نام پژوهشگر: سید محسن میر باقری
ام کلثوم محمدی سید محسن میر باقری
بر اساس تعالیم ائمه ی معصومین علیهم السلام شیعه معتقد است خداوند مقدرات خود را در مورد هستی و انسان از روی حکمت تغییر می دهد؛ از این عقیده و مفهوم به "بداء" تعبیر می شود که اکثر علما آن را "نسخ تکوینی" دانسته اند. تحقق بداء در مورد مقدرات مربوط به انسان ها به سبب آن است که برخی اعمال آن ها در سرنوشتشان تأثیرگذار است. در رساله ی حاضر دیدگاه امام فخر رازی و علامه طباطبایی در این باره بررسی و مقایسه شده است. دو عالمی که از دو نظام کلامی و اعتقادی متفاوت متأثر بوده اند: یکی از آن ها اشعری و دیگری شیعه جعفری بوده است؛ بنابراین بالتبع در تحلیل صفات حق تعالی و نسبت دادن بداء به خداوند مواضع متفاوتی داشته اند. در راستای هدف رساله که بررسی بداء از نظر این دو اندیشمند و یافتن موارد وفاق و خلاف نظرات آن ها می باشد ـ با توجه به این که هیچ یک بحث مستقلی تحت این عنوان نکرده اند ـ به روش کنابخانه ای آرای این دو دانشمند از میان آثار گوناگون ایشان استخراج، و حتی الامکان بررسی و مقایسه گردید تا موارد اختلاف نظر ایشان به دست آید؛ همچنین روشن گردد که آیا با وجود مواضع اختلافِ اندیشه های ایشان می توان به نکته ی وفاقی بین آرای آن ها در این باره دست یافت؛ که بر خلاف ظاهر امر، نکات وفاق و اشتراکی نیز یافت شد. نتیجه: خداوند متعال در هر زمان به نسبتِ اعمال انسان، سرنوشتی را برای او مقدم یا موخر می دارد. حقیقت و باطن این امر ( بداء ) چیزی جز باز بودن دست خداوند نیست و این که او هر لحظه هر چیزی را می تواند تغییر دهد و این چیزی است که فخر رازی هم بدان اعتقاد دارد و از مجموع مطالب وی این امر آشکار می گردد. در هیچ جایی وی نگفته است که خداوند قادر به تغییر مقدراتش نیست. از سوی دیگر یک نتیجه ای که از بررسی مطالب فخر رازی به دست می آید وجود تناقض در سخنان اوست. وی علاوه بر اذعان به وجود نسخ، گر چه برای آن مثال از نسخ احکام دینی و آیات قرآن آورده است اما در تفسیر آیه ی سی و نه سوره ی رعد وجود محو و اثبات و عمومیتش را قبول داشته و برای آن مثال هایی از نسخ در عالم تکوین و نسخ در نزول عذاب زده و در عین حال هم بداء را رد کرده است که این، تناقض در آرای فخر را نشان می دهد؛ اما همین تناقض، خود نشان گر آن است که وی در باطن امر به مفهوم بداء اعتقاد داشته است. خود علامه هم نزاع عامه و خاصه را در این مورد لفظی دانسته است. انکار کنندگان چون بداء میان انسان ها را با بداء نسبت به خدا به یک معنی گرفته اند، منکر آن در مورد خدا شده اند که اگر به درک معنای صحیح بداء می رسیدند، منکر آن نمی شدند. فحوای کلام برخی از علما حکایت گر این مطلب است؛ چنان که شیخ صدوق گفته است: هر کس اقرار کند که خدا آنچه را بخواهد انجام می دهد، و آنچه را بخواهد از بین می برد و به جای آن هر چه را بخواهد، می آفریند، و آنچه را بخواهد پیش می اندازد، و آنچه را بخواهد به تأخیر می اندازد، و امر می کند به آنچه بخواهد هر طور که بخواهد، در حقیقت به بداء اقرار کرده است. نتیجه این که با تفسیر دقیق بداء و فهم صحیح معنای آن نزاع بین عامه و خاصه قابل رفع است. شاید این امر مورد اعتراض واقع شود و گفته شود که لفظ بداء نزد اهل سنت نیامده است؛ لیکن روایاتی در کتاب های معتبر خود اهل سنت از رسول اکرم (ص) موجود است، و به برخی از آن ها در این پژوهش اشاره شد. برخی عوامل سیاسی ـ اجتماعی و تعصبات هم در گسترش نزاع موثر بوده است. فخر رازی علی رغم انکار بداء به لسان، ناخواسته به بداء اعتراف کرده است و علی رغم تصریح به رد آن، مفهوم آن را قبول داشته است، او و علامه طباطبایی هر دو می خواهند بگویند که خداوند هر چه بخواهد، می کند؛ هر دو به موجب آیات قرآن و احادیث وارده از رسول اکرم(ص) عقیده دارندکه صدقه و صله رحم و مانند آن سبب نزول رحمت الهی است بنابراین نزاع در این مسأله لفظی است. با این بررسی باید گفت: نظر علامه بر لفظی بودن نزاع در این مسأله، حداقل در مورد فخر رازی و علامه طباطبایی به اثبات می رسد.
فاطمه پیرایش مقدم زهره اخوان مقدم
در این پژوهش آسیب های ناظر به معلمان، دانش آموزان، کتاب های آموزشی مرتبط با ترجمه و مفاهیم قرآن و اصول و روش های به کار گرفته شده در آموزش و انتقال ترجمه و مفاهیم قرآن در مدارس ابتدایی مورد برسی قرار گرفت. در این زمینه بیشتر آسیب ها ناظر به عملکرد ضعیف و نامطلوب آموزگاران ابتدایی است از جمله: عدم اشراف کامل به ماده درسی و علوم مرتبط با آن، استفاده از روش های تدریس ناکارآمد، ضعف در مهارت های لازم برای تعلیم، ضعف در التزام به فضایل اخلاقی و تعارض میان گفتار و رفتار معلمان، افراط و تفریط در برخوردهای دینی و عدم توجه به تربیت دینی. در مرحله بعد آسیب ها متوجه محتوای آموزشی کتاب های درسی، محدود بودن شیوه های به کار گرفته شده در انتقال مفاهیم، فقدان تنوع و جذابیت در ساختار ظاهری این کتابهاست. برخی آسیب های دیگر عبارتند از: هدف قرار دادن رشد علمی و افزایش معلومات به جای تقویت حس مذهبی و رشد دینی، آموزش تک بعدی، نداشتن شناخت دقیق از خصوصیات جسمی، روحی و رشد ذهنی دانش آموزان، عدم هماهنگی و یا تعارض میان آموزش های خانه، مدرسه و جامعه و ... . برخی راهکارها جهت بهبود کتب آموزشی برای آموزش ترجمه و مفاهیم قرآن به کودکان مطرح گردید، از جمله: آموزش موضوعی واژگان قرآنی، آموزش از طریق نمادسازی، آموزش از طریق نمودار، آموزش ترجمه واژه ها در قالب شعرهای ساده و کوتاه کودکانه، طراحی مکالمه های قرآنی، استفاده از تصاویر برای تسریع و تسهیل آموزش. همچنین برخی راهکارها جهت ارتقای توان علمی و مهارتی معلمان و توانمندسازی آنها در به کارگیری اصول و روش های برتر تدریس در آموزش ترجمه و مفاهیم قرآن مطرح گردید که عبارتند از: اهتمام ویژه به شایسته سالاری در گزینش معلمان، غنی سازی کلاس های ضمن خدمت و غنی سازی کتاب راهنمای معلم.
ستار چعبانی زاده دورقی سید محسن میر باقری
چکیده واژه «قلب» در قرآن بسیار آمده، قلب با آنچه که ما از عضو صنوبری شکل سمت چپ بدن می دانیم تفاوت دارد. قلب در اصطلاح قرآنی، به روح لطیف انسانی اطلاق می شود که با تعلق به قلب جسمانی، سلطه خود را در بدن اجرا می کند. در قرآن کارها و صفاتی به قلب، نسبت داده شده است. مثل ادراک، اطمینان، ترس، خشوع و غیره. این صفات به دو دسته فضیله و رذیله دسته بندی می شوند. در این رساله سعی شده است به برخی از این صفات اشاره شود. در فصل اول، پس از بیان مقدمه ای در مورد تعریف قلب و شناخت آثاری که به آن نسبت داده شده به بیان مسأله و اهداف تحقیق و همچنین اهمیت و پیشینه بحث اشاره شده است. در فصل دوم، سه صفت از فضایل قلب که عبارت اند از «قلب سلیم، اطمینان قلب و خشوع» مورد بررسی قرارگرفته که ابتدا به تعریف هر یک پرداخته ایم و در ادامه به اهمیت، نشانه ها و راه های رسیدن به این صفات اشاره شده است. در فصل سوم هم به بیان 3 صفت از رذایل قلب پرداخته شده است این صفات عبارت اند از «قساوت، غفلت و زیغ» که از لحاظ معنای لغوی و اصطلاحی، دلایل ابتلاء به این صفات رذیله و راه نجات قلب از این صفات مورد بررسی قرارگرفته است.
مهدی صمدی سید محسن میر باقری
چکیده در قرآن کریم آیات بسیاری پیرامون امامت نازل شده است که بسیاری از صحابه گرانقدر و علما و مفسرین فریقین براین مطلب تصریح کرده اند، در تحقیق حاضر ضمن بررسی این آیات سعی بر این است که در قدم نخست تعریفی واضح از امام و اوصاف او ارائه ، ودر کنار آن آیاتی که به تصریح صحابه در شأن و منزلت امامت امام علی(ع)نازل شده اندرا بصورت تطبیقی در دوتفسیر تبیان و مفاتیح الغیب (که هردو از جایگاه والائی در بین اصحاب خود برخوردارند) بررسی نمائیم ،درضمن آنکه دیدگاه کلی هردو مفسر بیان می شود نقدی برنظریات آنها ارائه می گردد که شامل ایرادات ومناقشات بوجود آمده در این زمینه می باشد وبا ارائه مستندات کافی از فریقین سعی در دفاع از نظر صحیح به عمل خواهد آمد.
سهیلا طاهری محسن میرباقری
تربیت یکی از پایه های مهم و اساسی سعادت و به معنای سازندگی و پرورش شخصیت انسانهاست ویکی از حقوق اولیه فرزندان که بر عهده پدر و مادر است ،تربیت دینی می باشد. قرآن کریمدربردارنده روایت ها، زندگی نامه ها، پند ها و نصایح زیادی از پیامبران و افراد خاص می باشد یکی از این افراد لقمان حکیم است خداوند روش وشیوه تربیت اورادرسوره لقمان، به عنوان الگو و منشور تربیتی برای انسان بازگو نموده است. هدف از جمع آوری مطالب در این پژوهش شناخت و آشنایی با آموزه های تربیتی موجود در اینسوره میباشد. روش کار به شکلتحلیل محتواوبا استناد بر منابع معتبر نظیر: کتب، مجلات و روایات صورت گرفته است. چهار فصل ازاین پژوهش، پند های لقمان به پسرش می باشد، که حاوی نکات تربیتی مهمی نظیر: خداپرستی و نداشتن شرک، احسان نسبت به والدین ، دوری از اطاعت کورکورانه ، یادآوری حسابرسی در آخرت، برپایی نماز، انجام امر به معروف و نهی از منکر، صبر و استقامت در برابر مصائب و داشتن اراده قوی، بی اعتنایی نکردن به مردم، و دوری از غرور و تکبر، داشتن اعتدال و میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط (در راه رفتن و در صدا و صوت) می باشدودرفصل پنجم سه دوره تربیت از نظر پیامبرگفته شده ودرفصل ششم نتیجه گیری وپیشنهادات آمده است. نتیجه: پس تربیت موفق بر اصول و پایه های خاصی مبتنی است، که با بهره گیری از سوره لقمان و با الگو قرار دادن پند ها و اندرزهای آن حکیم بزرگوار دست یافتنی است.
اکرم بقایی حسین آبادی سید محسن میر باقری
چکیده محبت یک علاقه قلبی است و باید آن را در آثار انسان، یعنی عمل انسان مشاهده نمود. کسی که مدعی حب پروردگار است، نخستین نشانه او این است که پیرو فرستاده و پیامبر خدا باشد، همان گونه که خدای متعال فرموده است: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبعُونیِ یُحْببْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکمُْ ذُنُوبَکمُْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیم؛ بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است.» در حقیقت اثر طبیعی محبت است که انسان را به سوی محبوب و خواسته های او می کشاند، زیرا عشق و علاقه ی انسان به هر موجودی به دلیل این است که حتماً کمالی در آن یافته است و هرگز انسان به موجودی که هیچ قوت و کمالی در آن مشاهده نکرده، عشق نمی ورزد. بنابراین، برای رسیدن به محبت واقعی، شناخت و معرفت لازم است و پس از مرحله کسب معرفت است که محبت حاصل می شود و در مورد خدای متعال، پس از این کشش و معرفت که به صورت فطری در سرنوشت آدمی نیز وجود دارد. پرستش خالق هستی نیز پدیدار می گردد. در قرآن کریم، 83 مورد کلمه حبّ و مشتقات آن به کار رفته و یک مرتبه هم کلمه محبت آمده است. این رساله در هفت فصل تنظیم شده است که عبارت اند از: فصل اول: کلیات، شامل تبیین و اهمیت موضوع، هدف، پیشینه و فرضیه های تحقیق و روش نوآوری تحقیق، فصل دوم: جایگاه محبت، شامل معنای محبت، رابطه محبت با رشد و تکامل انسان و جایگاه محبت در آموزه های دینی. فصل سوم: عوامل و موانع محبت، شامل عوامل ایجاد محبت و موانع تحقق محبت. فصل چهارم: محبت های ممدوح و مذموم، شامل حب لله و حب فی الله، مراتب محبوبان الهی، دلیل محبت و مودت ما به اهل بیت:و بررسی محبت های مذموم. فصل پنجم: راه های حصول محبت الهی، شامل ویژگی های محبین، محبوبان الهی و معرفی محبوب. فصل ششم: ویژگی های محبوبان الهی. فصل هفتم: نتیجه و یافته های تحقیق. کار خدای متعال تأدیب است و پیامبر اکرم6مودب خداست و مدار تأدیب آن حضرت6نیز محبت است. چون ادب پیامبر اکرم6بر محور محبت است و آن حضرت اسوه ی ماست، ما موظفیم هم در ارتباط با خدای سبحان و هم در ارتباط با خلق، بر مدار محبت حرکت کنیم. و این رساله با بیان اهمیت محبت، به راه ها و عوامل جلب محبت، و نیز به موانع تحقق محبت پرداخته و در خاتمه ویژگی های محبین و محبوبین بیان شده است. کلید واژه ها: محبت، محب، محبوب، عوامل جلب محبت، موانع تحقق محبت.