نام پژوهشگر: بهمن فیروزمندی شیره جین
شبنم فتحی سوگلی تپه ناصر نوروززاده چگینی
هدف اصلی پژوهش، اثبات تأثیرات جهانی هنر ایران زمین بخصوص معماری می باشد. پژوهشگر با رویکردی باستان شناسانه به وقایع تاریخی، روند انتقال هنر و معماری ایران را به سایر سرزمینها بررسی می کند. فاصله زمانی حدود 8 قرن از پایان دوره ساسانی تا آغاز دوره رنسانس در اروپا با اتفاقات تاریخی زیادی از جمله جنگ، دیپلماسی، تجارت، دین و ایدئولوژی، همراه بوده که در انتقال هنر و معماری ایران دخیل بوده اند. پژوهشگر به پییشینه معماری ایران و تأثیر آن بر یونان و نیز جریانهای فکری و هنری قبل از ساسانیان و دامنه نفوذ آنها درغرب پرداخته تا سابقه تأثیرات را قبل از دوره ساسانی نیز نشان دهد. مسیحیت به عنوان عامل مهمی در روند روابط شرق و غرب به بحث گذاشته شده است. تأثیرات، گاه مستقیم بوده از طریق جنگ و تجارت و ... و گاه غیرمستقیم از طریق ملل همسایه همچون ارمنستان و بیزانس و یا از طریق تمدن اسلامی. محقق با تبیین و تشریح مختصات و مولفه های هنر و معماری ساسانی به مدلی جامع از این معماری دست می یابد و با بررسی معماری روم از آغاز تا رنسانس و با توجه به رویدادهای تاریخی، اثرات معماری ساسانی را در روم با شواهد باستان شناسی اثبات می کند. در این میان نقش تمدن اسلامی به عنوان شاخصی که هنرهای سرزمینهای تحت لوای اسلام را اخذ کرده و در دنیا از طریق فتوحات مسلمانان پراکنده می کند بسیار قابل توجه است بخصوص اینکه عمده هنر اسلامی ریشه در هنر ایرانی (ساسانی) دارد. در فصلی جداگانه چگونگی انتقال هنرهای دوره ساسانی به دوره اسلامی در ایران و سایر سرزمینها به بحث گذاشته شده است. زمینه های شکل گیری نهضت رنسانس و وام گیری آن از شرق و پایان قرون تاریک وسطی در اروپا بیان شده و در نهایت با ارائه شواهدی، تأثیرات فیزیکی معماری ساسانی را در کلیساهای رنسانس ایتالیا مشاهده می کنیم.
حسین معظمی بهمن فیروزمندی شیره جین
تامین خوراک و پوشاک به عنوان اولین نیاز بشر او را وا داشت تا به جنگ طبیعت برود، حیوانات را شکار کند و از آنها ارتزاق کرده و پوشاک تهیه کند. این جبر طبیعی انسان نخستین را بسوی ابداع و ساخت جنگ ابزار برای شکار و دفاع هدایت کرد. در این تحقیق جنگ ابزارهای انفرادی هخامنشی مورد بررسی قرار گرفته و در یک تقسیم بندی دوگانه بصورت جنگ ابزارهای تهاجمی و تدافعی مدون شدند و هر گروه بر اساس جنگ ابزارهای مکشوفه مورد ارزیابی قرار گرفته و با برخی آثار دیگر مقایسه شدند. در ادامه و با نگاهی تطبیقی برخی متون تاریخی، مذهبی و ادبی در این ارتباط مورد بررسی قرار گرفتند. جمع بندی و نتایج کلی بررسی پایان نامه نشان داد که 6 نوع اسلحه در دوران مذکور مورد استفاده قرار گرفته است. این سلاح ها عبارتند از: 1- تیر پیکان دار (مربوط به کمان) 2- نیزه 3- خنجر 4-شمشیر 5-تبرزین 6-سپر. در مجموع از آثار این دوره 69 اثر باستانی انتخاب و بررسی شدند. از این تعداد 32 اثر مربوط به سرپیکان، 14 اثر سرنیزه، 10 اثر خنجر، 10 اثر شمشیر، 2 اثر تبرزین و 1 اثر مربوط به گل سپر بودند. نتایج بررسی نشان می دهد که در ارتش هخامنشی، جنگ ابزارهای زیادی مورد استفاده بوده که لزوما همه آنها از ابداعات پارسها نبوده است، بلکه بر اساس شواهدو مدارک هر قوم با لباس و جنگ ابزار خود وارد ارتش هخامنشی می شده است. بعلاوه بررسی ها نشان می دهد که کمان و نیزه همواره مهمترین سلاح پارسها بوده است.
مریم رضایی غلامرضا کرمیان
مطالعات نشان داده است که هنر هر قوم و ملتی نمودی از عواطف، احساسات، باورها و اندیشه های آنان می باشد. شاید بتوان گفت کمتر اثری از آثار هنری پدید آمده توسط هنرمندان در دوره های مختلف تاریخ و تمدن بشری را بتوان یافت که به نوعی بیانگر باورها و اعتقادات پدید آورنده اش نباشد. مطالعات انجام شده در زمینه باستان شناسی و هنر دوره ساسانی مصداق گفته های فوق می باشد. از این رو نگارنده با این رویکرد نقوش اساطیری بر روی مهرهای دوره ساسانی را به عنوان بهترین شاهد بر این مدعا انتخاب و به بررسی و مطالعه موضوعات آن پرداخته است تا رابطه میان این نقوش اساطیری با اساطیر و باورهای ساسانیان را دریابد. نمادها بخش جدایی ناپذیر نقوش هنری دوره ساسانی هستند . انسانها از دیرباز باورها و اعتقادات خود را با انجام اعمال و آداب و رسوم گوناگونی به منصه ظهور رسانده که برخی از آنها به صورت نمادین بر روی آثار مختلف بر جای مانده از وی تجلی یافته است. در روزگار ساسانی باورهای اساطیری و دین بخش لاینفکی از زندگی انسان بوده است. بدیهی است که باورهای مذهبی این دوره بیشتر تحت آموزه های دینی اوستا شکل گرفته است که به طرق مختلف بر روی آثار هنری مجسم شده اند. از آنجا که رابطه آئین، مذهب و نمودهای فرهنگی یک قوم به ویژه در اعصار باستان بسیار تنگاتنگ و غیر قابل اجتناب است، بنابر این خلق تصاویر و الگوهای هنری نمادین هنر عصر باستان را باید در اعتقادات مذهبی و باورهای آن روزگار جستجو نمود که در این پژوهش بر این تأکید گردیده است.
محمد کیانی بهمن فیروزمندی شیره جین
انسان در طول هزاران سال حیات خویش بر روی کره خاکی آثار و بقایای فراوانی از خود برجای گذاشته است، که حکایت از شیوه زندگی او دارد. این آثار متنوع در حقیقت نمایانگربازتاب های مادی و معنوی اوست که در مجموع فرهنگ وی را تشکیل می دهند. همانطور که مطالعه فرهنگ های جوامع باستانی را از اهداف عمده باستان شناسی دانسته اند، پس باید از تمامی آثار بشر جهت شناخت فرهنگ او استفاده کرد. در میان یادگارهای بشر برای ما آثار و بقایای تدفین برای مطالعات باستان شناسی اهمیت ویژ ه ای دارند، زیرا تدفین و آداب و رسوم آن به طور مستقیم برخاسته از تفکرات، عقاید و باورهای انسانهاست. به تعبیر بهتر نحوه بخاکسپاری مردگان ملموس ترین و مهمترین مولود ذهن بشر است که بصورت مادی تجلی می یابد. یکی از منابع اصلی در پیش ازتاریخ، بررسی قبور به منظور شناخت فرهنگ، اعتقادات و عملکردهای جوامع اولیه می باشد. در این رابطه و در این دوره زمانی (نوسنگی) مسائل و مجهولات و مبهماتی با در نظر گرفتن کلیه ابعاد آن بررسی می شود که عمده ترین آنها عبارتند از 1- بررسی تغییرات تدفین در منطقه مورد مطالعه 2- بررسی تدفین در منطقه مورد مطالعه به منظور یافت گسترش فرهنگی و همچنین تعمیم مدارک 3-جنبه های محلی و تاثیرپذیری بررسی غیرمستقیم معماری تدفین.
لیلا توده فلاح رضا مستوفی فرد
علیرغم کثرت فعالیت های باستان شناختی در حوزه شمال غرب ایران، اشیاء مفرغی زیادی وجود دارند که از منظر باستان شناسی کم شناخته و یا ناشناخته باقی مانده اند. از جمله آثار مادی به جای مانده از فرهنگ ها و تمدن های گذشته اشیاء فلزی هستند که طیف وسیعی از آنها را اشیاء مفرغی تشکیل می دهند. هدف اصلی از انجام این پژوهش، معرفی اشیاء مفرغی متعلق به عصر مفرغ و اوایل عصر آهن و طبقه بندی این اشیاء از نظر شکل و خصوصیات ظاهری و پی بردن به نوع، اندازه، جنس، کاربرد، نقوش و تزئینات به کار رفته در آنها می باشد. دستیابی به هدف انجام پژوهش و هدف کاربری با مستندسازی این اشیاء مفرغی و در بخش پیش از تاریخ موزه ایران باستان و تهیه شناسنامه دقیق و کامل از آنها قابل دستیابی است. مسأله ای که همواره در مورد آثار فاقد بافت باستان شناختی موجود در موزه ها مطرح می باشد، اصالت این آثار و محلی بودن یا نبودن آنها است. در این باره باید گفت که نه بررسی تاریخی – هنری و نه تحقیق فنی، هیچ کدام به تنهایی قادر نیستند معیار منحصر به فردی جهت تعیین اصالت آثار باستانی ارائه دهند.
مریم علی بمانی بهمن فیروزمندی شیره جین
با توجه به شواهد به جای مانده از عصر هخامنشیان، به نظر می رسد ظروف سنگی با وجود ظروف زرین و سیمین جایگاه خود را داشته است. تعداد زیاد این آثار که بیشتر نیز از عمارت خزانه تخت جمشید به دست آمده خود شاهد این مدعا است.بر این اساس، ظروف بر اساس شکل طاهری در 13 گروه طبقه بندی شده و از نظر ابعاد، جنس و سایر شاخص های فیزیکی مورد بررسی قرار گرفتند.از نظر فرم بشقاب ها بیشترین تعداد و از نظر جنس، سنگ مرمر بیشترین آمار را بع دست می دهند. بیشینه کتیبه ها به نام خشیارشا و اکثرا 4 زبانه اند. این ظروف به احتمال کاربرد روزانه نداشته و به عنوان پیشکش به دربار داده شده اند
سارا ذوالفقاری بهمن فیروزمندی شیره جین
از عملکرد یا شان اجتماعی زنان تصویر شده در آثار دوره پارتی اطلاعات اندکی در دسترس می باشد و علت این مهم، عدم وجود منابع مکتوبی است که جنبه های روشنی از زندگی روزمره و زندگی مذهبی یا درباری زنان این دوره را نشان دهد. از اینرو بررسی سیما، نما، حضور و نمایش زن به مفهوم وسیع و جامع آن در دوره پارتیان موضوع مورد بحث در این پژوهش می باشد. برای نیل به این هدف 150 اثر که دارای نقش و نگار زنان این دوره بوده اند، در غالب سردیس ها، نیم تنه ها، پیکرک ها، مجسمه ها، نقوش برجسته، نقاشی های دیواری، سکه ها، تزئینات و آرایه های معماری، زینت آلات، ظروف و ریتون ها، بررسی، معرفی، توصیف و تحلیل گردید. تحلیل های حاصل از این پژوهش نشان می دهد در دوره اشکانی نمایش زنان، نسبت به دوره های قبل از خود، به کلی متفاوت است. محصولات هنری به شدت التقاطی هستند و هیچ سبک قابل شناسایی خاصی در آنها به چشم نمی خورد. از آنجا که محصولات هنری دهکده ها و روستاها به سبک محلی باقی مانده، بنظر می رسد که یونانی مآبی تنها شهرها و سکونتگاه های بزرگتر را تحت تاثیر خود قرار داده است. در این زمان صحنه های جنسی، پرستشگران مادینه، مادر یا اعضای خانواده جملگی از موضوعات شمایل نگاری حذف شده اند. نوع لباسها از یک محوطه به محوطه دیگر فرق می کند، ولی همیشه از پیراهن ها و رداهای یونانی (خیتون و هیماتیون) تاثیر پذیرفته است. آرایش موی زنان اشکانی، گاه یونانی و همراه با یک شینیون پیچیده است و گاه به سنت هخامنشی به سبک پسرانه، موی بعضی از پیکرک های برهنه بافته شده تا، چنانکه در دوره ایلامی مرسوم بود، به شکل دستار درآید. بنظر می رسد که وجود آثار بجا مانده از تصاویر زنان و ملکه ها بر روی سکه ها، نقوش برجسته و... خود بیانگر نقش و حضور سیاسی و اجتماعی زنان آن دوره بوده است. هرچند که این تاثیر و حضور پررنگ نبوده ولی وجود داشته است. این امر نشان از نفوذ و اندیشه فرهنگ شرقی و حفظ آن حتی بعد از دوران حدوداََ صد ساله سلوکیها دارد و این دیدگاه را آشکار می کند که در جامعه پارتی هنوز هم مقام زن بعنوان نماد بخشندگی و برکت جایگاه خاص خود را محفوظ داشته است.
tفاطمه ولی زاده کامیار عبدی
طبق مدارک موجود قراردادی میان پادشاه ایران، هخامنش و جد سلسل? هخامنشیان و پادشاه ایلام شوترک ناهونته دوم در حدود 700 پیش از میلاد باید منعقد شده باشد. طبق این قرارداد، هخامنش حمایت خود در مورد ایلامی ها علیه آشوری ها اعلام کرد. بنابراین، طبق این قرارداد شاه ایلام استقرار دائمی قوم پارس ها در منطق? ایلام را پذیرفت و پارس ها در منطق? فارس و نزدیک کوهستان های اطراف تخت جمشید و پاسارگارد مستقر شدند (koch, 1988: 3). بنابراین، سال 558 پیش از میلاد سال سقوط مادها و برخاستن کوروش بود. ظهور امپراتوری هخامنشیان و فتح مناطق گسترده ای از جهان و استفاده از تجرب? فرهنگی و هنری بیشتر تمدن های بزرگ منطقه، فرهنگ و تمدن ایرا ن را رونق بخشیده است. کوروش دوم در سال 550 پیش از میلاد پس از فتح شوش (پایتخت ایلام) و فتح اکباتان (پایتخت مادها) توانست ضمن فتح بخشی از آسیای صغیر در سال 539 ق.م امپراتوری جدید بابل را که شامل متصرفات آن در غرب رود فرات می شد تسخیر کرده و قلمرو امپراتوری هخامنشی را در آسیای نزدیک هم مرز مصر، آخرین قدرت بزرگ باقی مانده گسترش دهد ولی کوروش در سال 530 ق.م در جنگ با ماساژت ها در شمال شرق امپراتوری کشته شد و نتوانست برنامه های خود را در رابطه با گسترش امپراتوری عملی سازد. تسخیر مصر که در اندیشه کوروش بود، توسط جانشین او کمبوجیه دنبال شد. طرح فتح مصر که در زمان کوروش طراحی شده بود، توسط کمبوجیه عملی شد و هنگامی که آماسیس، فرعون مصر در آغاز سال 525 ق.م از دنیا رفت، پسر او پسماتیک سوم فرعون مصر شد. پس از تمرکز قوا در فلسطین، حمل? ایرانیان در بهار 525پیش از میلاد آغاز گردید. سپاه پارس با عبور از غزه در پلوزیوم با نیروهای مصری مواجه و شکست سختی را به آن ها تحمیل کرد. کمبوجیه از سال 530 تا 522 پیش از میلاد برای مقابله با قدرت نیروی دریایی مصر دست به ایجاد نیروی دریائی پیشرفته برای ایران زد. کمبوجیه با اعراب شبه جزیره برای کمک به عبور ارتش ایران و رساندن محموله های آب برای رسیدن نیرو به پلوزیوم وارد مذاکره شد و سپاه ایران در این منطقه قوای مصر را منهدم ساخت .هر چند در شهر هلیوپولیس مقاومت هایی در برابر سپاه پارس صورت گرفت، اما با سقوط ممفیس جائیکه در آن پسماتیک سوم آخرین فرعون سلسله سائیس سلسه بیست ششم با افراد باقی مانده از سپاهش پناه گرفته بود، کل مصر به دست مهاجمان پارسی افتاد و با سقوط شهر ممفیس و به اسارت در آمدن فرعون مصر، کمبوجیه پادشاه مصر شد و تا سال 522 ق.م در آنجا باقی ماند و از این تاریخ اولین حکومت ایرانی مصر، یا سلسله بیست هفتم به مدت 121 سال در مصر حکومت کردند (posener, 1936: s.xi). بر اساس منابع مصری مردم این کشور کمبوجیه را همچون فرعون جدیدی از سلسل? بیست و هفتم برای حکومت مصر قبول کرده و پذیرفتند و کمبوجیه هم به سنت های بومی و مذهبی آن ها احترام گذاشت. حاکمیت بیست و هفتمین سلسله که تا سال 404 ق.م به طول انجامید، از زمان کمبوجیه آغاز می شود، در دومین دور? فرمانروایی ایرانیان یا سلسله سی و یکم از سال 332-343 ق.م حاکمیت هخامنشیان در مصر به مدت یازده سال ادامه داشته و از سال 332-335 ق.م داریوش سوم، مصر را در اختیار داشت. پارس ها در نیمه اول قرن ششم ق.م و تا زمانی که تحت تابعیت مادها بودند، از سنت های هنری آن ها پیروی می کردند که برخی از آن ها نیز برگرفته از اقوام دیگر توسط مادها بود. پس از استقلال هخامنشیان و به خصوص در زمان فرمانروایی کوروش دوم و جانشینان او، کاخ های فرمانروایی با شیوه ای ترکیبی از سنت ها و دستاوردهای هنری اقوام دیگر بنیان نهاده شد که خود نشان از پدید آمدن شیوه ای بدیع دارد. بر اساس مدارک مشهود، هنر هخامنشی، درباری بوده و از طرفی هنری التقاطی است که نتیج? ترکیب هنرمندانه هنر ملل مختلف به ویژ?، هنر بین النهرین، مصر و آسیای صغیر است. در حقیقت هخامنشیان همواره سعی داشتند که ملل تابعه خود را در خلق آثار هنری شرکت دهند تا به گونه ای گسترده قلمروشان را معرفی نمایند. هنر هخامنشی به عنوان هنر مجلل درباری، در مقایسه با هنر سایر ملل شیوه ای بدیع را ارائه می دهد. هخامنشیان با اقتباس از هنر ملت های دیگر، نه تنها از تقلید کورکورانه امتناع ورزیدند، بلکه با دخل و تصرف در هنرآن ها به نوع آوری هایی دست می یافتند. بنابراین، مشاهد? یکپارچگی و هماهنگی در سبک معماری هخامنشی، نشان دهند? موفقیت آن ها در به کارگیری عناصر معماری دیگر ملت ها بوده است. ایران بزرگترین و با نفوذترین فرهنگ و تمدن در آسیای جنوب غربی، در این دور? تاریخی محسوب می شود. بعد از ظهور امپراتوری هخامنشی و فتح مناطق وسیع دنیا، بکارگیری تجربه های فرهنگی و هنری تمدن های بزرگ منطقه ثروتی غنی را برای فرهنگ و تمدن ایرانیان به ارمغان آورد. تمدن مصر تاثیر ژرفی بر تمدن ایران، از لحاظ علمی، فرهنگی، هنری نهاد، اما به دلیل فقدان بررسی کتابخانه ای و میدانی در مورد ارتباط های سیاسی، هنری و فرهنگی بین کشورها، جنبه های ناشناخته و کشف نشده اش، هنوز شناسایی نشده اند. امروزه، نمایش اشیایی از دور? متاخر تاریخ مصر متعلق به حکومت ایرانیان– مصر در موزه های بزرگ دنیا و تحلیل داده ها و استنتاج ها حضورحکومت هخامنشیان در مصر مورد تائید قرار گرفته شده. با توجه به ارائ? اسناد مکتوب بسیار باستان شناختی از دور? امپراتوری هخامنشی در مصر توسط باستان شناسان بومی و خارجی، اما همچنان چالش هایی در پاسخ به سوالات وجود دارد. در فصل دوم این رساله، با توجه به نگاهی گذرا به بر پایی شاهنشاهی هخامنشی از آغاز تا پایان، در فصل سوم، به وضعیت مصر و شرایط حاکم بر آن در آستان? استیلای هخامنشیان در حوز? اقتصادی و نظامی، فرهنگی و باورهای مذهبی و هنری می پردازم. در فصل چهارم، تحلیل هایی در مورد اینکه آیا کمبوجیه خرابکار و دیوانه بوده است. همچنین بررسی منابع مکتوب همچون اوجاهورسنه، که دارای اطلاعات مفیدی پیرامون دلایل تهاجم کمبوجیه به مصر است و مسیرهای انتخابی او برای تهاجم به مصر بر اساس نظرات چندی از نویسندگان ارائه می شود. در فصل پنجم، به بررسی آثار فرهنگی نوشتاری زمامداران شاهان هخامنشی در مصر و همچنین نگرش ساتراپی مصر دور? هخامنشی بر اساس اسناد باستان شناختی پرداخته ام.
ابراهیم روستایی فارسی بهمن فیروزمندی شیره جین
چکیده: در شمال روستای چاشت خور از توابع ارسنجان فارس، در انتهای جنوب کوه رحمت (مهر) اثر صخره ای به صورت سه صفه رو باز حجاری و تراشیده شده است که اهالی بدان قدمگاه می گویند. با توجه به شواهد باقی مانده در این اثر صخرهای از ابزارهای سنگ تراشی همانند ابزارهای سنگ تراشی در پاسارگاد و تخت جمشید استفاده شده است. می توان نتیجه گرفت که این اثر صخره ای متعلق به دوره هخامنشی است ولی در کاربری و کاربرد این بنا پژوهشگران با هم اختلاف دارند. اهداف این پژوهش شامل: تهیه نقشه دقیق موضع نگاری (توپوگرافی) از محوطه و پیرامون آن، شناسایی دقیق ابزرارهای سنگ تراشی به کار رفته در بنا و روش حجاری سنگ در بنا، پژوهش درباره کاربری واقعی اثر، تلاش برای یافتن سر نخ هایی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید. در این پژوهش از دو روش میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد که در ابتدا مطالعات میدانی شامل: نقشه برداری موضع نگاری از محوطه و پیرامون آن، بررسی سیستماتیک باستان شناسی، تهیه نقشه های دقیق با استفاده از روش فتوگرامتری (اسکن لیز) و در نهایت فن شناسی سنگ. پس از اتمام بررسی های باستان شناسی مطالعات کتابخانه ای با توجه به اطلاعات کسب شده از بنا شروع و در نهایت با مقایسه تجزیه و تحلیل آن داده ها با سایر بناها و داده های شبیه به اثر صخره ای قدمگاه به پایان رسید. نتایج به دست آمده از این پژوهش حکایت از آن داشت که بنا به گفته بسیاری از پژوهشگران این بنا آرامگاهی به سبک آرامگاه های شاهان هخامنشی نبوده و کاربری آرامگاه نداشته است. براساس داده های کسب شده نشان از به اتمام رسیدن ساخت و حجاری این بنا دارد. با توجه به آثار باقی مانده از حجاری های این بنا، می توان تاریخ ساخت این بنا را اواسط دوره هخامنشی دانست و با توجه به این موضوع می توان گفت که شواهد اندکی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید که متعلق به اوایل دوره هخامنشی است، وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده نشان از آن داشت این بنا یک نیایشگاه صخره ای مربوط به خدایان ایران باستان میترا و آناهیتا بوده و ساخت این بنا به اتمام رسیده است. چکیده: در شمال روستای چاشت خور از توابع ارسنجان فارس، در انتهای جنوب کوه رحمت (مهر) اثر صخره ای به صورت سه صفه رو باز حجاری و تراشیده شده است که اهالی بدان قدمگاه می گویند. با توجه به شواهد باقی مانده در این اثر صخرهای از ابزارهای سنگ تراشی همانند ابزارهای سنگ تراشی در پاسارگاد و تخت جمشید استفاده شده است. می توان نتیجه گرفت که این اثر صخره ای متعلق به دوره هخامنشی است ولی در کاربری و کاربرد این بنا پژوهشگران با هم اختلاف دارند. اهداف این پژوهش شامل: تهیه نقشه دقیق موضع نگاری (توپوگرافی) از محوطه و پیرامون آن، شناسایی دقیق ابزرارهای سنگ تراشی به کار رفته در بنا و روش حجاری سنگ در بنا، پژوهش درباره کاربری واقعی اثر، تلاش برای یافتن سر نخ هایی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید. در این پژوهش از دو روش میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شد که در ابتدا مطالعات میدانی شامل: نقشه برداری موضع نگاری از محوطه و پیرامون آن، بررسی سیستماتیک باستان شناسی، تهیه نقشه های دقیق با استفاده از روش فتوگرامتری (اسکن لیز) و در نهایت فن شناسی سنگ. پس از اتمام بررسی های باستان شناسی مطالعات کتابخانه ای با توجه به اطلاعات کسب شده از بنا شروع و در نهایت با مقایسه تجزیه و تحلیل آن داده ها با سایر بناها و داده های شبیه به اثر صخره ای قدمگاه به پایان رسید. نتایج به دست آمده از این پژوهش حکایت از آن داشت که بنا به گفته بسیاری از پژوهشگران این بنا آرامگاهی به سبک آرامگاه های شاهان هخامنشی نبوده و کاربری آرامگاه نداشته است. براساس داده های کسب شده نشان از به اتمام رسیدن ساخت و حجاری این بنا دارد. با توجه به آثار باقی مانده از حجاری های این بنا، می توان تاریخ ساخت این بنا را اواسط دوره هخامنشی دانست و با توجه به این موضوع می توان گفت که شواهد اندکی از این بنا در گل نبشته های تخت جمشید که متعلق به اوایل دوره هخامنشی است، وجود دارد. در نهایت نتیجه به دست آمده نشان از آن داشت این بنا یک نیایشگاه صخره ای مربوط به خدایان ایران باستان میترا و آناهیتا بوده و ساخت این بنا به اتمام رسیده است.
شایان تیمورپور بهمن فیروزمندی شیره جین
مدیریت پروژه، تاریخی بسیار کهن دارد. شکی نیست که ساخت اهرام ثلاثه مصر در 5000-4500 سال پیش و یا دیوار چین به طول 7 هزار کیلومتر در قرن سوم قبل از میلاد، بدون بکارگیری روش هایی که امروزه به نام برنامه ریزی و کنترل نامیده می شوند، قابل اجرا نبود. در زمان سلطنت داریوش بزرگ پروژه های متعددی مانند کاخ تخت جمشید، راه (جاده) شاهی، کانال سوئز و قنات ها در سراسر امپراطوری او اجرا شد. هدف از انجام این تحقیق، شناخت مدیریت پروژه های ذکر شده در زمان داریوش اول هخامنشی با استناد به متون کهن باستان از جمله نوشته های مورخین دنیای باستان مانند هرودوت و همچنین الواح و کتبیه های بدست آمده از دوره هخامنشی و به خصوص داریوش اول هخامنشی می باشد. این اسناد نشان می دهند که در پروژه های مذکور، به ترتیب 5 فرآیند آغازین، برنامه ریزی، اجرا، نظارت و کنترل و فرآیند اختتام به دقت اعمال شده تا پروژه ها در نهایت به پایان رسیده است. بنابراین در این تحقیق، ما سعی در اثبات فرضیه های زیر نموده و سعی نموده ایم تا صحت آن ها را به اثبات برسانیم. 1. در پروژه های ساخته شده در زمان داریوش اول هخامنشی، سیستم برنامه ریزی، هماهنگی، نظارت و کنترل به چه صورتی انجام می گرفت؟ 2. آیا مکانیزم شناسایی فعالیت ها و منابع مورد نیاز آن ها و همچنین تخصیص منابع به فعالیت ها به شکلی دقیق و سیستماتیک، صورت می گرفته است؟ 3. آیا تشابهی بین سیستم های مدیریت پروژه در پروژه های مذکور وجود داشته است؟ روش تحقیق در این پایان نامه به روش کتابخانه ای است که شامل تهیه و شناسایی منابع و ماخذ مورد نیاز در زمینه پروژه های ساخته شده در زمان داریوش اول هخامنشی و چگونگی ساخت این پروژه ها می باشد.