نام پژوهشگر: کاوه نامغ
مهتاب نسایی کاوه نامغ
سوررئالیسم هم زمان و تحت تاثشر نظریات فروید در روانکاوی شکل گرفت و هنرمندان به موجب بیان تخیلی از ناخودآگاه به خلق آثار بدیع وبی سابقه ای در دنیای هنر پرداختند وسراسر هنر خود را ممتو از الهامات ذهن ناخودآگاه ساختند اما همواره استقلال خود را حفظ کرده وهر کدام به خلق آثار سوررئالیستی ذهن خود پرداختند رنه ماگریت نیز متاثر از این مکتب به خلق آثار سوررئالیستی منحصر به فرد و رویای مخصوص به خود را در تابلوهایش به نمایش در می آورد که ذهن مخاطب را همواره درگیر ناخودآگاه اثر می کند
فرشاد تفرجی منیژه صحی
در این گردآوری اینگونه می خوانیم: از چیستی ویدئو تا ظهور ویدئو آرت و تعامل بالنده آن با فلیم و استفاده هنرمندان از تلویزیون به عنوان بستری برای نمایش اثر خود سخن گفته می شود تا ارتباط بین تکنولوژی و تصویر و بیان هنر ویدئو در دهه های 60 و 70 و 80 و 90 و دهه نخستین قرن 21 و معرفی چند تن از هنرمندان ویدئو آرت طی این سال ها را شامل می شود. سپس ویدئوآرت در اروپا نظیر آلمان، هلند، اتریش و فرانسه بررسی می شود همچنین ویدئو آرت در هند و چین مورد توجه قرار می گیرد و به معرفی آثار پایک، ویولا و نشاط پرداخته می شود این پژوهش با هدف آشنایی بیشتر با این رسانه هنری و معرفی چند تن از هنرمندان آن به روش کتابخانه ای انجام شده است در نتیجه شناختی کلی از این رسانه نوین هنری و هنرمندان به نام آن پیام اصلی این پژوهش را شامل می شود.
بهمن علی ایروانی کاوه نامغ
چکیده: کثرت گرایی به عنوان یکی از مهمترین مشخصه های پست مدرنیسم در تمامی زمینه های فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فلسفی و هنری دوران معاصر از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این رساله ضمن آشنایی با کثرت گرایی در حوزه های مختلف، به طور عام، و مقوله هنر به طور خاص، به عواملی که به گونه ای، به این جهان کثرت گرا دامن زده است پرداخته شده است؛ این عوامل عبارت اند از: رسانه به خصوص تلویزیون - تبلیغات – شهر - هویت - فراروایت ها - بینامتنیت - مرگ مولف – نسبیت – هرمنوتیک – تاریخ – ساختارگرایی - ساختار شکنی - پسا ساختارگرایی - نیهیلیسم - مصرف. هرکدام از این عوامل به گونه ای مرتبط با مفهوم کثرت گرایی در پست مدرنیسم می باشند. به خصوص در زمینه هنر که موضوع کلی رساله حاضر می باشد. شناخت این عوامل، ما را در درک بیشتر هنر معاصر یاری می رساند. در این رساله پس از آشنایی با این مفاهیم و ارتباط آنها با پست مدرنسیم، به بررسی مصادیق کثرت گرایی در معماری، ادبیات، موسیقی، سینما و نقاشی پست مدرن پرداخته شده است.
لیلا رضوانی بهنام کامرانی
پاپ آرت ، یا هنر مردمی و فرهنگ عامه، یک جنبش هنری است که در اواسط دهه 50 در بریتانیا و در اواخر همین دهه در ایالات متحده شکل گرفت. این جنبش عمدتا مبتنی بر مفاهیم مصرف گرایی و فرهنگ عامه است. از وجوه مشخصه پاپ آرت در ایالات متحده و بریتانیا استفاده از کتابهای کارتونی،، آگاهی های تبلیغاتی، بسته بندیها، تصاویر رسانه ها- سینما و تلویزیون، و اشیاء روزمره زندگی بود . هنر معاصر ایران نیز ویژگیهای هنری موجود در آن را به طور گزینشی جذب کرده و آنها را با عناصر خود سازگار می سازد. بنابرین ، در طی این فرآیند هنرمندان ایرانی عناصر مدرن و معاصر اروپایی-آمریکایی را به هم پیوند می دهند در حالی که جایگزینهای محلی شده را خلق می کنند. این جایگزینهای محلی که بر بستر و مبنایی جدید خلق شده اند می توانند همچون پاسخی برای گفتمانهای مطرح شده، و در حالت ایده آل مولد اشکال هنری جدید باشند. واژگان کلیدی: پاپ آرت، هنر معاصر ایران،هنرمندان پاپ آرت،زندگی روزمره
منصوره افضلی ننیز کاوه نامغ
کرمان هرگز از مراکز مهم فرهنگی کشور نبوده است؛ بنا براین هرگز مکتب مهم هنری و یاجریان های تاثیرگذار هنر از این دیار آغاز نشده است اما هنر مندان تاثیر گذار فراوانی را به تاریخ هنر ایران معرفی کرده است . نقاشی کرمان هم همانند دیگر هنرها اگر چه هیچ وقت مکتب یا جنبش هنری را پایه گذار نبوده ویا دوره چشمگیر و تاثیر گذاری نداشته است اما هنرمندان صاحب نام و موثری در جامعه هنری داشته است عنوان « نقاش » در کرمانِ عصر قاجار به طراحان فرش و کاشی و نقوش سنتی داده می شده است. تاریخ هنر این منطقه بیش از همه نام طراحان بزرگ فرش را در خود ثبت کرده است . بعد از ورود سبک های جدید نقاشی و تغییر ذائقه جامعه در تزئینات وابسته به معماری و معماری داخلی و جای گرفتن تابلو های نقاشی به جای کاشی کاری بنا ها ، نسل جدیدی از هنرمندان نقاش ظهور کردنند که می توان به عنوان سرسلسه و شناخته شده ترین آنها از استاد علی اکبر صنعتی نام برد .هنرمندانی که این پژوهش سعی در معرفی آنها و بررسی زندگی هنری شان و سیر تحول و ویژگی های جامعه هنری کرمان دارد.
ناهید محمدابراهیمی غلامعلی حاتم
هنر خوشنویسی، به عنوان هنر ملی و نماد فرهنگ ایرانی و مظهر هنر اسلامی، در مسیر تکامل از پستی ها و بلندی های بسیاری عبور کرده و از تحولات اجتماعی تأثیر پذیرفته است. هنرمندان ایرانی در به ثمر رسیدن هنر خوشنویسی بیشترین نقش را داشتند. خوشنویسان پیشتاز هر دوره، با ابتکارات و خلاقیت های نوینی که در ارتقاء زیبایی و تکامل خطوط، به خصوص سبک نستعلیق به کار بردند، خوشنویسی این دوره¬ها را از ویژگی های خاصی برخوردار ساختند که به شکل گیری سبک و مکتبی انجامید. این پژوهش به بررسی سیر تکوین خوشنویسی و مرقعات می پردازد. بر نقطه های عطف که سبک ها و مکاتب خوشنویسی ایجاد شده اند تأکید دارد و بر آن است تا عوامل موثر بر تحول خوشنویسی و ایجاد مکاتب را مشخص سازد. بدین منظور، مکاتب خوشنویسی با رویکرد جامعه شناسی هنر، بر اساس نظریه ی «جامعه ی هنریِ» هوارد بکر و به روش دیاگرام «کار کرد ارتباطی هنرِ» رومن یاکوبسن و همچنین با استناد به مطالعات نظری پژوهش تحلیل شده اند. و به این نتیجه رسیده که، مرقعات از مهم ترین و مستندترین منابع تاریخ هنر ایران به شمار می روند. خوشنویسی در دوره های مختلف در تقابل و تعامل با «زمینه های اجتماعی» بوده و عوامل موثر در بسط و تعمیق هنر خوشنویسی و ظهور خوشنویسان نامدار را می توان این گونه برشمرد: حامیان هنری، تشویق پادشاهان و شاهزادگان هنردوست، وجود نهادهای هنری، استفاده از خوشنویسی در راستای اهداف دولت و تأثیر شرایط اجتماعی.