نام پژوهشگر: سید ابوتراب احمدپناه
فروغ مطیعی سید ابوتراب احمدپناه
چکیده پایان نامه: هنر قدسی اسلام،هنری است برخاسته از روح اسلام و معنویت اسلامی ،فضایی که هنر قدسی به وجود می آورد با فضای عالم مادی متفاوت است .این فضا بیشتر از طریق رمز و نشانه و تجرید و....به وجود می اید.در فضایی که هنر قدسی می آفریند ،آدمی نه تنها چیزی را که مشهود است ،مشاهده می کند،بلکه چیزهایی که در پس نماد وانتزاع نهان شده اند را با دیده بصیرت میبیند.در این پِِژوهش برای درک بیشتر هنر قدسی تجلی ان در نمونه ای از معماری قدسی اسلام ،یعنی در تزئینات مسجد امام تهران مورد بررسی قرار گرفته است،و در این بین اشاره مختصری به ساخت این مسجد نیز شده است.معماری قدسی اسلام به بهترین شکل خود در وجود مسجد ،که محل نیایش مسلمانان و به جای آوردن فریضه واجب دین اسلام یعنی نمازاست، تجلی یافته است.پس فضای مسجد به عنوان یک مکان مقدس ،در هماهنگی با سرشت این مناسک ،شکل می گیرد.نقوش ،اشکال ودیگر تزئینات مسجد همانند واژگان حامل معنا ومفهومند وبا استفاده تدبیرانه از آنها ،فضایی روحانی ایجاد می شود.هنرمند مسلمان برای به وجود اوردن فضایی قدسی از انتزاع استفاده کرده است که خود مجازی است از حقیقت .انتزاع نگری در هنرهای اسلامی برای رسیدن به معنا ومفهومی خالص تر در اثار هنری اسلامی در ایران،مورد استفاده بوده است.آنچه که مسلم است در ساخت مساجد که جایگاه تجلی هنر قدسی اسلامی است،چه در ساخت معماری و چه در تزئینات دلنشین ان،آنچه که در نظر گرفته شده است اشاره به اصل توحید است،اصلی که نگاه جهان بینی اسلامی را به جهان و همه امور شکل می دهد.در این جهان بینی همه هستی از یک مبدا واحد نشات گرفته است .فضایی این چنبن که در جای جایش اعتقاد به واقعیت لا اله الی الله به چشم میخورد در مسجد امام تهران ،تمام و کمال به وجود امده است.در پس همه نقوش هندسی و اسلیمی و خوشنویسی و دیگر تزئینات این مسجد می توان تجلی هنر قدسی را مشاهده کرد.
پریسا رضایی سید ابوتراب احمدپناه
ایده بررسی سیر تکامل تزیینات ظروف تمدن سیلک و حصار، از بعد نقش مایه و ترکیب بندی، به دلیل وجود دوره های مختلف تمدنی در این مناطق که می توانند از یک سیر تکاملی برخوردار گردند ، شکل گرفت. با این پیش فرض که این دو تمدن با هم ارتباط داشته؛ دو فرضیه به این شکل مطرح شد: نوعی تکامل و پیشرفت در شیوه طراحی نقوش و ترکیب بندی آنها دیده می شود؛ و تاثیر دو تمدن نامبرده بر هم، از بعد طراحی نقوش، زیاد و از منظر ترکیب بندی، اندک است. برای بررسی این امر یک روش توصیفی مبنی بر تحلیل نقوش و یک سیر تاریخی، از هزاره پنجم تا دوم پ.م، درنظر گرفته شد و به تجزیه و تحلیل نقوش ظروف،بر مبنای یازده ویژگی که شامل روش اجرا، تعداد نقش، نقش یکتا یا تکراری، راستای نقش، پیوستگی نقوش، ریتم، فضای پر و خالی، کادر، خط زمینه، ترکیب بندی و کیفیت خطوط می باشد ، پرداخته شد. نتیجه نهایی این شد که نوعی تکامل و پیشرفت در طراحی و ترکیب بندی نقوش سه دوره اول سیلک، و دو دوره اول حصار دیده می شود؛ این تکامل از شیوه هندسی به سمت طبیعت گرایی و سپس سبک گرایی می باشد. در ضمن در دوره همزمانی اول و سوم تاثیر و تاثر این دو تمدن از لحاظ شیوه طراحی و نوع نقوش، از یکدیگر کم است ولی در دوره همزمانیدوم، چهارم و پنجم تاثیر و تاثر زیاد است.
زینب اسدی سید ابوتراب احمدپناه
پس از کشف اتفاقی تمدن جیرفت در سال 1381 تعداد بسیار زیادی ظروف و اشیاء گوناگون در قالب های مختلف و با جنسیت های متفاوت با قدمتی نزدیک به پنج هزار سال پیش، به دست آمد. این آثار از حیث تنوع ظاهری چه در فرم و چه از لحاظ نقش و نگار در نوع خود بی نظیر هستند. نمونه های به دست آمده سبک جدیدی را به دنیای هنر ارائه دادند که بهتر است آن را سبک جیرفتی بنامیم. این سبک به خصوص در اشیای سنگ صابونی دارای ویژگی های ظاهری خاصی است. این پژوهش به بیان این خصلت های بصری میپردازد. در ابتدا این ظروف به لحاظ فرم ظاهری در دوازده گروه شناسایی و معرفی شدند و پس از آن انواع نقوش به کار گرفته شده بر روی ظروف در قالب شش گروه کلی تشریح شدند. برای بررسی نقوش روشی مبتنی بر تحلیل نقوش در نظر گرفته شد. این تحلیل شامل تشریح خصوصیات ظاهری نقشمایه ها و بیان ویژگی های ساختاری و گرافیکی آنان است. در برخی موارد نیز به کارکردهای معنایی اثر اندک اشاره ای شده است. در نهایت به این نکته پی میبریم که به نظر میرسد این نقوش دارای جنبه های اسطوره ای بوده و جنبه ی کاربردی ظروف مد نظر نبوده است، اگر چه در بسیاری موارد به خصوص در تشریح پیکره ی حیوانات اهلی هنرمندان به طبیعت بسیار وفادار بوده اند. نکته ی دیگر در نقوش کمرنگ بودن جنبه ی روایی و برجسته بودن جنبه های تزیینی و آیینی است. با تجزیه و تحلیل این نمونه ها پی به دانش و علم پیشرفته ی مردمان پنج هزار سال پیش در پیاده کردن نقوش بر روی ظروف می بریم.
آزاده قلی زاده لداری سید ابوتراب احمدپناه
بین کیفیت و گیرایی بصری بسته بندی، با فروش محصولات، رابطه ی تنگاتنگ و مستقیمی وجود دارد. با در نظر گرفتن این مهم که یکی از فنی ترین وجذابترین کارهای یک طراح گرافیک که از حساسیت بالایی برخوردار می باشد طراحی بسته بندی است، گرافیست با بکارگیری گرافیک و ساختاری خلاق در طراحی اش، سهم به سزایی از افزایش فروش و موفقیت محصول در بازار را به خود اختصاص میدهد. در این تحقیق سعی شده است برخی از نمونه های موفق بسته بندی دنیا و ایران از نظر خلاقیت در طراحی ساختار و گرافیک مورد بررسی و تطبیق قرار گیرد تا از این طریق الگوی مناسبی جهت طراحی یک بسته بندی موفق در اختیار طراحان قرار داده شود. نمونه های بسته بندی مورد ارزیابی، مربوط به محصولات عسل، چای، برنج و پسته می باشد. هدف از بررسی این نمونه ها رقابت با کالاهای خارجی، ارتقای کیفیت بسته بندی محصولات داخلی و دستیابی به پاسخ این پرسشها است؛ آیا فرمهای به کار رفته در این نمونه ها معنای خاصی دارد؟ طرحها و رنگهای به کاربرده شده چه ارتباطی با کاربرد محصول دارد؟ آیا بسته بندی می تواند با رعایت نکات فنی و هنری در میزان فروش تاثیرگذار باشد. عمده ترین روش پژوهش در این تحقیق روش تحلیلی و توصیفی بوده و شیوه تحقیق بررسی اسناد و مدارک کتابخانه ها و اینترنت بوده است. با توجه به بررسی های انجام شده، بسته بندی داخلی به دلیل محدودیت در اشکال مستلزم توسعه و ارتقا می باشد. برای کاهش ضایعات در زمان انبارداری، حمل و نقل و مصرف، نیاز به بسته بندی های مقاوم، اصولی و بازارپسند می باشد. در بخش عملی این پروژه تلاش بر این است تا بسته هایی طراحی شود که بتواند نقاط ضعف نمونه های داخلی خود را پوشش دهد و میان رقبای خارجی حرفی برای زدن داشته باشد. طرح عملی پیش رو شامل طراحی بسته بندی، ساک خرید و لیبل برای محصولات عسل، چای، برنج و پسته است. واژگان کلیدی: بسته بندی، طراحی، خلاقیت، گرافیک
مهدیه نائیجی سید ابوتراب احمدپناه
زیورآلات به عنوان وسیله ی آرایشی و تزئینی در دوره های مختلف مورد استفاده قرار می گرفت. یکی از این دوره ها، دوره قاجار بوده است. در این تحقیق به مطالعه زیورآلات زنان در دوره قاجار پرداخته شده است. دوره قاجار با داشتن جواهراتی زیبا و چشمگیر که برخی نمونه های عینی آن نیز موجود می باشد گزینه خوبی جهت تحقیق بوده است. در این بررسی ابتدا جایگاه جواهرات سلطنتی در دوره قاجار مطرح شده، پس از آن موقعیت زنان در این دوره مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت اطلاعات و تصاویر پراکنده مربوط به زیورآلات زنان قاجار در یک مجموعه گردآوری شده است. طبقه بندی داده های این تحقیق بر اساس تجریه و تحلیل بیش از 300 تصویر بوده-است. ضمن طبقه بندی نمونه ها، بررسی زیورآلات زنان از نظر مواد تشکیل دهنده، نوع ساخت، نقش و فرم آن ها از اهداف این رساله می باشد. اطلاعات به شیوه کتابخانه ای، اسنادی و انجام مصاحبه گردآوری شده است. استفاده از مروارید به عنوان آرایه ای پایه در تمام اقلام زیورها، استفاده از سنگ ها با تنوع رنگی زیاد در ساخت زیور، استفاده از رنگ های قرمز، سبز، سفید و گاهی آبی در میناکاری زیورها، بهره گیری از نقوش گل و مرغ و تکچهره ی زن در میناکاری روی جواهرات و جفت استفاده کردن زیورها در اعضای جفت بدن، برخی از یافته های منتج از این رساله بوده است.
مهسا فریدنیا سید ابوتراب احمدپناه
چکیده : دست بافته های سنگسری ، خود به عنوان هنر قومی و نماد فرهنگی قلمداد می شوند و هرکدام از این نقوش در یک دست بافته عشایری می تواند نمایی از دنیای درون ایل و زبان تصویری زندگی آنان باشد. چنانکه خطوط زیگزاگ در این نقوش می تواند نمادی از کوههای محل سکونت پیرامون مردمان ایل بوده و خطوط مارپیچ ، نشانی از رودهای در جریان باشد. هدف از این پژوهش بررسی نقوش و عوامل تأثیرگذار بر پیدایش آن در دست بافته های ایل سنگسر از طریق مطالعه دقیق نقش مایه های موجود می باشد. سوالات این پژوهش با عناوین زیر تدوین شده است: - آیا نقش مایه های موجود دردست بافته های عشایری با عناصر موجود در فرهنگ کوچ نشینی هماهنگی دارند؟ - جایگاه نماد در آفرینش نقوش این دست بافته ها چگونه است؟ برای رسیدن به این هدف ، اطلاعات اولیه ای از پیشینه تاریخی ، فرهنگی ، جغرافیایی و اجتماعی ایل سنگسر موردتوجه قرارگرفته است، چنانکه در کنار مطالعه این پشتوانه تاریخی – فرهنگی ، شناخت و بررسی نقوش دست بافته های عشایری ما را در کشف هرچه بیشتر مفاهیم پنهان و نمادین موجود در بینش مردم عشایر رهنمون می سازد و راه های نفوذ بر عادات ، رسوم و اعتقادات مردمان یک دیار را هموار می سازد. در این پژوهش بیش از 300 نمونه تصویری از دست بافته های سنگسری جمع آوری گردیده است که پس از عکاسی، بیش از 260 نقش مایه از دست بافته فوق، استخراج و پس از تهیه طرح های آنها نقوش به دو دسته نقوش هندسی و طبیعی طبقه بندی گردید ،که نقوش طبیعی به چهار دسته نقوش حیوانی ، گیاهی ، انسانی و سایر طبقه بندی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . روش کار تحقیق، توصیفی-تحلیلی است که با شیوه گردآوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و اسنادی و تا حدودی با تحقیقات میدانی صورت پذیرفته است. نتایج حاصله، نشان از پای بند بودن نقوش موجود به سنت های قومی،محیط پیرامون و طبیعت اطرافشان می دهد همچنین در ترسیم اشکال، تمایل به نمایش انتزاعی و گرایش به سادگی به چشم می خورد .
سیدجواد نجفی محمد خزایی
شتاب چشمگیر گرافیک محیطی و پیشرفت آن در عصر حاضر و توسعـ? آن بوسیله رسانه ها و فضاهای ارتباطی زمینه های افزایش کمی و کیفی ارائه آثار و فعالیت های هنری را فراهم کرده است. همچنین گسترش و تنوع هنرهای محیطی در دهه های گذشته و استفاده از قابلیت ها و امکانات ارائه و بیان هنری در این فضاها برای اهداف مختلف ارتباطی و اطلاع رسانی، علمی، فرهنگی، آموزشی، پژوهشی، تجاری و تبلیغی، خدماتی و تفریحی و ...، توجه به این حوزه را برای حیات اجتماعی هر جامعه ضروری می سازد. توسعه و تحولات زندگی شهرنشینی، نحوه ارتباطات شهروندان با محیط نیز در بر آوردن ضرورت ها و نیازهایشان دگرگون شده است. برای دستیابی به موقعیت و مکان قرارگیری آنها در مناطق مختلف شهرها ضرورت آگاهی یافتن شهروندان جهت بهره برداری سریع و آسان اهمیت بسیاری می یابد. در این روند، گرافیک محیطی در محیط معماری و فضای شهری می تواند زمینه تسهیل در تعامل شهروندان و محیط شهری را به وجود آورد. هدف از این پژوهش معرفی هویت شهر شیراز و پیشنهاد طریقی نو، در گرافیک محیطی منظم و برنامه ریزی شده شهری، برگرفته از عناصر نمادین هنر ایرانی – اسلامی، جهت احیای فرهنگ و هویت اصیل ایرانی در گرافیک محیطی این شهر می باشد. نتایج بررسی های انجام شده در این پژوهش نشان می دهد، با استفاده از مضامین و مفاهیم تاریخی، فرهنگی و هویتی و نمادهای ایرانی- اسلامی به جا مانده از گذشته و پیوند مناسب آن با زندگی امروز، می توان به تقویت روابط اجتماعی، هماهنگی با محیط زندگی، زیبا سازی چهره شهر و نشاط و شادابی دست یافت. فرهنگ سازی شرط پایداری فعالیت های انسانی است. هر فعالیت جمعی که مبتنی بر دانش و تجربه باشد در صورتی رشد وتکامل خواهد یافت که به مستند ساختن پیشینه، دستاورد ها وتجارب خود همت گمارد. بدیهی است درکشور پهناور ایران که تاریخ چند هزارساله آن گواه تلاقی و حضور قومیت های مختلف و تاثیر گذاری وتاثیر پذیری آنان بر تاریخ کهن این سرزمین است توجه به شناخت معماری و شهر سازی بومی ومطالعه در خصوص تاریخ اقوام مختلف نه تنها یک ضرورت بلکه به منصه ظهور رساندن واقعیت های حیات فرهنگی و هویت یک ملت است. فضاهای معماری و فضاهای شهری تجلیگاه فرهنگ، تمدن و پیشرفت علمی و فرهنگی یک جامعه به شمار می آیند. سیمای شهری و نمادهای موجود در آن نمودار شخصیت، منش، کارکرد و فرهنگ ساکنان آن می باشد. در فرهنگ و تمدن ایرانی – اسلامی، محیط زندگی انسان، یکی از مهمترین بسترهایی است که هنر با عالی ترین شکل تجسم و نمود پیدا کرده است. هنرمندان با به کارگیری انواع مصالح، رنگ ها، نقش ها، شکل ها و...، توانسته اند نهایت هماهنگی، تلفیق و زیبایی را در محیط زندگی ایجاد نمایند و محلی دلپذیر و زیبا متناسب با نیاز های جسمی وروحی انسان به وجود آورند. اوج این ارتباط در معماری تجلی پیدا کرده است.
محمد نبی یزدانی سید ابوتراب احمدپناه
برگزینی و تحلیل 200 نشـانه ی موسسات انتشـاراتی به عنوان جـامعه ی نمونه که بازه ی زمانی سال های(1392-1360) را شامل می شود می تواند سهم به سزایی در روشنگری جایگاه آرم های موجود و تعیین مسیر برای طرح های آتی داشته باشد. شناسایی نقاط قوت و ضعف این مجموعه ی برگزیده و استفاده ی آگاهانه و علمی از نتایج تحلیل، آغازگر دوره ای می باشد که اثر کمتری از نقایص پیشین با خود خواهد داشت. رویکرد این پژوهش به نظریه ی نشانه شناسی بوده و کوشش شده است که از این دیدگاه به طبقه بندیِ نشانه ها و شناخت زیرطبقه ها پرداخته و با توجه به ویژگی های هر طبقه و خصوصیات فراخور سازمان بندی، به شناسایی خصوصیات و فراوانی متغیرهای هر گروه دست یابد. در این راستا تلاش گردید تا از میان (10266 آرم) که به شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شدند جامعه نمونه ای با محدودیت (200 آرم) گزینش و با روش توصیفی تحلیلی بررسی گردد. بدین منظور، فرمی 12سوالی طراحی شد که نمونه ها از نظر فرم ظاهری، نوع دال و ارتباط با موضوع، نوع محدوده، قلم نوشتار، شکل هندسی محدوده و نوع کارکرد آرم مورد ارزیابی قرار گرفتند.
ساسان فهیمی کنگ سفلی محمد خزایی
این پایان نامه با تأکید اصلی بر ترکیب های نوشتاری روی سکه ها که نمونه ای از جلوه عالی کلام الهی و فرهیختگی خوشنویسی ایران اسلامی را در خود دارد و نیز با توجه به نقوش به کار رفته به عنوان مکمل ترکیب های نوشتاری شکل گرفته و آنها را مورد تحلیل قرار می دهد.
حسین بخشی منصور مهرنگار
در این پژوهش توجهی خاص به نقطه از منظر عرفانی و محتوایی در خوشنویسی و همچنین از بعد کاربردی آن در خط نستعلیق شده است. در این تحقیق ، تلاش شده است که جایگاه اصلی نقطه در خط نستعلیق به صورت زیبایی شناسی بررسی شود و اهمیت آن در عرصه های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. این مطالعه با این هدف انجام می شود که نقطه را از جنبه های مختلف و ابعادی فراتر از عنصر تجسمی صِرف، مورد مطالعه قرار داده و ارتباط میان آن و هنرهای نوشتاری را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و با استفاده از آثار خوشنویسی و طراحی حروف انجام گرفته است. و به روش توصیفی مورد تحلیل قرار گرفته است. استفاده از تجارب و بررسی آثار به جا مانده از گذشته ، با هدف ارزش گذاری به جایگاه هنری خوشنویسی به خصوص خط نستعلیق که به عروس خطوط اسلامی نیز شهره می باشد ، راهکاری برای پیوند آن با گرافیک نوین که امروزه جایگاه خط و تاثیر گذاری نقطه در به وجود آمدن آثار گرافیکی نقش بسزایی دارد ، می باشد
علی اله نیا سماکوش منصور مهرنگار
عیار بالای سیاه مشق های میرزا غلامرضا اصفهانی در اواخر دوران قاجار، معیار خوبی برای بررسی جلوه های بصری سیاه مشق نستعلیق است. در این پایان نامه، پس از معرفی و شرح احوال میرزا، شرح موردی آثار نیز، مواردی مانند مضمون اثر، رنگ اثر، ارتباطات بین حرفی اثر، حساسیت های بصری و معنایی اثر، ارتباطات بین کشیده ها و دوایر، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که میرزا، قبل از اجرای سیاه مشق، موضوع و متن اثر را از نقطه نظر بصری، مورد مطالعه دقیق قرار داده و به حساسیت های معنایی و بصری آن، کاملا اشراف داشته است. او برای کشیده ها و دوایر، به عنوان حساس ترین قسمت های سیاه مشق، اولویت قائل شده و سایر عناصر سیاه مشق خود را، آزادانه، با توجه به شاکله بصری حروف، توجه به نقاط حساس صفحه، عناصر سیاه مشق پذیر، ایجاد ریتم و ... شکل داده است. جلوه های بصری در سیاه مشق های میرزا غلامرضا، با توجه به برتری وجه هنری بر ادبی، در زیباترین شکل ممکن، ارائه شده اند.
عارفه حکم آبادی محمد خزایی
با آغاز قرن سوم هجری، ایران شاهد فصل جدیدی در دوران تاریخی خود بود. دورانی که آن را رنسانس ایرانی نامیده اند. دورانی که از قرن سوم تا پنجم هجری همگام با ایرانیان خالق آثار غنی و گران بهایی بود. بازه ی زمانی مورد مطالعه در این پژوهش، دوران سامانی و آل بویه می-باشد. در این بازه شاهد شکوفایی تمامی هنرها به ویژه پارچه بافی می باشیم. هدف از انجام این تحقیق علاوه بر بررسی نقوش پارچه در این دو دوره تاریخی و شناساندن قسمت کوچکی از فرهنگ غنی ایرانیان، احیاء، بازسازی و توسعه ی نقوش پارچه های این دو دوره و نیز طراحی پارچه هایی با کمک این نقوش برای نیاز جامعه ی مدرن امروز است.