نام پژوهشگر: حسن عاقل

تاثیر روش های خشک کردن بر برخی خواص فیزیکی، اصطکاکی و آیرودینامیکی کشمش استحصالی واریته انگورپیکانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  سیدمحسن غیاثی   حسن عاقل

در این تحقیق، به منظور تعیین خواص فیزیکی، اصطکاکی وسرعت حد کشمش، انگور واریته پیکانی به 4 روش متداول درمنطقه خراسان رضوی، خشک گردید وخواص مذکور در4دامنه رطوبتی 78، 60-55، 38-33 و 14-11 درصد مورد مطالعه قرارگرفت. نتایج نشان داد که محتوی رطوبتی تاثیر معنی داری برخواص مورد مطالعه کشمش دارد، به طوریکه باکاهش رطوبت میوه از 78 به 11درصد، طول، عرض، ضخامت، قطرهای میانگین هندسی وحسابی درکشمش تیزابی سایه خشک به ترتیب از 92/22 به93/18 ، 34/11 به77/6، 12/11 به 42/5، 21/14 به 81/8 و13/15 به 37/10 میلی متر کاهش یافت. کرویت و ضریب رعنایی از 63/0 و5/0 به 47/0 و 36/0 و سطح رویه از77/637 میلی مترمربع به 37/246 میلی مترمربع کاهش پیدا کرد. مقادیر جرم دانه وهزاردانه از09/2 و 2112 گرم به 46/0 و4/459 گرم، حجم دانه از 91/1 میلی لیتر به 31/0 کاهش یافت. چگالی حقیقی وتوده نیز از5/1098 و 25/615 کیلوگرم بر مترمکعب برای انگور تازه به 4/1463 و590 برای کشمش به ترتیب افزایش وکاهش را نشان داد. تخلخل دانه ها از 44/0 به 6/0 افزایش پیدا کرد. ضریب اصطکاک استاتیکی بر روی 4سطح تخته چند لایه، پلی اتیلن، آهن گالوانیزه و لاستیک مورد اندازه گیری قرار گرفت. مقدار این پارامتر برای کشمش تیزابی سایه خشک، برروی هریک ازسطوح مذکور به ترتیب 44/0، 21/0، 32/0 و45/0 به دست آمد. سرعت حد، 5/11 متربرثانیه برای انگور تازه و4/8 متربرثانیه برای محصول نهایی روش تیزابی سایه خشک اندازه گیری وگزارش گردید. کلیه آزمایشات مذکور، بمنظور بررسی تاثیر روش های خشک کردن بر خواص مورد اندازه گیری کشمش، پس ازخشک کردن انگور، روی محصول به دست آمده انجام گرفت. نتایج نشان داد که روش خشک کردن بر روی خواص هندسی و اصطکاکی ونیز سرعت حد کشمش، دارای تاثیر معنی داری می باشد .

بررسی مدل های الاستیک و ویسکوالاستیک میوه انار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  علی اکبر حسین پور   حسن عاقل

در این تحقیق رفتار مکانیکی سه واریته میوه انار ( اردستانی، شیشه کپ و ملس) مورد بررسی قرار گرفت و مدل الاستیک میوه از آزمون فشاری شبه استاتیک و مدل ویسکوالاستیک میوه از آزمون استراحت تنش به دست آمدند. از آزمون فشاری خواص مکانیکی نیرو و انرژی مورد نیاز برای شکست و چغرمگی میوه به دست آمد و مدل الاستیک هنری با ضریب تعیین بالای 992/0 بر داده ها مورد برازش قرار گرفت. مدل ویسکوالاستیک ماکسول تعمیم یافته نیز با ضریب تعیین بالای 987/0 بر داده های آزمون استراحت تنش مورد برازش قرار گرفت و نتایج آماری نشان داد که فاکتور اندازه هیچ اثر معنی داری بر ضرایب ویسکوالاستیک مدل ندارد اما فاکتورهای برداشت، واریته و اثرات متقابل برداشت و واریته بر روی مقدار تنش اولیه و مقدار تنش باقی مانده در نمونه اثر معنی داری دارند و نشان داده شد که واریته اردستانی مقدار تنش اولیه و تنش باقی مانده بیشتری نسبت به دو واریته دیگر دارد.

تعیین مدل ریاضی مناسب جهت پیش بینی هزینه های نگهداری و تعمیر تراکتورهای مورد استفاده در شرکت سهامی مزرعه نمونه گرگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  سیدباقر سیفی   حسن عاقل

چکیده پیش بینی هزینه های نگهداری و تعمیرات ماشین های مورد استفاده در واحد های مکانیزه کشاورزی و زمان جایگزینی آن ها از نظر مدیریت اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. جایگزینی باید بر مبنای عوامل اقتصادی باشد؛ بدین معنی که جایگزینی باید در اقتصادی ترین موقعیت و نه هنگامی که دارایی فرسوده می شود، انجام گیرد. هزینه های نگهداری و تعمیر در تعیین عمر بهینه اقتصادی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است که متأثر از عمر تراکتور، ساعات کارکرد و نحوه استفاده از آن می باشد. در راستای بهینه سازی استفاده از سرمایه و ماشین و به منظور برآورد عمر مفید تراکتورهای کشاورزی با لحاظ نمودن هزینه های نگهداری و تعمیر تجمعی و مدل های هزینه ای مناسب، مطالعه ای روی تراکتور های فعال در شرکت سهامی مزرعه نمونه گرگان در استان گلستان شامل تراکتورهای "رابا"، "سام 155"، "مسی فرگوسن 399"و "مسی فرگوسن 285"و به ترتیب با تعداد 6، 6، 6 و 16 دستگاه انجام گرفت. اطلاعات جمع آوری شده شامل هزینه های نگهداری و تعمیر، ساعات کارکرد سالانه و هم چنین قیمت اولیه تراکتورها می باشد. داده ها توسط برنامه آماری spss17 جهت تجزیه و تحلیل های آماری و ترسیم نمودار و تعیین مدل ریاضی مناسب پردازش گردیدند. در نهایت برای تراکتورهای "رابا"، "مسی فرگوسن 399" و "مسی فرگوسن 285" و تراکتورهای چهارچرخ محرک، مدل توانی پیشنهاد می گردد و برای "تراکتور سام 155" نیز مدل درجه دوم پیشنهاد می شود، ولی به دلیل اینکه مدل درجه دوم توزیع هزینه های نگهداری و تعمیر را در اوایل عمر به درستی نشان نمی دهد، از مدل توانی برای پیش بینی هزینه در ابتدای عمر این تراکتور استفاده می شود. از نقطه نظر عمر مفید تراکتورها، به ترتیب صعودی شامل تراکتور "مسی فرگوسن 399"، "مسی فرگوسن 285" و "تراکتور سام 155" محاسبه شد. نکته قابل ذکر اینکه عمر بهینه تراکتور رابا به دلیل نبود اطلاعات هزینه در 9 سال ابتدای عمر، محاسبه نگردید. در آخر بهترین مدل ریاضی مناسب برای کلیه تراکتورهای فعال در این شرکت، مدل توانی ارائه گردید. کلید واژه ها: تراکتور، عمر مفید، مدل توانی، هزینه نگهداری و تعمیرات

انتخاب بهینه تعداد و اندازه ماشین های کشاورزی در مزرعه آستان قدس رضوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  رجب تندرو   حسن عاقل

انتخاب اندازه مناسب ادوات کشاورزی و سرمایه گذاری صحیح در این زمینه از مسائل اصلی مکانیزاسیون کشاورزی است. مطالعه حاضر به منظور بهینه سازی اندازه و تعداد ماشین های کشاورزی مورد نیاز در بخش زراعت مزرعه نمونه مزرعه آستان قدس رضوی انجام گردیده است. انتخاب تراکتورها و ادواتمورد نیاز در مزارع براساس حجم عملیات، نوع عملیات، میزان زمان در اختیار و هزینه های ثابت و متغیر ناشی از هر ماشین انجام می گیرد. روش خاص و دقیقی در انتخاب ماشین های کشاورزی موجود نیست. روشی که ملاحظات اقتصادی و ملاحظات فنی را به طور همزمان در نظر داشته باشد روش برنامه ریزی خطی می باشد. در این جا از یک مدل برنامه ریزی خطی استفاده شده که هدف حداقل سازی هزینه های ثابت و متغیر سامانه ی ماشینی مورد نیازمی باشد.تابع هدف آن شامل هزینه های ثابت و متغیر ادوات شخصی و هزینه اجاره در ادوات اجاره ای می باشد و محدودیت ها در6 بند طبقه بندی شد. از نرم افزار اکسل جهت ورود اطلاعات اولیه شامل ضرایب هزینه،ظرفیت ها، روزهای کاری در دوره های مختلف و سطح کاری هر عملیات در هر محصول، استفاده شد و سپس از نرم افزار lingo8 جهت تحلیل مدل استفاده گردید. زمان در اختیار یکی از مهم ترین فاکتورهای تأثیرگذار بر تعداد ماشین های مورد نیاز می باشد لذا از دو سطح احتمال روزهای کاری75 و 90 درصد در دو بخش استفاده از ماشین های شخصی و ترکیب ماشین های شخصی و اجاره-ای در قالب 4 سناریواستفاده شد. نتایج نشان داد با کاهش تعداد روز کاری، تعداد ادوات و تراکتورهای مورد نیاز افزایش می یابد و بین تعداد ادوات موجود و بهینه یابی شده تفاوت وجود دارد. سطح احتمال 75 درصد روزهای کاری به عنوان سطح قابل قبول به عنوان مبنای تصمیم گیری در نظر گرفته شد. کمترین سطح مکانیزاسیون و هزینه ی کل به ترتیب 71/0 اسب بخار برهکتار و 3428019 هزار ریال برسالدر استفاده از ترکیب ادوات شخصی و اجاره ای بدست آمد. در سناریوی 2 که استفاده از ادوات شخصی می باشد، سطح مکانیزاسیون برآوردی 3 درصد و مجموع توان تراکتوری 131 اسب بخار بیشتر از میزان موجود برآورد گردیده است؛ لذا این وضعیت نشان می دهد در این مزرعه هزینه به موقع انجام نشدن عملیات و یا هدر رفت نهاده هایی مانند سم به علت عدم توجه به فاکتورهای مناسب جوی وجود دارد.

ارزیابی تولید بیوگاز از ضایعات آلی کارخانجات صنایع غذایی، مطالعه موردی : ضایعات سیب زمینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  اکبر ثنایی مقدم   محمد حسین آق خانی

روش فرآیند هضم بی هوازی، یکی از تکنولوژی های قابل قبول، هم از نظر زیست محیطی و هم از نظر اقتصادی، برای تولید انرژی از ضایعات آلی می باشد که به عنوان یکی از گزینه های اصلی در تأمین انرژی های جایگزین در دنیا مطرح است. یکی از منابع قابل توجه تولید ضایعات آلی، کارخانه های صنایع تبدیلی غذایی و ضایعات آلی موجود در زباله های آلی شهریمی باشد.شهرستان مشهد به لحاظ اینکه یکی از قطب های مهم صنایع غذایی ایران بوده و هم چنین به خاطر دارا بودن موقعیت خاص جمعیتی و توریستی- مذهبی، پتانسیل قابل ملاحظه ای در تولید ضایعات نامبرده دارد؛لذا هدف از تحقیق حاضر ارزیابی تولیدانرژی این منبع ضایعات به روش ذکر شدهمی باشد. جهت انجام آزمایش های هضم بی هوازیابتدا یک پایلوت آزمایشگاهی تولید بیوگاز از نوع تک مرحله ای، طراحی و ساخته شد؛این پایلوت قابلیت کنترل خودکار شرایط محیطی فرآیندرا از جمله دما،مدت و سرعت همزنی دارا می باشد. آزمایش هضم بی هوازی به طور اختصاصی بر روی هضم مشترک پوست سیب زمینی و کود گاوی در سه سطح پوست سیب زمینی به کود گاوی 80:20، 50:50 و 20:80 بر اساس وزن ماده خشک فرار مورد ارزیابی قرار گرفت.بعد از گذشت 50 روز ماند مواد درداخل هاضم برای هر یک از سطوح به طور متوسط 193، 256 و 348 لیتر متان به ازای هر کیلو ماده خشک فرار جمع آوری گردید که دارای تفاوت معنی داری نسبت به یکدیگر بودند؛ متوسط انرژی معادل میزان متان تولید شده حدود kwh/kgvs 8/2 تعیین گردید و راندمان قابل قبول حدود 92% در تولید انرژی مربوط به تیمار 20:80 نشان دهنده مناسبترین ترکیب در بین تیمارها بود. متوسط کاهش cod در سه تیمار، به میزان حدود 61درصد، نشان از این داشت که می توان شیرابه های با بار آلی بالا را توسط پایلوت ساخته شده به طور قابل توجهی تصفیه نمود.با توجه به آمار جمع آوری شده از میزان تولید ضایعات مختلف کارخانه های صنایع غذایی منطقه و عملکرد تولید بیوگاز واحد وزن هر یک از آن ها، برآورد می گردد که انرژی معادل بیوگاز تولید شده از کل ضایعات، سالانه حدود mwh9700بدست آید که این مقدار معادل مصرف انرژی سرانه 40 واحد صنعتی در ایران می باشد. به عبارتی دیگر، این مقدار انرژی، معادل مصرف برق روزانه به میزانmwh8.5می باشد.

بررسی و ارزیابی شرکت های خدمات مکانیزاسیون کشاورزی استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  پریسا داداشی جوکندان   حسن عاقل

تشکل های مکانیزاسیون کشاورزی کانون هایی هستند که می توانند در جهت توسعه و پایداری کشاورزی گام بردارند و همچنین بازوی توانمند اجرای اهداف مکانیزاسیون در منطقه تحت پوشش خود باشند. در این مطالعه شرکت های خدمات مکانیزاسیون کشاورزی استان گیلان، با استفاده از داده های مقطعی سال زراعی91-90، از طریق دو جامعه ی آماری، شامل مدیران عامل شرکت ها (78 شرکت) و کشاورزان تحت پوشش آن ها (326 کشاورز) مورد بررسی قرار گرفت. روش انجام این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه بود. داده های جمع آوری شده در قالب سه ارزیابی بررسی گردید. اولین ارزیابی مربوط به بررسی شرکت های مکانیزاسیون کشاورزی از دیدگاه مدیران عامل شرکت ها در قالب مدل تحلیل تمایزی است. دومین ارزیابی بررسی شرکت ها در قالب آزمون مقایسه ای دانکن بوده که با بررسی برخی مولفه های مهم همچون سود، درصد سود از درآمد ناخالص به وسیله ی متغیرهای با اهمیت همچون سطح سواد مدیر عامل، فاصله ی دسترسی کشاورز از شرکت، وجود پرسنل متخصص و تحصیل کرده، مبلغ تسهیلات دریافتی، سطوح تحت پوشش شرکت ها، سابقه ی کاری و بودجه صورت گرفت. در نهایت نیز شرکت های ارائه دهنده ی خدمات از دیدگاه کشاورزان دریافت کننده ی خدمات، در قالب مدل تحلیل تمایزی بررسی شدند. کل شرکت های خدمات مکانیزاسیون استان گیلان به جهت نوع خدماتی که به کشاورزان ارائه می دهند به دو گروه تقسیم بندی شد، گروهی که چرخه ی کاملی از عملیات کشاورزی را ارائه می دهند و گروهی که خدمات محدودتری دارند. نتایج مطالعه نشان داد که متغیرهای امکانات شرکت، تعداد ماشین ها شامل تراکتور ویژه ی شالیزار، نشاکار، کمباین مخصوص برنج، درصد خدمات ارائه شده به صورت نسیه، سطوح تحت پوشش شرکت، نوع خدمات، دارا بودن پرسنل متخصص و تحصیل کرده و درآمد سالانه با ارائه ی خدمات توسط شرکت ها به طور مستقیم میان دو گروه شرکت ها در ارائه ی خدمات به کشاورزان ایجاد تمایز می کند. با توجه به نتایج آزمون دانکن تاثیر متغیرهای با اهمیت همچون سطح سواد مدیر عامل، فاصله دسترسی کشاورز از شرکت ارائه دهنده ی خدمات کشاورزی، وجود پرسنل متخصص و تحصیل کرده در شرکت، مبلغ تسهیلات دریافتی از بانک، سطح زمین تحت پوشش شرکت، سابقه ی کاری و بودجه، بر عملکرد شرکت ها معنی دار است. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی کشاورزان از شرکت ها نشان می دهد که متغیرهایی همچون کامل بودن ادوات کشاورزی، انجام به موقع عملیات کشاورزی، میزان آشنایی رانندگان و اپراتورهای ماشین های کشاورزی، ارائه توصیه های به زراعی توسط شرکت ها، تناسب نرخ عملیات کشاورزی و فاصله از مرکز خدمات شرکت ها بر شاخص رضایت مندی کشاورزان از خدمات شرکت ها موثر بوده است. کلیدواژه ها: استان گیلان، تحلیل تمایزی، رضایت کشاورزان، شرکت های خدمات مکانیزاسیون.

تعیین و مقایسه پارامترهای موثر در کارآیی انرژی مرغداری های گوشتی شهرستان مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  عباس سعیدی رشک علیا   مهدی خجسته پور

صنعت طیور یکی از بزرگ ترین و توسعه یافته ترین صنایع موجود در کشور است و میزان انرژی مصرفی در مرغداری یکی از مهم ترین مسائل در پرورش مرغ گوشتی می باشد، تحقیق حاضر به بررسی روند مصرف انرژی و میزان مصرف آن در مرغداری های پرورش مرغ گوشتی در شهرستان مشهد می پردازد. اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق پرسشنامه و مصاحبه حضوری با 36 پرورش دهنده مرغ گوشتی برای یک دوره پرورش در ماه های فروردین و اردیبهشت جمع آوری شد. نهاده های اصلی ورودی شامل خوراک مصرفی، سوخت (گاز و گازوئیل)، الکتریسیته، نیروی انسانی، ماشین ها و جوجه یک روزه گوشتی و نهاده های خروجی گوشت مرغ و فضولات بستر بودند. کل انرژی های ورودی و خروجی برای هزار قطعه مرغ به ترتیب 2/125 و 9/24 گیگاژول بدست آمد. شاخص های انرژی شامل نسبت انرژی، بهره وری انرژی و انرژی ویژه به ترتیب 2/0، 019/0 کیلوگرم بر مگاژول و 55/52 مگاژول بر کیلوگرم بدست آمدند. سوخت مصرفی (گاز و گازوئیل) با 84/50 و خوراک مصرفی با 43/42 درصد بیشترین سهم و جوجه یک روزه با 39/0 و نیروی انسانی با 06/0 درصد کمترین سهم را در بین نهادهای ورودی به خود اختصاص دادند. مقایسه انرژی مصرفی در سه سطح جوجه ریزی کمتر از 15000 قطعه، 15000 تا 30000 و بیشتر از 30000 قطعه نشان داد که نسبت انرژی در سطح سوم بیشتر از سطوح دیگر می باشد. کارایی مرغداران با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها انجام شد و نتایج نشان دادکه در الگوی بازگشت به مقیاس ثابت تعداد 13 واحد دارای کارایی فنی با میانگین کارایی 93/0 و در الگوی بازگشت به مقیاس متغیر تعداد 21 واحد دارای کارایی فنی خالص با میانگین کارایی 99/0 بودند.

بهینه سازی انتخاب ماشین های خاک ورزی در مزارع غلات با استفاده از شبیه سازی پیشامد گسسته
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  ارمغان کوثری مقدم   حسن عاقل

از آن جایی که هزینه ی استفاده از ماشین های کشاورزی، بخش عمده ی هزینه های تولید در بخش کشاورزی را تشکیل می دهد، مدیریت صحیح آن ها به منظور افزایش سودآوری امری ضروری است. این هزینه ها غالباً در سه بخش هزینه های ثابت، متغیر و به موقع نبودن تقسیم بندی می شوند. یکی از عوامل مهم در هزینه های به موقع نبودن، تعداد روزهای کاری است که نشان دهنده ی زمان موجود برای انجام عملیات ماشین های کشاورزی می باشد. در این پژوهش، مدل شبیه سازی به منظور محاسبه ی رطوبت خاک در مزرعه تهیه شده است. مدل به دست آمده تعداد روز کاری برای انجام عملیات خاک ورزی ثانویه و کاشت را در پاییز پیش بینی می کند. این مدل تابعی از شرایط آب و هوایی مانند بارندگی و تبخیر و خصوصیات لایه ی 25 سانتی متری بالای خاک می باشد. برای اعتبارسنجی از داده های هشت ساله ی عملیات خاک ورزی ثانویه و کاشت مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد استفاده شد. معیار کارپذیری خاک رطوبت کمتر یا مساوی 85 درصد حد ظرفیت زراعی خاک و بارندگی روزانه ی کم تر از چهار میلی متر در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که سازگاری خوبی میان خروجی مدل در مقایسه با واقعیت وجود داشته است. تعداد روز کاری برای عملیات خاک ورزی ثانویه و کاشت پاییزه در مزرعه ی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد با احتمال 50، 80 و 90 درصد به طور میانگین برای دوره های ده روزه مهرماه به ترتیب 9/94، 9/21 و 8/57 روز، آبان ماه، 9/77، 8/02 و 6/41 روز و برای آذرماه، 9/68، 7/48 و 5/24 روز به دست آمد. در قسمت بعد، یک مدل با استفاده از شبیه سازی پیشامد گسسته به کمک زبان شبیه سازی ارنا برای عملیات خاک ورزی ثانویه و کاشت ایجاد شد. هشت مجموعه از ماشین های کشاورزی در یک مزرعه 50 هکتاری مورد ارزیابی قرار گرفت. هزینه های ماشین های کشاورزی (هزینه های ثابت، متغیر و به موقع نبودن) برای این مجموعه ها مبتنی بر وضعیت روزانه ی خاک (روش کار روزانه) در طول 21 سال محاسبه شد و نتایج با روش دیگر مبتنی بر فرمول های جامعه مهندسان کشاورزی امریکا (روش کار میانگین) مقایسه گردید. مدت زمان مورد نیاز برای تکمیل عملیات برای هر مجموعه، خروجی مدل بوده است. اعتبار مدل با داده های مشاهده شده از مزرعه ی تحقیقاتی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در طول سال های 1381 تا 1389 مورد ارزیابی قرار گرفت. اختلاف معنی داری میان داده های شبیه سازی شده و مشاهده شده در سطح احتمال 5 درصد وجود نداشت.

بررسی پتانسیل تولید بیوگاز از ضایعات کاهو و کلم در هضم مشترک با کود گاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  یونس حسین زاده   حسن صدرنیا

تولید انرژی از ضایعات آلی یکی از مناسب¬ترین روش¬ها است که ضمن سازگار بودن با محیط زیست، به¬دلیل تجدیدپذیری و دسترسی آسان، از اهمیت بسیاری برخوردار است. یکی از منابع قابل توجه تولید ضایعات آلی، میوه¬ها و سبزی¬ها هستند که روزانه حجم زیادی از آن¬ها دور ریخته می¬شود. از جمله¬ی این مواد کاهو و کلم است که میزان قابل توجه¬ای را به خود اختصاص می¬دهد. هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان تولید متان از ضایعات سبزیجات در ترکیب با کود گاوی طی 30 روز در شرایط بی هوازی می¬باشد. بدین منظور از دستگاه هاضم موجود در گروه مهندسی بیوسیستم، دانشکده¬ی کشاورزی بعد از انجام تغییراتی استفاده گردید. این تغییرات شامل: قابلیت هوابندی کامل، نگه¬داری گاز، کنترل خودکار دما و هم¬زنی بود. سپس مواد آزمایشی به ترتیب برای هر تیمار در سه سطح 75% : 25% و 50% : 50% و 25% : 75% (کود گاوی : کاهو و کلم) تحت آزمایش قرار گرفت. که بعد از گذشت 30 روز هضم مواد در داخل هاضم، هر یک از تیمارها به ترتیب 7/352، 3/256 و 8/209 لیتر متان تولید کردند. مقایسه¬ی میانگین ها نشان داد تولید متان در دوره های ده روزه اول، دوم و سوم و در نسبت های متفاوت ترکیب کود گاوی - کاهو و کلم اختلاف معنی دار در سطح 1% دارند. هم چنین نتایج نشان داد اثر متقابل نسبت ترکیب و زمان بر تولید متان در سطح 5% معنی دار است.

مدیریت توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در استان گیلان با بکارگیری سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: مکانیزاسیون برنج)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  زینب کوگیر چگینی   حسن عاقل

با توجه به اهمیت روز افزون کشاورزی و تولید غذای سالم برای جوامع بشری از یک طرف، و کاهش منابع و نهاده¬های مورد نیاز تولیدات کشاورزی از طرف دیگر، اهمیت مکانیزاسیون کشاورزی بیش از پیش نمایان می¬شود. داشتن برنامه صحیح و متناسب مکانیزاسیون کشاورزی در هر منطقه منجر به افزایش تولید و کاهش هزینه¬ها خواهد شد. مطالعه¬ی حاضر با هدف بهبود مدیریت توسعه¬ی مکانیزاسیون کشاورزی در استان گیلان انجام شده است، و از آنجا که مدیریت و تصمیم¬گیری صحیح مبتنی بر در نظر گرفتن همه¬ی عوامل اثر گذار در کنار هم می¬باشد، از سیستم اطلاعات جغرافیایی برای دستیابی به اهداف مطالعه استفاده شده است. داده¬های توصیفی این مطالعه، آمار و داده¬هایی هستند که از طریق مصاحبه¬ی حضوری و نیز مطالعات کتابخانه¬ای جمع آوری شده و پس از پردازش اولیه به داده¬های مکانی در arcgis متصل شده¬اند. برای تعیین وضعیت مکانیزاسیون از تابع تقاطع (intersect) منطق بولین استفاده شد. تخمین ماشین¬های مورد نیاز در هر مرحله با استفاده از روش فرصت زمانی و جدول تراکم عملیاتی انجام شد. در مکان¬یابی شرکت¬های جدید مکانیزاسیون و نیز تعیین مناطق مستعد پذیرش کشاورزی دقیق، با توجه به اهداف مطالعه و بررسی منابع، معیارهای مؤثر انتخاب و برای وزن¬دهی آنها از روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شده است. برای وزن¬دهی معیارها با استفاده از پرسشنامه¬ی استاندارد ahp، نظر کارشناسان لحاظ شد. نرخ سازگاری ماتریس-های مقایسات نیز کمتر از 1/0 بدست آمد که نشان دهنده¬ی سازگاری مناسب مقایسات می¬باشد. در روی هم گذاری لایه¬ها از تابع weighted overlay استفاده شده که وزن هر معیار را در آن لحاظ نمودیم. در بررسی وضعیت موجود، شهرستان رضوانشهر بعنوان منطقه¬ی پیشرو و دارای وضعیت مکانیزاسیون مناسب مشخص شد. نتایج تخمین ماشین¬های مورد نیاز و مقایسه آن با وضع موجود، عدم برنامه¬ریزی صحیح و توزیع نامناسب ماشین¬ها در مناطق مختلف را نمایان ساخت. شهرستان¬های فومن، شفت، سیاهکل، املش و لاهیجان بیشترین تناسب و اولویت را برای تأسیس شرکت¬های جدید دارند. شهرستان رشت نیز بعنوان مستعدترین منطقه برای ورود و اجرای فناوری¬های جدید و کشاورزی دقیق مشخص شد.

مطالعه راهکار های مناسب جهت بالا بردن بهره وری مزارع کوچک شهرستان بردسکن (با توجه به نظر کشاورزان و کارشناسان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  هاشم نیشابوری   حسن عاقل

بهره وری مفهومی است جامع و کلی که ضرورت آن جهت ارتقای زندگی انسان ها و ساختن جامعه ای پیشرفته و مرفه درک و اثبات شده است. افزایش رشد بهره وری در کشاورزی با توجه به ساختار ویژه اقتصادی کشور، می تواند ما را در جهت دستیابی به هدف های بلند توسعه یاری کند. یکی از عوامل اصلی در عدم بهره وری کشاورزی در ایران مسئله خرده مالکی و پراکندگی زمین های کشاورزی است؛ با توجه به تحقیقات حدود 60% از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی در شرایط نظام های بهره برداری خرده مالکی فعالیت می کنند؛ که توجه به بهره وری این مزارع و شناسایی عوامل موثر در بهره وری آنها بسیار ضروری است. در این پژوهش با استفاده از تکنیک سلسله مراتبی ضریب تأثیرگذاری هر یک از عوامل اولیه مانند (آب، زمین، سرمایه، مهارت کشاورزی، مهارت فنی راننده ماشین آلات) و ثانویه مانند (حمایت های قیمتی دولت و غیر قیمتی دولت) در افزایش بهره وری تعیین گردید. داده ها به صورت میدانی و با استفاده از ابزار پرسشنامه جمع آوری شد. در ابتدا با نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای، روستاهای کبودان، شمس آباد، خانقاه از منطقه کوه پایه، روستای کشمر از منطقه جلگه و روستای علی آباد از منطقه کویری انتخاب شد و در مرحله بعد، با توجه به اینکه در این تحقیق از روش سلسله مراتبی استفاده شده است، به صورت منظم کشاورزان پیشرو و نمونه هر منطقه جهت تکمیل پرسشنامه ها انتخاب شدند.