نام پژوهشگر: مهناز رونقی نوتاش
مهرانگیز رضویان مهناز رونقی نوتاش
در سالهای اخیر وبلاگ نویسی به عنوان یکی از شیوه های جدید اطلاع رسانی ارایه کسب خبر پا به عرصه مطبوعات گذشته است و از محبوبیت خاص و ویژه ای در بین قشرهای مختلف جامعه برخوردار گردیده است که یکی از عوامل مهم آن اینترنت است که به طبع آن بلاگ نویسی است . محور اصلی این پژوهش در واقع تلاش برای شناسایی علل گسترش وبلاگ نویسی در بین روزنامه نگاران و متخصصین این پدیده در استان بوشهر است . این پایان نامه در صدد است که با توجه به وضعیت فعلی عرصه روزنامه نگاری به سوالات زیر پاسخ دهد: 1-آیا قوانین و مقررات محدودکننده در بخش مطبوعات باعث گرایش به وبلاگ نویسی شده است؟ 2-آیا دسترسی آسان به اینترنت باعث گسترش وبلاگ نویسی شده است؟ 3-آیا محدودیت های دولتی باعث گسترش وبلاگ نویسی شده است؟ 4-آیا رهایی از محدودیت و قید و بند سانسور در بخش مطبوعات باعث گسترش وبلاگ نویسی شده است؟ تاییدهریک ازمتغیرهای مطرح شده (محدودیت سانسور،قوانین و مقررات محدودکننده،دسترسی آسان به اینترنت و توانایی ارایه اطلاعات بیشتر به مخاطبان )با گسترش وبلاگ نویسی رابطه مستقیم وجود دارد. در نهایت این پژوهش نشان می دهد که چرا در سالهای اخیر وبلاگ نویسی در عرصه خبر رسانی در بین روزنامه نگاران گسترش نموده است.
آزاده فرنیا مهناز رونقی نوتاش
رساله ی حاضر با عنوان "بررسی نشانه های مدرنیسم در آثار داریوش مهرجویی"، می کوشد با اهمیت و محوریت قرار دادن مطالعات فرهنگی به عنوان تحقیق و پژوهش بر تولیدات فرهنگی با رویکرد فلسفی، جامعه شناسی، به شیوه ی طرح مسائل اجتماعی از دیدگاه این فیلم ساز پرآوازه ی ایران بپردازد. برای رسیدن به این مسیر و با اهداف «توجه به سینما به عنوان یک رسانه ی مدرن»، «بررسی دقیق سینمای ایران و موج نو»، «تببین مدرنیسم در سینمای ایران»، «توجه به مطالعات فرهنگی به عنوان یک روش نو» و «توجه به نشانه شناسی به عنوان متدلوژی ارتباطی در روش مدرن» با روش نشانه شناسی و تحلیل محتوا نخست به تعریف مفهوم مدرنیسم پرداخته و از تبعات فلسفه ی مدرن به عقل گرایی، تجربه گرایی، طبیعت گرایی، آزادی خواهی و اومانیسم اشاره شد. با تعاریف یاد شده، مدرنیسم در موج نوی سینمای ایران که از اواخر دهه ی 1340 شکل گرفته است، به خوبی خود را نشان می دهد. بررسی این موج از سینمای ایران و پژوهش بر کم و کیف شکل گیری نگاه مدرنیستی در آن که در این رساله به آن پرداخته شده است، به خوبی شاهد این مدعاست. فیلم های مهرجویی به مثابه یکی از فیلم سازان شاخص در موج نوی سینمای ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند و هم چنان که از طریق روش تحلیل انتقادی گفتمان و تحلیل های هم نشینی و جانشینی شاهد آن هستیم، در سینمای مهرجویی مدرنیسم به مثابه یک رویکرد فلسفیِ متأخر به چالش کشیده می شود. در گاو و آقای هالو که فیلم های مورد بررسیِ پیش از انقلاب او هستند، با آدم هایی مسخ شده، هویت باخته و از درون ویران شده سر و کار داریم که هویت فردی و اجتماعی خود را به مثابه انسان هایی بلاتکلیف میان سنت و مدرنیته ای که از درون با آن هم خوانی ندارند، از دست داده اند. در فیلم های شاخص پس از انقلاب مهرجویی یعنی هامون، بانو، سارا، پری و لیلا نیز به مثابه نمونه های موردیِ پس از انقلاب، شاهد موقعیت هایی هستیم که فردیت آدم ها را در محک های دشوار انتخاب و تصمیم، و موقعیت های حاد در کشاکش عشق و عقل، سنت و مدرنیته، عرفان و شریعت، پویش و سکون، قرار می دهد.