نام پژوهشگر: ملک تاج خسروی باب اناری
احمد سندگل ملک تاج خسروی باب اناری
چکیده: تحولات سیاسی رخ داده در دهه اخیر در آمریکای لاتین، خصوصا با روی کار آمدن رهبرانی نظیر هوگو چاوز در ونزوئلا،لولا داسیلوا در برزیل، اوومورالس در بولیوی ،رافائل کورره آ در اکوادور و ظهور سایر رهبران چپگرای این منطقه ، به همراه رویکرد مستقلانه ای که این کشورها در قبال سیاستهای ایالات متحده اتخاذ کرده اند و در صدد به چالش کشیدن سیطره سیاسی امنیتی آمریکا در منطقه آمریکای لاتین ، بر آمده اند ،باعث شد این مسئله ،تحت عنوان " تاثیر چپگرایی نوین در آمریکای لاتین بر مناسبات سیاسی امنیتی این کشورها با ایالات متحده آمریکا "،در این پژوهش مورد بررسی قرار گیرد.بدین جهت علاوه بر بررسی و شناخت اجمالی از تاریخچه تحولات در آمریکای لاتین،شرایط اجتماعی اقتصادی در این منظقه وظرفیت های موجود و جایگاه جهانی آمریکای لاتین، همچنین تلاش شده است ،ضمن تشریح سیاستها و طرحهایی نظیر دکترین مونروئه، عملیات کندور، طرح آلکا که آمریکا در راستای سیاستهای نئو لیبرالیستی خود ، در این منطقه به اجرا گذاشته بود، به مطالعه چرایی و چگونگی ظهور دولتهای چپگرای مخالف ایالات متحده آمریکا در این منطقه ،پرداخته و تاثیراتی را که این رویکرد متفاوت از گذشته،بر روابط سیاسی امنیتی این کشورها با ایالات متحده آمریکا،گذاشته است،مورد مداقه قرار گیرد.که در همین راستا ،اتخاذ سیاست ها و رویکرد چپ های نو در این منطقه ، از طرفی ، عامل اصلی همگرایی منطقه ای و تشکیل اتحادیه هایی نظیر آلبا و اوناسور قلمداد شده و از طرفی دیگر ، باعث حضور رقبای سیاسی امنیتی آمریکا نظیر روسیه،چین ،اتحادیه اروپا و جمهوری اسلامی ایران در منطقه آمریکای لاتین، شده است.آنچه که کاهش نفوذ سیاسی امنیتی ایالات متحده آمریکا را، در منطقه ای که این کشور، درگذشته ای نه چندان دور، حیات خلوت خود می نامید ،به دنبال داشته است..
محمد علی احمدی زهره بالازاده
دیپلماسی عمومی تلاشهای یک دولت برای اطلاع رسانی،ایجاد درک متقابل، و نیز تاثیر بر افکار عمومی ملت های دیگر می باشد. این تلاشها عبارتند از: تبادلات علمی-دانشجوی، فرهنگی، ورزشی، بکارگیری رسانه های رادیویی، تلویزیونی، و اینترنتی، خدمت رسانی و در نهایت، انتشارات.بهره گیری از منابع قدرت نرم و دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی و داخلی روز به روز ابعاد جدیدتر و گسترده تری می یابد. این امر ضمن آنکه هزینه های کمتری را در مقایسه با بکارگیری قدرت سخت تحمیل می کند آثار و عواقب زیانبار آن را نیز به همراه ندارد. کشور چین در سالهای اخیر به عنوان یک قدرت بزرگ درسطح بین الملل مطرح شده است؛ همچنین ایالات متحده آمریکا قوی ترین کشور جهان در عرصه ی به کارگیری دیپلماسی عمومی است و علاقمندی مقامات رسمی ایالات متحده آمریکا به چین به دلایل سیاسی، اقتصادی و استراتژیک، سال هاست که بخشی از سیاست خارجی کشور امریکا بوده است.تحقیق حاضر به بررسی دیپلماسی عمومی آمریکا در چین می پردازد. فرضیه پژوهش پاسخ به این سوال است که« دیپلماسی عمومی آمریکا در چین موفق بوده است یا خیر؟»با توجه به تلاش های آمریکا در جهت پیاده سازی دیپلماسی عمومی خود در چین، دیپلماسی این کشور در چین موفق نبوده است و آمریکا باید برای رسیدن به منافع خود در چین به تقویت دیپلماسی خود در این کشور بپردازد.
هادی اعلایی علی اصغر زرگر
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران طی دو دوره (1384-1376) و (1391-1384) ، یعنی دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد می باشد،و لذا با این سئوال اصلی که "دیپلماسی فرهنگی دولتهای سید محمد خاتمی و احمدی نژاد چه نتایج و دست آوردهایی را برای سیاست خارجی ایران به ارمغان آورده است؟"مبانی تحقیق با تعریف از دیپلماسی فرهنگی ، دیپلماسی فرهنگی حوزه ای از دیپلماسی است که به برقراری ،توسعه و پیگیری روابط با کشورهای خارجی از طریق ابزار فرهنگ،هنر و آموزش می پردازد و به صورت فرآیند موثری فرهنگ یک ملت به جهان بیرون عرضه می شود و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگی یک کشور در سطوح دو جانبه و چند جانبه ترویج می یابد.به منظور بررسی تطبیقی روند دیپلماسی فرهنگی و نتایج آن طی دو دوره فوق الذکر در فصل سوم به تشریح گفتمان های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است و با تحلیل و بررسی رویکرد گفتگوی تمدنها از منظر تنش زدایی در این دوره باعث گردید که ایران در معادلات منطقه ای و بین المللی مطرح و تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. درحالی که طی دوره 91-1384،نظریه گفتمان چالشی خاص سیاست خارجی احمدی نژاد که مبتنی بر دیپلماسی تهاجمی – حق طلبانه استوار بود،دیپلماسی فرهنگی ایران در معرض چالش های عمده ای در سطوح منطقه ای و جهانی قرار گرفت و لذا از منظر تطبیقی ، سیاست تنش زدایی دوره 84-1376 در گسترش و کارآیی دیپلماسی فرهنگی ایران موثرتر بوده است.
روح الدین کریمی ملک تاج خسروی باب اناری
کشور هند در دوران جنگ سرد گرایش بیشتری به شوروی داشت ، اما از دهه 1990 به بعد با اتخاذ سیاست آزاد سازی اقتصادی و گشودن درهای سرمایه گذاری خارجی به تعامل گسترده با غرب پرداخت. تغییر نگرش دولتمردان هند از سیاست نئولیبرالیسم به نئورئالیسم در جهت مهار پاکستان و چین در منطقه کارساز بوده است . این سیاست در راستای منافع ملی این کشور تصور شده و قطع نظر از حکومت های حزبی ادامه یافته است . هدف اصلی این تحقیق، مطالعه نقش هند به عنوان یکی از کشورهای تأثیرگذار در این منطقه است که نه فقط نقش بسزایی در فرایند رقابت درون منطقه ای داشته بلکه بر قدرت های فرامنطقه ای نیز تأثیر گذاشته است. با توجه به مطالب فوق محقق تلاش کرده است نقش هند در منطقه جنوب و شرق آسیا را با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. در نهایت تحقیق به این نتیجه رسیده است که نقش هند در رقابت های سیاسی و اقتصادی منطقه جنوب و شرق آسیا به عنوان قدرت نوظهور موازنه قدرت و ایجاد توازن در منطقه (بخصوص در مقابل چین ) است وبا توجه به کسب توانمندی در زمینه های مختلف(نظامی،اقتصادی و سیاسی)، به عنوان یک قدرت منطقه ای و بین المللی مطرح می باشد.