نام پژوهشگر: امیر نیاکویی
هانیه السادات عروجی امیر نیاکویی
(عنوان):استراتژی اقتصادی – امنیتی آمریکا در قبال قدرت نوظهور چین (نام دانشجو):هانیه السادات عروجی تاریخ استراتژی کلان آمریکا غالباً با شکاف عمیقی میان توانائیها وتعهدات شناخته میشود. دراین میان، بین المللگرایان لیبرال به دنبال اهدافی هستندکه تنها به عنوان آرزوی دوردست از آن توصیف می شود: بازسازی و در واقع برقراری صلح در نظام بین الملل. اما برداشت رئالیست های کلاسیک این است که، آمریکا یکی از دو گزینه رادارد: یا می تواند توانائی های استراتژیک خود را برای انطباق با اهداف سیاست خارجی بلند پروازانه اش، افزایش دهد یا میتواندازاهداف خود برای سازگاری باتوانائی هایش کوتاه بیاید. یک دهه قبل، رئالیست های ساختاری مدعی بودند که آمریکا به زودی با موازنه گری قدرتهای بزرگ از جمله چنین،مواجه خواهد شد. در دهه 1990، چینی ها امیدوار بودند نظام چندقطبی جانشین نظام دو قطبی جنگ سردشود.به همین دلیل پذیرش اجباری نظام تک قطبی نوعی تغییر چشمگیر در مواضع چینیها بود. امروزه باوجود باقی ماندن برخی از عناصر مقاومت در سیاست های چین، استراتژی این کشور به شکل وسیعی از ایجاد توازن به سمت پیروی از قدرت برتر تغییر شکل داده است. تحقیقات اخیر نشان می دهد که موازنه قدرت از سوی چین به هیچ وجه اجتناب ناپذیر نیست وممکن است آمریکابتواند از این اتفاق از طریق اعمال یک استراتژی کلان محتاطانه جلوگیری کند. بر این اساس، این پژوهش تلاش دارد تااستراتژی امنیتی- اقتصادی آمریکا در قبال قدرت یابی چین را مورد بررسی قرار داده و به این سوالات پاسخ گوید که؛ آیا ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ، میتواند برای جایگاه ابرقدرتی آمریکا در عرصه نظام بین الملل تهدید محسوب شود؟ و آیا اساسا چین میتواند به مقام هژمونی دست یابد یا فعلا چنین جایگاهی برای این کشور متصور نمیباشد؟ کلید واژه ها: استراتژی اقتصادی، استراتژی امنیتی،هژمونی، نظام تک قطبی، توازن قوا، آمریکا، چین.
بهزاد دیانسائی ابراهیم متقی
پژوهش حاضر در پی بررسی روابط ایران و آمریکا در بستر تحولات جهان عرب از سال 2010-2013 میلادی می باشد روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد و با استناد به شیوه مطالعات کتابخانه ای ( اسنادی ) از طریق کتب ، مجلات علمی و سایت های اینترنتی اطلاعات بدست آمده ، طبقه بندی شده و به رشته نگارش در آمده است . به منظور گر آوری اطلاعات از ابزار فیش برداری از کتب مختلف و فضای مجازی اینترنت و مطالعات کتابخانه ای بهره گیری شده است . سوال اصلی تحقیق عبارت است از : انقلاب های منطقه خاورمیانه چه تاثیراتی بر روابط ایران و آمریکا داشته است ؟ در این راستا سولات فرعی بیان گردیده اند که عبارتند از : 1. این انقلاب ها باعث چه کنشی از سوی آمریکا در قبال ایران شده است ؟ 2. ایران و آمریکا چه رویکردی در ارتباط با تحولات جهان عرب داشته اند ؟ در پاسخگویی به سوال اصلی تحقیق فرضیه زیر تدوین گردیده است : جنبش های اخیر در منطقه باعث افزایش فشار ها از جانب آمریکا به ایران ( پرونده انرژی هسته ای ، تحریم های شورای امنیت ، تحریم خرید نفت ) شده است .همچنین در پاسخگویی به فرضیه های فرعی عنوان شده است که انقلاب های جهان عرب باعث گسترش روز افزون نفوذ منطقه ای ایران و گفتمان اسلام سیاسی شده است که رقیبی جدی برای لیبرال دموکراسی غرب محسوب می شودو همچنین ایران از هویت گرایی اسلامی و آمریکا از دموکراسی غرب گرا در جهان عرب حمایت به عمل آورده است . پس از بررسی متون و اسناد مربوطه خلاصه نتیجه تحقیق بشرح ذیل می باشد : روابط ایران و امریکا پس از گذشت حدود سی سال از وقوع انقلاب اسلامی ایران، همواره در حالت چالشی و مخاصمه جویانه قرار داشته است. این روابط پس از خاتمه دوران جنگ سرد و مخصوصاً طی یک دهه گذشته، وارد مرحله تازه ای شده است که مقارن با دوران یکجانبه گرایی امریکا شده است.طی سالهای دهه 1980، ایران همواره از میان دو ابر قدرت، ایالات متحده را تهدید بزرگتری به شمار آورده است با توجه به این شرایط، سیاست ایران باید درباره هر کشور عرب، با توجه به حساسیت ها و درجه اهمیت در روابط دو جانبه و مسائل منطقه ای، ویژگی خاص خود را داشته باشد. در مورد مصر، به دلیل اهمیت نقش این کشور در معادلات منطقه ای، سیاست ایران باید مبتنی بر اولویت بر منافع و بهبود روابط دوجانبه باشد. درباره سوریه، ایران باید سیاست واقع گرایانه مبتنی بر تأمین منافع استراتژیک خود را داشته باشد و مواضع خود را بر پایه واقعیت های موجود جامعه سوریه تنظیم کند. همچنین باید گفت، تحولات جهان عرب افزون بر این که نقش و نفوذ منطقه ای ایران را افزایش داده است، به همان اندازه بر حساسیت کشورهای منطقه از اهداف حضور ایران در این تحولات، افزوده است. با توجه به رویکردهای ایران و آمریکا در قبال تحوات جهان عرب باید گفت، فرایند مبهم تحولات جهان عربی تا کنون سبب تشدید وخامت و تیرگی در روابط دو کشور گشته است. به گونه ای که هر گونه تعامل و سازشی را میان دو کشور دشوار می کند و به نظر می رسد که این وضعیت در گذر زمان نیز تشدید شود. زیرا به هر اندازه که تحولات بهار عربی به سمت شفافیت و مشخص شدن جهت گیری آن حرکت کند، به همان میزان بر رقابت موجود میان ایران و ایالات متحده افزوده خواهد شد.
مجید اسدی امیر نیاکویی
امروزه تحولات رخ داده در خاورمیانه از مهم ترین و پر بحث ترین پدیده های رخ داده در جهان به شمار می آید.قیام هایی که جرقه ی آن در کشور آفریقایی تونس زده شد و پس از سرنگونی رئیس جمهور دیکتاتور این کشور، با سرعت عجیبی به دیگر نواحی منطقه مانند مصر، لیبی، بحرین، یمن و چند کشور دیگر تسری یافت.تا جایی که طی چند ماه دومینویی از اعتراضات و خیزش ها در خاورمیانه شکل گرفت و ملت ها به عنوان بازیگران اصلی این حوادث، برای سرنگونی رژیم های استبدادی حاکم بر کشورشان به پا خواستند.با توجه به حاکمیت اسلام بر این کشورها خواسته های اکثر معترضان ماهیت اسلامی به خود گرفت.به دلیل گسترده بودن دامنه تحولات رخ داده در منطقه، در این تحقیق تحولات رخ داده در کشور یمن مورد بررسی قرار می گیرد.و همچنین تلاش می شود تا جایگاه اسلام گرایی و گروه های اسلامی در تحولات یمن مورد بررسی قرار گیرد.اگر چه جریانات اسلام گرایی در منطقه دارای نحله های مختلفی از سلفی گرایی تا نوگرایی دینی می باشند ولی اسلام گرایی در تحولات یمن نقش بارزی داشته است. در این تحقیق تلاش می شود که بر نقش گروه های اسلام گرا مانند «الحوثی»، زیدیه، گروه های جهادی و سایر گروه های اسلامی حاضر در روند تحولات یمن مورد بررسی قرار گیرد.روش مورد استفاده در این تحقیق، روش توصیفی_ تحلیلی و استفاده از منابع و اسناد مرتبط با این موضوع می باشد.
محمد آقاجانزاده لیلی امیر نیاکویی
بررسی مشارکت عمومی و رفتارهای انتخاباتی از مهمترین مباحث حوزه های سیاسی – اجتماعی محسوب می گردند. با بررسی علمی این دو موضوع می توان بسترهای لازم را برای تحول در روند مشارکت و ایجاد تحول پایدار در مناطق جغرافیایی با توجه به تنوع عامل انسانی و شرایط محیطی آنها را فراهم ساخت. بررسی یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران نوعی خاص از تنوع رفتارهای انتخاباتی و میزان مشارکت مردمی را به نمایش می گذارد که این تنوع خود گویای تاثیر پذیری و تاثیرگذاری بر مولفه های سیاسی و اجتماعی است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی ضمن بررسی یازده دوره انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده در استان گیلان در صدد است تا به این سوال پاسخ دهد که چه چالش های سیاسی و اجتماعی بر انتخابات تاثیر گذاشته و یا از آن تاثیر پذیرفته است؟ نتایج به دست آمده بیانگر آن است که با توجه به تفوق یافتن دغدغه های ملی و سیاسی در مقابل شکافهای قومی و محلی در انتخابات های ریاست جمهوری، چالشهای سیاسی ، اجتماعی انتخابات در استان گیلان را می توان بر اساس فضای سیاسی کشور و تحقق شعارهای دولت قبل دانست و نیز در این میان ظهور و رشد تکنولوژی ارتباطی و گسترش شبکه های اجتماعی با گذشت زمان چالش های جدیدی را برای حاکمیت ایجاد می نماید. واژگان کلیدی: انتخابات، ریاست جمهوری، چالش اجتماعی، هویت
یوسف قمبری رضا سیمبر
با پایان یافتن جنگ سرد و فروپاشی شوروی سابق و برپایی کشورهای مستقل مشترک المنافع، این کشورها هدف آماج حملات سیاسی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفتند. فروپاشی اتحاد شوروی سابق خلا ژئوپلتیکی قابل توجهی در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی که یک منطقه حایل مهم بین چین، روسیه، دنیای اسلام و اروپا می باشد، ایجاد نمود. حملات سیاسی کشورهای غربی به منطقه قفقاز و آسیای مرکزی، یادآور خاطره تلخ رقابت روسیه و انگلیس در قرن نوزدهم بر سر این منطقه می باشد که آن را در تاریخ «بازی بزرگ» نامیده اند. اما این بار تعداد بازیگران بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. امروزه علاوه بر روسیه و انگلیس، چین، ایران و ترکیه، کشورهایی نظیر هند، پاکستان، عربستان، امریکا، ژاپن و برخی کشورهای دیگر غربی و رژیم نژادپرست اسرائیل به عنوان بازیگران جدید در این صحنه وارد رقابت شدند. در میان این بازیگران جدید، اسرائیل یکی از طرفهای فعال محسوب می شود که برای نفوذ در منطقه و برای سرپوش گذاشتن به اهداف توسعه طلبانه سیاسی بویژه در خصوص ایران بیشتر بر محورهای اقتصادی تمایل دارد. اسرائیلیها فعالانه در جستجوی دوستان جدید به منظور گسترش نفوذ در منطقه می باشند. جمهوری آذربایجان، گرجستان، ازبکستان و قزاقستان عمدتاً بخاطر نوع دیدگاههای رهبران لاییک آنها در این خصوص جزء اولویتهای اسرائیل به شمار می روند. چنانچه تجربیات گذشته و حال خاورمیانه نشان می دهد، وجود اسرائیل در هر منطقه ای تنش زا می باشد، از این رو حضور اسرائیل در قفقاز مرکزی نیز به عنوان عامل ناامنی در این منطقه و به ویژه برای ایران به شمار می رود. قفقاز جنوبی از حیث موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک یکی از مهمترین مناطق جهان است. قفقاز به عنوان یک منطقه حائل میان روسیه، اروپا و خاورمیانه عربی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی با خلاء ژئوپلتیک روبرو شده و از همین رو مورد توجه سیاسی، امنیتی و اقتصادی بازیگران سیستم بین الملل قرار گرفته است. متعاقب فروپاشی اتحاد شوروی، اسرائیل به منظور بسط روابط خود در این منطقه، در جستجوی متحدان و دوستانی از میان جمهوری های نوپای قفقاز برآمد.پر واضح است که تکثر فرهنگی ـ هویتی این منطقه باعث می شود تا هریک از همسایگان این کشورها با توسل به اهرمی خاص، ورود خود را به تحولات این حوزه جغرافیایی مشروع جلوه دهند.
رضا درویشی زانوس ابراهیم متقی
ردیف کشورهایی قرار دارد که جایگاه ویژه ای را در سیاست خارجی عراق به خود اختصاص داده است به طوری که از آن به عنوان کشور دوست و برادر یاد می شود . پس از اشغال عراق، سوریه هیچ گاه به عنوان بازیگری اصلی و بنیادی در روند تحولات عراق دیده نشده است؛ اما با بررسی نوع نگاه دمشق به موضوع اشغال عراق و سیاست های بعضاً متفاوت و همراه با نوسان سوریه در مورد عراق، ضرورت بررسی بیشتر اهداف سوریه در عراق بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. درک و شناخت صحیح از تحولات منطقه خاورمیانه و کشورهای آن برای عراق که خود در این منطقه قراردارد و به عنوان نزدیک ترین محیط جغرافیایی گسترده تر از کشورها محسوب می شود ، ضروری می باشد . در این راستا بررسی روابط دو جانبه میان عراق و کشورهای منطقه نیز یکی از مهم ترین اقدامات شناخته می شود . کشور سوریه که به دلیل مسائل ژئوپلتیک و هم جواری با رژیم اسرائیل به عنوان کشور خط مقدم جبهه اعراب و اسرائیل شناخته شده و اکنون نیز به عنوان کشور خط مقدم مخالف باروند فعلی سازش مطرح می باشد ، جایگاه ویژه ای را در سیاست خارجی عراق به خود اختصاص داده است . برای بیان هدف این تحقیق می توان گفت بررسی سیاست ها و بازتابهای عراق در مقابل تحولات سوریه مدنظر می باشد راه حلی که بتواند هم تمامیت ارضی سوریه را حفظ نماید و هم وحدت ملی این کشور را و از همه مهمتر حکومت آینده سوریه حکومتی غیرطائفه ی و غیر فرقه ای و غیرمذهبی بوده و همه اقوام، مذاهب و طوایف این کشور راضی و در حکومت شراکت دهد. این گونه پیداست که هم آمریکا و هم اروپا و به احتمال زیاد روسیه نیز، به چنین آینده ای چشم دوخته اند. درحالی که دول و جریانات سیاسی و دینی منطقه خواب های دیگری دیده و انتظارات گوناگون و متضادی را برای سوریه مد نظر قرار داده اند. پیچیدگی اوضاع سوریه نیز از همین ناهمگونی ها ناشی شده و ترس از آینده، همسایگان و بازیگران منطقه ای را وادار کرده است که هر یک در فکر حفظ موقعیت و منافع خویش بوده و خود را برای منازعات بعدی آماده نمایند. این واقعیتی است که هم اکنون در عراق درحال شکل گیری است و اگر روند رو به تنش کنترل ومدیریت نشود می تواند عراق را به سوریه بعدی تبدیل نماید؛ مسئله ای که باید چاره ای برای آن اندیشید.
سجاد مرادی کلارده رضا سیمبر
بعد از یک دهه از تحولات عراق، مسئله ثبات سیاسی، یکی از مهمترین موضوعات پیرامون این کشور محسوب می شود. علاوه بر علل داخلی، رویکرد بازیگران منطقه ای و به ویژه کشورهای همسایه نیز در این موضوع تاثیر گذار بوده است. این پژوهش سعی دارد تا در قالب چارچوبی نظری و به روش تحلیلی - توصیفی به این سوال اصلی پاسخ دهد که ایران، ترکیه و عربستان به عنوان سه بازیگر مهم منطقه ای چه تاثیری بر ثبات سیاسی در عراق در سال های 2013- 2005 داشته اند؟ فرضیه پژوهش به این صورت است که رویکرد امنیت محور بازیگران منطقه ای و رقابت آنها، زمینه بی ثباتی سیاسی را در عراق فراهم آورده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رقابت های این سه کشور در صحنه عراق و همچنین دیدگاه امنیت محور آنها به این کشور که در مورد ایران، نگرانی از تروریسم، تاثیر وضعیت کردستان عراق بر کردهای داخلی و حضور بازیگران فرا منطقه ای، در مورد ترکیه، تاثیر وضعیت کردهای شمال عراق بر کردهای این کشور و نگرانی از فعالیت های پ.ک.ک و در مورد عربستان، اثرات شیعیان عراق بر اقلیت شیعه این کشور و تاثیر دموکراسی سازی در عراق بر کاهش مشروعیت سیاسی حکومت عربستان، می باشد زمینه بی ثباتی سیاسی در عراق را فراهم کرده است.
رضا غلامی عین آباد امیر نیاکویی
تحولات سیاسیـ امنیتی افغانستان پس از حمله امریکا به این کشور و اشغال آن به همراه نیروهای ائتلاف غربی، یکی از مهم ترین و پیچیده ترین چالش های منطقه ای و بین المللی در خلال حوادث 11 سپتامبر 2001 بوده است. این مسئله تحت تأثیر عواملی از قبیل رویکردها، منافع، اهداف و سیاست های متفاوت و در مواردی متعارض بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در قبال افغانستان و عدم تحقق یک رویکرد مشترک منطقه ای نسبت به آن بوده است. این تحولات سبب تداوم منازعات سیاسی، اجتماعی و امنیتی در این کشور شده است. ایران به دلیل نزدیکی جغرافیایی و اشتراکات قومی و فرهنگی و اختلافات استراتژک با آمریکا ، یکی از مهم ترین کشورهای تأثیرگذار در تحولات افغانستان است. پژوهش حاضر به بررسی تأثیرات تحولات افغانستان بر بازیگران مهم منطقه علی الخصوص ایران تاثیر آن بر ایران می پردازدکه بر این اساس سوال اصلی این پژوهش حاضر این است که: فرصت ها و چالش های ایجاد شده برای ایران پس از تحولات 11 سپتامبر و اشغال افغانستان چه بوده است ؟ براین اساس فرضیه این پژوهش بر این مبنا قرار گرفته است که پس از اشغال افغانستان و سقوط حکومت طالبان احساس تهدید متقابل از سوی ایران و آمریکا زمینه های همکاری این دو کشور را با وجود داشتن اهداف مشترک محدود ساخته است.که در همین راستا و ضمن بیان رونداشغال افغانستان و اهداف آمریکا ازآن در صدد تبیین این مسئله در چار چوب نظریه واقع گرایی تهاجمی خواهیم بود.
لیلا خانی پور امیر نیاکویی
موضوع این تحقیق، بررسی علت ناکامی دولت اخوان المسلمین در مصر است. مصر مهمترین کشور در جهان عرب و اخوان المسلمین مهمترین جنبش اسلامی در سطح ملی و فراملی در جهان اسلام است و بنابراین تحلیل این جنبش و بررسی نقش آفرینی آن در انقلاب مصر و بررسی علل پیروزی و شکست آن، هم به خودی خود واجد ضرورت و اهمیت است و هم به عنوان یک الگو برای دیگر جنبشهای اسلامی و جنبشهای اجتماعی. پرسش محوری این تحقیق این است که مهمترین علل سقوط دولت اخوان المسلمین به رهبری محمد مرسی چه بود؟ به بیان دیگر، چرا اخوان المسلمین نتوانستند بر مشکلات و موانع پیش روی تحکیم قدرت فائق آیند و نهادی نظامی و امنیتی را به کنترل درآورند؟ روش: از آنجا که موضوع این تحقیق بررسی علل سقوط اخوان المسلمین است، برای بررسی موضوع از روش تاریخی ـ تحلیلی استفاده می شود، زیرا هدف این تحقیق تحلیل فعالیتهای یک جنبش سیاسی و بنابراین تحلیل یک رویداد تاریخی است. از سوی دیگر، روش مورد استفاده در این تحقیق را می توان روش توصیفی ـ تحلیلی نامید، زیرا در بخشی از این تحقیق، به توصیف رویداد موردنظر و در بخشی دیگر به تحلیل آن رویداد می پردازیم. نتیجه: مهمترین علل و عوامل سقوط مرسی اخوان المسلمین عبارتند از: مشکل ساختار سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی مصر و طولانی نبودن عمر دولت مدنی در ساختار سیاسی مصر؛ محبوبیت نسبی ارتش در جامعه مصر به دلیل ماهیت فراجناحی و ملی آن و همچنین نقش پررنگ آن در ساختار حکومتی مصر؛ عمل نکردن مرسی به وعده های خود برای سروسامان دادن به اوضاع داخلی و حل بحرانهای سوخت، بیکاری و مشکلات شهری و ناتوانی مرسی در تشکیل دولت معتدل با مشارکت همه جریانهای سیاسی و اهمیت دادن او به جناح خود و انحصارطلبی اخوان المسلمین در حکومت.
لیدا احمدی ماچیانی امیر نیاکویی
خیزش های سال 2011 که در کشورهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا روی داده است می تواند به عنوان نقطه عطفی در تاریخ منطقه تلقی گردد. این خیزش ها، از منظر پیامدهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن، می تواند منشأ تحولات جدی در روابط خاورمیانه ای باشد؛ زیرا تاریخ سیاسی کشورهای منطقه که طی دهه های اخیر به گونه ای بنیادین، تحت تأثیر دولت های مستبد و اقتدارگرا، معضلات سیاسی- اقتصادی- اجتماعی، رقابت قدرت های فرا منطقه ای و... بوده است با خیزش های مردم منطقه در معرض دگرگونی قرار گرفته است.
امیر نیاکویی محسن خلیجی اسکویی
چکیده ندارد.