نام پژوهشگر: علی علم الهدی
طاهره صاحب الزمانی علی علم الهدی
وحدت شخصی وجود یکی از مهمترین باورهای عرفانی و از نظریات مهم در ادبیات فلسفی اندیشمندان مسلمان است که چالش های فراوانی را در عرصه دینداری و عرصه تفکر فلسفی موجب شده است. ملاصدرا پرچمدار اثبات عقلانی وجود است و نظریه خویش را وحدت شخصی وجود نام نهاده و بر مبانی و اصول فلسفی خویش استوار نموده است. صدرالمتألهین براساس نظریه اصالت وجود بیان می دارد آنچه واقعیت «هستی» است، فقط «وجود» است و سایر مخلوقات پنداری بیش نیستند. غالب متفکران در حوزه عرفان نظری و همچنین برخی فیلسوفان حکمت متعالیه در بحث رابطه واحد و کثیر قائل به این نظریه شده اند، به عبارت دیگر تمامی تفکرات و مکاتب فلسفی در حوزه اندیشه اسلامی به نوعی مجبور به پذیرش دیدگاه یاد شده بوده اند ولیکن این پذیرش مستلزم، سه لازمه فلسفی و کلامی مهم این نظریه یعنی نفی علیّت، همه خداانگاری و پذیرفتن جبر و نفی اختیار است، از همین رو این نظریه به لحاظ تفکر دینی مردود است، با توجه به اهمیت این نظریه پژوهش حاضر در صدد است که نظریه یاد شده را به لحاظ فلسفی و کلامی مورد نقد و بررسی قرار دهد. در همین راستا سابقه تاریخی این نظریه در میان نحله های مختلف درحوزه فلسفه و کلام اسلامی از قرن چهارم تا زمان ملاصدرا به نگارش درمی آید تا تاثیر این اندیشه ها در چگونگی شکل گیری نظریه وحدت شخصی وجود از دیدگاه ملاصدرا مشخص شود و سپس به شرح و بیان مبانی فلسفی مورد پذیرش ملاصدرا را که سیر عقلانی تفسیر وی در این باب مبتنی بر آنهاست پرداخته شده است و در نهایت انتقادات وارده مطرح می شوند تا از این رهگذر نشان دهیم که آیا به لحاظ تفکر دینی واقعاً سخن از نظریه وحدت شخصی وجود با باورهای اعتقادی و بدیهیّات عقلی سازگار است یا خیر؟