نام پژوهشگر: حبیب اله روشنفکر
نفیسه اسدی نسب حبیب اله روشنفکر
آزمایش حاضر به منظور بررسی تغییرات فیزیولوژیکی ژنوتیپ های مختلف چغندرقند تحت تنش شوری و هم چنین تعیین بهترین روش جهت غربال ژنوتیپ های متحمل و حساس، در سه مرحله در سال های زراعی 1389-1388 و 1390-1389 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر، گلخانه و مزرعه آزمایشی شماره دو دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران به اجرا درآمد. در دو مرحله ی جوانه زنی و گیاهچه ای در شرایط اعمال تیمار شوری، تعداد شش ژنوتیپ چغندرقند (13030، 22393، ic، 1br، جلگه و رسول)، تحت سه سطح شوری از منبع کلرید سدیم (nacl)، شامل شاهد (صفر)، 100 و 200 میلی مولار به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور ارزیابی تحمل و حساسیت گیاه چغندرقند به تنش شوری تا مرحله رسیدگی تکنولوژیکی محصول چغندرقند، تعداد چهار ژنوتیپ 13030، ic، 1br و جلگه با طرح بلوک های کامل تصادفی متعادل با سه تکرار در شرایط خاک شور مزرعه کشت شدند. در آزمایش جوانه زنی نتایج مقایسه میانگین صفات نشان داد که شوری موجب کاهش معنی دار درصد جوانه زنی، نرخ جوانه زنی و سرعت جوانه زنی شد. هم چنین تنش شوری موجب کاهش طول ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک آن ها گردید، در حالی که با افزایش شوری متوسط زمان جوانه زنی افزایش معنی دار نشان داد. با توجه به نتایج همبستگی صفات در غلظت 200 میلی مولار کلرید سدیم، صفات مورد بررسی همبستگی معنی دار با وزن خشک ریشه چه و ساقه چه نشان دادند. افزایش وزن خشک ساقه چه باعث افزایش معنی دار وزن خشک ریشه چه شد (**82/0=r). با توجه به نتایج حاصل از شاخص استرس جوانه زنی، ژنوتیپ 13030 دارای تحمل بیشتر و ژنوتیپ های جلگه و ic دارای تحمل کمتر ارزیابی شدند. در مرحله دوم آزمایش به صورت گلخانه ای، تیمار شوری بر تمام پارامترهای مورد بررسی اثر معنی دار داشت. نتایج نشان داد که با افزایش شوری، وزن خشک ریشه و اندام هوایی، طول ریشه و سطح برگ به طور معنی دار کاهش یافت، اما اثر معنی دار بر تعداد برگ و عدد spad نداشت. با افزایش شوری، محتوای نسبی آب برگ (rwc) و محتوای پتاسیم کاهش یافتند. درحالی که، صفاتی هم چون نفوذپذیری نسبی غشاء (rmp)، محتوای سدیم، کلسیم، پرولین و قندهای محلول در برگ های تمام ژنوتیپ ها، افزایش نشان دادند. بیشترین میزان افزایش نفوذپذیری نسبی غشاء طی تنش شوری در ژنوتیپ جلگه مشاهده شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که ژنوتیپ های متحمل (مانند ژنوتیپ رسول) نسبت به ژنوتیپ های حساس (مانند ژنوتیپ جلگه) عنصر سدیم را به مقدار بیشتری در سلول های برگ خود تجمع دادند. اگرچه در هر شش ژنوتیپ مورد بررسی با افزایش شوری پرولین افزایش یافت، اما افزایش آن نتوانست موجب حفظ یکنواختی غشاهای فسفولیپیدی گردد، پس به نظر می رسد که پرولین و نقش آنتی اکسیدانی آن نتوانست نقش موثری در القای تحمل به شوری در ژنوتیپ های مورد بررسی ایفا نماید. مقدار این آمینواسید تحت تنش شوری در ژنوتیپ های حساس بیشتر از ژنوتیپ های متحمل بود. لذا افزایش مقدار پرولین نمی تواند معیار مناسبی برای القای تحمل به ژنوتیپ های حساس محسوب گردد. پتانسیل اسمزی با افزایش تنش شوری و در نتیجه تجمع تنظیم کنندگان اسمزی در سلول های گیاهی منفی تر شد. به نظر می رسد که منفی تر شدن پتانسیل اسمزی موجب جذب بیشتر آب در ژنوتیپ های مورد بررسی گردید. تنش شوری، میزان جذب و تحلیل دی اکسید کربن، هدایت روزنه ای و تعرق را به طور معنی دار کاهش داد. مولفه های فلئورسانس کلروفیل نیز در ژنوتیپ های مختلف مورد ارزیابی واقع شد، نتایج نشان داد که حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو (fv/fm) و عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو (?psii) به ترتیب در شرایط تاریکی و روشنایی، خاموشی فتوشیمیایی انرژی الکترون برانگیخته و خاموشی غیرفتوشیمیایی انرژی الکترون برانگیخته در ژنوتیپ های مختلف با افزایش سطوح شوری تفاوت معنی داری نشان داد. در میان شش ژنوتیپ چغندرقند مورد بررسی، ژنوتیپ های 13030 و 1 brرفتار مشابهی داشتند، ولی در بالاترین سطح شوری، ژنوتیپ جلگه حساس ترین ژنوتیپ ارزیابی گردید. بر اساس شاخص حساسیت به تنش (ssi)، در غلظت 200 میلی مولار کلرید سدیم، ژنوتیپ رسول متحمل، 13030، 22393 و 1 br نیمه متحمل و ژنوتیپ های ic و جلگه حساس ارزیابی شدند. در نهایت با توجه به نتایج به دست آمده، به دلیل این که چغندرقند گیاهی غده ای است و ارزیابی وزن خشک ریشه در مقایسه با سایر صفات ساده، سریع و کم هزینه می باشد، می توان بیان کرد که در شرایط تنش شوری، وزن خشک ریشه می تواند به عنوان معیار مناسبی جهت غربال ژنوتیپ های متحمل و حساس مورد استفاده قرار گیرد. نتایج آزمایش مزرعه ای نشان داد که ژنوتیپ های مورد بررسی (13030، ic، 1br و جلگه) از نظر صفات وزن تر ریشه اصلی و طوقه و برگ و وزن خشک آن ها تفاوت معنی داری نداشتند، ولی محتوای سدیم و پتاسیم، درصد قند ناخالص، درصد قند خالص و عملکرد شکر در چهار ژنوتیپ مورد بررسی اختلاف معنی دار نشان داد. نتایج نشان داد که ژنوتیپ های 13030 و 1br نسبت به ژنوتیپ هایic و جلگه، عنصر سدیم را به مقدار بیشتر و پتاسیم را به میزان کمتری در سلول های ریشه خود تجمع دادند. میزان درصد قندخالص، درصد قندناخالص و عملکرد شکر در ژنوتیپ حساس جلگه کمتر از سایر ژنوتیپ ها مشاهده گردید. اگرچه عملکرد ریشه تفاوت معنی داری با ژنوتیپ های متحمل نداشت، با توجه به نتایج به دست آمده از آزمایش مزرعه ای می توان چنین بیان کرد که با اعمال مدیریت های زراعی مناسب از جمله کشت بذور در محل داغاب امکان استفاده از اراضی شور موجود، میسر خواهد بود.
کبری نجفی حبیب اله روشنفکر
آزمایش حاضر به منظور بررسی تغییرات فیزیولوژیکی دو رقم ارزن علوفه ای تحت تنش خشکی و همچنین تعیین بهترین روش جهت انتخاب رقم حساس و متحمل، طی دو آزمایش در سال زراعی 1390-1389 در آزمایشگاه و مزرعه شماره دو گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به اجرا در آمد. به منظور بررسی واکنش گیاه ارزن به تنش خشکی ناشی از پلی اتیلن گلایکول در مرحله جوانه زنی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی متعادل با چهار تکرار انجام شد. در این آزمایش دو عامل شامل رقم ارزن علوفه ای (نوتریفید و پیشاهنگ) و سطوح خشکی با استفاده از پلی اتیلن گلایکول 6000 (پتانسیل های0، 2-، 4- ، 6- و 8- بار) در نظر گرفته شد. نتایج آنالیز واریانس نشان داد که تنش خشکی تاثیر معنی دار بر درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه، طول ریشه چه، وزن خشک ساقه چه و همچنین وزن خشک ریشه چه داشت. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که با افزایش شدت تنش خشکی کلیه صفات فوق کاهش یافتند. علی رغم اینکه ارزن نوتریفید درصد جوانه زنی کمتری نسبت به ارزن پیشاهنگ داشت اما از وزن خشک ریشه چه و ساقه چه بیشتری برخوردار بود. با توجه به نتایج همبستگی صفات درصد و سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و طول ریشه چه همبستگی معنی دار با وزن خشک ریشه چه و ساقه چه نشان دادند. همچنین افزایش وزن خشک ریشه چه سبب افزایش معنی دار وزن خشک ساقه چه شد (**91/0r=). در آزمایشی دیگر به منظور بررسی اثر تنش خشکی روی برخی ویژگی های فیزیولوژیکی دو رقم ارزن علوفه ای، به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی شماره دو دانشگاه شهید چمران اهواز در سال زراعی 90-89 انجام شد. در این آزمایش دو عامل شامل دو رقم ارزن علوفه ای (نوتریفید و پیشاهنگ) و رژیم های آبیاری در چهار سطح (تأمین 100% تبخیر از تشتک به عنوان شاهد، 75% تبخیر از تشتک ، 50% تبخیر از تشتک ، 25% تبخیر از تشتک) در نظر گرفته شد. سطوح تیمار آبیاری براساس روش تشتک تبخیر کلاس a تعیین شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر سطوح تنش بر تمامی صفات مورد بررسی معنی دار بود. بیشترین عملکرد ماده خشک در رقم نوتریفید در سطح تأمین 100 درصد تبخیر از تشتک و کمترین عملکرد ماده خشک در رقم پیشاهنگ در تیمار تأمین 25 درصد تبخیر از تشت بدست آمد. میزان پرولین در هر دو رقم طی تنش همواره بیشتر از شاهد بود و با افزایش سطح خشکی میزان پرولین افزایش یافت. بیشترین میزان پرولین در رقم نوتریفید در سطح تأمین 25درصد تبخیر از تشت و کمترین میزان پرولین در رقم نوتریفید در تیمار شاهد بدست آمد. میزان نفوذپذیری نسبی غشاء در هر دو رقم طی تنش، همواره بیشتر از شاهد بود و با افزایش تنش خشکی میزان نفوذپذیری نسبی غشاء افزایش یافت. بیشترین میزان نفوذپذیری نسبی غشا در رقم پیشاهنگ در سطح تأمین 25 درصد تبخیر از تشت و کمترین میزان نفوذپذیری نسبی غشاء در رقم نوتریفید در تیمار شاهد بدست آمد. و با افزایش سطح تنش محتوای نسبی آب برگ، عملکرد ماده خشک، پتانسیل اسمزی، هدایت روزنه ای، حداکثر عملکرد کوآنتومی فتوسیستم دو، خاموشی فتوشیمیایی، عملکرد کوآنتومی فتوسیستم دو، تعداد پنجه و فیبر کاهش یافتند. با افزایش تنش خشکی درصد پروتئین و کارایی مصرف آب افزایش یافتند. همچنین با افزایش تنش خشکی میزان پروتئین، خاکستر و کلسیم افزایش معنی دار را نشان دادند. عملکرد ماده خشک همبستگی مثبت و معنی دار با هدایت روزنه ای، محتوای نسبی آب برگ، عدد spad، عملکرد کوآنتومی فتوسیستم دو، حداکثر عملکرد کوآنتومی فتوسیستم دو، تعداد پنجه و منیزیم داشت. نتایج شاخص حساسیت به تنش نشان داد علی رغم اینکه در تأمین 50% تبخیر از تشتک تبخیر رقم نوتریفید نیمه متحمل و رقم پیشاهنگ حساس بود ولی با افزایش شدت خشکی رقم پیشاهنگ از نیمه حساس به نیمه متحمل تبدیل شد در حالی که رقم نوتریفید نیمه حساس به تنش ارزیابی شد. لازم به ذکر است ارزن نوتریفید نسبت به پیشاهنگ هم در شرایط نرمال و هم در شرایط تنش از کارایی مصرف آب بهتری برخوردار بود و به نظر می رسد می توان از این واریته در مناطقی که با محدودیت آب آبیاری مواجهمی باشند برای تولید علوفه مناسب بهره جست.
حسین نوروزی پیمان حسیبی
آزمایش حاضر به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف شوری آب آبیاری بر عملکرد و برخی خصوصیات فیزیولوژیکی دو رقم ارزن علوفه ای در شرایط آب و هوایی اهواز در دو مرحله در سال های زراعی 1390-1389 و 1391-1390 در مزرعه آزمایشی شماره دو و آزمایشگاه تکنولوژی بذر گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به اجرا در آمد. در مرحله اول آزمایش دو رقم ارزن علوفه ای (نوتریفید و باستان)، تحت پنج سطح شوری از منبع کلرید سدیم (nacl)، شامل آب تصفیه شده، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی به صورت کشت گلدانی در شرایط مزرعه در سه تکرار مورد مطالعه قرار گرفتند. و در مرحله جوانه زنی دو رقم ارزن علوفه ای (نوتریفید و باستان)، تحت پنج سطح شوری از منبع کلرید سدیم (nacl)، شامل آب مقطر، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار کلرید سدیم به صورت فاکتوریل با طرح پایه کاملاً تصادفی در چهار تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. در مرحله اول آزمایش، تنش شوری بر تمام صفات مورد بررسی تأثیر معنی دار داشت. نتایج نشان داد که با افزایش تنش شوری عملکرد ماده خشک، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه ای و عدد spad کاهش یافتند ولی صفاتی هم چون نفوذپذیری نسبی غشاء و میزان پرولین با افزایش تنش شوری افزایش یافتند. بیشترین مقدار ماده خشک کل مربوط به تیمار شاهد در ارزن نوتریفید (2/83 گرم بر بوته) و کمترین مقدار مربوط به شوری 200 میلی مولار در ارزن باستان (5/23 گرم بر بوته) بود. نتایج نشان داد که کیفیت علوفه و مواد معدنی موجود در اندام هوایی دو رقم مورد مطالعه تحت تأثیر تنش شوری قرار گرفتند. با افزایش تنش شوری درصد پروتئین، محتوای پتاسیم، کلسیم و منیزیم اندام های هوایی کاهش یافتند در حالی که صفاتی هم چون درصد فیبر خام و محتوای سدیم با افزایش تنش، افزایش نشان دادند. بیشترین میزان سدیم در شوری 200 میلی مولار رقم باستان (6/36 میلی گرم بر گرم) و کمترین میزان سدیم در تیمار شاهد رقم نوتریفید (7/1 میلی گرم بر گرم) بود. رقم نوتریفید کمترین مقدار سدیم را در برگ دارا بود و نسبت پتاسیم به سدیم این رقم بیشتر از رقم باستان (حساس) بود. هم چنین تأثیر تنش شوری بر روی مولفه های فلئورسانس کلروفیل معنی دار بود. به طوری که حداکثر عملکرد کوآنتومی فتوسیستم دو در شرایط تاریکی و خاموشی فتوشیمیایی انرژی الکترون برانگیخته با افزایش تنش شوری کاهش یافتند در حالی که خاموشی غیرفتوشیمیایی انرژی الکترون برانگیخته با افزایش تنش، افزایش یافت. در آزمایش جوانه زنی نتایج مقایسه میانگین صفان نشان داد که تنش شوری موجب کاهش معنی دار درصد جوانه زنی، متوسط سرعت جوانه زنی، نرخ جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه و وزن خشک ریشه چه و ساقه چه گردید، در حالی که با افزایش تنش شوری متوسط زمان جوانه زنی افزایش معنی دار نشان داد.
مریم محمدی چراغ آبادی پیمان حسیبی
آزمایش حاضر به منظور بررسی اثر کاربرد برگی اسید سالیسیلیک بر تغییرات فیزیولوژیکی دو رقم چغندرقند تحت تنش شوری انجام شد. این آزمایش به صورت کشت گلدانی در شرایط مزرعه طی سال زراعی 1392-1391 در مزرعه تحقیقاتی شماره 2 گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران به اجرا در آمد. این آزمایش به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تعداد سه فاکتور مورد بررسی قرار گرفت، فاکتور اول محلول پاشی برگی اسید سالیسیلیک در سه سطح، شامل صفر میلی مولار، 5/0 میلی مولار و 1 میلی مولار به عنوان کرت اصلی، فاکتور دوم آّبیاری با آب شور در دو سطح، شامل صفر میلی مولار (آب تصفیه ی شهری) و 150 میلی مولار از منبع nacl، فاکتور سوم شامل دو رقم جلگه و شریف بود. ترکیب تیماری رقم ها و سطوح شوری به صورت فاکتوریل به کرت های فرعی اختصاص یافت. نتایج نشان داد که با افزایش شوری، همه ی صفات کمی اندازه گیری شده شامل وزن خشک ریشه و اندام هوایی، وزن تر اندام هوایی، هم چنین تعداد و سطح برگ، و وزن تر و خشک طوقه به طور معنی دار کاهش یافتند. کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در شرایط تنش، صفات کمی اندازه گیری شده در هر دو غلظت 5/0 و 1 میلی مولار افزایش معنی داری داشتند. این بهبود در غلظت 5/0 میلی مولار اسید سالیسیلیک بیشتر بود. محتوای نسبی آب برگ (rwc) در هر دو رقم در شرایط تنش (جلگه 32/47% و شریف 42/43%) نسبت به شرایط غیرتنش (جلگه 35/76% و شریف 84/75%) کاهش معنی دار داشت. با کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در غلظت 5/0 و 1 میلی مولار در شرایط تنش، محتوای نسبی آب برگ در رقم جلگه (به ترتیب 31/63% و 22/60%) و رقم شریف (به ترتیب 27/68% و 44/64%) افزایش معنی دار نشان داد. نفوذپذیری نسبی غشاء (rmp) در شرایط تنش نسبت به شرایط غیرتنش افزایش معنی دار داشت. کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در هر دو غلظت در شرایط تنش، موجب کاهش معنی دار نفوذپذیری نسبی غشاء (rmp) شد. محتوای پتاسیم برگ در هر دو رقم در شرایط تنش (جلگه 31/55 و شریف 41/57 میلی گرم بر گرم ماده خشک) نسبت به شرایط غیرتنش (جلگه 11/65 و شریف 02/69 میلی گرم بر گرم ماده خشک) کاهش معنی دار نشان داد. کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در غلظت 1 میلی مولار در شرایط تنش و غیرتنش، محتوای پتاسیم برگ در رقم جلگه (به ترتیب 48/64 و 44/71 میلی گرم بر گرم ماده خشک) و شریف(49/63 و 76/70 میلی گرم بر گرم ماده خشک) افزایش معنی دار مشاهده گردید. محتوای سدیم برگ و ریشه در شرایط تنش نسبت به شرایط غیرتنش افزایش معنی دار داشتند. کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در غلظت 1 میلی مولار در شرایط تنش، موجب کاهش معنی دار این دو صفت شد. محتوای پرولین برگ در شرایط تنش نسبت به شرایط غیرتنش افزایش معنی دار نشان داد. با کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در غلظت 5/0 و 1 میلی مولار در شرایط تنش افزایش معنی دار نشان داد. که این میزان افزایش در غلظت 5/0 میلی مولار بیشتر بود. میزان کل قندهای محلول در برگ های رقم شریف تحت تأثیر آبیاری با آب شور (77/131 میلی گرم بر گرم ماده خشک) نسبت به شرایط غیرتنش (78/68 میلی گرم بر گرم ماده خشک) افزایش معنی دار نشان داد. با کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در غلظت 5/0 میلی مولار در رقم شریف در شرایط تنش (51/149 میلی گرم بر گرم ماده خشک) و در هر دو غلظت 5/0 و 1 میلی مولار اسید سالیسیلیک در رقم شریف در شرایط غیر تنش (به ترتیب 73/119 و 06/94 میلی گرم بر گرم ماده خشک) افزایش معنی دار مشاهده شد. تنش شوری میزان هدایت روزنه ای را کاهش داد و کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در هر دو غلظت 5/0 و 1 میلی مولار موجب افزایش معنی دار این صفت شد. این افزایش در غلظت5/0 میلی مولار بیشتر بود. نتایج نشان داد که حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو (fv/fm)، عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو (??ps? (و خاموشی فتوشیمیایی انرژی الکترون برانگیخته (qp) در شرایط تنش کاهش معنی دار نشان دادند، درصورتیکه با کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در شرایط تنش، در هر دو غلظت 5/0 و 1 میلی مولار افزایش معنی دار داشتند. خاموشی غیر فتوشیمیایی انرژی الکترون برانگیخته (npq) در شرایط تنش، افزایش معنی دار نشان داد ولی با کاربرد برگی اسید سالیسیلیک در هر دو غلظت 5/0 و 1 میلی مولار کاهش معنی دار نشان داد. با توجه به نتایج همبستگی صفات، خاموشی فتوشیمیایی انرژی الکترون برانگیخته (qp) با وزن خشک ریشه (*56/0r=) و وزن خشک اندام هوایی (**68/0r=) در شرایط تنش همبستگی مثبت معنی دار داشت. بنابراین از این صفت، می توان برای غربال گری این ارقام تحت تنش در شرایط کاربرد برگی اسید سالیسیلیک استفاده کرد. بر اساس شاخص حساسیت به تنش (ssi)، در غلظت 150 میلی مولار کلرید سدیم، رقم جلگه نیمه متحمل و رقم شریف نیمه حساس شناخته شد. با توجه به نقش مثبت کاربرد برگی اسید سالیسیلیک، نتیجه این مطالعه نشان داد که اعمال تیمار اسید سالیسیلیک بر رقم جلگه (که در آزمایش های پیش به عنوان رقم نیمه حساس گزارش شده بود) می تواند موجب بهبود تحمل به تنش شوری در این رقم گردیده و به عنوان رقم نیمه متحمل ارزیابی گردد. همچنین براساس نتایج بدست آمده، به دلیل اینکه چغندرقند گیاهی غده ای است و ارزیابی وزن خشک ریشه در مقایسه با سایر صفات ساده، سریع و کم هزینه می باشد، در شرایط تنش شوری، این صفت می تواند به عنوان معیار مناسبی جهت غربال رقم های متحمل و حساس مورد استفاده قرار گیرد.
فرید یوسفی حبیب اله روشنفکر
این آزمایش به منظور بررسی اثر تنش توام خشکی و شوری بر دو ژنوتیپ کلزا (brassica napus l.) در شرایط آب و هوایی اهواز طی دو مرحله در سال زراعی 1392-1391 در مزرعه آزمایشی شماره دو و آزمایشگاه تکنولوژی بذر گروه زراعت و اصلاح نبات دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به اجرا در آمد. در مرحله اول به منظور مطالعه اثر تنش شوری، خشکی و اثر متقابل دو پدیده خشکی و شوری بر رشد، عملکرد و صفات فیزیولوژیک دو رقم کلزا (هایولا401 و شیرالی) بصورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شرایط گلدانی غیر گلخانه ای انجام شد. عوامل مورد آزمایش شامل دو رقم کلزا (هایولا401 و شیرالی)، سطوح شوری (آب تصفیه شده به عنوان شاهد (7/1ec=) و شوری 150 میلی مولار (15ec=)) و سطوح خشکی (تامین 100% نیاز آبی به عنوان شاهد و تامین 30% نیاز آبی) بود. زمان اعمال تیمار شوری بر اساس مرحله فنولوژیکی رشد گیاه پس از 4 برگی صورت گرفت و زمان اعمال تنش خشکی براساس مراحل فنولوژیکی هر رقم از مرحله ابتدای گلدهی تا مرحله ابتدای ظهور خورجین ها با استفاده از شلتر (shelter) جهت جلوگیری از ورود آب بارندگی انجام گرفت. نتایج نشان داد که اعمال تنش خشکی و شوری، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد دانه، اجزاء عملکرد، وزن خشک ریشه، هدایت روزنه ای، تعرق، محتوای نسبی آب برگ، میزان پتاسیم، نسبت پتاسیم به سدیم، نسبت کلسیم به سدیم، میزان منیزیم و همچنین حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم، خاموشی فتوشیمیایی و حداکثر کارایی فتوسیستم دو را کاهش داد. در حالی که میزان دمای برگ، مقاومت روزنه ای، نفوذپذیری نسبی غشاء، خاموشی غیرفتوشیمیایی، میزان سدیم وکلسیم افزایش یافت. اما حضور تنش توام شوری و خشکی افزایش یا کاهش مربوط به صفات ذکر شده را شدیدتر بروز داد. همچنین نتایج نشان داد که رقم هایولا401 (وزن خشک اندام هوایی و عملکرد دانه بیشتر) دارای مکانیسم دفاعی بهتر و کارآمدتری نسبت به رقم شیرالی از جمله حفظ محتوای نسبی آب برگ و عدم افزایش نفوذپذیری نسبی غشاء در سه تنش شوری، خشکی و توام بود. نتایج همبستگی داده ها نشان داد که در شرایط تنش خشکی بین محتوای نسبی آب برگ و عدد spad رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت. همبستگی دما و تعرق در هر سه تنش منفی و معنی دار بود. بر منبای بیلان انرژی در برگ و گرماگیری فرآیند تعرق، تنزل تعرق منجر به افزایش دمای برگ گیاه شد. در ارقام مورد مطالعه تحت تنش های متفاوت، بیشتر الکترون های وارد شده به فتوسیستم دو به مسیرهای دیگری منحرف شدند و باعث کاهش خاموشی فتوشیمیایی و افزایش خاموشی غیرفتوشیمایی شد و منجر به کاهش عملکرد کوانتومی فتوسیستم دو گردید. واکنش وزن خشک ریشه ارقام به تنش ها متفاوت بود. به گونه ای که همبستگی بین ریشه با عملکرد و اجزاء عملکرد در شرایط تنش خشکی منفی و معنی دار بود. در این تنش، آسیمیلات بیشتری به ریشه اختصاص یافت به گونه ای که باعث کاهش وزن خشک اندام هوایی و در نهایت کاهش اجزاء عملکرد و عملکرد دانه در رقم شیرالی شد. همچنین زودرسی رقم هایولا401 باعث شد که زمان گلدهی و پرشدن دانه به شرایط نامساعد آخر فصل برخورد کمتری داشته و منجر به بهبود در عملکرد دانه شود. در این بررسی رقم شیرالی با بالا بودن شاخص حساسیت به تنش، رقم نیمه حساس و رقم هایولا401، رقم نیمه متحمل معرفی شد. در مرحله دوم به منظور بررسی واکنش گیاه کلزا به تنش شوری، خشکی و توام شوری و خشکی در مرحله جوانه زنی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش سه عامل، ارقام کلزا (هایولا401 و شیرالی)، سطوح تنش با استفاده از نمک nacl (0، 100، 200 میلی مولار) و سطوح خشکی با استفاده از پلی اتیلن گلیکول 6000 (0، 10%و 15% پلی اتیلن گلیکول در یک لیتر آب) در نظر گرفته شد. مقایسه میانگین تیمارها نشان داد که با اعمال تنش های شوری و خشکی، درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، وزن تر گیاهچه، وزن خشک ساقه چه و وزن خشک ریشه چه، طول ساقه چه، طول ریشه چه، نسبت طول ریشه چه به ساقه چه کاهش یافت. در حالی که تنش توام باعث کاهش بیشتری در صفات گردید. نتایج آزمایش حاضر نشان داد که اثر شوری بر صفات فوق نسبت به تنش خشکی شدیدتر بود و باعث کاهش بیشتر صفات ذکر شده رقم شیرالی نسبت به رقم هایولا401 شد که نشان می دهد اثرات nacl و peg به واسطه مکانیسم های مختلفی از سوی گیاه پاسخ داد می شوند. همچنین نتایج همبستگی داده ها نشان داد که در شرایط تنش شوری کاهش وزن خشک ساقه چه و وزن خشک ریشه چه سبب کاهش درصد جوانه زنی و سرعت جوانه زنی شد. طی تنش خشکی همبستگی بین طول ریشه چه و ساقه چه مثبت و معنی دار بود (**81/0). همچنین در شرایط تنش توام کاهش وزن خشک ریشه چه سبب کاهش درصد جوانه زنی شد. به نظر می رسد که با کاهش وزن خشک ریشه چه، آب کمتری جذب شد و سبب کاهش درصد جوانه زنی گردید.
عبدالامام فدوی پور احمد فرخیان فیروزی
نوع سیستم خاک¬ورزی می¬تواند جریان آب وانتقال املاح درخاک¬های کشاورزی را تحت تاثیر قرار دهد. با این حال، رابطه بین سیستم¬های خاک¬ورزی و آبشویی نیترات در خاک هنوز به خوبی شناخته نشده است. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر سیستم¬های خاک¬ورزی مرسوم (cot)، کم¬خاک¬ورزی(rt) و بی¬خاک-ورزی(nt) بر انتقال نیترات در خاک تحت کشت گندم و همچنین بررسی تاثیر انواع سیستم های خاک¬ورزی بر ویژگی های هیدرولیکی خاک بوده است. بدین منظور آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به تعداد 9 کرت در مزرعه آزمایشی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. کود اوره به میزان 200 کیلوگرم در هکتار و سوپرفسفات¬تریپل به میزان 150 کیلوگرم در هکتار به صورت پایه مصرف شد. نمونه¬های خاک از قبل کاشت و پس از هر مرحله آبیاری و رسیدن رطوبت خاک به حد زراعی از سه عمق 0 تا 30 (d1)، 30 تا 60 (d2) و 60 تا 90 (d3) سانتی¬متر تهیه شد. نیتروژن کل خاک، نیترات خاک، آمونیوم خاک، نیتروژن کل گیاه و شاخص کلروفیل گیاه اندازه¬گیری شد. نتایج این پژوهش نشان داد که روش خاک¬ورزی بر نیتروژن کل خاک تاثیری معنی¬دار نداشت ولی در تغییرات غلظت نیترات و آمونیوم تاثیری معنی¬دار دارد. بیشترین مقدار نیتروژن کل خاک ، نیترات و آمونیم به ترتیب در تیمار کم¬خاک¬ورزی، عمق 30-0 سانتی¬متری و مرحله نمونه¬برداری اول(rtd1m1)، تیمار بی¬خاک¬ورزی، عمق 60-30 و مرحله نمونه¬برداری دوم(ntd2m2) و تیمار بی¬خاک¬ورزی، عمق30-0 و مرحله دوم نمونه¬برداری(ntd1m2) مشاهده شد. همچنین بیشترین مقدار نیتروژن کل گیاه در تیمار بی¬خاک¬ورزی و مرحله اوایل پنجه¬زنی(ntm1)وبیشترین مقدار شاخص کلروفیل در تیمار بی¬خاک¬ورزی و مرحله اوایل پنجه¬زنی(ntm1) مشاهده شد. با گذشت زمان، نیترات به عمق پایین¬تر شسته شد و در آخرین نمونه¬برداری غلظت آن به حداقل رسید. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر متقابل روش خاک¬ورزی×عمق نمونه برداری×مرحله نمونه برداری بر هر سه پارامتر نیتروژن کل خاک، نیترات خاک و آمونیوم خاک در سطح آماری 1 درصد تاثیری معنی¬دار داشت نتایج نشان داد که تاثیر روش خاک¬ورزی و مرحله نمونه برداری بر نیتروژن کل گیاه گندم در سطح آماری 1 درصد معنی¬دار شد ولی تاثیر متقابل روش خاک¬ورزی×مرحله نمونه برداری بر این پارامتر معنی¬دار نبود. همچنین تاثیر روش خاک¬ورزی در سطح آماری 5 درصد و مرحله نمونه برداری در سطح آماری 1 درصد بر میزان شاخص کلروفیل گیاه معنی¬دار شد ولی تاثیر متقابل روش خاک¬ورزی×مرحله نمونه برداری بر این پارامتر معنی¬دار نبود. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر انواع سیستم های خاک¬ورزی بر ویژگی های هیدرولیکی خاک مانند هدایت هیدرولیکی اشباع، نفوذ تجمعی آب به خاک، درصد و اندازه منافذ، شاخص¬های پایداری ساختمان و جرم ویژه ظاهری تاثیر معنی¬دار دارد. با افزایش شدت خاک¬ورزی، احتمالاً منافذ درشت بیشتری ایجاد می¬شود. به همین دلیل میزان شدت نفوذ و هدایت هیدرولیکی اشباع در تیمار خاک¬ورزی مرسوم بیشتر است و به تبع آن آبشویی نیترات نیز بیشتر خواهد بود. بنابراین به کار بردن سیستم¬های خاک¬ورزی حفاظتی علاوه بر کاهش هزینه، باعث کاهش آلودگی محیط زیست از نیترات آبشویی شده در مزارع، می¬شود.
حدیث ذوالفقاریان پیمان حسیبی
آزمایش حاضر به منظور بررسی اثر تنش شوری بر تغییرات فیزیولوژیکی چهار ژنوتیپ یولاف زراعی در اهواز انجام شد. این آزمایش به صورت کشت گلدانی در شرایط مزرعه طی سال زراعی1392 در مزرعه تحقیقاتی شماره 2 گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران به اجرا در آمد. این آزمایش به صورت فاکتویل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. تعداد دو فاکتور مورد بررسی قرار گرفت، فاکتور اول 4 ژنوتیپ یولاف زراعی، شامل v1(weib/flipper)، v2(mn00206/mn841845)، (v3(mn98148/oa982-6 و (v4(nd950205/hifi و فاکتور دوم آّبیاری با آب شور در دو سطح، شامل صفر میلی مولار (آب تصفیه ی شهری) و 150 میلی مولار از منبع nacl بود. نتایج نشان داد که با افزایش شوری، کمّیّت اکثر صفات اندازه گیری شده شامل وزن خشک ریشه و اندام هوایی، هدایت روزنه ای، تعرق، هم چنین میزان فتوسنتز، محتوای کلروفیل برگ و محتوای نسبی آب برگ و میزان پتاسیم برگ و ریشه به طور معنی دار کاهش یافتند. بدین ترتیب بیشترین میزان وزن خشک ریشه (12/1 گرم بر بوته) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری، وزن خشک ریشه کاهش یافت (51/0 گرم بر بوته). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (94/0 گرم بر بوته) و کمترین (73/0 گرم بر بوته) میزان وزن خشک ریشه به ترتیب مربوط به ژنوتیپهای v4و v1 بود. بیشترین میزان وزن خشک اندام هوایی (45/1 گرم بر بوته) در تیمار شاهد بود و با ایجاد تنش شوری کاهش یافت (81/0 گرم بر بوته). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (22/1 گرم بر بوته) میزان وزن خشک اندام هوایی مربوط به ژنوتیپ های v4 و v2 و کمترین (04/1 گرم بر بوته) آن مربوط به ژنوتیپ v1 بود. بیشترین میزان تعرق (81/0 میلی مول آب بر متر مربع بر ثانیه) در تیمار شاهد بود و با ایجاد تنش شوری کاهش یافت (60/0 میلی مول آب بر متر مربع بر ثانیه). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (73/0 میلی مول آب بر متر مربع بر ثانیه) و کمترین (68/0 میلی مول آب بر متر مربع بر ثانیه) میزان تعرق به ترتیب مربوط به ژنوتیپ های v3 و v4 بود. بیشترین میزان فتوسنتز (5/16 میکرومول co2 بر متر مربع) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری کاهش یافت (45/9 میکرومول co2 بر متر مربع). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (95/13 میکرومول co2 بر متر مربع) و کمترین (4/12 میکرومول co2 بر متر مربع) میزان فتوسنتز مربوط به ژنوتیپ های v4 و v3 بود. بیشترین میزان عدد spad (4/54) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری، عدد spad کاهش یافت (3/43) و بیشترین (2/49) و کمترین (2/48) میزان عدد spad به ترتیب مربوط به ژنوتیپ های v4و v1بود. روند تغییرات عدد spad نشان داد که این صفت بر اثر تنش شوری در طی زمان کاهش یافت و بیشترین (2/13) و کم ترین (2/9) میزان افت عدد spad در شرایط عدم تنش نسبت به شرایط تنش به ترتیب مربوط به ژنوتیپ هایv4 و v3 بود. بیشترین میزان محتوای نسبی آب برگ (4/84 درصد) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری در برگ کاهش یافت (5/65 درصد). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (7/76 درصد) و کمترین (6/73 درصد) میزان محتوای نسبی آّب برگ به ترتیب مربوط به ژنوتیپ هایv3 و v4 بود و روند آن نشان داد که این صفت بر اثر تنش شوری در طی زمان کاهش یافت. بیشترین (5/21 درصد) و کم ترین (5/15 درصد) میزان افت محتوای نسبی آّب برگ در شرایط تنش نسبت به شرایط عدم تنش به ترتیب مربوط به ژنوتیپ های v4 و v3 بود. بیشترین میزان پتاسیم برگ (92/7 میلی گرم بر گرم) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری، میزان آن کاهش یافت (77/4 میلی گرم بر گرم). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (75/6 میلی گرم بر گرم) و کمترین (85/5 میلی گرم بر گرم) میزان پتاسیم برگ به ترتیب مربوط به ژنوتیپ های v4 وv3 بود. بیشترین میزان پتاسیم ریشه (3/6 میلی گرم بر گرم) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری، میزان آن کاهش یافت (2/4 میلی گرم بر گرم). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (6 میلی گرم بر گرم) و کمترین (35/4 میلی گرم بر گرم) میزان پتاسیم ریشه به ترتیب مربوط به ژنوتیپ های v3 وv4 بود. در مقابل کمترین میزان سرعت تنفس (9/172 میکرومول co2 بر متر مربع بر ثانیه) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری افزایش یافت (3/335 میکرومول co2 بر متر مربع بر ثانیه). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (1/266 میکرومول co2 بر متر مربع بر ثانیه) و کمترین (7/237 میکرومول co2 بر متر مربع بر ثانیه) میزان سرعت تنفس مربوط به ژنوتیپ های v3 و v4 بود. کمترین میزان دمای برگ (1/14 سانتی گراد) در تیمار شاهد بود و با ایجاد تنش شوری افزایش یافت (9/18 سانتی گراد). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (9/17 سانتی گراد) و کمترین (5/15 سانتی گراد) میزان دمای برگ مربوط به ژنوتیپ های v1 و v2بود. کمترین میزان سدیم برگ (27/2 میلی گرم بر گرم) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری، میزان آن افزایش یافت (07/7 میلی گرم بر گرم). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (30/5 میلی گرم بر گرم) میزان سدیم برگ مربوط به ژنوتیپ های v1 و v3 و کمترین (2/3 میلی گرم بر گرم) میزان آن مربوط به ژنوتیپ v4 بود. کمترین میزان سدیم ریشه (07/3 میلی گرم بر گرم) در تیمار شاهد مشاهده شد و با ایجاد تنش شوری، میزان آن افزایش یافت (2/6 میلی گرم بر گرم). در بین ژنوتیپ ها نیز بیشترین (75/5 میلی گرم بر گرم) و کمترین (4/3 میلی گرم بر گرم) میزان سدیم ریشه مربوط به ژنوتیپ های v4 و v2 بود. بنابراین از نتایج حاصل از این تحقیق مشخص شد که ژنوتیپ v4 به دلیل دارا بودن قابلیت تعرق بالا توانسته که حداقل دمای برگ را کسب کند و تنفس آن نیز در میان دیگر ژنوتیپ ها در شرایط شوری کمتر بوده و این ژنوتیپ دارای بیشترین میزان فتوسنتز در بین ژنوتیپ های دیگر در شرایط شوری بود. به این ترتیب بیشترین میانگین وزن خشک اندام هوایی و کمترین میزان افت وزن خشک در شرایط تنش نسبت به تنش را دارا بود. همچنین این ژنوتیپ در شرایط تنش شوری کمترین سطح از سدیم را در برگ خود دارد و کمترین افت در میزان پتاسیم در شرایط تنش نسبت به غیر تنش را نشان داد و در کل ژنوتیپ متحمل تری نسبت به دیگران می باشد.
طاهره زارع پیمان حسیبی
به منظور ارزیابی برخی شاخص¬های فیزیولوژیکی ژنوتیپ¬های مختلف یولاف زراعی (avena sativa) با تاریخ کاشت¬های متفاوت، آزمایشی در سال زراعی 1393-1392 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به مرحله¬ی اجرا درآمد. این طرح به صورت فاکتوریل بر پایه¬ی بلوک¬های کامل تصادفی با 3 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای مورد بررسی در این طرح شامل تاریخ کاشت (20آبان، 5آذر و 25آذر) و پنج ژنوتیپ مختلف یولاف زراعی (g1، g2، g3، g4 و g5) بودند. صفات مورد بررسی در این آزمایش شامل بررسی شاخص¬های فیزیولوژیکی، صفات مورفولوژیکی، صفات کیفی، عملکرد و اجزای عملکرد بودند. نمونه¬برداری¬ها در 5 مرحله ( اواخر پنجه¬زنی، اواسط ساقه رفتن، اواسط خمیری نرم، رسیدگی فیزیولوژیک و برداشت) صورت گرفت. نتایج آزمایش نشان داد که در مرحله¬ی پنجه¬زنی بیشترین عملکرد وزن خشک (590/1 گرم بر متر مربع)، عملکرد وزن تر (2178 گرم بر متر مربع)، قندهای محلول (153/3 میلی¬گرم در هر گرم برگ)، شاخص سطح برگ (5) و عدد spad (54/93) از تاریخ کاشت اول و از ژنوتیپ¬های g3 و g4 به¬دست آمدند که اختلاف معنی¬داری با دیگر ژنوتیپ¬ها داشتند. در مرحله¬ی ساقه رفتن بیشترین سرعت رشد خالص (4/43 گرم بر متر مربع برگ در روز)، سرعت رشد محصول (19/42 گرم بر متر مربع در روز) و شاخص سطح برگ (6/5) مربوط به تاریخ کاشت اول بود که از ژنوتیپ¬های g1 و g3 به¬دست آمدند. در مرحله¬ی خمیری نرم بیشترین میزان عدد spad 65/43، شاخص سطح برگ (8/63)، فتوسنتز (22/47 میکرو مول co2 بر متر مربع در ثانیه)، هدایت روزنه¬ای (0/93 سانتی¬متر در ثانیه)، سرعت رشد محصول (34/70 گرم بر متر مربع در روز)، سرعت رشد خالص (3/14 گرم بر متر مربع برگ در روز)، طول خوشه (54/43 سانتی¬متر)، ارتفاع بوته (164/5 سانتی¬متر)، قندهای محلول (57/05 میلی-گرم در هر گرم برگ)، عملکرد وزن تر (11330 گرم بر متر مربع) و عملکرد وزن خشک (2582 گرم بر متر مربع) از تاریخ کاشت اول و از ژنوتیپ¬های g3، g4 و g1 به¬دست آمدند. در مرحله¬ی رسیدگی فیزیولوژیک بیشترین سرعت رشد خالص (0/95 گرم بر متر مربع برگ در روز) از تاریخ کاشت اول و ژنوتیپ g1 به¬دست آمد و در مرحله¬ی برداشت بیشترین وزن هزار دانه (38/47 گرم)، عملکرد بیولوژیک (2704 گرم بر متر مربع)، عملکرد دانه (948497 گرم بر متر مربع) و شاخص برداشت (33/56 درصد) از تاریخ کاشت اول و از ژنوتیپ¬های g3 و g4 به¬دست آمدند. در مجموع نتایج نشان داد که ژنوتیپ¬های g3و g4 در تاریخ کاشت اول (20 آبان) به واسطه¬ای برخورداری از شرایط دمایی مناسب و مطلوب بودن طول دوره¬ی رویشی و زایشی، توانسته¬اند عملکرد بهتری را در این تاریخ کاشت نسبت به دو تاریخ کاشت دیگر داشته باشند ضمن اینکه از شاخص¬های فیزیولوژیکی و زراعی برتری نسبت به سایر ژنوتیپ¬ها برخوردار بودند.