نام پژوهشگر: سید حامد میرکریمی
نفیسه صابری سید حامد میرکریمی
چکیده ندارد.
پریسا رفیعانی خاچک مرجان محمدزاده
هدف از این مطالعه، بررسی شرایط و امکانات و طبقه بندی مسیرهای پیاده روی در منطقه ی تفرجگاهی طبیعی حوضه ی آبخیز زیارت است. بررسی میدانی از مسیرها از نظر شرایط محیطی و امکانات با استفاده از gps انجام شد. اطلاعات حاصل از بررسی میدانی به محیط arcgis9.3 انتقال یافت. با وجود استفاده ی زیاد بازدیدکنندگان از این مسیرها هیچ امکانات رفاهی از جمله سرویس های بهداشتی، زباله دان و علائم راهنما در طول هیچ یک از مسیرهای مورد بررسی وجود ندارد. با توجه به عدم وجود امکانات ذکرشده در محل، این بررسی ضرورت وجود این امکانات را در مسیرها نشان می دهد. مسیرهای مورد مطالعه بر اساس فاکتورهای موثر در طبقه بندی این مسیرها در سه دسته طبقه بندی شدند. این طبقه بندی درنهایت راهنمایی مناسب برای مدیریت و توسعه بهتر مسیرهای پیاده روی و همچنین کمک به بازدیدکنندگان در انتخاب مسیر دلخواه و متناسب با توانایی هایشان را ارائه می نماید که افزایش کیفیت تجربیات تفرجی آنها را به همراه خواهد داشت.
مژگان میرزایی سید حامد میرکریمی
امروزه، تولید زباله به دلیل افزایش جمعیت و کاهش زمین های در دسترس با چنان سرعتی در حال افزایش است که علیرغم پیشرفت علوم و فناوری، مدیریت آنها به یک مسئله بغرنج تبدیل شده است. از این نظر، انتخاب یک محل مناسب برای دفن زباله و لزوم احداث کارخانه کمپوست و ارائه توجیه منطقی در ارتباط با فرآیند مکان یابی نیازی است که همواره احساس می شود. به طور کلی یک محل دفن باید در مکانی استقرار یابد که از جهات گوناگون اعم از محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی کمترین ضرر را به وجود بیاورد. ماتریس ریاضی یکی از روش های ارزیابی اثرات توسعه است که می تواند به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) جهت ارزیابی اثرات منفی استقرار صنایع کمپوست به کار رود. جهت استقرار کارخانه کمپوست در یک منطقه شاخص های مختلفی باید در نظر گرفته شود. از جمله این شاخص ها می توان به متغیرهای فیزیکی، زیستی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی منطقه و دسترسی به محل دفن و شهرها اشاره نمود. در روش ماتریس ریاضی ابتدا معیارهای مهم جهت مکانیابی کارخانه کمپوست بررسی می شوند. سپس، تمامی اثرات در محیط gis به صورت کمی در می آیند و در گام بعد اقدام به بررسی معنی داری اثرات می شود و با بررسی معنی داری اثرات، مکان مناسب جهت احداث کارخانه کمپوست مشخص می گردد. در تحقیق حاضر شهرستان گلپایگان واقع در استان اصفهان برای مکان یابی کارخانه کمپوست انتخاب گردید. سه گزینه مکانی پیشنهاد شده جهت بررسی و اولویت بندی برای ساختن کارخانه کمپوست مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به نتایج مشخص گردید که گزینه سوم اولویت اول را به خود اختصاص داده است. انتخاب گزینه برتر با استفاده از روش topsis نیز صورت گرفت که نتیجه آن انتخاب گزینه سوم به عنوان اولویت اول است. کاربردهای ماتریس ریاضی اجبار ارزیابان به استفاده بیشتر و جدی-تر از سامانه های اطلاعات جغرافیایی، هدایت ارزیابان به سمت توجه به گزینه های بیش تر و ارائه نظرات عینی تر و علمی تر در خصوص کاهش اثرات منفی و باز کردن فضا برای گفتگوی کارشناسان است. روش ماتریس ریاضی با دخالت دادن عوامل جبران اثر و اختلاف نظر امکان تعامل سازنده میان توسعه دهندگان و ارزیابان را فراهم می آورد و نتیجه جامع تری نسبت به روش های ذهنی به دست می دهد.
آزاده مهری سید حامد میرکریمی
برای حفاظت از تنوع زیستگاه ها و جمعیت های حیات وحش باید به انتخاب مناطق معرف و نمونه از کل طبیعت پرداخت. هدف از انجام این پژوهش اولویت بندی مناطق مناسب حفاظت در استان مازندران و انتخاب مناسب ترین لکه ها برای حفاظت است. به این منظور از معیارهای حفاظتی شامل 26 تیپ پوشش جنگل، زیستگاه بالقوه 8 گونه پستاندار و مناطق مهم پراکنش 4 گروه پرنده استفاده شده است. مدل سازی زیستگاه بالقوه پستانداران توسط روش ارزیابی چند معیاره و مدل سازی مناطق مهم پراکنش پرندگان با استفاده از روش echelon analysis صورت گرفت. برای اولویت بندی از الگوریتم مذاب سازی شبیه سازی شده تحت نرم افزار marxan استفاده شد. هدف حفاظت حداقل 30، 40، 50 و 60 درصد هر معیار است. بررسی نتایج سناریو های حفاظتی مختلف نشان داد شبکه مناطق تحت حفاظت موجود در استان مازندران از لحاظ دستیابی به اهداف حفاظتی پژوهش کارایی مناسبی ندارد. این مناطق تنها هدف حفاظتی هشت معیار حفاظتی را برآورد می کنند. در اغلب سناریوها هم پوشانی شبکه های حفاظتی منتخب با مناطق تحت حفاظت موجود کمتر از 25 درصد بوده است. نتایج نشان می دهند پارامترهای مختلفی از جمله اهداف حفاظتی تعیین شده، مقیاس مطالعه، الگوریتم های مختلف و میزان فشردگی لکه های حفاظتی منتخب در فرآیند اولویت بندی و انتخاب سیستماتیک مناطق تحت حفاظت دخیل هستند. در نتیجه، تعیین مقادیر مناسب برای این پارامترها جزء اساسی ترین مرحله ها در طرح ریزی های حفاظتی هستند. بررسی این پارامترها در پژوهش حاضر نشان داد الگوریتم مذاب سازی شبیه سازی شده نتایج قابل قبولی را در تمام موارد ارائه می کند و کاربرد آن کمک زیادی به شناسایی بهترین لکه های حفاظتی می کند. بنابراین، استفاده از این روش برای اصلاح مرز مناطق تحت حفاظت موجود در استان در رابطه با پراکنش گونه های جانوری و گیاهی و معرفی مکان های جدید برای حفاظت گونه ها پیشنهاد می شود.
آزاده طهماسبی عیسوند سید محمود عقیلی
چکیده شهرها تنها خیابان هایی نیستند که برای رفت و آمد ساخته شده باشند، بلکه محل تعامل شهروندانی هستند که در آن زندگی می کنند و نیازهای متفاوت اقتصادی، اجتماعی، معنوی و نظیر آنها در شهر برطرف می گردد. از این رو نه تنها کمبود امکانات و عدم پراکنش یکنواخت آنها می تواند زمینه ساز ایجاد تنش در محیط شهری گردد، بلکه چگونگی چینش امکانات، خدمات و منابع اقتصادی در شهرها و توجه به معیارهای اجتماعی مانند مشارکت در کارهای محله، ارتباطات خوب با خانواده و همسایگان، حس تعلق به محله و شهر محل سکونت نیز از عوامل دخیل در بالا بردن سطح رضایت مردم از زندگی شهری هستند. ارزیابی تنش شهری مفهوم جدیدی است که می تواند در این موضوع سودمند باشد و با استفاده از آن طی مقایسه شرایط موجود با یک شرایط استاندارد به کمک نقشه ها، مناطق دارای تنش را مشخص و نهایتا این امکان فراهم می شود که راهکارهای مدیریتی لازم برای کاهش یا برطرف کردن تنش های موجود ارائه گردند. شرایط استاندارد در این تحقیق از بررسی منابع مختلف درباره شرایط بهینه زندگی در شهر و تلفیق آنها در قالب معیارهای اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی به دست آمد. در تحقیقی که با موضوع ارزیابی تنش شهری در شهر گرگان صورت گرفت از gis و رهیافت ارزیابی چند معیاره (mce)، برای تعیین و نمایش مناطق دارای تنش بر روی نقشه شهری استفاده گردید. پس از تهیه لایه mce و مقایسه آن با شرایط واقعی درون شهر مشاهده گردید که این نتایج تطابق کاملی با واقعیت درون شهر ندارد. به عنوان مثال، در حالی که طبق نتایج حاصله از آزمایشاتی که توسط محققین دیگر بر روی کیفیت آب آشامیدنی گرگان صورت گرفته است قسمت شمالی شهر مانند محله جوادیه و سرچشمه دارای پائین ترین کیفیت آب آشامیدنی هستند اما طبق نظرسنجی صورت گرفته کیفیت آب آنها نسبت به بقیه محلات درحد متوسط تا خوب عنوان شده است. این تفاوت در تفسیر واقعی وضع موجود می تواند در نتیجه فقر آموزشی مردم در زمینه استانداردهای زندگی باشد. از این رو دو سناریو 1- مطابق با واقعیت 2- مطابق با نظرسنجی از مردم فراهم گردید. البته تفاوت در نتایج دو سناریو تنها در بررسی معیارها به چشم می آید ولی ترتیب افزایشی ارزش mce در دو سناریو یکسان است. همان گونه که نتایج mce واقعی نشان می دهد که ارزش mce در نواحی بافت قدیم شهر با 196 کمترین مقدار را در مقایسه با نواحی دیگر دارد و این موضوع نشاندهنده ضریب تنش بالاتر در این نواحی است. گسترش جدید شهر با ارزش 206 در رتبه دوم و بافت حاشیه شهر با 216 دارای بالاترین مقدار ارزش mce و به بیان دیگر کمترین مقدار تنش در شهر گرگان است. ارزش mce طبق نظر مردم در بافت قدیم شهر193 در گسترش جدید 216 و در بافت حاشیه 224 می باشد که بالاترین تنش را در بافت قدیم و کمترین را در بافت حاشیه نشان می دهد. با توجه به چند وجهی بودن ارزیابی تنش شهری و احتیاج به بررسی شهر با استفاده از معیارهای چندگانه و همچنین با مشاهده نتایج حاصل از تحقیق، می توان این گونه نتیجه گیری کرد که رهیافت ارزیابی چندمعیاره روش مناسبی برای ارزیابی تنش شهری بوده است. بالا بردن کیفیت آموزشی مدارس، انتقال مشاغل تجاری و اداری عمده مانند صنعت مبلمان، فرش و مراکز اداری به حاشیه شهر، افزایش سطح سرانه فضای سبز شهری و تلاش در جهت کاهش ترافیک از جمله راهکارهای پیشنهادی است که برای کاهش تنش های شناسایی شده در شهر گرگان ارائه شدند. واژگان کلیدی: ارزیابی تنش شهری، رهیافت ارزیابی چند معیاره، سلامت شهری، شرایط بهینه زندگی
سیما سفیدیان سید حامد میرکریمی
تالاب ها به عنوان یکی از منابع آب در فلات خشک ایران جایگاه ویژه ای دارند. آن ها با ذخیره آب و تنوع زیستی بالا، منبع تأمین آب، غذا و سایر استفاده ها برای مردم به ویژه حاشیه نشینان آن هستند. همچنین، نهادها و سازمان هایی هستند که از آب تالاب سود می برند. از این رو، تعیین مرز تالاب برای حفاظت موثر از محیط طبیعی آن و رفع تعارضات میان بهره برداران ضروری است. شناسایی و تعیین مرز زیستگاه های تالابی یک ابزار ضروری برای انتخاب مناطق حفاظت شده ی تالابی، تعیین محدوده ی حفاظتی (بافر) و به تبع آن جلب حمایت قانونی برای توقف تغییر کاربری زیستگاه های تالابی خواهد بود. شناسایی مرز اکولوژیکی برای تالاب های بین المللی تضمین کننده ی حمایت از تنوع زیستی حائز اهمیت تالابی در سطح جهانی است. مرز تالاب فراتر از گسترش محیط آبی آن است، زیرا مرز آبی متغیر است و نمی تواند معیار مناسبی برای مرز تالاب باشد. مرز اکولوژیکی در بر گیرنده ی بستر تالاب (دائم، فصلی و موقت) و محدوده ی زیستگاهی گیاهان و جانوران متأثر از تالاب است. مرزبندی اکولوژیکی تالاب مستلزم شناسایی محیط تالابی از غیر تالابی است. برای این منظور، بررسی شاخص هایی از منابع مختلف بوم شناختی از قبیل: خاک شناسی، گیاه شناسی، آب شناسی و نیز حیات وحش، در تعیین مرز اکولوژیکی تالاب ها ضروری است. در این تحقیق، به منظور بررسی شاخص های تالابی از تالاب آلاگل نمونه گیری میدانی انجام شد. شاخص های مورد بررسی و نمونه-گیری عبارتند از: درصد پوشش گیاهان، رنگ خاک، درصد ماتل های خاک، ec وph خاک در 30 سانتی متری پروفیل خاک، آشیانه و لانه ی جانوران، هیدرولوژی و شاخص های نمناکی خاک. نتایج پژوهش بیانگر این موضوع است که پهنه ی آبی نمی تواند به تنهایی به عنوان مرز بستر تالاب معرفی شود و برای تعیین مناطق تالابی باید از سایر منابع اکولوژیکی استفاده کرد. پس از تعیین مرز موقت و محدوده ی فعالیت جانوران و با در نظر گرفتن مرز سیلابی تالاب، از مرزبندی اکولوژیکی استفاده شد. از این طریق پرندگان وابسته به عنوان گونه های کانونی در مرز تالاب تحت حمایت قرار می گیرند. حفاظت از دیگر پرندگان تالاب که شعاع فعالیت آن ها بیشتر از 1000 متر است، بعد از مرز اکولوژیکی و در محدوده ی حفاظتی (بافر) امکان پذیر و ضروری است.
سارا صفایی قادی سید محمود عقیلی
چکیده تخریب محیط زیست، از بین رفتن روزافزون منابع طبیعی، روند فزاینده آلودگی های گوناگون محیطی، تغییر اقلیم، شیوع بیماری های ناشی از آلاینده ها، جنگ افروزی به منظور کسب منابع انرژی و موارد محیط زیستی دیگری از این دست، حاکی از وضعیت بحرانی محیط زیست جهان است. و آنچه که آتش این بحران را شعله ور می کند، عدم آگاهی نوع بشر نسبت به اهمیت محیط زیست، نقشی که انسان در حفاظت از محیط زیست دارد و نیز نقشی که محیط زیست در ضمانت بقای بشر ایفا می کند و همچنین وضعیت کنونی آن است. ارتقاء سطح دانش و اصلاح نگرش محیط زیستی افراد جامعه یکی از مهم ترین راه های کاهش ادامه روند خسارات بزرگ محیط زیستی، حفظ منابع طبیعی و کاهش صدمات ناشی از انواع آلاینده های محیطی است که هر لحظه بر پیکره جامعه بشری وارد آمده و بقای بشر را تهدید می نماید. کودکان و نوجوانان، سرمایه های اصلی یک جامعه اند که میزان توجه مسئولین جامعه در ارتقاء سطح دانش محیط زیستی این گروه می تواند مبنای تخمین پیشرفت و توسعه محیط زیستی آتی جامعه در زمینه های گوناگون باشد. این پژوهش با رویکرد تعیین پارامترهای فردی و اقتصادی- اجتماعی موثر بر سطح دانش و نگرش محیط زیستی دانش آموزان مقطع راهنمایی شهری و روستایی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانش آموزان مقطع راهنمایی دو ناحیه آموزش و پرورش شهر قزوین و روستاهای تحت پوشش این دو ناحیه بود. با استفاده از روش تصادفی طبقه بندی شده، 721 دانش آموز به عنوان نمونه، به کمک پرسشنامه محقق- ساخت و مصاحبه مورد آزمون قرار گرفتند. پرسشنامه تهیه شده شامل سه بخش مجزا مربوط به نگرش (14 سوال)، دانش (19 سوال) و پارامترهای مختلف فردی و اقتصادی- اجتماعی دانش آموزان (16 سوال) بود. دانش آموزان نظر خود را با علامت در مقابل یکی از گزینه های پاسخ تعبیه شده در برابر هر یک از سوالات (که بر اساس مقیاس لیکرت، هر یک از سوالات مربوط به نگرش، پنج گزینه پاسخ و سوالات مربوط به دانش، دو گزینه پاسخ داشتند)، مشخص نمودند. داده های جمع آوری شده توسط نرم افزار spss و با آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و نیز آزمون t مورد تجزیه و تحلیل واقع شده و نتایج حاصل از آن بیانگر وجود تفاوتی معنادار بین سطح دانش محیط زیستی دانش آموزان شهری و روستایی و عدم وجود تفاوتی معنادار بین نگرش محیط زیستی دانش آموزان دو جامعه خرد آماری بود. از بین 16 پارامتر مختلف فردی و اقتصادی- اجتماعی مورد آزمون، دو فاکتور جنسیت و نوع مدرسه دانش-آموزان در هر دو جامعه شهری و روستایی بر سطح دانش و نگرش محیط زیستی دانش آموزان موثر بوده و تأثیر سایر پارامترها در دو جامعه شهری و روستایی و نیز بر دو متغیر دانش و نگرش متفاوت و برخی از پارامترها نیز فاقد اثر بودند. در نهایت، با مقایسه نتایج حاصل از این پژوهش و سایر مطالعات مشابه مشخص شد که تأثیر پارامترهای گوناگون بر سطح دانش و نگرش محیط زیستی دانش آموزان با توجه به شیوه نمونه برداری و نیز جامعه مورد مطالعه متفاوت است. کلمات کلیدی: پارامترهای فردی و اقتصادی- اجتماعی، دانش و نگرش محیط زیستی، دانش آموزان مقطع راهنمایی، شهر قزوین و روستاهای
محسن تیرافکن سید محمود عقیلی
امروزه فعالیت گردشگری به عنوان یک صنعت پاک، جهانی شده و روند رو به رشد و توسعه ای دارد. در حال حاضر تفرج در مناطق طبیعی رو به افزایش است و ممکن است اثرات سوء در این مناطق بر جای بگذارد. تکنیک ظرفیت برد رهیافتی در جهت کنترل آسیب های محیط زیستی مناطق گردشگری و به خصوص تفرجگاه های مناطق تحت حفاظت است. سالانه گردشگران زیادی با اهداف تفرج و تماشای طبیعت و تنوع زیستی منحصر به فرد این منطقه از پناهگاه حیات وحش میانکاله بازدید می نمایند، در حالی که منطقه از نظر پایداری دارای محدودیت هایی نیز هست. برآورد ظرفیت برد می تواند به عنوان شاخصی برای تعیین این محدودیت و ترسیم خط مشی های مدیریتی در کنترل میزان گردشگران مناسب باشد. در این تحقیق ظرفیت برد گردشگری در سه سطح فیزیکی، واقعی و موثر پناهگاه حیات وحش میانکاله برای کاربری های اردوزنی، پرنده بینی و منظربینی، سوارکاری، شنا و قایق رانی تعیین شد. نتایج این پژوهش نشان داد که ظرفیت برد گردشگری برای کاربری اردوزنی 8 نفر (روز/ هکتار)، کاربری پرنده بینی و منظربینی 50 نفر (روز/هکتار)، کاربری سوارکاری 20 نفر (روز/ هکتار)، کاربری قایق رانی 34 نفر (روز/هکتار)، کاربری شنا 14 نفر (روز/ هکتار) برآورد گردید.
سمانه سرحدی نسب علیرضا میکاییلی تبریزی
تمایلات بازدیدکنندگان نقش مهمی در تصمیمات اتخاذ شده توسط مدیران مناطق تفرجی ایفا می کند. اهمیت روزافزون استفاده از فرایندهای مشارکتی در تصمیم گیری های مدیریتی، یک رویکرد جدید نسبت به مدیریت است. هدف هر توسعه ای مبتنی بر رضایت مدیریت و استفاده کنندگان است. به منظور بهبود روش های مدیریت، ثبت نظرات، ترجیحات و رضایت مردم از چنین مناطقی مهم است. پژوهش حاضر با استفاده از پرسشنامه به منظور بررسی رضایت بازدیدکنندگان از تسهیلات تفرجی منطقه حفاظت شده هامون با توجه به عوامل مختلف از جمله ویژگی های طبیعی منطقه، امکانات تفرجی، زیرساخت ها و اطلاعات برای بازدیدکنندگان صورت گرفت. داده های مربوطه با استفاده از تکنیک تجزیه و تحلیل شکاف (gap analysis) و چندمعیاره رضایت(musa) و نرم افزارهای مرتبط پردازش شد. نتایج به دست آمده در شناسایی عوامل موثر بر رضایت بازدیدکنندگان و همچنین نقاط بحرانی که مدیریت منطقه باید روی آن متمرکز شود، اشاره داشت. در این راستا ویژگی های طبیعی و امکانات تفریحی اثر قابل توجهی در رضایت بازدیدکنندگان دارد. کلمات کلیدی: رضایت بازدیدکنندگان، musa، تجزیه تحلیل شکاف، منطقه حفاظت شده هامون،تسهیلات تفرجی
برزین بهروج سید حامد میرکریمی
به واسطه افزایش جمعیت انسانی، تغییر کاربری زمین و زوال مدیریت سنتی، فرصت انتخاب مناطق تحت حفاظت جدید رو به کاهش نهاده و متعاقب آن تنوع زیستی در این مناطق شدیداً در معرض خطر قرار گرفته است. برنامه ریزی سیستماتیک حفاظت چهارچوبی است که در طول دهه گذشته به عنوان روشی ساختاری برای اولویت بندی، مدیریت زیستگاه های مهم و حفاظت از ارزش های طبیعی تلقی می شود. هدف اصلی این پژوهش استفاده از رهیافت الگوریتم جستجوی ممنوعه برای انتخاب سیستماتیک لکه های حفاظتی در استان گلستان است. به این منظور از نرم افزار consnet استفاده شده است. consnetیک بسته نرم افزاری جامع برای طراحی شبکه مناطق تحت حفاظت است. این نرم افزار با در نظر گرفتن معیارهایی نظیر فشردگی، اتصال، تکرار و ترتیب و همین طور معیارهای اقتصادی و اجتماعی که توسط کاربر تعیین می شود، به طور بالقوه به انتخاب و اولویت بندی مناطق تحت حفاظت تحت مدیریت برای نمایش و حفظ تنوع زیستی می پردازد. consnet با استفاده از الگوریتم جستجوی ممنوعه به سرعت جایگزین های کارآمد را شناسایی می کند. در این پژوهش از داده های حضور 43 گونه پرنده و 7 گونه پستاندار استفاده شده است. سپس این داده ها با استفاده از نرم افزارهای idrisi kilimanjaro و arcgis 9.3 به فرمت مورد نیاز برای اجرای consnet تبدیل شدند . نتایج این پژوهش نشان داد که مناطق تحت حفاظت موجود با مناطق تحت حفاظت منتخب، میزان هم پوشانی بسیار پایینی دارد به طوری که در اکثر سناریوها این میزان هم پوشانی کمتر از 10 درصد است. استفاده از روش های برنامه ریزی سیستماتیک حفاظت در مقایسه با روش های سنتی که معیارهای فضایی را در نظر نمی گرفتند، نتایج بهتری ارائه می دهد.
سیده مرجان هاشمی سید حامد میرکریمی
صنعتی شدن جوامع، گسترش شهرنشینی و تغییر و تحولات سریع زندگی اقتصادی و اجتماعی منجر به گذراندن اوقات فراغت در تفرجگاه های طبیعی شده است. امروزه صنعت گردشگری یکی از فعالیتهای در حال رشد دنیا است. اهمیت جاذبه هایگردشگری و توسعهآن به عنوان یکی از مهم ترین منابع درآمد هر کشور آشکار است. در توسعه صنعت گردشگری افزایش کیفیت جاذبههای گردشگری، فراهم کردن تسهیلات مطلوب گردشگری و نیازمندیهای گردشگران به منظور افزایش کیفیت تجربه های تفرجی و رضایتمندی بازدیدکنندگان ضروری است. هدف این مطالعه ارزیابی کیفیت جاذبه های گردشگری و برررسی عوامل محدود کننده در جذب گردشگر در منطقه جنگلی سراوان است. منطقه جنگلی سراوان یکی از منابع طبیعی گردشگری است که در جنوب غربی استان گیلان قرار دارد و به دلیل وجود جاذبه های گردشگری و سهولت دسترسی بازدیدکنندگان زیادی دارد. این منطقه شامل دو جاذبه اصلی پارک جنگلی سراوان و موزه میراث روستایی است. اطلاعات اولیه این پژوهش از طریق تکمیل 194 پرسش نامه در پارک جنگلی و 198 پرسش نامه در موزه میراث روستایی جمع آوری شده است. اطلاعات مزبور توسط روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از آزمون-های آماری مان-ویتنی، کروسکال والیس و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.جهت ارزیابی کیفیت جاذبه های گردشگری معیارهای تاثیر گذار بر کیفیت ارزش تفرجی آن ها با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی و در مرحله بعد با استفاده از تکنیک گپ آنالیز میزان اهمیت هر معیار (وزن نسبی) و وضعیت فعلی هر جاذبه با توجه به معیار مورد نظر تعیین گردید. سپس نمودارهای اهمیت- عملکرد که نشان دهنده نقاط قوت و ضعف هر جاذبه است ترسیم گردید. نتایج به دست آمده نشان دهنده وجود شکاف در کیفیت ارزش تفرجی تماشای پرندگان، زیارتگاه امام زاده هاشم، رودخانه و موزه میراث روستایی و هم چنین تسهیلات و امکانات رفاهی جنگل سراوان است که ضرورت برنامه ریزی در زمینه تقویت و توسعه جاذبه-های گردشگری وامکانات و تسهیلات گردشگری در این منطقه را نشان می دهد. نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی برای کمک به مدیران جهت برنامه ریزی و مدیریت بهتر باشد تا علاوه بر حفظ محیط زیست، زمینهساز استفاده بهینه از طبیعت برای گردشگران و رضایتمندی آنها را فراهم نماید.
معصومه غفاریان صفدری مرجان محمدزاده
چکیده گسترش شهرنشینی مهمترین علت شکل گیری گردشگری است. تکامل و تراکم شهرها، محدودیت های خاصی را برای ساکنانش به وجود آورده و ادامه ی چنین روندی انسان ها را به جستجوی گریزگاهی جهت رهایی از معضلات دست و پاگیر زندگی شهری واداشته تا زمانی را به تفریح و تفرج و ترمیم قوای تحلیل رفته، اختصاص دهند. ساکنان شهرها به دلایل متعدد از جمله یکنواختی فیزیکی و فضایی شهرها با بافت نامانوس طبیعی آن ها و فشارهای روحی و روانی به اتخاذ تصمیماتی در زمینه ی گذراندن اوقات فراغت وادار می-گردند. از طرفی، با رشد روزافزون گردشگری در طبیعت، بر مناطقی مانند پارک های جنگلی، فشار زیادی وارد می-شود. بنابراین، جهت کاهش این فشار و ایجاد رضایتمندی مردم، ضروری است مهم ترین جاذبه های این مناطق، شناسایی و ارزیابی شده و کیفیت هریک از جاذبه ها بررسی شود. قرار گرفتن پارک جنگلی باباامان شهرستان بجنورد در حاشیه جاده و شرایط طبیعی منطقه، ویژگی ممتازی به این پارک بخشیده است که نقش مهمی در برآوردن نیازهای تفرجی گردشگران دارد. اطلاعات این پژوهش از طریق تکمیل 300 پرسشنامه توسط گردشگران پارک که به صورت تصادفی توزیع شده بودند، جمع آوری شده است. داده های حاصل از پرسشنامه ها توسط نرم افزار sppsو با آزمون های یو مان-ویتنی، کروسکال والیس و فریدمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از شناسایی جاذبه های گردشگری پارک جنگلی بابا امان با استفاده از پرسشنامه، مهم ترین جاذبه ها از دیدگاه بازدیدکنندگان شناخته شده، سپس با استفاده از روش آنالیز سلسله مراتبی، معیارهای مربوط به جاذبه های ارجح، وزن دهی شده و با استفاده از روش گپ آنالیز، کیفیت هریک از جاذبه های منطقه شناسایی شد. نتایج این پژوهش نشان داد که از میان جاذبه های گردشگری این پارک، جاذبه گردشگری پوشش درختی و جنگلی پارک کم ترین میزان شکاف کیفیت ارزش تفرجی و جاذبه زیارتگاه امامزاده اسماعیل (ع)، بیشترین شکاف در کیفیت را دارا می باشند. نتایج این پژوهش می تواند به مدیران در مدیریت مناسب و صحیح این مناطق به منظور افزایش رضایت گردشگران از طریق حفظ کیفیت جاذبه های موجود و یا توسعه مناسب آن ها در صورتی که از کیفیت کمتری برخوردار باشند، کمک نماید. واژه های کلیدی: کیفیت، جاذبه های گردشگری، پارک جنگلی باباامان، شهرستان بجنورد، گپ آنالیز
زهرا پسندیده فرد سید حامد میرکریمی
در میان عناصر بی شمار سازنده طبیعت، آب نقش بسیار مهمی را، به سبب اختصاصات فیزیکی و شیمیایی خود ایفا می کند. با گسترش روزافزون جمعیت، از یک طرف نیاز به آب شیرین روز به روز افزایش و از طرفی ورود آلاینده ها به این اکوسیستم ، سرعت یافته است. مهمترین آلاینده هایی که باعث ایجاد آلودگی آب می شوند، نیتروژن و فسفر موجود در رواناب کشاورزی هستند که به آلودگی غیرنقطه ای (nps)، موسوم هستند. برای رفع این مشکل، شیوه های مدیریتی به کار می روند که به bmp ها یا بهترین شیوه های مدیریت معروفند. به وسیله این شیوه ها، آلودگی غیرنقطه ای حاصل از کشاورزی (آلودگی با منبع گسترده) کاهش و در مواردی حذف می شود. یکی از روش های متداول کنترل آلودگی غیرنقطه ای مدل سازی آن است. به وسیله مدل سازی می توان راندمان بسیاری از این شیوه ها را قبل از به کارگیری، آزمایش کرد. در این مطالعه، ابتدا آنالیز آماری پارامترهای کیفی آب و محاسبه نیاز آبی گیاهان انجام شد که نتایج اثر فعالیت کشاورزی را در فصول مختلف نشان داد. سپس، تغییرات کاربری اراضی در سال های 1984 تا 2010 بررسی شد که نشان دهنده افزایش اراضی کشاورزی، توسعه شهری و جاده ها بود. با انجام مدل l-thia برای هر دو کاربری میزان آلودگی و حجم رواناب محاسبه شد که رشد چشمگیری را نشان می داد. سپس، اثر چهار بافر اطراف رودخانه با عرض های متفاوت بر روی آلودگی غیرنقطه ای آزمایش شد. نتایج بیانگر اثر بسیار زیاد بافرها بود. با محاسبه آلودگی هر یک از زیرحوضه ها، زیرحوضه هفت به عنوان یک منطقه بحرانی شناخته شد. در انتها با استفاده از ارزیابی چند معیاره (mce) به منظور مکان یابی اراضی کشاورزی، تغییر کاربری به عنوان یک bmp مدنظر قرار گرفت و نقشه بهینه کاربری ایجاد شد. پس از تهیه نقشه کاربری جدید مدل l-thia مجددا انجام شد و نتیجه مدل با کاربری کنونی مقایسه شد تا اثر این bmp بررسی شود. نتیجه حاکی از کاهش قابل توجهی در میزان حجم رواناب و آلودگی آب بود. حجم رواناب از 367/5 به 308/6 مترمکعب در هکتار و میزان نیتروژن موجود در رواناب از 3/26 به 1/58 میلی گرم در لیتر و اکسیژن خواهی زیستی یاbod آب نیز از 3/61 به 2/13 میلی گرم در لیتر رسید. سایر آلاینده ها نیز کاهش شدیدی را نشان دادند. به این ترتیب، تغییر کاربری به عنوان یک bmp موثر، جهت کاهش آلودگی غیرنقطه ای تایید شد.
میترا امامی عبدالرسول سلمان ماهینی
در پروژه های مربوط به زیر ساخت های خطی مانند خطوط لوله ی انتقال گاز طبیعی، به منظور کاهش آسیب رسانی به منابع محیط زیستی و نیل به اهداف توسعه ی پایدار، ناگزیر باید مشخصه های محیط زیستی در فرآیند مسیریابی خطوط لوله ی انتقال گاز طبیعی دخالت داده شوند. به همین دلیل در انتقال خطوط لوله ی گاز طبیعی، یکی از مهم ترین و اساسی ترین مراحل مطالعاتی و طرح ریزی، موضوع طراحی مسیر اولیه یا مطالعات فاز صفر است. روش های نوینی برای مسیریابی زیر ساخت-های خطی در سال های اخیر توسعه یافته اند و امروزه سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (gis) به برنامه-ریزان این امکان را می دهد که بتوانند مسیرهای بهینه ای را برای توسعه ی زیر ساخت های خطی شناسایی کنند. هدف از شناسایی مسیرهای بهینه از یک طرف کاهش آسیب های محیطی و از طرف دیگر توجیه پذیری فنی و اقتصادی طرح ها است. در میان روش های مبتنی بر gis، روش تحلیل کم هزینه ترین مسیر (lcpa) که رایج ترین روش gis در طراحی زیر ساخت های خطی است، امکان تعیین مسیر بهینه به منظور اتصال دو مکان را با ترکیب معیارهای متعدد می دهد. این فرآیند به کمک روش ارزیابی چند معیاره (mce) انجام می گیرد. بر این اساس، در این پژوهش پس از تعیین و شناسایی پارامترهای محیط زیستی تاثیر گذار بر مسیریابی خطوط لوله ی انتقال گاز طبیعی در استان گلستان و تهیه و جمع آوری نقشه های پایه ای مورد نیاز، با رعایت اصول فنی مورد نظر کارشناسان شرکت گاز، با استفاده از روش lcpa توسط نرم افزار idrisi و به کمک روش mce، مسیر پیشنهادی بهینه برای خطوط لوله ی انتقال لوله ی گاز طبیعی در محدوده ی مطالعاتی مورد نظر در استان گلستان شناسایی شد. سپس از طریق روش ارزیابی اثرات محیط زیستی، مسیر پیشنهادی مذکور با مسیر پیشنهادی مورد نظر کارشناسان شرکت گاز مقایسه گردید و در نهایت مسیر بهینه مشخص شد. نتایج نشان داد از میان 19 فاکتور مورد بررسی، مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa در 12 فاکتور از مسیر پیشنهادی شرکت گاز مناسب تر است، در چهار فاکتور دو مسیر مطلوبیت یکسانی دارند و تنها در سه معیار خطر زلزله، خطر لغزش و تراکم پوشش گیاهی مسیر پیشنهادی شرکت گاز به مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa ارجحیت دارد. از نظر تعداد تقاطع با زیر ساخت های خطی موجود در منطقه ی مورد مطالعه، مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa تنها از نظر تعداد تقاطع با گسل های موجود در منطقه نامناسب بوده و از نظر تقاطع با سایر زیرساخت های خطی بر مسیر پیشنهادی شرکت گاز ارجحیت دارد. طول مسیر پیشنهادی حاصل از روش lcpa با اختلاف 5/1کیلومتر نسبت به طول مسیر پیشنهادی شرکت گاز کمتر است. از آنجایی که این روش با در نظر گرفتن تعداد معیارهای بیشتری توجه ی مضاعفی به جوانب محیط-زیستی این گونه توسعه می کند، بنابراین می تواند اثرات احتمالی منفی محیط زیستی ناشی از این توسعه را کاهش دهد. نتایج حاصل از این روش می تواند به عنوان چارچوب اولیه در مسیریابی زیرساخت های خطی مورد استفاده طراحان و مدیران قرار گیرد.
حامد میررضایی سید حامد میرکریمی
شهرها پس از انقلاب صنعتی به سرعت توسعه یافته اند و این رشد و توسعه پیامدهای بسیاری با خود به همراه داشته است. عمده آثار این پیامدها بر محیط زیست و کیفیت زندگی مردم این جوامع وارد شده است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار از سوی سازمان ملل متحد مطرح شد و در دستور کار دولتها و برنامهریزان قرار گرفت. یکی از عناصر اساسی توسعه ی پایدار این است که انسانها در چارچوب ظرفیت زیستی طبیعت زندگی کنند. از آن زمان روشهای مختلفی برای اندازه گیری توسعه پایدار جوامع ابداع شد. روش امرژی یکی از روش های توسعه یافته برای بررسی پایداری یک سیستم است. یکی از مهم ترین موارد در بررسی پایداری یک سیستم، بررسی بلند مدت و پایش مستمر سیستم مورد نظر است، ازین رو در این مطالعه به بررسی روند پایداری امرژی در دو سال 1385 و 1390 در شهر گرگان پرداخته و نتایج مقایسه و تحلیل شد.
زینب آریایی سید حامد میرکریمی
رشد شتابنده جمعیت انسانی و پیشرفت فن آوری موجب تخریب طبیعت و متعاقباً منجر به کاهش تنوع زیستی شده است. از آن جایی که بقای انسان به تنوع زیستی وابسته است، باید در مسیر حفاظت از آن ها گام های بیش تری برداشت. برای حفاظت از تنوع زیستی بهتر است به استفاده از روش های سیستماتیک برای انتخاب مناطق معرف و نمونه از کل طبیعت پرداخت. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی لکه های مناسب حفاظت در استان گلستان با استفاده از روش ارزیابی سریع تنوع زیستی بود. به این منظور از معیارهای قلمروهای محیط زیستی، تیپ پوشش گیاهی و گونه های جانوری به عنوان جانشین های تنوع زیستی استفاده شد. مدل سازی قلمروهای محیط زیستی با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره و معیارهایی شامل معیارهای اقلیمی، معیارهای سطح زمین،پدیده با ارزش زمین شناختی و مناطق حساس از نظر زمین شناسی صورت گرفت. برای تهیه نقشه تیپ پوشش گیاهی از نقشه ارزش حفاظتی تیپ پوشش جنگل و مرتع استفاده شد. از نقشه مطلوبیت گونه های جانوری موجوداستفاده گردید. برای برقراری تعادل میان استفاده های انسان از طبیعت و حفاظت، لایه های فاصله از شهرها، مناطق صنعتی و جاده های اصلی، ارزش تجاری جنگل و مناطق مورد استفاده برای کشاورزی و مرتعداری به عنوان محدودیت استفاده شد. سپس، از ارزیابی چند معیاره با رویه ترکیب خطی وزن دار برای ادغام معیارها و محدودیت ها به منظور تهیه لایه مطلوبیت حفاظت استفاده گردید. برای انتخاب لکه های مناسب حفاظت، از روش شایستگی ناحیه ای سرزمین استفاده و در نهایت لکه ها با بالاترین اولویت حفاظتی انتخاب شد. نتایج این پژوهش نشان داد که بین مناطق تحت حفاظت موجود و لکه هایی حفاظتی منتخب با اولویت بالا به روش به کار رفته در این پژوهش، هم پوشانی خیلی کمی وجود داشت که نشان دهنده بهینه نبودن مناطق تحت حفاظت موجود به روش به کار رفته در این پژوهش بود. بنابراین، استفاده از این روش برای اصلاح مرز مناطق تحت حفاظت موجود در استان در رابطه با پراکنش گونه های جانوری و گیاهی و معرفی مکان های جدید برای حفاظت گونه ها پیشنهاد می شود.
احسان رحیمی سید حامد میرکریمی
تکه تکه شدن زیستگاه موضوعی مهم در حفاظت از تنوع زیستی است و توجه زیادی از سوی جوامع علمی به آن معطوف گردیده است. توصیف کمی ناهمگنی مرتبط با تکه تکه شدن زیستگاه مرحله مهمی در تعیین اثرات تکه تکه شدگی بر تنوع زیستی است. بوم شناسی سیمای سرزمین تلاش می کند تا معیار هایی را توسعه دهد که به طور منظم الگوهای سیمای سرزمین را توصیف و اثرات تغییر الگو ها را بر گونه های مختلف پیش بینی کند. با این نگاه، بوم شناسان سیمای سرزمین عموما رویکردی گسسته را اتخاذ می کنند که سیمای سرزمین را به عنوان مجموعه ای از لکه های گسسته درنظرمی گیرد. اگرچه این الگو در مطالعات بوم شناسی سیمای سرزمین بسیار کارآمد و موفق عمل کرده است، اما عقیده بر این است که الگوی لکه، راهرو و پس زمینه نمی تواند نمایش صحیحی از ناهمگنی پیوسته ارائه دهد. همین عامل موجب شده تا برخی از محققین این رشته در پی یافتن شاخص های جدیدی باشند که به وسیله آنها بتوان سیمای سرزمین را در چارچوبی پیوسته مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. این تحقیق نیز با هدف مقایسه رویکردهای گسسته و پیوسته به کمی سازی ناهمگنی سیمای سرزمین می پردازد. در این راستا، در رویکرد گسسته از معیارهای سیمای سرزمین و در رویکرد پیوسته از فن پنجره متحرک، تحلیل فوریه، شاخص های همبستگی مکانی و معیارهای سنجش سطح به منظور کمی سازی الگوهای سیمای سرزمین استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل فوریه و معیارهای سنجش سطح به طور غیرمستقیم و نتایج حاصل از فن پنجره متحرک و شاخص-های همبستگی مکانی به طور مستقیم و با استفاده از تجزیه و تحلیل های آماری با نتایج حاصل از معیارهای سیمای سرزمین مقایسه گردیدند. به طور کلی، نتایج حاصل از این مقایسات نشان داد که اگرچه رویکردهای پیوسته از توسعه چندانی برخوردار نیستند اما قابلیت و کارآیی بالایی در کمی-سازی ناهمگنی سیمای سرزمین دارند. با این وجود، نتایج حاصل از معیارهای سیمای سرزمین، نتایج حاصل از رویکردهای پیوسته را تایید می کند و جزئیات بیش تری را از الگوهای سیمای سرزمین ارائه می دهند. بنابراین، روش های کمی سازی را باید با توجه به هدف بررسی الگوهای سیمای سرزمین و فرایندهای بوم شناختی مورد نظر انتخاب کرد.
مجتبی جهاندیده سید حامد میرکریمی
در سال های اخیر، تکه تکه شدن و تخریب زیستگاه ها، به عنوان یک عامل جدی برای زیستگاه گوزن مرال در استان گلستان مطرح شده است. ازاین رو، باوجود کمبود داده ها و پیچیدگی فرآیندهای طبیعی، لازم است در مسیر حفاظت بیش تر ازاین گونه گام برداشت و از تخریب زیستگاه آن جلوگیری نمود و یا تخریب را به حداقل رساند. طراحی دالان های حیات وحش یکی از روش ها برای کاهش این اثرات است. در این تحقیق، با استفاده از متغیرهای محیط زیستی و روش ارزیابی چند معیاره (wlc) مطلوبیت زیستگاه بالقوه برای گوزن مرال در استان گلستان تهیه شد. سپس با استفاده از روش مطلوبیت منطقه ای سرزمین (zls) لکه های زیستگاهی مناسب در محدوده 21 زون انتخاب شد. در مرحله بعد، از برنامه-ریزی ریاضی برای تصمیم گیری درباره انتخاب لکه های زیستگاهی مناسب استفاده شد. مدل تهیه شده یک مدل برنامه ریزی خطی دودویی است که از معیارهای سیمای سرزمین شامل مساحت، چین خوردگی، فاصله نزدیک ترین همسایگی، نزدیکی لکه ها و نسبت محیط به مساحت برای بهینه سازی لکه های زیستگاهی گوزن مرال در نرم افزار matlab استفاده می کند. برای شاخص نزدیک ترین همسایگی 5 سناریو تعریف شد و برای اولویت بندی لکه های بهینه در هر سناریو از نرم افزار mcat استفاده گردید. درنهایت، از معیارهای مرکزیت بینابینی (کوتاه ترین مسیر، جریان فعلی و حداکثر جریان یا حداقل هزینه) برای تجزیه و تحلیل پیوستگی زیستگاه در دقت و اندازه های متفاوت در نرم افزار connectivity analysis toolkit استفاده شد. تجزیه و تحلیل مرکزیت مربوط به حفاظت و ارزش ژنتیک سیمای-سرزمین در طیف وسیعی از اندازه های مکانی است و به طور گسترده در برنامه ریزی حفاظت از پیوستگی زیستگاه منطقه ای یک یا چند گونه قابل استفاده است. نتایج نشان داد که مسئله بهینه سازی مکانی زیستگاه حیات وحش را می توان با ترکیب ارزیابی چند معیاره و برنامه ریزی خطی بهبود بخشید. همچنین، رویکرد جریان فعلی بیش ترین همبستگی را با مدل مطلوبیت زیستگاه دارد. درنتیجه این رویکرد، رویکرد مناسبی برای تجزیه و تحلیل پیوستگی زیستگاه این گونه است.