هدف این پژوهش شناسایی فرهنگ سازمانی حاکم بر آموزش و پرورش ناحیه یک شهر همدان از دیدگاه دبیران دوره متوسطه با تأکید بر مدل دنیسون در سال تحصیلی90-1389بوده است. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دبیران دوره متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی90-89 بوده است که تعداد کل آن ها 659 نفر (447 دبیر زن و 212 دبیر مرد) بوده است. در این پژوهش با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی حجم نمونه 248 آزمودنی بود که بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردیده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد 60 سوالی فرهنگ سازمانی دنیسون (2000) استفاده گردیده که برای روایی مجدد آن به زبان فارسی از نظر متخصصان مدیریت استفاده شده است و برای سنجش میزان پایایی این ابزار از روش آلفای کرونباخ و یک مطالعه مقدماتی روی 30 نفر آزمودنی انجام شده که پایایی پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون 94/. تعیین گردیده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی شامل نمودار، جدول، فراوانی و درصد و همچنین از آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل عاملی، آزمون kmo کرولیت بارتلت، آزمون t تک گروهی، t برای گروههای مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است. به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد که چهار نوع ویژگی فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، یکپارچگی، سازگاری، مأموریت) در آموزش و پرورش ناحیه یک شهر همدان وجود دارد به طوری که هر چهار نوع آن بالاتر از سطح متوسط و قابل قبول و مطلوب است. نتیجه دیگر تحقیق حاضر حاکی از آن است که بین ویژگی های مختلف فرهنگ سازمانی (درگیر شدن در کار، یکپارچگی، سازگاری و مأموریت) رابطه معنادار و مثبت وجود دارد و همچنین ویژگی های مختلف فرهنگ سازمانی با هم رابطه مستقیم دارند.

هدف این پژوهش بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و تعهدسازمانی دبیران مدارس راهنمایی دولتی شهرهمدان بوده است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران شاغل در مدارس راهنمایی دولتی نواحی یک و دو شهر همدان در سال تحصیلی 90-1389 تشکیل می دهد که تعداد آن ها 1243 نفربوده اند. از میان این تعداد بر اساس فرمول کوکران و جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به حجم 298 آزمودنی(131مرد و 167زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد. به منظورگردآوری داده ها از دو پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی ( ohi ) هوی وهمکاران (1991) و تعهدسازمانی ( ocq ) آلن و می یر (1990) استفاده شد. روایی صوری پرسشنامه ها مورد تأیید اساتید رشته مدیریت قرار گرفت. پایایی ابزارپژوهش با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ، (پرسشنامه سلامت سازمانی 92/0 ) و (پرسشنامه تعهدسازمانی 83/0) محاسبه شد . پس ازتوزیع و جمع آوری پرسشنامه ها برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده ها از روش های آمار توصیفی شامل نمودار، جدول، فراوانی و درصد و همچنین از آماراستنباطی نظیر آزمون t ، ضریب همبستگی پیرسون ،تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون چندمتغیره بانرم افزار spss استفاده گردید . یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین سلامت سازمانی و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنی دار (325 /0=r ) در سطح 5% وجود دارد و بین مولفه های سلامت سازمانی ( یگانگی نهادی ، ساخت دهی ، ملاحظه گری ،حمایت ،روحیه ،تأکیدعلمی ،نفوذمدیر) و ابعاد تعهدسازمانی (تعهدعاطفی ،تعهدمستمر،تعهدهنجاری )رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد درضمن نتایج تحقیق نشان داد که مدارس راهنمایی آموزش و پرورش ناحیه یک و دو شهر همدان از نظرمیزان سلامت سازمانی و تعهدسازمانی بالاتر از سطح متوسط است، مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه از نظر سلامت سازمانی در وضعیت مشابهی قرار دارند و میزان تعهد سازمانی مدارس دخترانه بیشتر از میزان تعهد سازمانی مدارس پسرانه است

چکیده: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مهارت های سازمانی مدیریت زمان و اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی شهر همدان می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی مدیران و معلمان مدارس راهنمایی شهر همدان می باشند که تعداد آنها به ترتیب 94و 998 نفر می باشد. حجم نمونه مدیر و معلمان با استفاده از جدول برآورد کرجسی و مورگان به ترتیب )37نفرزن، 39 نفرمرد) و(154 نفر زن و125نفرمرد)نفر بوده است برای انتخاب نمونه ی تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با انتساب مناسب استفاده شده است. روش تحقیق از نوع همبستگی می باشد ابزار گردآوری اطلاعات 2پرسشنامه ی محقق ساخته بود که شامل 1- پرسشنامه مهارت سازمانی مدیریت زمان از سهیلا حافظی و همکاران که پایایی آن78/. وپرسشنامه اثربخشی مدیران از امامی بافرانی که میزان پایایی آن 95/. بدست آمده می باشند. پس از گرد آوری اطلاعات به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی(جدول، فراوانی، درصد، نمودار، میانگن و انحراف معیار) و از روشهای آمار استنباطی (همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، آزمون تحلیل واریانس یکطرفه)استفاده شد.کلیه تجزیه و تحلیل های آماری با استفاده از برنامه spss انجام شد.نتایج: 1- بین مهارت سازمانی مدیریت زمان با اثربخشی مدیران مدارس شهر همدان رابطه وجود ندارد.2-بین مهارت سازمانی مدیریت زمان در بعد هدفگذاری با اثربخشی مدیران رابطه وجود دارد.3- بین مهارت سازمانی مدیریت زمان در بعد اولویت بندی اهداف وفعالیتها با اثربخشی مدیران رابطه وجود دارد.4- بین مهارت سازمانی مدیریت زمان در بعد برنامه ریزی عملیاتی با اثربخشی مدیران رابطه وجود دارد. 5- بین مهارت سازمانی مدیریت زمان در بعد تفویض اختیار با اثربخشی مدیران رابطه وجود دارد.6- بین مهارت سازمانی مدیریت زمان در بعد مدیریت ارتباطات با اثر بخشی مدیران رابطه وجود ندارد.7- بین مهارت سازمانی مدیریت زمان در بعد مدیریت جلسات با اثربخشی مدیران رابطه وجود ندارد.8- بین مهارت سازمانی مدیریت زمان به لحاظ موُلفه های جمعیت شناختی با اثربخشی مدیران رابطه وجود ندارد.