نام پژوهشگر: محمد احسان تقی زاده
معصومه روستایی محمد احسان تقی زاده
مطالعه فرآیندهای انگیزشی یکی از حوزه های مورد علاقه ی روان شناسان تربیتی است و نظریه تعیین گری شخصی یکی از نظریه های است که می تواند در زمینه تبیین تغیرات موجود در راهبردهای یادگیری دانش آموزان در فعالیتهای تحصیلی تاثیر گذار باشد با توجه به اینکه انگیزش می تواند به نتایج مهمی از جمله تلاش ،تمرکز و رضایت از زندگی خود و عملکرد تحصیلی ... منتهی شود از طرف دیگر رویکرد معلم به فرآیند یادگیری نیز تا حد زیادی انگیزش یادگیرندگان را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین برای افزایش علاقه به یادگیری وپیشرفت تحصیلی ممکن است لازم باشد از شیوه هایی که از نیاز دانش آموزان به کفایت وتعین گری شخصی حمایت می کنند استفاده کرد. وهمین امر ضرورت و اهمیت انگیزه ای برای انتخاب موضوع پژوهش حاضر بوده است. در این پژوهش تاثیر سبک انگیزشی معلم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سوم راهنمایی شهرستان شهریار مورد مطالعه قرار گرفت. سوالات پژوهشی در این حقیق بصورت زیر است: 1. بین یادگیری مفهومی دانش آموزانی که دارای معلم با سبک حمایت کننده ی خودپیروی هستند و دانش آموزانی که دارای معلم با سبک کنترل کننده هستند، تفاوت وجود دارد. 2. بین یادگیری طوطی وار دانش آموزانی که دارای معلم با سبک حمایت کننده ی خودپیروی هستند و دانش آموزانی که دارای معلم با سبک کنترل کننده هستند، تفاوت وجود دارد. در این پژوهش از آزمون t مستقل استفاده شد ونتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها تایید یا رد فرضیات پژوهشی را به شرح زیر نشان می دهد 1. بین یادگیری مفهومی دانش آموزانی که دارای معلم با سبک حمایت کننده ی خودپیروی هستند و دانش آموزانی که دارای معلم با سبک کنترل کننده هستند، تفاوت وجود دارد.(تایید شد) 2. بین یادگیری طوطی وار دانش آموزانی که دارای معلم با سبک حمایت کننده ی خودپیروی هستند و دانش آموزانی که دارای معلم با سبک کنترل کننده هستند، تفاوت وجود دارد.(رد شد) این مقایسه نشان داد که دانش آموزانی که سبک انگیزشی خود را حمایت کننده یا خود پیروی مشخص نموده اند در مقاییسه با دانش آموزانی که سبک کنترل کننده دارند میانگین نمرات بالاتری در آزمون یادگیری مفهومی کسب کرده اند، وهمچنین نشان داد یادگیری دانش آموزان به سبک انگیزشی خود پیروی در مقایسه با کنترل کننده، پردازش مفهومی و یکپارچه تر مطالب یادگیری را در پی دارد، علاوه بر این، دانش آموزانی که یک سبک ارتباطی حمایت کننده ی خود پیروی را تجربه کردند در مقایسه با دانش آموزانی که تحت فشار درونی یا بیرونی(کنترل کننده) قرار گرفتند، یادگیری مفهومی بیشتری نشان دادند. با این وجود، چنین نتایجی برای یادگیری طوطی وار نیز دیده نشد.
عفت ملک پور دهکردی محمد احسان تقی زاده
چکیده هدف پژوهش حاضر عبارت است از بررسی اثربخشی طرحواره درمانی به شیوه گروهی بر کاهش افسردگی، نگرش ناکارآمد و فراوانی و باور نسبت به افکار خودآیند منفی در دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهرکرد. این پژوهش از نوع مداخله ای است. به این منظور، دو نمونه 30 نفری از دانشجویان دختر این دانشگاه به روش تصادفی در دسترس انتخاب و به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. در ابتدا گروه ها، آزمون افسردگی بک (bdi_ii) ، مقیاس نگرش ناکارآمد(das) و پرسشنامه افکارخودآیند (atq) را تکمیل کردند. گروه آزمایش در طول یک ماه در معرض 8 جلسه طرحواره درمانی قرار گرفت. در پایان، گروه ها مجددا آزمون های فوق را تکمیل نمودند. نتایج بررسی شده از طریق مقایسه میانگین تفاوت نمرات پس آزمون از پیش آزمون دو گروه بوسیله آزمون t مستقل نشان داد که در سطح 01/0?p،تفاوت میان گروه ها معنادار است، به بیان دیگر: طرحواره درمانی به شیوه گروهی توانست میزان افسردگی، فراوانی و باور نسبت به افکارخودآیند منفی و نگرش ناکارآمد را در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش دهد. واژگان کلیدی: طرحواره درمانی ، افسردگی ، نگرش ناکارآمد ،افکارخودآیند منفی.