نام پژوهشگر: عبدالرضا مظاهری
داریوش منصوری عبدالرضا مظاهری
غزالی از معدود متفکرانی است در عالم اسلام که تاثیرش در فرهنگ اسلامی از زمان حیات وی آغاز شد. شخصیت قوی و استثنایی او به عنوان یک فقیه و متفکر و صوفی باعث شد که بسیاری از معاصرانش به وی با دیده احترام بنگرند. حیثیت علمی و اجتماعی او سبب شد که نظام الملک وزیر سلجوقیان او را زین الدین(و شرف الائمه) می نامید. و سلطان سنجر به دیدار او به احترام برمی خاست و این همه احترام برای کسی حاصل شد که پدرش پشم ریسی و یا نخ فروشی می کرد و از عامه مردم بود. بالاخره باید اذعان داشت غزالی یک فیلسوف اسلامی مانند ابن سینا و یا ملاصدرا نبود لکن این معاند فلسفه به نوبه خود حکیم بود که اثری گسترده از خود به جای گذاشت و حتی می توان گفت اعتراضات او به فلسفه مقدمه بسط تفکر عقلی در عالم اسلام و سازگاری آن با این عالم بود. تاکیدات غزالی در احیاء علوم دین بر مراعات احکام شریعت و حضور قلب در نماز و روزه آنچنان رسا و استوار است که موی بر اندام هر انسان متشرعی سیخ می شود. و کیمیای سعادت او که عصاره کتاب احیاء است و در خور توجه خاص می باشد. بیان غزالی در تصوف، بیان انسانی است که به آنچه می گوید سخت مومن است و به تعبیر دکتر زرین کوب(تصوف حاصل تاملات دوران فرار از مدرسه بود) پیش از عهد غزالی اهل شریعت و عرفان نسبت به یکدیگر بیگانه بودند و عناد می ورزیدند. دستگاه خلافت حسین بن منصور حلاج و صوفی را به فتوای اهل شرع بر دار کشید، و متشرعین معتقد بودند که عموم صوفیه از شرع و دین روی برگردانند. اندیشه وفق دادن (پیوند) مابین عرفان و شریعت غزالی را از آن بیماری سخت و جسمانی و عذاب روحانی نجات داد و به این نتیجه رسید که از برای هر دینداری طریقه تصوف ضروری است.و از برای هر صوفی عمل کردن به آداب عبادت و اعتقاد به شرع پیغمبر واجب است و شریعت و طریقت باید در پهلوی یکدیگر بروند و شخص باید به هر دو پایبند باشد تا به حقیقت برسد.
علی محمدی آبقلعه عبدالرضا مظاهری
در عرفان ابن عربی خدا در مرتبه ی احدیت غیر قابل شناخت است ولی در فلسفه ی اسپینوزا خدا قابل شناخت است. در وحدت وجود اسپینوزا خدا همان طبیعت است و جهان واقعیتش را می پذیرد ولی ابن عربی جهان را خیال اندر خیال می داند. در فلسفه ی اسپینوزا جهان بی هدف آفریده شده، وجود جهان لازمه ضروری خداوند است ولی در عرفان ابن عربی خدا جهان را خلق کرد تا شناخته شود. جهان و آفرینش آن دارای هدفی است. در عرفان ابن عربی خدا متعالی است و به این دلیل معادل پانته ایزم نیست بلکه باید وحدت وجود ابن عربی را وحدت متعالی وجود نامید وحدت وجود اسپینوزا معادل تئیسم و پانن تئیسم نیست چون خدا نزد اسپینوزا نه متعالی است و نه به عالم غیب ایمان دارد بلکه باید آن را وحدت جوهری نامید و در پایان باید گفت که وحدت متعالی وجود ابن عربی و وحدت جوهری اسپینوزا از یک سنخ نیستند. ولی برای انسان این دو، دو بال برای رسیدن به سعادتند.
فاطمه یوسف نژاد عبدالرضا مظاهری
عرفان و تشیع دو عنوان دالّ بر حقیقت واحدی هستند که به دلایل گوناگون به ناچار از هم فاصله گرفتند تا اینکه با کم شدن این فاصله به تدریج هر کدام گرایش های ذاتی خود را نسبت به دیگری نشان دادند. یکی از نقاط عطف تاریخی در این خصوص سده هفتم می باشد. پس از تعریف تصوف و عرفان به اختصار سیر نضج گرفتن آن و موقعیت و قلمرو عرفان از دید پیامبر (ص) عنوان شده، سپس به تحولات مربوط به سده هفتم از جمله علمی و استدلالی شدن تصوف، دلایل رواج آن، وجه اشتراک آنها یعنی قبول اصل ولایت به معنای عرفانی آن، پرداخته می شود. دین و مذهب تعریف شده و اعتقادات شیعه بررسی می شود. مبحث امامت و تفاوت شیعه و سنی در نیاز به امام و اعتراض تشیع که در آغاز به دو مسئله حکومت اسلامی و مرجعیت علمی که منحصراً حق اهل بیت (ع) است، مورد ارزیابی قرار می گیرد. در روش های مبارزاتی، تشیع به تصوف نزدیک می شود که در این مورد آئین فتوت مطرح می گردد. دیدگاه های گوناگون درباره عرفان وجود دارد که در ادامه آن نکاتی از گفتار و کردار خود عرفا در ردّ بعضی نقدها ذکر شده است. ایده ها، و عملکردهای عرفا و دانشمندان و تأثیرگذاری آن ها بر ارتباط تشیع و تصوف شرح داده شده است. وجه اشتراک عرفا نداشتن تعصب دینی است که می توان جمع میان گرایش شیعی و سنی را ملاحظه کرد که در این سده از سوی عرفا گامی از تسنن به سوی تشیع برداشته شد. در ارتباط با حوادث سیاسی و اجتماعی که تأثیر مستقیمی بر تصوف و تشیع داشت به سیاست های نزدیکی به تصوف و تشیع و روحانیان از سوی محمد خوارزمشاه و الناصر لدین لله برای مهار قدرت روزافزون آنان، اشاره شده است. هجوم مغول که سبب آشفتگی ها بود، گرایش مردم به عرفا و تصوف را که به دو شکل انفعالی و فعال بود را، به وجود آورد. سقوط بغداد و اتهام زدن به رهبران تشیع از مباحث آن روز بوده است. حضور دانشمندان شیعی که تحولی شگرف را به نفع عرفان و تشیع با دوراندیشی و فعالیت خود سبب شدند. در نهایت اسلام آوردن ایلخانان و توجه به تشیع و تصوف که از قبل آن تصوف مجال یافت که چهره شیعی خود را ظاهر کند و متقابلاً فقهای شیعه هم علایق صوفیانه خود را بروز دادند.
علی نادری عبدالرضا مظاهری
از آنجایی که ادعیه و مناجات های پیامبر عظیم الشأن اسلام و اهل بیت کرام او صلوات الله علیهم اجمعین مشتمل بر مضامین عالی عرفانی و توحیدی است، سخت مورد توجه و عنایت ویژه اهل تحقیق و بزرگان دین پژوه بوده و همواره معارف الهی مندرج در این ادعیه به عنوان منبع و مأخذ کمّلین از اولیاء الله برای نیل به مدارج کمال انسانی و سلوک معنوی واقع شده است. و چنانچه می دانیم؛ مباحث مربوط به اسمای حسنا و صفات علیای الهی نیز در آثار محققین از اهل عرفان و در سایر موضوعات عرفان نظری و علمی از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ پس نگارنده نیز حسب ضرورت و اقتضای امر بر آن شد تا دعای عظیم الشأن سحر را که از امام باقر أبی جعفر محمد بن علی علیهم السلام روایت شده است و بزرگانی چون امام خمینی، سیّد ابوالحسن رفیعی قزوینی، میرزا حبیب الله شریف کاشانی و حاج محمد کریم خان کرمانی شرحی بر آن نوشته و گوشه ای از دقائق و معارف آن را به منصّه ظهور رسانده اند، به عنوان موضوع تحقیق برگزیند و با بررسی و مقایسه اهمّ شروح دعای مذکور، به تفحص و تعمق در مباحث عمده اسمای الهی یا همان کارفرمایان عالم هستی و احکام و دیگر مسائل مربوطه آن بپردازد. لذا مهم ترین سوالات این تحقیق حول مسائل اسماء الله و اوصاف ربّانیه از جمله حقیقت اسم، تقسیمات و مراتب اسمای الهی، اسم جامع، حقیقت اسم اعظم، مقام مشیّت، انسان کامل و ... خواهد بود. در این رساله شروح دعای سحر امام خمینی، سید ابوالحسن رفیعی قزوینی و ملا حبیب الله شریف کاشانی مورد مداقه و بررسی قرار گرفته و با نظر به سه جریان فکری حاکم بر آن ها، یعنی کلام، فلسفه و عرفان مبرهن و آشکار می گردد که وصول به حقیقت معانی دعای سحر بدون پذیرش و تلقی نظریه بنیادین عرفان یعنی «وحدت شخصی وجود» امکان ناپذیر است. همچنین بر مدققین و محققین بصیر، عیان خواهد شد که تنها حضرت امام خمینی است که در شرح خود بر اساس همین نظریه سیر نموده و بیش از دیگران در کشف حقایق دعای سحر و پرده برداشتن از اسرار توحیدی آن توفیق حاصل کرده اند.
منیر گلاب فروش پرویز عباسی داکانی
حضرت سلیمان یکی از پیامبران الهی بود که پس از پدرش داود به پیامبری رسید، بنده صالحی که مکرر به خدای خویش رجوع می کرد و از این روی خداوند در قرآن با نام اوّاب از وی یاد کرده است. در سوره های قرآن (17 بار) نام سلیمان آمده و مطالب مختلفی پیرامون زندگی و شخصیت آن حضرت آورده شده است. در سوره انبیاء حکم عادلانه سلیمان درباره قصه چریدن تاکستانی توسط گوسفندان ذکر گردیده است. در سوره (ص) وصف اسبانی بیان شده است که حضرت سلیمان از سر لطف آنها را نوازش می کرد و ... به موجب سوره نمل حضرت سلیمان با زبان مرغان و دیگر حیوانات آشنا بوده است. در این سوره به داستان سلیمان و بلقیس و ایمان آوردن او به خداوند اشاره شده است. داستان انگشتری سلیمان و دانستن اسم اعظم الهی، آوردن تخت بلقیس توسط آصف بن برخیا نزد سلیمان، همچنین مسخر بودن باد و عده ای از دیوان توسط سلیمان از جمله مطالب دیگری است که در آیات شریفه قرآن بدان پرداخته شده است. قصه وفات سلیمان نبی (ع) و چگونگی مرگ وی پایان بخش زندگی، اندیشه و آثار او در طول حیات دنیوی آن ولی خداست که سراسر درس آموز و الهام بخش است. علاوه بر آنچه ذکر شد، کوشش به عمل آمده است با استفاده از منابع دیگری به غیر از قرآن کریم پرده هایی از چهره نورانی آن پیامبر بزرگ الهی برداشته شده و به مثابه الگویی ماندگار و قابل تأسی به شخصیت آن حضرت پرداخته شود. کلید واژه ها: سلیمان ـ بلقیس ـ هدهد ـ سیمرغ ـ دیو ـ مورچه ـ انگشتری ـ اسم اعظم ـ آصف بن برخیا ـ تسخیر ـ تصرف ـ همت ...
مهین نوری راد عبدالرضا مظاهری
صوفیه در نیمه قرن پنجم تمامی قرن ششم و اوایل قرن هفتم مهمترین فعالیت خود را در ایران سپری کردند. و از مهمترین دوره های تاریخ تصوف است . پس از تعریف تصوف و عرفان به اختصار عنوان شده پس به بررسی و سیر تحولات هرقرن و مشایخ بزرگ صوفیه و نقش و عقاید آن ها پرداخته می شود.و از خصوصیات بارز قرن پنجم افکار صوفیه در شعر فارسی با ابوسعید ابوالخیر که در خراسان پایگاه عرفان اسلامی رواج یافت. و به وسیله چند کتاب معتبر که تألیف شد از جمله رساله ی قشیریه، کشف المحجوب هجویری مبانی کلیات تصوف و نحوه فکر بزرگان روشن شد. در این سده متکلم فقیه امام محمد غزالی به تصرف روی آورد. و دائره المعارف ارزشمندی به عنوان احیاء العلوم تألیف نمود و وجهه ای پذیرفتنی به تصوف بخشید و در نتیجه اتحادبین طریقت و شریعت برقرارکرد. و در برابر اعتراضات اهل شریعت دفاع کرد. ودر قرن ششم برخی اصطلاحات علمی و فلسفی به تصوف راه پیدا می کنند و عده ای از صوفیه تصوف را مذهب عشق و محبت قرار دادند و نثر صوفیه مانند شعر آکنده از مضامین عاشقانه و شور و جذبه است عبهر العاشقین روز بهان بقلی و تمیهدات عین القضات و سوانح احمد غزالی از این دسته اند و شعر ایران به وسیله عطار از دنیای محدود ادبیات اهل دربار مدرسه بیرون آمد و در فراخنای زندگی عامه عقا ید و احساسات مردم قدم نهاد. تأسیس طریقه های صوفیه از جمله ابوحفص شهاب الدین سهروردی و نجم الدین کبری و پیروزی تصوف برای رسمیت شناختن در جامعه اسلامی و رشد خانقاه ها را به دنبال داشت. و قرن هفتم نیز با ظهور ابن عربی و پیدایش تصوف نظری،باورها و اندیشه صوفیه تنظیم و صورت بندی شده و تصوف رنگ علوم و مباحث فلسفی به خود گرفت «علم عرفان» به عنوان یکی از شاخه ای علوم رسمی به رسمیت شناخته شد و آثار ماندگاری چون عوارف المعارف،مرصاد العباد و فصوص الحکم به نگارش درآمدند و مثنوی مولوی شعر صوفیانه را به اوج خود رسانید.
فریبا هادی عبدالرضا مظاهری
انسان از لحظه ای که پا به عرصه وجود نهاد و مراحل طبیعی زندگی را طی کرد و سرانجام با مرگ زندگی مادی او پایان پذیرفت. این سوال اذهان بسیاری را به خود مشغول می کرد که آیا مرگ پایان زندگی است یا نه؟ و دائم در مورد عالم مابعدالطبیعه کنجکاو بود و با سوالات بیشماری دست و پنجه نرم می کرد. سوالاتی از این نمونه که آیا با مرگ همه چیز پایان می پذیرد و آیا انسان جاودانه است؟ آیا روح باقی می ماند؟ با هدایت خداوند مهربان و با بررسی های فراوان بسیاری از این سوالات جواب داده شد و فهمیده شد که انسان بیهوده آفریده نشده و اهداف آفرینش بسیار بزرگ بوده و پایان زندگی مادی پایان زندگی او نیست. و انسان به این نتیجه رسید که روح مجرد از ماده است و با مرگ بدن مادی، روح از بین نمی رود و جاودانه می ماند. و بهتر از همه عرفای بزرگ همچون مولانا و امام این مسئله را مطرح کردند و این گرایش با دید عرفانی باعث شد که انسانهای بسیاری دیگر از احساس پوچ بودن در این دنیا دست بکشند و با عشق برای نیل به اهداف اصلی کوشش کنند. چون عشق حقیقی بهترین انگیزه زندگی فعال و امیدوارانه می باشد. با یاری خداوند در این پایان نامه نظرات مختلف در مورد روح و نفس ، رابطه روح و نفس و مجرد بودن روح و نفس بررسی شده ، در این زمینه نظرات مولانا و امام خمینی هم مورد بحث و بررسی و مقایسه قرار گرفته.
الهام احمدی عبدالرضا مظاهری
چکیده: موضوع این رساله بررسی وحدت و کثرت در آثار عطار و جامی است. ابتدا به توضیح اصطلاحات مهم مربوط به این رساله ، از جمله وحدت ، کثرت ، کثرت در وحدت ، تجلی ، ظهور و ... پرداخته شده. در فصل سه و چهار زندگی این دو عارف و شاعر بزرگ ایران و جهانبینی عرفانی آنها به طور کلی بیان شده. فصل پنجم به بررسی وحدت آفاقی و وحدت انفسی از نگاه عطار و جامی پرداخته شده که سعی شده در این فصل نظر عرفا و فلاسفه نیز مورد توجه قرارگیرد. در فصول ششم و هفتم به موضوع اصلی رساله اشاره شده و سعی شده بامطالعه آثار این دو عارف به هدفی که مورد توجه بوده رسیده باشیم .عرفای اسلامی برای بیان این که مخلوقان عین خدا و همه هستی تجلی وجود خداوند هستند به روش زیبایی وحدت و کثرت را با هم جمع کرده اند. عطاربرای این مطلب فنای ذات و صفات بنده را در سه مرحله وحدت انفسی و وحدت آفاقی و بقای پس از فنا تلاش کرده تا جمع دو نقیض وحدت و کثرت را به زبان شعر بیان کند . جامی نیز برای بیان اندیشه وحدت و کثرت در عرفان از زبان شعر و تمثیل و تشبیه استفاده کرده. حاصل کلام آنکه تمام عرفا در پی یافتن حقیقت واحدی بودند که سرچشمه هستی و وجود حقیقی عالم است و آن خداست. ولی چون خود را در صور و تجلیات کثرت متجلی می سازد به نظر کثیر می رسد.با این همه این تقسیمات واحد وکثیر) وحدت و کثرت ( تنها ذهنی است و عالم و خدا دو جنبه از یک حقیقت اند.
فائزه رودکی پرویز عباسی داکانی
در دوران پرآشوب و سراسر دسیسه قاجاریه که ارزش های دینی از سوی مکاتب نوظهور غربی و شرقی و عقاید انحرافی و توطئه های فراماسونرها به شدت تهدید می شد ، آنان که خود را از علمای شیعه می پنداشتند ، چیزی جز وامداران القاب و سنت تزویر مآبان? صفوی نبودند . ایشان در کشاکش کارزار سیاسی و فرهنگی جامعه یا به کنج عزلت عافیت خود خزیده بودند و یا بر سلک دراویش ، منفعلانه عده ای را در خانقاهی گرد خود مشغول داشته بودند . در این زمان معدودی از علمای دین که در بند تعصب و تحجر اسیر نبودند و وظیفه سنگینی بر دوش داشتند ، اینان با هوشمندی کوشیدند تا از عرفان اسلامی و پیوند آن با نیازهای روز آمد عصر خود مکتبی انسان ساز بر اساس تعالیم قرآن و عترت بسازند و انصافاً از این آزمن سربلند بیرون آمدند . سر سلسل? عرفای معصار شیعه و کسیکه کوشید تا حوز? علمیه را پایگاه انسان سازی بسازد استاد العرفا ملاحسینقلی شوندی همدانی است . او را به حق کیمیاگر عرفان خوانده اند ، چرا که با کلامی کوتاه ، انسانی را دگرگون می ساخت و به صراط مستقیم رهنمون می شد ملاحسینقلی همدانی ( 1311 – 1239 ) ه.ق ، را باید خورشید عرفان دانست که پرتو نور آن تا حال حاضر در تابیدن است .
فریده یادگاری پرویز عباسی داکانی
خواب و رویا پدیده ای جمعی و مشترک میان اقوام بشراست که اثر خویش را در اساطیر و فرهنگها و ادیان مختلف به جای گذاشته زیرا در نظر مردم کهن رویا پیام خداوند تلقی می گردیده.عرفا نیز خواب و بیداری را حقایقی میدانند که در "بود" یکی می باشند لیک در "نمود" متفاوتند یعنی خواب و بیداری را دو نمود مربوط به وضع شخصیت آدمی میدانند. در این رساله هدف ما آشنا شدن با رویا و عرصه خیال است زیرا رویا امری ادراکی است که نمیتوان نقش و تأثیر قوه خیال را در آن انکار کرد. عرصه خیال یکی از عرصه های مورد توجه عرفا بخصوص ابن عربی می باشد زیرا عالم خیال در عرفان شاهراه کشف و شهود و در فلسفه حد فاصل میان عالم مجردات و عالم ناسوت است. مولانا نیز به صور خیال و آنچه در قوه متخیله پدید می آید اشاره می کندوهر چه در این جهان واقع میشود را نتیجه اندیشه ها و جریان های ذهنی میداند. در بخشی از این رساله با دیدگاه روانشناسان معاصر پیرامون رویا آشنا می شویم و بعد از دیدگاه و منظر قرآن به رویا پرداخته و سپس به بررسی نظرات مولانا و ابن عربی نسبت به رویا علل و جایگاه آن می پردازیم که هر یک از این دو بزرگوار با شیوه خاص خود آن را بیان کرده اند اما در نحوه ی بیان و طرح مسأله و پاسخ به آن تفاوتهایی میان آن دو دیده میشود. مثنوی پل ارتباطی ما با دنیای اندیشه های مولانا و فصوص الحکم مرجعی برای بیان دیدگاه ابن عربی نسبت به رویاست.
حسین مراغه چیان سید محمد بنی هاشمی
پرواضح است که عقل و عشق از موضوعاتی بوده اند و هستند که طرفداران و مخالفان زیادی داشته اند و دارند. در جوامع مختلف گروهی به عنوان عقل گرایان شناخته شده اند که در رأس آنها فلاسفه هستند. آنها عقل را منبع ادراک معرفی می کنند و برایش جایگاه والایی قائلند. عرفا و صوفیان در مقابل سنگِ عشق و واردات قلبی و شهودات نفسانی را به سینه می زنند. این دو در مقابل هم صف آرائی کرده اند. ادیان نیز به این حقیقت نگاهی را ارائه کردند. از این میان اسلام به عنوان آخرین و کامل ترین دین نظر خاصی به عقل و عشق افکند. در این رساله در ابتدا کوشیده شده است، نگاه اسلام البته از منظر شیعی به دو حقیقت عقل و عشق روشن گردد. در آغاز از معنای لغوی و مفهوم عقل کار شروع می شود و در آیات و روایات ادامه می یابد. عناوینی مثل مستقلات عقلیه، تفاوت عقل و فکر، نشانه ها و حجاب های عقل و ... از مباحث بخش های آغازین است. در ادامه به عشق با همان شیوه ی عقل نگاه کردم و عنوان نخست پایان یافت. در ادامه با نظر به نگاه عرفان اسلامی به عقل و عشق به خصوص ابن عربی واکاوی عقل و عشق در منظر او آغاز شد و بحث ادراکات عقلی، خطاپذیری، حدود عقل و ... بررسی شد و عشق و واردات قلبی با موضوعات جذاب حیرت، انگیزه ی عشق، رابطه عشق و زیبایی و ... ادامه یافت و در نهایت به مقایسه ای اجمالی همت گماردم. نتایج مهم رساله اینکه، عقل در نزد دین جایگاهی بس والا و مقدس دارد و از مهم ترین منابع ادراک است و عشق باید توسط آن رهبری شود. لذا عشق ممدوح و مذموم داریم. می شود وجوهی تصور کرد که عقل و عشق نه در تقابل با هم که همسوی با هم انسان را تکامل بخشند و سیر دهند. شیخ اکبر برای عقل حدودی طرح می کند و قلب را محل نزول معرفت حقیقی معرفی می کند و شهودات را ارج می نهد. هدف رساله تبیین نگاه دین و ابن عربی به دو مقوله عقل و عشق بود و شیوه ی کار کتابخانه ای بود و در این راستا کتب اصلی و شروح و کتب معاصرین نیز مورد دقت قرار گرفت و از مشاوره-ی حضوری اساتید هم بهره بردم و با فیش برداری و گردآوری مطالب به تدوین آنها پرداختم و کار را به پایان بردم. ماحصل آنکه ارزش و مقام عقل و عشق در دین و کلام شیخ یکسان نیست و آنگونه که من یافتم در دین ورزی مقام عقل برتر است و در عرفان عشق پرتوانتر می نماید
مرتضی چناری عبدالرضا مظاهری
چکیده پژوهش : از آن جا که آدمی همواره به دنبال راهی به سوی کمال بوده است و یا به عبارتی دیگر چون کمال جویی و حرکت به سوی رشد و تعالی یکی از نیازهای فطری بشر است ، گویا بازگشت به اصل از خواسته های درونی و امیال پاک انسان است. ولایت مسیری است که می تواند انسان را در راستای رسیدن به این میل پاک کمک کند و شاید شاه کلید تحقق این خواسته الهی انسان تمسک به این اصل و این رکن ارزشمند( ولایت) است. به همین منظور بزرگانی در طول تاریخ بشری تلاش نموده اند که در این میان اصول تعالی بخش و کلید گرانبهای وصول به معبود و حرکت به سوی کمال را به انسان ها معرفی نمایند. و عده ای زیادی از بزرگان اهل کمال و عرفای اهل دل به این باورند که ولایت همان کلید ارزشمند وصل به ساحل نجات است. جناب مولانا یکی از آن بزرگان است که گویا این مهم را خوب دریافته است و آن را با جان و دل فهم نموده است و یا بهتر بگویم آن را با اعماق وجود چشیده است و شاید بتوان گفت برخورد او با شمس تبریزی شاهد بر این ادعاست. مولانا تحقق توحید و اخذ مطلوب را پذیرش اصل ولایت دانسته و پیر و ولی را چراغی برای رسیدن به توحید می داند ، همانگونه که قرآن کریم ، انبیاء و اولیای الهی ، انسان ها را دعوت به پذیرش ولایت خدا ،رسولان و اولیاء می کندو تنها نجات را در پذیرش و قرار گرفتن در زیر چتر گسترده ولایت می دانند. ایشان نیز تأکید بر نجات بشریت با راهنمایی ولی و آگاهان و دانایان راه دارد. آن هم نه هر ولایت بلکه ولایتی که در راستای ولایت خدا باشد ، و نه هر ولی بلکه ولی ای که خود دست در دست خدا دارد. لذا، در این پژوهش سعی شده است به روش کتابخانه ای نگاه جناب مولانا و برخی از عرفای اسلامی ، در خصوص ولایت ، تفاوت ولایت با نبوت، امتیازات و ویژگی های اولیاء، آثار و نتایج تبعیت از ولایت ، انواع مراتب و شرایط ولایت مورد بررسی قرار گیرد. کلید واژه: عرفان اسلامی ، ولایت ، توحید، کمال، آثار مولانا .
عظیم اکبری ابی بیگلو عبدالرضا مظاهری
تجلیات الهی عبارت از موجودات عالم وجودندکه مظهر صفات متکثره حقند. چه، آن که فیض حق مانند آب روان و موجودات مانند نهری و هر جزئی از اجزای نهر که تعیین کنی آبی که در او باشد، غیر از آبی است که «آن» سابق در آن بوده است و غیر آبی است که «آن» لا حق در آن خواهد بود. و فیض حق را تعطیل نباشد و همواره موجودات عالم از فیوضات دائمه او برخوردار و مستضعفین به فیض دائم التجلی اویند و در مقام ترقی از مقامی به مقام بالاترند و هر آنی را اقتضایی است که بر حسب آن مستفیض گردند. حضرت حق تنها وجود حقیقی است و پدیده ها همه ظهور و تجلی و پرتو اویند.آن ها هیچ استقلالی از خود ندارند و عین تعلق به خداوندند.تجلی حضرت حق به دلیل توسع الهی تکرار پذیر نیست.از این رو تجلی او مدام است و با نفس رحمانی اش(بسط وجود بر اعیان)،دم به دم آفرینش نو می شود. بر این بنیاد،خلق جدید(آفرینش مدام)همان تجلی مستقر و تکرار ناپذیر حق است. با تجلی جمالی حق،پدیده ها بقا می یابند و با تجلی جلالی،فانی می شوند. این بقا و فنا و خلع و لبس دائمی است(=خلق مدام). حرکت جوهری و خلق مدام هر دو گویای تحول و تجددند؛اما این دگرگونی در اولی،ناشی از تحول نهادی.و سیلان جوهری ماده و در دومی،فراتر از این،ناشی از تجلی مداوم حضرت حق تعالی است.در اولی لبس بعد از لبس و در دومی خلع و لبس است. قلمرو خلق مدام،کل،آفرینش است،حال آن که حوزه ی حرکت جوهری،عالم جسمانیات است.اولی بر مبادی کشفی و شهودی و دومی بر مبادی عقلی استوار است.موضوع اولی نفس وجود و موضوع دومی هیولی(ماده)است.
فاطمه بوستانی عبدالرضا مظاهری
این نوشتار به لطف خدا و عنایت خاصه معصومین علیهم السلام فراهم آمده است. که ابتدا به زندگینامه و دیدگاه و آثار خواجه عبدالله انصاری پرداخته آنگاه به بررسی عرفان و رابطه آن با اخلاق و سیروسلوک عرفانی از دیدگاه اسلام وسپس به شرح بدایات می پردازد. رساله با تمسک به چهارده معصوم علیهم السلام متشکل از چهارده فصل می باشد. که در فصل اول کلیات تحقیق تبیین شده و در فصل دوم زندگینامه خواجه عبدالله بررسی گردیده و در فصل سوم رابطه عرفان با اخلاق و در فصل چهارم سیروسلوک و آداب و مراحل آن در اسلام مورد ارزیابی قرار گرفت. از فصل پنجم تا چهاردهم نیز بدایات را شرح می دهد. که شامل ده باب است از قبیل، یقظه، توبه، محاسبه، انابه، تفکر، تذکر، اعتصام، فرار، ریاضت و سماع می باشد و در پایان فصول نتیجه گیری می شود. روش و هدف پژوهش: این نوشتار حاصل پژوهشی است که به روش کتابخانه ای با جمع آوری منابع و گرد آوری داده ها و با مطالعه به صورت فیش برداری پس از بررسی های منابع مرتبط با موضوع انجام گردیده است و هدف پژوهشگر رسیدن انسان به معرفه الله و نائل شدن او به مقام قرب الهی و لقاء الهگ می باشد. جمع بندی نوشتار: سالک در عرفان عملی در طی مراحل ومنازل محتاج انسان کامل است که او را مراقبت نماید و از راه و رسم منزل ها آگاهش کند و به معشوق حقیقی (الله) راهنمایی کند. با توجه به انحراف و انحطاطی که انسانها و جوامع بشری را در برگرفته تنها راه نجات و رستگاری صراط مستقیم است که پیروی از قرآن و عترت پیامبر علیهم السلام می باشد. کلید واژه ها : یقظه- توبه- محاسبه- انابه- تفکر- تذکر- اعتصام- فرار-ریاضت- سماع
سیدمهدی موسوی عبدالرضا مظاهری
آشنایی با واژه های تخصصی، یکی از ابزار های فهم هر علم و دانش می باشد. جمع آوری واژه های تخصصی و بیان معانی و اصطلاحات مربوطه از زمان های قدیم مرسوم بوده است. در عرفان به عنوان یکی از پربارترین شاخه های فرهنگ اسلامی که از قرآن کریم و احادیث سرچشمه گرفته ، نیز مانند علوم دیگر مثل؛ علم اصول، درایه الحدیث، منطق و ... اصطلاحات خاصی وجود دارد که اگر خواننده با آن ها آشنا نباشد نمی تواند از کتب عرفا که آکنده از اصطلاحات ژرف و معنوی است، استفاده و بهره کافی را ببرد. در این رساله پس از بیان ضرورت واهمیت اصطلاح شناسی و سیر تکامل این اصطلاحات از زهد به عشق، محبت و فنا، به صورت مجمل به زندگی و شرح حال عارفان تا قرن پنجم پرداخته شده و در فصل های اصلی به شرح و تفصیل اصطلاحات رایج این عرفا، از قبیل مقامات، احوالات و ... پرداخته و بر مبنای احادیث شریف امام صادق (ع) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته شده است.
حسین شفیق اسکی عبدالرضا مظاهری
بحث عالم صغیر و عالم کبیر یکی از مباحث مهم در ادیان به خصوص دین اسلام می باشد. در این رساله کوشیده ایم پس از ارائه گزارشی کوتاه از پیشینه تاریخی این موضوع، بر پایه دیدگاه ممتاز شیخ عزیزالدین نسفی در باب عالم صغیر و عالم کبیر و بررسی تناسبات بین این دو، عوالم مختلف (ماسوی الله) و انسان کامل را در نظام عرفانی – فلسفی او بررسی نماییم. پس از بیان کلیات به بررسی آثار و شخصیت شناسی نسفی و تفحص در فضای سیاسی - اجتماعی عرفان و تصوف در قرن هفتم و همچنین ابعاد و زوایای عالم صغیر و عالم کبیر در نظرات و آثار وی پرداخته شده است. سپس رابطه و تناظر فی مابین عالم صغیر و عالم کبیر مورد بررسی قرار گرفته است.
نعیمه ضمدیان پرویز عباسی داکانی
موضوع این پژوهش، ترجمه و شرح کتاب طواسین حلاج است. در این مجال به تمام ده طاسین حلاج و نیز بُستان معرفت پرداخته شده و سعی شده است ترجمه ای دقیق تر، از متن طواسین داده شود به گونه ای که عاری از اشتباهات دیگر مترجمین باشد. بررسی و شرح دیدگاه های حلاج از دیگر کارهایی است که در این پایان نامه انجام شده است. این شرح با توجه به مفاهیم کلیدی هر طاسین صورت گرفته است. گمان می رود طواسین، زاییده ی لحظات هوشیاری حلاج باشد ؛ بازی با واژه ها، آوردن سجع های پی در پی و مترادف می تواند قرینه هایی بر تایید این گفته باشند. نظریه های انسان کامل (حقیقت محمدیه)، حق، توحید، تقدیس ابلیس، از اندیشه های محوری طواسین حلاج می باشند. این پایان نامه متشکل از شش فصل است. درفصل اول کلیات تحقیق بیان شده؛ در فصل دوم به زندگی، آثار و اندیشه های حلاج مرورکوتاهی داشته ایم. درفصل سوم متن عربی طواسین حلاج به علاوه بُستان معرفت قرارداده شده است. در فصل چهارم ترجمه ی فارسی طواسین آمده است. درفصل پنجم شرح طواسین با توجه به اهم مفاهیم کلیدی مطرح شده در آن،گنجانده شده است و در فصل ششم به نتیجه گیری پرداخته ایم.
فاطمه رادمند عبدالرضا مظاهری
عرفان یکی از علوم مورد بحث در فرهنگ اسلامی می باشد و از ان جایی که مسیر نیل به حق تعالی و شرایط و موانع این سیر وسلوک را نشان می دهد در خور اهمیت می باشد عرفان در لغت به معنای شناختن است و در اصطلاح به شناخت ویژه ای اختصاص یافته که از راه شهود درونی و دریافت باطنی حاصل می گردد عرفان به معرفت شهودی خداوند که از طریق تهذیب نفس و صفای باطن حاصل می گردد گفته می شود این رساله تحت عنوان علم وفکر ومعرفت در عرفان اسلامی به اهمیت این مو ضوع می پردازد.اهمیت علم ودانش به قدری است که اولین کلمه ای که خداوند بر پیامبر اکرم نازل کرده اقرا بوده است . در قسمت های بعدی تفکر را کلید روشنایی ها وکسب بصیرت قرار داده است و در اثر این اندیشه ورزی درست به این نتیجه طبیعی می رسد که توحید حق است و جهان در مسیر کمال و هدفمند در حرکت می باشد انسان از راه سیر وسلوک و تزکیه باطن به معرفت می رسد و بالاترین معرفت شناخت خداونداست و ابزار ان تزکیه و تصفیه روح است و از طریق اثر فیض رحمانی حق تعالی است که بر بنده صالح و خالص خداوند عاید می گردد
مریم السادات قاضی میرسعید عبدالرضا مظاهری
تردیدی نیست که هر گروه از عالمان هر علمی الفاظ مخصوص به خود را دارند و از آن برای بیان مقاصد و اهداف خود استفاده می کنند. در میان صوفیان نیز الفاظ و اصطلاحاتی متداول است که مفاهیم خود را با آن اصطلاحات بیان می کنند. البته اصطلاحات عرفا به گونه ای است که بر دیگران پوشیده است زیرا آنها می کوشند که غیر اهلش بر آنها آگاه نشود و در این تحقیق من بر آن شدم که پس از مقدمه ای پیرامون اصطلاح شناسی عرفا به شرح و توضیح دو اصطلاح شوق و انس در عرفان اسلامی از صدر اسلام تا قرن هفتم بپردازم
سکینه سعیدیان عبدالرضا مظاهری
با عنایت به لزوم اخلاق و فلسفه آن با توجه به معضلات اخلاقی جامعه بشری و معرفی الگوی اخلاقی ، آراء عارف بزرگ جهان اسلام خواجه عبدالله انصاری وتشخیص و توافق نظر او با آراء و الگوهای اخلاقی دینی عرفانی ضرورت این پژوهش احساس می گردد. در ابتدا تعریف و فلسفه اخلاق و لزوم آن مورد پژوهش قرار گرفت و سپس شناسایی نظری در مفاهیم اخلاقی از طریق الگوی مناسب که خود عامل آموزه های اخلاقی باشد که در این راستا شخصیت خواجه عبدالله انصاری از طریق روش تحقیق و کتابخانه ای مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به اینکه ایشان یک شخصیت عرفانی اخلاقی محسوب می شود و در نوشته هایش کاملاً مشخص است، لذا ارتباط بین اخلاق و عرفان نیز بررسی شد و مشخص شد که با هم رابطه ی نزدیکی دارند و اخلاق زیر مجموعه عرفان واقع می شود و با بررسی کتاب منازل السّائرین بخش اخلاق که در ده باب به نامهای صبر- رضا- شکر- حیا- صدق- ایثار- خُلق- تواضع- فتوّت- انبساط می باشد نتیجه چنین بدست آمد که شیخ الاسلام با مذهب حنبلی مخالف با اهل کلام بود و اظهار کرامت نزد مردم را غرور می دانست و کوشید اصول سه گانه ذیل را در افکار مردم غرس کند. 1- معرفت حق2- تطهیر فکر 3- حسن سلوک تمامی مفاهیم عرفانی استخراج از بطن آیات قرآن کریم شده اند که مویّد شیوه زاهدانه اوست و برای جامعه اسلامی مفید می باشد. او سعی کرده قوّت عزم و اراده برای آنکه اعمال ، مظاهر فکر است ، را در مردم ایجاد کند. شریعت را با طریقت و حقیقت آمیخت او عبادت را حق و عبادت بدون معرفت را عبث می دانست و توحید بدون معرفت را صحیح نمی دانست. مصباح سعادت ابدی را در حصول طریق حق می دانست. همگان را توصیه به دانستن ارزش اوقات می کرد. دنیا را دار عبور می داند نه جای سرور.عزت را در تواضع می دانست که اگر انسان می دانست اصل او چیست تکبر نمی کرد. لیک این منافات ندارد به آن که دنیا در جهت مصالح خاصه و عامه بکار گرفته شود چون غرض او این است که دنیا هدف برتر نباشد. چون نوشته هایش زیبا و آهنگین و بعضی به سبک ایرانی می باشد برای نسل جوان که طالب زیبایی هستند متناسب می باشد و به جهت اینکه مطالب را در سه سطح (عامه- سالک و محقق) عنوان کرده است؛ لذا برای همه گروه های سنی مناسب می باشد.
فاطمه محمدی خسرو ظفرنوایی
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): اسم اعظم الهی هرگز یک لفظ که دارای مفهوم حصولی است نمی باشد که اگر کسی با آن لفظ آشنا شد یا آن مفهوم را تصور کرد بتواند آثار اسم اعظم الهی مثل زنده کردن مرده ویا هرگونه تاثیر دیگردر نظام آفرینش را همراه داشته باشد بلکه اسم اعظم الهی یک مقام در نظام علّی ومعلولی جهان است که اگر کسی به آن مقام رسید می تواند به اذن الله در جهان آفرینش نقش موثری داشته باشد ، اماته یا احیاء کند و دعای وی مستجاب شود و مانند آن . اسم اعظم یک مقام تکوینی است که همان مقام ختمی مرتبت می باشد و اگر در بعضی از نصوص وارد شده است که آیه الکرسی مشتمل بر اسم اعظم است یا بسم الله الرحمن الرحیم نسبت به اسم اعظم نزدیکتر از سفیدی چشم به سیاهی آن است به معنای حقیقت آیه الکرسی و بسم الله الرحمن الرحیم است نه به این معنی که اگر کسی این الفاظ را قرائت کرد بتواند در کل نظام اثر کند ، زیرا هرگز جهان افرینش با اعتبار لفظ و قرار دادمفهوم اداره نمی شود تا صور ذهنی بتوانند در آن موثر واقع گردند.
فریبرز زمانی پرویز عباسی داکانی
چکیده شمس الدین محمّدبن یحیی بن علی گیلانی لاهیجی،متخلص به « اسیری» یکی از عارفان و شیوخِ بزرگ بود. وی قرن نهم هجری، سال 840 هـ . ق، در شهر لاهیجان به دنیا آمد. تحصیلات مقدماتی را در شهر لاهیجان فرا گرفت، پس از آن برای ادامه تحصیل حدود 9 سال سن داشت. به شهر ری رفت و در خانقاه «نوربخشیه» شاگرد و مرید « سید محمّد نوربخش» گردید. وی بعد از توبه کردن وگرفتن تلقین ذکر و با داشتن شرایط خدمت و عزلت وصحبت ، پیشرفت های چشم گیری داشت، بطوری که در مدت شانزده سال خدمت نزد سید محمّد نور بخش، بر حسب تفاوت احوال معنوی که به او دست می داد سه اجازه ارشاد از استادش دریافت نمود، و بعد از وفات استادش، جانشین وی گردید. شیخ محمّد لاهیجی -رحمه الله علیه- درسال 912 (هـ.ق) درشهر شیراز چشم از جهان فرو بست. در زمینه ی مسائل عرفانی وی دارای اندیشه های نو و بدیعی دارد. که با مطالعه وتحقیق و بررسی از آثار وی به اندیشه های بلند عرفانی که توأم با فلسفه ومنطق وکلام می باشد ،می رسیم. شیخ محمّدلاهیجی-رحمه الله علیه- در نزد ما ایرانیان، دارای معروفیّت و مشهوریّت خاصی است، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز ، از مثنوی گلشن راز«شیخ محمود شبستری»که یکی از برجسته ترین آثار وی بوده ، با وجودگذشت چندین سال هنوز هم می توان آن رابه عنوان یکی از منابعِ مهم عرفانی استفاده کرد. در این نوشتار ابتدا با تکیّه بر منابع قدیمی و نیز با رعایت ترتیب زمانی، شرح احوال شیخ محمّد لاهیجی را مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به تحلیل آراء واندیشه های عرفانی وی می پردازد. کلید واژه ها: محمّد لاهیجی،تجلّی ،رویت ،وحدت وجود،اعیان ثابته،انوار الهی، سیر وسلوک ،انسان کامل
رویا مختارجوزانی عبدالرضا مظاهری
هدف تحقیق حاضر آن است تا نشان دهد فرد خلوت نشین دراثر طی کردن مراحلی چون ریاضت، تزکیه و تصفیه باطن، به مرحله ای می رسد که دلش را از زنگار، تصفیه نموده ؛ در نتیجه از خود خالی شده شده و به وحدت وکشف و شهود و در نهایت به خدا می رسد. در اثر این کشف و شهود سرّ- که ودیعه ای است نهاده دردل – باید از نااهلان و نامحرمان نهان داشته شود. در اینجا است که بحث رازداری وحفظ اسرار مطرح می شود. انسان خود موجودی اسرارآمیز است و رازدانی او با برخورداریش از روح و نورالهی ارتباط مستقیم دارد. هرچه روحش مرتبه ای بالاتری داشته باشد رازدان تر است ؛ و بر عکس هرچه روحش در مرتبه ای خفیف تر و نازل تر قرارگرفته باشد چراغ وجودش بی جان تر ومرده تر است . انبیاء و اولیاء و عرفا و بالاخره انسانهای عادی و حتی موجودات دیگر هم به نوعی از آن نور وجود و جان حیات برخوردارند. این نور در وجود انسانها غلظت و فشردگی و قوام بیشتری دارد و در دیگر موجودات از رقت و کمرنگی بیشتری برخوردار است. درنتیجه عارف خلوت می کند تا به خدا برسد، وبه توحید واخلاص محض رسیدن منجر به کشف و شهود و اسرار می گردد. بنابراین معرفت شهودی حق منجر به ارتباط خلوت وسّر می شود. کلیدواژه :خلوت ، سّر، مکاشفه ، شهود، خاموشی، رازداری
حسین طارمی عبدالرضا مظاهری
آب این عنصر حیات بخش و رحمت بی پایان ازلی، همواره در بین مردم دارای ارزش، تقدس و اهمیت بوده است. زندگی وابسته به آب است و بدون آن حیات مادی و حتی معنوی انسان مفهومی ندارد. در قرآن در ارزش و اهمیت این عنصر گران قدر آمده است: « و من الماء کل شئ حی » آب یکی از چهار عنصر اصلی و از مظاهر مهم طبیعت است که به سبب اهمیت و نقش ارزنده ی آن در حیات طبیعی و بشری، همواره توجه انسانها را به خود جلب کرده و ستایش و پرستش آنان را برانگیخته و در بیشتر ادیان، به خصوص ادیان توحیدی، از جایگاه ویژه ای برخوردار شده است. ایزدان آب، آفرینش و تقدس آن، پدید آمدن چرخه زایش از عنصر ازلی آب، مبنای بسیاری از اساطیر کیهان شناختی ملل اعم از مصر، هند، ایران، آشور ، بابل و یونان و روم است. در اساطیر مصر، هند، آشور و یونان و روم اعتقاد به اقیانوس های آغازین در آغاز آفرینش پیداست. در تاریخ ادیان، آب دربرگیرنده مفهوم زندگی دوباره است زیرا در پی هر نیستی میلادی تازه است و غوطه زدن در آب، رمز رجعت به حالت پیش از شکل پذیری و تجدید حیات کامل و زایشی نو است. زیرا هر غوطه وری برابر با انحلال صورت و استقرار مجدد حالت نا متعین مقدم بر وجود است و خروج از آب، تکرار عمل تجلی صورت در آفرینش کیهان. آب اساس آفرینش بشری و مایه حیات است و در تمام جنبه های زندگی انسان دارای ارزش و جایگاه ویژه است. در روزگاران کهن این عنصر حیاتی نه تنها در زندگی انسان، بلکه در فرهنگ و تاریخ ملت ها نیز نقش گسترده ای داشته است. اینکه هر ملتی در خصوص آب، فرهنگ، آداب و رسوم، باورها، آیین ها ، داستان و جشن های متنوع و خاص خود را دارد بیانگر اهمیت آب در نظام هستی است. در طول تاریخ بشر آب به عنوان یک عنصر مقدس همواره مورد احترام و ستایش قرار گرفته است. ملل مختلف در فرهنگ های خود خدایانی به نام خدایان آب داشته اند که به صورت الهه ها پرستش می شدند و همواره مورد احترام بوده و مردم برای آنان قربانی هدیه می کردند. در هر سرزمینی از جهان، روش های متفاوتی برای تقدیس آب وجود دارد. هندوان رود گنگ، مصریان رود نیل ، کلدانیان رود فرات، یهودیان و مسیحیان رود اردن و اسلام همه آب ها و رودها را مقدس می شمردند. آب معنا و مفهومی بسیار گسترده و عمیق، ریشه ای طولانی و نیز ابعادی جهان شمول دارد که پایگاه آن در فرهنگ و باور انسان ها در همه اعصار، رفیع و عالی است و برابر واژگانی چون خدا، عشق و زندگی می باشد. از سویی آب جلوه ای از تقدس، آرامش ، زیبایی، غذای جسم و روح، منبع ثروت و قدرت، راهی به سوی سرزمین ها، مرموز و ادراک ناپذیر است، خشم می گیرد و با سیل و توفان همه چیز را نابود می کند. از توفان نوح و سیلاب های ناشی از آن گرفته تا شکافتن دریا برای عبور موسی (ع) و غرق شدن فرعون و سپاهیانش تا سیلاب های مخرب و ویرانگری که هر سال در جهان اتفاق می افتد. این همه در باورهای اساطیری قهر طبیعت و خشم خدایان نسبت به انسان معاصر و گناهکار است. مساله اساسی این است که آب چگونه این روند را طی نمود و از اساطیر تا ادیان و معانی ناویلی مختلف و دیدگاه تجربی امروز ی را بخود گرفت . رساله فوق در چهار فصل نگارش یافته است . در فصل اول به توضیحاتی در زمینه روش کلیات تحقیق و روش انجام آن ، جامعه آماری و حجم نمونه ، پرسش های تحقیق ، فرضیه های آن و...اشاره شده است. در فصل دوم به بررسی نقش آب در فرهنگ ، ادیان و معماری پرداخته شده است . همچنین به ضرب المثل های مرتبط با آب نیز اشاره شده است . در فصل سوم به بررسی نقش تاویلی آب در ادبیات فارسی و عرفان اسلامی پرداخته شده و همراه با ارائه اطلاعات آماری تعدادی از ابیات نیز به عنوان نظیره های آن ذکر گردید.
علیرضا نصر سید محمد بنی هاشمی
از نظر عرفانی حضرت رضا(ع) دارای بالاترین مقامات عرفانی می باشد. ایشان تجلی توحید ذاتی، صفاتی و افعالی و سر سلسله توحید خاصی اند.زهد خواص الخواص را داشتند و نسبت به دنیا زاهد و بی رغبت بودند. آن حضرت خوف و ترس را یکی از شاخصه های مومن می دانستند بر این عقیده بودند بنده باید جزء از گناهانش از کسی نترسد و جزء از خدایش از کسی واهمه نکند و مومن همیشه باید ترسان و امیدوار باشد. حضرت رضا(ع) مظهر و جلوه ی شکر الهی بودند و سجده های طولانی آن حضرت نشانگر این است که ایشان تشنه وصال معبود می باشند. و امام رضا(ع) در این مقامات عرفانی در بالاترین رتبه قرار داشتند. لازم به ذکر است عرفان عالی ترین موهبتی است که آدمی می تواند به آن نائل شود. البته عرفانی که از قرآن، احادیث نبوی و سیره معصومین(ع) سرچشمه گرفته باشد. و به همین دلیل در این پایان نامه به بررسی مقامات عرفانی امام رضا(ع) بر مبنای قرآن کریم، احادیث و روایات و سیره آن حضرت پرداخته شده. در فصل اول کلیات طرح بیان گردیده، در فصل دوم سیره و زندگانی آن حضرت بیان شده، در فصل سوم هشت مقام عرفانی و در فصل چهارم نیز هشت مقام دیگر که در سیره آن حضرت نمود بیشتر داشته، انتخاب و به بررسی این مقامات پرداخته شده است. در فصل پنجم نیز نتیجه ی بررسی های صورت گرفته بیان می گردد که نشان می دهد تنها راه نجات عارف حقیقی متشرع بودن به شریعت و تبعیت کامل از عرفان حضرت امام رضا(ع) و سایر معصومین می باشد.
طاهره فهیمی نجم عبدالرضا مظاهری
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): عشق موهبتی الهی است که جلوه حقیقی آن در دل اولیاءالله به ظهور می رسد و خداوند آن نفسی را که بخواهد به سر منزل مقصود برساند به عشق مبتلا خواهد کرد. جلوه های عاشق و معشوق در دو اثر بزرگ ترجمان الاشواق ابن عربی و شیخ صنعان در منطق الطیر تجلی اشعار ابن عربی و عطار بین حقیقت و مجاز است.رمزگونه بودن این دو اثر عرفانی بیانگر اهداف شاعر و تداعی عشق حقیقی در شعر است. همان گونه که عطار با رمز و ایهام سخن رانده است،ابن عربی نیز درباره نظام آن چنان رمزگونه سخن گفته است که مجبور به نوشتن شرحی بر آن به نام ذخائرالاعلاق گردیده است با نگاهی به این دو اثر و روایت می توان دریافت که سالک سفر روح می کند نه جسم و در این سفر دچار مشکلات فراوانی خواهد شد.بدین لحاظ ابتدا نکات عرفانی این دو ماجرا و افراد تاثیر گذار بر این دو شخصیت، (ابن عربی و شیخ صنعان) بررسی گردید تا بتوان به شارحان روایت شیخ صنعان ودیوان ترجمان الاشواق تفهیم نمود که حقیقت و مجاز در آن به هم تنیده شده است و مجاز تنها پلی است برای رسیدن به حقیقت نه چیز دیگر. در داستان شیخ صنعان، دختر ترسا مسیر تعالی شیخ است و در ترجمان الاشواق ابن عربی، نظام دختر مکین الدین اصفهانی هدایتگر شیخ اکبر است. پس با توجه به این موضوع به بررسی مقام زن و این که زن مظهر اسم لطیف در عرفان اسلامی است پرداخته شد و در نهایت بلا در عشق، رضا در عشق و فنا در عشق را می توان در حرکت تمثیلی این دو روایت، تعبیر به این جمله کرد که عاشق و معشوق، هر دو جلوه ای از جمال پروردگار هستند. کلمات کلیدی: ترجمان الاشواق، شیخ صنعان، نظام، ترسا، عاشق، معشوق
سید ابراهیم موسوی عبدالرضا مظاهری
حجاب از جمله مفاهیم معنا دار عرفانی است و عبارت از نقش پذیری صورت های کونی و وجودی در قلب، که مانع از قبول تجلی حق تعالی و یا حقایق می باشند. حجاب های مورد در نظر در این تحقیق انواع مختلفی دارند اما در یک تقسیم بندی کلی حجاب ها بر دو نوع هستند: حجاب های نورانی و حجاب های ظلمانی واژه حجاب نورانی که در تعبیرات عرفانی مشاهده می شود، عبارت است از هر مرحله از مراحل سیر و سلوک روحانی که توقف سالک در آن، مانع از صعود به مراحل بالا باشد؛ در واقع هر نوع توجه استقلالی به عوامل رشد و تکامل معنوی، حجاب نورانی نامیده می شود. تجلی و ظهور نور مطلق الهی به دلیل شدت و قوت، بدون گذر از حجاب ها امکان ندارد، و علاوه موجودات نیز به دلیل ضعف و ناتوانی بدون واسطه یا واسطه ها توان درک نور مطلق را ندارند، و از این روست که باید از کانال وجودی اسماء و صفات، پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) او را نظاره کرد و از همین جهت است که می توان بر آنها حجاب را اطلاق کرد بدون اینکه معنای منفی یاد شده در اینجا لحاظ شود. حجاب های ظلمانی مصداق "الظلم ظلمات یوم القیامه" بوده که همان طور که کثرت حجاب از وحدت است و عوالم ظلمانی حجاب از عالم نور و قدس است، این حجاب ها نیز انسان را محدود به مادیات و محسوسات نموده و از توجه به ملکوت عالم غافل می سازند. تحقیق کنونی مشتمل بر 4 فصل مرتبط می باشد. در فصل اول کلیات تحقیق تبیین شده است و در فصل دوم تاریخجه زندگان محی الدین عربی و در فصل سوم انواع حجب و در فصل چهارم که فصل عمده ی این تحقیق می باشد انواع حجب که محی الدین عربی در کتاب حجب خود بیان داشته مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق سعی بر این شده است تا کتاب حجب محی الدین عربی ترجمه و چهار چوب تحقیق قرار گیرد.
زهرا جنبشی عبدالرضا مظاهری
شریعت را قسم تغییر ناپذیر دین دانسته اند و آن جدای از مسائل فقهی است که ممکن است متغیر باشد. در واقع شریعت احکامی است که از سوی خدا بر پیامبر نازل شد. این احکام را عده ای مطلق دانسته و همواره انسان را ملزم به پایبندی به اجرای آن دانسته اند. عده ای نیز به سبب مقاماتی که در اثر تدوام در مسیر سیرو سلوک، انسان بدان دست می یابد، حائز شرایطی می دانند. مقام جمع در مقابل مقام فرق، جایگاهی است که در آن انسان، ید الهی گشته و سبب به فعل رسیدن مقصود الهی می گردد. همان طور که در قرآن از مقام جمع سخن به میان آمده و فرموده: « و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی »(یا محمد آن مشت خاک را بر روی دشمن تو نینداختی بلکه ما انداختیم). در این رساله با تکیه بر مقام فرق و جمع مقوله شریعت بررسی گشته و ضمن اشاره به نقاط مشترک عرفان و شریعت، این موضوع حاصل گشته که انسان در مقام جمع از اراده خویش خارج شده و شرایط تحقق اعمال شریعت از او ساقط می شود چرا که انسان زمانی مکلف است که از لحاظ قدرت اراده و عقلانیت جهت تصمیم گیری حائز شرایط باشد. کلیدواژه: شریعت، عرفان، مقام جمع، مقام فرق، سیر و سلوک.
داود بسطام پرویز عباس داکانی
احمد غزالی عارفی است متفاوت از بسیاری از عرفای پیشین. وجه تمایز وی به سبب محوریت عشق در عرفان بوده است؛ عشق در عرفان به مانند بذری است که ابتدا توسط صوفیان خراسان از قبیل بایزید بسطامی، ابوالحسن خرقانی و... کاشته و بعدها در کتب احمد غزالی شکوفا شد. اگر بخواهیم تصوف احمد غزالی را به عنوان مهمترین شاخص آن بگوییم باید آن را مظهر عشق بخوانیم.به عقیده ی او، حقیقت عشق از جمله اموری است که فقط از طریق ذوق می توان به آن دست یافت. واژه ها از اینکه بتوانند معنای واقعی عشق یا حقیقت مربوط به آن را بیان کنند قاصرند و زبان از گفتن آن الکن است. وجه تمایز احمد غزالی در این است که او از عشق به گونه ای سخن می گوید که چه عاشق خدا باشد، چه انسان، فرقی نمی کند و چه معشوق خدا باشد یا انسان باز تفاوتی ندارد، صرفا از مراتب عاشقی و معشوقی به طور مطلق بحث می شود. محدودیتی در موجودات و مفاهیم ندارد و می تواند در حوزه هایی غیر قابل تصور ظهور کند. او کلمه ی مجاز هم در مورد عشق انسانی بیان نمی کند، آن را حق می داند و تفاوت را در راستای شدت و ضعف می بیند. وی عاشقی است اهل صحو؛ همچنان که عشق در تمام عرفان وی به عنوان یک ویژگی بارز درخشان است، افراد را به پیروی از شرع و برپایی امور شرعی فرا می خواند.شرایط اجتماعی غزالی به گونه ای است که زمینه را برای ایجاد عشق و محبت و ایجاد میل و رغبت به سوی آن ایجاد می کند. او می خواهد بگوید انسان در این جهان چه وضعی دارد و چه باید بکند. انسان را برای بندگی خلق کرده اند. این جهان به خودی خود غایت نیست. مرحله ای است که خود را برای رفتن به مراحل بالاتر باید آماده کرد یا به عبارتی مرحله ای است که باید در آن برای آخرت بذر پاشید. انسان باید از زندگی دنیا برای آخرت استفاده کند. در این جهان چند روز به او مهلت داده اند که حتی عمر نوح هم داشته باشد در برابر جهان باقی ناچیز است. از او خواسته اند به غیر از خدا به چیز دیگری نیندیشد، ولی دلبستگی او به امور دنیوی انسان را به جایی می رساند که از انجام گناه ابایی ندارد و باعث حجاب بین او و آن جهان می شود که برای آغاز سفر معنوی خود باید این حجاب را بردارد. او سعی می کند که امید انسان را به دنیا قطع کند. انسان در این دنیا وضع معلومی ندارد و تکلیفش هم معلوم نیست، آمدنش به اختیار نبوده، مدتی در آن می ماند و بعد با اکراه اینجا را ترک می کند. عین القضات همدانی (525-492 میانه ه.ق)، حکیم، نویسنده، شاعر، مفسر قرآن، محدث و فقیه که به زبان های فارسی، عربی و پهلوی میانه آشنایی داشت و در عین حال در عرفان و تصوف در بالاترین جایگاه قرار داشت نیز اینطور استنباط می کند که خدا به ذات خود عشق می ورزید و آن را دوست داشت که همان وحدت ذات است. خواست که این عشق و محبت به ظهور رسد؛ «یحبهم» (مخلوقات را خلق کرد و در میان آنها محبت را پدید آورد، در نتیجه آنها هم به خدا عشق ورزیدند)، «یحبونه» (محبت خدا در دل هایشان قرار گرفت که می توان آن را کثرت در عین وحدت نام نهاد چون از عالم مخلوق به سمت خالق حرکت می کند.) همدانی عارفی است که عشق مجازی را پرتوی از عشق واقعی می داند و در این زمینه سخنانی نیز بیان کرده است. وی معتقد است انسان می تواند همواره برای رسیدن به نهایت کمال از عشق به مخلوق شروع کند. این اعتقاد او زمینه ای برای گسترش و ترویج پیدا کردن این عقیده در دوره های بعدی شد. وی در حالی که انسان را به عشق ورزیدن به محبوب و معشوق واقعی تشویق می کند، از عشق مجازی هم نیز دم می زند. در این زمینه نیز پیروانی به دست می آورد که از نظر عقیده با عین القضات نظری یکسان دارند. او مسیر را هموار می کند تا اینکه بسیاری از افراد دیگر قدرت بیان این موضوع را در نگارش خود داشته باشند. اگر آنها هم چیزی در این مورد به زبان می آورند نشأت گرفته از وجود اوست که مسیر را برایشان آماده ساخته است. عین القضات همدانی رسیدن به معشوق را آسان نمی بیند، ولی عقیده دارد که می توان از عشق مجازی به راه حل این مشکل دست یافت. او حضرت محمد(ص) را به عنوان یکی از این عشق های مجازی معرفی می کند که نماینده خداست برای رسیدن به حقیقت. او پیامبر را نماینده ای از جانب خدا می داند که باید از این عشق شروع کرد و به ذات اقدس الهی رسید. باید از وسیله استفاده کرد. او خداوند را بسان خورشیدی می داند که بشر توان نگاه مستقیم به آن را ندارد، مگر از طریق مدد جستن از وسیله ای دیگر برای رسیدن به مقصود و بهره بردن از این منبع نور. او پیامبر را همان وسیله توصیف می کند که می توان با آن به معشوق نگاه کرد؛ به عبارت دیگر پیامبر بهترین دستاویز برای رسیدن به عشق لایتناهی پروردگار است. واژه های کلیدی: احمد غزالی. عین القضات همدانی. عشق. عشق مادی. عشق معنوی. مجاز. حقیقت. سلوک. پرهیزکاری. زهد. ذوق. شوق. محبت.
زکیه موسوی عبدالرضا مظاهری
انسان، این موجود مختار رازآلود، در میان انبوهی از موجودات و اتفاقات جبری جریان طبیعت، به سبب اراده و اختیار خدادادی اش، ماجرایی بس طولانی و پر فراز و نشیب را در طول تاریخ پرستش طی نموده و کوشیده به طرق مختلف نیاز و میل فطری پرستش را در خود پاسخ گوید. در ابتدا با مشاهده اتفاقات طبیعی، هرکدام را نشانه ای از وجود نیرو یا نیروهایی مافوق طبیعی پنداشته، سر تعظیم و تسلیم در برابر آنها فرو می آورد. اتفاقاتی که امروزه به مدد پیشرفت علم و دانش بشری، آنقدر برای ما مکشوف و روشن اند، که بعضاً در کشاکش زندگی به ورطه فراموشی سپرده شده و در روزمرگی ها گم می شوند ! به هر میزان که توجه آدمی به محیط پیرامونش بیشتر شد، به دنبال اصل یا اصولی برتر و والاتر برای تبیین و تنظیم امور می گشت؛ تا آنجا که ارواح و قوای غیبی، جای خود را به خدایگان و الهه گان دادند و برای هر کدام از امور طبیعی خالق و مدیری تصور شد. اما پرستش خدایان متعدد نیز نتوانست روح فعال و پویای آدمی را پاسخ گوید. چرا که نظام خلقت آن چنان یکپارچه و منظم است که تصور وجود قدرت های متعدد و سلائق متفاوت، باوری باطل است. پیامبران و رسولان الهی با باروری اندیشه توحیدی و بطلان باورهای دو و چندگانه پرستی و ایمان به خدای یکتا به کمک درک فطری بشر آمدند و این گونه بود که از تعدد خدایان کاسته و بر قدرت ایشان افزوده می شد، تا آنجا که باور وجود خدای یکتا، دیگر نه سخت بود و نه غیر ممکن. با بعثت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) پیام توحید و یکتا پرستی با شعار " لا اله الا الله " جهانی و فراگیر شد و تلاش های حضرتش، به مدد وحی الهی و کلام حضرت حق، قرآن کریم، به بار نشست و بدین سان انسان سرگشته و حیران را، از بیراهه های چندگانه پرستی رهانید و به صراط مستقیم رسانید. در این مجموعه کوشیده ام، سیر این تحول عظیم را از باورهای انحرافی ثنویت و تثلیث، تا استقرار نظام فطری توحید، به مدد تاریخ مکتوب، بررسی نمایم. امید که مقبول طبع اندیشمندان و علاقمندان قرار گیرد.
مهین موسوی عبدالرضا مظاهری
همه کردارهای بشر ریشه در پندار و ایدئولوژی دارد؛ بنابراین خصلت ناپسندی همچون بدبینی، خودپسندی و خود بزرگ بینی یا احساس قدرت طلبی و برتری جویی و نیز داشتن تعصّب نژادی و ملّی و بی اعتقادی به حقوق ذاتی و کرامت دیگر انسان ها و بالاتر از همه، بی ایمانی و فقدان اعتقاد واقعی و راستین به خدا و آخرت که از نگاه دینی، نوع کامل «جاهلیت»، یعنی بی فرهنگی و توّحش فرهنگی است، همه و همه، اجزای موثر پدیده ی آتش افروزی و تخریب نوع دوستی و بر هم زدن عدالت و بی-اعتنایی به سلامت جامعه ی ملّی و بین المللی است. از طرفی عدالت جویی، عدالت خواهی، حق گویی برای ایجاد و برقراری صلح و عدالت سابقه ای به بلندای تاریخ دارد و در این راه بسیاری از انبیاء، اولیاء، امامان و صالحان برای به دست آوردن عدالت و ایجاد جامعه ای بر اساس صلح،آشتی،نوع دوستی و آرامش، جان خود را تقدیم کرده اند. در این راستا با توجه به اهمیت موضوع، در این پایان نامه کوشش شده است که ابتدا زندگینامه و ویژگی سخن و زبان شعر عطار و مختصری از آثار شیخ عطار نیشابوری که گویای افکارش می باشد پرداخته شود و در ادامه به تعریفی از نوع دوستی و صلح طلبی، تعریف واژه دوست، که در کتاب آسمانی و کلام ائمه هم به آن اشاره شده مورد توجه قرار گرفته است. سپس جلوه هایی از نوع دوستی و صلح طلبی و اندیشه های زرین و پیام های اخلاقی شیخ فریدالدین عطار نیشابوری و دیگر بزرگان و عارفان و تأثیر آن در جامعه بشری امروز با رویکرد دینی پرداخته است. کلید واژه ها: نوع دوستی، صلح طلبی، آرامش و آشتی
زهرا سیّار افسانه امیری
پیشرفت فوق العاده علوم در دوران تمدن طلایی اسلام نتیجه اهمیت و ارزش علم ودانش و دعوت به مطالعه آفرینش بود . قرآن با تاکید بر واقعیت طبیعت به عنوان باز نمود علم الهی، علم ودین را در تعامل تکمیلی با یکدیگر قرار داده است . به عقیده پاپ ، این دو می توانند اثر سازنده ای بر یکدیگر نیز داشته باشند: «علم می تواند دین را از خرافات برهاند و دین می تواندعلم را از بت پرستی و مطلق های باطل بپیراید». هدف علم ، توصیف و تبیین پدیدههای مادی است و دین نیز در کنار دعوت به شناخت طبیعت برای ما روشن کرده که شما هیچ گاه نمی توانید به ذات برخی از پدیده ها برسید . لذا به نظر می رسد اصل عدم قطعیت هایزنبرگ گواهی براین مدعاست که ما هیچ گاه نمی توانیم ذات طبیعت را درک کنیم. دین را می توان با زبان فیزیک درک کرد ودرباره آن بر اساس نظریه های ترمودینامیک و مکانیک کوانتوم قضاوت کرد و الهیّات را ورای فیزیک دانسته و باور داشت که فیزیک در شکل دادن به آن سهم دارد. از این رو دروازه ای برای درک الهیات مبتنی بر دانش باز می شود. هدف اصلی این مقاله ، تلاشی است که نشان دهیم ، رویکرد هایی در حوزه علم و دانش و معنویت بشری به موازات یکدیگر در حال رخ دادن است که به تدریج فاصله فیزیک و متافیزیک را از بین می برد و نیز در می یابیم، مکانیک کوانتوم نمونه فعالیت عالی ذهن انسانی است که هدف آن اتصال به هسته مرکزی واقعیت از طریق ابعاد نامکشوف می باشد . مکانیک کوانتوم با سربلندی قادر است حقیقت انسان را در کنار حقیقت کائنات، سنجیده و دور از تناقض، تبیین کند . آگاهی بیشتر بر حقیقت انسانی، مقدمه نزدیکی به حقیقت بیکران خداوند است.در مبحث ترمودینامیک ، آنتروپی یا بی نظمی نیز مطرح شده است. این برهان، ازلی بودن جهان را نفی می کند، که اگر جهان ازلی باشد، یعنی شروعی در زمان نداشته باشد، ما همواره بی نهایت زمان را پشت سر گذارده ایم و با توجه به این که آنتروپی جهان در حال افزایش است در نتیجه جهان باید در بی نظمی مطلق به سر برد، طوری که هیچ فرآیندی انجام نخواهد شد. چون می بینیم جهان در چنین حالتی نیست، پس جهان نمی تواند ازلی باشد و حتما باید شروعی در زمان داشته باشد. این تحقیق در پنج فصل ارائه شده است. در فصل اول مقدماتی از موضوع در رابطه با کتاب آسمانی ، علم و دین آمده است و درفصل دوم مطالعات نظری شامل تاریخچه علمی وتاریخچه فلسفی و مباحث علمی ترمودینامیک شیمیایی و مکانیک کوانتوم مطرح شده است. فصل سوم شامل روش شناسی و نظریات برخی دانشمندان غربی معاصر است.درفصل چهارم تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق ازجنبه اعتقادی مطرح شده است و درفصل پنجم نتیجه گیری مباحث و پیشنهادات ارائه گردیده است.به طور کلی ، باتوجه به مطالب این تحقیق ، بدیهی است که یک وجود مطلق در کائنات هست که این وجود دارای شعور مطلق است وهمه واقعیت های عالم از آن ناشی می شود .
مرضیه کمالی عبدالرضا مظاهری
این تحقیق بحث توحید از دیدگاه عارف واصل حضرت علامه حسن زاده ی املی را مورد بررسی قرار می دهد. توحید به عنوان اول اصل اول اصول دین و یکی از اصل های مهم اعتقادی دین اسلام بوده وهمیشه مورد تاکید خداوند متعال در قران وانبیاء وائمهء اطهار "ع" وفیلسوفان و علمای دین قرار گرفته است . تحقیق کنونی علاوه برمقدمه ای مختصردر باره ی اهمییت پرداختن به مساله ی توحیدی که شامل شش فصل بوده که در فهرست آمده،در هر یک از فصول،محور بحث دیدگاه حضرت علامه بوده و درصورت لزوم از دیدگاه های فیلسوفان دیگراستفاده شده است. سرآغازدین الهی ونخستین دعوت پیغمبران، شناخت خداوند متعال وعلم توحیداست.توحید به معنای یکی نمودن و اعتقاد به یک ذات واحد می باشد.معنی یکی دانستن خداوند این است که هم به ذات وهم به صفات،غیر را، از او جدا کنیم.خداوند احد حقیقتی است که دارای ذات وصفات و افعال می باشد،راههای شناخت خداوند، فطرت،تفکر درصنع،اثبات حادث بودن جهان ، اعتقاد به قدیم بودن خداوند است، اما مهمترین راهی که حضرت علامه به ان توجه خاص نموده اند ،راه معرفت نفس است که ایشان می فر مایند: "معرفه النفس انفع المعارف" خودشناسی سودمند ترین شناسایی هاست . هر کس خود را شناخت ، پروردگارش را شناخت تمام پدیده های هستی در نفس انسان جمع شده است که به واسطه ی شناخت آن خداشناسی حاصل می شود .و ایشان اشاره دارند به این ایه "شهدالله انه لا اله الا هو " ال عمران 18، ، که خداوند عز وجل بهترین گواه است برای شناخت خود . و خدا را باید با خدا شناخت و همچنین هر چه غیر او را هم باید با او شناخت حضرت علامه همچون خواجه عبدالله مراتب توحید را سه وجه می شمارد که وجه اول توحید عامه ،وجه دوم توحید خاص ، و وجه سوم تو حید خاص الخاصه است که توجه ویژه ی ایشان به توحید حقیقی همان توحید وجه سوم است . علامه همان توحیدی که امام علی"ع" در خطبه ی اول، امده است ، بیان فرموده اند ، که الهام گرفته از دیدگاه اما میه است و به دیدگاه منتحلین به اسلام ومتوغلین در کثرت خرده می گیرد ودر دیدگاه خود به توحید اکمل توجه ویژه نموده اند گروهی از انسانها در شناخت خداوند فقط از طریق زبان به او اقرار می کنند ،گروهی از طریق استدلال وگروهی از طریق شهود باطنی به وجو د خداوند قائلند ،علامه در این باره بیان دارند که درک تو حید برای همگان در حجاب است و میزان حجابها بر ا ساس ظر فیتها متفاوت است، شخصی که توحید رادر حس وتجربه دریافته است میزان حجابش از فردی که توحید را عر فانی و شهودی کسب کرده است متمایز است. ایشان در باب ذات خداوند معتقدند که هیچ عقلی در ذات اقدس الهی نمی توان راه یافت حتی عقل انسان کامل چون پیامبران و ائمه ی هدی "ع" زیرا این صفات به اولوهیت خداوند بستگی دارد و مختص ذات پروردگاراست . معنای اقسام توحید ،توحید ذاتی :یعنی اینکه در ذات او(خدا) را یگانه بدانی .و نفی هر گونه شریک از ذات :اوست. توحید صفاتی: یعنی اینکه صفات را عین ذات بدانی.توحید افعالی : به معنای این است که سرتا سر جهان با همه ی نظامات،علل ومعلولات فعل خداوند است.ضمن اینکه همه ی بزرگان و علما و عارفان به پدیده ی علم توحید رسیده اند علامه با توجه به همه ی مسائل توحیدی ضمن نگاه فلسفی که استد لال و منطق حر ف اول را می زند نگاه عارفا نه ی ایشان در مراتب معرفت الله که عین الیقین، علم الیقین، و حق الیقین است علامه به یک مرتبه بالاتر است که آن بردالیقین است.درضمن فلاسفه از تو حید ذاتی به تو حید صفاتی و به تو حید افعالی می رسند اما عرفا با لعکس .علامه در . اقسام چهار گانه ی اتحاد به این قسم .اذعان دارند که اگر اتحاد دو امر در طول هم قرار گیرند به این معنی که یکی ناقص در هستی و آن دیگر ،صورت کمالیه آن ناقص است که به واسطه ی آن استکمال بیابد و از قوه به فعل خارج گردد شرح بیان علامه پیرامون تو حید صمدی: خداوند متعال چون در ذاتش صمد است جمیع صفات جمال و جلالش یعنی در جمیع صفا ت لطف وقهرش نیز صمد است هر چند که صفات او عین ذات اوست یعنی علم او صمد است قدرت اوصمد است ودیگر صفاتش صمد است.پس او حی، علیم، قاذر، سمیع، بصیر به ذات خود است نه به واسطه ای او به کمالاتشان می رسند .
هاجر محمدی گم یک پرویز عباسی داکانی
اندیشیدن به انسان و آفرینش و مرگ او از مسائل قابل توجهی هستند که لازم است انسان درباره آنها به تأمل بپردازد. در این میان سرانجام انسان ، بیشتر از آغاز پیدایش او مورد سوال قرار می گیرد بر همین اساس ما مرگ اندیشی را از نگاه امام محمد غزالی و عبدالرحمن جامی در این رساله به جهت نگاه عارفانه شان بررسی کرده ایم و موضوعات مربوط به مرگ را از نظر هر دو بزرگ آورده ایم که به وجوه تشابه و تمایز نگاه آنها راه یابیم .مرگ در اندیشه غزالی زمینه ای برای زندگی دینی داشتن معنا می شود و جامی نگاهی عارفانه وعاشقانه به مرگ دارد و آن را راهی برای اتصال به معشوق که پروردگار می باشد می داند، البته غزالی نیز این نگاه را دارد اما جنبه آخرت اندیشی و دینی زیستن آن بیشتر مشهود است .هردو عارف مرگ اندیشی را در مرگ پیش از مرگ انسان می دانند .و از توجه بیشتر به دیدگاه های غزالی درمی یابیم که بیشتر به کناره گرفتن از زندگی اما نه به معنای ترک آن بلکه زهد وبی رغبت بودن به تعلقات را، عامل پیوستگی به حق و مرگ اندیش بودن میداند در حالی که آنچه از نگاه جامی بر می آید او به جریان داشتن مرگ در همین زندگی دنیایی معتقد است و مرگ اندیشی را با عدم وا بستگی به تعلقات در عین دلبستگی به آنها و آمادگی همیشگی برای فرا رسیدن مرگ و فنا شدن در ذات حق و در فراق معشوق به وصالش اندیشیدن می پندارد .در پایان رساله نظرات نزدیک ودور هر دو عارف بزرگ به طور کلی نسبت به موضوعات وابسته به مرگ و اندیشه به آن بیان خواهد شد . واژگان کلیدی :مرگ ، فنا ، مرگ ارادی ،زندگی ،جاودانگی ،روح ،آفرینش .
زهره ناصرزاده عبدالرضا مظاهری
این رساله در دو بخش مجزای اسلام و مسیحیت به بررسی موضوع لوگوس و حقیقت محمدیه و در نهایت در بخش سوم به بررسی معانی کلمه در قرآن می پردازد. در بخش مسیحیت ریشه های کلمه لوگوس را در فلسفه یونان باستان در آثار هراکلیتوس(535-475 ق .م) جستجو نموده که به مفهوم گفتار، روح الهی طبیعت، هارمونی پنهان و نهفته در تضادهای عالم و نظم عقلانی می باشد.ازسویی در روند بررسی، تأثیر و نفوذ فلسفه یونان به الهیات یهودی اسکندرانی مشاهده میشود و نمونه بارز آن آثار فیلون می باشد. او آشکارا تحت تأثیر افلاطون ، ارسطو و رواقی گری است. از سویی رواقیون نیز متأثر از هراکلیتوس می باشند. قدیمی ترین منابع یهودی در خصوص لوگوس یا (کلمه الهی )، اریستوبولوس پایناس ، حکمت سلیمان و آثار فیلون است . همچنین در دوران مسیحیت خصوصا در اسکندریه ، نویسندگان و مبلغین مسیحی به اهمیت فلسفه برای بیان تعالیم مسیحی پی بردند. مهمترین این افراد که در توسعه الهیات کلمه خدا نقش بسزایی داشتند و متأثر از افلاطون و هراکلیتوس می باشند کلمنت اسکندرانی و شاگرد او اوریجن است. در مرحله بعد مشاهده می کنیم فلوطین نو افلاطونی که فلسفه او متأثر از افلاطون، ارسطو، فیثاغورس و غنوصیه یهود است؛ عقل را اولین صادر شده از مبدا نخست دانسته و نفس را صادره از عقل میداند و مُثُل افلاطونی و صور کلیه در صادر اول یا همان عقل وجود دارند. از سویی در قدیمی ترین منبع مسیحیت یعنی انجیل یوحنا به وضوح می بینیم که عیسی مسیح چون قوه خالقه کلمه ، قدم به عرصه ظهور و بروز گذاشته و پدر آسمانی نامرئی از این طریق تجلی می کند و نه فقط کلام و سخن او کلام و سخن خداست بلکه خود او به خودی خود،«کلمه» است. مسیحیان در شورای جهانی کالسدون آخرین مناقشات رادراین خصوص حل و فصل نموده و بیان کردند که: «عیسی دارای طبیعت بشری بوده اما کلمه ازلی خدا در وی تجسم یافته است». یعنی عیسی مسیح معادل لوگوس (کلمه الهی) ، همان اولین صادر از احدیت و یا عقل است که کارکردهایی دارد از جمله: 1- خلقت 2- کشف و وحی . به معنای کشف خداوند از طریق تجسم یافتن در عیسی 3- وساطت به معنای مرز میان پدر آسمانی و انسان . همچنین واسطه ای که دعای انسانها را به خدا و نصرت خدا را به انسان های فانی می رساند. در بخش دوم این رساله در بررسی حقیقت محمدیه ابتدا به بیان تعریف و چیستی آن پرداخته سپس دلایل نقلی و عقلی برای اثبات آن را از دیدگاه افرادی چون ابن عربی ، عبدالکریم جیلی، ملاصدرا، امام خمینی، دکتر سید حسین نصر و آیت ا... مطهری بیان میدارد. همچنین دیدگاه افراد مخالفی چون ابوالعلاء عفیفی را هم در خصوص حقیقت محمدیه مطرح می نماید و در آخر به کارکردهای حقیقت محمدیه و جایگاه آن در نظام هستی می پردازد در بررسی حقیقت محمدیه نیز روندی مشابه روند لوگوس مشاهده می شود. حقیقت محمدیه اولیه تعین ذات الهی است؛ مظهر اسم الله بوده و مشتمل است بر کلیه اسماء و صفات الهی که همان عقل کلی یا انسان کامل است. ابن عربی حقیقت محمدیه را مبدأ خلاقی می داند که جهان به واسطه آن خلق شده است. بر اساس نظر استاد مطهری انسان کامل در ادبیات اسلامی تا قرن هفتم هجری وجود نداشته و برای اولین بار توسط محی الدین ابن عربی بکار برده شده است. به عقیده ایشان انسان کامل هم در حد اعلاء و هم در درجات پایین تر در خارج وجود پیدا کرده است و پیامبر (ص) نمونه انسان کامل اسلام است. کلید واژه ها: لوگوس، حقیقت ، محمدیه، فلسفه
حامد چوبان فلعه جوق علی اصغر رضوانی
رشد روزافزون و شتابنده صنعت گردشگری موجب گردیده است که بسیاری از صاحبنظران ، قرن بیستم را قرن گردشگری بنامند.به نظر متولیان امورگردشگری درپایان قرن بیستم وآغازقرن بیست ویکم انقلابی در گردشگری رخ می دهد که امواج آن در اقصی نقاط جهان اثرگذارخواهدبود.گرایش مردم جهان به یافتن آسانترین وموثرترین راه برای گفتگوی فرهنگی سبب شده است تا نقش گردشگری دراین تعاملات هر روز حیاتی تر شود.تاقبل از دهه 1990 مطالعات چندانی در زمینه فرهنگی انجام نشده بود وفقط در سال های اخیر نظرپژوهشگران را جلب کرده و بعنوان شاخه ای ازگردشگری جهانی معرفی کرده است .گردشگری فرهنگی فرصت هایی را بوجود می آورد که افراد متعلق به فرهنگهای گوناگون بتوانند با یکدیگر در ارتباط بوده و به غنای فرهنگی یکدیگر آشنا شوند،بطوری که جاذبه های فرهنگی شامل تمام تجلیات وتبلورهای بیرونی و رسمی فرهنگ هرکشور است.ازطرفی گردشگری معرفتی شاخه ای ازگردشگری فرهنگی است که ارتباط مستقیم با عرفان داردکه شخص گردشگر سفری هدفمند را برای کسب معرفت یا دیدار از اشخاص ویا مکان های مقدس عارفانه آغاز می نماید.باتوجه به اینکه جغرافیا علم فضا است وبررسی هر نوع فضایی در این علم پیوندی ایجاد کرده است که سایر علوم (ادبیات ومعماری وعرفان) نیز از آن متاثر شده است از جمله این فضاها،فضاهای عرفانی است.فضاها ومکان های عارفانه ای که نقطه اتصال و ارتباط نزدیک میان فرهنگ های ملل است. دراین راستا،تحقیق حاضربااستفاده از روش های توصیفی – تحلیلی و توزیع پرسشنامه در سه نوع (جامعه محلی-متخصصان وبرنامه ریزان-گردشگران عرفانی) درقونیه واقع در کشور ترکیه پرداخته ایم. براساس این موضوع به بررسی تاثیرفضاهای ادبی-عرفانی برصنعت گردشگری قونیه با این چهار فرض که بین دولت و سیاست گذاری دولت ترکیه در قونیه ، بین توانمندسازی جوامع محلی و گردشگری عرفانی،بین فضاهای عرفانی وبافت وکالبد منطقه محلی،بین فضاهای عرفانی وتوسعه صنعت گردشگری چه روابط معنا داری وجود دارد،به استخراج یکسری متغییرهای تاثیرگذار پرداختیم.نتایج حاصل که از طریق تجزیه و تحلیل آماری وبااستفاده ازآزمون مورگان بدست آمده نشان می دهد که هر چهارفرضیه با درصد بالایی مورد تائید واقع شده بطوری که می توان گفت فضاهای ادبی-عرفانی تاثیر بسزایی برتوسعه صنعت گردشگری قونیه داشته است . کلید واژه ها :فضاهای ادبی-عرفانی - صنعت گردشگری- جامعه محلی قونیه- مولانا – دولت و سیاست گذاری های دولتی.
میثم میرمحمدی عبدالرضا مظاهری
چکیده: مراقبه و محاسبه یک جستجو و سلوک فردی، راهی برای نگرش به درون و درک درونی و تصمیم برای تغییر و دگرگونی است و همچنین روشی است برای مراقبت از جسم و روح. در این پژوهش مراقبه و محاسبه را از منظر عرفان اسلامی در پنج فصل مورد بررسی قرار داده ام. فصل اول این پژوهش اختصاص دارد به کلیات تحقیق ، بیان مسئله تحقیق، اهمیت موضوع تحقیق، همچنین اهداف، سوالات، فرضیه ها، چارچوب نظری، روش و متغیر ها و واژه های کلیدی تحقیق، در فصل دوم و سوم ضرورت مراقبه و محاسبه را از منظر قرآن کریم و احادیث و روایات ائمه معصومین مورد بررسی قرار داده ام، همچنین نظرات بیش از پنجاه عارف را از قرن اول تا قرن هشتم هجری در رابطه با بحث مراقبه و محاسبه جمع آوری نموده ام همچنین در این فصل به تعریف مراقبه و محاسبه، انواع آنها، شرایط، آداب، درجات، نشانه ها و ارکان آنها اهتمام ورزیده ام. در فصل چهارم چگونگی رابطه مراقبه و محاسبه با مقامات و احوال را تبیین نمودم لذا در این فصل مشخص گردید که مراقبه جزء احوال است نه مقامات، در فصل پنجم به پنج سوال تحقیق با رجوع به کتب متعدد عرفانی پاسخ دادم و سپس به نتیجه مراقبه و محاسبه در سیر و سلوک سالک پرداختم در نتیجه مشخص گردید که مراقبه و محاسبه مستمر علاوه بر رسیدن به کمالات معنوی و انسانی منتج به کشف، شهود، مشاهده، قرب، انس و وصال خداوند برای سالک راه حق می گردد
زهره مومیوند عبدالرضا مظاهری
پژوهش حاضر مطالعه ای تطبیقی و مقایسه ای است درباره مفهوم ریاضت و رابطه آن با محبّت در عرفان اسلامی از صدر اسلام تا قرن ششم هجری. روش تحقیق مبتنی بر روش استقرایی، تطبیقی و مقایسه ای و با استفاده از ابزار فیش و منابع کتابخانه ای و هدف آن افزایش آگاهی از این که عارف در مراحل سلوک دچار چه مقامات و احوالاتی می گردد. این تحقیق نشان داد که ساحت های مختلف سلوک، منجمله ریاضت قبل از محبّت و عشق، و هم چنین ریاضت در مراحل کشف و شهود هم می باشد؛ و این رابطه بین ریاضت و محبّت وجود دارد و مکمّل یک دیگر می باشند و هم دیگر را نفی نمی کنند. و این شناخت منازل و مراحل سلوک و نیز چگونگی طی طریق و گذر از هر منزل به منزل دیگر باعث می شود برای سالک و عارف آرامش و تزکیه روح، پالایش ذهن و آگاهی از اسرار حق را به بار می آورد. کلید واژه: ریاضت، محبّت، مقام، احوال، سلوک، رابطه، زهّد، عشق
مرتضی ملکیان عبدالرضا مظاهری
اهمیت زهد و عشق و مکاشفه و رویا در تغییر احوال انسان ها همیشه مقوله ای سئوال برانگیز بوده است، آدمی برای رسیدن به عشق حقیقی باید از منازل بسیاری گذر کند و مکاشفه و رویا میان بری است برای دستیابی به عشق واقعی و این حاصل نمی شود مگر این که انسان تنی تزکیه شده با زهد داشته باشد. شیخ جعفر شوشتری با تجربه ی عاشقانه ی زهد و گذر آن و نایل شدن به مکاشفه و رویا به دریای عظیم معرفت دست یافت و حسین بن علی(ع) را از نگاهی دیگر به جامعه اسلام معرفی نمود. آنچه که مهم است ایجاد این احوال مکاشفه در درون این انسان وارسته است که با استعانت از آن توانسته است از یک واعظ منبری به یک عارف استشمامیه تغییر هویت داده و عشق حسین بن علی(ع) را به زیبایی معرفی کند. او در کتابهای مهم خود از جمله خصائص الحسینیه به بیان منزلت امام حسین (ع) می پردازد و از منزلگاههای سخن می گوید که مقامات سلوک این عارف بزرگ را به همراه مولایش نشان می دهد ، او عطر حسین (ع) را از خیام سوخته حس می کند و آن را به طرز ماهرانه ای بیان می نماید . شیخ جعفر جزو آن دسته از کسانی است که در اعتلای مکتب عرفانی نجف همچون شیخ مرتضی انصاری و ملا حسینقلی همدانی نقش به سزایی داشته است.
فاطمه غضنفری عبدالرضا مظاهری
چکیده: فصوص الحکم یکی از آثار مهم ابن عربی از بنیان گذاران عرفان نظری است و ما در این کتاب که شامل 27 فص است و مفاهیم عمیق و عرفانی را دربر می گیرد به هر نبی به صورت رمز و اشاره نگریسته و هر باریکی از جلوه های انسان کامل را در روح آن نبی متجلی و مشاهده و شرح داده است.( مظاهری، 1385، ص 5) ابن عربی در گفتار خویش به مفاهیمی چون اعیان ثابته، اسماء و صفات الهی، وحدت وجود و ... پرداخته است و در رابطه با هر پیامبر یک فص اظهار نموده و همین مطلب مهم در فص ابراهیمی به روشنی مشهود است. اینکه ابن عربی به صراحت اوج عشق و شناخت ابراهیم را نشان نمی دهد ولیکن با بررسی تاریخ زندگی ابراهیم علیه السلام و بررسی مسائلی چون رهایی ابراهیم از زن و فرزندش و قرار دادن هاجر و اسماعیل در بیابان بی آب و علف به فرمان خدا، قربانی فرزندش در قربانگاه که همگی به فرمان خدا صورت پذیرفت، سپردن ایشان به شعله های آتش نمرود همگی نشان از این دارد که ابراهیم شیفته باری تعالی بود و به خاطر عشق الهی از آتش و نفس و زن و فرزند خود را رها کرد و دل را با عشق الهی در آمیخت. با ذکر آیات قرآن کریم و شروح تفاسیر مبنی بر زندگی آن حضرت لقب ابراهیم خلیل که ناشی از عشق ایشان به ذات حق می باشد بر همگان آشکار می گردد.
مهناز کربلائی باقری عبدالرضا مظاهری
شیطان از جمله موضوعاتی است که از دیرباز در حوزه های مختلف بشری مورد توجه بوده است. شناخت ساختار لغوی و معنایی شیطان با عناوین ابلیس، عزازیل به معنی خداوند است که با خلقت آدم(ع) دشمن او می شود خدا را سرکشی و نافرمانی می نماید و مبغوض و منفور درگاه الهی شده، از درگاه رانده می شود و مهلت می یابد تا «روز معلوم» زنده بماند و فرزندان آدم را فریب دهد و گمراه سازد. برخی مفسرین و به خصوص عرفا، تلقّی و قضاوت های متفاوت درباره ی ابلیس صورت داده اند. برخی او را ملعون و مطرود داشته اند و شایسته ی عقوبت و دلایلی نیز برای آن ذکر کرده اند و برخی دیگر او را عاشق صادق و مخلص نامیده اند. سپس این چهره را در قرآن و روایات و نهج البلاغه و سپس در آثار عرفانی عرفا از قرن اول تا آخر قرن هفتم نگاهی خواهیم انداخت که عده ای مثل قشیری، به دلایل سرکشی، طغیان، کبر و غرور، قیاس و خودخواهی، حسادت و کینه توزی و دشمنی با آدم (ع) و فرزندانش او را تخطئه و سرزنش می کنند و او را به عنوان موجود عصیان گر و سرکش رد می کنند. و بر عکس عارفانی چون حلاج، عین القضات همدانی به دلایل جبر و مشت ازلی، مظلومیت، دلدادگی، وحدت گرایی، معشوق پرستی که دارد به دفاع از او می پردازند
صدیقه طاهری عبدالرضا مظاهری
پایان نامه پیش رو جستاری است درباره" معرفت نفس" خصوصا از دیدگاه دو کتاب تفسیری عرفانی"کشف الاسرار" و "الطایف الاشارات" این مجموعه در 5 فصل تدوین گردیده،در فصل اول و دوم سعی شده موضوع معرفت و نفس و در نهایت معرفت نفس از دیدگاه منابع اسلامی و فلاسفه و عرفا به طور اجمال معرفی شود.فصل سوم به موضوع معرفت نفس از دیدگاه کشف الاسرار میبدی اختصاص یافته است.فصل چهارم موضوع معرفت نفس را از دیدگاه لطایف الاشارات بررسی کرده است و در فصل پنجم مقایسه بین این دو تفسیر بیان شده است. میبدی کشف الاسرار را بر اساس تفسیر عرفانی از خواجه عبدالله انصاری نگاشته است.نفس مطمئنه راکمال معرفت نفس می داند و معتقد است برای رسیدن به این کمال الانقطاع باید از بند های نفس اماره و مکاره و سحاره گذشت تا به نفس مطمئنه که وادی امن الهی است،رسید.خواجه قشیری به مراتب نفس معتقد نیست و بر آن است بگوید برای مومن نفسی وجود ندارد و چون به مصداق آیه ی شریفه "ان الله اشتری من المومنین انفسهم" خداوند نفس مومن را خریده و نزد او به ودیعت گذاشته است پس حقی در نفسش ندارد و باید حق امانت را رعایت کند.قشیری همچنین روح و نفس را مثل ملایکه و شیاطین از اجسام لطیف می داند با این تفاوت که قلبو روح محل اوصاف پسندیده و نفس محل اوصاف ناپسند می باشد.وی نفس مطمئنه را روح آرامش یافته می داند که با معرفت و ذکر خدا به دست می آید و به بهشت اشاره می کند.میبدی و خواجه قشیری هر دو در مورد راه های رسیدن به کمال معرفت نفس مثل ذکر،تقوی،محاسبه و مراقبه اتفاق نظر دارند و در بیان این موضوعات از تاویل های زیبا و لطیفی بهره جسته اند که بیشتر انها به راه های سیرو سلوک صوفیانه و اصطلاحات آنان اشاره می کند.سالک در راه سیر و سلوک برای رسیدن به مراتب عالی تر حجاب هایی که در برابرش می بیند(اعم از حجب نورانی و حجب ظلمانی)،پاره کند.باشد که دیده دل به معدن عظمت الهی وصل شود.نتیجه تحقیق و بررسی در این دو تفسیر،انسان را به پیمودن راه های رسیدن به کمال معرفت نفس ترغیب و تشویق می کند تنها نقصانی احساس شد،عدم معرفت اهل بیت و ائمه اطهار در این دو تفسیر بود،زیرا شیعه معتقد است معرفت معرفت حقیقی بدون معرفت به ولایت و اهل بیت محقق نخواهد شد.بنابراین سعی شد با مدد از کتب تفسیری شیعه مثل المیزان و همچنین ادعیه معصومین و رهنمودهای علمایی مثل علامه طباطبایی و علامه حسن زاده رنگ و بوی ولایی به این ره آورد داده شود. کلید واژه ها:معرفت،نفس،کشف الاسرار،لطایف الاشارات،میبدی،خواجه قشیری،حواجه عبدالله انصاری
نسرین معینی عبدالرضا مظاهری
این پایان نامه پژوهشی است درباره رابطه روح و جسم در آثار مولانا و عطار نیشابوری. از آن جایی که موضوع روح و حقیقت آن و رابطه آن با بدن یکی از موضوعات مهم انسان شناسی عرفانی بوده و اینکه این بحث به صورت گسترده در آثار این دو عارف بزرگ مطرح شده است. در این پایان نامه فصل اول تحت عنوان مبادی تحقیق و فصل دوم آن تحت عنوان روح و نفس در متون عرفانی که در آن نظر عرفا، فلاسفه و برخی از آیات قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم زندگی نامه و آثار مولانا، فصل چهارم به بررسی رابطه جسم و روح از منظر مولانا و فصل پنجم زندگی نامه وآثار عطار و فصل ششم به رابطه جسم و روح از نگاه عطار نیشابوری اختصاص یافته است ونتیجه ی حاصله چنین است که از نظر این دو عارف بزرگ روح جوهری است ملکوتی و از عالم قدس که در تن خاکی انسان به مصلحتی هبوط نموده و در پی بازگشت به مأمن اصلی خود و سرمنزل مقصود ،لذا این جهان مادی را به منزله قفسی میداندکه در آن زندانی و غریب بوده و غم فراق و عشق به وصال او را دردمند نموده است . روح از امر پروردگار است و باقی و اصل است و ارتباط آن با بدن خاکی بیشتر از نوع مقابله و تضاد و مخالفت است و گاهی در تعامل با هم ، و همچنین با وجود تضادی که با یکدیگر دارند پیوند و اشتراکاتی نیز میانشان وجود دارد و از یکدیگر متأثر می شوند و مکمل و نیازمند یکدیگرند.و مقصود نهائی این دو عارف بزرگ از طرح موضوعات فوق در قالب تمثیل و حکایت بر جنبه ی هدایتگری و دستگیری انسان و نتیجه گیری های عرفانی و اخلاقی استوار است.
فتانه اشتیاقی عبدالرضا مظاهری
1-هدف پایان نامه:شناخت نظام عرفانی ابوسعید ابوالخیر 2-روش نمونه گیری:نمونه های مورد مطالعه این تحقیق شامل کلیه مطالب و اطلاعاتی است که در کتابخانه های دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه تهران مرکزی در دسترس بوده است 3-روش پژوهش کتابخانه ای 4-ابزار اندازه گیری:از منابع و مآخذ معتبر به عنوان ملاک جهت بررسی و تحقیق صورت گرفته است. 5-طرح پژوهش:ابتدا زندگینامه ابوسعید ابوالخیر مورد برری قرار گرفته و سپس تاثیر افکار او بر مردم و شاهان و عرفای روزگارش مورد بررسی قرار گرفته است. 6-نتیجه کلی:با توجه به مطالبی که در طی فصول تحقیقی پایان نامه به عمل آمده به این نکته پی برده که ابوسعید ابوالخیر عارفی اجتماعی بوده که با تکیه بر رفتار و گفتار محبت آمیز و آمیخته به طنزش و با اشراف بر اندیشه ی دیگران،در مسیر مقابله با ریا و ظاهر سازی،هدایت شاهان و حمایت مردم درمانده،از خود واکنش های مناسبی نشان داد و در این راه بسیار موفق بود.
حمید جاگیر عبدالرضا مظاهری
چکیده تزکیه و تهذیب نفس در اسلام، سرآمد و بنیان همه ی مفاهیم اخلاقی دیگر است، زیرا رشد و تکامل و سعادت انسان ها را در دنیا و آخرت در پی دارد. فلسفه ی فرستادن انبیاء و ائمه معصومین(ع) تعلیم دادن، ارتقا معرفت راه و روش تزکیه و تهذیب نفس به بشریت بوده و به همین جهت پیامبر بزرگ اسلام (ص) همواره می کوشید تا انسانها را از راه تعلیم و تزکیه نفس به کمال و سعادت برساند و بعد از پیامبر (ص)، ائمه معصومین (ع) تلاش و کوشش می کردند تا جامعه بشریت را از گرفتاری های نفسانی برهانند و به حقیقت، پویایی و کمال برسانند و این سنتی است که علمای جلیل القدر، مسئولیت را پس از ائمه بر عهده گرفته اند. این نوشتار به مسئله اساسی و مهم تهذیب نفس و تأثیر و جایگاه آن در شکل گیری مراقب عرفانی ملا محسن فیض کاشانی پرداخته و با ارائه تعریفی از «روح»، «قلب»، «نفس»، «تزکیه»، و «تهذیب» می کوشد نقش مهم تزکیه و تهذیب را ذکر و با استمداد بعضی آیات و روایات و سخنان ملا محسن فیض کاشانی موانع و روش های مبارزه با نفس را از منظر ملا محسن فیض کاشانی بررسی نماید. فرضی که این نوشتار به دنبال اثبات آن است این می باشد که با عنایت به این مهم که رذائل اخلاقی سد راه پیشرفت و تعالی انسان و مانع حرکت و عروج به مقامات عالی و معنوی هستند. با جهاد علیه لشکر معاصی می توان طی طریق نمود و با گذر از منازل مختلف به شهود جمال حق نائل شد. بر اثر تزکیه نفس حصول ادراکات قلبی و عرفانی میسر و همچنین مقدمات انقطاع از طبیعت و اتصال به عالم غیب فراهم خواهد شد. واژه های کلیدی: تزکیه، تهذیب، نفس، نفس اماره، رذائل، روح، قلب
زهرا بقائی جزه ئی پرویز عباسی داکانی
تصوّف، از جمله گرایشهای درونگرا و عرفانی در اسلام است که در ابتدا با سرلوحه قرار دادن زهد و دنیاگریزی سعی بر طهارت جان داشتند و در ادامه با بارورسازی مبانی نظری خود، تزکیه نفسانی را مقدمه ای برای شناخت خداوند و فناء در او معرّفی کردند. خاستگاه تصوّف و این که این فرقه تا چه حدّ، وامدار اسلام اصیل و سنّت نبوی و جانشینان برحقش بوده، پیوسته محل بحث و جدل بوده است. از یک سو خود صوفیان پیشین? خود را به رسول خدا و امامان معصوم(علیهم السلام) می رسانند و از سوی دیگر محقّقین با استناد به شواهد تاریخی و نیز بدعت های موجود در این فرقه، آن را جریانی التقاطی و غیر اصیل می دانند. در این نوشتار با بررسی نحو? پیدایش تصوّف، به برخی عواملی که در شکل گیری این جریان سهیم بوده اند، اشاره شده است. همچنین به آداب و رسوم و عبادات فردی و جمعی که در خانقاه ها با استناد به کتب اهل تصوف انجام می شده است، اشاره می شود.
فاطمه طالبی آهویی عبدالرضا مظاهری
عرفان پدیده ای انسانی است که در طول تاریخ، درفرهنگ ها و ادیان مختلف به اشکال گوناگون پدیدار شده است و اکنون در جهان امروزی صدها گروه، یا فرقه انحرافی و ساختگی به وجود آمده که به علت امکانات ارتباطی سریع، با فاصله کوتاهی از معرفی و ظهور یک فرقه، شاهد ظهور طرفداران آن فرقه در دیگر نقاط جهان هستیم. این فرقه ها به سبب نفوذ در فرهنگ مسلمانان تعالیم و روش های خود را با برخی آموزه های اسلام مانند معرفی کرده و اذعان ی کنند ما همان چیزی را می گوییم و می خواهیم که عرفاناسلامی می جوید، تنها زبان و شیوه ما امروزی، متفاوت و مردمی تر است؛ به این دلیل لازم است تفاوت ها و کاستی های این جریان ها معنویت گرا نقادی و تبیین شود، تا از این تشبیه جلوگیری کرده واین شبهه را بر طرف کند. لذا دراین پژوهش به بررسی و تحلیل عرفان های وارداتی و نوظهور درباره عشق، عقل و شریعت با تاکید بر نقد آیین اکنکار واوشو به عنوان دو عرفان کاذب و مقایسه آن با اندیشه های ناب عرفان اسلامی – شیعی در 5 فصل پرداخته شده است. فصل اول به کلیات تحقیق، فصل دوم به تبیین عرفان های اسلامی و عرفان های نوظهور اختصاص دارد. فصول سوم ، چهارم و پنجم به ترتیب به موضوعات عشق و شادی، عقل و شریعت گریزی درعرفای اسلامی و عرفان های نوظهور اختصاص یافته است. بخش پایانی این پزوهش به جمع بندی نهایی و نتیجه گیری کلی و یافته های حاصل از پژوهش مذکور اختصاص دارد.
علی زوی کلاتی عبدالرضا مظاهری
یکی از آن عارفان بنامی که، عرفای دیگر از وی تأثیر گرفته اند و چراغ اندیشه و تفکر او را به دست گرفته اند، شیخ اکبر معروف به ابن عربی است. به علت گسترده بودن اطلاعات ابن عربی دربار? فلسفه، کلام،تفسیر،عرفان و حدیث است که عرفای اسلامی پس از وی به شدت تحت تآثیر افکار او قرار می گیرند و دارای مبادی، اصول می گردد. او خود معتقد است که کلام او از عالم امر نازل می شود پس دارای یک نظام واحد است و همانند قرآن بعضی از آن بعضی دیگر را تفسیر می کند. ولی این نظام واحد برای کسی روشن می شود که نسبت به مباحثی همچون عالم احدیت، واحدیت، اسماء و صفات حق، وحدت وجود، حضرات خمس، اعیان ثابته، و انسان کامل آگاهی داشته باشد.و به حق تنها عارفی که از تعلیمات ابن عربی در اندیشه و آراء خود استفاده نموده است و بهره ها جسته، شاه نعمت الله ولی است که حکمت از طریق فصوص الحکم برقلب و جان وی راه یافته است.رسال? پیش رو که در باب بررسی میزان تاثیر پذیری اندیشه های شاه نعمت الله ولی از اندیشه های ابن عربی می باشد در چهار فصل تنظیم شده است که به قرار زیر است : فصل اول مربوط به کلیات می باشد . در این فصل به موضوعاتی همچون سوالات پژوهش، فرضیه های پژوهش، اهداف پژوهش، جامعه آماری ، حجم نمونه، روش تحقیق ، مدل تحقیق و... اشاره شده است . روش تحقیق به کار گرفته شده در این رساله روش توصیفی تحلیلی بوده و حجم جامعه آماری جهت بررسی 1362 صفحه می باشد . در فصل دوم به زندگی نامه و آثار شاه نعمت الله ولی و ابن عربی اشاره گردید. از جمله مباحث مهمی که در این فصل ذکر شده است ، اشاره به چهارچوب کلی عرفان ابن عربی و سلسله شاه نعمت اللهی می باشد. در فصل سوم که تجزیه و تحلیل اطلاعات می باشد، اندیشه های ابن عربی وشاه نعمت الله ولی در دوازده مورد (وجود، اسما و صفات ، اعیان ثابته ، تجلی ، تشبیه و تنزیه ، جبر و اختیار ، وحدت وجود ، قلب ، انسان کامل ، عقل اول ، عشق ، رمز و تمثیل) مورد بررسی قرار گرفت . در فصل چهارم نیز که نتیجه گیری کلی رساله ذکر گردید. کلید واژه ها: ابن عربی ، شاه نعمت الله ولی ، عرفان، وجود، انسان، عشق،اعیان
عبدالصالح جلویانی عبدالرضا مظاهری
علاء الدوله سمنانی شیخ ابوالمکارم رکن الدین علاءالدوله احمد بن محمد بن احمد بیابانکی سمنانی از بزرگان تصوف ایرانی و از شاعران و نویسندگان سده های هفتم و هشتم هجری قمری بود. سلوک و صحبت با شیخ عبدالرحمن اسفراینی از روندهای مهم در زندگی روحانی علاءالدوله بود. شیخ علاءالدوله سمنانی در تصوف معتقد به میانه روی بود و در زمینه اجرای دستورهای دین اسلام و سازگاری باورها با اصول دین سخت گیر بود. این پایان نامه به تحلیل و بررسی عرفانی چهل مجلس علاءالدوله سمنانی پرداخته است. باری چهل مجلس در میان مصنفات و افادات علا الدوله سمنانی از اهمیت خاصی برخوردار است.چهل مجلس از آثار ارزشمند عرفانی محسوب می شود که در آن به مباحث مهمی چون خلوت گزینی،تربیت و ارشاد مریدان و دیگر موضوعات مهم عرفانی و اخلاقی می پردازد . در این جستار به تحلیل و بررسی عذفانی این کتاب پرداختیم. کلمات کلیدی: علا الدوله ،چهل مجلس ،تحلیل.عرفان.
فاطمه فراجی عبدالرضا مظاهری
چکیده این رساله در نظر دارد که معرفت را در کتاب منطق الطیر عطار و گلشن راز شبستری مورد بررسی و مقایسه قرار دهد . معرفت در لغت به معنای شناخت و علم ودانش ونیز به معنای ادراک است و در اصطلاح صوفیه عبارت از علمی است که مبتنی بر کشف و شهود تهذیب باشد . معرفت انواع مختلفی دارد از جمله ؛معرفت استدلالی ،معرفت حسی،و معرفت کشفی و شهودی. عطار در منطق الطیر برای معرفت مقدمات و شرایطی را بیان می کند از جمله :عنایت حق ، درد، تزکیه نفس،تلاش دائمی ،خاموشی ،فرمان پذیری از حق ،رعایت ادب ،عاقبت اندیشی و بصیرت و نیز در رسیدن به معرفت موانعی وجود دارد که عطار در منطق الطیر به آنها اشاره می کند که عبارتند از : نفس پرستی ،دلبستگی به دنیا ،غفلت ،وهم وخیال و غرور .در منطق الطیر عطار،منابع و ابزار معرفت حواس ،عقل و دل بیان شده است . شبستری نیز در گلشن راز معرفت را بردو نوع می داند ؛معرفت استدلالی و معرفت روحانی . از نظر شبستری معرفت حق معرفت شهودی و کشفی است و عقل را در معرفت حق مورد انتقاد قرار می دهد .
مریم معینی فر عزیزالله افشار کرمانی
شیخ اکبر محیی الدین ابن عربی که به عنوان پدر علم عرفان درجهان اسلام شناخته شده است ، یکی از بزرگترین نظریه پردازان بزرگ درعرصه این علم بوده و هست به طوریکه بسیاری از عرفای بزرگ تحت تاثیر وی بوده اند و ازسویی دیگرنیز مورد شدیدترین انتقادات از جانب بسیاری از فقها قرارگرفته به نحوی که وی را مرتد و خارج از دین و دریک کلمه ممیت الدین قلمداد کرده اند. آنچه که ابن عربی درعلم عرفان بیان می کند، مسئله وجود و کیفیت صدور کثرات و ممکنات از ذات حق و بازگشت آنها به حق و همچنین بیان مظاهراسماء الهی و بیان چگونگی سلوک الی الله و نتیجه این افعال بر نفس انسانی است.و بیان اصل حقیقت وجود ، جلت عظمه است.و همین بیانات نیز با قلمی شیوا و ساده اززبان عزیزنسفی عارف بزرگی که نوشته هایش تحت تاثیر ابن عربی نیز بوده ، ارائه گردیده است. با این تفاوت که از نوشته های ابن عربی هرکس باندازه فهم خود از آن بهره می گیرد و حتی ممکن است دستیابی کامل به آنچه مدنظر شیخ اکبربوده، انجام نشده باشد. چراکه غواصی دراقیانوس عمیق و پهناورنوشته های او، شجاعت و جسارتی بسیار می طلبد و بنابراین هرکس به قدربضاعت خویش ، درو گوهراستخراج می کند . اما عزیزنسفی ، عارف بزرگ و گمنام که قلمی ساده و شیوا دارد و بیانات خویش را درشکل مثال و تشبیه و . . . بکارمی برد.دراین رساله به هستی که جامع ترین و مهم ترین مباحث عزیز است پرداخته شده و با زبانی ساده و روان مراتب هستی ، کیفیت آفرینش و ارتباط آنها با یکدیگر مشخص و تبیین شده است.
صغری توحید عبدالرضا مظاهری
"اهل شریعت" یا فقها ادعا می کنند که تنها قرائت ما از دین صحیح است و قرائت" اهل طریقت" یا عرفا و نیز فلاسفه و متکلمین را نمی پذیرند و بعضا برخی آن صاحب نظران را کافر و مرتد قلمداد کرده اند، و از طرف دیگر" اهل طریقت" یا عرفا نگاه و قرائت خاص خود را از دین و شریعت دارند و بعضا دیدگاه فقها و "اهل شریعت" را قشری قلمداد می نمایند در این رساله، دانشمندی که هم در فقه و شریعت صاحب تالیف است و هم در عرفان و طریقت صاحب نظر است و تالیفاتی نیز در این زمینه دارد، مورد مداقه قرار می دهد بررسی نگاه او به این مسائل برای جامعه ما از اهمیت خاصی برخوردار است و اگر ابعاد مختلف اندیشه ورزی او در این مسائل به خوبی روشن شود بسیاری از نزاع های اهل شریعت و طریقت به پایان خواهد رسید و ماحصل آن فراهم شدن شرایط،برای فهم و درک بهتر و بیشتر از دین برای محققان و سایرمشتاقان خواهد بود.شناخت فیض کاشانی به ما کمک می کند تا بتوانیم جایگاه و ارتباط منطقی و موثر بین طریقت و شریعت و حقیقت را در بینش اسلامی درک کنیم.
مجاهد بنی عامریان عبدالرضا مظاهری
عرفان شیعی، عرفان ناب اسلامی است که برگرفته از متن قرآن کریم و سنّت و سیره علمی و عملی اهل بیت علیهم السلام می باشد و عرفانی جامع و کامل است. در واقع شیعه حقیقی، عارف واقعی و عارف حقیقی شیعه واقعی خواهد بود. طی بررسی های این پژوهش بسیاری از سخنان عرفا و اهل بیت در مورد شاخصه های عرفان شیعی با یکدیگر مشترک هستند. شاخص های مطرح شده (همچون شریعت محوری، توحید محوری، تمایز خدا و عقل، و...) با عرفان اهل سنت و سایر فرق مشترک اند. بنابراین هیچ دیدگاهی شاخصه های عرفان شیعی را به طورکلی خاص شیعه معرفی نمی نماید. آنچه که این شاخص ها را در عرفان شیعی خاص و مطرح می کند تعریف و مقصود شیعه است که کاملاً متفاوت و گسترده تر می باشد. اما از آنجایی که عرفان شیعی عرفان ولائی است ولایت آموزه ی عرفان شیعی است که حضرت علی (ع) آغازگر و حضرت مهدی (عج) خاتم ولایت است. هدف هدف پژوهش حاضر بررسی آموزه های عرفان شیعی در آثار عطار نیشابوری می باشد. در ابتدا به بررسی آموزه های عرفان شیعی و مقایسه آن با شریعت اسلامی و سپس استخراج تمام جلوه های عرفانی عطار از میان آثار مسلم وی و از میان آنها به استنباط و بررسی عرفانی شیعی پرداخته است. نتایج طبق نتایج به دست آمده می توان گفت: عرفان شیعی به روابط و وظایف انسان با خود، جهان و خدا توجه ویژه ای دارد. درواقع در عرفان شیعه بیشتر به بعد عرفان عملی پرداخته و توجه می شود. بنابراین در پژوهش حاضر عقلانیت و خردورزی، اعتدال و میانه روی، آخرت گرایی در کنار توجه به مسائل زندگی و دنیا را نیز با تعریف اهل بیت جزء شاخص های مختص عرفان شیعی معرفی و بررسی گردید. عطار نیز، اساس همه مراتب کمال را ولایت می داند. از نظر عطار نیز ولایت باطن نبوت و رسالت است. همچنین عطار در آثارش به مسئله ولایت اهل بیت و ختم آن به حضرت مهدی (عج) و به ستایش و ابراز ارادت به اهل بیت خصوصاً حضرت علی به عنوان امام و ولی بسیار پرداخته است. پژوهش حاضر در خصوص مذهب عطار به طور قطع نظری ندارد اما می توان طبق مطالب مطرح شده در این پژوهش گفت عطار به دلیل شرایط زمانی تقیه نموده است.
جلال دارا عبدالرضا مظاهری
حضرت ختمی مرتبت محمد رسول الله (ص) در یک مرحله می فرمایند: «رب زدنی علما فیک» اما در مراحل بعد فرمودند: «رب زدنی تحیراً فیک» بر همین اساس ابن عربی بالاترین مقام معرفت، عرفان، شهود و تجلی را «حیرت» می داند. مساله اساسی این است که چگونه علم و آگاهی عارف به حیرت می انجامد. ابن عربی به مرحله ای در معرفت بنام «طوری ورای طور عقل» معتقد است. در این مرحله که می شود آن را «قلب» نامید، در اثر تجلیات حق تعالی بر قلب عارف و دگرگونی های ناشی از این تجلیات که ویژه قلب است، عارف به حیرتی می رسد که غایت عرفا محسوب می گردد و بالاترین مقامی است که پس از وصول به «فنا» حاصل می شود. اهداف این پایان نامه بررسی مساله «حیرت» از جوانب گوناگون در آثار ابن عربی می باشد. در این بررسی به انواع حیرت (قبل از عقل، حیرت فلسفی و حیرت عرفانی) پرداخته شده است. و حیرت عقل و حیرت کشف توضیح داده شده است تا روشن گردد که عقل هیچگاه نمی تواند «حق تعالی» را بشناسد. روش اجرایی این پایان نامه بر اساس فیش برداری و کتابخانه ای است که از روش تطبیقی، مقایسه ای و توضیحی استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق عبارتند از اینکه: ابن عربی حیرت را بالاترین مقام عرفانی می داند که در اثر عدم درک عقل، اختیار انسانی برای جستجو و تجلیات گوناگون حق تعالی بوجود می آید. اهل نظر از جستجو خسته می گردند اما اهل کشف به جستجو ادامه می دهند تا به مقصود برسند. مهمترین دلیل حیرت از نظر شیخ «تجلی» است که حق تعالی بر اثر تجلی در قلب عارف و تحول مدام باعث حیرت می گردد. شیخ معتقد است حیرت خود هدف و غایت انسان کامل است و پس از آن باید همچون نبی گرامی اسلام (ص) از حضرت حق خواست که به حیرت سالک افزوده شود. افزودن پی در پی حیرت آخرین درخواست و آرزوی سالک طریق است.
پروانه شمس جاوی عبدالرضا مظاهری
سعدی شاعر قرن هفتم که ادبیات ایران جایگاه ویژه ای دارد ولی شخصیت معنوی و عرفانی او در آثارش کمتر مورد برسی قرار گرفته . در این پایانامه سعی گردیده که شخصیت معنوی و عرفانی سعدی مورد بررسی قرار گیرد و پژوهشگر سعی نموده با توجه به این اینکه در زمینه ادبی بررسی های بسیار دقیقی در مورد این شاعر بزرگ صورت گرفته، بعد ادبی سعدی در این پایان نامه لحاظ نگردیده است.
داود فخار عبدالرضا مظاهری
رساله حاضر شامل دوازده فصل میباشد که نگارنده سعی کرده هر یک را در جای خودش و محل موردنظر خود مفصلاً مطرح سازد تا خوانندگان این رساله به سهولت بتوانند آنرا مورد مطالعه قرار دهند. در آغازین فصل این رساله به طرح کلیات پرداخته و سپس تصویری از زندگینامه خواجه عبدالله انصاری و شیخ میبدی ارائه نموده و در نهایت به مقایسه و بررسی اصطلاحات عرفانی منازل السائرین و کشف الاسرار پرداخته ام. اندیشههای عرفانی خواجه در دو اثر کشفالاسرار و منازلالسائرین بسیار حساس میباشد و این اهمیت از متعدد بودن شروحی که شارحان براین کتاب افزودهاند کاملاً مشهود است و ترسیم برای شاکله تفکر عرفانی خواجه و تأثیراتی که بر عرفان اسلامی داشته حائز اهمیت است. در این رساله حقیر تمامی اصطلاحات عرفانی خواجه را در کتاب منازلالسائرین پیدا نموده و با آیات مرتبط آن در کشفالاسرار بررسی و مقایسه نموده و نتایجی که از آن حاصل گردیده را بیان نمودهام که البته بر اثر کثرت کار براساس ذوق شخصی و علاقه قلبی مطالب را دستهبندی نموده و موفق گردیدم که از هر فصل صرفاً سه باب آنرا مورد تحلیل قرار دهم. امید است که این مقاله مختصر بتواند تصویری نسبتاً جامع از اندیشههای عرفانی این عارف ربانی را ارائه نماید. منازلالسائرین شامل ده فصل است که هر کدام دارای ده بخش میباشد. در پایان رساله نگارنده پس از بیان نتیجهگیری کلی به ارائه منابع و مآخذ پرداخته است و هدف این رساله تلاش برای ترسیم شاکله تفکر عرفانی خواجه و ارتباط مستقیم عرفان با قرآن مجید است یعنی تمامی نکات عرفانی در بطن قرآن قرار دارد.
مهین افتخاری عبدالرضا مظاهری
خواجه عبدالله انصاری و شیخ نجم الدین رازی هر دو در مورد راههای رسیدن به کمال وکنترل نفس اتفاق نظر دارند و اینکه سالک در راه سیر و سلوک برای رسیدن به مراتب عالی تر باید مراتب نفس را طی کرده تا به کمال برسد . ولی مراتب نفس و معرفت نفس را هر کدام به گونه های مختلف تقسیم و تحلیل می کنند. بر اساس نظر خواجه عبداله که حتی میبدی آن را در کشف الاسرار مطرح نموده است. نفس مطمئنه را کمال معرفت نفس می داند و معتقد است برای رسیدن به این کمال انقطاع باید از بندهای نفس اماره و مکاره و سحاره گذشت تا به نفس مطمئنه رسید که وادی امن الهی است. و راههای رسیدن به نفس مطمئنه عبارتند از: مشارطه و مراقبه و محاسبه که برای سالک رعایت آنان ضروری است. نجم رازی نیز تعاریف زیبایی از نفس نموده است و وی معرفت شهودی را که اخص خواص است از راههای رسیدن به کمال معرفت نفس بیان می کند. هر دو شخصیت نجم الدین رازی و خواجه در هر دو مورد راههای کمال معرفت نفس که عبارت است از ذکر تقوی محاسبه ، مراقبه و تهذیب نفس و ریاضت اتفاق نظر دارند. و هر دو به معرفت شهودی برای رسیدن به مراتب عالی نفس معتقدند نتیجه و تحقیق این دو دیدگاه انسان را به پیمودن راههای رسیدن به کمال معرفت نفس ترغیب و تشویق می کند. کلمات کلیدی : نفس ، منازل السائرین ، خواجه عبدالله ، نجم الدین رازی ، نفس مکاره ، اماره ، سحاره ، مطمئنه .
هادی عمادیان رضوی عبدالرضا مظاهری
هیچ چیزی نیست مگر اینکه خدای را با حمدش تسبیح میکند ولی شما تسبیحشان را درک نمیکنید. سوره اسراء آیه 44. پایاننامه بنده، تحقیق درباره کلمه تسبیح در موجودات عالم از دیدگاه قرآن و عرفا با نگاهی عمیق به کتاب فتوحات مکیه ابنعربی است. اینطور بیان میشود که تسبیح موجودات یکی از ریشهدارترین مباحثی است که نه تنها در متون اسلامی بلکه در ادیان الهی بیش از اسلام نیز مطرح بوده است و چگونگی تبیین آن علاوه برآن که در ایمان و اعتقاد انسان نسبت به مبدأ و معاد و سایر اعتقادات اصولی دین اثر میگذارد. متکلمین و دیگر کسانی که در طول تاریخ اسلام نمیخواستند از ظواهر دین پا فراتر نهند، بنابر مبنای خاصی که در خداشناسی و جهانشناسی و انسانشناسی داشتند آیات و روایات مربوط به تسبیح را بر معنای ظاهری آن حمل مینمودند و میگفتند : تسبیح عبارت است از تنزیهی که انسان هنگام مناجات و توجه به حضرت حق با الفاظ وارده از ناحیه شارع نسبت به پروردگار نموده و او را از نواقصی امکانی مبّرا میداند. ولی حق آن است که مسئله تسبیح مثل مفاهیم بسیار مشابه آن از قبیل تحمید و تکبیر و تهلیل و تقدیس و سجده و غیره که در قرآن و روایات و ادعیه به همه موجودات نسبت داده شده است، آنقدر عمیق و ریشهدار است که جز از لسان وحی و شاگردان حقیقی آن که از سرچشمه وحی سیراب شدهاند، نمیتوان از دیگری انتظار استقامت بر صراط مستقیم را داشت. در قرآن کریم حدود صد آیه در باره تسبیح موجودات اِسناد داده شده است. بنابراین این تحقیق با استفاده از تفاسیر قرآن مخصوصاً تفسیر المیزان و سوره حمد امام خمینی و نظرات دیگر اساتید و از همه مهمتر از 4 جلد کتاب فتوحات مکیه ابنعربی 6 جلد کتاب فتوحات (عثمان یحیی) و ترجمه فارسی آن تهیه و تنظیم شده است. امید است که مقبول حضرت حق و اساتید محترم قرار گیرد. واژگان کلیدی: تسبیح، حمد، انسان کامل، عالم کبیر، اسماء، حقیقت محمدیه
ملاحت جلیلی عبدالرضا مظاهری
غزالی یکی از شخصیتهای بزرگ قرن پنجم هجری قمری است که پس از اینکه به اوج شهرت و مقامات دنیوی رسیده بود، به جهت اینکه این عوامل نتوانستند خلاء درونی وی را پر نمایند به تصوف روی آورد و از این راه به آن یقینی که در تمام عمرش جویای آن بود رسید. یکی دیگر از شخصیتهای بزرگ عرفان و تصوف خواجه ابوالقاسم قشیری است که در قرن پنجم ظهور کرد. می توان میان مراقبه و محاسبه این دو شخصیت بزرگ شباهت هایی اساسی یافت، که همان پایبندی به اصول شریعت است و تفاوت هایی در نوع نگرش به این بحث با یکدیگر دارند. قشیری از نخستین و معدود عرفایی بود که شروع به کتابت مباحث عرفانی و تصوف نمود. به عبارتی تصوف ایشان روشی از سلوک باطنی دینی بوده است. سلوک باطنی بر مبنای اصولی که این دو شخصیت به آن معتقد بودند بر پایه طریقه ای است که شناخت خالق جهان، کشف حقایق خلقت و پیوند بین انسان و حقیقت از طریق سیر و سلوک عرفانی باطنی و نه از راه استدلال عقلی جزئی میسر است. موضوع آن، نیست شدن خود، و پیوستن به خالق هستی و روش آن اصلاح و کنترل و مراقبت نفس و ترک علایق دنیوی و محاسبه نفس و ریاضت و خویشتن داری بوده است.
محمد قلیجی عبدالرضا مظاهری
موضوع این تحقیق درخصوص اختلافاتی است که در آراء، عقاید و دیدگاههای دو عارف بزرگ اسلامی یعنی علاء الدوله سمنانی و ابن عربی وجود دارد. هدف پرداختن به این اختلافات است که عمدتاً در زمینه توحید و عقاید وحدت وجودی ابن عربی می باشد. روش کار ابتدا بررسی آثار و نوشته های ابن عربی و شاگردان او در این خصوص و به تبع آن مکتوبات و مخالفت های علاءالدوله سمنانی در این باب می باشد. این مخالفت ها بطور مختصر در دو موضع از نظری? وحدت وجود ابن عربی می باشد:1- ابن عربی در تسبیح حق تعالی عبارت مشهوری دارد که در فتوحات آورده است:«سبحان من اظهر الاشیاء و هو عینها»، علاءالدوله وقتی در محشی فتوحات به این عبارت رسیده، خطاب به ابن عربی می نویسد:«خداوند از حق خجالت نمی کشد. ای شیخ اگر از شخصی بشنوی که می گوید: فضله شیخ عین وجود شیخ است، از او در نمی گذری بلکه بر او خشم می گیری، پس چگونه خردمندی چنین باطل و هذیانی را به خدا نسبت می دهد.به درگاه خدا، توبه بجای آور. توبه ای خالص تا از این گرداب هولناکی که دهریان و طبیعیان و یونانیان و شکمانیان هم از آن دوری می ورزند نجات یابی. 2- ابن عربی از خداوند با عنوان«وجودمطلق» یاد می کند که به هر صفتی متصف می شود،«الوجود المطلق هوالحق المنعوت بکل نعت». و در جای دیگری می گوید:وجود فقط از آن خداست و هر جا صفتی به چیزی می دهیم در واقع مسمای این صفت خداست. علاء الدوله این عبارات را نیز بر نمی تابد ودر حاشیه آنها می نویسد:«ان الوجود الحق هوالحق تعالی لا الوجود المطلق و المقید»، «وجود حق همان خالق تعالی است نه وجود مطلق و نه وجود مقید». در نتیجه شیخ وجود مطلق را مطابق با حق دانسته و برابر دانستن آن با وجود حق تعالی را به شدت منکر می باشد. در این خصوص نظرات مختلفی بیان شده است از جمله ملاصدرا می گوید:«اختلاف آن دو به مناقشات لفظی بر می گردد و حال آنکه در اصول و مقاصد با یکدیگر توافق دارند». او در توجیه اعتراض علاءالدوله و دفاع از ابن عربی می گوید:«وجود به اشتراک لفظی دارای معانی متعددی است و در موارد بسیاری ابن عربی و شاگردش قونوی، لفظ وجود مطلق را برای وجود منبسط بکار برده که نزد عرفا ظلّ است نه مرتبه واجب الوجود». او می گوید: خود علاءالدوله لفظ وجود مطلق را برای واجب الوجود بکار برده، بنابر این نباید از کاربرد آن توسط محی الدین آنچنان برآشوبد.
رضا غلامی مرحقی عبدالرضا مظاهری
چکیده: هدف این پروژه بررسی تأثیر تعالیم نظری و عملی عرفان بر مسائل تربیتی انسان است . اول به کلیات سپس به مبانی عرفان، مفهوم عرفان و هدف زندگی از منظور عرفان پرداخته شده است، سپس نقش تربیتی آموزه های نظری عرفان اسلامی در زندگی انسان: عنصر معنویت، وسعت دید، تغییر نگاه به زندگی و انسانها بررسی شده و آنگاه چنانچه انسان خود تمایلی به تعالی و ذات قدسی اش داشته باشد و خواهان پذیرش سختیهای سیر قوس صعودی باشد ، هیچ مانعی نمی تواند سر راه تربیت او قرار گیرد.زیرا او در مسیر کمال گام برداشته است و خدای متعال نیزاین امکان را برای همه انسانها فراهم نموده تا بتوانند متصف به صفات و کمالات الهی شوند. لذا بر حسب ضرورت این پژوهش ابعاد تربیتی و عرفانی نفس، عزت نفس، تقوا، مجاهدت، معرفت، صدق و اخلاص، رضا و محبت، صبر و شکیبایی و ... از دیدگاه امام محمد غزالی و قشیری و علما و صاحب نظران مطرح شده است را بررسی می کنیم. عوامل فوق باعث تقویت و تدوام زندگی خانوادگی از نظر عرفان اسلامی برای جوانان و نوجوانان بوده و می تواند راه صحیح عرفان را به آنان معرفی نماید تا دچار انحراف فکری و تغییر از مسیر صحیح زندگی نشوند.
لیلا روستایی عبدالرضا مظاهری
در کلیت رساله ی حاضر در پی آن هستیم مفهوم رضا در اندیشه و آرای جمعی از عرفای اسلامی و قرآن و احادیث مورد تبیین دقیق قرار دهیم. یک از مهم ترین بحران های انسان امروزین گرفتار شدن در اصل رفاه طلبی و نارضایتی مداوم از وضعیت موجود است. با این وجود شاهدیم در فرهنگ ایرانی اسلامی ابعاد فراوانی از دقت نظر در اصل رضایت مشاهده می شود که تا حدود زیادی با بازخوانی و تفسیر دقیق می تواند الگویی برای عصر امروزین باشند. از این رو رساله ی حاضر در پی آن است که مفهوم رضایت را از منظر عرفان اسلامی مورد بررسی قرار دهد بطوری که مشخص شود رضا چیست وچگونه بدست می آید ، دیدگاه ونگرشهای عرفان نسبت به آن چه می باشد ، سپس در آیات ، روایات و تفسیر آن راجستجوو مراتب ، نشانه ها ، اسباب و جایگاهش را بررسی نماید و نهایتا به یک نتیجه گیری منطقی دست یابد.رضا در در جایگاه بالاترین مقامات و احوال عالی سلوک است و به تعبیری، آخرین مرحله ی تهذیب نفس است. سالک، زمانی که از دل و جان، ّ موحد شد و خداوند را منبع هر خیر و برکت دانست، پیوسته غرق در لذت، بهجت و سرور میگردد. در نزد او فقر، غنا، راحت، عنا ، بقا و فنا یکی است و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد. پس هر چه در سرای وجود و در کارخانه ی هستی روی دهد بر وفق خواهش اوست.با مقایسه آراء عرفای قرن هشتم و نهم و با عرفای قرن دهم و یازدهم به این نتیجه رسیدم که رضا در نزد همه عارفان بالاترین سلوک عرفانی است و مقامی فراتر از بهشت است.اما با این وجود عرفان در قرن نهم و دهم تاحدود زیادی با مفاهیم کلامی و فلسفی آمیخته می شود؛ از این جهت رضا هم در قرن دهم و یازدهم نزد عرفا معنای فلسفی کلامی بر آن حمل می شود و از آن مفهوم اولیه خود در مقام بالاترین مرحله شهود عرفانی دور می شود.