نام پژوهشگر: عبدالقیوم قلیپوری

تأثیر پیش تیمار بذر تریتیکاله با باکتری های محرک رشد ( pgpr ) بر سرعت و دوره پر شدن دانه در سطوح مختلف شوری خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  عمار فتحی   عبدالقیوم قلیپوری

بر اساس پیش بینی ها جمعیت جهان تا سال 2025 به 8 میلیارد نفر و تا سال 2050 به 9/8 میلیارد نفر می رسد. بنابراین تا سال 2025 نیاز به تولید غذا دو برابر خواهد شد (نقل از رحیمی و همکاران 1384). غلات گیاهانی از تیره پواسه هستند که دانه های ریز آن ها مصرف خوراکی دارند. کلمه غله به دانه حاصل از این گیاهان نیز اطلاق می شود. هزاران سال است که این گیاهان در تأمین غذا و ادامه زندگی بشر نقش بسیار مهمی ایفا کرده اند. مقدار غله ای که در جیره غذایی انسان مورد استفاده قرار می گیرد به روشنی می تواند ما را نسبت به اهمیت غیر قابل انکار آن ها آگاه سازد (کاظمی اربط 1386). تریتیکاله غله ی جدیدی است که به وسیله انسان و در نتیجه تلاقی ژنوم های گندم و چاودار به وجود آمده است. نزدیک به 30 سال است که تریتیکاله به صورت تجاری در دنیا تولید می گردد و هر سال به سطح زیر کشت جهانی آن افزوده می شود. تریتیکاله به دامنه وسیعی از شرایط اقلیمی متفاوت سازگاری دارد، همین مسأله آن را به عنوان یک گیاه شاخص در میان غلات معرفی می کند. تریتیکاله از آنجایی که ارزش غذایی بالاتری نسبت به چاودار دارد می تواند جایگزین مناسبی برای چاودار باشد به خصوص در نقاطی که کشت گندم امکان پذیر نیست یا عملکرد مناسبی از آن بدست نمی آید. این امر یک امتیاز اقتصادی مهم در نقاط مختلف دنیا برای این گیاه محسوب می گردد (قوشچی 1379). امروزه تنش های محیطی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل کاهش دهنده عملکرد گیاهان زراعی به شمار می روند و مقابله یا تخفیف آثار تنش ها به عنوان راهکار مفیدی در جهت افزایش عملکرد این محصولات پیش رو قرار گرفته است. شوری خاک نیز از جمله تنش های محیطی است که به عنوان یک مشکل عمده در مناطق خشک و نیمه خشک به شمار می رود (اکبری مقدم، 2002). شوری 7% از زمین های دنیا (در حدود 930 میلیون هکتار) را تحت تأثیر قرار داده و روز به روز این مناطق شور در حال گسترش می باشد. مطالعات نشان داده که بهره برداری از زمین ها طی 45 سال گذشته باعث شور شدن 6% از اراضی دنیا شده است. بر اساس آمار موجود در سطح جهانی ایران پس از چین، هند و پاکستان بیشترین درصد اراضی شور را به خود اختصاص داده است. شوری یکی از مهم ترین عوامل محدود کننده کشاورزی در سطح جهان می باشد. روش های بیولوژیک برای کنترل آن شامل روش های مدیریتی و بهره برداری از این اراضی با استفاده از گیاهانی است که توانایی بقا و تولید در این محیط ها را دارند(حق نیا، 1371). اراضی شور دنیا و ایران بر اثر فعالیت های بی رویه کشاورزی همواره در حال گسترش است. بنابراین تولید بهینه محصولات کشاورزی در این شرایط امکان پذیر نخواهد بود. تنش شوری تنها بر یک مرحله خاص از رشد گیاه اثر گذار نیست، بلکه با توجه به شدت و نوع تنش، میزان مقاومت گیاه و نوع بافت و اندام گیاهی ممکن است در مراحل مختلف رشد، گیاه را تحت تأثیر قرار دهد (کایرو 2000). آچ و همکاران (2000) اعلام کردند که همانند سایر تنش های غیر زنده، شوری نیز در گیاهان سبب ایجاد تنش اکسیداتیو می شود، بنابراین گیاهان متحمل به شوری علاوه بر اینکه باید توانایی تنظیم آب و اسمز را داشته باشند ، باید دارای سیستم دفاعی در مقابل تنش اکسیداتیو برای حذف و از بین بردن گونه های فعال اکسیژن باشند. یکی از راهکارهای موثر برای بهبود مقاومت به شوری در گیاهان زراعی استفاده از میکرو ارگانیسم های افزایش دهنده رشد از جمله گونه های آزوسپریلیوم و ازتوباکتر است که در افزایش تحمل گیاهان سازگار با این باکتری ها به تنش شوری موثر می باشد (کافی و همکاران1388). کاربرد باکتری های محرک رشد با تعدیل شرایط نامساعد حاصل از تنش شوری رشد و نمو گیاه را افزایش داده و با مکانیزم های مختلفی از جمله تثبیت نیتروژن هوا، کمک به آزاد شدن عناصر غذایی در خاک، تولید هورمون های محرک رشد گیاه، افزایش کارایی جذب آب و عناصر غذایی توسط ریشه موجب افزایش عملکرد گیاهان زراعی می شوند (بهاترای و همکاران، 1993). بنابراین در این تحقیق سعی شده است تا تأثیر پیش تیمار بذر تریتیکاله با باکتری های محرک رشد (pgpr) بر سرعت و دوره پر شدن دانه در سطوح مختلف شوری خاک در شرایط گلخانه ای مورد بررسی قرار گیرد

کشت درون شیشه ای دو ژنوتیپ نعناع از گونه های mentha longifolia و mentha spicata
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  فرزانه حیدری نبی   مجید طالبی

نعناع (mentha sp.) یک سبزی مهم و اقتصادی با کاربردهای دارویی و غذایی مختلف است و هم چنین اسانس تولیدی آن از نظر تجاری دربسیاری از کشورها حائز اهمیت می باشد. با وجود استفاده ی فراوان از این گیاه اطلاعات کمی در مورد کشت بافت آن وجود دارد. در این تحقیق تاثیر ژنوتیپ (سه ژنوتیپ نعناع m.spicata، m.piperita و m.longifolia)، ترکیبات مختلف تنظیم کننده های رشد و نوع ریزنمونه(مریستم، دیسک های برگی و گره)، بر کالوس-دهی و جوانه زنی و باززایی گیاه کامل ارزیابی شد، تا بتوان روش مناسبی جهت ریزازدیادی گونه های نعناع ارائه کرد. نتایج تجزیه واریانس تاثیر نوع ژنوتیپ، اثر متقابل ریزنمونه و تیمار هورمونی، اثر متقابل این دو عامل با عامل ژنوتیپ روی صفات مورد ارزیابی را در سطح یک درصد معنی دار نشان داد. بنابراین به منظور ریزازدیادی این گونه ها باید به نوع ژنوتیپ، نوع ریزنمونه و نوع تیمار هورمونی توجه گردد. در دو گونه m.longifolia و m.spicata با وجود تولید کالوس های سبز و فشرده در اطراف ریزنمونه های برگی، هیچ گونه باززایی مشاهده نشد. در گونه m.piperita نیز در تمامی غلظت های هورمونی قطعات برگی نکروزه گردیده و از بین رفتند. پاسخ ریزنمونه های گره و مریستم در هر سه گونه نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. نکته حائز اهمیت در این تحقیق این است که دو گونه m.longifolia و m.spicata در اکثر تیمارهای هورمونی اعمال شده تمایل به تولید کالوس داشتند و سپس کالوس ها متمایز گردیده و تولید شاخساره و ریشه نمودند و از آنجا که احتمال وجود تنوع در گیاهان باززا شده از کشت بافت از ارزش اقتصادی این گیاهان می کاهد، بنابراین تشخیص این تنوع در مراحل اولیه ی رشد لازم به نظر می-رسد. در این تحقیق از هر گونه یک گیاه مادری به همراه 15 گیاه باززا شده در مجموع چیزی حدود 48 گیاه جهت ارزیابی ثبات ژنتیکی انتخاب شدند. بررسی تنوع سوماکلونی توسط 11 جفت ترکیب آغازگر srap صورت گرفت. متوسط میزان نوار از هر آغازگر از 10(e1m3) تا 26 نوار(e4m2) متغیر بود. آغازگر e4m4 نوارهای یک شکل در همه ی جمعیت های مورد بررسی ایجاد نمود در حالی که آغازگر e4m2 حداکثر نوار چند شکل(06/18%) را تولید کرد. طبق این تحقیق وجود تنوع سوماکلونال در گیاهان باززا شده وابسته به ژنوتیپ گیاه مادری است و هم چنین تفاوت در میزان تنوع می تواند ناشی از منبع ریزنمونه و تعداد واکشت باشد.

تاثیر پرایمینگ بذرگندم با باکتری های محرک رشد وnacl بر مولفه های جوانه زنی و استقرار گیاهچه در شرایط تنش شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  میثم جانباز   عبدالقیوم قلیپوری

از جمله مشکلاتی که مصرف بی رویه کودهای شیمیایی به وجود می آورد افزایش شوری خاک می باشد، اولین تاثیر شوری بر رشد گیاهان عدم یکنواختی در جوانه زنی و سبز شدن آن ها در مناطق شور می باشد، امروزه تکنیک پیش تیمار بذر بعنوان عامل بهبود دهنده جوانه زنی و استقرار تحت تنش های محیطی معرفی شده است. با توجه به این موضوع پرایم کردن بذور با محلول های اسمزی و یا باکتری های محرک رشد در کشاورزی اهمیت فراوانی پیدا کرده است. به منظور افزایش مقاومت به شوری در گیاه گندم آزمایشی در سال زراعی 1389 در آزمایشگاه و گلخانه ی علوم و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای مورد آزمایش در این بررسی شامل پرایم با باکتری ازتوباکتر کروکوکوم استرین 5، کلرید سدیم ،ترکیب ازتوباکتر و کلرید سدیم و عدم پرایمینگ و چهار سطح شوری (صفر،50 ،100 و 200 میلی مولار) بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که پرایم کردن بذر ها بر تمام صفات اندازه گیری شده به جز درصد جوانه زنی اثر بسیار معنی داری داشت، همچنین غلظت های مختلف شوری بر تمام صفات به جز درصد جوانه زنی و نسبت وزن خشک ریشه چه به ساقه چه اثر معنی داری داشت، نتایج این تحقیق نشان داد که با پرایم کردن بذور می توان تا حدودی آثار مخرب شوری را کاهش داد در این تحقیق نتایج نشان داد که با تلفیق بیوپرایمینگ و اسموپرایمینگ بذور می توان به نتایج بسیار خوبی رسید به طوری که در اکثر تیمارها تلفیق بیو واسمو پرایمینگ بذور نتایج مطلوبتری را نشان داد .

تاثیر مدیریت محصولات پوششی غلات سردسیری بر کنترل علفهای هرز و برخی از خصوصیات کمی و کیفی نعناع فلفلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  سیده اعظم سعادت قلعه جوق   عبدالقیوم قلیپوری

به منظور بررسی تاثیر گیاهان پوششی و نحوه مدیریت آنها بر روی علف هرز آزمایشی، در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی که به صورت طرح فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا شد. غلات پوششی تیپ پاییزه و بهاره بعنوان فاکتور اول شامل 1)گندم پاییزه، 2)جوپاییزه، 3)چاودارپاییزه، 5)گندم بهاره، 6)جوبهاره و مخلوط چاودار پاییزه وجو پاییزه و نحوه مدیریت مالچ که شامل 1)کف بر ،2)مالچ زنده سرزنی شده،3) مالچ مرده گیاهان پوششی بعنوان فاکتور دوم و همچنین دو تیمار شاهد شامل بدون گیاهان پوششی و وجین کامل علف های هرز و بدون گیاهان پوششی و بدون وجین علف هرز در کنار آزمایش اصلی اجرا شد. نتایج نشان داد که اثر اصلی نحوه مدیریت گیاهان پوششی بر روی صفات نعناع فلفلی ( تعداد شاخه فرعی، طول ساقه، قطر ساقه، وزن تر ساقه، وزن خشک ساقه، وزن تر برگ ،وزن خشک برگ، عملکرد تر و عملکرد اسانس) و کل وزن تر و کل وزن خشک علف های هرز و همچنین بر وزن تر و وزن خشک و تراکم علف های هرز تاج خروس و سلمه تره تاثیر معنی داری داشت. در اکثر صفات هر سه نوع مدیریت گیاه پوششی بیشترین تاثیر را بر مدیریت علف هرز نسبت به شاهد داشت. بطوریکه کل وزن خشک علف هرز توسط مالچ کف بر ، مالچ سرزنی شده ، مالچ ایجاد شده با علف کش در مرحله سوم نمونه برداری به ترتیب 94.03، 94.97، 94.52 % و کل وزن تر علف هرز 94.84، 96.62، 95.55% کنترل کردند. همچنین از بین علف هرز موجود در مزرعه بیشترین میزان کنترل بر روی علف های هرز تاج خروس و سلمه تره بدست آمد به نحوی که در مرحله سوم نمونه برداری توسط مالچ کف بر ، مالچ سرزنی شده ، مالچ ایجاد شده با علف کش، حدودا وزن تر علف هرز تاج خروس 95- 96%، وزن خشک94-95 %، تراکم87- 94% کاهش یافت. همچنین در مرحله سوم نمونه برداری میزان کنترل وزن تر ، وزن خشک و تراکم سلمه تره نیز برای مدیریت های مالچ کف بر ، مالچ سرزنی شده ، مالچ ایجاد شده با علف کش به ترتیب 95-99، 94-95، 88-93% به دست آمد.

بررسی تاثیر کودآلی میسلیومی و نیتروژنه بر خصوصیات کمی و کیفی رقم آگریا سیب زمینی در منطقه اردبیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  علیرضا قلی زاده شیخ عظیم لو   مرتضی برمکی

نتایج حاصل نشان داد که اثر اصلی کودآلی میسلیومی و کود نیتروژنه روی صفات عملکرد تک بوته، عملکردکل، عملکرد قابل فروش، میزان کلروفیل برگ، درصد و عملکرد پروتئین غده، درصد ازت غده، درصد نشاسته، درصد کلسیم غده و میزان نیترات غده معنی دار بود. هم چنین نتایج نشان داد که اثر اصلی کودآلی میسلیومی برای صفات درصد اسیدآمینه لیزین، درصد پتاسیم و فسفر غده و اثر اصلی کود نیتروژنه بر صفات ارتفاع بوته و قطر ساقه و نیز اثر متقابل کودآلی میسلیومی و کود نیتروژنه بر روی صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، عملکرد تک بوته، عملکردکل و قابل فروش، میزان کلروفیل برگ، درصد و عملکرد پروتئین غده، درصد اسیدآمینه های لیزین و متیونین، درصد ازت غده، درصد نشاسته و ماده خشک، میزان کلسیم و نیترات غده معنی دار بود. کاربرد محلول 5/2 و 5 درصد کودآلی میسلیومی در اکثر صفات اندازه گیری شده اثر بهتری داشت و کیفیت غده های حاصل از آن ها نسبت به کاربرد کود نیتروژنه بالا بود و از نظر کمیت با کود نیتروژنه در یک سطح قرار داشتند. بیشترین میزان عملکردکل و قابل فروش ( حدود 36 و 33 تن در هکتار)، درصد ماده خشک و نشاسته ( 18 درصد)، عملکرد تک بوته ( 490 گرم)، شاخص کلروفیل (45)، میزان پروتئین (6/5 درصد) و اسیدآمینه لیزین (5/2 درصد) و متیونین (42/0درصد)، میزان ازت ( 9/0 درصد) و کلسیم غده (3/1 درصد) در کاربرد محلول 5/2 و 5 درصد کودآلی میسلیومی و استفاده توام آن ها با نیتروژن به دست آمد از طرفی استفاده از محلول 5/2 و 5 درصد کودآلی میسلیومی منجر به افزایش جذب عناصر پتاسیم (3/2 درصد) و فسفر (43/0 درصد) و نیز کاهش تجمع نیترات ( 200 میلی گرم بر کیلوگرم) گردیدند. به-طور کلی کودآلی میسلیومی منجر به افزایش کمیت و کیفیت سیب زمینی در این آزمایش گردید.

تاثیر نانواکسید آهن بر عملکرد، ترکیبات و کیفیت تغذیه ای در سیب زمینی رقم آگریا در اردبیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  علی برقی   احمد توبه

به منظور بررسی تاثیر نانواکسید آهن بر عملکرد، ترکیبات و کیفیت تغذیه¬ای در سیب¬زمینی رقم آگریا در اردبیل آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی (rcbd) با سه تکرار در سال 1391در دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. فاکتور اول شامل کود نانواکسید آهن در سطوح 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد و فاکتور دوم شامل مراحل محلول¬پاشی (زمان گلدهی، زمان شروع غده¬بندی و زمان پرشدن غده) می¬باشد. 3 کرت شاهد بدون محلول¬پاشی و 3 کرت محلول¬پاشی شده با اکسید آهن معمولی (عرف زارع که معادل 2 درصد است) در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل عوامل مورد بررسی بر شاخص کلروفیل برگ، آهن جذب شده غده در هکتار، وزن متوسط غده، ph، میزان نشاسته غده، میزان نیترات غده، درصد پروتئین غده، عملکرد پروتئین غده در هکتار، نیتروژن جذب شده کل غده و میزان آهن جذب شده غده معنی¬دار بود. اثر اصلی این عوامل نیز بر تمام صفات مورد بررسی به جز وزن مخصوص و درصد ماده خشک غده، تعداد غده در بوته، تعداد استولون، قطر ساقه و میزان فسفر جذب شده غده در هکتار معنی¬دار بود. نتایج مقایسه میانگین اثرات اصلی نشان داد که بیشترین مقادیر عملکرد تک بوته، عملکرد در هکتار، عملکرد قابل فروش، عملکرد نشاسته در هکتار، میزان متیونین پروتئین غده، میزان پتاسیم و کلسیم جذب شده غده در هکتار در غلظت 2 درصد نانو اکسید آهن و همچنین در محلول¬پاشی در زمان پرشدن غده حاصل شد. بلندترین بوته در غلظت 1 درصد نانو اکسید آهن و هم¬چنین محلول¬پاشی در زمان شروع غده¬بندی مشاهده گردید. بیشترین میزان لیزین پروتئین غده در غلظت 2 درصد نانو اکسید آهن، بیشترین میزان آهن برگ در تیمار شاهد با مصرف کود آهن معمولی و بیشترین میزان سدیم و فسفر غده در تیمار شاهد بدون مصرف کود آهن حاصل گردید. بیشترین میزان کلسیم غده در اثر تیمار با نانو اکسید آهن و بیشترین پتاسیم غده با محلول¬پاشی در زمان پر شدن غده بدست آمد. مقایسه میانگین اثر متقابل غلظت نانو اکسید آهن× مراحل محلول¬پاشی نشان داد که بیشترین وزن متوسط، آهن، نشاسته و عملکرد پروتئین غده و هم¬چنین آهن جذب شده غده در هکتار و کلروفیل برگ در ترکیب تیماری غلظت 2 درصد نانو اکسید آهن با محلول¬پاشی در زمان پرشدن غده حاصل شد. ترکیبات تیماری غلظت¬های 5/1 و 2 درصد نانو اکسید با محلول¬پاشی در زمان پر شدن غده بیشترین درصد پروتئین و نیتروژن کل غده را به خود اختصاص دادند. بیشترین ph غده با تیمار با نانو اکسید آهن و محلول¬پاشی در زمان پر شدن غده و بیشترین میزان نیترات غده نیز در تیمار شاهد بدون مصرف کود آهن بدست آمد.