نام پژوهشگر: علیرضا خواجه احمدعطاری

طراحی زیورآلات با نگرشی بر نقوش هندسی عمارت زینت الملک شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده هنر 1390
  نسترن تقی زاده   علیرضا خواجه احمدعطاری

چکیده: گره چینی از جمله هنرهای تزیینی است که با استفاده از نقوش هندسی در هنرهای مختلف از جمله تزیینات وابسته به معماری استفاده می شود. در این پروژه پس از بررسی جایگاه نقوش هندسی در هنر ایران در ادوار مختلف، به بررسی و آنالیز این نقوش در عمارت زینت الملک قوام که از بناهای منحصر به فرد دوران قاجار در شیراز است، پرداخته شده است و با در نظر گرفتن قابلیت تطبیق و همخوانی این نقوش با جواهر سازی، سعی بر استفاده از آنان در طراحی و ساخت زیورآلات شده است. مزیت ترکیب پذیری، گسترش و پوشانندگی این نقوش از نکات مفید و قابل توجه در به کارگیری نقوش هندسی در طراحی زیورآلات است. برای این منظور از روش تحقیق توصیفی تجربی استفاده شده و برای گردآوری مطالب از روش کتابخانه ای- پیمایشی و سپس آنالیز خطی بهره گرفته شده است. چنین به نظر می رسد که نقوش هندسی عمارت زینت الملک به دلیل زیبایی و تنوع زیاد، قابلیت استفاده در جواهرسازی را دارد.

مطالعه تطبیقی دیوارنگاری بخش فوقانی و ازاره های سالن مرکزی کاخ چهلستون اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و هنر - دانشکده هنر و معماری 1392
  فریناز رحمن قلهکی   نصرالله تسلیمی

نتایج پژوهش نشانگر آن است که نقاشی این دوره همچون همیشه بطور مستقیم به موقعیت های جغرافیایی، تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، خصوصا شرایط فرهنگی و هنری کشور مرتبط بوده است. عواملی چون ارتقا و شکوفایی فرهنگی، حمایت دربار و توجه شایان به امور هنری و رونق روزافزون کارگاه های هنری سبب ابداع مکتبی نوظهور تحت عنوان مکتب اصفهان در نقاشی دیواری که جایگزین مصورسازی کتب شده بود؛ شد و در اواخر این دوره افزایش روابط سیاسی و تجاری با کشورهای دیگر، رشد مراودات فرهنگی از طریق ایجاد ارتباط و امکان مبادله افکار با اندیشمندان کشورهای دیگر و ایجاد فضای مناسب سیاسی جهت رفت و آمد هنرمندان و شاعران و نویسندگان به دیگر کشورها، سبب تأثیرپذیری از نقاشی غربی شد و تغییراتی در مضمون، اسلوب، سبک و نقش دیوارنگاره ها پدید آورد. گسترش ارتباط با اروپاییان که نمود آن بیش از هر پدیده هنری در نقاشی قابل مشاهده است، ارتباط مستقیم با افراد اروپایی که به ایران می آمدند، آثار هنری وارداتی از اروپا، هنرمندان اروپایی ساکن در ایران و حضور آنان در دربار صفویه، عزیمت نقاشان ایرانی به اروپا جهت تحصیل فنون نقاشی اروپایی، کوچ ارامنه ارمنستان و جلفا به سوی شهرهای ایران بخصوص شهر اصفهان به عنوان پایتخت و ساخت کلیساهای متعدد با تزیینات نقاشی اروپایی، همگی زمینه شکل گیری سبک جدیدی در نقاشی ایرانی را فراهم آورده است. در حدود سال 1028 ق که ارتباط دربار صفوی با غرب فزونی گرفت؛ جامعه ی ایرانی با شیوه های هنری، آداب و رسوم و طرز رفتار اروپایی ها آشنا شده و تاثیرات این تماس ها در نهایت مسیر نقاشی ایران را تغییر داده است. با بررسی های انجام شده بر روی نگارگری و دیوارنگاری صفویان، به نظر می رسد که وقوع شرایط جدید اجتماعی – فرهنگی و ارتباط روزافزون با کشورهای دیگر، سبب بروز تاثیرات هنر اروپایی بر دیوارنگاری صفوی شده است. در دیوارنگاره های تالار مرکزی کاخ چهلستون اصفهان دو شیوه متفاوت و متمایز و البته با روح مسلط ایرانی بروز کرده است. در بخش فوقانی با تاثیر از هنر غرب، به عرضه آثاری منجر شده است که ابداعاتی حاصل از تاثیر پذیری از هنر سایر ممالک را نمایش می دهد. حال آنکه در بخشی تحتانی شاهد استمرار سنن گذشته و نظاره گر مکتب نقاشی اصفهان با توجه ویژه به انسان در تصاویر روبرو می باشیم. نقوش دیوارنگاره های این دوره، مصداقی در نقاشی های مینیاتور آن زمان داشته و بر طبق آن سنت نگارگری روایتگر کهن، این نقوش بر روی دیوار نقش خورده و به سه دسته ادبی، بزم و رزم و شکار تقسیم می شود. در بخش فوقانی مضمون بزم و رزم و در بخش تحتانی تنها مضمون بزم دیده می شود. به لحاظ اسلوب (تکنیک) دیوارنگاره های این دو بخش با ابزار متفاوت و با تکنیک رنگ و روغن بر بخش فوقانی که احتمالا به وسیله ی نقاشان ایرانی، اروپایی، ارمنی و هندی کار شده؛ ولیکن بر بخش تحتانی (ازاره)، همانند سایر دیوارنگاره های سنتی با رنگ های عموما معدنی و بصورت آبرنگی اجرا شده است. در دیوارنگاره های بخش فوقانی سبک (شیوه هنری) متاثر از نقاشی اروپا بروز کرده است که عواملی چون: حضور نقاشان اروپایی در دربار ایران، آوردن تابلو هایی به سبک اروپایی به ایران و ایجاد علاقه به نقاشی اروپایی در ایرانیان سبب ساز این تاثیرپذیری بوده است و نمود این عوامل به صورت اشاعه فرهنگ اروپایی در نقاشی، آشنایی نقاشان ایرانی با نقاشی اروپا و مثنی برداری از آثار اروپایی در بخش فوقانی به نمایش در آمده است. ولیکن در دیوارنگاره های بخش تحتانی (ازاره ها) سبک (شیوه هنری) نقاشی مکتب اصفهان و در واقع ادامه ی سبک رضا عباسی به تصویر کشیده شده است که از جمله عوامل موثر بر ادامه ی این سنت، گسترش و پراکندگی در حمایت از نگارگری و عدم ثبات در حمایت از هنر و کتاب آرایی بوده است و نمود آنها به طریق جدا شدن نگارگری از موضوعات ادبی، رواج دیوارنگاری و توجه به موضوعات ساده و روزمره زندگی انسان عادی هویدا شده است.