار

ارزیابی تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد منابع انسانی با رویکرد داده کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1389
  حمید رضا افشار   رضا سمیع زاده

با توجه به اینکه امروزه اکثر سازمانهای موفق که سالیان متمادی از ورود فناوری اطلاعات به آن سازمانها می گذرد در پی ارزیابی وضعیت تاثیر فناوری اطلاعات بر عملکرد هستند.و این مهم را همواره پیگیری می نمایند، این کار از دو جنبه اصلی به آنها کمک می کند. اول اینکه می فهمند با توجه به سرمایه گذاریهای انجام شده در بخش فناوری اطلاعات در چه مرحله- ای قرار دارند و دوم اینکه با توجه به وضعیت کارایی و عملکرد کارکنان چه شاخص هایی را باید تقویت نمایند. با توجه به اینکه استفاده از یک مدل یا روش مناسب که خروجی آن بصورت مجموعه ای از قوانین قابل تفسیر باشد، می تواند به خوبی در ارائه پیشنهاداتی بمنظور ارتقاء سطح عملکرد کارکنان مورد استفاده قرار گیرد ، سعی شده است با استفاده از الگوریتم apriori و تلفیق آن با یک الگوریتم خوشه بندی به درصد بالاتری از صحت جواب قابل قبول دست یابیم ،که برای نیل به این هدف، خروجی الگوریتم خو شه بندی tsp به عنوان داده های ورودی الگوریتم انجمنی apriori در نظر گرفته شده و با ترکیب این دو الگوریتم واستنتاج قوانین و همچنین استفاده از نظر خبرگان به تحلیل و ارزیابی نتایج بدست آمده پرداخته ، تا ارزیابی بهتری از وضعیت کارایی کارکنان حاصل و پیشنهادات موثری جهت ارتقاء وضعیت عملکرد کارکنان ارائه گردد. کلمات کلیدی: ارزیابی کارایی ، داده کاوی، خوشه بندی، الگوریتم انجمنی،فناوری اطلاعات

بررسی آثار و شیوه کار گروه "فورسد اینترتینمنت" با نگاهی به سه اجرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1390
  ماهیار قوتی   حمید رضا افشار

یکی از مهم ترین اتفاقاتی که در پی به وجود آمدن تغییرات گسترده در زمینه های مختلف هنری و به خصوص هنر تئاتر در نیمه ی دوم قرن گذشته به وقوع پیوست، تشکیل گروه های مختلف تئاتری در اروپا و آمریکا بود که توانستند با دست زدن به تجارب تازه و بهره گیری از پیشرفت های به وجود آمده در سایر شاخه های دانش و فن آوری، افق های تازه ای را در پیشروی این هنر بگشایند. از همین رو با توجه به نقش حائز اهمیت چنین گروه هایی در پیشرفت های جدید هنر تئاتر در پژوهش حاضر به بررسی شیوه ی کار و آثار یکی از مطرح ترین گروه های معاصر تئاتر تجربی انگلستان در طول نزدیک به سه دهه ی گذشته، به نام " فورسد اینترتینمنت"پرداخته شده است. به این منظور پس از پرداختن به کلیات پژوهش، ابتدا با ارائه ی یک تعریف کوتاه از سه مفهوم تئاتر تجربی، دیوایز و مفهوم تئاتری بودن یا تئاتریت بستری فراهم می شود تا پس از شرح مختصری درباره ی گروه ، اعضای آن، سیاست های هنری وشیوه ی تأمین هزینه های مالی گروه، نخست به عنوان تاریخچه ی و کارنامه ی کاری این گروه، تمامی آثاری که در زمینه های مختلف و متنوعی نظیر اجرای زنده، اجرا های طولانی مدت،اجرا های محیطی(سایت اسپیسیفیک)، فیلم، چیدمان هنری، عکاسی، پروژه های تعاملی(اینتراکتیو) و اینترنتی تا به امروز توسط این گروه به اجرا در آمده یک به یک معرفی شوند و درباره ی هریک توضیح مختصری داده شده و در ادامه برای آشنایی با نظرات اعضای گروه به سه مصاحبه و گفتگو با کارگردان و اجرا کنندگان گروه پرداخته شود. نهایتاً با در نظر گرفتن سه نمونه از آثار این گروه شیوه ی کاری و ویژگی های آثار آنان در قالب تولید اجرا و رابطه ی تئاتر و اجرا با زندگی شهری معاصر که از دغدغه های اصلی این گروه است، مورد بررسی و تعمق بیشتری قرار می گیرد و دست آخر می بینیم که چطور همگی این موارد باعث شده اند که فورسد اینترتینمنت به صورت یک پدیده ی تئاتری مستقل مطرح شود.

تئاتر راک موزیکال و تأثیر آن بر تئاتر معاصر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1390
  محمد طیب طاهر   حمید رضا افشار

چکیده: راک تنها یک سبک موسیقی نیست بلکه انقلابی فرهنگی بود که زندگی چند نسل را دگرگون کرد. موسیقی راک باعث ترس نظام اجتماعی و سیاسی غرب شد و تبدیل به کابوسی برای دولتهای تمامیت خواه بلوک شرق. موسیقی راک، صاحبان قدرت را وادار به بازنگری در نظام ارزشی خود نمود.اوج قدرت نمایی راک در گردهمائی افسانه ای ووداستاک در پایان دهه 60 جلوه گر شد. زمانیکه جوانان بزرگترین گردهمائی قرن را در ستایش آزادی، عشق به همنوع و اعتراض به جنگ ویتنام تشکیل دادند. در ژانر راک موزیکال ما شاهد آمیزش دو پدیده هنری بزرگ از دو دوره متفاوتیم؛ هنر باستانی تئاتر که فرزند عصر طلائی فلسفه و تفکر است و موسیقی راک که فرزند قرن بیستم می باشد.اقبال عمومی از تئاترهای موزیکال باعث رونق هنر تئاتر به لحاظ اقتصادی شد. با وجود شهرت و موفقیت تجاری گسترده موزیکالها در جهان متاسفانه این ژانر در کشور ما بسیار گمنام است وآنطور که باید و شاید پژوهشی شایسته درباره آن صورت نگرفته ؛ همچنین تعداد آثار مکتوب به زبان فارسی درباره موسیقی راک به زحمت از تعداد انگشتان یک دست تجاوز می کند. این عدم شناخت تا آنجاست که گاهی دیده می شود که ژانر موزیکال را با اپرا یکی می دانند و یا موسیقی راک را نماد هنر مبتذل، مخرب و شیطان پرستانه معرفی می کنند! درحالیکه حقیقت امر کاملاً چیز دیگریست. عدم پرداختن محافل دانشگاهی (چه به صورت تئوریک و چه به صورت عملی) به ژانر موزیکال و نیز موسیقی راک و نبود حتی یک منبع به زبان فارسی اعم از تألیف یا ترجمه در باب نمایش موزیکال انگیزه اصلی من در نوشتن این رساله بوده.. قطعاً در دوره ای که مسأله جذب مخاطب از جمله دغدغه های مهم و همیشگی تئاتر می باشد، آشنایی با ژانرهای پرطرفداری مثل موزیکال و مطالعه در تاریخ و ویژگیهای آنان و بررسی علل محبوبیت آنها می تواند راههای تازه ای را پیش پای دست اندرکاران تئاتر قرار دهد. کلید واژه های فارسی: موزیکال ـ راک موزیکال ـ موسیقی راک ـ راک اپرا ـ آلبومهای مفهومی - تابستان عشق – ووداستاک- نسل بیت کلید واژه های انگلیسی: musical – rock musical – rock music – rock opera – concept albums – summer of love – woodstock – beat generation

بررسی آرمانشهر در تئاتر معاصر با نگاهی به آثار: هاینر مولر، تادئوش کانتور و پیتر شومان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1390
  احمدرضا اعلایی   حمید رضا افشار

در طول تاریخ، انسان در پی تأمین جامعه ای مطلوب بوده که خبری از ظلم و تبعیض و جنگ و ستیز و جهل و فقر و مرض در آن نباشد؛ در این راستا برخی به طراحی و ارائه ی نظراتی درباره ی چنین جامعه ی آرمانی کوشیده اند. برخی چون افلاطون، مور و کامپانلا تنها طرحی ذهنی ارائه دادند و برخی چون مارکس و فوکویاما این مقوله را تئوریزه کردند و حکومت هایی بر این اساس شکل گرفت. افلاطون شرط رسیدن به آرمانشهر را حکومت فیلسوف می داند. مور برای شکل گیری آرمانشهر زندگی اشتراکی و کمونی را پیشنهاد می کند و کامپانلا اصلاح نژاد را اصل می داند. مارکس نیز جمعی از آراء گذشتگان خود از جمله زندگی کمونیستی، جامعه ی بی طبقه و... است. فوکویاما پس از شکست تمام این نظریه ها لیبرال دموکراسی را پایان تاریخ می داند. البته عده ای نیز نه تنها آینده ای آرمانی را تصویر نمی کنند، بلکه نگاه بدبینانه ای به آینده ی بشر دارند. آینده ای که بحران هویت، ماشینیسم و جنگ در آن دیده می شود. این حکومت ها تئاتر را در زمان خود تحت تاثیر قرار داد. برشت از جمله ی کسانی بود که تحت تاثیر اصول مارکس، در تئاتر تحولاتی ایجاد کرد تا به تئاتر آرمانی که در جهت اهداف حکومت کمونیستی است کمک کند. از طرف دیگر، پس از جنگ، عده ای چون آرتو کاملا مسیر عکس تئاتر کمونیستی را پیمودند و نگاه ابزاری به تئاتر را کنار گذاشته برای آن خاصیتی آیینی قائل شدند تا بتواند بشر الینه شده را متوجه خود کند. هاینر مولر و تادئوش کانتور از جمله ی کسانی هستند که تحت تاثیر نظریات برشت هستند، پادآرمانشهری از حکومت های توتالیتر زمان خود را ترسیم می کنند. شومان نیز با بهره گیری از آراء آرتو، آرمانشهری برای رهایی از دنیای امروز تصویر می کند.

تاثیر تدریس نمایشی بر مفاهیم یادگیری آموزش عمومی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1390
  اصغر خلیلی   حمید رضا افشار

در این پژوهش بر اساس نمودار و تصاویر مفاهیم القا می شود

بررسی قابلیت های عناصر روایی هنرهای نمایشهای ایرانی در ساخت زبان انیمیشنی جایگزین و ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1390
  مهدی آقاجانی   محمد رضا حسنایی

از آنجا که انیمیشن در فصل مشترک چندین رشته ی هنری قرار می گیرد، بنابراین مطالعه ی دیگر رشته های مشترک با انیمیشن، به شناخت ما برای خلق مسیری جدید در انیمیشن ایران کمک می کند. هنر و صنعت انیمیشن مثل هر هنر دیگری برای یافتن جایگاهی ریشه دار در ایران، به جای وارد کردن ویژگی های سوغاتی از جریان رایج هالیوودی، نیازمند یک اصالت در این بستر است. برای این منظور شناخت ویژگی های هنرهای نمایشی ایرانی شاید دستاوردی محکم باشد، تا شناخت ما را از انحصار قراردادهای رایج سینمایی فراتر ببرد. شناخت این ویژگیها مسیری است که نه تنها رنگ و بوی بومی و ایرانی به این هنر می بخشد بلکه خواهیم دید که در راستای صرفه جویی اقتصادی، که دغدغه تولیدکنندگان داخلی نیز هست، -قرار می گیرد. بنابراین با نگاهی در این پژوهش به بررسی و مقایسه عناصر روایی مشترک در هنرهای نمایشی ایران در کنار اصول رایج سینمایی برای انیمیشن پرداخته شده است. از سویی این پژوهش به کنکاشی در ویژگی های هنرهای نمایشی ایرانی و امکان وارد کردن قابلیت های آن در هنر انیمیشن می پردازد. تاکید می شود که این نوشتار به هنرهای نمایشی به عنوان هنری درگذشته و از دست رفته نمی نگرد؛ بلکه بر آن است تا ویژگی های آن را ، در درون صنعت و هنر انیمیشن متناسب با مخاطب ایرانی آورده و بازنگری کند. هنرهای نمایشی ایرانی سابقه ی طولانی در فرهنگ وتمدن ایرانی دارند و همواره به علت همین قدمت با روحیات و ظرفیت های فرهنگ ایرانی عجین شده است. میزان اثر گذاری این هنرها در شکل های مختلف از نوع غمناک و حماسی آن در تعزیه و پرده خوانی گرفته تا شادی آور آن در خیمه شب بازی و تخت حوضی، بسیار زیاد است. نکته ای که تمامی صاحبنظران این عرصه را مبهوت خود می سازد سادگی و در عین حال جذابیت و تاثیر آن بر مخاطب است. در بررسی علت این اثرگذاری، متوجه قرارداد ها و ویژگی های روایتی در این نوع نمایش ها می شویم. این اصول وقراردادها به خاطر قدمت حضور آن در فرهنگ ایرانی از سوی مخاطبان پذیرفته شده و آشنا می نماید.از سویی انیمیشن به عنوان هنری نو پا که جزو خانواده ی سینما محسوب می شود مدتیست که در بین مخاطبان ایرانی جایی بازکرده و با استقبال روبرو شده است. هنر انیمیشن برای ایجاد ارتباط با مخاطبان از قوانین تعریف شده ای که آن را عموما قواعد کلاسیک هالیوودی می نامند، بهره می برد. حال در این رساله فرض بر این گذارده شده که انیمیشن می تواند برای مقبولیت بیشتر بر مخاطب ایرانی از ویژگی ها و قراردادهای روایتی هنرهای نمایشی ایرانی استفاده بنماید. تا بدین شکل علاوه بر جذابیت بیشتر این شاخه ی هنری ، بر بومی و ملی شدن آن تلاشی شود. برای این منظور بایستی خصوصیات و قراردادهای رایج در هنرهای نمایشی ایرانی شناخته شوند. ازسویی با شناخت قواعد حاکم بر جریان رایج سینما و انیمیشن ،می توان امکانات و قابلیت های جریان رایج را برای رسیدن به زبان انیمیشنی ایرانی مشخص کرد.در این رساله در فصل اول ابتدا به آشنایی با انواع هنرهای نمایشی ایرانی، چگونگی پیدایش و مختصری از تاریخچه و ویژگی های آنان می پردازیم. از فصل دوم تا فصل پنجم به شناخت وجوه مختلف عناصر روایی نمایش ایرانی همچون ویژگیهای روایت،نوع پرداخت کاراکتر و بازیسازی آن،ویژگیهای عوامل مکانی و زمانی و بالاخره صدا و موسیقی می پردازیم. در بین این بررسی ها ، آن دسته از عناصر و ویژگیهای هنرهای نمایشی ایرانی، که با قوانین رایج سینمایی نیز مشترکند به همراه نمونه های موفق در سطح جهانی اشاره می شود.همچنین عناصر روایتی هنر نمایش ایرانی که مختص ذات فرهنگ ایرانیست، مشخص می شود و به طور همزمان آن دسته از آثاری ایرانی را که با استفاده از این ویژگی ها به موفقیت رسیده اند را معرفی می کنیم.

هدایت بازیگر بر پایه ژست روانی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1389
  اردلان منشی   منیژه محامدی

بازیگر در مواجهه با نقش دو راه پیش رو دارد 1ـ تحلیل نقادانه 2ـ ژست روانی تحلیل نقادانه کاری سخت و طولانی است چون ذهن منطقی ما به ضرر تخیل مان کار می کند . ذهن منطقی آن قدر سرد و پیچیده است که مشکلات ما را در اجرا بیشتر می کند.اگر با ذهن منطقی کار کنیم بازی بی روحی ارایه می دهیم و عملاً نمی توانیم اثر هنری خلق کنیم. هدف هدایت بازیگر بر پایه ژست روانی ضمن کشف نقش، آماده شدن برای بازی در نقش است. ژست روانی درست یعنی رسیدن به ماهیت نقش . روشهای اجرایی شامل فهم دقیق الگوی ترسیم شده توسط محقق و اجرای تمرینهای تنظیم شده برای این روش می باشد. نتیجه به دست آمده نشان داد این روش سریع ترین، ساده ترین و هنری ترین روش است برای تبدیل یک متن به یک اجرای هنرمندانه.

جایگاه راماتورژی در اجراهای دهه ی اول قرن بیست و یکم تئاتر انگستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1390
  سید حسین رسولی پیچاهی   حمید رضا افشار

چکیده دراماتورژی، از دیرباز بخشی از تئاتر بوده است؛ و مبتکر شکل جدید آن، گوتهولد لسینگ درسال ( 1767 ) است. ما در این پایان نامه بررسی میکنیم، که دراماتورژی در دهه ی اول قرن 21انگلستان در چه جایگاهی قرار دارد و همچنین، چطور دراماتورژی میتواند در رشد و گسترش نمایشنامه نویسی، تحقیقات علمی- تئاتری، شیوه ی جذب و تربیت مخاطب، به روز رسانی آثارکلاسیک، و هدایت یک اجرا مفید واقع شود. دراماتورژ نه تنها در پیش تولید اجرا و کار بر روی متن شرکت دارد، بلکه در جریان تولید و بعد از تولید اجرا هم به تحقیق، برگذاری کنفرانس و مصاحبه درباب اجرا میپردازد. در کشور های مختلف و مخصوصاً در انگلستان، توجه بسیاری به آن میکنند. پیشینه ی دراماتورژی در انگلستان به قرن 19 برمیگردد که ، ویلیام آرچر و گرانویل بارکر، دوپژوهشگر- نمایشنامه نویسی بودند که هم نظرات و نمایشنامه های ایبسن، نویسنده ی مشهور را تبلیغ آن دو تحت تأثیر لسینگ، » ؛ میکردند، و هم علیه نظام، تجاری و مبتذل، بازیگر- مدیر ها میجنگیدند که (مدیر ادبی) در مرکز اصلی آن قرار داشت. مدیر ادبی، «. پروژه ی (تئاتر ملی) را مطرح کردند مسئول تنظیم نمایشنامه و مشاور اجرای اثر بود. این نظریه، تا سال 1963 ، که کنث تینان در نشنال تیئتر، به پست مدیر ادبی رسید، مسکوت ماند. حالا، نقش دراماتورژی در تئاتر دهه ی اول قرن 21 انگلستان، بسیارگسترده است و به گونه های مختلفی از قبیل: دراماتورژی سازمانی، دراماتورژی ابداعی-ایجادی و غیره، تقسیم میشود. در ادامه قصد داریم، تماشاخانه های انگلیسی شاخصی را که دارای دراماتورژ هستند، و نظرات برخی دراماتورژ های معاصر انگلستان را بررسی و تحلیل کنیم. واژههای کلیدی: دراماتورژ، دراماتورژی، مدیر ادبی، تئاترانگلستان

پدیدارشناسی مکان در سفر تئاتر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1391
  زهرا فولادوند   حمید رضا افشار

این پژوهش به تبیین دیدگاههای فلسفی پدیدارشناسانی همچون هایدگر و مرلوپونتی بر روی مقوله مکان در "سفر تئاتر" می پردازد. سفر تئاتر گونه ای از تئاتر است که توسط گروه گاردجنیزه در لهستان به سرپرستی ولادزیمیر استانیوسکی شکل یافته است. استانیوسکی، سفر تئاتر را فرایند طبیعی سازی اجرا می داند. بدین شکل که گروه بعد از تمرینات برای اجرا، به مناطق بومی سفر می کنند و این سفر باعث می شود که مجراهای جذب پدیده های زندگی باز شود و اجراگران با ریتم ها و حساسیت های محیط طبیعی هماهنگ گردند. استانیوسکی در سفر تئاتر تعاریف قراردادی از صحنه تئاتر را عوض می کند. او منظورش از صحنه، زمین و آسمانی است که آن را می پوشاند. این مکان جدید تئاتر از روحی طبیعی برخوردار است که استانیوسکی امکان گفت و گو با روح این مکان را خلاقیت می نامد. در این پژوهش نظریات "ادراک پیشا تاملی" و "بدن متجسد" مرلوپونتی بر روی متد تمرینات و اجرای این گروه تبیین می شود. در پدیدارشناسی، مرز بین ابژکتیو و سوبژکتیو از بین رفته و بر وحدت ابژه تاکید می کند. بر اساس نظریه گشتالت مرلوپونتی، تئاتر کلی یکپارچه در نظر گرفته می شود که با محیط و مکانش در تعامل است. از سوی دیگر، بر اساس نظریات هایدگر در خصوص پدیدارشناسی مکان، تجربیات انسان است که به مکان معنا می دهد. در سفر تئاتر نیز اجراگر است که با تجربیات خود در تعامل با طبیعت به مکان معنا می دهد و این مکان ماهیت خود را در گردهمایی ها و سفرتئاترها می یابد.

تببین فاصله گذاری به عنوان یکی از شاخصه های پست مدرنیسم با تاکید بر اجرای ماراساد پیتر بروک و انیشتین در ساحل رابرت ویلسن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1393
  آناهیتا قرچه   حمید رضا افشار

تمایل کارگردانان تئاتر به اندیشه¬های برتولت برشت همواره در آثار متعددی دیده و حس شده است. این تمایل بیش از همه در استفاده از تکنیک فاصله¬گذاری دیده می¬شود. فاصله¬گذاری تغییرات عمده ای در شیوه¬ی نگرش تماشاگر و بالا بردن سطح هوشیاریش را بر مبنای جلوگیری از عدم استغراق او در حین اجرا پایه گذاشت. در این میان پست¬مدرنیسم نیز به عنوان یکی از نگرش-های جدید به هنر و فلسفه، با استفاده از بنیان¬های فکری پیشینیان و تغییر و تحول در آنها، نگاهی جدید به هنر - بخصوص تئاتر - را عرضه می¬کند. یکی از رویکردهای محبوب در میان کارگردانان پست¬مدرن، اندیشه¬های برشت، بخصوص فاصله¬گذاری است که نزدیکترین رویه به تفکر پست-مدرنیسم در حوزه تئاتر است. هدف از این تحقیق توجه به شاخصه های پست¬مدرنیسم، کارکرد آنها، بررسی شیوه¬های فاصله-گذاری در اجرا و تلفیق آنهاست تا با تحلیل این مسائل به درک رابطه میان اندیشه برشتی و تکنیک¬های پست¬مدرن برسیم.، برای یافتن مصادیق این رابطه دو اجرای ماراساد از پیتر بروک و انیشتین در ساحل رابرت ویلسن به عنوان دو اثر شاخص پست¬مدرن برای تحلیل و بررسی انتخاب شده است که در نهایت نشانگانی دال بر استفاده خلاقانه از فاصله¬گذاری در این دو اجرا یافت شده است. کلید واژه: پست مدرنیسم- فاصله¬گذاری- برتولت برشت- پیتر بروک- رابرت ویلسون

بررسی جایگاه و اهمیت دراماتورژی تماشاگر در فرایند اجرا(از تولید تا دریافت) با تاکید بر دو گروه نمایشی دن کیشوت و پاپتی ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده سینما و تئاتر 1393
  طاهره پرورده   حمید رضا افشار

در این پژوهش، سعی بر آن است تا با توجه به دو مفهوم فاعلی و مفعولی از «دراماتورژی تماشاگر» به تبیین ‏اهمیت و جایگاه «دراماتورژی تماشاگر» در فرایند اجرا، در جهت هدایت نمایش به سمت «اجرای ‏باز» و مشارکت فعالانه ی تماشاگر خاص و عام در «ساخت معنا» پرداخته شود. همچنین تا حد ‏ممکن به این پرسش ها پاسخ داده شود که، اجرا، برای آن که توانایی دستیابی به ساختاردهی توجه ‏تماشاگر را کسب کند، باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ تمهیدات و روش های کاربردی ‏‏«دراماتورژی تماشاگر» در فرایند «پیش تولید»، «تولید» و «اجرا» کدام است؟ نقش تماشاگران در یک ‏اجرای تئاتری کدام است؟ در نهایت تا حد ممکن مولفه های «دراماتورژگی تماشاگر» در دو گروه ‏نمایشی «دن کیشوت» و «پا پتی ها» بررسی می شود